شما عضو این انجمن نبوده یا وارد نشده اید. لطفا برای مشاهده کامل انجمن و استفاده از آن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

مهمان گرامی، خوش‌آمدید!
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.

نام کاربری
  

گذرواژه‌
  





جستجوی انجمن‌ها

(جستجوی پیشرفته)

آمار انجمن
» اعضا: 3,541
» آخرین عضو: iranmart
» موضوعات انجمن: 10,390
» ارسال‌های انجمن: 14,565

آمار کامل

کاربران آنلاین
در حال حاضر 255 کاربر آنلاین وجود دارد.
» 0 عضو | 255 مهمان
،

آخرین موضوع‌ها
سفر به ماسال؛ اقامت در وی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 66
بهترین ویلاهای بابلسر برا...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 62
سوئیت یا ویلا؟ بهترین گزی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۰ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 53
آینده‌ای بدون صف؛ وقتی فن...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: marjan1999
۰۴/۸/۲۱، ۰۱:۲۸ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 58
نقش دستگیره هوشمند در امن...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: marjan1999
۰۴/۸/۲۰، ۰۴:۵۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 58
آموزش طرز تهیه کیک مرغ با...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: navidradi
۰۴/۸/۱۹، ۰۶:۱۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 61
ویلا بابلسر؛ ترکیب دریا، ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۲۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 85
ویلا؛ انتخابی برای سبک زن...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۲۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 72
اجاره ویلا در رشت؛ تجربه ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۱۶ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 70
هوشمند سازی ساختمان در ته...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: navidradi
۰۴/۸/۱۴، ۱۰:۳۷ صبح
» پاسخ: 1
» بازدید: 967
زندگی محلی را با بوم‌گردی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۶ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 83
یک آخر هفته رویایی در ویل...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 78
کلبه چوبی؛ قصه‌ی آرامش در...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 79
تفریح، آرامش و لوکس بودن ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲، ۱۰:۳۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 81
ویلا در شمال | سفری به سر...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲، ۱۰:۰۹ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 78

 
  خرافات رایج و حقایقی درباره گارانتی
ارسال کننده: ساناز - ۹۵/۸/۲۴، ۱۱:۵۲ عصر - انجمن: گفتگوی آزاد - بدون پاسخ

جمع آوری محصولی خاص از بازار اتفاقی نیست که هر روز روی بدهد و این اتفاق بیشتر از طرف رسانه ها داغ می شود؛ برای مثال زمانی که در محصولاتِ برندهای بزرگ فناوری، ایرادهای نرم افزاری وجود داشت که این ایرادها با آپدیت رفع می شد، باز هم خبر جمع آوری به سرعت انتشار می یافت.

[تصویر:  do.php?img=2438]

تصویری رایج و مرسوم در شبکه های اجتماعی فارسی زبان هر چند وقت یک بار تکرار می شود که در آن می بینیم برخی مدیران ارشد یک کمپانی ژاپنی در جریان برگزاری نشستی خبری، رو به دوربین های مستقر در سالن به شیوه خودشان تعظیم می کنند و به دلیل قصور و تقصیرهای ایجاد شده عذرخواهی می کنند؛ ما که مخاطبان این تصاویر در شبکه های مجازی و رسانه های رسمی و غیررسمی هستیم هم با دیده حسرت و هزار آه و دریغ این اتفاقات را دنبال می کنیم.
 
وقتی هم که پیگیر اتفاق اصلی می شویم، در می یابیم ماجرا برای مثال درباره برف پاک کن فلان مدل تویوتا بوده که خوب کار نمی کرده و کمپانی دستور جمع آوری و پرداخت خسارت به مشتری را داده است، مدیران هم رو به لنز رسانه ها با نهایت تواضع و خشوع، طلب بخشش می کنند.

خدمات پس از فروش، گارانتی یا همان ضمانت محصول یا خدمات، مفاهیمی است که برای ما که میزبان هیچ کدام از برندهای معتبر جهانی دست کم در زمینه های مصرفی عمومی نیستیم، کمی آمیخته با اغراق است؛ گمان ما این است که در وطن شرکت های چندملیتی که سود حاصل از فروش شان گاه از بودجه برخی کشورهای کوچک هم بیشتر می شود، همیشه مشتری بر صدر می نشیند و قدر می بیند و تمام پرسنل شرکت سازنده مانند غلام حلقه به گوش، فقط در انتظار اشاره چشم مشتری هستند. در جریان فروش و خدمات پس از آن، سازنده یا همان فروشنده حق و حقوق و وظایفی دارد. از سوی دیگر مشتری یا مصرف کننده نیز علاوه بر وظایف، حقوقی هم دارد.

حقوق کاربران
خرابی های ناشی از ضربه، شوک در جریان برق محصول، صفحه نمایش و لوازم جانبی شامل گارانتی نمی شود. این جملات به تعداد محصولات و در دستورالعمل استفاده از آنها تکرار می شود و ربطی به شرق و غرب عالم هم ندارد.
شاید خیلی از ما دوست و آشنایی داشته باشیم که در محله های پیچ در پیچ میان ساختمان های سر به فلک کشیده منهتن و در همسایگی یکی از فروشگاه های شیشه ای «اپل» زندگی می کند و برای خرید هر کدام از محصولات این شرکت بزرگ فقط کافی است از پله ها پایین برود؛ اگر این دوست و آشنا برای شما هم تعریف کرده که یک بار یکی از محصولات با علامت سیب گاز زده را خریده و بعد از شش ماه دلش را زده و همان طور از پله ها پایین آمده تا محصول مورد نظر را پس بدهد و فروشندگان هم با آن لبخندهای پهن شده روی صورت از این دوست شما استقبال کرده اند، بدانید رفیق تان اهل فانتزی و افسانه است. بازار سود و سرمایه شرق و غرب نمی شناسد و چه در استانبول باشید چه در کیپ تاون و چه در نیویورک باز هم باید از قوانین گارانتی و ضمانت اپل پیروی کنید.

جمله تکراری «در ایران ضمنانت معنا ندارد» همچنان در گوش هر کدام از ما که قصد خرید گجت تازه ای داشته باشیم، زنگ می زند. بی توجه به اینکه امروز محصولات کمپانی هایی مانند سامسونگ و ال جی و برخی نام های بزرگ دیگر به صورت رسمی وارد کشور می شوند و نمایندگی های وارد کننده آنها بر اساس تعرفه های بین المللی و قوانین موجود در شرکت های مادر اقدام به ارائه خدمات پس از فروش می کنند؛ هیچ کدام از این نام های دوست داشتنی با لوگوهای پر زرق و برق برای رضای خدا موش نمی گیرند!
 
حادثه های خبری
در کاتالوگ ها و راهنمای استفاده از محصولات مرتبط با فناوری نکاتی درباره ایمنی استفاده از این ابزارها نوشته شده؛ بخشی از این نکات مرتبط با نوع استفاده از دستگاه هایی است که از باتری های لیتیومی استفاده می کنند. البته این نکات بسیار ساده است. برای نمونه درباره همه وسایل باتری دار می خوانیم که در دمای بالا، یعنی در دمای نزدیک به 40 درجه از این وسایل استفاده نکنید یا آنها را در معرض سرمای شدید و انجماد قرار ندهید. روی هر کدام از این باتری ها نیز علامت هشدار برای انفجار و اشتعال درج شده است.

شاید برای کاربران عمومی این توصیه ها و تصاویر چندان جدی نباشند؛ اما وقتی در خبرها می خوانیم که یکی از کاربران بدشانس دنیا، گوشی موبایلش در جیب یا کیفش منفجر شده و کارش به بیمارستان کشیده شده، متوجه می شویم ماجرا شوخی نیست.

به تازگی سامسونگ گوشی تازه ای به بازار فرستاد که تبلیغات زیادی درباره اش شده بود. کارشناسان برای ورود این محصول به بازار لحظه شماری می کردند و سازنده نیز به این فضای اشتیاق دامن می زد. «گلکسی»های سامسونگ دو سری «نوت» و «اس» داند که بسیار پرطرفدار هستند. گوشی نوت 5 قابلیت های فراوانی دارد که در شرق توانسته بود بازار اپل را هم تسخیر کند اما در هر دو مدل یعنی مدل پنجم و حالا هفتم، ایرادهای بزرگی وجود داشت.

بعد از آنکه مشکل قرار گرفتن قلم نوری گوشی در نوت 5 دردسرساز شده بود، اکنون نوبت به باتری رسیده است. در سری پنجم اگر کاربر قلم را به اشتباه در جای خود قرار می داد، این اشتباه می توانست آخرین باری باشد که او با گوشی خودش کار می کند، چرا که قلم از جای خود خارج نمی شد که به عملکرد دستگاه هم آسیب می زد. 90 مورد انفجار باتری در گلکسی نوت 7 تاکنون گزارش شده و این موضوع دستمایه شوخی دوستان و تمسخر رقیبان در فضای رسانه ای شده است.

بعد از آن که خبرها درباره انفجار باتری ها گسترده و تعداد آن دو رقمی شد، رسانه ها متوجه شدند اتفاقی بیش از حادثه ای بی اهمیت در جریان است. شایعه ای به سرعت شنیده شد که می گفت سامسونگ قصد دارد گوشی نوت 7 را از بازار جمع کند، خبری که البته چند روز بعد تغییر ماهیت داد.  کارشناسان و طراحان این گوشی اعلام کردند مشکل حاضر به دلیل طول عمر باتری و زمانی است که می تواند انرژی را در خود ذخیره کند، برای همین امکان انفجار در نوت 7 وجود دارد. سامسونگ اعلام کرده است برای مقابله با این مشکل، قصد دارد با استفاده از آپدیتی که به زودی منتشر می کند، ظرفیت استفاده از باتری را کاهش دهد و با این کار، خطر انفجار را کمتر کند.
 
برخورد کمپانی ها هنگام بحران
ممکن است برای هر شرکتی اتفاق بیفتد؛ سامسونگ، ال جی و اپل ندارد؛ زمانی که اپل در همایش معروف خود با حضور استیو جابز آیفون 4 را معرفی کرد، بلافاصله سایت های نقد و بررسی از مشکلی عجیب در این گوشی خبر دادند. آنها نوشتند آیفون 4 در صورتی که سمت چپ بالای گوشی لمس شود، بی سلاح می شود.

این خبر به سرعت در فضای مجازی پخش و عکس ها و ویدئوهای مختلفی درباره این مشکل منتشر شد. در برخی از این ویدئوها به وضوح نشان داده می شد وقتی کاربر با دست سمت چپ بالای گوشی را لمس می کند، آنتن به صورت کامل از بین می رود و سیگنالی دریافت نمی کند. اپل هم در واکنش به این موضوع اعلام کرد این اتفاق استثناء در برخی دستگاه هاست و اصلا موضوع مهمی نیست.

دیگر نمی شود به افکار عمومی و نگرانی کاربران با عبارات «موضوع نگران کننده ای نیست» یا «نباید توجه کرد» پاسخ داد. بعد از آن که این گوشی به صورت گسترده در کشورهای مختلف توزیع شد، نگرانی ها ابعاد گسترده تری پیدا کرد و سازنده مجبور شد کاری انجام دهد.

سایت هایی که از بروز این مشکل خبر داده بودند، این بار هم پیشرو عمل کردند و گفتند اپل باید دستگاه های فروخته شده را جمع کند. اپل نیز اعلام کرد اگر کسی با این معضل روبرو است، به فروشگاه های معتبر این شرکت مراجعه کند تا فروشندگان آبی پوش این مکعب های شیشه ای، مشکل را برطرف کنند. این بار هم بازار شایعه داغ شد که سازنده گوشی معیوب را با کلی عذرخواهی پس می گیرد و مدل سالم به کاربر می دهد.

در تاریخ اپل سابقه نداشته که این کمپانی محصول فروخته شده را از بازار جمع کند. این بار هم با دفعات قبلی که مشکلی در محصول هویدا شده باشد، فرقی نمی کرد و برای همین صاحبان آیفون 4 وقتی به فروشگاه ها مراجعه کردند، با یک بامپر (محافظ دور دستگاه) روبرو شدند. سازنده در توضیح این عمل گفت به دلیل فلز استفاده شده در گوشی های اپل این اتفاق روی می دهد و زمانی که دست کاربر با بخش بالایی ارتباط برقرار می کند، آنتن خالی می شود. این مشکل با بامپرهای پلاستیکی و لاستیکی برطرف شد، بی آن که بزرگترین کمپانی سازنده گجت های پرطرفدار مجبور باشد محصول خود را جمع آوری کند.

«سونی» کمپانی تولیدکننده انواع گجت ها و لپ تاپ ها در زمان بروز بحران نتوانست مانند اپل از این ماجرا شانه خالی کند. سونی در دورانی که هنوز لپ تاپ های وایو را تولید می کرد، اعلام کرد کاربرانی که از مدل های به خصوصی که باتری به کار رفته در آنها ساخت پاناسونیک است استفاده می کنند، می توانند با مراجعه به نمایندگی رسمی این کمپانی دستگاه جدید تحویل بگیرند. این خبر در ظاهر البته اعتبار زیادی را برای سازنده در پی خواهد داشت اما در واقع ماجرا به این سادگی نبود. کاربرانی که با مشکل روبرو بودند، زمانی که به نمایندگی ها مراجعه کردند، مشخص شد در برخی موارد فقط یک باتری جدید نصیب شان شده است. بازندگان به سادگی مسئولیت خطاها را قبول نمی کنند.

