هیچگاه اولین نطق خودم را فراموش نمی کنم. سال 1964 بود در کوپرستون بود(نیویورک) ومن یک مدیر پروژه 29 ساله بودم ودر شرکت جنرال الکتریک کار می کردم. قرار بود یک پروژه پلاستیک سازی را به یک گروه از مدیران ارشد معرفی نمایم. هفته ها قبل از همایش چیزهایی را که می خواستم بگویم با دقت کامل نوشته بودم و هزار دفعه با صدای بلند همه چیز را تمرین کرده بودم. چه بگویم؟ بی تجربگی ای که داشتم در نطق جلوی تعدادی زیاد، همراه با لکنت زبانی که همیشه داشتم ، خلاصه خرابکاری کردم. روز نطق حالم بد بود، هم برای من سخت بود که زجر می کشیدم و هم برای حضار.
امروزه نطق کردن و معرفی یک ایده، محصول...یکی از چیزهایی است که خیلی دوست دارم. عاشقشم و در پانزده سال اخیر در برابر بیش از یک میلیون نفر در سراسر جهان نطق انجام داده ام. ودر عین حال فکر می کنم که مهارت های نطق و معرفی کردن، چه در برابر یک گروه هزار نفره باشد چه پنج نفره، از اهمیت هر روز بیشتری برخوردار است. نقطه نظرات خود را به صورت نوشته  اعلام کردن، به گذشته تعلق دارد.توان شفاهی شما در دیدِ مردم، شما را آن چیزی نمایان می کند که هستید، روش ارتباطی شما اثرگذاری شما را نشان می دهد، هم در زندگی کاری و هم در زندگی خصوصی. من آنقدر به این توان اعتقاد دارم که به واقع ما در انستیتوی جک وِلش یک ترم کامل را به روش های معرفی اثرگذار، اختصاص داده ایم.
امروزه صدها کتاب و مقاله  و شاید هم بیشتر در مورد " هنر صحبت کردن در برابر عموم"، نوشته شده ، بنابراین اهمیت این مسئله چیز جدیدی نیست. ولی بر حسب تجارب شخصی خودم، اجازه می خواهم سه قاعده یک نطق و معرفی موفقیت آمیز را با شما به اشتراک بگذارم.

قاعده یک
پیغام باید ساده باشد ولی ساده گرا نباشد. در عین حال ساده باشد ولی بی اهمیت هم جلوه نکند. یعنی قابل درک باشد، به صورتی پیچیده ارائه نگردد. این امر زمانی میسر می گردد وقتی که بدانید در مورد چه چیزی صحبت می کنید و به آن اعتقاد داشته باشید.
 توجه کنید به ناطقینی که همیشه روی صحنه راه می روند، سعی می کنند احساسات کسی را جریحه دار نکنند و سعی می کنند از همه زوایا بتوانند اثر گذار صحبت کنند. بعضی مواقع سعی می کنند حضار را در موقعیتی قرار دهند که خود آنها تجربه کرده اند با این هدف که حضار درک عمیق تری از موضوع  به دست بیآورند. بعضی مواقع سعی می کنند حضار را با داده های مختلف بمباران کنند و سعی می کنند نشان دهند که خیلی می فهمندو امید بر آن دارند که حضار به صورت اتوماتیک توجیه شوند. به هر حال، نتیجه همه این روش ها سردرگمی حضار خواهد بود.
بهترین نوع نطق ها و معرفی ها، آنهایی که هستند که حضار حس نکنند که باید یک جوری موضوع را بفهمند. نطق باید یک نکته قوی و مرکزی داشته باشد، کاملا واضح باشد و دلایلی که ارائه می گردد کاملا واضح و سریعا قابل توجیه باشد. البته، نهایتا چون کاملا واضح صحبت کرده اید و نتیجه ای را توجیه کردید، ممکن است بعضی ها مخالفت کنند. ولی این بهتر از آن است که بیشتر حضار گیج شوند و نفهمند شما چه می گویید.

قاعده دو
به مخاطبین خود چیزی بگویید که نمی دانند.من خیلی تعجب می کنم وقتی مدیری در جلسه مدیران نکاتی را مطرح می کند که همه از طریق ایمیل دریافت کرده اند و می دانند. همچنین من در خیلی از نطق ها حضور داشته ام که در آن ناطق از روی اسلاید می خواند و داستان ها و مطالبی را که همه می دانند، تکرار می کند.
هر وقتی که در برابر یک گروه و یا تعداد زیادی صحبت می کنید، باید توجه داشته باشید که قسمتی از کار شما سورپرایز کردن و برق در چشم دیگران انداختن است، باید به آدم ها قسمتی از اطلاعات را بدهید که نو و جالب هستند ، به نحوی که احساس کنند چیزی یاد گرفته اند. خب، چنین چیزی بدون آمادگی قبلی حاصل نمی شود. اگر واقعا آن را نخواهید، رخ نخواهد داد " چگونه باید صحبت کنم که حضار این حس را به دست آورند که نکاتی که می گویم برای آنها جالب باشد و بدانند که برای زندگی آنها و کارشان و صنعتی که در آن کار می کنند، مهم است؟"
نطق کردن مساوی با اطلاع رسانی نیست که پس از آن مردم بگویند"خب حالا....". هدف ایجاد شور و هیجان در مردم به نحوی باشد که بحث پس از خاتمه نطق شما نیز ادامه یابد.

قاعده سه
به نحوی صحبت کنید که شور و هیجان شما بر همه غلبه کند. من درک نمی کنم، یک فکر در عوام وجود دارد که ناطقینی اعتبار به دست می آورند که به نحوی متفکرانه ومنطقی صحبت کنند، تقریبا خیلی آرام، مانند محک زدن یک جنرال سه ستاره در برابر کنگره. طبیعتا من کاملا مخالف این دید نیستم. می دانم که کسی حرف های درویش مآبانه را جدی نمی گیرد. ولی من سر حرف خودم هستم که شما بیشتر برنده خواهید بود تا بازنده، اگر گرمای درونی خود را در برابر حضار نشان دهید، آنها را به هیجان آورید و هدفی را مشخص کنید. من آنقدر به این نکته اعتقاد دارم که یک بار فریاد کشیدم " اگرموی دماغ کسی هستید، یک کشیده به خودتان بزنید..." یک اظهار نظر لحظه ای بود، داغ کرده بودم و از قلب و احساسم می آمد و پس از آن دیدم که خیلی اثرگذار بود.
صادقانه بگویم، در نطق های عمومی هم، چنین است. اگر برای حضار خود خسته کننده هستید، یک کشیده نثار خود کنید، چون میتوانستید جور دیگری نطق خود را آماده کنید. پیغام خود را زیادی پیچیده نکنید، گوش فرادادن مخاطبین خود را با محتوا و اطلاعات جالب، افزایش دهید و احساس واقعی خود را بیان کنید.
نکته دیگری که باید بدانید، نطق در برابر عموم هم برای حضار و هم برای شما جالب است و همینطور به پیشرفت کاری شما کمک می کند.

