شما عضو این انجمن نبوده یا وارد نشده اید. لطفا برای مشاهده کامل انجمن و استفاده از آن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

مهمان گرامی، خوش‌آمدید!
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.

نام کاربری
  

گذرواژه‌
  





جستجوی انجمن‌ها

(جستجوی پیشرفته)

آمار انجمن
» اعضا: 3,540
» آخرین عضو: user5587
» موضوعات انجمن: 10,390
» ارسال‌های انجمن: 14,565

آمار کامل

کاربران آنلاین
در حال حاضر 501 کاربر آنلاین وجود دارد.
» 0 عضو | 501 مهمان
،

آخرین موضوع‌ها
سفر به ماسال؛ اقامت در وی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 58
بهترین ویلاهای بابلسر برا...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 58
سوئیت یا ویلا؟ بهترین گزی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۰ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 50
آینده‌ای بدون صف؛ وقتی فن...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: marjan1999
۰۴/۸/۲۱، ۰۱:۲۸ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 47
نقش دستگیره هوشمند در امن...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: marjan1999
۰۴/۸/۲۰، ۰۴:۵۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 52
آموزش طرز تهیه کیک مرغ با...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: navidradi
۰۴/۸/۱۹، ۰۶:۱۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 54
ویلا بابلسر؛ ترکیب دریا، ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۲۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 83
ویلا؛ انتخابی برای سبک زن...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۲۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 65
اجاره ویلا در رشت؛ تجربه ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۱۶ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 66
هوشمند سازی ساختمان در ته...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: navidradi
۰۴/۸/۱۴، ۱۰:۳۷ صبح
» پاسخ: 1
» بازدید: 960
زندگی محلی را با بوم‌گردی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۶ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 78
یک آخر هفته رویایی در ویل...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 72
کلبه چوبی؛ قصه‌ی آرامش در...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 75
تفریح، آرامش و لوکس بودن ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲، ۱۰:۳۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 78
ویلا در شمال | سفری به سر...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲، ۱۰:۰۹ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 74

 
  ترفندهای ساده که به افزایش محبوبیت شما کمک می‌کند
ارسال کننده: نسیم - ۹۵/۶/۹، ۱۰:۳۴ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - پاسخ (1)

خیلی‌ها باور دارند تلاش رمز موفقیت است، اما باید بدانید که تلاش تنها مولفه مورد نیاز برای موفقیت نیست. یکی از مواردی که می‌تواند به موفقیت شما کمک کند رسیدن به محبوبیت در میان همکاران، مدیران و حتی ارباب رجوع‌ها است.

محبوبیت در روابط اجتماعی و کاری همیشه اهمیت داشته و یکی از مولفه‌های موفقیت بوده است. اینکه چقدر دانش و مهارت در انجام کاری دارید طبیعتا شما را به یکی از گزینه‌ها برای انتخاب یک سمت تبدیل خواهد کرد، اما اینکه انتخاب شوید به مولفه‌های دیگری برمی‌گردد که محبوبیت یکی از آنها است. حال می‌تواند این محبوبیت در میان اعضای سازمان یا شرکتی باشد که قصد استخدامتان را دارد یا در میان ارباب رجوعان باشد که طبیعتا افزایش مشتری می‌تواند دلیل خوبی برای همکاری شرکت مورد نظرتان با شما شود.
اگر بخواهیم در رابطه با محبوبیت و مورد علاقه دیگران واقع شدن صحبت کنیم باید گفت که بعضی‌ها به صورت طبیعی خصوصیات زیادی دارند که باعث محبوبیت‌شان می‌شود. البته گروه دیگری نیز وجود دارند که نیاز به تمرین دارند تا بتوانند ارتباط بهتری با دیگران برقرار کرده و تاثیر بیشتری روی آنها بگذارند. در ادامه ۱۸ ترفند به شما خواهیم آموخت که می‌توانند به محبوب شدنتان کمک کنند.

برقراری تماس چشمی با طرف مقابل

طبیعتا در خیلی از مقاله‌های مرتبط خوانده‌اید که برقراری تماس چشمی با طرف مقابلتان یکی از توصیه‌های همیشگی بوده است. باید گفت که در اوج سادگی، ارتباط چشمی یکی از بهترین موارد برای نشان دادن اعتماد به نفس بوده و انتقال این حس می‌تواند تاثیر بسیاری روی فرد مقابلتان بگذارد.
همیشه به ما گفته می‌شود که اعتماد به نفس داشته باشیم و برقرار کردن ارتباط با چشمان فرد مقابلمان می‌تواند بهترین راه برای نشان دادن اعتماد به نفسمان باشد، البته از مواردی که باید بدانید این است که از تحرک بیش از حد چشمان پرهیز کنید زیرا می‌تواند اثر منفی به همراه داشته و شما را پریشان نشان دهد.
در صورتی که هنگام مکالمه با دیگران به چشمان آنها نگاه نمی‌کنید بهترین زمان برای تمرین شما است تا این کار را انجام داده و با کمی تمرین به مهارتی دست یابید که بسیار تاثیرگذار است.

موقع گفتگو از گوشی موبایل استفاده نکنید

یکی از مواردی که در گفتگو از اهمیت بسیاری برخوردار است احترام گذاشتن به طرف مقابل بوده و صحبت کردن با شخصی آن هم در حالی که به گوشی خود نگاه کرده یا پیامک ارسال می‌کنید می‌تواند تاثیر منفی روی محبوبیت شما بگذارد.
بهترین کار این است که در گفتگوها گوشی خود را در جیبتان قرار داده یا اگر کار دیگری انجام می‌دهید آن را کنار گذاشته و به مکالمه بپردازید. این کار نشان دهنده احترام شما به اطرافیانتان است و همین امر باعث می‌شود تا به سادگی مورد علاقه واقع شده و محبوب شوید.

دیگران را با نامشان صدا بزنید

احتمالا دقت کرده‌اید که وقتی کسی در احوال پرسی یا میان مکالمات از نام شما استفاده می‌کند چقدر خوشایند است. وقتی در مکالمات از نام طرف مقابل استفاده می‌کنید میزان صمیمیت شما به وی نشان داده می‌شود. البته افرادی هستند که با یادآوری نام‌ها مشکل دارند. در این مواقع بهتر است برای به یاد داشتن نام‌ها آنها را در دفترچه‌ای بنویسید.

لبخند به لب داشته باشید

هیچ‌وقت تاثیرگذاری که لبخند می‌تواند داشته باشد را دست کم نگیرید. علاوه بر لبخند، شوخ طبع بودن و خندیدن نیز باعث می‌شود تا میزان صمیمیت شما با دیگران و در نتیجه محبوبیت‌تان افزایش یابد. مردم به طور ناخودآگاه زبان بدن افرادی را که با آنها در حال گفتگو هستند دیده و تقلید می‌کنند. اگر قصد دارید میان اطرافیانتان محبوب شوید از زبان بدن مثبت مانند لبخند زدن استفاده کنید و مشاهده خواهید کرد که آنها نیز برخورد مثبتی با شما خواهند داشت.

به گرمی دست بدهید

دست دادن یکی از عادات ما هنگام خوشامد گویی و همچنین خداحافظی است. همیشه سعی کنید در هنگام دست دادن پرانرژی و با لبخند بوده و به گرمی دست طرف مقابل را بفشارید.
تحقیقات نشان داده که افراد در همان ثانیه‌های اول ملاقات تصمیم می‌گیرند که به شما علاقه‌مند شوند یا خیر، بنابراین یک خوشامد گویی گرم می‌تواند روی تصمیم آنها تاثیر فراوانی بگذارد.

به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید

همیشه سعی کنید بیشتر از آنچه می‌گویید به سخنان دیگران گوش دهید. این امر به شما کمک می‌کند تا در ذهن دیگران از خود تصویر شخصیتی جا افتاده و پخته بسازید.

به سخنان گفته شده اهمیت بدهید

تنها گوش دادن به سخنان کافی نیست. اگر می‌خواهید محبوب شوید باید بدانید که افراد محبوب همیشه به سخنان دیگران به طور کامل گوش داده و نسبت به سخنانی که گفته می‌شود آگاه هستند. در صورتی که بخواهیم این گفته را کمی واضح‌تر بیان کنیم باید بگوییم که اهمیت دادن به حرف‌های دیگران در گفتگو دارای ۴ مرحله است: شنیدن، تفسیر گفته‌ها، ارزیابی و پاسخ دادن به آنها.
در صورتی که بخواهید روی دیگران تاثیر بگذارید باید هر یک از این ۴ مرحله را یک مهارت در نظر گرفته و تلاش کنید این مهارت‌ها را رشد دهید که اصولا از طریق تجربه یا مطالعه به دست می‌آیند.
در مرحله اول که شنیدن است ابتدا دست از هر کاری که می‌کنید بکشید و به دقت به حرف‌های طرف مقابل گوش دهید. در مرحله دوم که تفسیر گفته‌ها است سعی کنید از شرایط طرف مقابل و گفته‌های وی آگاه شده و نسبت به روشن شدن ابهامات خود سوالات واضحی بپرسید. این مرحله بسیار اهمیت دارد زیرا مانع قضاوت‌های زودهنگام و عجولانه شما خواهد شد. در مرحله ارزیابی، مطمئن شوید که از تمام اطلاعات مهم آگاه هستید و سپس در آخرین مرحله به گفته‌های فرد مقابل بازخورد منطقی و درستی بدهید تا شخص مقابل بداند که به گفته‌های او اهمیت داده‌اید و از شرایط وی آگاه هستید.

چرب زبان باشید

برخلاف اخلاق خشک و سرد که می‌تواند قاتل کسب و کار باشد گشاده‌رویی و چرب زبانی باعث خواهد شد تا تاثیر مثبت روی دیگران گذاشته و به کسب و کار خود، حتی روابط اجتماعی‌تان نیز رونق ببخشید.
یکی از بهترین روش‌ها یافتن نقاط حساس هر فرد است؛ برای مثال می‌توان به افرادی اشاره کرد که نسبت به مهارت و تخصصشان حساس هستند، بنابراین استفاده از جملاتی که متخصص بودن و مهارت داشتن در کارشان را به آنها انتقال دهد می‌تواند بهترین راه برای محبوب‌ شدنتان در نظر آنها باشد.
با انجام این کار نه تنها می‌توانید از دانش آنها استفاده کرده و در نتیجه به دانش بیشتری دست یابید بلکه آنها نیز احساس خوشایندی داشته و میزان علاقه آنها به شما بیشتر خواهد شد.

نحوه درست تشکر از تعریف و تمجیدها را یاد بگیرید

پذیرفتن و تشکر از تمجیدها نیز گاهی اوقات چالش برانگیز است، زیرا از طرفی باید طوری برخورد کنید که خودخواه یا مغرور به نظر نرسیده و از طرف دیگر نیز جملات کوتاهی مانند «ممنونم، همچنین» استفاده نکنید.
بنابراین سعی کنید از جملات بهتری در تشکر از تمجید و تعریف‌ها استفاده کیید؛ مانند «ممنونم، از شنیدن این جملات انرژی گرفتم» یا «امیدوارم به اندازه تعریف‌های شما خوب باشم.»

اگر سخن طرف مقابل قطع شد از وی بخواهید که ادامه دهد

گاهی اوقات پیش می‌آید که شخصی در هنگام گفتگو، سخنانش قطع می‌شود و مردد می‌‌شود که آیا به حرف‌هایش ادامه بدهد یا خیر. در چنین شرایطی از آنها مودبانه بخواهید که به حرفشان ادامه بدهند. این کار باعث خواهد شد تا احساس خوشایندی به آنها دست داده و میزان صمیمیت آنها با شما افزایش یابد.

گله نکنید

در نظر داشته باشید که مردم از کنار شخصی که منفی بوده و همیشه از همه چیز گله می‌کند فاصله می‌گیرند، زیرا این افراد با انرژی منفی خود می‌توانند جو را مسموم کرده و شادی و نشاط را بربایند.
اگر در شرایطی قرار گرفتید که در مورد موضوعی گله می‌کردید اما شخصی به حرفتان اهمیت نمی‌داد یا خود را به انجام کار دیگری مشغول می‌کرد، موضوع گفتگو را عوض کنید.

موضوعات جالبی تعریف کنید

خوش صحبت بودن شاید یک هنر ذاتی باشد، اما با کمی تمرین می‌توان به این هنر دست یافت. همیشه مطالب جالبی برای تعریف کردن داشته باشید تا دیگران از هم‌صحبتی با شما لذت ببرند.
به یاد داشته باشید که بعد از اهمیت دادن مردم به ظاهر شما، آنچه می‌گویید باعث شناخت بیشتر از شما و تاثیر گذاشتن روی دیگران خواهد شد.

سوالات مرتبط با حرفه فرد مقابل بپرسید

اگر فردی علاقه دارد در زمینه حرفه‌اش مورد توجه قرار گیرد به او توجه کنید. یکی از بهترین راه‌ها برای محبوبیت بیشترتان و ایجاد صمیمیت با وی، پرسیدن سوالی است که مرتبط با حرفه او باشد تا آن نیازی که برای شناخته شدن دارد را تامین کند. این کار باعث خواهد شد تا به دانش و اطلاعات وی دسترسی داشته و یک دوست خوب نیز پیدا کنید.
در واقع اگر فردی علاقه دارد به عنوان یک متخصص برنامه نویسی شناخته شود با اهمیت دادن به خواسته او و پرسیدن سوال از وی در زمینه برنامه نویسی، آن هم در حالی که او را متخصص این زمینه خطاب کرده‌اید باعث خواهد شد تا بتوانید بازخورد مثبتی دریافت کرده و نه تنها به علم و دانش شما افزوده شود، بلکه در نظر او محبوب‌تر نیز شوید.

فروتن باشید

خیلی مواقع پیش آمده که به دلیلی نام شخصی را فراموش کرده‌ایم. در این مواقع بهتر است مودبانه از وی نامش را دوباره بپرسیم. البته اشخاصی نیز هستند که در به یاد داشتن نام‌ها مشکل دارند و بهترین کار را ذکر این موضوع در ابتدای ملاقات با هر شخصی می‌دانند.
آنها می‌گویند برای مثال با یادآوری نام‌ها مشکل دارند و البته در دیگر موارد نیز این‌گونه هستند. اگر مشکلی دارید که ممکن است باعث دلخوری کسی بشود به او بگویید. اینکه نام کسی را ندانید اما به خاطر غرورتان از وی نپرسید قطعا مشکل‌ساز خواهد شد، زیرا وی تنها به این موضوع فکر خواهد کرد که چرا از بردن نامش در گفتگو طفره می‌روید.
در دیگر موارد نیز باید این‌گونه بود. اگر در حفظ شماره‌ها یا آدرس جایی مشکل دارید قلم و کاغذی خواسته و آن را یادداشت کنید و بگویید که با حفظ شماره یا آدرس‌ها مشکل دارید.