باز به نشست خبری مسئولان ژاپنی کمپانی های معروف که بازگردیم با یک عادت، یک رفتار سنتی برخاسته از فرهنگی مواجه می شویم که الزاما ستودنی نیست؛ البته پذیرش خطا زمانی که خدمات یا محصولاتی را برای ارائه در معرض فروش می گذارند پسندیده است اما نباید این رفتار ملی زاپنی ها را به حساب خوش حسابی آنها گذاشت. مسئولان «سونی پیکچرز» زمانی که اطلاعات کاربران زیادی در پی حمله سایبری فاش شد، عذرخواهی کردند اما جبران خسارت ناشی از این حوادث آن هم زمانی که کاربران به این کمپانی ها اعتماد می کنند و اطلاعات حساب های بانکی، رمزهای عبور و مشخصات خصوصی شان را به سرورهای آنها می سپارند، کار ساده ای نیست.
 
جمع آوری های متفرقه
کاربران و مصرف کنندگان محصولات تکنولوژی، از اعلام عمومی جمع آوری محصول که صحبت می شود به یاد لپ تاپ و تبلت و وسایلی از این دست می افتند، در ح-الی که در تاریخ تولید محصولات مختلف، حتی در سال های اخیر، بزرگترین جمع آوری ها مربوط به محصولاتی است که شاید کمی دور از ذهن باشد.

«Howerbloard» یکی از محصولات جدید پرطرفدار است، به ویژه برای نوجوانان که در خیابان ها سوار بر این وسایل تردد می کنند؛ این وسایل نیز مانند ماشین های سازگار با محیط زیست از باتری های مخصوص استفاده می کنند که البته به شارژ نیاز دارند. در موارد متعددی در سال جاری، انفجار باتری های این وسیله گزارش شده بود؛ چیزی که موجب شد فروشندگان فراخوان عمومی برای دستگاه های تولید و حتی فروخته شده بدهند تا از انفجار و خسارت های احتمالی جلوگیری کنند.

این شرایط در مواردی نیز برای ماشین های «تسلا»، خودروهای برقی، پیش آمد؛ البته درباره تسلا دو مورد وجود داشت. یکی نقص در باتری های استفاده شده در این اتومبیل ها که احتمال انفجار داشتند و دیگری کارایی نداشتن امکانی با عنوان ماشین بدون راننده بود. در این حالت احتمال انحراف بسیار زیاد موجب شد تولیدکننده در فراخوانی، بعضی از مدل های تولید شده را جمع آوری کند.

چاپ این مطلب

  گوگل درایو، وان درایو، دراپ باکس یا باکس؟
ارسال کننده: ساناز - ۹۵/۸/۲۴، ۱۱:۱۶ عصر - انجمن: کامپیوتر و اینترنت - بدون پاسخ

استفاده از سرویس‌های ذخیره سازی ابری محاسن زیادی دارد. برای مثال می‌توانید از هر گوشی، تبلت یا لپتاپ که به اینترنت متصل باشد به فایل‌های مورد نیاز خود دسترسی داشته باشید؛ با انتقال دادن فایل‌های قدیمی و کم کاربرد، برای فایل‌ها و داده‌های جدید فضای بیشتری باز کنید؛ یا با تهیه‌ی نسخه‌ی پشتیبان از داده‌های با ارزش، نگران از دست رفتن آن‌ها بر اثر گم شدن گوشی یا خراب شدن لپتاپتان نباشید.
 
بنابراین استفاده کردن از سرویس ذخیره سازی ابری نیاز به تامل زیادی ندارد؛ اما کدام سرویس ذخیره سازی ابری بهتر است؟ تعداد ارائه‌دهندگان این نوع سرویس آنقدر زیاد است که ما نتوانستیم گزینه‌ها را به دو رقیب محدود کنیم. بنابراین در مطلب این هفته چهار رقیب خواهیم داشت. با باشگاه کاربران روماک همراه باشید تا نگاهی به محاسن و معایب این رقبا بیندازیم و ببینیم در نهایت انتخاب شما کدام است: گوگل درایو ، وان درایو ، دراپ باکس یا باکس؟

گوگل درایو
این روزها کمتر کسی را پیدا می‌کنید که از اینترنت استفاده کند ولی اکانت گوگل نداشته باشد. اگر یک اکانت گوگل داشته باشید (مثلا از جیمیل استفاده کنید) در واقع امکان استفاده از گوگل درایو (Google Drive) را هم دارید. گوگل درایو ۱۵ گیگابایت فضای ابری رایگان در اختیار شما قرار خواهد داد که می‌توانید از آن برای آپلود کردن هر نوع فایلی از اسناد ورد گرفته تا عکس و فیلم و فایل‌های فتوشاپ استفاده کنید.
 
البته فراموش نکنید که این ۱۵ گیگابایت فضا بین اکانت جیمیل، عکس‌های گوگل پلاس، سرویس گوگل فوتوز و گوگل درایو به صورت مشترک استفاده می‌شود. گوگل درایو به مجموعه‌ای از ابزارهای آفیس هم مجهز است که می‌توانید از آن‌ها برای تولید فایل‌های متنی (مثل ورد)، صفحه گسترده (مثل اکسل) یا پرزنتیشن (مثل پاورپوینت) استفاده، یا حتی فایل‌هایی را که در اپلیکیشن‌های آفیس دیگر ساخته‌اید با آن‌ها ویرایش کنید.

[تصویر:  do.php?img=2432]

سرویس گوگل درایو از مجموعه‌ی بزرگی از افزونه‌های مختلف هم بهره می‌برد. برای مثال اپلیکیشن‌های متفرقه مختلفی برای آن ساخته شده که می‌توانید با استفاده از آن‌ها فایل‌های مولتی‌مدیا را به صورت آنلاین ببینید، فکس بفرستید یا اسناد را امضا کنید.
 
همچنین می‌توانید فایل‌های ضمیمه شده در اکانت جیمیل را در گوگل درایو بازبینی و در صورت تمایل مستقیما همان‌جا ذخیره کنید. سرویس پرینت ابری گوگل (Google Cloud Print) هم این امکان را فراهم می‌کند که صفحات وب یا اسناد مختلف را در قالب فایل PDF مستقیما به گوگل درایو خود بفرستید.

سرویس گوگل درایو علاوه بر اپلیکیشن موبایل اندروید و iOS برای دو سیستم‌عامل دسکتاپ ویندوز و مک هم اپلیکیشن ارائه کرده است. بدین ترتیب می‌توانید فایل‌های خود را روی کامپیوتر شخصی مدیریت کنید و تمام تغییرات به صورت خودکار با گوگل درایو سینک خواهند شد. همچنین سرویس گوگل درایو به صورت پیش‌فرض جزيي از سیستم‌عامل کرومیوم گوگل است.
 
پس برای افرادی که از کروم‌بوک استفاده می‌کنند، گوگل درایو بهترین گزینه خواهد بود. گوگل درایو یک نسخه‌ی وب کامل هم دارد. نسخه‌ی وب اجازه می‌دهد تنها با گرفتن فایل و کشیدن به صفحه‌ی مرورگر آن را در گوگل درایو آپلود کنید.
 
وان درایو
افرادی که از ویندوز ۸ یا ویندوز ۱۰ استفاده می‌کنند به احتمال زیاد با وان درایو (OneDrive) آشنا هستند. وان درایو به صورت پیش‌فرض بخشی از این دو سیستم‌عامل است. البته همگان امکان دسترسی به آن از طریق وب، اپلیکیشن دسکتاپ مک و نسخه‌های قدیمی‌تر ویندوز یا اپلیکیشن‌های اندروید، iOS، ویندوزفون و Xbox را دارند.
 
وان درایو در گذشته مانند گوگل درایو ۱۵ گیگابایت فضای رایگان در اختیار تمام کاربران قرار می‌داد، ولی از اوایل سال ۲۰۱۶ این میزان را به تنها ۵ گیگابایت کاهش داد. از وان درایو می‌توانید برای ذخیره کردن هر نوع فایلی استفاده کنید. این سرویس تلاش می‌کند فایل‌های شما بر حسب نوع دسته‌بندی کند تا بعدا راحت‌تر بتوانید آن‌ها را پیدا کنید. البته همیشه در این کار موفق نیست و گاهی فایل‌ها را در پوشه‌ی اشتباه قرار می‌دهد.

[تصویر:  do.php?img=2433]

مهم‌ترین مزیت وان درایو این است که با اپلیکیشن‌های مایکروسافت آفیس ارتباط تنگاتنگی دارد. وان درایو در واقع بخشی از یک مجموعه به نام آفیس آنلاین است که به شما اجازه می‌دهد روی وب به نسخه‌ی نسبتا کاملی از اکثر برنامه‌های مایکروسافت آفیس از جمله ورد، اکسل و پاورپوینت دسترسی داشته باشید.
 
همچنین زمانی که نسخه‌ی دسکتاپ برنامه‌های مایکروسافت آفیس را باز کنید، فهرستی از آخرین اسنادی که در وان درایو ذخیره کرده‌اید مشاهده خواهید کرد. علاوه بر این اگر در سرویس پولی Office 365 عضو شده باشید، امکان کار کردن به صورت گروهی روی فایل‌ها را خواهید داشت و تغییراتی را که دیگران روی فایل ایجاد می‌کنند به صورت زنده مشاهده خواهید کرد.

دراپ باکس
دراپ باکس (Dropbox) به دلیل سادگی، امنیت و پشتیبانی از پلتفرم‌های بسیار گسترده طرفداران خاص خودش را دارد. این سرویس علاوه بر دسترسی آنلاین روی وب، تقریبا برای هر سیستم‌عامل و هر گجتی که فکر کنید اپلیکیشن دارد: مک، ویندوز، توزیع‌های مختلف لینوکس، اندروید، iOS، ویندوزفون، حتی کیندل فایر و بلک‌بری. اپلیکیشن‌های دسکتاپ دراپ باکس به شکل عمیقی با سیستم‌عامل یکپارچه می‌شوند. در نتیجه برای آپلود کردن فایل‌ها تنها کافی است فایل را به داخل پوشه‌ی مخصوص دراپ باکس درگ اند دراپ کنید.

[تصویر:  do.php?img=2434]
 
مزیت بزرگ دیگر دراپ باکس این است که بر خلاف سرویس‌های دیگر، در اپلیکیشن‌های خود هیچ محدودیتی برای حجم فایلی که آپلود می‌کنید ندارد. البته احتمالا این مزیت به محض این که متوجه شوید دراپ‌باکس تنها ۲ گیگابایت فضای رایگان در اختیار کاربر قرار می‌دهد رنگ خواهد باخت.
 
با این حال، دراپ باکس علاوه بر خرید فضای اضافه، روش‌های مختلف دیگری را هم برای بالا بردن حجم در نظر گرفته است. برای مثال اگر قابلیت آپلود خودکار عکس را در اپلیکیشن موبایل دراپ باکس فعال کنید، ۳ گیگابایت فضای اضافی دریافت خواهید کرد.
 
البته دراپ باکس تنها یک بار این ۳ گیگابایت را به شما خواهد داد و فعال کردن قابلیت روی گجت‌های بیشتر کمکی به افزایش حجم نمی‌کند. همچنین می‌توانید به ازای معرفی کردن هر یک نفر ۵۰۰ مگابایت فضای اضافی دریافت کنید؛ البته در صورتی که آن‌ها واقعا در این سرویس عضو شوند. از این گزینه هم تنها ۳۲ بار می‌توانید استفاده کنید که در مجموع ۱۶ گیگابایت فضای اضافه به شما خواهد داد.

باکس
هر چند تمام افراد می‌توانند به صورت رایگان در سرویس ذخیره‌سازی ابری باکس (Box) عضو شوند، ولی در واقع این سرویس با امکانات بسیار زیادی که در زمینه‌ی اشتراک گذاشتن فایل‌ها، کار گروهی روی پروژه‌ها و تعیین سطح دسترسی افراد مختلف دارد، به طور ویژه برای استفاده‌های تجاری و متخصصان IT طراحی شده است.
 
باکس همانند دیگر سرویس‌ها امکان آپلود و ذخیره کردن انواع مختلف فایل را به شما می‌دهد. ولی علاوه بر آن می‌توانید فایل‌ها را با همکاران خود به اشتراک بگذارید، وظایفی را به آن‌ها محول کنید، سطح دسترسی افراد مختلف را تعیین کنید، نظر خود را روی کارهای دیگران بنویسید یا حتی تاریخ قطع دسترسی دیگران به پوشه‌های مشترک را کنترل کنید.

[تصویر:  do.php?img=2435]

باکس از نظر پشتبانی از پلتفرم‌های مختلف هم جایگاه خوبی دارد. اپلیکیشن باکس را می‌توانید روی ویندوز، مک، اندروید، iOS، ویندوزفون و بلک‌بری نصب کنید. نسخه‌ی وب علاوه بر دسترسی و مشاهده‌های فایل‌ها، امکان تولید فایل‌های متنی ساده را هم دارد.
 
مانند سایر سرویس‌های ذخیره‌سازی ابری، از اپلیکیشن دسکتاپ باکس هم می‌توانید برای سینک کردن آسان فایل‌ها بین هارددیسک و فضای ابری بهره بگیرید. همچنین افزونه‌هایی برای مایکروسافت آفیس و ادوبی لایت‌روم وجود دارد که اجازه می‌دهد فایل‌های ذخیره‌شده در باکس را مستقیما با این اپلیکیشن‌ها ویرایش کنید.

باکس ۱۰ گیگابایت فضای رایگان در اختیار شما قرار می‌دهد و از این نظر پس از گوگل‌درایو مقام دوم را کسب می‌کند. البته در حالت رایگان با محدودیت ۲۵۰ مگابایتی حجم فایل‌ها روبرو خواهید بود که در مقایسه با محدودیت ۱۰ گیگابایتی در وان درایو و ۵ ترابایتی در گوگل درایو یک نقطه ضعف جدی محسوب خواهد شد.
 