جک وِلش، موسس "انستیتوی مدیریتی جک وِلش"، یکی از مطرحترین سازمانهای مدیریتی در جهان است.

بیشتر ماها فکر نمی کنیم که به راحتی کاررا ترک کنیم. ولی در طی دوران کاری شما زمان هایی پیش می آید که باید کار را ترک کنید، یا اینکه باید درجا بزنید و تحمل کنید. پنج دلیل را ارائه می دهم که در دوران کاری خودم باید به آنها دقت می کردم و ترک کار می کردم ولی بی توجهی کردم:

از طرف مدیران ارشد و مهم توصیه های متضاد دریافت می کردم که چگونه باید کارم را انجام دهم
یکی شون می گفت " رهبری کن نه مدیریت" ، یکی دیگر می گفت "مدیریت کن نه رهبری". نتیجه این بود که هیچ درک واضحی وجود نداشت که محک موفقیت در کار چیست و یا حداقل راه رسیدن به موفقیت کدام است. اگر این حس را داشته باشید که نمی توانید موفق شوید، موفق نخواهید شد.


من در پروازهای طولانی فیلم تماشا می کردم
شاید فکر کنید این که مشکلی نیست. خب، نرماله، هر کسی نیاز به استراحت داره که نیروی بیشتری برای کار پیدا کنه. ولی من از ابتدای زندگی کاری ام همیشه طی پرواز ها کار می کردم، فکر می کردم. حتی همیشه دوست داشتم که پرواز کنم که افکار متمرکز تری برای پیشرفت کاری داشته باشم. زمانی که شروع کردم در پرواز فیلم نگاه کنم، می گفتند دیگر حواسش به کارش نیست.

همواره به هر لغتی که از دهانم در می آمد، دقت می کردم
چه فکر می کنید وقتی چنین چیزی را می شنوید؟ این گفته وقتی که سر یک میز با همکاران نشسته اید، بی جا است؟ من در فرهنگ هایی کار کرده ام که در آنها "ایده نداشتن چیز خوبی نیست" و در فرهنگ های دیگری که مراقب هر کلمه ای که می گفتید، می بایستی باشید. من در مورد تعریف واژه " واقعی بودن یا خود بودن" صحبت می کنم. ولی اگر در کاری نتوانید واقعی باشید یا خودتان باشید، زمان آن فرا رسیده که دنبال کار دیگری باشید.

به خصوص یکشنبه شب ها معده درد می گرفتم
بعضی آدم ها یکشنبه شب ها گاها معده درد می گیرند ولی اگر این مسئله به طور مرتب رخ دهد، این بدان معنی است که شما نسبت به کارهایی که قرار است دوشنبه صبح انجام دهید، حس خوبی ندارید.

دیگر خنده بر لبانم نبود
در مورد شما نمی دانم ولی من یک خنده از ته دل را دوست دارم....آنوقتی که چنان می خندید که اکسیژن کم می آورید.بله می دانم "کار یعنی فعالیت برای دلیلی" ولی در بیشتر جاهایی که کار کردم، روابط آن چنین بود که بعضی موقع ها " تا حد اشکریزی" می توانستیم بخندیم.اگر در کار چنین محیطی نباشد، یک نشانه کلیدی برای ترک کار فرا رسیده است.
این بدان معنی نیست که باید مستقیم بروید به دفتر رئیس خود و استعفا دهید. ولی چنین نشانه هایی( و نشانه هایی که برای شما اهمیت دارند، ممکن است از نشانه های من متفاوت باشند)، ممکن است این معنی را بدهد که رشته کاری شما و یا صنعتی که در آن فعالیت می کنید و یا شرکتی که انتخاب کرده اید، مناسب برای شما نباشند. حداقل چنین نشانه هایی ارزش این را دارد که تعمقی بیشترداشته باشید و به حل مسائل بپردازید.

در طی دهه های گذشته به شرکت هایی در رشته ها و اندازه های مختلف در اقصی نقاط جهان کمک کرده ام و کارآیی آنها را افزایش داده ام. چیزی که یاد گرفتم این است که مدیرانی که موفق به دستیابی به بهترین نتایج می شوند، کسانی هستند که به هشت سوال مهم ذیل می توانند پاسخ دهند.
همچنین به این نتیجه رسیدم که مدیرانی که موفقیت چندانی ندارند، غالبا قادر به پاسخ به این سوالات نیستند. مضافا، شرکت های ناموفق غالبا تناقضی در میان این سوالات دارند: (1) زمانی که افراد پاسخ های متفاوتی در برابر سوالات یکسان دارند، یا (2) زمانی که پاسخ های به یک سوال مشخص، صحه بر پاسخ هایی به سوال دیگری نمی گذارد.

حال بپردازیم به هشت سوالی که هر کسب و کاری باید بتواند پاسخگو باشد تا به موفقیت دست یابد:

سوال 1: اهداف شرکت چیست؟
بسیار مهم است که افق حرکت های شرکت و اهداف آن در دراز مدت برای همگان واضح باشد و درک کرده باشند. اگر کارکنان ندانند که هدف این سفر چیست، نخواهند دانست که به چه نحوی به قرار گرفتن در مسیر درست، کمک رسانی نمایند.چیزی که شرکت ها نیاز دارند، یک ستاره ای است که رهنمای آنها باشد و بتوانند دنباله رویه آن شوند و به هدف خود برسند.