زود قضاوت نکنید

گاهی اوقات اتفاقاتی می‌افتد که باعث می‌شود زود قضاوت کرده و با قضاوت اشتباه خود باعث رنجش شخصی شویم. این رنجش‌ها در نتیجه از محبوبیت ما کم می‌کند زیرا فردی که با قضاوت زودهنگام مواجه شده با دیگران نیز تصمیم عجولانه شما را در میان قرار داده و ممکن است به چهره شما در نظر دیگران آسیب برساند.
بهترین کار این است تا زمانی که در مورد موضوعی کاملا مطمئن نشده‌اید قضاوت نکنید. حتی اگر قضاوت کردید آن را در جمع بیان نکنید و در نزد خود یا فردی که با او صمیمی هستید نگه دارید تا مشاهده کنید که دیگران نیز قضاوتی مشابه شما با موضوع مورد نظرتان دارند.

مراقب حرکات و زبان بدن خود باشید

سخنانی که از زبان شما جاری می‌شوند تنها بخشی از راه ارتباطی‌تان با دیگران بوده و عواملی مانند تن صدا و زبان بدنتان بخش اعظمی از این ارتباط را تشکیل می‌دهد. همیشه با ملایمت صحبت کنید و از حرکاتی که در مکالمات منفی استفاده می‌شود مانند تکان دادن سر به طرفین جلوگیری کنید.

از صحبت کوتاه بپرهیزید

گاهی اوقات شده با افرادی برخورد کرده‌ایم که سعی بر هرچه کوتاه‌تر شدن مکالمات دارند. اگر این اخلاق را دارید آن را تغییر دهید، زیرا در صورت تکرار این برخورد مشاهده خواهید کرد که دیگران نیز مکالمه کوتاهی با شما دارند و حتی از صحبت کردن با شما طفره می‌روند. علت آن ساده است زیرا برخورد شما به منزله علاقه نداشتنتان به صحبت کردن با طرف مقابل تلقی می‌شود.
اگر کم حرف هستید یا کار واجبی در آن لحظه دارید از گفتن آن خودداری نکنید. در نظر داشته باشید که دانستن اینکه کم حرف هستید بهتر از این است که بی‌دلیل کسی از شما دلخور شده یا رابطه‌ای را از دست بدهید.

در گفتگوهای گروهی با همه در تعامل باشید

واقعا احساسی بدی است که در یک گروه حضور داشته و در حال صحبت باشید و مشاهده کنید که دیگران گروه را ترک کنند. اگر در جمعی حضور داشته و صحبت می‌کنید همیشه سعی کنید که با تمام اعضای گروه تعامل داشته و به آنها اهمیت دهید.
این کار کمک خواهد کرد تا دیگران نیز با شما ارتباط برقرار کرده و به نوعی در مرکز توجهات قرار گیرید. در لحظاتی نیز که مشاهده می‌کنید کسی می‌خواهد در گروهی صحبت کند اما حرفش قطع می‌شود از وی بخواهید تا به صحبت‌هایش ادامه دهد.

چاپ این مطلب

  چگونه جلسات فردی با کارکنان خود را سازنده‌ تر برگزار کنیم
ارسال کننده: نسیم - ۹۵/۶/۹، ۱۰:۲۸ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - پاسخ (1)

جلسات فردی با کارکنان یکی از مسائلی است که مدیر هر کسب و کاری با آن درگیر است. تبدیل این دیدارها به جلساتی اثربخش و کارآمد، توانایی‌هایی می‌طلبد که مدیران باید به خوبی آن‌ها را فرا بگیرند. در این مقاله سعی داریم روش‌هایی را برای موثرسازی این جلسات ارائه دهیم.

کارکنان مستقیم  و کارکنان غیر مستقیم
کارکنانی که زیر نظر شما هستند به دو دسته قابل تقسیم‌ می‌شوند. کارکنانی که مستقیماً به شما گزارش می‌دهند و کارکنانی که به طور غیر مستقیم زیر نظر شما هستند. به عبارتی آن‌ها را به کارمندانی که مستقیماً به شما پاسخگو هستند و کارکنانی که به مدیران زیرمجموعه شما گزارش می‌دهند، تقسیم می‌کنیم. برای آن‌که به سهولت در طول مقاله به این دو دسته اشاره کنیم آن‌ها را کارمندان مستقیم و غیر مستقیم می‌نامیم. کارمندان مستقیم را می‌توان، مدیران بخش‌های مختلف فرض کرد در حالی که کارمندان غیر مستقیم کسانی هستند که زیردست این مدیران، فعالیت‌های خود را به انجام می‌رسانند.
جلسات انفرادی با کارمندان مستقیم، اغلب نسبت به آن‌چیزی که باید باشند، شتاب‌زده و بی‌برنامه به نظر می‌رسند. مسلماً، بررسی‌های منظم امور با کارکنان، دارای اهمیت است. اما چگونه می‌‌توان بیشترین صرفه را از زمان برد؟ چگونه می‌توان جلسات را سازنده و فعال برگزار کرد؟ کدام فعالیت را شما به عنوان مدیر باید تغییر دهید و چه چیزی را باید از کارمند مستقیم خود بخواهید تا به خوبی انجام دهد.

کارشناسان چه می‌گویند؟
در عصر دیجیتال، ما تمایل داریم تا با کارمندان مستقیم خود از طریق ایمیل، تلفن و چت ارتباط برقرار کنیم. اما الیزابت گریس ساندرز (Elizabeth Grace Saunders) نویسنده کتاب «چگونه زمان خود را همچون پول سرمایه‌گذاری کنیم» و بنیان‌گذار مؤسسه Real Life Time Coaching & Training هیچ کدام از این نوع ارتباطات را به اندازه‌ی گیرایی و اثربخشی روابط دو‌طرفه و چهره به چهره نمی‌داند. روابط فردی یکی از کارآمدترین ابزارهایی است که شما به عنوان یک مدیر در اختیار دارید. در این دسته از روابط است که شما می‌توانید سؤالات استراتژیک در مورد کارها و فعالیت‌های مربوط به سازمان خود بپرسید.به عنوان مثال از کارمند مستقیم خود بپرسید که آیا ما روی کارها و فعالیت‌های صحیحی متمرکز شده‌ایم؟ همچنین از نقطه نظر کارمندان، جلسات فردی و چهره به چهره با آن‌ها به معنی این است که شما برای آن‌ها ارزش قائل هستید و به آن‌ها اهمیت می‌دهید. مارگارت مور (Margaret Moore)، مدیرعامل شرکت ولکوچز (Wellcoaches) و یکی از نویسندگان کتاب «سازماندهی احساسات، بهینه‌سازی زندگی» معتقد است برای دست‌یابی به این اهداف دوگانه، پیشبرد جلسات انفرادی به نحوی اثربخش نیازمند سرعت در شناخت صحیح از افراد و شرایط است. هدف شما این است که تعهد خود برای کمک به همکارنتان در راستای توسعه و رشدشان را به آن‌ها نشان دهید. اما ساختار همکاری سازمانی را به خاطر داشته باشید. بیاندیشید که چگونه به بهترین نحو می‌توانید در کنار این شخص برای انجام فعالیت‌های مرتبط سازمان کار کنید. در ادامه به چند نکته برای به دست آوردن بیشترین نتیجه از این‌گونه جلسات اشاره کرده‌ایم.

زمان‌های منظمی را در برنامه‌ها برای جلسه با کارمندان مستقیم خود قرار دهید
ساندرز می‌گوید، تناوب جلسات شما با کارمندان مستقیم‌، بسته به اندازه تیم کاری متفاوت است. شما باید برای تنظیم تناوب زمانی جلسات به این سؤالات پاسخ دهید:
  • سازمان شما بزرگ است یا کوچک؟
  • آیا کارمندان شما نیاز به رسیدگی و آموزش دائمی دارند یا کارکنانی با تجربه و کارآزموده هستند؟
  •  در نهایت اینکه شما در کجای چارت سازمانی واقع شده‌اید؟
ساندرز اضافه می‌کند که لزوماً اهمیتی ندارد این جلسات چگونه اتفاق می‌افتند، اما مهم است که شما آن‌ها را روی تقویم خود به عنوان یک رویداد تکرارشونده برنامه‌ریزی و زمان‌بندی کنید. این کار برای خود شما بهتر است. زمانی که کارکنان شما بدانند که یک جلسه هماهنگ شده با شما دارند، کمتر احتمال دارد که شما را با یک جریان ثابت از درخواست‌ها و کارها احاطه کنند و موجبات توقف امور را فراهم آورند.
زمان‌بندی جلسات را آزمایش کنید تا زمانی که فاصله مناسب برای جلسات را به دست بیاورید. سر موقع در جسات حاضر شوید. اگر برای حضور در یک جلسه ۲۰ دقیقه‌ای، ۱۰ دقیقه تأخیر داشته باشید، امری آزاردهنده برای کارمند شما خواهد بود. جلسات خود را در آخرین لحظه لغو نکنید. این کار پیامی کاملاً متضاد با هدف شما را به کارمندتان می‌رساند. این کار یعنی شما چندان میلی به ایجاد ارتباط مؤثر ندارید.

نقاط مورد بحث را آماده کنید
ساندرز معتقد است که در حالت ایده‌آل شما و همکارتان باید روی دستور کاری برای فعالیت‌های آینده به بحث بپردازید. اما حقیقت آن است که فشار کار روزانه و محدودیت‌های زمان، اغلب از ما سبقت می‌گیرند و همیشه نمی‌توانیم جلوتر از زمان حرکت کنیم. شاید یادداشت نکات مهمی که می‌خواهید با همکارتان درباره آن گفتگو کنید به واقعیت نزدیک‌تر باشد. از کارمند مستقیم خود نیز بخواهید همین‌کار را انجام دهد. ساندرز پیشنهاد می‌دهد، زمانی که با کارمند مستقیم‌تان به صورت رو در رو به گفتگو می‌پردازید، نکاتی را که خودتان آماده کرده‌اید با نکات کارمندتان مقایسه کنید و یک چارچوب زمانی تهیه کنید تا مطمئن شوید زمان کافی برای به انجام رساندن مهمترین کارها را دارید. شما باید درباره مهمترین چیزها، انتظارات خود را بیان کنید و انگیزه لازم را برای تمرکز روی آن‌ها به وجود آورید. اگر بحث از مسیر اصلی خود منحرف شد، این وظیفه شماست که آن را دوباره به مسیر بازگردانید. البته مور معتقد است که منعطف بودن نیز در جای خود مهم است. به عبارت دیگر ساختارمند بودن مباحث اهمیت دارد اما نه آن‌چنان که هیج گونه انعطافی نداشته باشد. این جلسات هنگامی در بهترین وضعیت خود قرار دارند که شما و همکارتان در مشارکت خلاقانه با یکدیگر قرار داشته باشید. با یکدیگر به نحوی خردمندانه تصمیم بگیرید که چه چیزی را در زمان تعیین شده می‌خواهید انجام دهید و آیا مواردی هست که بتوانید آن‌ها را از دستور کار خارج کرده و به زمانی دیگر موکول کنید؟

هنگام دیدار با همکاران کاملا متمرکز بر جلسه باشید 

در هنگام دیدار رو در رو، به جلسه خود به عنوان یکی از موارد لیست کارهای روزانه‌تان که فقط باید انجام بگیرد، نگاه نکنید، بلکه به آن به عنوان زمانی ارزشمند برای ایجاد ارتباط بنگرید. با خود چنین فکر کنید: «من اینجا هستم تا تغییری در زندگی این فرد ایجاد کنم». توجه خود را کاملا به کارمندتان اختصاص بدهید. تلفن همراهتان را خاموش کنید، کامپیوتر خود را در حالت mute قرار دهید. این کارها موجب می‌شود که ریسک برهم‌خوردن ارتباط شما با شخص مقابل کمتر شود. به راحتی ممکن است ناخواسته این پیام را به دیگران منتقل کنید که توجهی به آن‌ها ندارید و آن کسی که پشت تلفن است برای شما شخص مهم‌تری است.

جلسه را با انرژی مثبت آغاز کنید

ساندرز پیشنهاد می‌کند که جلسه را با سهیم شدن در یک پیروزی آغاز کنید. به عنوان مثال، گفته‌های همکارتان در ارائه کارش را تکمیل کنید. بگویید که می‌دانید همکارتان برای انجام امور به سختی کار کرده است و اینکه به نظر شما کاری که به او محول شده است به خوبی پیش رفته است. این یک راه عالی برای شروع دیدارهای انفرادی است، چرا که این کار انرژی مثبتی را در مخاطب شما به وجود می‌آورد.

حل مساله
دیدار رو در رو با کارمندان‌تان محل خوبی برای پرداختن به سوالات بزرگ استراتژیک و حل مساله است. نکته دیگری که حائز اهمیت است، اینکه میان پرسیدن سوالات و جواب‌هایی که همکارتان باید بدهد تعادل برقرار کنید. به یاد داشته باشید که شما در این شرایط باید بیاموزید. برخی مدیران از کارکنان خود می‌خواهند که پیش از جلسه لیستی از چالش‌هایی که سازمان با آن رو‌به‌رو است را به همراه راه‌حل‌‌های بالقوه آن ارائه کنند. این کار موجب می‌شود که کارکنان در زمان مناسب و پیش از وقوع چالش‌ها، فرآیند حل مساله را طی کنند. بنابراین شما به عنوان مدیر می‌توانید بازخورد سازنده‌ای ارائه دهید.