آیکلاود درایو
شاید این سوال برای شما پیش آمده باشد که چرا سرویس مهمی نظیر «آیکلاود درایو» (iCloud Drive) جایی در بین رقبای ما پیدا نکرده است. دلیل اصلی این است که اپل این سرویس را به طور ویژه برای اکوسیستم خود طراحی کرده. بنابراین ماهیت این سرویس اندکی متفاوت است و تنها اگر از محصولات اپل، کامپیوترهای مک و گجت‌های iOS مثل آیفون و آیپد در کنار هم استفاده کنید، آیکلاود درایو انتخاب خوبی خواهد بود.

[تصویر:  do.php?img=2436]
 
جمع‌بندی
هر کدام از چهار سرویس ذخیره‌سازی ابری که در این مقاله به آن‌ها پرداخته شد محاسن و معایب خاص خودش را دارد و در نهایت هر کدام از این سرویس‌ها می‌تواند در شرایطی بهتر از مابقی باشد. در جدول زیر می‌توانید به سرعت ویژگی‌های این سرویس‌ها را با هم مقایسه کنید.
  
 
[تصویر:  do.php?img=2437]

اگر کاربر گوگل باشید دسترسی به گوگل درایو کمترین زحمت را خواهد داشت و ۱۵ گیگابایت فضای رایگان همراه با مجموعه ابزارهای ساده‌ای برای ویرایش فایل‌های آفیس در اختیار شما قرار خواهد داد. از سوی دیگر این ۱۵ گیگابایت را باید با اکانت جیمیل خود به صورت مشترک استفاده کنید.
 
وان درایو تنها ۵ گیگابایت فضای رایگان به شما می‌دهد ولی سازگاری بالا با مایکروسافت آفیس و دسترسی به نسخه‌ی وب آفیس، این سرویس را برای افرادی که از گجت‌های ویندوزی استفاده می‌کنند بسیار مناسب می‌کند. دراپ باکس اپلیکیشن‌هایی ساده برای تمام پلتفرم‌ها دارد که کار با آن را برای تمام افراد بسیار ساده می‌کند، ولی تنها ۲ گیگابایت فضای رایگان به کاربر می‌دهد که واقعا کم است.
 
باکس با قابل‌های ویژه‌ای که در زمینه‌ی اشتراک‌گذاری، تعیین سطح دسترسی و کار تیمی دارد، بیش از همه به درد افرادی می‌خورد که قصد دارند هدایت گروهی را برای کار روی یک پروژه در اختیار داشته باشند، ولی محدودیت ۲۵۰ مگابایتی حجم فایل‌ها در نسخه‌ی رایگان ممکن است بسیاری را منصرف کند.

چاپ این مطلب

  چگونه مثل یک هکر فکر کنیم؟
ارسال کننده: نگار - ۹۵/۸/۲۴، ۱۰:۱۶ عصر - انجمن: هک و امنیت - بدون پاسخ

یکی از راه‌های موثر برای اینکه در تامین امنیت آنلاین موفق باشیم این است که مثل یک هکر فکر کنیم. اما این چگونه ممکن است؟ در ادامه با این مفهوم و عملکرد آن بیشتر آشنا شویم.
 
هکرها در سال ۲۰۱۴ بیش از ۵۷۵ میلیارد دلار که ۰٫۸ درصد تولید ناخالص جهانی را تشکیل می‌دهد برای اقتصاد دنیا هزینه ایجاد کرده‌اند.
 
این به طور متوسط هزینه‌ای ۶٫۵ میلیون دلاری برای شرکت‌های آمریکایی به حساب می‌آید. این میزان هزینه برای هر کسب و کاری مبلغی بالاست و می‌تواند برای شرکت‌های کوچک و سطح متوسط هزینه‌ای کمرشکن باشد که منجر به ورشکستگی‌شان شود. با این پیش‌زمینه، شرکت‌ها برای حفاظت از خود در فضای سایبری چه باید بکنند. بانک ABN AMRO که یک بانک هلندی‌ست توانسته یک برنامه امنیتی کارا و موفق برای این مساله طرح‌ریزی و اجرا کند.

بانکداری الکترونیک از پیچیده‌ترین حوزه‌ها برای مشاوران و متخصصان امنیت آنلاین است. ABN AMRO به صورت مکرر در حال مواجهه با حمله‌ها -از حمله به حساب‌های کاربری مشتریان گرفته تا حمله DDoS، بدافزارها و باج‌افزارها- مواجه است. حملاتی که روزانه یا در دوره‌های زمانی نامنظم تکرار می‌شوند. ABN AMRO دپارتمان مجزایی برای حفاظت از امنیت دیجیتال بانک ایجاد کرده که در آن همه چیز از هویت افراد تا مدیریت دسترسی‌ها، توسعه بخش جرم‌یابی، تخمین ریسک، رمزنگاری و مدیریت بحران را در آن بررسی و پیگیری کنند. استراتژی‌هایی که ABN AMRO در این حوزه برای این دپارتمان در نظر گرفته می‌تواند برای بسیاری از شرکت‌ها و موسسات، مفید و کاربردی باشند.
 ‌‌‌         
استراتژی ۱ – شما نمی‌توانید نقاط ضعف را به طور کامل تصحیح کنید

مهم‌ترین و ریسک‌پذیرترین چیزی که می‌تواند امنیت یک اپلیکیشن یا سایت را به مخاطره بیاندازد، افراد هستند. افراد می‌توانند کارمندان مجموعه یا مشتریان آن باشند. یکی از بهترین روش‌ها برای جلوگیری از مشکلات احتمالی‌ای که می‌تواند برای مجموعه‌ها و شرکت‌ها در حوزه امنیت مشکل‌ساز شود، کاربران سرویس‌های آنلاین آن هستند؛ و بهترین راهکار برای کاهش این مشکلات، آموزش کاربران، تغییر قوانین و شرایط استفاده، آگاهی‌رسانی به مشتریان و مجبور کردن آنها به تغییر رمزعبور یا ایجاد راهکارهای امنیتی برای ورود چندمرحله‌ای به سیستم‌هاست.
 
به هر حال در نهایت هکرها همواره در مسیری متفاوت در حال تلاش برای ایجاد راه‌های نفوذ بیشتر خواهند بود. آنها از روش‌هایی مثل فیشینگ، مهندسی اجتماعی و تکنیک‌های متنوع دیگر برای اغفال مشتریان یا کارمندان سیستم تلاش می‌کنند.
 
اما با این وجود ممکن است از میان صدها هزار ایمیلی که آنها برای هدف‌های بالقوه‌شان ارسال می‌کنند تنها یک مورد نسبت به باز کردن ایمیل مربوطه اقدام کند و همین ممکن است راه را برای هکر باز کند. البته این عدد در واقعیت بیشتر است. در واقع حدود ۲۳ درصد ایمیل‌هایی که با قصد فیشینگ برای افراد فرستاده می‌شوند توسط دریافت‌کنندگان باز می‌شوند.

در نهایت ما نمی‌توانیم مشتریان و کارمندان‌مان را با ربات‌هایی آموزش‌دیده عوض کنیم؛ هر چند که حتی در این صورت هم ربات‌ها ممکن است نهایتا با روش‌هایی دیگر هک شوند. اما به جای آن، باید همیشه این نکته را در نظر گرفت که خطر همیشه در کمین است و هر لحظه می‌تواند دامن‌گیر ما شود.

در حال حاضر سرمایه‌گذاری‌های زیادی توسط شرکت‌های کل دنیا برای آموزش و آگاهی‌رسانی کارمندان و مشتریان، در این حوزه انجام می‌شود که البته نهایتا سطح بسیار بالایی از امنیت را برای مجموعه نتیجه نمی‌دهد. اما به هر حال این هزینه‌ی بسیار بهینه‌تری نسبت به امیدوار بودن برای عدم بروز هک‌های مشابه از جانب کاربران خواهد بود و ABN AMRO هم به همین دلیل در صدد آموزش کاربران و مشتریانش در این حوزه است.
 
استراتژی ۲ – شما نمی‌توانید دژی غیرقابل نفوذ بسازید

در شرایطی ایده‌آل، باید بودجه و کارمندانی نامحدود برای هر شرکت در نظر گرفت که بتوانند دژی محکم در مقابله با حملات سایبری ایجاد کرد. چیزی که در واقعیت غیرممکن است.

اما با این فرض که ساختن چنین دژی شدنی باشد فراهم کردن چنین شرایط ایده‌آلی در واقعیت برای بسیاری از استارتاپ‌ها، شرکت‌ها و حتی بانک‌های بزرگ، غیرممکن است. توسعه بخش امنیت سایبری و تامین زیرساخت‌های لازم برای ساخت این دژ هزینه‌ای بالا دارد که تقریبا هیچ شرکتی از پس تامین هزینه‌های آن بر نمی‌آید و در صورت تامین این هزینه هم سایر بخش‌های یک شرکت بودجه کافی برای توسعه خود نخواهند داشت.
 
بهترین راهکار این است که به جای تفکر در خصوص ساختن دژ محکم مربوطه این واقعیت پذیرفته شود که ساختن یک اپلیکیشن بدون هیچ‌گونه راه نفوذ، غیرممکن و نشدنی‌ست. بهتر است به جای این کار، به درک مناسبی از مشکلات احتمالی‌ای که می‌تواند پیش بیاید و توسعه امنیت سایبری و رفع اشکالات زیرساختی پرداخت. با این نگاه می‌توان با هزینه‌ای بسیار پایین‌تر، از پس رفع بخش اعظمی از مشکلات عمومی که ممکن است پیش بیاید بر آمد که برای اغلب شرکت‌ها و سازمان‌ها عملی‌تر و کاربردی‌تر خواهد بود.

بانک ABN AMRO هم با پیش گرفتن همین راهکار، به جای هدر دادن بودجه و امکاناتی که در اختیار دارد، تلاش کرده اپلیکیشن بانک را با تمرکز بر روی امنیت و کاربری مطلوب بهسازی کند.

برای مثال ABN AMRO پروسه ورود چند مرحله‌ای را از راهکارهای امنیتی خود حذف کرده. اگر چه به نظر می‌رسد این مساله می‌تواند امنیت کلی سیستم را افزایش دهد‌، اما دپارتمان امنیت متوجه شده این روش، کاربری را برای مشتریان بانک سخت‌تر می‌کند. پس به جای سرمایه‌گذاری روی این بخش، آنها فعالیت‌های مشکوک حساب‌های کاربری مشتریان را در فرایندی جداگانه تحت نظر می‌گیرند تا بتوانند جلوی دسترسی‌های غیرمجاز را بگیرند.

اگر چه به نظر میرسد چنین تفکری برای ساخت یک اپلیکیشن پر از مشکلات و حفره‌های امنیتی است، اما ABN AMRO با بررسی ساعات ورود کاربران و توسعه زیرساخت‌های فنی، تلاش کرده درک بهتری از حفره‌های امنیتی احتمالی داشته باشد تا پیش از بروز مشکل بتواند جلوی تخریب‌هایی که می‌توانند توسط دیگران پیش آیند را بگیرند.

فابین کاستران (Fabien Casteran) رییس بخش مدیریت امنیت بانک ABN AMRO در این مورد اشاره می‌کند که «هکرها همیشه به دنبال راه‌های جایگزین هستند. تصور کنید که برای ورود به یک خانه با یک در بسته و یک پنجره پشتی باز مواجه هستید، اگر یک دزد باشید احتمالا وارد شدن از پنجره باز را به زحمت باز کردن در بسته ترجیح می‌دهید. ما در این ساختار، مشابه یک هکر فکر کرده‌ایم. [اما راهکاری هم برای جلوگیری از ورود از طریق در باز اندیشیده‌ایم.]»

در نتیجه ABN AMRO با ساختاری که ایجاد کرده، می‌داند چه زمانی چیزی اشتباه در حال رخ‌دادن است و برنامه‌ای هم برای پیشگیری از بروز مشکل دارد. با این نگاه، توانسته سطح بالایی از امنیت را برای سرویس خود ایجاد کند که کاربردی نیز باشد.
 
استراتژی ۳ – هکرها را استخدام کنید

در کل این مطلب، تاکید داریم که باید مثل یک هکر فکر کرد. اما به هر حال بسیاری از افراد امکان فکر کردن مانند یک هکر را ندارند. در واقع سوال اصلی این است که به طور کلی چگونه می‌توان مانند یک هکر فکر و عمل کرد؟
راهکار دیگر این است که به جای اینکه خود را جای هکرها گذاشته و مثل آنها فکر کنید، یک هکر واقعی را در تیم خود داشته باشید تا او این وظیفه را به عهده بگیرد.
 
شاید چنین چیزی مسخره یا حتی خطرناک به نظر برسد، اما واقعیت این است که این حوزه، حوزه‌ای تخصصی‌ست و لازم است افراد حرفه‌ای هم روی آن کار کنند. گروهی از هکرها هستند که به همین منظور تحت عنوان مشاور برای شرکت‌ها کار می‌کنند تا مشکلات امنیتی‌شان را کشف و رفع کنند. حتی گواهینامه‌ای مختص همین منظور برای هکرها وجود دارد که توانایی شخص به عنوان هکر مشاور را تحت استانداردی خاص نشان می‌دهد.