سوال 2:  هدف ما چه مشتریانی هستند و چرا باید از ما خرید کنند؟
با پاسخ دادن به این سوال، شرکت ها بر روی بازار هدف خود به توافق می رسند و همچنین بر روی ارزشی که  به مشتریان انتقال پیدا می کند. شرکت ها باید مشخص کنند که چه قسمتی از بازار را هدف گرفته اند، در چه مناطقی، از طریق چه کانالی. برای مخاطب قرار دادن مشتریان خود، باید مشخص نمایند که چه شاخص هایی موجب می شود که مشتریان کالاها و یا خدمات پیشنهادی را خریداری نمایند. برای مثال تمرکز بر روی کیفیت، نحوه برقراری ارتباطات، برند، قیمت پایین، فروش برای مصارف خاص و غیره. یک اشتباه بزرگی که شرکت ها در این زمینه مرتکب می شوند، این است که سعی می کنند زیادی به مشتریان قول دهند و سعی بر برآوردن همه نیازهای مشتریان دارند.

سوال 3: اهداف مالی ما چیست؟
همیشه در تعجبم که اهداف مالی در بسیاری از شرکتها واضح نیست. در برخی از کسب و کارها، ممکن است تمرکز بر روی افزایش فروش باشد(به خصوص در شرکت هایی که هدف رشد دارند) و برخی دیگر از شرکت ها ممکن است تمرکز بر روی افزایش حاشیه سود داشته باشند ، یعنی بخواهند کارآیی را بالا ببرند.
هر تصمیمی که شرکت در این زمینه بگیرد، باید منطبق بر پاسخ های مشتریان و بازار باشد. اگر هدف افزایش سود دهی است، بنابراین شناسایی اولویت های مشتریان و شناسایی سودآور ترین مشتریان و برقراری ارتباطات نزدیک با آنان، الزامی است.ولی اگر تمرکز بر افزایش فروش باشد، ممکن است هدف، ورود به بازار های جدید و یا متمایز بودن ، تعیین گردد. بر روی این لینک کلیک کنید وبرخی از مهمترین شاخص های مالی را مطالعه نمایید و بدانید که دلیل اصلی که بیشتر شرکت ها موفق نمی شوند، کمبود فروش و یا سوددهی نیست، بلکه کمبود منابع مالی است. بدین دلیل من به هر شرکتی پیشنهاد می کنم که به اهداف مالی خود، هدف داشتن پول نقد را نیز اضافه نمایند.

سوال 4: در داخل سازمان، در چه چیزی باید به کمال برسیم؟
در این قسمت، شرکت ها باید بررسی کنند که در چه فرآیند هایی باید عالی باشند، چه توانایی های خاصی باید داشته باشند که بتوانند نیازهای مشتریان خود را برآورده کنند و نتیجه مقبول را در اختیار سهامداران قرار دهند. بنابراین باز هم مسئله انتخاب مهم است و تعریف کردن نکته های کلیدی که درون سازمانی نیاز به بهبود و گسترش دارند.مثلا شرکتی که درصدد افزایش سوددهی خود است ، از طریق هدف گرفتن سود آورترین مشتریان خود، شاید لازم داشته باشد که یک سیستم مدیریت برقراری ارتباطات با مشتریان، مستقر نماید.

سوال 5: مهم ترین فاکتور ها ی رقابتی و ریسک کسب و کار شما در چیست؟
به جایی که فقط به بهبود بخشی درون سازمانی بپردازند، شرکت ها باید بازار رقابتی را رصد کنند.هر شرکتی باید ریسک های اصلی بر سر راه رسیدن به اهداف خود را بشناسد.

سوال 6: همکاران کلیدی و لازم و نگهداری آنها، کدامین هستند؟
هیچ کسب و کاری نمی تواند در انزوا فعالیت نمید. کسب و کار ها با تامین کنندگان ، همکاران در مقطع های خاص، پخش کنندگان ، شبکه های ارتباطی، جمعیت ها و انجمن های مختلفی کار می کنند، همه اینها برای پیشرفت کسب و کار آنها حائز اهمیت هستند. شناسایی مخاطبین کلیدی در این زمینه ها و برنامه ریزی برقراری ارتباط با آنها الزامی است.

سوال 7: برای نیل به هدف چه سیستم ها و زیر ساخت هایی باید مهیا شوند؟
برای پاسخ به این سوال، شرکت ها باید سیستم رایانه ای خود را و داده های لازم کار را مشخص نمایند، همچنین تعریف زمین، ساختمان ها و ماشین آلات مربوطه، الزامی است. این دسته از الزامات منطبق بر اهداف تعریف شده در فرآیند های داخلی و برآوردن نیازهای مشتریان، باید مورد بررسی قرار گیرند.

سوال 8:  اولویت های ما در زمینه منابع انسانی چیست؟
هیچ کسب و کاری بدون آدم ها وجود ندارد. شرکت ها باید استعداد های مورد نیاز را مشخص کنند. همچنین مشخص کردن اولویت های استخدامی و پیشرفت سازمانی و هر اولویتی که در زمینه فرهنگ سازمانی و رهبریت وجود دارد، باید در نظر گرفته شود.

همه ما با این هشدار بزرگ شده ایم که "چیزی را ترک نکنیم" و ما این حرف را آنقدر نهادینه کرده ایم که حتی کتابی را که برای ما حوصله سربر است، حتما باید تا آخر بخوانیم. والدین ما آنقدر هم اشتباه نمی گفتند وقتی هشدار می دادند که برای موفق شدن، استمرار مهم است ولی بعضی مواقع رها کردن کار درست است. ممکن است این یک پروژه ناموفق باشد، یک شغلی که کسی در آن قدر شما را نمی داند، یک رابطه ناموفق....بلی بعضی مواقع رها کردن یک توانایی است.

نلسون ماندلا: رها کردن جزئی از توانایی های رهبری است.


واقعیت این است که بعضی از ماها خیلی خوب می دانند چه زمانی باید رها کنند، در حالی که بعضی ها واقعا با این مسئله مشکل دارند.یک تحقیقات دانشگاه روچِستِر نشان داد بعضی ها با "هدف رویکرد" و بعضی ها با "هدف رها کردن"، انگیزه به دست می آورند.
آنهایی که اهداف عملکردی-رویکردی دارند، با چالش ها انگیزه پیدا می کنند، و وقت خود را برای حل مشکلاتی که راه حل ندارند، تلف نمی کنند.به عبارت دیگر، می دانند چه زمانی باید رها کنند.
آنهایی که با اهداف رها کردن، انگیزه پیدا می کنند، از شکست خیلی هراس دارند. به هر قیمتی سعی می کنند شکست نخورند، بنابراین زمان مدیدی پس از اینکه فکر منطقی نشان داده است که زمان رها کردن فرا رسیده، این قدم را بر می دارند. این نوع عملکرد از کارآیی بسیار کمتری برخوردار است.
فراگرفتن این که چه زمانی باید رها کنید، توان یا مهارتی است که قابل فراگیری است.اگر مستعد این هستید که رفتار هایی را که خیلی پیش باید کنار می گذاشتید، بسیار با دیرکرد کنار می گذارید، با تمرین می توانید در این زمینه بهبود پیدا کنید. فقط نیاز به تمرین در ترک کردن دارید. خوشبختانه زندگی فرصت های زیادی را در اختیار شما قرار می دهد. چند رفتار را با شما درمیان می گذارم که همگی ما باید خیلی وقت پیش رها می کردیم:

شک و تردید نسبت به خود را، ترک کنید
باور به خود، نقش بسیار مهمی را در موفقیت بازی می کند. هولت-پَکَرد تحقیقاتی را انجام داد که در طی آن آنالیز پروسه ای را بررسی کرد که کارمندان برای ارتقاء شغلی در پیش می گرفتند. برای مثال زنان زمانی درخواست ارتقاء شغلی می کردند که 100% شرایط برای ارتقاء را دارا بودند ، در حالی که مردان زمانی درخواست ارتقاء می کردند که فقط دارای 60% شرایط بودند. محققین به این نتیجه رسیدند یکی از دلایل متعددی که مردان در پوزیشن های بالاتر بیشتر قرار می گیرند، این است که تمایل به سعی برای پوزیشن های بیشتری دارند، نسبت به زنان. بعضی اوقات کافی است که خودتان را باور داشته باشید و به مرحله بعدی برسید. اگر به خودتان شک داشته باشید، موفق نخواهید شد. نمایش اعتماد به نفس کافی نیست و نتایج اعتماد به نفس واقعی را به بار نخواهد آورد.


عادت انجام ندادن کارها را، ترک کنید
تغییر عادت ها کار سختی است. بهبود بخشیدن در زندگی و کارهای شخصی، کاری بسیار سخت است. دل و جرات به دست آوردن، برای رسیدن به آن چیزی که می خواهید، و تمام آن کارهایی که باید نتیجتا انجام دهید، بسیار سخت است.وقتی کارها سخت هستند، به تعویق انداختن آنها، آسان تر است. مشکل این است که این فردا هیچگاه نمی آید.گفتن این که این کار را فردا انجام می دهید، فقط عذر و بهانه است. و این بدان معنی است که شاید اصلا نمی خواهید این کار را انجام دهید و یا اینکه نتیجه را می خواهید بدون کار سخت لازم، به دست آورید.

این تصور را که انتخاب دیگری ندارید را، ترک کنید
همیشه راه حل دیگری وجود دارد. خب درست است، بعضی مواقع انتخاب بین دو چیز است که هر دو بد هستند، ولی باز هم انتخاب وجود دارد. ادعای اینکه انتخابی وجود ندارد، از شما یک قربانی می سازد که نقش یک فردی را بازی می کند که کسی نمی تواند به او کمک کند. برای اینکه نقش قربانی را بازی کنید، باید قدرت خود را تحویل دهید و این باختی است که بهای آن غیر قابل تخمین است. اگر بخواهید در بالاترین سطح موفق شوید، نباید قدرت خود را ازدست دهید.


انجام دادن یک کار و تکرار آن و انتظار موفقیت داشتن را ترک کنید
آلبرت اینشتین می گفت که همواره یک کار انجام دادن و انتظار موفقیت داشتن، یک دیوانگی است. با اینکه کاملا واضح است که دو به اضافه دو مساوی با چهار است، خیلی ها وجود دارند که فکر می کنند، جواب احتمالا پنج است. واقعیت این است: اگر روش شما همان روش قبلی باشد، نتیجه همان خواهد بود، فرقی هم نمی کند که امید های شما برای محقق کردن بالعکس آن در چه حد باشد. اگر نتایجی متفاوت را می طلبید، باید روش را تغییر دهید، حتی اگر این کار سخت باشد.

این فکر را که هر چیزی به خودی خود به موفقیت می رسد، ترک کنید
خیلی جذابیت دارد و لذت بخش است که فکر کنید که ایده شما آنقدر عالی است که به خودی خود به موفقیت میرسد ولی واقعیت این است که برای نیل به موفقیت سخت کوشی لازمه کار است. واین مفهوم های بسیاری دارد. از مدیر خود انتظار نداشته باشید که باید بداند شما چه زمانی می خواهید درخواست ارتقاء شغلی داشته باشید. همکاری دارید که همواره کارهای خودش را بر روی دوش شما می گذارد، چون می داند شما همیشه انجام می دهید، ولی انتظار نداشته باشید که آن همکار خودش بفهمد که دیگر بس است و نباید این کار را بکند. فکر نکنید که هر کسی که حقوق شما را پایمال می کند، به خودی خود باید متوجه شود که این کار درست نیست. هیچ چیزی به صورت معجزه آمیز به خودی خود به دست نخواهد آمد. این شما هستید که باید فعال باشید و مسئولیت پذیر.

بله گفتن را، ترک کنید
هر " بله" ای را که اظهار می کنید، آمادگی شما را برای معامله و یا مصالحه و عقب نشینی احتمالی نشان می دهد. با اظهار " بله" نسبت به چیزی، به چیز دیگری "نه" می گویید. برای مثال ، توافق شما با دیروقت کار کردن، می تواند به معنی این باشد که وقت برای "ورزش"و یا "سپری کردن زمان با خانواده"را ندارید. تحقیقات دانشگاه کالیفرنیا ، سان فرانسیسکو، نشان داده است، که هر چقدر با "نه"گفتن مشکل داشته باشید، احتمال استرس شما و اینکه روحیه خود را ببازید و حتی افسردگی بگیرید، افزایش خواهد یافت. "نه" گفتن برای خیلی ها به واقع چالش بزرگی است. "نه"یک کلمه قوی است که نباید از اظهار آن هراس داشته باشید.وقتی زمان"نه گفتن"فرا رسیده، از اظهار جملاتی مانند " فکر نمی کنم بتوانم این را انجام دهم ویا مطمئن نیستم" خودداری کنید. "نه گفتن"به یک تعهد جدید،نشانگرتعهد شما نسبت به تعهد قبلی شما است و به شما این فرصت را می دهد که کاری را که دارید، با موفقیت به اتمام برسانید. زمانی که "نه گفتن" را فرا گرفتید، خودتان را از اجبارات غیر لازم رها می کنید، وقت و انرژی به دست می آورید برای چیز های مهم در زندگیتان.