درباره برنامه‌های کاری از کارمندان خود سوال کنید

اگرچه شما باید مسائل فوری و دارای اهمیت استراتژیک را اولویت‌بندی کنید اما از مسائل اشخاص غفلت نکنید. دیدارهای شخصی فرصت خوبی هستند تا به اعضای تیم خود کمک کنید بیشتر درباره شغل و زندگی خود بیاندیشند. مور می‌گوید: «شما باید به کارمند خود کمک کنید تا در مسیر صحیح شغل و زندگی خود حرکت کند». کنجکاو باشید. برخی از مدیران دوست دارند در هر جلسه‌ای در ارتباط با پیشرفت مسائل حرفه‌ای گفتگو کنند اما برخی دیگر دوست دارند درباره این موضوعات در جلساتی غیر از دیدارهای خصوصی سخن بگویند. اگر می‌خواهید درباره برنامه‌های شغلی گفتگو کنید، عاقلانه‌تر آن است که آن‌ها را أگاه کنید. چرا که چنین گفتگوهایی نیازمند فکر و اندیشه است. پیش از آن‌که موضوع بحث را مطرح کنید، به کارمندتان فرصت و فضایی بدهید تا درباره آن‌چه که می‌خواهد بگوید، فکر کند. هنگامی که با کارمندتان به صحبت رو در رو می‌پردازید سوالات مستقیم بپرسید و از سوالاتی که حالتی کنایی دارند بپرهیزید. سعی کنید سوالاتتان پاسخ مشروح داشته باشد. این روش، برای با انگیزه نگه‌داشتن کارمندتان و حفظ مسیر بحث در طول جلسه مناسب است.

مراتب سپاس خود را بیان کنید

دیدارتان را همانطوری به پایان برسانید که آن را آغاز کرده‌اید و با انرژی مثبت جلسه را ختم کنید. در پایان مراتب قدردانی و تشکر خود را بیان کنید. برای این‌کار نیازی نیست که سخنرانی کنید، تنها کافی است آرام باشید و بگویید متشکرم. اینجا دیگر لحظه سکوت است. ساندرز معتقد است که کلمات دارای تاکید، معنای زیادی برای کارمندتان دارد. چیزهایی نگویید که واقعیت ندارند یا به نظر نمی‌رسد که آن را قبول داشته باشید. اما اگر ممکن است درباره چیزهایی که آن‌ها به خوبی انجام می‌دهند یا چیزی شبیه به این صحبت کنید. به عنوان مثال بگویید، برای کاری که آن‌ها می‌کنند از آن‌ها سپاسگزارید و برای کار آن‌ها ارزش قائل هستید، این طرز بیان واقعا موثر است.

اصولی که باید به یاد داشته باشید

آنچه باید انجام دهید
  • هر دیداری را با شریک شدن در یک موفقیت آغاز کنید. این کار انرژی مثبت مورد نیاز در ابتدای جلسه را به وجود می‌آورد.
  • اگر قصد دارید درباره‌ی پیشرفت حرفه‌ای سخن بگویید، کارمندتان را پیش از جلسه درباره موضوع آگاه کنید. چرا که این‌گونه گفتگوها نیازمند اندیشه و تفکر است.
  • کنجکاو باشید. به دغدغه‌های همکارانتان گوش فرا دهید و به آن‌ها بازخورد دهید. ایده‌هایی درباره این‌که چگونه می‌توانند مسائل را حل کنند به آن‌ها بدهید.
آنچه نباید انجام بدهید
  • قرار ملاقات خود را با کارمندتان لغو نکنید. به او توضیح دهید که در صورت به موقع رسیدنش برای جلسات در اولویت خواهد بود.
  • منعطف باشید. اگرچه عاقلانه این است که دستور کاری برای جلسه داشته باشید، بسیار مهم است که منعطف باشید.
  • هرگز فراموش نکنید که از کارمندانتان تشکر کنید. مهم است به همکارتان نشان دهید که برای او ارزش قائل هستید.
مورد پژوهی اول:

گفتگو را با سوالاتی که پاسخ مشروح دارند ادامه دهید
آناند سنوال (Anand Sanwal)، موسس و مدیرعامل سی بی اینسایت (CB Insights) که در زمینه پیش‌بینی سلامت شرکت‌های خصوصی فعالیت می‌کند، اذعان می‌دارد که هیچ‌گاه نمی‌تواند جلسات فردی با اعضای تیم کاری خود را به خوبی اداره کند. وی می‌گوید که در دیدارهایش همیشه مفروضات بدی برای شخص مقابل به وجود می‌آورد. آناند هر دو هفته یک‌بار با اعضای تیم خود جلسات فردی برگزار می‌کند.
آناند جلسات خود را با یک سوال عمومی آغاز می‌کند. کارتان چطور پیش می‌رود؟ پاسخ این سوال نیز اغلب کوتاه لست و چندان مشروح نیست. او فهمیده است که باید از جلسات خود اطلاعات بیشتری به دست آورد و نتیجه بیشتری از جلسات حاصل کند. هم در راستای چیزی که خود نیاز دارد و هم برای چیزی که همکارانش از جلسات می‌خواهند. بنابراین حالا او پیش از هر جلسه تعدادی سوال مشخص را برای تقویم ملاقات‌های خود در نظر می‌گیرد. سوالاتی نظیر این‌که شما چه چیزهایی را در سازمان می‌پسندید؟ چه فرصت‌های بزرگی را سازمان تاکنون از دست داده است؟ چرا این فرصت‌ها از دست رفته است؟ و چه چیزی را در محصولات سازمان نمی‌پسندید؟ این سوالات به او کمک می‌کند تا مکالمه به صورت دو سویه ادامه یابد.
او به تازگی جلسه‌ای را با یکی از اعضای تیم خود به نام سم (Sam) برگزار کرده است. او ستاره راک است. وی درباره همه چیزهایی که سم به خوبی انجام می‌دهد گفتگو کرد. هنگامی که درباره مسائل جزئی گفتگو کردند، آناند به مسائلی که موضوع جلسه بودند پرداخت. آناند از سم پرسید که چه قسمتی از کارش را بیشتر از بقیه دوست دارد؟ پاسخ‌های سم روشن بودند. پاسخ‌ها نشان می‌دادند، سم غرق در کشاکش است و احساس می‌کند که به جهات مختلفی کشیده می‌شود. به‌علاوه سم نگران است و حس می‌کند که مهارت‌های لازم برای پیشرفت در این حرفه را ندارد. بر اساس این دیدار، آناند فهمید که باید وظایف شغلی سم را بهتر تعریف کند. نمی‌شود گفت که در یک دیدار ۴۵ دقیقه‌ای می‌توان همه چیز را فهمید. اما به هر حال این خود یک سرآغاز است. از دل همین جلسات آناند می‌تواند دریابد که آیا باید برخی امور زائد را حذف کند؟ آیا نیاز دارد که کارکنان جدیدی استخدام کند؟ یا باید برخی امور را متوقف کند؟ دیدار آناند با سم یک جلسه خوب بود و موارد قابل اجرا و ارزشمندی از آن به دست آمد.

مورد پژوهی دوم:

موضوعات مورد گفتگو را از پیش اعلام کنید اما انعطاف‌پذیر باشید
ری بیکسلر (Ray Bixler) مدیر عامل شرکت اسکیل سروی (SkillSurvey) است. این شرکت به سازمان‌ها کمک می‌کند تا تصمیم‌های بهتری در راستای استخدام کارکنان خود بگیرند. ری قصد دارد تا با هر یک از کارمندان مستقیم خود به صورت هفتگی دیدار کند. او تلاش می‌کند تا حتی‌المقدور قرارهایش با کارکنان را کنسل نکند و اگر در موقعیتی مجبور به این کار شد، در همان هفته جلسه دیگری را تنظیم کند. با این کار او می‌خواهد اهمیت‌ داشتن جلسات برای خود را به کارکنانش نشان دهد. او روش خاصی را در این دیدارها به کار می‌بندد. ری موضوعات مشخصی را در جلساتش با کارکنان خود به صورت تکراری مطرح می‌کند. به عنوان مثال با مدیر فروش خود هر هفته درباره استراتژی‌های منطقه‌ای، برنامه‌های بازاریابی و پیشرفت‌ها و شکست‌های اخیر در بازار گفتگو می‌کند.
البته ری لیستی از موضوعات دیگر را به صورت هفتگی مطرح می‌کند و به منعطف بودن جلسات نیز نظر دارد. در بعضی از جلسات او دستور کار خود را به کناری می‌گذارد و ۳۰ دقیقه اول جلسه را به موضوعاتی که فوریت بیشتری دارند می‌پردازد. در پایان جلسات نیز به مسائل فردی آنان پرداخته و مثلا از برنامه آن‌ها برای تعطیلات آخر هفته سوال می‌کند. وی تلاش می‌کند تا به کارکنان خود نشان دهد که برای کار آن‌ها ارزش قائل بوده و از آنان تقدیر می‌کند.

چاپ این مطلب

  آیا میتوان گوشی را در حال شارژ تمام شب رها کرد؟
ارسال کننده: ms.khassi - ۹۵/۶/۸، ۰۷:۰۶ عصر - انجمن: موبایل و تبلت - بدون پاسخ

برای همه ما تا به حال پیش آمده که قبل از خواب گوشی خود را به شارژر متصل کنیم تا وقتی صبح از خواب بیدار می‌شویم، باتری آن نیز کاملا شارژ شده باشد.
اما حتما شنیده‌اید که این کار می‌تواند ظرفیت باتری را کاهش دهد و به مرور زمان آن را از بین ببرد و شاید این سوال را بارها در گوگل جستجو کرده باشید که آیا کار اشتباهی است که گوشی خود را تمام شب در حال شارژ قرار دهیم؟
امروزه گوشی‌های همراه به جزء مهمی از زندگی و وجود ما تبدیل شده‌اند و این سوال احتمالا از مهم‌ترین سوال‌هایی است که برای ما به وجود می‌آید.
اما پیش از آنکه به جزییات افسانه باتری بپردازیم، پاسخ کوتاه این سوال را به شما می‌گوییم. بله، شما می‌توانید شب‌ها گوشیتان را شارژ کنید و صبح از شارژر جدا کنید. اما این پاسخ کوتاه کافی نیست. در ادامه با ما همراه باشید تا درباره این توصیه قدیمی نیز به شما توضیحاتی دهیم. ما توصیه‌های دیگری هم درباره بایدها و نبایدهای شارژ کردن در انتهای این مقاله آورده‌ایم که به شما کمک می‌کند عمر باتری را افزایش دهید.

باتری‌های نیکلی یا لیتیومی؟

[تصویر:  do.php?img=1885]

احتمالا خبر دارید که امروزه باتری اکثر دستگاه‌ها از جنس لیتیوم یونی است. اما در سال‌های گذشته اغلب این باتری‌ها مثل دوراسل و انرجایزر از جنس نیکل بودند. حافظه این باتری‌های نیکلی از نوع دوره‌ای یا چرخه‌ای بود. یعنی اگر کاملا شارژ نمی‌شدند، ظرفیت دقیقشان را فراموش می‌کردند و آخرین سطح شارژ را به عنوان ماکزیمم ظرفیت شارژ خود در نظر می‌گرفتند. از اوایل قرن ۲۱، باتری‌های نیکلی جای خود را به باتری‌های لیتیومی دادند و بسیاری از ما هرگز گوشی‌ای با باتری نیکلی نداشته‌ایم.
تفاوت‌های عمده باتری‌های نیکلی و لیتیومی
خوشبختانه باتری‌های لیتیومی مشکل حافظه باتری‌های نیکلی که بالاتر به آن اشاره کردیم را ندارند. باتری‌های لیتیومی نقش مهمی در انقلاب گوشی‌های همراه داشته اند. این باتری‌ها می‌توانند در عین فشرده بودن، انرژی زیادی ذخیره کنند و این موضوع کمک کرد تا گوشی‌ها به مرور زمان کوچک‌تر و باریک‌تر شوند. باتری‌های لیتیومی همچنین عمر طولانی‌تری دارند و سریع‌تر شارژ می‌شوند. تنها ایرادی که به این باتری‌ها می‌توان گرفت، حساسیت آن‌ها به افزایش دماست.
گرما؛ قاتل خاموش باتری‌ها
گرما مهمترین تهدید برای باتری‌های لیتیوم یونی یا لیتیوم پلیمری است. باتری‌ها همانقدر که از کرما بیزارند، از سرما نیز خوششان نمی‌آید اما وقتی صحبت شارژ شبانه پیش می‌آید، گرما موضوع مهم‌تری است.
باتری‌های لیتیومی در دمای ۰ تا ۴۵ درجه سانتی گراد می‌توانند شارژ شوند و در دمای کمتر از ۲۰- درجه نیز ذخیره انرژی خود را از دست می‌دهند. تکنولوژی شارژ سریع نیز در دمای ۵ تا ۴۵ درجه سانتی گراد امکان‌پذیر است و در دمایی کمتر از صفر درجه نیز انجام نمی‌شود.
چند موضوع مهم را از این اعداد می‌توان برداشت کرد. اول اینکه باتری‌های لیتیومی در دمایی کمتر از نقطه انجماد، شارژ خود را از دست می‌دهند پس نگهداری آنها در فریزر نمی‌تواند جلوی از بین رفتن شارژ آنها را بگیرد. دوم انکه این باتری‌ها در هنگام شارژ، گرم می‌شوند. باتری‌های لیتیومی وقتی گرم می‌شوند، سرعت شارژشدنشان نیز افزایش می‌یابد. اما چون باتری‌ها نمی‌توانند بیش از ظرفیتشان شارژ شوند، انرژی دریافتی اضافه پس از تکمیل فرآیند شارژ، به گرما تبدیل می‌شود. اگر باتری هیچ راهی برای هدایت این انرژی اضافه نداشته باشد، شارژ شبانه می‌تواند مشکل‌ساز شود.
خوشبختانه یک راه حل برای این مشکل وجود دارد.
گوشی‌ها، هوشمندانه از باتری استفاده می‌کنند
باتری‌هایی که امروزه در تلفن‌های همراه به کار رفته‌اند، تقریبا ۲ دهه است که در دستگاه‌ها استفاده می‌شوند اما گوشی‌ها بسیار هوشمندتر از گذشته عمل می‌کنند. این روزها نگرانی درباره عمر باتری‌ها کمتر شده است زیرا بهینه‌سازی مصرف انرژی بر عهده نرم‌افزارهایی است که این تلفن‌های همراه هوشمند را مدیریت می‌کنند.
و بدین ترتیب به پاسخ موردنظر خود می‌رسیم. آیا می‌توانیم تلفن‌های همراهمان را تمام شب شارژ کنیم؟
تلفن‌های همراه، هوشمندتر شده‌اند
همانطور که در بالا هم اشاره کردیم، خطر اصلی شارژ کردن شبانه این است که باتری شما پس از شارژ شدن گرم می‌شود و گرم هم باقی می‌ماند. اما گوشی‌های ما طی سال‌ها نواوری و پیشرفت در زمینه تکنولوژی، هوشمندتر شده‌اند. وقتی شارژ باتری به ماکزیمم ظرفیت خودش رسید، گوشی می‌تواند شارژ آن را متوقف کند و از شارژر به عنوان منبع اصلی انرژی استفاده کند. وقتی از خواب بیدار می‌شوید و گوشیتان را از شارژر جدا می‌کنید، باتری شما %۱۰۰ شارژ دارد در حالیکه در تمام طول شب نیز روشن بوده است.
اما هنوز هم برخی از عادت‌های شما در شارژ کردن گوشی می‌تواند بر عمر باتری تاثیرگذار باشد. در حالیکه تاکید کردیم شارژکردن‌های شبانه نمی‌تواند باتری را از بین ببرد، چند نکته برای افزایش عمر و حفظ سلامت باتری به شما خواهیم گفت:
هر باتری لیتیومی به تعداد دفعات مشخص می‌تواند شارژ یا خالی شود. هر بار که باتری شارژ می‌شود و شارژ آن کاملا خالی می‌شود، ظرفیت آن به مقدار جزیی کاهش می‌یابد و ما باید از تکمیل این چرخه جلوگیری کنیم.
برای این منظور سعی کنید شارژ گوشیتان را همیشه بین %۴۰ تا %۸۰ حفظ کنید. البته همه ما می‌دانیم که نمی‌توان همیشه شارژ باتری را کنترل کرد و گاهی ممکن است سطح آن به زیر %۴۰ برسد یا حتی خاموش شود وناچار شویم آن را در چرخه شارژ کامل قرار دهیم.
سعی کنید همیشه از روش شارژ سریع استفاده نکنید. این روش می‌تواند گوشی شما را زودتر گرم کند و ما می‌دانیم که این گرم شدن برای باتری مضر است.
اگر هر بار که گوشی را شارژ می‌کنید از این روش استفاده کنید، باتری شما بیشتر در معرض گرم شدن قرار می‌گیرد و این موضوع باعث کاهش عمر گوشی شما می‌شود.
پیش‌تر گفتیم که باتری‌های لیتیومی مشکل حافظه باتری‌های نیکلی را ندارند.
هنوز هم بر این جمله تاکید می‌کنیم اما انرژی‌سنج درونی گوشی شما – همان قسمت که سطح انرژی و شارژ باتری را اندازه‌گیری می کند – ممکن است گاهی دچار اختلال شود.
برای تنظیم دوباره انرژی سنج گوشی کافیست اجازه دهید باتری کاملا خالی شود و سپس آن را %۱۰۰ شارژ کنید. این روند شارژ را در حالی انجام دهید که گوشی خاموش است. پس از تکمیل شارژ، آن را روشن کنید. نمایشگر شارژ حتما باید %۱۰۰ را نشان دهد و اگر عدد دیگری را نشان می‌دهد، گوشی را خاموش کرده و دوباره به شارژر متصل کنید تا شارژ آن کامل شود. این کار را هر ماه تکرار کنید تا عملکرد باتری شما بهینه شود.