بانک ABN AMRO تیم‌های هکری استخدام کرده که اپلیکیشن‌ها و سایت‌ها را برای یافتن ایرادات و اشکالات امنیتی تست می‌کنند. با وجود اینکه شاید به نظر بسیاری از افراد کل این استراتژی زیر سوال باشد، اما استخدام این هکرها به بهبود روند کارها و امنیت بیشتر خروجی کارها کمک می‌کند. استخدام این هکرها می‌تواند هزینه‌ی بالایی داشته باشد. اما ادامه‌ی این روند کمک می‌کند دید بهتری نسبت به اپلیکیشن‌های خروجی بانک پیدا شود که در کنار بهبود روندهای فنی، روی ترمیم حفره‌های امنیتی نیز به صورت مستقیم کار شود.
 
استراتژی ۴ – تحقیق کنید و سپس کارها را به ربات‌ها بسپارید

هکرهای تحت استخدام ABN AMRO الگوهای هک را برای این بانک تغییر داده‌اند. معنی این حرف، این است که این بانک هر روز با مدل‌های پیچیده‌تری از هک مواجه می‌شود و هر روش جدید هک باید با روش جدیدی از دفاع پاسخ داده شود. در نتیجه این مساله، ABN AMRO همیشه باید یک قدم جلوتر باشد و با فکر کردن شبیه یک هکر در اندیشه‌ی رفع مشکلات احتمالی یا جلوگیری از ورود با روش‌های ابداعی تازه توسط هکرها باشد.
 
این بانک سرمایه‌گذاری قابل توجهی در مبحث تحقیق و توسعه برای روش‌های پیشگیری از حمله‌های سایبری انجام داده و در عین حال تنها بانک هلندی‌ست که با کامپیوتر واتسون IBM برای شناسایی بهتر و سریع‌تر کلاهبرداری‌ها و هک‌های اینترنتی علیه مجموعه‌شان، کار می‌کند. بانک ABN AMRO به صورت مداوم در حال همکاری با IBM است تا به الگوریتمی بهینه و کارا بر پایه هوش مصنوعی برسد که توان شناسایی کلاهبرداری‌های اینترنتی را داشته باشد. آنها تا همین بخش کار هم پتنت‌هایی را به همین منظور ثبت کرده‌اند.

با مسیری که ABN AMRO در پیش گرفته، یک قدم جلوتر بودن از هکرها برای بخش تحقیق و توسعه اهمیت زیادی دارد. به طور همزمان، چیزی مثل هوش مصنوعی هم می‌تواند به بهبود روند بازشناسی حمله‌ها و کلاهبرداری‌ها کمک کند و آن را سرعت بخشد. اما درسی که از ABN AMRO می‌توان گرفت این است که با توجه به منابعی که در اختیار است باید همیشه دانست که نقاط ضعفی اپلیکیشن یا سایت شما را تهدید می‌کنند که باید بازشناسی و مرتفع شوند.
 
بهترین دفاع در این مسیر این است که به جای سرمایه‌گذاری بی‌هدف برای افزایش کورکورانه‌ی امنیت اپلیکیشن، به روند شناسایی روش‌های نفوذ پرداخت، و پیش‌گیری از مشکلات را در این مسیر به صورت بهینه‌تر و سریع‌تر پیش برد.

چاپ این مطلب

  ترامپ، دشمن تکنولوژی - انتخاب ترامپ بر دنیای تکنولوژی چه تاثیری می
ارسال کننده: نگار - ۹۵/۸/۲۴، ۰۹:۴۴ عصر - انجمن: اخبار فناوری جهان - بدون پاسخ

ترامپ طرفدار تکنولوژی نیست. حین کمپین‌های انتخاباتی او فاش شد که او با خود تلفن همراه حمل نمی‌کند و از ایمیل نیز به گفته خودش «بسیار به ندرت» استفاده می‌کند.


[تصویر:  do.php?img=2429]

انتخاب ترامپ بر دنیای تکنولوژی چه تاثیری می‌گذارد؟ آیا رئیس‌ جمهور جدید و غیر سیاسی آمریکا با تکنولوژی مخالف است؟ چه بر سر شرکت‌های بزرگ سیلکیون ولی می‌آید؟ برای مطالعه پاسخ این سوالات، با ما همراه باشید.

کمتر کسی فکر می‌کرد که دونالد ترامپ، کاندید جمهوری‌خواه ریاست‌ جمهوری آمریکا، بتواند در رقابت انتخاباتی بر هیلاری کلینتون پیروز شود؛ به خصوص که تقریبا تمامی رسانه‌ها، شخصیت‌های سیاسی، ستاره‌های موسیقی، سینما و... در روزهای آخر رقابت انتخاباتی از کلینتون حمایت کردند و علیه ترامپ سخن گفتند.
 
با این حال اتفاق محال رخ داد و ترامپ توانست اولین رئیس‌ جمهور آمریکا شود که پیش از این هیچ فعالیت سیاسی نداشته و فقط تاجر بوده است.

آمریکا یکی از کشورهای تاثیرگذار در عرصه تکنولوژی است. سیلیکون ولی مقر بسیاری از شرکت‌های انفورماتیک جهان از جمله اپل، گوگل، مایکروسافت، نوکیا، اینتل، سونی، ایسوس، اچ‌پی، سیسکو و... است. بنابراین بی‌‌شک شرایط این کشور می‌تواند تاثیرات بزرگی بر دنیای تکنولوژی بگذارد. حال که ترامپ متفاوت‌ترین رئیس‌ جمهور آمریکا شده است، شرایط دنیای تکنولوژی نیز متفاوت‌تر از همیشه می‌شود. البته این به آن شرط است که ترامپ بعد از ریاست‌ جمهوری همان ترامپی باشد که در کمپین‌های انتخاباتی دیده شده است.

مرگ بر تکنولوژی!
ترامپ طرفدار تکنولوژی نیست. حین کمپین‌های انتخاباتی او فاش شد که او با خود تلفن همراه حمل نمی‌کند و از ایمیل نیز به گفته خودش «بسیار به ندرت» استفاده می‌کند. او گفته است که تا به حال از پیامک استفاده‌ نکرده است.
 
در سال 2016 که هر کسی، از افراد خردسال گرفته تا سالمند، با گوشی‌های هوشمند سر و کار دارند و از آن استفاده می‌کنند، ترامپ از این کار سر باز می‌زند. البته ممکن است برخی این طرز فکرش را به عدم اطمینان او به امنیت ابزارهای الکترونیکی مربوط بدانند، اما برخی شواهد نشان‌دهنده آن است که ترامپ حتی کار کردن با کامپیوتر را نیز بلد نیست!
 
سال 2007 ترامپ اذعان کرده بود که هیچ کامپیوتری در خانه یا دفتر کارش ندارد. از او پرسیده شده بود که آیا ایمیل‌هایش را خودش می‌فرستد یا نه. و او پاسخ داده بود که «کارهای مربوط به ایمیل را شخصا انجام نمی‌دهم».

آیا ترامپ وب‌گردی می‌کند؟ طبق شواهد، او اخبار منتشرشده در فضای مجازی را دنبال می‌کند اما به نظر می‌آید این کار را به کمک کاغذ انجام می‌دهد! در توییتی که در تاریخ 2 فوریه 2016 از حساب شخصی او ارسال شده است، تصویرش را مقابل مقاله‌های پرینت گرفته شده وب‌سایت Huffington Post می‌بینیم. در واقع مدرک چندان محکمی وجود ندارد که نشان دهد ترامپ نحوه استفاده از کامپیوتر را بلد است.

این عدم اطلاع او از تکنولوژی برای کشوری که ارزشمندترین شرکت‌های تکنولوژی را در خود جای داده، به اندازه کافی نگران‌کننده است.
 
ترامپ به حدی از اینترنت واهمه دارد که گفته است باید نامه‌نگاری‌های ارتش آمریکا دوباره به شکل کاغذی بازگردد و از ابزارهای فوق‌مدرن امنیتی ارتباطی نباید استفاده شود. از نظر صاحب‌نظران در این زمینه، این حرکت در قرن 21 بسیار مسخره است.

ما با رئیس‌جمهوری طرفیم که فکر می‌کند با ملاقات با بیل گیتس و درخواست از او، می‌تواند اینترنت را خاموش کند. هدف او از این پیشنهاد سلب اینترنت از داعش بود:

"ما ممکن است نیاز داشته باشیم که در برخی مناطق اینترنت را خاموش کنیم. من بیل‌ گیتس و افراد مختلف دیگری را در این رابطه ملاقات خواهم کرد که می‌دانند دقیقا چه اتفاقی در حال رخ دادن است."

ترامپ اصلا نمی‌داند اینترنت دقیقا چطور کار می‌کند یا بیل گیتس دقیقا کیست! او حتی نمی‌تواند تبعات قطع کامل اینترنت و اثرش را بر اقتصاد آمریکا تصور کند.
 
دامنه عقاید عجیب ترامپ به همینجا محدود نمی‌شود. برای مثال او معتقد است مفهوم گرمایش جهانی (Global Warming) را چینی‌ها به وجود آورده‌اند تا بتوانند شرکت‌ها آمریکایی را از رقابت به در کنند! به نظر می‌آید پوتین، رئیس‌ جمهور روسیه، نیز همتای آمریکایی خود را به خوبی شناخته است. طبق گزارش آسوشیتدپرس، پوتین پیام تبریک پیروزی ترامپ را با تلگراف برایش ارسال کرده است. بله، تلگراف! به دهه 1830 میلادی خوش بازگشتید.

حتی پاول دورف، موسس تلگرام، نیز در توییتی با شباهت تلگراف (به انگیسی: Telegram) و نام پیام‌رسانش شوخی کرده و گفته است «حدس می‌زنید اکانت تلگرام دونالد ترامپ چه چیزی می‌تواند باشد؟»
 
خطراتی که متوجه شرکت‌هاست
 
[تصویر:  do.php?img=2430] 

بیایید نگاهی بیندازیم به اثری که انتخاب ترامپ بر فعالیت‌ شرکت‌های بزرگ مانند اپل، مایکروسافت یا گوگل خواهد گذاشت. یکی از وعده‌های ترامپ در نشست‌های انتخاباتی‌اش کاهش مالیات پرداختی شرکت‌ها بود. اگر این اتفاق به وقوع بپیوندد، خبری خوب برای شرکت‌هایی مانند اپل خواهد بود که به خاطر طفره رفتن از پرداخت مالیات، میلیاردها دلار از درآمدشان را خارج از مرزهای آمریکا نگهداری می‌کنند.
 
این شرکت‌ها می‌توانند سرمایه خود را به کشورشان برگردانند و بتوانند بیشتر بر روی پروژه‌های تحقیق و توسعه هزینه کنند. در نظر اول ممکن است این موضوع به نفع شرکت‌های تکنولوژی تمام شود، اما احتمالا کنگره آمریکا برای جبران خسارت کاهش مالیات‌ها مجبور به حذف بودجه تحقیقات علمی و برنامه‌های آموزشی شود.
 
ترامپ از اینکه شرکت‌های زیادی محصولاتشان را خارج از خاک آمریکا تولید می‌کنند، ناراحت است. او گفته است که باید این شرکت‌ها را مجبور کرد تا محصولاتشان را در آمریکا تولید کنند. این موضوع می‌تواند تهدیدی بزرگ برای غول‌های عرصه فناوری باشد.
 
برای مثال اپل تقریبا تمامی محصولاتش را در کارخانه‌های چین تولید می‌کند که به علت دستمزد پایین کارگران آنجا، برایش بسیار سودمند است. همچنین با ساخت محصولاتش در این کشور می‌تواند محدودیت‌های قانونی در مورد حریم شخصی را که در آمریکا وجود دارد، دور بزند.
 
اما بازگشت کارخانه‌های اپل به آمریکا علاوه بر ضرری که به این شرکت وارد می‌کند، ضرری که احتمالا بسیار بیشتر از سود اپل ناشی از کاهش مالیات‌هاست، دست و پای این شرکت برای محافظت از حریم شخصی کاربرانش را می‌بندد. خوب است بدانید که اگر اپل مجبور شود محصولاتش را در آمریکا تولید کند، قیمت هر دستگاه آیفون به جای 650 دلار به 900 دلار خواهد رسید. در مورد حریم شخصی نیز ترامپ تا به حال با اپل درگیر شده است.
 
[تصویر:  do.php?img=2431] 

چند ماه پیش فردی در ایالت کالیفرنیا دست به اقدامی تروریستی زد و خود حین درگیری کشته شد. از این فرد تنها یک دستگاه iPhone 5c در صحنه جنایت باقی مانده بود. FBI از اپل درخواست کرد که رمز این گوشی را بازنشانی کند تا این نهاد امنیتی بتواند به اطلاعات داخل آن دسترسی پیدا کند. اپل نیز به خاطر حفاظت از حریم کاربرانش از این کار سر باز زد. در همان زمان ترامپ موضع‌گیری شدیدی نسبت به این اقدام اپل کرد. او گفته بود که «باید اپل را تا زمان همکاری با FBI بایکوت کرد».
 
اما بایکوت کردن به چه معناست؟ اینکه جلوی برقراری تماس دارندگان آیفون گرفته شود؟ یا اینکه به هیچ کس اجازه داده نشود به اپل استور برود؟ تصور کنید که کارخانه‌های تولید اپل در آمریکا بود. در آن صورت آیا بایکوت کردن به معنای جلوگیری از تولید آیفون نبود؟ شاید این برخوردی باشد که بعد از ریاست جمهوری ترامپ و در شرایط مشابه باید شاهد آن باشیم.
 