بر طبق گزارشات سایت Trendwatching این که مشتریان احساس کنند خدمات خوبی را از یک مؤسسه دریافت کرده‌اند، درست شبیه به احساس عاشق شدن است! چرا که وقتی خدمات مشتریان به خوبی ارائه شود، در مشتری ایجاد حس مهم بودن و ارزشمند بودن می‌کند و اینها همان احساساتی است که در یک عشق اتفاق می‌افتد.

سه روش وجود دارد که به ایجاد این حس در مشتریان کمک می‌کند:

کارهایی فراتر از خواسته و نیاز مشتریان انجام شود.
آسایش مشتریان به خوبی درک شود.
«در دسترس بودن» یک نوع سرمایه‌گذاری لحاظ شود و نه هزینه.

نگاهی کوتاه به این سه نکته اساسی می‌اندازیم:


«فراتر از نیاز مشتری»:
برای خدمت بیشتر به مشتریان، شرکت آمازون مثال خوبی است. آمازون هیچگاه اجازه نمی‌دهد سطح رضایت مشتریانش در یک سطح راکد باقی بماند. همیشه کارهایی برای مشعوف نمودن مشتریانش دارد. جدیدا این شرکت تصمیم گرفته است سرویس تحویل فوری خود را برای مشتریان قدیمی بدون اخذ هزینه بیشتر انجام دهد.یا مثلا یک شرکت هواپیمایی تصمیم گرفته است سرویس حمل و نقل مسافران به پای هواپیما را با خودروهای برقی مجهز به سایبان و همراه با سرو نوشیدنی به انجام برساند.

آسایش مشتری :
بطور مثال یک شرکت توزیع کننده مواد غذایی تصمیم گرفته است در روزهای برفی،‌ سرویس تحویل در محل خود را بدون هزینه اضافی برای مشتریان انجام دهد. انگار شب کریسمس است! ارایه خدمت در محل مشتری یکی از روشهای متنوع برای ایجاد آسایش در مشتری است که در زمینه‌های مختلفی مثل صدور بیمه‌نامه‌ها، تعمیرات خودرو، و... به کار می‌رود.


در دسترس بودن:
مشتری باید احساس کند که هر زمان لازم بود یا مشکلی داشت، به سازمان فروشنده دسترسی دارد. مثلا شرکتی شاخص حداکثر زمان انتظار برای پاسخگویی خود را 5 دقیقه گذاشته است و این شاخص عملکردی را کلیه کارکنان بخش ارتباط با مشتری دقیقا رعایت می‌کنند. یا مثلا شرکت هیلتون، نشانی ایمیل‌های متعددی را برای ارتباط مشتریان با سازمانش معرفی کرده است که ایمیل‌ها سریعا بررسی و پاسخ داده می‌‌شوند. همچنین ایجاد مرکز تماس فورِی از طریق شماره تلفن‌های کوتاه و رایگان، یا امکان ایجاد تماس از طریق درج نظر در وب سایت سازمان، به طوری که با یک کلیک ساده، امکان تماس مشتری با سازمان برقرار شده و یا مشتری می‌تواند شماره تماس خود را برای برقراری تماس از سوی سازمان باقی بگذارد.
این‌ها روش‌هایی هستند که با پیاده‌سازی آنها، مشتری احساس می‌کند سازمان برایش اهمیت قایل شده و مورد احترام است. این گونه نه تنها او مشتری سازمان شما بلکه عاشق سازمان شما شده است.

ری تاملینسون ( Raymond Samuel Tomlinson) برنامه‌نویس آمریکایی بود. وی در شهر نیویورک متولد شد. تاملینسون در سال ۱۹۷۱ نخستین ایمیل را ارسال کرد. وی برای نخستین بار کاراکتر @ (ات ساین) را به عنوان جدا کننده نام کاربر ایمیلی از نام دستگاه کاربر در آدرس‌های الکترونیکی معرفی کرد.
تاملینسون در سال ۱۹۷۱ میلادی هنگامی که به عنوان مهندس در یک شرکت پژوهشی در بوستون کار می کرد، نخستین سیستم ایمیل مبتنی بر شبکه را در آرپانت (نسخه اولیه اینترنت)، با قالب آشنای «نام میزبان @ نام کاربری» ایجاد کرد. او در واقع نخستین ایمیل را به شکل امروزی آن ارسال کرد، اما بعدها در مصاحبه ای گفت که به یاد ندارد متن پیغام ارسال شده، چه بود. در سال ۱۹۷۷ رویکرد وی به عنوان قالب استاندارد ایمیل معرفی شد. انتخاب نماد @ برای ایمیل، این نماد از یاد رفته را به یک کاراکتر محبوب و نمادی برای هر آنچه به اینترنت مربوط است، تبدیل کرد. وی در جریان کار خود، زمینه را برای شکل گیری شبکه های اجتماعی مدرن فراهم کرد.
بنا به گفته تاملینسون در آن زمان راه‌های ابتدایی برای ارسال پیام بین دو کامپیوتر ایجاد شده بود، اما وی ایده‌ای جالب داشت که بر اساس آن با فرمان‌ SNDMSG ‌پیام‌ها ارسال می‌شد. راه‌حل SNDMSG پیام‌ها را در قالب یک ایمیل واحد بین کامپیوترها رد و بدل می‌کرد. جالب اینجاست که این مخترع فقید برای جدا کردن اسامی کاربران از دامنه‌ اینترنتی مورد استفاده، علامت @ را به کار گرفت. این تصمیم باعث شد کاراکتر @ به یکی از معروف‌ترین کاراکترهای صفحه‌کلید تبدیل شود.

پس از انتخاب کاراکتر @ به عنوان جدا کننده نام کاربری و نام سرویس دهنده، این علامت ناشناخته تبدیل به یک نماد بین المللی شد؛ تاملینسون می گوید به این علت کاراکتر @ را برای استفاده در ایمیل انتخاب کرده که کاملا بی مصرف به نظر می رسیده است.

متاسفانه در حال حاضر خط و خبری از اولین ایمیل ارسال شده وجود ندارد؛ اما به گفته تاملینسون اولین ایمیل تنها از چند رشته کاراکتر تصادفی تشکیل شده بود. با این حساب باید گفت ممکن است محتوای اولین ایمیل ارسال شده از یادها پاک شده باشد، اما بدون شک نام تاملینسون همیشه در ذهن کاربران علاقه‌مند به تاریخ کامپیوتر باقی خواهد ماند.