[تصویر:  do.php?img=1886]

باتری یکی از مهم‌ترین اجزای یک تلفن همراه هوشمند است. یک گوشی بدون باتری تقریبا هیچ ارزشی ندارد. پس نیازی نیست بگوییم که ما هرگز کاری نمی‌کنیم باتری صدمه ببیند یا درعملکرد آن خللی ایجاد شود. اگرچه هنوز هم برخی معتقدند نباید باتری را در تمام طول شب شارژ کنیم، تمام نشانه‌ها حاکی از آن است که این روش کاملا صحیح است.

چاپ این مطلب

  کت‌فیشینگ چیست؟
ارسال کننده: saberi - ۹۵/۶/۷، ۱۲:۱۷ صبح - انجمن: هک و امنیت - پاسخ (2)

[تصویر:  do.php?img=1882]

تمام افرادی که در دنیای مجازی ملاقات می‌کنید هویت واقعی خود را افشا نمی‌کنند و حتی ممکن است برخی از هویت شما برای فعالیت‌های خود استفاده کنند. در این فرصت نگاهی می‌اندازیم به مفهوم نوین کت‌فیشینگ در دنیای این روزهای اینترنت.
وقتی یک کاربر از هویت کسی دیگر استفاده می‌کند تا فعالیت‌های آنلاین خود را در پوشش هویت دیگری ادامه دهد اصطلاحا از لغت کت‌فیشینگ استفاده می‌شود. دراین مورد فرد قصد دارد با ایجاد یک هویت کاذب وارد رابطه عاطفی با قربانی شده در ادامه به اهداف خود برسد. چنین افرادی با استفاده از عکس و اطلاعات شخصی دیگران یک هویت مجازی جعلی می‌سازند و به کمک آن دوستان مختلفی در دنیای مجازی پیدا می‌کنند. این روند ماه‌ها و در بعضی موارد سال‌ها ادامه دارد.
 
چگونه کت‌فیشینگ انجام می‌شود؟
ابتدا یک هویت مجازی جعلی می‌سازند سپس، با استفاده از اطلاعات و احوالات شخصی دیگر یک اکانت در شبکه‌های اجتماعی ایجاد کرده دوستان مختلف پیدا می‌کنند. کم کم سعی می‌کنند آنها را به خود علاقمند کرده و به کمک عکس‌هایی که از اکانت‌های دیگر در شبکه‌هایی چون فیس بوک و توییتر و اینستاگرام کپی کرده‌اند این تصور را ایجاد می‌کنند که اکانت آنها کاملا فعال و واقعی است.
 
قربانی‌ها
در این جرم سایبری، دو نوع قربانی وجود دارد:
اول کسی که هویت و عکس‌هایش به سرقت رفته و برای ایجاد یک اکانت جعلی مورداستفاده قرار گرفته و دوم هم افرادی که بدون اطلاع از این موضوع، با هویت مجازی جعلی موردنظر دوست شده ابراز علاقه می‌کنند.
نام کت‌فیش هم از فیلم مستندی اقتباس شده که در سال 2010 ساخته شد و در مورد ایجاد هویت‌های مجازی جعلی در شبکه‌های اجتماعی بود. بعدها چند مجموعه تلویزیونی هم با همین موضوع ساخته و پخش شد.
 
انگیزه
انگیزه‌های مختلفی در مورد کت‌فیشینگ مطرح می‌شود. برخی دچار بیماری‌های روانی هستند.
برخی بعد از یک مشکل عاطفی به دنبال انتقام‌گیری از افراد بی‌گناه جامعه هستند.
برخی از زندگی ساده و یکنواخت خود خسته شده و می‌خواهند هیجانی نو و کاذب برای خود ایجاد کنند.
برخی هم دچار کمبود اعتماد به نفس هستند و نمی‌توانند از هویت واقعی خود در فضای مجازی استفاده کنند. آنان معتقدند این کار آنها هیچ صدمه ای به کاربران اینترنت وارد نمی‌کند.
البته برخی هم از کت‌فیشینگ برای به دست آوردن پول و امکانات دیگر استفاده می‌کنند.
 
چه کسانی در خطر هستند؟
معمولا مردان بیشتر در خطر هستند چون در کت‌فیشینگ غالبا هویت مجازی جعلی به صورت یک خانم زیبا ایجاد می‌شود و مردان بدون اطلاع از اصل ماجرا، عاشق یک هویت جعلی می‌شوند.
در مورد سرقت اسم و عکس‌های شخصی هم زنان بیشتر از مردان در معرض خطر هستند.
به همین خاطر باید قبل از انتشار عکس‌های شخصی در اینترنت بیشتر به این مساله توجه کرد که ممکن است این عکس‌ها مورداستفاده یک فرد متخلف و روانی قرار گیرد. معمولا در کت‌فیشینگ از عکس‌هایی شاد استفاده می‌شود تا این تصور ایجاد شود که شخص صاحب، اکانت زندگی شاد و پر از ماجراهای مختلف دارد و دائم در حال مسافرت و شرکت در مهمانی‌هاست.نمی‌توان به طور دقیق گفت چند نفر در دنیای مجازی قربانی کت‌فیشینگ شده‌اند اما گسترش سایت‌های دوست‌یابی و همسریابی باعث شده این روند رشدی صعودی به خود گرفته هر روز افراد بیشتری را در دام خود اسیر کند. گفتنی است در سایت‌های دوست‌یابی چون Tinder و eHarmony اطلاعات شخصی کمی ‌از هر کاربر اخذ می‌شود و امکان استفاده از اطلاعات اکانت‌های فیس‌بوک هم برای کاربران ایجاد شده و بدین ترتیب کسانی که می‌خواهند اقدام به کت‌فیشینگ کنند به راحتی می‌توانند از فضای ایجاد شده استفاده کنند.
 
پیامدهای منفی
پیامدهای منفی کت‌فیشنگ گاهی می‌تواند ابعاد ترسناکی به خود بگیرد. به عنوان مثال در فوریه سال جاری زنی 25 ساله به نام روث پالمر متوجه شد از عکس‌های شخصی او برای ایجاد چندین اکانت جعلی در شبکه‌های اجتماعی استفاده شده و مردان زیادی به این هویت‌های جعلی علاقه پیدا کرده‌اند. در یکی از این موارد فرد قربانی هر شب با لی پالمر (هویت جعلی) صحبت می‌کرده و حتی عکس‌های به شدت خصوصی خود را هم در اختیار وی قرار داده است. روث پالمر بعدها متوجه شد حتی اطلاعاتی که وی در مورد زندگی شخصی خود و احوالاتش در اینترنت منتشر کرده هم مورد سواستفاده فرد متخلف قرار گرفته است. به عنوان مثال همان زمان که او به دوبی سفر کرده، لی پالمر هم در اکانت‌های خود مدعی شده برای تعطیلات به دوبی می‌رود.
 
نشانه‌های کت‌فیشینگ
به طور کلی هویت‌های جعلی ایجادشده در فضای مجازی ادعا می‌کنند افراد خوش تیپ و شادی هستند که در شغل‌هایی با درآمد بالا مشغول به کارند و مدام به سفرهای پرماجرا رفته، در مهمانی‌های زیبا شرکت می‌کنند و دائم اوقات خوشی با دوستان خود سپری می‌کنند. البته چنین افرادی در دنیای واقعی وجود دارند اما وقتی با کاربری مواجه شدید که تمام این فاکتورها را در پروفایل خود داشت باید کمی ‌مشکوک شوید. در ضمن این گونه افراد اصلا حاضر نیستند در دنیای واقعی شما را ملاقات کنند یا به کمک skype با شما صحبت کنند. در ضمن توجه به پست‌های قبلی فرد مورد نظر و مدت زمانی که از زمان ایجاد پروفایلش گذشته هم می‌تواند در شناسایی متخلفین مفید باشد. به علاوه این گونه افراد دوستان متنوعی ندارند و معمولا چند اکانت جعلی دیگر را به عنوان دوستان خود در دنیای مجازی معرفی می‌کنند.
 
پیگیری و شناسایی مجرمین
در مرحله اول می‌توانید نام اکانت موردنظر را در اینترنت جستجو کنید تا ببینید آیا اکانت‌های دیگری هم به نام وی در شبکه‌های اجتماعی دیگر وجود دارند یا نه. در ضمن باید چک کنید او در تمام اکانت‌های خود از یک عکس و مجموعه اطلاعات استفاده کرده یا آنها با هم تفاوت دارند. در مرحله بعدی می‌توانید از جستجوی تصویر استفاده کنید تا بفهمید از این عکس‌ها در چه سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی استفاده شده است (قابلیت جستجوی داخلی تصاویر گوگل و همچنین سایت دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
می‌توانند در این بخش به شما کمک کنند). به علاوه شما می‌توانید وانمود کنید به فرد موردنظر علاقه دارید و مدام سوالات مختلف و جزئی بپرسید و پاسخ‌های وی را در اینترنت جستجو کنید تا صحت گفتار وی بررسی شود.
 
[تصویر:  do.php?img=1883]
 
برخورد با متخلفین
اگر ثابت شود فردی یک اکانت جعلی در اینترنت ایجاد کرده مسئولان شبکه‌های اجتماعی معروف، به سرعت با وی برخورد کرده اکانت موردنظر را غیرفعال می‌کنند. به عنوان مثال توییتر (bit.ly/twitterpolicy368) با این مساله به شدت برخورد می‌کند و در صورت کشف چنین موردی و شناسایی فرد متخلفی که وانمود کرده صاحب یک هویت جعلی دیگر است، وی را تا آخر عمر از خدمات توییتر محروم می‌کند. متاسفانه نمی‌توان از مراجع قضایی انتظار داشت در مورد این گونه متخلفین واکنشی داشته باشند چون هنوز قوانین محکم و واضحی برای برخورد با آنها وضع نشده است. اما اگر ایجاد این هویت‌های مجازی جعلی به اخاذی یا سایر جرایم اخلاقی بیانجامد می‌توان به سرعت پلیس را مطلع کرد تا فرد خاطی را دستگیر کنند.
 
پیشگیری
برای پیشگیری از درگیرشدن در پرونده‌های کت‌فیشینگ باید تنظیمات امنیتی اکانت‌هایتان در شبکه‌های اجتماعی را به گونه‌ای تغییر دهید که تنها دوستان‌تان بتوانند به عکس‌های شخصی و اطلاعات و احوال‌تان دسترسی داشته باشند. به دوستان خود هم توصیه کنید همین روند را در پیش گیرند. در ضمن نباید به سادگی افرادی که در دنیای واقعی ملاقات نکرده‌اید را در دنیای مجازی به عنوان دوست انتخاب کنید. به علاوه نباید عکس‌ها و اطلاعات شخصی‌تان را در اختیار "دوستانِ دوستان" خود قرار دهید چون گاهی فرد متخلف در دایره دوستان شما قرار ندارد اما به جمع دوستان یکی از دوستان شما نفوذ کرده و به کمک مجوزهای دسترسی او، به عکس‌ها و اطلاعات شخصی شما دست پیدا می‌کند.
 