یکی دیگر از مشکلاتی که برنامه‌های ترامپ می‌تواند برای شرکت‌های تکنولوژی ایجاد کند، نظراتش در مورد مسئله مهاجرت است. شرکت‌های بزرگ مثل اپل، گوگل و مایکروسافت تنها از کارمندان آمریکایی الاصل تشکیل نشده‌اند و افراد از ملیت‌های مختلف در برهه‌های مختلف نقش مهمی در نوآوری‌ها و خلاقیت این شرکت‌ها داشته‌اند.
 
سیاست‌های مهاجرت‌پذیری ترامپ می‌تواند به نوعی قدرت فکر افراد با ملیت‌های گوناگون را از شرکت‌های فناوری آمریکایی بگیرد و این اتفاق کمی نیست. مایکروسافت در بیانیه‌ای که پس از انتخاب ترامپ منتشر کرده، به این موضوع اشاره کرده است:

"بیش از یک‌سوم مهندسان ما اهل کشورهای دیگر هستند؛ دقیقا از 157 کشور دیگر. ما افراد را از کشورهای مختلف و با هر پس‌زمینه قومی و مذهبی جذب می‌کنیم. احتمالا روی زمین زبانی نیست که حداقل یکی از کارمندان ما به آن زبان صحبت نکند."
 
آمازون از آن دسته شرکت‌هایی است که از روی کار آمدن ترامپ بسیار ضرر خواهد کرد. ترامپ و جف بزوس، مدیرعامل آمازون و مالک روزنامه واشنگتن پست، پیش از انتخابات درگیری لفظی شدیدی با یکدیگر داشتند. ترامپ آمازون و جف بزوس را  کلاه‌بردارانی می‌داند که از روزنامه واشنگتن پست به عنوان پایگاهی برای فرار مالیاتی استفاده می‌کنند.
 
همچنین او بارها روزنامه واشنگتن پست را به خاطر مقالاتی که علیهش چاپ می‌کرد، تهدید به شکایت کرده بود. جف بزوس نیز در جواب گفته بود که برای حل مشکل ترامپ حاضر است او را با یکی از سفینه‌های شرکت فضایی‌اش به فضا بفرستد.
 
حال با انتخاب ترامپ به نظر می‌رسد جف بزوس دچار دردسر شده است. طی دو روز پس از انتخاب ترامپ، ارزش سهام آمازون در بازار سهام آمریکا 2 و 6 درصد افت داشته است. با این حال بزوس در توییتر خود، پیروزی ترامپ را به او تبریک گفته است.

درست است که ترامپ آنچنان با تکنولوژی رفیق نیست، اما می‌توان امیدوار بود که رابطه مشاورانش با تکنولوژی بهتر از او باشد. یه هر حال ترامپ به عنوان رئیس جمور آمریکا انتخاب شده است و باید دید در دوره 4 ساله ریاست جمهوری‌اش چه اثری بر صنعت تکنولوژی و فناوری جهان خواهد گذاشت.

چاپ این مطلب

  گوگل به زودی ابزار مربوط به ویرایش اطلاعات نقشه های خود را تعطیل م
ارسال کننده: elshan - ۹۵/۸/۲۴، ۰۷:۲۹ عصر - انجمن: کامپیوتر و اینترنت - پاسخ (1)

اگر شما هم جزو آن دسته از افرادی هستید که از گوگل مپس زیاد استفاده می کنید، حتماً این تجربه را داشتید که بخواهید برخی از قسمت های آن را ویرایش کنید. این کار را ابزار نقشه ساز گوگل یا Map Maker انجام می دهد.
 
این ابزار، چیزی شبیه به نقشه باز شهری است، که کاربران به کمک آن می توانند اطلاعات و پیشنهادات مختلف را در گوگل مپس ویرایش کنند. اما گوگل امروز اعلام کرد که قصد دارد در ماه مارس2017 (اسفند امسال) این پروژه را به طور کامل متوقف و در عوض امکان ویرایش و تغییر پیشنهادات را به خود اپلیکیشن گوگل مپس منتقل کند.
 
این تغییر، قرار است به عنوان بخشی از برنامه Local Guides یا راهنماهای محلی گوگل انجام گیرد. بد نیست بدانید که در برنامه مذکور، گوگل قصد دارد اطلاعات و تصاویر موجود در نقشه های خود را توسط کاربرانش به روز رسانی کند و آن ها را بهبود ببخشد و به افرادی که در راستای تحقق این هدف، گوگل را یاری برسانند، جایزه تعلق می گیرد.
 
Map Maker، کار خود را در سال 2008، به عنوان روشی برای انبوهسپاری اطلاعات از مناطق روستایی که تجهیزات گوگل قادر به پیدا کردن آن ها نبودند، آغاز کرد. با گذشت زمان، ویرایش کنندگان و مدیران Map Maker که مسئولیت نظارت و ثبت تغییرات گوگل مپس را بر عهده دارند، تبدیل به یک گروه بسیار بزرگ شدند که میلیون ها کاربر آن را تشکیل داده اند. حتی عرضه برخی از قابلیت های جدید در نسخه عمومی اپلیکیشن گوگل مپس، ایده تعدادی از این کاربران بوده است؛ برای مثال امکان اضافه کردن یک مکان جدید و هم چنین توضیح دقیق مکان های موجود در نقشه.
 
البته کاربران Map Maker، در زمینه های دیگری هم خبر ساز شده بودند که یکی از معروف ترین آن ها مربوط به ادرار کردن ربات اندورید بر روی لوگوی اپل می شود. این موضوع باعث شده بود تا Map Maker برای مدتی تعطیل شود.
 
قطعاً با بهره گیری از برنامه Local Guides، اطلاعات مفیدتری به کاربران گوگل مپس ارایه می شود تا این که به هرکس اجازه داده شود تا اطلاعات نقشه های گوگل را آن طور که دوست دارد تغییر دهد.

چاپ این مطلب

  چگونه تاریخچه جستجوی خود را از روی سرورهای گوگل پاک کنیم؟
ارسال کننده: elshan - ۹۵/۸/۲۴، ۰۷:۱۶ عصر - انجمن: کامپیوتر و اینترنت - بدون پاسخ

به جرأت می توان گفت که گوگل، شما را بهتر از نزدیک‌‌ترین دوستان و یا حتی اعضای خانواده‌تان می شناسد چرا که این غول جست و جوگر جهان، تمامی فعالیت های شما در حین استفاده از سرویس ها و خدمات خود را لحظه به لحظه، ثبت و ذخیره می کند، بنابراین، گوگل چیزهای زیادی را در موردتان می داند که شاید حتی به فکر خودتان هم نرسیده باشد.
 
اما خوشبختانه این شرکت در این زمینه بسیار شفاف عمل می کند و به کاربران خود این اجازه را می دهد تا به تمامی آن چه که این شرکت، در مورد آن ها می دانند، دسترسی داشته باشند و یا در صورت تمایل، تمامی این اطلاعات را پاک کنند. حال اگر، شما نیز به دنبال پاک کردن ردپای خود از گوگل هستید و می خواهید چیزی از علایق، سابقه سرچ ها و استفاده از سرویس های این شرکت توسط شما بر روی سرورهای آن باقی نماند، می توانید دستورالعمل های زیر را دنبال کنید.
 
آیا لزومی به حذف این تاریخچه جست و جو و استفاده کاربران از خدمات گوگل وجود دارد؟
شاید بسیاری از کاربران مدام به این مسئله فکر کنند که شرکتی در جهان وجود دارد که اطلاعات زیادی را از تاریخچه فعالیت های وی در در فضای وب در اختیار دارد و همین موضوع، باعث نگرانی آن ها شده و این مسئله را تجاوز به حریم شخصی خود قلمداد می کنند. اینجاست که این افراد، با پاک کردن تاریخچه فعالیت های خود در گوگل، به نگرانی های خود در این خصوص پایان می دهند.
 
اما فراموش نکنید که یکی از کاربردهای این اطلاعات، کمک به گوگل در ارائه خدمات و همچنین فراهم کردن بستر لازم برای استفاده بهتر از فضای وب است. شاید برایتان پیش آمده باشد که قبل از رفتن به محل کار، نوتیفیکیشنی را از طرف اپلیکیشن Google Now دریافت می کنید که در آن به وضعیت ترافیکی مسیرهای منتهی به محل کارتان اشاره شده است. یا این که گوگل، با استفاده از این اطلاعات، محصولاتی را در وب سایت خود تبلیغ می کند که به نیازهایتان نزدیک تر است.
 
البته این موارد تنها نوک قله کوه یخیست که بخش اعظم آن در زیر آب قرار دارد و قطعاً کاربردهای بسیار زیادی برای این اطلاعات پیش بینی شده است. در حال حاضر، تمامی سرویس های گوگل اعم از جی‌میل، یوتیوب و مواردی از این قبیل با یکدیگر در ارتباطند و اطلاعات جمع آوری شده از آن ها در جهت ارائه خدمات بهتر به کاربران مورد استفاده قرار می گیرد.
 
اما از طرفی هم این احتمال وجود دارد که گوگل بخواهد از این اطلاعات برای اهداف دیگری که ممکن است مطابق میل شما نباشد، استفاده کند که در این جا به خودتان بستگی دارد که بخواهید با پاک کردن این اطلاعات، راحتی و ارائه خدمات بهتر را فدای حفظ حریم شخصی خود کنید.
 
چگونه به تاریخچه جست و جوی ذخیره شده خود در گوگل دسترسی پیدا کنیم؟
دسترسی به اطلاعاتی که گوگل در موردتان می داند، بسیار ساده است. برای این کار می بایست به صفحه تاریخچه گوگل (History Page) بروید. اگر در آن لحظه، با حساب کاربری گوگل خود وارد شده باشید، می توانید تمامی این اطلاعات را مشاهده کنید.
 
در این صفحه، چند بخش را مشاهده خواهید کرد که شامل موارد زیر می شوند:
 
  • تاریخچه وب و اپلیکیشن
  • تاریخچه فایل های صوتی
  • اطلاعات مربوط به دستگاه
  • تاریخچه موقعیت مکانی
  • تاریخچه جست و جو در یوتیوب
 
با انتخاب هر کدام از این بخش ها، به مجموعه ای کامل از فعالیت های خود دسترسی خواهید داشت.
 
[تصویر:  do.php?img=2427]
 
چگونه قابلیت ذخیره اطلاعات در گوگل را غیرفعال کنیم؟
شاید برخی از کاربران تمایلی به حذف اطلاعات خود نداشته باشند و می خواهند که تنها برای مدت زمانی مشخص، اطلاعاتشان ذخیره نشود تا پس از این دوره زمانی، باری دیگر آن را فعال کرده و از خدمات بهتری که گوگل به آن ها ارائه می دهد، بهره مند گردند. اگر شما نیز جزو این دست از کاربران هستید، می توانید دستورالعمل زیر را برای غیرفعال کردن این قابلیت دنبال کنید:
 
  • از طریق مرورگر، به صفحه تاریخچه گوگل خود بروید
  • بر روی بخشی که می خواهید آن را غیرفعال کنید، کلیک کنید (به عنوان مثال، تاریخچه موقعیت مکانی)
  • از بخش منو، گزینه سه نقطه (...) را که در قسمت بالا و سمت راست صفحه قرار دارد، انتخاب کنید
  • در کنار عبارت "Your Searches and Browsing Activity" یک گزینه مشاهده می شود، که باید آن را خاموش (Off) کنید
  • پیام هشداری دریافت خواهید کرد که به شما اطلاعاتی در خصوص عواقب این انتخاب، ارائه خواهد کرد
  • سپس برای غیرفعال کردن، بر روی گزینه "Pause" کلیک کنید
  • این مراحل را می توانید برای غیرفعال کردن هر کدام از این بخش ها نیز تکرار کنید
 
چگونه تاریخچه فعالیت خود در گوگل را حذف کنیم؟
حال اگر تصمیم‌تان برای پاک کردن تاریخچه فعالیت‌هایتان در گوگل قطعیست می توانید به دنبال کردن مراحل زیر، تمامی ردپای خود را از روی سرورهای گوگل بردارید.
 
  • از طریق مرورگر به از طریق مرورگر، به صفحه تاریخچه گوگل خود بروید
  • بر روی بخشی که می خواهید آن را غیرفعال کنید، کلیک کنید (به عنوان مثال، تاریخچه موقعیت مکانی)
  • از بخش منو، گزینه سه نقطه (...) را که در قسمت بالا و سمت راست صفحه قرار دارد، انتخاب کنید
  • گزینه "Delete" را انتخاب کنید
  • در این جا شما می توانید زمان پاک شدن اطلاعات را تعیین و مشخص کنید که از امروز و یا دیروز پاک شود. با انتخاب گزینه "Advanced" قادر خواهید بود تا اطلاعات ثبت از 4 هفته قبل تاکنون را پاک کنید. اما اگر قصد دارید تا تمامی اطلاعات را پاک کنید، می توانید گزینه "All time" را انتخاب کنید.
  • پس از انتخاب گزینه دلخواه، بر روی "Delete" کلیک کنید.
  • انتخاب خود را تایید کنید
  • این فرآیند را می توانید برای پاک کردن هر کدام از بخش های تاریخچه خود تکرار کنید
[تصویر:  do.php?img=2428]
 
حرف پایانی
باید گفت که شما با پاک کردن تاریخچه فعالیت های خود، دیگر برای گوگل ناشناس خواهید بود و اطلاعاتی از فعالیت های شما از سرویس های این کمپانی ذخیره و نگهداری نخواهد شد.