در این میان اکانت توییتر جیمیل (گوگل) نیز از آقای تاملینسون برای تلاش هایی که داشته، تشکر کرد.



او سرانجام ۵ مارس ۲۰۱۶ بر اثر حمله قلبی درگذشت.

در این مقاله به ارائه راه حلی می‌پردازیم که توسط آن می‌توانید فهرستی از پورت‌های باز سیستم‌تان را روی هر سیستم عاملی ببینید.

یکی از بزرگ‌ترین مشکلات مدیریت شبکه، پیدا کردن پورت‌های باز یک سیستم است. اگر تمام سیستم‌های عامل دستگاه‌های متصل به شبکه را خودتان نصب نکرده باشید و پورت‌های بازشان را خودتان نبسته باشید، همیشه در خطر یک حمله قرار خواهید داشت.

بهتر است سرویس‌هایی که مورد استفاده قرار نمی‌گیرند را خاموش کنید تا عاملی برای خطرات امنیتی و حمله‌ها نباشند. اساساً هیچ راهی برای تهیه یک لیست کامل از تمامی سرویس‌های بلااستفاده وجود ندارد. سیستم‌های مختلف سرویس‌های پیش‌فرض مختلفی دارند، و حتی در نسخه‌های مختلف سرویس پک ویندوز XP سرویس‌های مختلفی وجود دارد، و اگر شما مسئول امنیت کامپیوترهایی هستید که پیش از شما تنظیم شده‌اند، مطمئناً سرویس‌های بیشتری علاوه بر سرویس‌های پیش فرض سیستم عامل روی این سیستم‌ها در حال اجرا است. حتی بدتر از آن هر چند وقت یک بار سرویس‌ّهای جدید به سیستم عامل اضافه می‌شوند و تعداد سرویس‌های در حال اجرا بر روی یک سیستم را افزایش می‌دهند.

پورت‌ّهایی که باید غیرفعال شوند در سیستم‌های مختلف متفاوت‌اند و حتی ممکن است نرم‌افزارهای خاصی روی سیستمی خاص به باز بودن پورت‌های متفاوتی نیاز داشته باشند (برای مثال QuickBooks به باز بودن پورت‌های خاصی در هر نسخه‌اش نیاز دارد).

کاری که باید بکنید این است که لیستی از پورت‌هایی که باید باز باشند تهیه کنید. وقتی که این فهرست را تهیه کردید می‌توانید کار بستن پورت‌ّهای غیرضروری را آغاز کنید.

اما از کجا بدانید کدام پورت‌ها روی کدام سیستم‌ها بازند؟

 البته که می‌توانید به سراغ هر کدام از سیستم‌هایتان بروید و فایروالش را باز کنید و به صورت دستی مطمئن شوید که پورت‌ّهای ضروری بازند و پورت‌های غیرضروری بسته‌اند. یا می‌توانید شبکه را اسکن کنید تا ببینید کدام پورت‌ها از کدام سیستم‌ها بازند. وقتی که از مکان پورت‌ّهای باز مطلع شدید می‌توانید در صورت عدم نیاز با باز بودن آن پورت، آن را ببندید. و این‌جاست که قسمت سخت قضیه شروع می‌شود.

چطور پورت‌ها را اسکن کنیم؟

چطور بفهمید کدام پورت‌ها روی کدام سیستم‌ها بازند؟ توسط پورت اسکن. اگر نمی‌دانید چطور پورت اسکن انجام دهید در ادامه این مقاله قدم به قدم به این موضوع خواهیم پرداخت.

در این مقاله از سیستم عامل لینوکس استفاده شده است. این سیستم عامل ابزارهایی فوق‌العاده برای این کار دارد که استفاده از آن‌ّها آسان و رایگان است.

اگر روی سیستم‌تان سیستم عامل لینوکس ندارید نگران نباشید، می‌توانید نسخه‌ای مخصوص شبکه از لینوکس، مانند kali Linux، را دانلود کنید، روی CD یا فلش درایوتان کپی کنید، و سیستم‌تان را بوت کنید و لینوکس را بالا بیاورید (هیچ تغییری در سیستم‌تان ایجاد نخواهد شد، و این نسخه از لینوکس کاملاً در رم‌تان اجرا خواهد شد). با بالا آوردن لینوکس، مجموعه‌ای فوق‌العاده از ابزارهای تحلیل شبکه را در اختیار خواهید داشت.

ابزاری که برای اسکن پورت‌ها باید استفاده کنید

بهترین ابزار برای اسکن پورت‌ها Nmap‌ است. اگر نمی‌خواهید از واسط خط فرمان این نرم‌افزار استفاده کنید، واسط کاربری گرافیکی فوق‌العاده ای به نام Zenmap برای این نرم‌افزار روی لینوکس، ویندوز و مک وجود دارد. اگر نمی‌خواهید به سمت لینوکس بروید می‌توانید این نرم‌افزار را روی ویندوز نصب کنید.  (با این حال Nmap به شدت قدرت‌مندتر از ابزارهای درونی اسکن شبکه در ویندوز است.) Nmap‌ و Zenmap به شیوه‌ی کاملاً مشابهی روی سیستم عامل‌های مختلف کار می‌کنند، پس وقتی که بتوانید با یکی از این ابزارها روی یک سیستم عامل کار کنید از آن به بعد قادر خواهید بود روی هر سیستم عامل دیگری نیز از آن ابزار استفاده کنید.

بعد از نصب Zenmap آماده اجرای یک پورت اسکن کامل روی شبکه‌تان خواهید بود. زمان این اسکن به اندازه شبکه‌تان بستگی دارد. با نرم‌افزار Zenmap‌ می‌توانید اسکن‌های خیلی عمومی و خیلی اختصاصی انجام دهید. بگذارید در ابتدا یک اسکن خیلی عمومی انجام دهیم تا بهتر متوجه بشویم که با چه چیزهایی سر و کار داریم. اسکن ما بر روی شبکه 192.168.1.x خواهد بود.

سریعاً نتایج اسکن را در تب خروجی Nmap خواهید دید.

 در این نتایج پورت‌های باز سیستم‌های روی شبکه‌تان را خواهید دید. Intense scan ممکن است وقت زیادی بگیرد اما اگر بیشترین حد ممکن اطلاعات در مورد شبکه‌تان را می‌خواهید، این همان گزینه مورد نظر است.