 
[تصویر:  do.php?img=1884]
 
 

چاپ این مطلب

  وقتی کامپیوتر روشن نمی شود باید چکار کنیم؟
ارسال کننده: farnaz - ۹۵/۶/۶، ۱۰:۲۱ عصر - انجمن: کامپیوتر و اینترنت - پاسخ (3)

زمانی که شما از کامپیوتر زیاد استفاده ­کنید، ارزش واقعی آن را متوجه نمی­ شوید. شاید بدانید که پردازنده چطور کار می­ کند و به کار آن اطمینان دارید ولی اگر کار آن متوقف شود قبل از هر چیز توجه شما به خرابی جلب می­شود به این صورت که یک پیغام خطا یا هشدار مبنی بر درست کار نکردن آن دریافت می­ کنید.

متاسفانه این مساله به همه سطوح کامپیوتری تعمیم داده نمی­ شود. یکی از ساده ­ترین کارهایی که کاربران انجام می­ دهند این است که وقتی دکمه power را می­ زنید، سیستم روشن می ­شود و سیستم عامل اجرا می­ شود و می­ توانید با آن شروع به کار کنید. اما اگر این فرآیند کار نکند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ از کجا باید تعمیر را شروع کنید؟ اگر جواب این سوال­ها را نمی ­دانید تا آخر مقاله را بخوانید.

سخت­ ترین مشکل کامپیوتر را می­توان به آسانی تعریف کرد به اینصورت که با زدن کلید power هیچ اتفاقی نمی­افتد. اگر به کسی برای تعمیر کامپیوتر کمک کردید، عبارت "هیچ اتفاقی نمی­افتد" بار معنایی بیشتری می­گیرد. گاهی این عبارت به معنای این است که ویندوز به داده­ه ای ورودی پاسخ نمی­دهد و گاهی آن به معنای این می ­باشد که هیچ چیزی روی صفحه نمایش نشان داده نمی شود و کامپیوتر صدای اخطار می­دهد. اما از نظر لغوی این عبارت را این چنین بیان می­کنیم: شما کلید power را می­زنید و هیچ اتفاقی نمی­افتد، فن­ها و درایوهای سخت ­افزاری هیچکدام کار نمی ­کنند و هیچ تصویری روی صفحه نمایش ظاهر نمی ­شود. این اتفاق یکی از بدترین اتفاق­ هایی است که می­تواند برای کامپیوتر رخ دهد. اما ما خبرهای خوبی نیز داریم و این اتفاق خیلی هم بد نیست، پس باید در مقابل آن چکار کنیم؟ در این مقاله شما راه­ حل این مساله را متوجه می ­شوید.

عوامل بدیهی را حذف کنید
شما شرلوک هلمز نیستید، اما اگر دکمه power را فشار دهید و هیچ اتفاقی نیفتد، اولین کاری که باید انجام دهید اطمینان از به­ حساب آوردن ساده ­ترین عوامل است. کار نکردن دکمه power ممکن است در نتیجه چند عامل باشد. بنابراین تنها راه فهمیدن مشکل واقعی این است که در لیست عوامل مشکل­ ساز، آنها را تک تک بررسی کنید و خط بزنید.
ما با واضح ­ترین سوال که زمان کمی را برای جواب می ­گیرد، شروع می­ کنیم. آیا سیستم شما هنوز به برق وصل است؟ آیا سه­ راهی برق روشن است؟ اصلا آیا پریز برق کار می­ کند؟ اگر مدار برق خراب شود و یا بدون آن که شما متوجه باشید برق قطع شود، می­ توان آنها را به­ عنوان علت اصلی کار نکردن کامپیوتر به ­شمار آورد. سوکت برق را با استفاده از وسیله­ های مختلف مانند لامپ امتحان کنید. اگر از پریز سه­ راهی استفاده می­ کنید به آن کاری نداشته باشید و مستقیم به سراغ پریز اصلی بروید. زمانی که شما تامین کننده برق را تایید کردید، می­ توانید حداقل یک عامل را از لیست خود حذف کنید.
قدم بعدی بررسی کامپیوتر است، اگر از جانب برق مطمئن شدید، باید بفهمید که چه زمانی آن به سیستم نمی ­رسد. کابل برق یا کابل کامپیوتر را بررسی کنید که به ­درستی وصل شده باشند. اگر سیستم رومیزی دارید، منبع تغذیه آن احتمالا یک کلید اصلی دارد، بنابراین مطمئن شوید که آن کلید روی حالت روشن (on) قرار دارد، اگر همه مواردی که ذکر کردیم به­ درستی آماده استفاده است، خبرهای خوبی برایتان داریم زیرا ساده ­ترین بخش در بررسی مشکل تمام شد و اکنون شما در مسیر درست در جهت فهمیدن مشکل قرار دارید.

اگر کابل یدکی برق یا کامپیوتر دارید، بهتر است آنها را نیز امتحان کنید. چنان چه سوکت اصلی کار می­کند و در جریان برق نیز مانعی وجود ندارد، احتمال دارد که مشکل از رابط برق باشد که جدا شده و یا فیوز از سوکت درآمده است. با تعویض کابل­ها شما این مساله را متوجه می ­شوید. چنان­چه رابط برق یدکی ندارید، بهتر است به­ سرعت فیوز قدیمی را با فیوزی جدید عوض کنید، قرار دادن فیوز جدید هیچ اشکالی ندارد. بنابراین احتمال این که ایراد از رابط برق باشد تا حدی حذف شود، بررسی کابل اصلی کامپیوتر کافی نیست زیرا آنها نباید با استفاده معمولی از جای خود جدا شوند.
اگر همه موارد را بررسی کردید و هنوز کلید power کار نمی­ کند، می­ توانید مطمئن باشید که مشکل اصلی یعنی روشن نشدن کامپیوتر در نتیجه موارد دیگر است. متاسفانه تنها گزینه ­ای که باقی می­ ماند گزینه فنی است که در نتیجه آن شما باید کامپیوتر را باز کنید. پس برای روش­های سریع و سخت آماده باشید.

بررسی دکمه power
اگر دکمه power کار نمی ­کند و هیچ مشکلی هم بین کامپیوتر و منبع برق وجود ندارد، پس مشکل می­ تواند از درون سیستم باشد. برای تعیین مشکل هیچ راهی غیر از آزمایش اجزای آن وجود ندارد. زمانی که شما دکمه power را فشار می ­دهید، سیگنالی به مادربرد فرستاده می­شود سپس مادربرد نیز سیگنالی به منبع تغذیه می ­فرستد، اگر این سیگنال دچار اختلال شود کامپیوتر شما روشن نخواهد شد. ما سعی داریم بفهمیم که سیگنال چرا و کجا دچار اختلال می­ شود، بنابراین بهتر است این قطعات را به منظور یافتن مشکل بررسی کنید.
اولین چیزی که باید بررسی کنید دکمه power می­باشد. درون کیس کامپیوتر، شما باید بتوانید سیم­هایی که از دکمه power به مادربرد وصل هستند را پیدا کنید. اگر نتوانستید، ممکن است که آنها بیرون آمده باشند یا قطع شده باشند. پیدا نکردن آنها مشکل شما می ­باشد. در هر صورت بررسی این که آنها به­ درستی در جای خود قرار دارند، مهم است. سوکت­های برق معمولا در دو رنگ سیاه و سفید هستند و دو پین در انتهای آن قرار دارد، البته آنها می ­توانند رنگی باشند و یا همراه با سوکت­های بزرگتری باشند.
زمانی که شما آنها را در جای خود قرار دادید، بررسی کنید که کابل­ها قطع یا شکسته نشده باشند. اگر این طور باشد شما باید کل دکمه power را عوض کنید. چنان­چه کابل­ها سالم باشند، بررسی کنید که آنها در جای درست روی مادربرد وصل شده باشند. در بسیاری از سیستم­ها شما تبدیلی با برچسب power و تبدیلی دیگر با برچسب reset خواهید دید. این دو تبدیل به پین­های روی مادربرد متصل می­ شوند (معمولا نام پنل جلو را دارند) برای این کار شاید شما نیاز داشته باشید تا راهنمای مادربرد را بررسی کنید، برای آن که مطمئن شوید آنها را به کدام پین وصل کنید.
اگر دکمه power قبلا کار می­کرد اما ناگهان متوقف شده، بعید است که ایراد از پین­ها باشد شاید مشکل از سیم­ها باشد. راهی ساده برای تست آن جابه­جایی دوشاخه power و reset می­ باشد، با این کار دکمه reset کامپیوتر به power تبدیل می­شود. اگر این راهکار عمل کرد حداقل شما متوجه می ­شوید که مشکل از دکمه power است نه قطعه دیگر. (به ­خاطر داشته باشید که پین­ها را به جای خود برگردانید). اگر آن عمل نکرد، دکمه power را خارج کنید و پین­ها را با استفاده از سوکت جامپر (عایق) یا آچار پیچ­ گوشتی وصل کنید. با این کار سیگنال on فرستاده خواهد شد و به شما اجازه می­دهد تا خود کلید را کنار بگذارید.
اگر هیچ­ یک از این راهکارها عمل نکرد بعید به نظر می­رسد که مشکل از دکمه power باشد، در این­صورت برای خبرهای بد آماده باشید، زیرا تنها دو مورد دیگر برای بررسی باقی مانده است: مادربرد و منبع تغذیه

بررسی منبع تغذیه و مادربرد
در این مرحله راه­ حل آسانی که به شما بگوید منبع تغذیه یا مادربرد کدامیک خراب شده­ اند وجود ندارد، البته در مورد منبع تغذیه چنان­چه مشکلی وجود داشته باشد، جایگزین کردن آن آسان­تر می­ باشد.
با بررسی اتصال power به مادربرد شروع کنید که با استفاده از یک کانکتور 20 pin ATX یا24 pin ATX  وصل شده است. مجددا اگر کامپیوتر شما قبلا کار می­ کرد، اما اکنون کار نمی­کند بعید است که مشکل از نصب نادرست باشد، البته در سیستم­های جدید امکان خطا زیاد می­باشد. امکان دارد کانکتور شل یا آزاد شده باشد، البته این احتمال بعید است زیرا کانکتور ATX بست­ه ایی دارد که آن را در جای صحیح خود نگه می ­دارد.
اگر کانکتور درست باشد، احتمال دارد که منبع تغذیه یا مادربرد شما خراب باشد و نیاز به تعویض داشته باشد. کمی هم احتمال دارد که سیستم برای راه ­اندازی برق زیادی می­برد، درنتیجه باید وسایل برقی غیرضروری را از پریز بیرون بکشید. اما در این مرحله امکان دارد که قطعه ­ای خراب باشد. اگر منبع تغذیه یدکی دارید اکنون زمان آن است که منبع تغذیه کنونی خود را کنار بگذارید (البته از منبع تغذیه دست دوم هم به­ طور دائم استفاده نکنید زیرا آنها بسته به اینکه چقدر قدیمی هستند، بیشتر در معرض آسیب و خرابی قرار دارند).
چنان­چه منبع تغذیه یدکی ندارید، باید یکی بخرید تا ببینید که آیا منبع تغذیه کنونی شما خراب شده است یا خیر و با آن امکان انجام یک تست سریع وجود دارد. تنها چیزی که شما نیاز دارید یک تستر منبع تغذیه (آن را از مغازه­ ها می­ توانید تهیه کنید) و اگر خیلی شجاع هستید، یک گیره کاغذ و چسب برق می­باشد.
اگر به هر علتی تمایل به استفاده از مورد دوم یعنی گیره کاغذ و چسب برق دارید، مراقب برق گرفتگی باشد. تا زمانی که آماده تست هستید، کابل منبع تغذیه را از پریز جدا نگه دارید و زمانی که آن به پریز وصل می­ باشد، هیچ وسیله فلزی را لمس نکنید. اگر دچار اشتباه شوید، شوک برق 24 ولتی به شما وارد می­شود. اما نمی ­توانیم بگوییم که هر شوک الکتریکی که طی این فرایند به شما وارد شود، بی­ خطر است.

برای انجام تست گیره کاغذ را خم کنید و در نوار عایق بپیچید، در انتهای نوار بخش کوچکی از آن را باز بگذارید، اکنون آن را به شکل U خم کنید و سپس آن را به کانکتور 24 pin ATX  که دارای سیم­های سیاه و سبز برای اتصال هستند، هدایت کنید. بعد از نصب درست منبع تغذیه آن را روشن کنید و اگر در مدار کامل کار کند، انرژی برق به ­صورت عادی جریان می­ یابد. اگر آن عمل نکرد منبع تغذیه احتمالا شکسته و باید بابت تعویض منبع تغذیه هزینه کنید که البته ارزش دارد.
اگر این راه حل را نیز انجام دادید و با فرض این که همه مراحل قبلی و مشکلات مربوط به تامین برق، کابل­های برق، منبع تغذیه، کلید power و کابل­های تعویض برق را رد کردید، تنها یک احتمال باقی می­ ماند: خرابی مادربرد. این مشکل گران­ترین و سخت­ترین نوع مشکلات است که می ­توان به آن توجه کرد. به همین دلیل ما آن را در آخر ذکر کردیم، اما خوشبختانه شما یک کار می ­توانید انجام دهید و آن خریدن مادربرد جدید است.
بنابراین به ­صورت آنلاین یک مادربرد جایگزین پیدا کنید و سپس برای استفاده نکردن از سیستم خود آماده باشید، زیرا دیگر کاری نیست که بتوانید انجام دهید. اگر تمایل دارید تا مجددا خطاها را بررسی کنید، ایده خوبی است. اما اگر نمی­ خواهید، می­ توانید مادربرد خود را جایگزین کنید و اگر هنوز هیچ اتفاقی نیفتاده است، قبل از آن که بابت مادربرد جدید هزینه کنید کاملا مطمئن شوید که کدام بخش خراب شده است.

چند تمرین مفید برای جبران شکست
هر شخص حساسی می­داند که داشتن یک برنامه مهم است، به این صورت زمانی که موقعیت به­ طور اجتناب­ ناپذیری بر علیه شما قرار می­گیرد، آماده خواهید بود. در اینجا ما مجموعه­ ای از توصیه­ های عملی و خوب به شما ارائه می­ دهیم تا به شما کمک کنیم که برای روزی که کامپیوترتان خراب می­ شود آماده باشید.