چاپ این مطلب

  تامین اینترنت رایگان برای زائران اربعین در مسیر کربلا و نجف
ارسال کننده: elshan - ۹۵/۸/۲۴، ۰۶:۴۷ عصر - انجمن: اخبار فناوری ایران - پاسخ (3)

معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات برای هماهنگی برقراری ارتباطات زائران اربعین به ایلام سفر و اعلام کرد: اپراتورهای رایتل، ایرانسل و همراه اول تمامی بسترهای مناسب ارتباطی برای برقراری ارتباط در مسیر کربلا، نجف و مهران را تامین خواهند کرد و علاوه بر این در کل مسیرها اینترنت رایگان برای زائران برنامه ریزی شده است.
آذری جهرمی - مدیر عامل شرکت ارتباطات زیرساخت - در  این سفر با شرکت در جلسه شورای ویژه ستاد اربعین که با حضور استاندار و مدیران حوزه ارتباطات استان در استانداری ایلام برگزار شد، گفت: از آنجا که دشمن به دنبال ناامن کردن مراسم اربعین است، هدف ما این است  که احساس امنیت  را برای مردم و زائران بالا ببریم.

ستاد مدیریت ارتباطاتی، فناوری اطلاعاتی و مخابراتی اربعین حسینی تامین ارتباطات مناسب و پایدار را  یکی از اصلی ترین وظایف خود برای دادن احساس امنیت به مردم در ایام اربعین می داند. به همین دلیل تمام تلاش خود را  برای برپایی زیرساخت های مناسب در تمام مرز ها بخصوص مرز مهران فراهم خواهد کرد.
مدیر عامل شرکت ارتباطات زیرساخت در ادامه با اعلام آمادگی برای کمک و همکاری مستمر و منظم با تمام سازمان ها و نهادهای دست اندرکار اربعین، اضافه کرد: اعتقاد داریم  تمامی کسانی که در پیاده‌روی اربعین شرکت می‌کنند باید یک رسانه باشند و مانیز تمام زیرساخت های مناسب  را برای ارتباطات پایدار در مسیر های نجف، کربلا و مهران ارائه خواهیم کرد.

اپراتور های رایتل، ایرانسل و همراه اول تمامی بسترهای مناسب ارتباطی برای برقراری ارتباط در مسیر کربلا، نجف و مهران را تامین خواهند کرد و علاوه بر این در کل مسیرها اینترنت رایگان برای زائران برنامه ریزی شده است.
وی با تقدیر از تلاش های ارگان ها و سازمان های دست اندرکار تامین خدمات برای زائران افزود: تمام مسیر ها و نقاط کور ارتباطی در این  استان تا قبل از ایام اربعین برطرف خواهد شد.

چاپ این مطلب

  نصب بالن استراتسفر اینترنت در مرز مهران برای نخستین بار در خاورمی
ارسال کننده: elshan - ۹۵/۸/۲۴، ۰۶:۴۴ عصر - انجمن: اخبار فناوری ایران - بدون پاسخ

مدیرکل فناوری ارتباطات و اطلاعات استان ایلام گفت: برای نخستین بار در خاورمیانه از بالن استراتسفر اینترنت در پایانه مرزی مهران با هدف ارائه خدمات ارتباطی به زائران اربعین استفاده می شود.

مراحل نصب این بالن که از سوی کارشناسان پژوهشگاه وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات طراحی و ساخته شده در حال انجام است و حداکثر تا 24 ساعت آینده (سه شنبه) نصب و راه اندازی می شود. 
این بالن که در شعاع 300 متری از فضای جو پایانه مرزی مهران قرار می گیرد، اینترنت با کیفیت مناسب به اپراتورهای تلفن همراه را پوشش می دهد و زائران می توانند براحتی و بدون مشکل از این امکان بهره مند شوند.
وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات تمام امکانات دستگاه های اجرایی زیر مجموعه خود را بکار گرفته تا زمینه دسترسی آسان زائران اربعین در مرز مهران به خدمات ارتباطی شامل اینترنت، ارتباط تلفنی همراه و ثابت، پست و پست بانک فراهم شود.
به همین منظور 22 سایت جدید بی تی ام (BTM) از سوی هر سه اپراتور تلفن همراه (همراه اول، ایرانسل و رایتل در این مرز نصب شده که تمام مسیرهای منتهی به شهر و پایانه مرزی مهران را زیر پوشش قرار داده است.

اپراتورهای تلفن همراه افزون بر افزایش پوشش تری جی با بیشترین ظرفیت در طول راه های دسترسی به شهر و پایانه مرزی مهران 40 سایت بی تی اس با حداکثر قدرت نیز در استان ایلام راه اندازی کرده اند که این امکانات همه برای تامین ارتباط اینترنت و خدمات دهی به زائران اربعین انجام شده است.
شرکت مخابرات استان با ایجاد چتر وای فای در پایانه مرزی مهران زمینه های استفاده آسان و بسترهای لازم خدمات دهی اینترنتی مشترکان اپراتورهای تلفن همراه را فراهم و تامین کرده است.
شرکت ارتباطات زیر ساخت ایلام نیز بعنوان یکی از دستگاه های زیرمجموعه وزارت فناوری ارتباطات برای بستر سازی و گسترش ارتباطات در بخش های مختلف پهنای باند اپراتورهای تلفن همراه را در استان و پایانه مرزی مهران چند برابر افزایش داد.
طبق هماهنگی ها، خدمات اینترنتی شرکت رایتل در پایانه مرزی مهران تا حجم محدودی رایگان در اختیار زائران قرار می گیرد ضمن اینکه زائران می توانند با خرید بسته و شارژ از خدمات دیگر اپراتورهای تلفن همراه که به صورت وای فای و اینترنت تری جی است، استفاده کنند.
شرکت رایتل امروز یک اس ام تی وان (SMT1) به ظرفیت انتقال خدمات اینترنتی خود در پایانه مرزی مهران اضافه خواهد کرد که این باعث سرعت بیشتر خدمات دهی اینترنت این اپراتور همراه به مشترکان خواهد شد.
ایرانسل نیز علاوه بر پوشش تری جی منطقه پایانه مرزی مهران با تولید محتوا از طریق اپلیکیشن در موضوع اربعین خدمات مورد نیاز زائران را تامین می کند.

اپراتور همراه اول نیز افزون بر پایانه مرزی مهران با نصب 150 کیوسک وای فای در مسیر کربلا تا نجف خدمات رایگان اینترنتی زائران ایرانی را در داخل خاک عراق تامین کرده است. 
وی با اعلام اینکه شبکه وای فای همه اپراتورهای تلفن همراه به صورت مشترک است، اظهار کرد: با وجود ترافیک سنگین و افزایش کارکرد شبکه تاکنون هیچ گونه اختلال یا قطعی در اینترنت و دیگر خدمات دستگاه های زیر مجموعه وزارت فناوری ارتباطات و اطلاعات در استان ایلام به ویژه شهر و پایانه مرزی مهران رخ نداده است.

چاپ این مطلب

  کسپرسکی مایکروسافت را متهم به کارشکنی به نفع ویندوز دیفندر کرد
ارسال کننده: farnaz - ۹۵/۸/۲۳، ۱۱:۴۷ عصر - انجمن: اخبار فناوری جهان - بدون پاسخ

کسپرسکی مایکروسافت را به دلیل تسلط روی سیستم عامل ویندوز به سوءاستفاده برای اشاعه‌ی کاربرد راهکار امنیتی این کمپانی متهم کرد.

[تصویر:  do.php?img=2426]

کسپرسکی مایکروسافت را به دلیل آنچه که سوءاستفاده از جایگاه خود برای کنترل ویندوز خوانده به رقابت ناعادلانه با کمپانی‌های فعال در زمینه‌ی توسعه‌ آنتی‌ویروس و اشاعه‌ استفاده از Windows Defender متهم کرده است.

یوجین کسپرسکی در این خصوص می‌گوید:

ما فکر می‌کنیم که مایکروسافت از موقعیت خود در بازار سیستم‌عامل برای ایجاد برتری‌های رقابتی به منظور افزایش استفاده از راهکار امنیتی خود استفاده می‌کند. این کمپانی همچنین موانعی در سر راه کمپانی‌های مستقل قرار می‌دهد تا از این طریق جلوی حضور محصولات توسعه یافته توسط توسعه‌دهندگان مستقل را در بازار بگیرد.

کسپرسکی با در دست داشتن چندین سند و مدرک شکایت خود را در نهادهای بررسی آنتی‌تراست در اتحادیه‌ی اروپا، روسیه و سایر کشورها با ادعای در پیش گرفتن استراتژی‌های غیررقابتی ثبت کرده است.
بر اساس اطلاعات ارائه‌شده توسط کسپرسکی، با به‌روزرسانی سیستم‌عامل ویندوز به ویندوز ۱۰، مایکروسافت به‌صورت خودکار تمام نرم‌افزار‌های امنیتی غیرسازگار با ویندوز جدید را غیرفعال کرده و به‌صورت خودکار ویندوز دیفندر را نصب می‌کند. مایکروسافت به‌طور حتم این سیاست را در پی محافظت از سیستم کاربران به دلیل نبود یک نرم‌افزار امنیتی کارآمد روی ویندوز اعلام می‌کند.
کسپرسکی همچنین مدعی است که پیش از انتشار نسخه‌ی نهایی ویندوز ۱۰، مایکروسافت تنها مهلتی هفت‌روزه برای سازگاری نرم‌افزار‌ توسعه‌دهندگان مستقل در نظر گرفت، به‌طوری‌که این توسعه‌دهندگان تنها هفت روز مانده به انتشار نسخه‌ی نهایی فرصت داشتند تا نرم‌افزار خود را با ویندوز ۱۰ سازگار کنند.

با وجود این آنتی‌ویروس‌ها در زمان اندک اقدام به سازگاری نسخه‌ی خود با ویندوز ۱۰ کردند؛ بااین‌حال باز هم مایکروسافت پیشنهاد استفاده از ویندوز دیفندر را به کاربران ارائه می‌کند که به قیمت غیرفعال شدن آنتی‌ویروس نصب‌شده روی سیستم است.
کسپرسکی همچنین فرآیند آگاه شدن از اتمام گواهی استفاده از نرم‌افزارهای امنیتی در ویندوز ۱۰ را بسیار سخت‌تر عنوان کرده است؛ به‌طوری‌که کاربران به‌راحتی قادر به کسب اطلاع از زمان باطل شدن گواهی نرم‌افزار امنیتی خود نبوده و ازاین‌رو ویندوز با اتمام گواهی اقدام به غیرفعال کردن نرم‌افزار موردنظر و فعال کردن ویندوز دیفندر می‌کند.
در پایان سال ۲۰۱۵ مایکروسافت ۱۶ درصد از بازار آنتی‌ویروس را در اختیار داشت. پس از مایکروسافت دو کمپانی Avast و Malwarebytes به ترتیب با در اختیار داشتن ۱۵ و ۱۱.۶ درصد قرار دارند. این اطلاعات برگرفته از آمارهای ارائه‌شده توسط OPSWAT است که بر اساس آن سهم کسپرسکی نیز ۴ درصد در نظر گرفته شده است.
کسپرسکی در پی آن است که با استفاده از قدرت نهادهای آنتی‌تراست، مایکروسافت را وادار کند تا نسخه‌های جدید سیستم عامل یا به‌روزرسانی‌های جدید را بسیار جلوتر از زمان انتشار رسمی در اختیار توسعه‌دهندگان مستقل قرار دهد تا از این طریق توسعه‌دهندگان بتوانند نرم‌افزار خود را با تغییرات جدید سازگار کنند.
همچنین کسپرسکی در تلاش است تا به مایکروسافت بقبولاند که در زمان ارتقا سیستم عامل به ویندوز ۱۰، کاربران را در مورد ناسازگاری نرم‌افزار‌ها مطلع کرده و از آن‌ها بخواهد تا نسخه‌ی سازگار با ویندوز ۱۰ را روی سیستم عامل نصب کنند؛ نه اینکه ویندوز ۱۰ به‌صورت خودکار به سراغ نصب ویندوز دیفندر برود. همچنین باید به درخواست این کمپانی برای تغییر روند فعال شدن ویندوز دیفندر اشاره کرد. کسپرسکی درصدد است تا مایکروسافت در زمان نیاز به فعال کردن ویندوز دیفندر، این موضوع را از طریق نمایش یک پیام کاملا روشن، از کاربر مورد سؤال قرار داده و کسب اجازه کند.

ویندوز دیفندر در مقایسه با سایر آنتی‌ویروس‌های موجود در بازار امکانات بسیار محدودی در اختیار کاربران قرار می‌دهد. مایکروسافت در واکنش به اظهارنظر مدیرعامل کسپرسکی از دریافت نشدن اخطار یا نامه‌ای رسمی خبر داده است. مایکروسافت در پاسخ اقدامات خود در قبال نرم‌افزارهای امنیتی توسعه یافته توسط سایر کمپانی‌ها را ناکافی خوانده است و اعلام کرده که این نرم‌افزار‌ها به منظور کسب درآمد از کاربران هستند و در حالت پیش‌فرض کاربران در برابر تهدیدات امنیتی آسیب‌پذیر باقی می‌مانند.