وقتی که اسکن تمام شد فهرستی از تمام دستگاه‌های پیدا شده را در پنل سمت چپ مشاهده خواهید کرد. روی یکی از این دستگاه‌ها کلیک کنید، در خروجی Nmap پایین بروید و دنبال قسمتی با فهرست Port، State و Service بگردید

اگر وقت ندارید که اسکن انجام شده را بررسی کنید همیشه می‌توانید آن را ذخیره کنید و دوباره توسط Zenmap برای مشاهده بازش کنید. برای ذخیره یک اسکن به Scan | Save Scan بروید و برای ذخیره آن نامی انتخاب کنید و روی Save کلیک کنید

اگر نمی‌خواهید از واسط کاربری گرافیکی استفاده کنید، می‌توانید از Nmap (که همراه Zenmap‌ نصب شده است) استفاده کنید. می‌توانید اسکن مشابهی را از واسط خط فرمان انجام دهید. برای مثال اگر می‌خواهید intense scan را روی یک هاست انجام دهید ترمینال را باز کنید و دستور زیر را وارد کنید.

تنظیمات دستور بالا به این صورت‌اند:

T4: زمان اسکن را روی 4 تنظیم کن (0 الی 5، 5 سریع‌ترین حالت ممکن است)




A: تشخیص سیستم عامل را فعال کن




V: خروجی طولانی باشد

حال (چه از خط فرمان Nmap چه از واسط گرافیکی Zenmap استفاده کرده باشید)، باید فهرستی کامل از پورت‌ّهای باز روی شبکه‌تان را به دست آورده باشید. و حالا که می‌دانید کدام پورت‌ها روی کدام سیستم‌ها بازند بهتر می‌توانید آن پورت‌ها و در نتیجه شبکه‌تان را ایمن کنید.

سرفیس 4 انقلابی در دنیای کامپیوتر ها به حساب می آید. این میکس تبلت و لپ تاپ اوج هنرنمایی مایکروسافت در دنیای کامپیوتر هاست و توانست دوباره قدرت این کمپانی را هم در طراحی و هم در قدرت سخت افزاری نشان دهد. در ادامه با ما همراه باشید تا ببینیم چرا این تبلت ارزش دارد که لپ تاپ های خود را کنار بگذاریم؟ 
 
1. سخت افزاری قدرتمند در فضایی کوچک
همانطور که میدانید سرفیس در کانفیگ های مختلفی ارائه شده است. قدرتمند ترین سرفیس موجود از پردازنده نسل 6 اینتل یعنی Core i7-6650U با حداکثر فرکانس 3.4 گیگاهرتز در کنار 16 گیگابایت رم DDR3 بهره مند است. این نسخه حافظه داخلی 1 ترابایتی با قابلیت افزایش از طریق درگاه microSD را دارد و همینطور از کارت گرافیک Intel HD Iris Graphic 540 برای پردازش های تصویری استفاده میکند. این سخت افزار شاید بهترین کانفیگ موجود در بین لپ تاپ ها نباشد اما در رده ی تبلت ها فوق العاده است، جایی که شما با این سخت افزار همه نوع کار حرفه ای را میتوانید با سرعت و دقت بالا انجام دهید. در رده بندی لپ تاپ ها، سرفیس 4 در رده "مالتی مدیا" قرار میگیرد که برای همه نوع کاربر میتواند عالی باشد، مخصوصا کاربران طراحی گرافیک.

2. دقیق ترین صفحه نمایش دنیا 
سرفیس مایکروسافت بدون هیچ شکی قدرتمند ترین صفحه نمایش دنیای لپ تاپ و تبلت را در بخش رنگ و دقت دارد. صفحه نمایشی 12.3 اینچی با وضوح تصویری 2736x1824 پیکسل که نسبت تعادلی 3 به 2 دارد. در این صفحه نمایش از 6 میلیون پیکسل استفاده شده است که شما به هیچ عنوان نمیتوانید با چشم عادی آنها را ببینید! کیفیت نمایش رنگ این پیکسل ها به قدری بالاست که برای بار اول چشم شمارا ممکن است بزند. حتی زیر نور آفتاب نیز این صفحه نمایش درخشان است! این صفحه با گوریلا گلس 4 محافظ شده است تا به راحتی بر رویش خط و خش نیفتد.

3. قلمی که دقیقا خودکار است !
قلمی که میتواند 1024 نوع "فشار" را تشخیص دهد ، مطمئناً نوعی خودکار برای نوشتن روی کاغذ است ! تجربه کار با قلم سرفیس به حدی فوق العاده است که فکر نمیکنیم بعد از استفاده ، دیگر سراغ کاغذ و خودکار بروید! این قلم به خوبی با نرم افزار های ویندوزی تطبیق یافته است.

4. تبلت یا لپ تاپ ؟ شما انتخاب کنید !
کیبورد جدا شدنی سرفیس به طوری طراحی شده است که به راحتی به تبلت متصل شده و آن را تبدیل به لپ تاپی همه کاره میکند ! کیبوردی جزیره ای و دارای نور پس زمینه که بدون هیچ ایرادی است. متاسفانه کاربران سرفیس باید این کیبورد را به طور جداگانه تهیه کنند که برای سرفیس یک امر ضروری است زیرا تجربه این تبلت با کیبورد لذت بخش تر است.

5. طراحی بی نقص 
سرفیس پرو 4 ساخته شده از مرغوب ترین فلزات است که با تمام سخت افزار هایش وزنی حدود 766 ~ 780 گرم دارد ( این وزن بستگی به سخت افزاریست که شما انتخاب میکنید ). پشت این تبلت یک پایه نگه دارنده قرار دارد که به شدت به آن نیاز پیدا خواهید کرد ، پایه این میتواند در 160 زاویه مختلف قرار بگیرد و ایرادات آن در سرفیس 3 کاملا رفع شده است. در کنار سرفیس آهنربایی برای قرار دادن قلم استایلوس گذاشته شده است، همینطور حاشیه صفحه نمایش بسیار کم است که به زیبایی های این تبلت لپ تاپ می افزاید. جالب است بدانید سرفیس با تمام امکانات و زیبایی ها 8.45 میلی متر ضخامت دارد ! ضخامتی که برای تبلتی با این سخت افزار ، صفحه نمایش و... واقعا فوق العاده است.