1)گرفتن بک­آپ­ های منظم: اولین توصیه ما همان داستان قدیمی است که همواره با آن مواجه بوده­ایم. شما آن را به ­خاطر می آورید زیرا بارها تکرار شده است. اگر از همه فایل­های مهم بک­آپ­ های منظم بگیرید، آن وقت خرابی جدی کامپیوتر شما از یک فاجعه بالقوه به بهانه ­ای مناسب برای پاکسازی دستگاه تبدیل می­شود. با این کار دیگر نگرانی بابت از دست دادن موارد غیر قابل تعویض نخواهید داشت.
2)با روش­های بازیابی آشنا شوید: همیشه راه ­های خروج اضطراری قبل از آن که به آن نیاز پیدا کنید، به شما نشان داده می شود. به همین صورت شما نیز نگاهی به برنامه ­هایی مانند Windows Recovery Console، تنظیمات Safemode و Bios می اندازید، قبل از آن که واقعا به آن نیاز پیدا کنید. با این کار حداقل مطمئن می­شوید که هر زمان به آنها نیاز دارید می ­توانید به آنها دسترسی داشته باشید و اگر فاجعه ای رخ دهد، مجبور نخواهید بود که اطلاعات خود را در محیطی کاملا ناآشنا بازیابی کنید.
3)نگه­ داشتن یک مجموعه به­ روز بازیابی: مجموعه ­های بازیابی با قیمت ارزان و به ­صورت آنلاین موجود هستند. این گونه به نظر می رسد که همه افراد مجموعه برنامه ­ها و توزیع ­های کوچک لینوکس را نگه می­دارند تا به فعالیت مجدد سیستم کمک کنند. اما تنها زمانی که نیاز دارید به استفاده از مجموعه بازیابی تکیه نکنید، در عوض یک USB به این منظور بخرید و مطمئن شوید که همیشه یک نسخه به­ روز از مجموعه بازیابی را روی آن نگه دارید. ضمنا خودتان نیز میتوانید چنین مجموعه ای را ایجاد نمایید.
4)سخت­ افزارهای یدکی را نگه دارید: شاید شما فکر کنید کارت­های گرافیک قدیمی و هارد درایوهای 100 گیگابایتی ارزش نگه داشتن ندارند اما روزی که کامپیوتر شما خراب شود، از این که قطعات یدکی را نگه داشته ­اید خوشحال خواهید بود. اگر بتوانید موارد مهم­تر را حذف کنید، تشخیص مشکل بسیار ساده­ تر می­شود. شاید روزی یک کابل یدکی برق دقیقا وسیله­ ای باشد که شما نیاز دارید و به شما کمک می کند تا تا بفهمید که آیا نیاز به خرید یک منبع تغذیه دارید یا خیر.

نشنیدن صدای بوق post
همان­گونه که در مقدمه اشاره شد زمانی که شما دکمه power را فشار می ­دهید ممکن است که کامپیوتر به دلایل مختلفی روشن نشود. اگر سیستم شما روشن می ­شود اما هنوز بالا نیامده، عوامل مشخصی وجود دارد که ارزش بررسی کردن را دارند و آنها به زمانی­که خرابی رخ دهد بستگی دارد.
برای مثال اگر شما دکمه power را فشار دهید و سیستم روشن شود، متوجه می­شوید که منبع تغذیه، مادربرد و دکمه power به­ درستی کار می­ کنند. سپس شما باید صدای بیپ post و صفحه بالا آمده را بشنوید. اگر نشنیدید تنها با صدای فن­ها، صدای سخت­ افزارها و یک مشکل باقی خواهید ماند.
معمولا این وضعیت به­ دلیل خوب کار نکردن CPU ایجاد می­شود، بدون CPU مادربرد شما یک تکه مدار است. بوق­های خطای مادربرد (beep code) نشان ­دهنده ارتباط مشکل پیش آمده با قطعات اصلی سیستم هستند، اگر CPU کار کند شما آنها را می­ شنوید.
اگر دستگاه روشن نمی ­شود، آن را خاموش کنید و CPU را بررسی کنید که به­ درستی در جای خود نصب شده باشد. اگر کماکان دستگاه کار نکرد، امکان دارد که مشکل از CPU و یا ارتباط مادربرد با CPU باشد، تشخیص هیچ یک از این مشکلات راحت نیست. اشکالات واضح را بررسی کنید مانند آسیب مادربرد یا پردازنده. اگر هیچ یک از اینها را تشخیص ندادید باید به ­دنبال راهی برای حذف احتمالات باشید.
انتقال یک پردازنده از انتقال مادربرد آسان­تر است. بنابراین اگر شما سیستم یدک با سوکت سازگار با آن را دارید، CPU خود را به آن انتقال دهید و ببینید که آیا کار می­کند یا خیر. اگر سیستم یدکی ندارید، می­ توانید CPU جدید بخرید و امیدوار باشید که مادربرد خراب نشده باشد. البته این خرابی­ها بهانه ­ای می­ شود تا شما پردازنده و مادربرد خود را آپگرید کنید.
دقت کنید که شاید هنوز مشکل از منبع تغذیه باشد پس قبل از آنکه صدها پوند صرف خرید دستگاهی جدید کنید به این مساله توجه کنید. اگر منبع تغذیه به اندازه کافی برق را تامین نمی­کند، سیستم روشن می­ شود به­ علت اینکه برای مثال کارت گرافیک قدرتمند است حتی اگر ظرفیت الکتریکی کافی برای شروع فرایند مناسب راه ­اندازی نداشته باشد، فن­ها و قطعات کوچکتر نیز روشن می ­شوند اما CPU کار نمی ­کند. برای بررسی CPU قطعات پر مصرف را جدا کنید و یا اگر منبع تغذیه دیگری دارید از آن استفاده کنید. این یک اتفاق نادر است، بنابراین خیلی قطعات یدکی را داخل سیستم قرار ندهید مگر آن که قطعات دیگر را از بین برده ­اید.

بوق­های خطای مادربرد (Beep Codes)
اگر سیستم شما بعد از آن که فرایند راه ­اندازی شروع شد، متوقف شود زمان بیشتری دارید تا بفهمید مشکل از کجاست به این علت که به بوق­های خطای مادربرد دسترسی دارید.
 اگر مطمئن نیستید که چیزی شنیده ­اید، احتمالا خوش ­شانس هستید، در غیر این صورت باید حداقل با یک بوق خطای مادربرد آشنا باشد. صدای کوتاه بوق از اسپیکر کامپیوتر که در هر بار راه ­اندازی سیستم اتفاق می­افتد به شما می­گوید سیستم در شرایط خوبی قرار دارد. اگر خوش­شانس باشید، بوق دیگری نمی­ شنوید.
اگر بدشانس باشید، بوق ­های متوالی و متفاوت خواهید شنید. احتمال دارد که شما چهار بوق بلند، دو بوق کوتاه، دو بوق کوتاه دیگر و سپس دو بلند یا هر مدل دیگر بشنوید. باید راهنمای مادربرد را چک کنید، نحوه بوق­ها نشان می­ دهد که اشکال سیستم شما از کجاست. مدل­های خاص بوق به ایرادات RAM یا گرافیک و یا حتی تنظیمات Bios مربوط می­شوند. آنها می­توانند بسیار خاص باشند به این صورت که اگر شما می­دانید کدهای بوق به کجا مربوط می­شوند، حل مشکل آسان (نه لزوما کم ­ارزش) می­شود.
مساله مهمی که باید از آن آگاه باشیم این است که کدهای بوق بین تولیدکنندگان مختلف یکسان نیستند، حتی در نسخه­ های  مشابه مدل سخت­افزار، این کدها می­توانند متفاوت باشند. زمانی­که در جستجوی کدها هستید حتما اطمینان حاصل کنید که کدهای مورد بررسی مربوط به سیستم درست می­باشند، در غیر این صورت شما برای حل مشکل غلط تلاش خواهید کرد.
زمانی که مشکل بررسی شد، سیستم شما آزادانه شروع به فرایند راه ­اندازی می ­کند و سپس به جای بعدی که امکان دارد مشکل از آنجا باشد می­رسیم.

مشکل در راه­ اندازی سیستم
برای فرایند راه ­اندازی، سیستم در هارد دیسک اصلی به دنبال بخش (sector) راه­ اندازی (گاهی اوقات رکورد راه ­اندازی نیز نامیده می­ شود) می­ گردد. این بخش به سیستم، اطلاعاتی راجع به چگونگی ادامه فرایند می­ دهد. به­ طورکلی، خطای راه­ اندازی دیسک زمانی رخ می­دهد که بخش راه ­اندازی پیدا نشود. پس گام بعدی تعیین چرایی این اتفاق است. با فرض این که شما درایوی نصب شده دارید، عوامل متعددی می­ توانند باعث خطای راه ­اندازی دیسک شوند.
شایع­ترین عامل (و البته ویرانگرترین)، مشکل فیزیکی در دیسک می­ باشد. در این شرایط کار کمی از دست شما بر­می­ آید به جز عوض کردن دیسک و فرستادن آن برای بازیابی اطلاعات، البته اگر بک­آپ­ های گرفته شده به ­روز نباشد. تشخیص مشکلات فیزیکی روی هارددرایوها مثل احتمال شکستگی دیسک نسبتا آسان می­باشد. اما اگر در مورد شکستگی مطمئن نیستید (یا درایو SSD دارید) قبل از این که دیسک را به زباله بیاندازید، آن را در سیستمی دیگر امتحان کنید شاید خوش ­شانس باشید و آن نشکسته باشد.
اگر هارددرایو نشانه مشخصی از آسیب دیدن را نشان ندهد پس امکان دارد که مشکل از سیستم شما باشد یعنی در واقع دستگاهی نامناسب است که راه ­اندازی می­شود. بیشتر سیستم­ها، سخت ­افزارهای درایو USB و سی­ دی­ های راه ­اندازی یا هارددرایوهای راه ­اندازی را برای بررسی انتخاب می­ کنند. بنابراین در خطاهای جدی می­توانید از دیسک بازیابی استفاده کنید. شما می­بینید که سیستم ادعا می­کند که سخت ­افزار راه ­اندازی در دستگاه دچار اختلال شده و غیرقابل استفاده است، به این ترتیب باید قبل از ری ­استارت سیستم، فلش درایو USB را از آن خارج کنید.

اگر کامپیوتر شما از هارددرایو صحیح سیستم را راه ­اندازی می کند، پس علت دیگر خطا می­تواند اختلال در بخش راه ­اندازی باشد. در این موقعیت تنها بخش کوچکی از اطلاعات (شاید اطلاعاتی خاص) امکان آسیب دیدن دارد و در اکثریت مواقع بقیه اطلاعات درایو پاک نخواهد شد ولی اگر شما نتوانید سیستم عامل را راه­ اندازی کنید، به آن اطلاعات نیز نمی توانید دست پیدا کنید.
سریع­ترین راه برای اصلاح بخش راه ­اندازی، برنامه Windows Recovery Console می­باشد. سیستم را با CD ویندوز یا دیسک نجات (rescue disk) راه ­اندازی کنید. وارد Recovery Console شوید و سپس فرمان­های لازم برای ویندوز خود را وارد کنید، احتمالا این فرمان­ها شامل fixboot یا fixmbr خواهد بود، ببینید که کدام فرمان با فرایند نصب شما سازگار می ­باشد و همان را انتخاب کنید. در صورت موفقیت، این فرمان­ها، یک بخش جدید راه­ اندازی برای پارتیشن کنونی سیستم می ­نویسند (که در ویندوز شما به درایو C شناخته شده است) سپس شما باید دیسک راه ­اندازی ویندوز را از سیستم خارج کنید و از فرمان exit برای ری­ استارت کردن سیستم استفاده کنید و سپس ویندوز به­ صورت عادی ری­ استارت می­شود.
مراقب باشید که اگر بیشتر از یک سیستم عامل نصب ­شده دارید، فرمان­های fixboot و fixmbr احتمالا آن سیستم ­عامل­ ها را از دسترس خارج می­کند. اما اگر فردی هستید که دو سیستم عامل را با هم اجرا می­کنید احتمالا از این مساله اطلاع دارید. برای بیشتر کاربران این محدودیت نگرانی به­ همراه نخواهد داشت.
گر این تلاش­ها با شکست مواجه شود، اطلاعات روی دیسک پاک می­شود و از بین می­رود اما حتی  این اتفاق هم آخرین راه نیست. یک برنامه بازیابی می­ تواند برخی از اطلاعات یا همه آنها که ذخیره شده ­اند را بازیابی کند. البته از آنجا که فرایند بازیابی طولانی است و نیاز به استفاده از نرم­ افزار دیگری دارد، بهتر است این فرایند در محیط ویندوز انجام شود. سعی کنید تا سیستم عامل خود را با CD یا فلش ­درایو راه ­اندازی کنید و سپس بدون نوشتن اطلاعات به دیسک دست خواهید یافت. وقتی که فایل­های خود را بازیابی کردید، احتمالا باید ویندوز را دوباره نصب کنید اما حداقل سیستم شما مجددا کار می­کند.

در نهایت باید بگوییم که تعمیر یک سیستم خراب، تجربه ارزشمندی است که به شما درباره اتفاقاتی که پشت صفحه نمایش در حال بارگیری و پیغام­های ظاهر شده می ­افتد، مطالب مفیدی می­ آموزد. به همه چیز آرام نگاه کنید و در نظر داشته باشید که هیچ خطایی به نام خطای غیرقابل جبران وجود ندارد. تنها یک هارددرایو شکسته می­ تواند تمام اطلاعات شما را نابود کند که این اتفاقی نسبتا نادر می ­باشد. هر اتفاق دیگر تنها یک مانع برای غلبه بر مشکل تلقی می ­شود و هر قدر که شما به پیغام­های خطایی که می ­بینید توجه کنید و به روش منطقی خود ادامه دهید، امکان بیشتری برای نجات کامپیوتر خود از موقعیت خطرناک دارید. زمانی که شما دستورالعمل­ های گفته شده را انجام دهید، هر وقت که دکمه power را فشار دهید و سیستم به ­صورت عادی راه ­اندازی شود، حس خوشحالی بیشتری خواهید داشت.

چاپ این مطلب

  کارمندان چقدر مراقب امنیت سیستم‌های خود هستند؟
ارسال کننده: saberi - ۹۵/۶/۵، ۱۱:۲۲ عصر - انجمن: هک و امنیت - بدون پاسخ

تحقیقات نشان می‌دهد 61 درصد کاربران نوت بوک‌های اداری روی سیستم‌های خود اطلاعات حساسی را ذخیره کرده‌اند.