چاپ این مطلب

  داستان میلیاردر شدن استیو جابز از زبان لاورنس لیوی
ارسال کننده: farnaz - ۹۵/۸/۲۳، ۱۱:۱۹ عصر - انجمن: بیوگرافی افراد موفق - بدون پاسخ

نام استیو جابز را با دستاوردهایش در صنعت کامپیوترهای شخصی و دستگاه‌های موبایل می‌شناسیم. اما او واقعا چگونه میلیاردر شد؟

نام استیو جابز برای همیشه به اپل گره خورده است؛ شرکتی که تاسیس کرد، از آن اخراج شد و بعدها برگشت و تبدیلش کرد به با ارزش‌ترین شرکت دنیا. همین قیل و قال‌ها است که باعث می‌شود دیگر شرکت او -پیکسار- را فراموش کنیم، شرکتی که اولین میلیارد دلار زندگی او را ساخت. در مرکز این داستان لاورنس لیوی قرار دارد، مردی ناشناخته که جابز در نوامبر ۱۹۹۴ به عنوان مدیر مالی استخدام کرد. برای چه ماموریتی؟ برای اینکه آن شرکت از هم پاشیده را به بازار بورس ببرد.

آنچه در ادامه می‌خوانید به قلم لاورنس لیوی است...

من در فوریه ۱۹۹۵ وارد پیکسار شدم. استیو (جابز) راهنمایی خاصی نکرد که ابتدا چه کاری انجام دهم. اِد کَتمول، از موسسان پیکسار، بعد از خوشامدگویی در دو سه روز آغازین مرا با بخش‌های مختلف شرکت آشنا ساخت، هم به افراد کلیدی معرفی کرد و هم نقشم را توضیح داد.

[تصویر:  do.php?img=2419]
آقای لیوی، نفر اول از سمت چپ

همه دوستانه بودند، با روی باز و احترام خوشامد گفتند، مثلا «از آمدنت خوشحالم، اگر کمکی از من بر می‌آید بگو.» اما گمشده‌ای وجود داشت. به همان میزان که افراد دوستانه و مودب بودند، این حس را از آنها می‌گرفتم که کمی غیرصمیمی‌اند و دوری می‌کنند. به نظر نمی‌رسید از انتصاب یک مدیر مالی جدید برای پیکسار خوشحال باشند. عمیقا حس می‌کردم که جبهه گرفته‌اند ولی نمی‌دانستم چرا.
فهمیدنش زیاد طول نکشید. با پَم کِروین، از مدیران پیکسار که چند بخش تجاری را جلو می‌برد شروع کردم. کمی از من بزرگتر بود، اوایل دهه چهارم عمرش؛ با موهایی قرمز و رفتاری دلنشین که به سرعت باعث می‌شد دیگران اطراف او احساس راحتی کنند. اتاق کارش در راهروی ورودی کمی با اتاق من فاصله داشت، و از افرادی بود که مرا دعوت به گردش در مجموعه و آشنایی با آن کرد.
پَم بعد از تعارفات اولیه گفت: «دلم نمی‌خواست جای تو باشم، در اصل فکر می‌کنم نمی‌دانی چه کار سختی در مقابلت قرار دارد.»
پرسیدم: «کار سخت؟»
-«تو آدمِ  استیو هستی.»
باید چهره کاملا آشفته‌ای از من دیده باشد، اصلا منظورش را نفهمیدم.
ادامه داد: «پیکسار و استیو تاریخچه‌ای طولانی دارند که تاریخچه بدی هم هست. تو هنوز از آن خبر نداری چون پیکسار در سایه ترس از استیو زندگی می‌کند.»

[تصویر:  do.php?img=2420]
استیو جابز و جان لَسِتِر، مدیر خلاقیت پیکسار در دفتر جان، آگوست ۱۹۹۷

-«چرا؟ چطور؟»
پَم ادامه داد: «استیو پیکسار را نمی‌فهمد. ما هنرمند و خلاق هستیم. شبیه یک خانواده. همدیگر را بغل می‌کنیم. از آن سازمان‌هایی نیستیم که سلسله مراتب دارند؛ صدای هر کسی شنیده می‌شود.»
شدت احساسات پَم نسبت به استیو توجه مرا جلب کرد.
پَم توضیح داد: «استیو صاحب ما است - اما هرگز یکی از ما نبوده. مدت مدیدی است که احساس نمی‌کنیم کسی برای‌مان ارزش قائل است. احساس کلی این است که اگر زیاد نزدیک شود، پیکسار را نابود می‌کند و فرهنگ‌مان را از بین می‌برد. و حالا، تو را فرستاده تا ما را آدم کنی!»
تا اینجای حرف‌هایش کاملا درست بود. ماموریت من تبدیل پیکسار به یک کسب‌وکار پررونق و شکوفا بود. قرار بود من مامور تغییر باشم.
پَم ادامه داد: «به علاوه، او قبلا قول‌هایش را زیر پا گذاشته و بچه‌ها از دستش عصبانی هستند.»
پرسیدم، «کدام قول‌ها؟»
گفت: «امتیاز خرید و فروش سهام با قیمت از پیش تعیین شده. قولش را به ما داده، ولی هرگز عمل نکرده است. شاید بخشی از کار تو درست کردن این بدقولی باشد، اما هر روزی که بدون راه‌حل می‌گذرد، بدبینی بیشتر می‌شود. خیلی از این آدم‌ها سال‌ها است که انتظار سهمی از پیکسار دارند. رفقایشان در بقیه شرکت‌ها چنین پاداشی گرفته‌اند، و حالا اینها ناامید شده‌اند. حس می‌کنند از آنها سوءاستفاده شده است.» 
شنیدن این حرف‌ها اصلا آسان نبود. ولی گویای این بودند که چرا استقبال چندانی از من صورت نگرفته است.

[تصویر:  do.php?img=2421]
طرح اولیه ووُدی، داستان اسباب‌بازی

سرزنش دوستانه پَم، هیچ گویای سنگینی جو علیه استیو نبود. در روزهای اولم در پیکسار دشمنی با او را در تمام سطوح شرکت دیدم؛ به خصوص از سوی کهنه‌سربازهای پیکسار که از روز اول آنجا بودند. یک نفر رُک و روراست گفت: «این آدم را از ما دور نگه دار.»
این یک غافلگیری ناخوشایند بود. کم کم ترسیدم که نکند نگرانی‌هایم درباره استیو به حقیقت بپیوندند. من این شغل را با خوشبینی فراوانی پذیرفته بودم. با اینکه من و استیو رابطه خیلی خوبی داشتیم، افراد زیادی از قبل به خاطر رفتار تندش به من هشدار می‌دادند و از پذیرش آن شغل بر حذر می‌داشتند. از آن مشکل‌سازتر خود شرکت بود. پیکسار با وجود سابقه ۱۰ ساله‌اش هیچ تاثیری در این صنعت نگذاشته بود. بدتر اینکه، استیو هم نمی‌توانست به تفصیل بگوید که چه چیزی از کمپانی می‌خواهد -فقط می‌دانست که نمی‌خواهد هر سال میلیون‌ها دلار دور بریزد.
این ریسک‌ها را از قبل می‌دانستم. اما حالا برچسبِ  «آدمِ  استیو جابز» هم روی پیشانی‌ام خورده بود؛ خیال می‌کردند برای یک هدف مخفی آنجا آمده‌ام -که واقعیت نداشت. اما مهم‌تر از اینها، روبرو شدن با این حقیقت بود که من آنجا آدمی تنهاتر از توقع اولیه‌ام بودم. وقتی از حالت شوک بیرون آمدم، غریضه‌ام گفت که باید بکوشم از این بدبینی به نفع خودم استفاده کنم. اگر آنها می‌خواستند تنهایم بگذارند، پس در این مجال کسی از من توقعی هم نداشت و این فرصتی داد تا بروم و جنگل پیکسار را قشنگ بگردم.
استیو اما نمی‌خواست که من وقت تلف کنم. نزدیک به ۵۰ میلیون دلار در شرکت خرج کرده بود و هنوز داشت کمبود نقدینگی ماهانه پیکسار را پوشش می‌داد؛ که پایان کوتاه‌مدتی هم برای آن متصور نبود.
به او گفتم: «تمام تمرکزم پایان دادن به این وضع در اسرع وقت است؛ اما هنوز برای راه حل زمان می‌خواهم» او با کمی بی‌صبری، نقشه مرا همراهی کرد.

کارمندان پیکسار، به خصوص آنهایی که از قدیم آنجا بودند، احساس می‌کردند در قفس هستند؛ این حس را داشتند که استیو با ندادن سهام به آنها ناامید و گمراه‌شان کرده است. اما چاره‌ای هم نداشتند جز اینکه بمانند و ببینند چه می‌شود، زیرا سرمایه عمرشان اینجا بود. ترک پیکسار منطقی نبود، به خصوص که اکران داستان اسباب‌بازی نزدیک بود.
چیزی که اوضاع را خراب‌تر می‌کرد، قول دیگر استیو بود؛ قولی که به چند تن از مدیران ارشد پیکسار داده بود تا بخشی از سود فیلم‌های پیکسار را به سهام تبدیل کند و به آنها بدهد. جدیدترین عضو این گروه، من بودم که با این قول به شرکت پیوسته بودم. غیر از مدیران ارشد، بقیه بی‌سهام می‌ماندند و این فاجعه‌ای بود که در خاموشی می‌رفت تا اتفاق بیفتد. فقط کافی بود یک دومینو سقوط کند و بعد مهاجرت نخبگان پیکسار یک شبه اتفاق می‌افتاد -شاید امروز نه، ولی بالاخره یک روز چنین اتفاقی می‌توانست ظرفیت خلاقیت پیکسار را به صفر برساند.

[تصویر:  do.php?img=2422]
تیمی از پیکسار در حال کار روی داستان اسباب‌بازی. لَستر روی زمین زانو زده. سال ۱۹۹۵

در این مورد من رسما وسط مخمصه گیر افتاده بودم. از یک طرف کارمندان قدیمی پیکسار، عصبانی و طعنه‌زن بودند؛ در پیکسار که راه می‌رفتم صدای‌شان را می‌شنیدم:
«استیو هوای ما را خواهد داشت؟»
«خیلی برای این روز صبر کرده بودیم.»
«هر وقت انجامش داد باورش می‌کنیم.»

در آن سو استیو بود، که قدرت کامل تصمیم‌گیری درباره تخصیص سهام به کارمندان پیکسار را داشت. چرا؟ چون صاحب ۱۰۰٪ از سهام پیکسار بود و هر سهمی که به کارمندان واگذار می‌کرد از ثروت خودش کم می‌شد.
استیو می‌خواست کمترین سهم ممکن را واگذار کند. چیزی که در ذهن داشت بین ۱۵ تا ۲۰ درصد بود که در استارت‌آپ‌های تازه‌تاسیس رایج است، آنها که در چند سال اول نهایتا ۵۰ نفر را استخدام می‌کنند. اما پیکسار ۱۵۰ کارمند داشت که بسیاری از آنها مدیران کهنه‌کار و بسیار باتجربه بودند و با استانداردهای دره سیلیکون، مستحق سهام تشویقی بسیار زیاد.
در ضمن استیو با یک‌دندگی می‌خواست آینده شرکت را در دست داشته باشد و تحت هیچ شرایطی کنترل آن را از دست ندهد. لازم نبود از او بپرسم چرا. او می‌خواست از هر خطری اجتناب کند تا دوباره ماجرای اپل تکرار نشود، جایی که هیئت مدیره بر‌خلاف خواسته‌اش او را از اپل اخراج کردند.

[تصویر:  do.php?img=2423]
طرحی از داستان اسباب‌بازی که در جشن ۲۰ سالگی پیکسار، در موزه علوم لندن رونمایی شد. سال ۲۰۰۶

هر چه بیشتر به دل ماجرا می‌زدم، موج‌ها سخت‌تر می‌شدند و مرا به صخره‌های ساحل می‌کوبیدند؛ کارمندان پیکسار فکر می‌کردند که من طرف استیو را می‌گیرم و استیو فکر می‌کرد من برای آنها زیاده‌خواهی می‌کنم. قلبا طرف کارمندان بودم اما این مهم نبود. شغل من طرفداری نبود، بلکه واسطه‌گری بین دو طرف و یافتن یک راه حل بود. این اولین باری بود که من خودم را در مقابل استیو دیدم. هر بار موضوع را وسط می‌کشیدم او عصبی می‌شد.
می‌گفت: «قبلا صحبتش را کردیم، طرح پیشنهادی را نشانم بده. اما من نمی‌توانستم طرح سهام تشویقی را بدون سهام کافی تهیه کنم.»
یک شب پیش همسرم هیلاری شکایت کردم: «وقتی استیو پاشنه‌هایش را به زمین میخ کند، همراهی کردنش سخت می‌شود. بیشتر اوقات هم‌نظر هستیم اما در این یک مورد نه و کاری هم از من ساخته نیست.»
هیلاری گفت: «ببین اگر همه تلاشت را کرده‌ای، دیگر چه می‌شود کرد؟ شرکت خودش است.»
یک روز در مسیر طولانی بین برکلی هیلز و خلیج سان‌فرانسیسکو، نگران بودم؛ نگرانِ  اینکه دنیا چقدر پیکسار را در مقام یک شرکت سرگرمی‌ساز جدی می‌گیرد. نگران این بودم که دیزنی به دنبال تصاحب بازار جدیدی بود که پیکسار داشت می‌ساخت. نگران این بودم که برنامه استراتژیک جدید چه تاثیری روی فرهنگ پیکسار خواهد داشت.

[تصویر:  do.php?img=2424]
گروهی از پیکساری‌ها در سال ۱۹۹۵. لیوی در ردیف پشت سر جابز، با تیشرت سبز و شلوارک نشسته.