6. ویندوز 10 + صفحه لمسی 
ویندوز 10 نسخه ای بین ویندوز 8.1 و 7 است که طراحی تخت و لمسی ، آنرا شگفت انگیز کرده است. ویندوز 10 و سرفیس پرو 4 ترکیب برنده مایکروسافت در بازار هستند که به خوبی با هم درآمیخته شده اند. متریال بودن ویندوز 10 در کنار تمام قابلیت های نرم افزار دیگر سرفیس 4 را به گجتی همه فن حریف تبدیل میکند که فعلا رقیبی در راه خود نمی بیند.

7. بازه قیمتی وسیع
بسته به بودجه ای دارید میتوانید سرفیسی که میخواهید انتخاب کنید. هرچقدر بیشتر برای این تبلت خرج کنید سخت افزار قوی تری نصیب شما خواهد شد. یک سری آپشنها در سرفیس ثابت هستند که در تمام نسخه هایش موجود است مانند قلم و صفحه نمایش قدرتمندش. نسخه های سرفیس در حافظه داخلی ، رم ، پردازنده اصلی و گرافیکی متفاوت هستند که قیمت های مختلفی دارند. شاید در بازار ایران تنها نسخه های Core i5 به بعد ارزش خرید واقعی داشته باشند ، اما در بازار خارج از ایران شما با قیمتی بسیار کم میتوانید سرفیس پرو 4 را داشته باشید.

 8. پشتیبانی از سیم کارت 4g
در برخی از کانفیگ های سرفیس شما میتوانید قابلیت استفاده از اینترنت 4G را داشته باشید. این برای کسانی که تبلتشان را برای حمل نقل های زیاد میخواهند بسیار عالی است.


9. باطری ای با بازده نرمال اما قابل مدیریت
طبق ادعا مایکروسافت سرفیس پرو 4 در استفاده های ترکیبی میتوند 9 ساعت بازده داشته باشد که البته مقدار واقعی همیشه کمتر از ادعاهای کمپانی است ، مثلا در نسخه Core i5 چیزی در حدود 5 ساعت سرفیس کارایی دارد که شما میتوانید آن را با استفاده از قابلیت های ویندوز 10 افزایش نیز بدهید.

10. ویندوز Hello 
مایکروسافت بر روی سرفیس دو دوربین قرار داده است که دوربین پشتی 8 مگاپیکسل و دوربین جلو 5 مگاپیکسلی است. این کمپانی پروژه ی جدیدی بر روی دوربین جلو پیاده کرده است به نام Windows Hello که در واقع آپشنی امنیتی است. شما توسط این قابلیت میتوانید با نشان دادن خود به سرفیس توسط دوربین ، آنرا آنلاک کنید و خیلی سریع تر از وارد کردن رمز به دسکتاپ خود دسترسی پیدا کنید. درواقع این قابلیت مانند Face Unlock در اندروید 4 است با این تفاوت که این اپشن در سرفیس بسیار دقیق تر و فنی تر کار میکند.
 

حتما تا به حال برای شما هم پیش آمده که عکس ها و یا سایر اطلاعاتتون از داخل گوشی پاک شده است، اطلاعاتی که در بعضی مواقع می تواند بسیار مهم باشد.
توجه داشته باشید که در این روش شما باید از قبل از اطلاعات دستگاهتون بکاپ تهیه کرده باشید که در این صورت می توانید به اطلاعاتی که از آن ها نسخه پشتیبان تهیه کردید، دسترسی داشته باشید و در واقع در این روش نیازی به متصل کردن دستگاه به کامپیوتر نیست.

برای شروع کار در ابتدا نرم افزار CoolMuster را از انتهای این آموزش دانلود و نصب نمایید.

برخی از ویژگی های کلیدی این برنامه:


--اسکن کردن بکاپ گرفته شده توسط برنامه آیتونز که تمامی عکس ها، فیلم ها،مخاطبین، نوت ها و دیگر اطلاعات درون بکاپ به همراه نام، زمان و شماره سریال بکاپ
--پشتیبانی این برنامه از 11 نوع فایل مختلف از جمله عکس، مخاطبین، پیامک و غیره
--انجام ریکاوری برای تمامی دستگاه های iPhone ، iPad و iPod
--نمایش تمامی بکاپ های گرفته شده برای انتخاب از میان آن ها
 
برای شروع کار برنامه را باز کنید سپس فایل بکاپ مورد نظر را انتخاب کنید و سپس دکمه Start Scan را در پایین بزنید تا برنامه فایل مورد را باز و جزییات آن را نمایش دهد.



بعد از انجام اسکن اطلاعات داخل فایل بکاپ به نمایش در می آید که شما می توانید آن ها هایی را که نیاز دارید انتخاب کنید و سپس دکمه Recover را در پایین بزنید تا بعد از انتخاب محل ذخیره سازی فایل های موردنظر در کامپیوتر ذخیره شوند.




همان طور که در بالا گفته شد این نرم افزار نیازی به وصل کردن دستگاه شما به کامپیوتر ندارد و بکاپ های گرفته شده توسط برنامه آیتونز را پیدا و به نمایش در می آورد.البته بازگرداندن بکاپ با نرم افزار آیتونز راه دیگری است که کمی آزار دهنده است چرا که با بازگرداندن بکاپ بر روی دستگاه تمامی اطاعات جدید شما پاک می شود.شما با برنامه Coolmuster به راحتی می توانید اطلاعاتی به انتخاب خودتان از داخل فایل بکاپ در کامپیوتر ذخیره کنید.همچنین از آن جایی که در صورت نداشتن فایل بکاپ درصد بازگشت اطلاعات شما بسیار کم است لذا بهتر است هرچند وقت یکبار از دستگاهتون توسط برنامه آیتونز بکاپ تهیه کنید تا در صورت بروز مشکل در دستگاه و یا پاک شدن اتفاقی اطلاعات، بتوانید دوباره به آن ها دسترسی داشته باشید.
 

نرم افزار CoolMuster

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

با سلام و خسته نباشید خدمت دوستان و اساتید عزیز

من اسکریپت whmcs نصب کردم ولی هر کاری می کنم ساعتش تنظیم نمیشه
کشور رو هم ایران گذاشتم ولی گزینه ای برای تنظیم ساعت پیدا نکردم. لطفا راهنمایی کنین و بفرمایید از کجا باید اسن مشکل رو حل کنم؟

متشکرم