نظرسنجی وب سایت کاریابی CareerBuilder از 3892 کاربر اداری تمام وقت آمریکایی حاکی از آن است که فقط 26 درصد از کاربران شرکت کننده در این نظرسنجی با نوت بوک به انجام کار حرفه‌ای و کسب درآمد می‌پردازند؛ این درحالیست که تعداد قابل توجهی از این کاربران با به اشتراک گذاری رمز عبور سیستم خود و یا کلیک روی لینک‌های ناشناس، اطلاعات حساس و ضروری خود را در معرض خطر قرار می‌دهند.
جمعیت قابل توجهی از کاربران اداری علاوه بر ذخیره سازی اطلاعات و اسناد کاری مهم شرکتی، داده‌های حساس دیگری را نیز روی سیستم‌های خود ذخیره می‌کنند، به طوری که:
  • 48 درصد اطلاعات شرکت‌ها و سازمان‌ها
  • 27 درصد اطلاعات مشتریان
  • 18 درصد اطلاعات مالی شخصی
  • 18 درصد سایر اطلاعات شخصی را روی نوت بوک‌های کاری خود ذخیره می کنند.
 
این تحقیقات همچنین حاکی از آن است که کاربران اداری به اندازه کافی ایمنی داده‌های حساس و ضروری را فراهم نمی کنند، به طوریکه:
  • 57 درصد از کارکنان ابزاری برای ایجاد امنیت روی نوت بوک ندارند
  • 52 درصد هنگامی که میز کار را ترک می‌کنند، سیستم خود را قفل گذاری نمی‌کنند
  • 25 درصد نیز نوت بوک خود را در طول شب و خارج از وقت اداری بدون امنیت لازم رها می‌کنند.
 
نیمی از کاربران اداری شرکت کننده در این نظرسنجی اعلام کردند که رمز عبور ورود به نوت‌بوک خود را به حافظه می‌سپرند و 12 درصد از کاربران رمز عبور خود را جایی در دفتر کار، روی نوت بوک، روی بدنه کامپیوتر و یا داخل کیف پول‌شان یادداشت می‌کنند. این درحالی‌ است که بقیه کاربران اداری به راحتی رمز عبور سیستم خود را با همکاران شان در میان می‌گذارند. بر اساس یافته‌های این تحقیق همچنین:
  • 27 درصد از کاربران اداری اعلام کردند که یکی از همکاران شان رمز عبور خود را با آنها به اشتراک گذاشته است
  • 15 درصد اذعان کردند که رمز عبور خود را با همکاران‌شان در میان گذاشته‌اند.
 
بر اساس این آمار، افراد بالای 55 سال بیش از دیگر کارکنان رمز عبور خود را با بقیه به اشتراک می گذارند، درحالیکه کاربران اداری 18 تا 24 ساله محتاط‌ترین گروه سنی محسوب می‌شوند. گفتنی است 18 درصد از کاربران اداری نیز از طریق گوشی‌های هوشمند وارد ایمیل‌های شرکتی خود می‌شوند که در این میان 5 درصد از افراد گوشی‌های خود را گم گرده‌اند و یا گوشی‌شان به سرقت رفته است.

برای تامین امنیت سیستم‌های کامپیوتری به توصیه‌های زیر عمل کنید:

از رمزهای عبور پیچیده استفاده کنید
از رمزهای عبور گوناگونی برای سیستم‌های خانگی و کاری خود استفاده کنید و هرگز آن را با دیگران در میان نگذارید. در انتخاب رمز عبور خود ترکیبی از حروف، اعداد و کاراکترهای دیگر را بکار بگیرید و اطمینان حاصل کنید که دستگاه‌های موبایلی شما نیز از رمز عبور برخوردار است.
 
هرگز روی لینک‌های ناشناس کلیک نکنید
لینک‌هایی را که مقصد آن را نمی‌شناسید و ممکن است به کامپیوتر شما آسیب برساند باز نکنید. همچنین فایل‌های ضمیمه ایمیل‌هایی را که فرستنده آن مشکوک یا ناشناس است هرگز دانلود نکنید.
 
هرگز نوت بوک‌تان را به حال خود رها نکنید
کمی هزینه کنید و یک قفل مخصوص نوت بوک تهیه کنید تا دستگاه خود را داخل اتومبیل یا روی میز کار بگذارید و با خیال راحت آن را ترک کنید.
 
به روز باشید
همواره نرم افزار ضد ویروس خود را به روز نگه دارید تا ایمن بمانید.
 
اطلاعات شخصی را از اطلاعات کاری جدا کنید
بهتر است اطلاعات مالی حساس مانند شماره حساب یا شماره و رمز عبور کارت اعتباری را روی کامپیوتر شخصی ذخیره کنید تا با سیستم اداری خود فقط به کار بپردازید.

چاپ این مطلب

  درآمد شبکه‌های اجتماعی از چیست؟
ارسال کننده: saberi - ۹۵/۶/۵، ۱۰:۵۱ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

محل کسب درآمد شبکه‌های اجتماعی چيست؟
بسياری از مخاطبین عنوان می‌نمايند که خدمات اين شبکه‌ها رايگان است و با توجه به اين واقعيت، منبع درآمد آنان کدام است و چگونه است که هزينه‌های خود را پوشش داده و برخی، سودهای چشمگيری نيز در صورت‌های مالی منتشر شده، گزارش می‌نمايند.
در ابتدا عرض می‌کنم که اين موضوع صرفا بحث شبکه‌های اجتماعی نظير Facebook، LinkedIn، Twitter، Google Plus و موارد مشابه نيست و قابل تعميم به ارائه دهندگان خدمات پست‌الکترونيکی نظير Yahoo و Gmail و همچنين امکانات ارتباطی و مخابراتی نظير Viber، WhatsApp، Line و موارد مشابه نيز هست.

منبع درآمد اين شرکت‌ها را می‌توان به چند دسته تقسيم نمود که در 5 مورد ذيل، به اختصار، توضيح داده‌ام:

بسياری از شرکت‌های ارائه دهنده اين خدمات، دارای تبليغات آنلاين هستند که درآمد مناسبی را برای آنان به ارمغان می‌آورد. اين تبليغات، بسيار هوشمندانه عرضه می‌شوند و بر اساس منطقه جغرافيايی کاربر مدنظر که از روی IP وی قابل شناسايی است، به صورت هدفمند، ارائه می‌گردند.
 
بسياری از خدمات اين شرکت‌‌ها قابل Upgrade و ارائه با امکانات بيشتر است. مثلا شما می‌توانيد سرويس پست‌الکترونيکی خود را با امکانات بسيار بيشتری نسبت به امکانات پايه، در اختيار داشته باشيد که طبيعتا مستلزم پرداخت مبالغی است. گرچه اين مبالغ به نظر ناچيز می‌رسند، اما در نظر داشته باشيد که برخی از ارائه دهندگان سرويس‌های پست الکترونيکی، صدها ميليون مشترک دارند و اگر درصدی از اين مشترکين، اين مبالغ ناچيز را پرداخت نمايند، در نهايت، مبلغ چشمگيری خواهد بود.
شبکه‌های اجتماعی نيز از اين قاعده مستثنی نيستند، LinkedIn نمونه مناسبی برای ذکر است. خدمات پايه اين شبکه محدود است و درصورت نياز به خدمات بيشتر، بهای آن از کاربر، مطالبه می‌شود. منظور از خدمات بيشتر، خدمات حرفه‌ای‌تر با کارايی و اثربخشی بهتر و بيشتر است.
در زمينه Viber و موارد مشابه نيز عرض می‌شود که اين سرويس‌ها، دارای موارد گوناگونی هستند که نيازمند پرداخت وجه است، همانند تماس با خارج از شبکه، مانند تماس با افرادی که در اين شبکه عضو نيستند. در اين زمينه، بحث مهندسی فروش و قيمت‌گذاری خدمات ارائه شده نيز مقوله‌ای بسيار پيچيده، دقيق و مطالعه‌ شده است، به گونه‌ای که همواره سعی می‌شود، قيمت‌گذاری به گونه‌ای باشد که کمتر از قيمت تماس عادی مخابراتی در نظر گرفته شود تا به لحاظ اقتصادی، مقرون به صرفه‌ باشد و کاربران ترغيب به استفاده از اين سرويس‌ها شوند. در ضمن، برخی خدمات جانبی اين سيستم‌ها نيز به صورت پولی است، مانند برخی از شکل‌های نمادين ابراز احساسات و عواطف يا نمادهای اعياد، جشن‌ها و مراسم که به Sticker شهرت دارند. در اين زمينه نيز، وايبر نمونه مثال‌زدنی است.
در ضمن، برخی خدمات نيز دوره آزمايشی يا Trial داشته و پس از سپری‌شدن مدت زمان مشخصی، از کاربر، مبالغی برای ادامه ارائه خدمات، دريافت می‌شود.
 
بسياری از شبکه‌های اجتماعی نظير Facebook يا Google+ دارای امکانات ويژه‌ای برای شرکت‌ها، سازمان‌ها، افراد حقوقی و همچنين افرادی نظير هنرمندان هستند که اين موارد نيز اکثرا رايگان است، اما طی مرور زمان و با استفاده از اين امکانات، احساس می‌کنيد که نيازمند تبليغات گسترده هستيد و اين زمانی است که به اين شبکه‌ها وابسته شده‌ايد و ارتباطات فراوانی توسط آنها به وجود آورده‌ايد، پس چاره‌ای جز پرداخت مبالغی برای انجام تبليغات مدنظر خود در شبکه مورد نظر، نخواهيد داشت. تبليغات در اين شبکه‌ها تنوع فراوان با امکانات گوناگون و مبالغ متغير دارد، به عنوان مثال می‌توان به مواردی از قبيل Promote Page، Promote Website و Boost Post اشاره نمود.
مثال ديگر در اين زمينه، موتورهای جستجو، از جمله گوگل هستند. همه می‌دانيم که حتی جستجوی پيشرفته، رايگان است اما شما به عنوان مدير يک شرکت، برای آنکه در صورت جستجوی موارد قابل عرضه شرکت متبوع خود توسط کاربران، اعم از کالاها يا خدمات، نام شرکت يا برند شما در بالای فهرست قرار بگيرد، نيازمند پرداخت مبالغی برای نمايش تبليغ مد نظر خود خواهيد بود. البته در اين موارد، موتور جستجو به وضوح به کاربر اعلام می‌دارد که يک يا چند مورد اول، تبليغ هستند تا با ساير نتايج، اشتباه گرفته نشوند، اما در هر حال، ظاهر شدن نام شرکت يا برند شما، حتی با عنوان تبليغ، در بالای فهرست جستجو، می‌تواند درآمد شرکت شما را بالا ببرد. بنابراين، احتمالا با ميل و رغبت، مبلغ مورد نظر را به موتور جستجو، تقديم خواهيد نمود.
 
بحث داده‌کاوی يا Data Mining از بحث‌های جدی و درآمدزای موتورهای جستجو، سايت‌ها، خدمات و شبکه‌های فوق است. به عنوان مثال، برای شرکت‌های تجاری بسيار ارزشمند است که بدانند به عنوان مثال، مردم يک کشور يا يک ناحيه خاص از چه نوع محصولات، کالاها يا خدماتی، بيشتر استفاده می‌کنند، در امور فنی مهندسی چه نيازهايی دارند، چه نوع روزنامه‌ها و نشرياتی را ترجيح می‌دهند، به لحاظ اجتماعی و سياسی چه ويژگی‌ها و به لحاظ فرهنگی و اقتصادی چه نيازهايی دارند، در امور ورزشی دارای چه علايقی بوده يا حتی مثلا از چه ذائقه غذايی برخوردار هستند، از چه تفريحاتی لذت می‌برند، اوقات فراغت خود را چگونه سپری می‌کنند، مقصد بيشتر مسافرت‌های آنان به چه نواحی يا کشورهايی است، چه نوع کتاب‌هايي را بيشتر مطالعه می‌کنند، چه فيلم‌هايی را بيشتر می‌پسندند يا به چه نوع موسيقی علاقمندند و چه کنسرت‌هايی را ترجيح می‌دهند. به فهرست ذکر شده می‌توان صد‌ها و شايد هزاران مورد ديگر را نيز افزود.
مطالعه نحوه رفتار آنلاين کاربران بحثی بسيار گسترده، مهم و پيچيده است. البته طبيعی است که شبکه‌ها و سايت‌های فوق، اطلاعات شخصی شما را در ملاء عام قرار نمی‌دهند، اما در هر حال، رفتار شما را در دنيای اينترنت تحت نظارت دارند و در صورت نياز، از آنها استفاده می‌کنند. مواردی که در Privacy Policy خود به صراحت ذکر نموده‌اند، اما اکثر کاربران بدون حتی مطالعه يک سطر، آن را پذيرفته‌اند.
در ضمن، اين را نيز مدنظر داشته باشيد که سياست‌های حفظ حريم خصوصی افراد در هر شبکه يا سايت، امری ثابت و تغيير ناپذير نيست، بلکه اين سياست‌ها نيز در طی مرور زمان تغيير می‌کند. اين تغييرات همواره قبل از اعمال، به اطلاع کاربران سايت يا شبکه مربوطه می‌رسد، اما معمولا، کمتر کاربری آن را مطالعه می‌نمايد. در اطلاع‌رسانی‌های مربوطه، معمولا تاريخ اعمال سياست‌های جديد درج می‌شود و ادامه استفاده کاربران از سرويس‌های مربوطه، بعد از تاريخ ذکر شده، به منزله پذيرش سياست‌های جديد حفظ حريم خصوصی توسط ارائه دهنده سرويس‌های مدنظر است.
 
بسياری از شرکت‌های فعال در حوزه‌های مطرح شده، همانگونه که در ادامه مطلب، ذکر خواهد شد، فعاليت‌های متنوع و گسترده‌ ديگری نيز دارند. به عبارت ديگر، تنها منبع درآمد آنان، صرفا موارد ذکر شده نمی‌باشد. برای شرکت‌هايی که فعاليت‌های درآمدزای متنوعی دارند، انجام فعاليت‌هايی که به ظاهر، درآمد مطلوبی ندارند، با سهولت فراوانی امکان‌پذير است. فعاليت‌هايی که می‌تواند موجب بالا رفتن درآمد ساير زمينه‌ها، شود. در اين زمينه Google Analytics مثال خوبی است. اين ابزار گرچه به شما اجازه مانيتور و رصد دقيق وب‌سايت خود را به صورت رايگان می‌دهد، اما دير يا زود برای برطرف نمودن برخی ضعف‌های موجود در پاره‌ای از جنبه‌های مربوط به وب‌سايت، کيفيت يا قيمت محصولات، نحوه ارائه محصولات، خدمات پس از فروش و يا صرفا به دليل بالا بردن آمار بازديد، احتمالا به فکر تبليغات آنلاين در Search Engine خواهيد افتاد.
 