اما بیش از همه، ماجرای سهام تشویقی ذهنم را درگیر کرده بود. هر چند به نظر موضوعی مبتذل می‌آمد، اما باور من این بود که آینده پیکسار تا حدی به این موضوع بستگی دارد؛ نهایتا چقدر از سهام خصوصی شرکت را به کارمندانش خواهیم داد؟ اگر کم می‌بود، کارمندان کلیدی پیکسار شاید برای همیشه ناراضی می‌ماندند و فرهنگی که پیکسار روی آن بنا شده بود از بین می‌رفت. مطمئن نبودم چقدر بیشتر می‌توانم از استیو بگیرم اما باید تلاش آخرم را هم می‌کردم؛ حتی اگر باعث برانگیختن خشم معروف جابز می‌شد. یک شب تلفن را برداشتم و به او زنگ زدم.
خونسرد گفتم: «باید سهام بیشتری در طرح قرار دهیم، با توافق قبلی نمی‌شود کاری جلو برد. کافی نیست. چند درصد دیگر اضافه کن، تا دوباره تلاشی کنم و همچنان شانس خوبی خواهی داشت که بعد از رفتن شرکت به بورس کنترلش را از دست ندهی.»
استیو گلایه‌کنان گفت: «گفته بودم دیگر به این بحث برنگردیم.» تا مرز مرخص کردن من رفته بود که عددی را پیشنهاد دادم. فکر نمی‌کردم از آن بیشتر جا داشته باشد.

استیو کاملا عصبانی پرسید: «آخرش بود؟ با این رقم بحث برای همیشه مختومه می‌شود؟»
من فکر نمی‌کردم آن رقم کافی باشد. کفاف اوضاع آن روز را می‌داد ولی برای آینده...مطمئن نبودم.
با این حال با اطمینانی بی‌پایه گفتم: «بله، من حلش می‌کنم.»
«پس دیگر بحثش را با من نکن.»
و با این حرف، استیو بحث را تمام کرد:

«خلق محصولات عالی طولانی‌تر از آن چیزی است که به نظر می‌آید»

من نفسی راحت کشیدم. بالاخره اولین قدم لازم را برداشته بودم. حالا طرح سهام تشویقی می‌توانست نقطه عطفی برای جلو بردن پیکسار باشد. اما خطر از همیشه بیشتر بود. چون آن سهام باید در آینده به ارزشی زیاد می‌رسیدند تا معنادار شوند. یعنی که دیگر یک موفقیت کوچک جوابگوی توقعات نبود. پیکسار باید بالاترین هدف ممکن را نشانه می‌رفت.
استیو یک بار به من گفت که توسعه و تکمیل محصولات خوب خیلی بیشتر از آنچه مردم فکر می‌کنند طول می‌کشد. چیزی که دیگران مثل یک معجزه ناگهانی می‌بینند، محصول فرآیند طولانی تحقیق، توسعه و تصحیح است. اگر یک نمونه برای این حرف وجود داشته باشد، پیکسار است. توسعه داستان اسباب‌بازی را می‌توان تا ۱۶ سال پیش از اکرانش به عقب برد، یعنی زمانی که پیکسار چیزی نبود جز بخش کامپیوترهای گرافیکی در لوکاس فیلم. از آنجا مسیری پر دست انداز طی شده بود، سفری بی‌پایان و پرچالش.
وضع ما از این نظر خیلی جالب بود که در نوامبر ۱۹۹۵، در کمتر از یک هفته کل آینده پیکسار به ۲ رقم وابسته بود: درآمد اکران اولیه داستان اسباب‌بازی و قیمت سهام پیکسار در عرضه اولیه سهامش در بورس.
اولین عدد، اکران اولیه داستان اسباب‌بازی، به ما می‌گفت که فیلم تا پایان اکرانش چقدر خوب خواهد فروخت. زمان اکران ۲۲ نوامبر، سه‌شنبه قبل از عید شکرگزاری بود. دیزنی که توزیع کننده فیلم بود، به ما گفت می‌تواند با استفاده از فروش جمعه‌شب پیش‌بینی خیلی خوبی از اکران اولیه و درآمد کلی فیلم داشته باشد.

به بیان دیگر، بعد از آن همه سال توسعه تکنولوژی و سپس ۴ سال تلاش برای ساخت داستان اسباب‌بازی، پیکسار در یک شب می‌فهمید که دنیا چه نظری درباره کارش دارد. درست مثل دوی ۱۰۰ متر المپیک، جایی که یک عمر تلاش برای تبدیل شدن به سریع‌ترین مرد روی زمین، به یک عملکرد ۱۰ ثانیه‌ای گره می‌خورد. اگر دنیا عاشق فیلم ما می‌شد، پیکسار فرصت این را داشت که در عصر سرگرمی‌های گرافیکی بدرخشد. و اگر نه، پیکسار هم در تاریخ می‌رفت کنار بقیه شرکت‌هایی که تلاش‌شان را کردند ولی نتوانستند.
یک روز غروب با استیو در پالو آلتو قدم می‌زدیم که از من پرسید: «چه درآمدی در اکران اولیه تو را خیلی خوشحال می‌کند؟»
گفتم: «هر چیزی بالای ۱۰ میلیون دلار، حتی اگر ۸ میلیون هم باشد خوب است.»
استیو گفت: «عدد من ۱۵ میلیون دلار است، اگر بین ۱۵ تا ۲۰ باشد دیزنی پیش‌بینی فروش بالای ۱۰۰ میلیون در امریکا خواهد کرد. آن‌وقت هیچ‌کس نمی‌تواند حضور ما را زیر سوال ببرد.»
بارها بحث مشابهی را داشتیم. عاشق گمانه‌زنی درباره ظرفیت گیشه‌ی داستان اسباب‌بازی بودیم و اینکه چه اثری خواهد داشت. گیشه قاره -شامل امریکا و کانادا- اگر به ۱۰۰ میلیون دلار می‌رسید عالی بود. یک عدد جادویی در صنعت سینما، فقط ۴ فیلم انیمیشن تا قبل از آن چنین رکوردی را زده بودند، و همه ساخته‌ی دیزنی بودند؛ دیو و دلبر، علاالدین، شیرشاه و پوکاهانتس. اگر اینها را کنار بگذاریم، در بین ۱۷ انیمیشن بلندی که استودیوهای بزرگ یا مستقل در ۵ سال گذشته اکران کرده بودند، هیچ کدام از ۱۴ میلیون دلار در کل دوره اکران (نه فقط هفته اول) فراتر نرفته بودند. در دنیای انیمیشن، به دلایل مختلف، دیزنی سلطان سینما بود.

[تصویر:  do.php?img=2425]
انیماتورها مدل‌هایی از ووُدی و باز را می‌ساختند، ۱۹۹۵

دومین عددی که آینده پیکسار را تعریف می‌کرد قیمت عرضه سهامش در بورس بود. از بین تمام مشکلات در عرضه عمومی سهام پیکسار، مسئله‌ای که ذهن استیو را به خود درگیر کرده بود قیمت‌گذاری بود.
اگر هر سهم را ۱۰ دلار می‌فروختیم، با در نظر گرفتن تعداد کل سهام، ارزش پیکسار ۳۷۰ میلیون دلار می‌شد و  سهم ۸۰ درصدی استیو ۳۰۰ میلیون دلار می‌ارزید. اگر هر سهم را ۲۰ دلار می‌فروختیم، ارزش پیکسار و سهم استیو به ترتیب ۷۴۰ و ۶۰۰ میلیون دلار می‌شد. به بیان دیگر، قیمت سهام پیکسار در پایان روز عرضه نه فقط بازگشت استیو به صحنه را نشان می‌داد، بلکه ارزش او را با عدد و رقم نمایان می‌کرد.
استیو یک بار پشت تلفن گفت: «ما بیشتر از نتسکِیپ می‌ارزیم. آنها فقط یک سال سابقه دارند، و ضررده هستند. اگر فیلم‌های پیکسار خوب بفروشد، تعدادشان را زیاد می‌کنیم. پس باید ارزش شرکت هم بیشتر شود.»

نتسکِیپ در روز ورود به بورس ۱ میلیارد دلار می‌ارزید. اما در پایان آن روز بورس‌بازان این عدد را به ۲ میلیارد دلار رساندند. اگر هزار بار در روز هم چرتکه می‌انداختیم، نمی‌شد ارزش پیکسار را به ۲ میلیارد رساند. لااقل من این‌طور فکر می‌کردم.
مقاومت هم کردم و به او گفتم: «ریسکش زیاد است. اگر استراتژی‌مان برای ورود به بورس مثل نتسکِیپ باشد -که بزرگترین هیجان را این چند سال به پا کرد- شاید کل قضیه خراب شود. بهتر است عرضه مثبتی داشته باشیم، سرمایه‌گذاران را خوشحال کنیم و بگذاریم بازار قیمت را تعیین کند.»
سرانجام بانکدارهایی که در ورود به بورس کمک‌مان می‌کردند هم به نتیجه خودشان رسیدند. آنها فکر می‌کردند که قیمت خیلی زود به نزدیک ۲۰ دلار می‌رسد و ارزش شرکت حدود ۷۰۰ میلیون دلار خواهد شد. می‌خواستند از ۱۲-۱۴ دلار شروع کنند که قیمت خوبی بود. اما حتما باید موافقت استیو جلب می‌شد.
به او گفتم: «اگر با ۱۲-۱۴ دلار پیش کمیسیون بورس و اوراق بهادار برویم و بعد فیلم هم خوب بفروشد، می‌توانیم تا دو برابر افزایشش دهیم، درست مثل نتسکِیپ. البته اگر با بالای ۲۰ دلار شروع کنیم، وارد باشگاه میلیاردی‌ها می‌شویم. اما اگر محافظه‌کارانه شروع کنیم و اجازه دهیم بازار قضاوت کند، شانس موفقیت بیشتر است. همه بانکدارها موافق این روش‌اند. من هم همین‌طور.»
استیو گفت: «بگذار فکر کنم.» و بعد از چند ساعت خودش تماس گرفت و گفت: «با همین طرح جلو برویم، فکر می‌کنم فیلم آنقدر خوب خواهد فروخت که قیمت را قبل از عرضه دو برابر خواهیم کرد.»
نفس راحتی کشیدم. حالا یک نقطه شروع داشتیم.

صبح شنبه، ۲۶ نوامبر ۱۹۹۵ من فقط در خانه قدم‌رو می‌کردم. یک سری تماس تلفنی ترتیب داده بودیم تا بتوانیم فروش جمعه‌شب فیلم را تخمین بزنیم. قرار بود سارا استَف -که به منبع آمار گیشه وصل بود- تلفنی به من بزند.
هیلاری پرسید: «چه ساعتی زنگ می‌زند؟» گفتم: «حوالی ۱۰ صبح.»
حالا ساعت ۱۰:۳۰ بود و لحظاتی بعد ما اولین رقم جادویی را می‌شنیدیم: فروش آخرهفته داستان اسباب‌بازی.
هیلاری گفت: «نگرانم.» بیست دقیقه بعد تلفن زنگ خورد. سریع جواب دادم: «بله، بله. متوجهم. خیلی ممنون. آره ممنون می‌شوم جزئیات را هم فکس کنی. شماره مرا که داری.»
وقتی قطع کردم، لحظاتی طول کشید تا بتوانم حقیقت را هضم کنم. هیلاری پرسید: «چی شد؟» صبر نداشت.
گفتم: «گیشه را ترکاندیم.» هیچ‌کس باورش نمی‌شد بتوانیم. حالا دیزنی پیش‌بینی فروش افتتاحیه‌ای در حدود ۳۰ میلیون دلار را داشت! فقط فروش جمعه‌شب نزدیک ۱۱.۵ میلیون دلار بود. هیلاری جیغ زد: «واو!» من تکرار کردم: «۳۰ میلیون دلار. حتی بیشتر. نظرسنجی سینماروها هم عالی بوده. دیزنی فکر می‌کند فیلم پرفروش خواهد بود. بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در امریکا، شاید حتی بالاتر از ۱۵۰ میلیون دلار.»
۵ دقیقه بعد استیو زنگ زد. خیلی خوشحال بود، گفت: «گل کاشتیم، با بازاریابی دیزنی حرف می‌زدم، با جان (لَستر). با آیزنر. می‌گویند این می‌تواند پرفروش‌ترین فیلم سال باشد.»

تا آن روز بزرگترین فیلم سال ۱۹۹۵ «بتمن برای همیشه» با فروش ۱۸۴ میلیون دلار در امریکا بود. آپولو ۱۳ هم با ۱۷۲ میلیون در جایگاه دوم بود. 
من به استیو گفتم: «جدی می‌گویی؟ این یعنی نزدیک ۲۰۰ میلیون دلار!»
استیو گفت: «شدنی است. زدیم به هدف لاورنس. صاف وسط هدف.»

داستان اسباب‌بازی با ۱۹۱.۷ میلیون دلار بتمن را به زیر کشید و فروش جهانی‌اش به ۳۶۵ میلیون دلار رسید. هر سهم پیکسار با قیمت ۲۲ دلار به بورس عرضه شد و تا آخر روز به ۳۹ دلار رسید که ارزش کل کمپانی را بالای ۱.۵ میلیارد دلار قرار می‌داد. چیزی که هیچ‌کس پیش‌بینی نمی‌کرد.
رابطه پیکسار و دیزنی با اختلافات زیاد ادامه یافت تا زمانی که مایکل آیزنر جای خود را به باب آیگر داد و سرانجام دیزنی در ۲۰۰۶ موافقت کرد که پیکسار را به ارزش ۷.۴ میلیارد دلار بخرد. تمام مبلغ به شکل سهام پرداخت شد و استیو جابز را به بزرگترین سهام‌دار دیزنی تبدیل کرد. هنوز ۵ سال بعد از فوتش، خانواده او به واسطه سهامی که در دیزنی دارند، میلیاردر هستند.

چاپ این مطلب