ميزان درآمد اين شرکت‌ها در چه حدی است؟
ميزان درآمد شرکت Facebook در سال 2013 حدود هشت ميليارد دلار بوده است. جالب است که بدانيد Instagram و WhatsApp نيز متعلق به همين شرکت است. اين شرکت که در سال 2004 بنيانگذاری شده و مقر اصلی آن در ايالت کاليفرنيا در ايالات متحده است، حدود هشت هزار و پانصد کارمند دارد و مالک شرکت Oculus VR نيز هست.
درآمد شرکت Twitter در سال 2013 بيش از ششصد و پنجاه ميليون دلار بوده است. اين شرکت که در سال 2006 بنيانگذاری شده و مقر اصلی آن در ايالت کاليفرنيا است، بيش از سه هزار کارمند دارد.
شرکت LinkedIn در سال 2013 درآمدی بالغ بر يک و نيم ميليارد دلار داشته است. اين شرکت که در سال 2003 بنيانگذاری شده است و مقر اصلی آن در ايالت کاليفرنيا است، حدود پنج هزار و پانصد کارمند دارد.
شرکت Google دارای درآمدی نزديک به شصت ميليارد دلار در سال 2013 بوده است. اين شرکت که در سال 1998 بنيانگذاری شده و مقر اصلی آن در ايالت کاليفرنيا است، بيش از پنجاه و پنج هزار کارمند دارد. سيستم عامل Android، مرورگر اينترنت Google Chrome، پست الکترونيکی Gmail، سايت YouTube و ابزار Picasa متعلق به اين شرکت است.
شرکت Yahoo در سال 2013 درآمدی بيش از چهار و نيم ميليارد دلار داشته است. اين شرکت که نسبتا قديمی‌تر است و در سال 1994 بنيانگذاری شده و مقر اصلی آن در ايالت کاليفرنيا است، بيش از دوازده هزار کارمند دارد و مالک Flickr و Tumblr نيز هست.
شرکت Line که شرکتی ژاپنی است، مالک نرم‌افزار و سيستم ارتباطی‌ـ‌ مخابراتی Line است. اين شرکت در سال 2000 بنيانگذاری شده است و در زمينه نرم‌افزار‌های موبايل و خدمات اينترنت فعاليت دارد و درآمد آن در سال 2013 به حدود صد ميليون دلار رسيده است. اين شرکت که مقر اصلی آن در توکيو است، بيش از پانصد نفر کارمند دارد.
شرکت Rakuten که شرکتی ژاپنی است، مالک نرم‌افزار و سيستم ارتباطی‌ـ مخابراتی Viber است. عمده فعاليت اين شرکت در زمينه تجارت و بانکداری الکترونيکی است و در سال 1997 بنيانگذاری شده و درآمد آن در سال 2013 به بيش از پنج ميليارد دلار رسيده است. اين شرکت که مقر اصلی آن در توکيو است، بيش از يازده هزار کارمند دارد.

چاپ این مطلب

  مراقبت و پرورش یک تیم توزیع شده
ارسال کننده: mesterweb - ۹۵/۶/۵، ۰۷:۵۵ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

شما چگونه می­توانید هنگامی که همکارانتان در کشور مجاور شما در حال فعالیت هستند نه در میز مجاورتان مطمئن شوید یک فرهنگ کاری سالم وجود دارد؟ آموزشی که در این مقاله از تجربیات nGen Works ارائه می ­شود می ­تواند سودمند باشد.

یکی از داغترین موضوعات در حوزه صنعت، کارکنان دور کار و گروه های توزیع شده است. برخی حس می­ کنند این گروهها روشی است که باید در آینده به آن تکیه کرد در حالی که عده­ای دیگر فکر می­کنند آنها مرگ کفایت و خلاقیت را بدنبال دارند. اغلب این بحثها نکته اصلی را در نظر نمی ­گیرند. ساختار هر دو گروه توزیع شده و مستقر در محیط کار را افراد تشکیل می­ دهند. مسئله این نیست که آیا شما نزدیک و در کنار یکدیگر نشسته­ اید موضوع این است که آیا شما با هم در ارتباط هستید؟ اگر پاسخ منفی است پس مهم نیست کجا لپ تاپتان را راه اندازی کنید.

اعضای گروه
برخی از افراد برای فعالیت از راه دور بهتر از سایرین آماده می ­شوند فقط به این دلیل که بعضی ها در محیط های آرام و ساکت بهتر از محیط های پر سر و صدا و شلوغ کار می ­کنند. غالبا افرادی که مترجمان آزاد موفقی هستند(یا کسانی که کار شخصی دارند) کاندیداهای خوبی برای این مورد هستند. در شرکت nGen Works ویژگی­ هایی وجود دارد که مهمترین آنها را در زمینه کارکنان مستعد در زیر می­ آوریم:

تنبل نبودن: اگر شما تنبل و تن پرور هستید مهم نیست چقدر استعداد دارید زیرا شما تنبلید. حضور یک فرد تنبل تیم را از خط خارج می­کند.

اجتماعی: این دسته از افراد حتی اگر در حال دور کاری باشند مثل اینست که واقعا در ارتباط فیزیکی هستند. ویدئوچت ها و پاتوقها در این حالت متداول هستند.

مشارکت: کارکنان دور کار باید تمایل داشته باشند که چالشها را با یکدیگر برطرف کنند. نیاز آنها به تشریک مساعی بسیار بالاست.

نتیجه محور: آنها می­خواهند از تاثیری که بر پروژه­های تیم و شرکت دارند مطلع باشند.

دستیار: بهترین کارکنان دور کار اهدافی را برای خودشان و تیمشان در نظر می­ گیرند.

نیازمند به بازخورد: آنها مشتاقند اطلاعاتی را در خصوص نحوه کارشان به شکل فردی یا به عنوان بخشی از گروه بدانند. آنها همچنین دوست دارند کمک و شراکت سایرین را مدنظر قرار دهند.

استقلال: یک اشتیاق قوی برای متکی به خود بودن و داشتن اظهار نظر و عقیده در مورد نحوه صورت گرفتن کارها دارند. همین مسئله باعث می­ شود که کارمند صبح که از خواب بیدار می­شود در همان اوایل صبح آنلاین شود.

پر انرژی: یک هم تیمی فوق العاده است که روشهایی را برای انرژی بخشیدن به دیگران پیدا می­کند. انرژی مثل حفظ انگیزه برای انجام کارهای بزرگ بسیار حیاتی است.

شوخ طبعی: اهمیت داشتن حس شوخ طبیعی ممکن است ساده لوحانه به نظر برسد. این حس می­تواند کمک کند تا یک تلاش بی نتیجه به مسیر درست خود باز گردد. تیمهای دور کار در زمینه لطیفه­ ها و جوکهای که داخل گروه مطرح می­شود موفق هستند و الگوهای رفتاری دارند که هیچ کس دیگری نخواهد داشت. اعضای جدی­تر تیمها ممکن است این مورد را اتلاف وقت تلقی کنند. در حالیکه در واقعیت شوخ طبیعی چسبی است که همه چیز را کنار هم حفظ می­کند.

مهارت خوب نوشتن: در یک تیم توزیعی میزان عظیمی از ارتباطات نوشتاری وجود دارد بخصوص وقتی که تمام تفاوتهای منطقه زمانی را تخمین زده باشید. توانایی فهماندن هدف و نقطه نظرتان به صورت واضح و بطور خلاصه یک مزیت مهم است.

اطمینان: وقتی که همکارانتان را نمی ­بینید اینکه اجازه دهید شک و تردید وارد تصمیم گیری­های شما شود بسیار آسان است. ارتباطات و بازخورد در حال پیشرفت می ­تواند به حفظ حس اعتماد بنفس شما کمک کند. اما در آن ساعت هایی که با خودتان تنها هستید اینکه بتوانید این مسئله را کنترل کنید بسیار مهم و حیاتی است. کارکنان بزرگ اساس تشکیل یک تیم توزیعی بزرگ هستند، اما آنها به خودی خود کافی نیستند. در اینجا 10 مورد از مواردی را که برای کمک به رشد و پیشرفت آنها نیاز است، ارائه می­شود.

پشتیبانی: یک کارمند دور کار لازم است بداند که فردی وجود دارد از آنها می­ خواهد در کارشان موفق باشند. برخی از افرادی که اگر آنها احساس ضرر و زیان می­ کنند می­ توانند آنها را راهنمایی کنند. هر فرد در یک گروه توزیعی نیاز به یک مربی دارد. در عوض هر شخص در یک گروه توزیع شده لازم است یک مربی باشد. این جریان در حال پیشروی از مسئولیتهای فردی، تمرکز تیم را بر روی کمک به فرد دیگر حفظ می­ کند.

ارتباطات: یکی از بزرگترین خطرات برای یک تیم توزیعی سکوت است. برای عضو تیم خلاص شدن از این مخمصه اگر هیچ کس در حال گفتگو نباشد بسیار ساده است. در زمان یکسان یک وقفه، کارایی را از بین می ­برد. ارتباطات هفتگی برنامه ریزی شده روابط یک تیم را حفظ می­ کند. صحبت درباره شرکت، روند کارهای آن و تجارت جدید ، جشنهای تولد، جشنهای کاری سالانه و سایر رویدادهای مثبت و خوب نمونه ­ای از این موارد هستند. شاید شما نتوانید تقسیم کیک بین اعضا را به درستی انجام دهید اما می ­توانید سرود تولدت مبارک را در مراسم بخوانید.

تعریف حدود: لازم است تیم بداند که چه انتظاری از آنها وجود دارد حتی چه زمانی آنها به صورت خودگردان کار می­ کنند. بنویسید موارد چگونه باید صورت گیرد و همیشه یک کانال برای بحث فراهم آورید. روند کاری سه ماهه­ تان را مجددا مرور کنید و بعد از تغییرات عمده مطمئن شوید که هنوز این تعاریف مفهوم خود را در بر دارند.

برنامه ریزی جلسات ملاقات شخصی: تیمهای مستقر می­توانند با بحث پیرامون مشکلات که در محل کار رخ می ­دهد ساعات خوشی داشته باشند اما کارکنان دور کار این شانس را ندارند. به همین دلیل باید زمانهایی برای ارتباطهای رو در رو در نظر گرفته شود. اهمیت حضور داشتن در محل اغراق آمیز نیست. تفاوتهای عظیمی بین دریافت یک ایمیل از فردی که شما هر گز آن را ندیده­ اید و کسی که رو در رو با صحبت کرده و به او لبخند می ­زنید، وجود دارد.

حضور چند مکانی: فکر نکنید یک شرکت توزیعی فاقد یک مکان واقعی است. به این شرکتها اینطور نگاه کنید که دارای مکانهای زیادی هستند. با امکان ایجاد یا پشتیبانی از رویدادها برای کارکنان دور کار، چند مکانی بودنتان را جشن بگیرید. یک اعتبار مالی برای این کار به منظور توانمند ساختن آنها  در رشد و ارتقاء جمعی­شان فراهم آورید. به منظور کمک به ایجاد حس در ارتباط بودن بین اعضاء تیم، این مسئله می ­تواند یک حضور بزرگتر و وسیعتر را برای شرکتتان به ارمغان آورد.

استقلال، مدیریت و هدف: بوک درایو دنیل پینک(danpink.com/books/drive) استقلال، مدیریت و هدف که کلیدهایی برای داشتن رضایت و کارآمدی کارکنان است را به ما آموزش می­ دهد. هر یک از اعضاء تیم باید مقداری کنترل و نظارت بر روی فعالیت روزانه و حرفه­ای خود داشته باشند. یک راه برای انجام این کار این است که اجازه دهیم تیم در انتخاب افرادی که می ­خواهد با آنها کار کنند و پروژه­ هایی که متعهد می ­شود، آزاد باشد. در نهایت انجام کاری که برای شما اهمیت دارد هر چیز دیگری را تحت الشعاع قرار می­دهد.

شفافیت: اگر یک تیم قصد دارد که استقلال داشته باشد لزوم آن در اختیار داشتن تمام اطلاعات مرتبط است. در غیر این صورت اعضاء تیم نمی­توانند تصمیمات خوبی بگیرند. چه مقدار پول در بانک وجود دارد، آیا خط سیر تجارت جدید تکمیل شده است؟ یا مدیران فریب کاری می ­کنند؟ آیا مشتریات راضی هستند؟ هم تیمی­های من چه احساسی درباره کاری که من انجام می­دهم دارند؟ آنها چه احساسی در مورد من دارند؟ مواضع روشن و شفاف داشته باشید و تمام مسائل را با دیگران سهیم شوید.

پاسخگویی محیطی: ما هنگامی که در جمع هستیم با زمانی که به تنهایی فعالیت می­کنیم متفاوت عمل می­ کنیم. وقتی اشتباهی رخ می­ دهد به طور عمومی در مورد آن صحبت کنید. تمام ارتباطات را به صورت عمومی حفظ کنید حتی اگر برای افرادی مشکل باشد. با به اشتراک گذاشتن نتیجه کار، همه افراد قوی­تر شده و متوجه می­ شوند که چه انتظاری از آنها وجود دارد. تمام برنامه­ های شرکت را طرح ریزی کنید و تعهدات و انجام وظایف را برای مرور در دسترس قرار دهید. تمام جلسات را اطلاع رسانی کرده و شرایطی فراهم نمایید تا تمام مدعوین ترغیب شوند به مطالبی که در این جلسات مطرح می­ شود توجه کنند. فرهنگ شفافیت ایجاد اعتماد می­ کند.

اعتماد: بدون داشتن اعتماد شما یک تیم نیستید. شما گروهی متشکل از افراد بصورت جداگانه هستید. اعتماد زمانی اتفاق می­ افتد که ما بدانیم سایر افراد کارشان را انجام می ­دهند و ما می­توانیم بر روی کار خودمان تمرکز کنیم. فقدان اعتماد به این معنی است که افراد بطور پیوسته تعهد خود را رها می­ کنند تا کار فرد دیگری را چک کنند. این روند انرژی یک گروه را از بین می ­برد.

فرهنگ سازی مناسب: فرهنگ سازی دشوارترین موردی است که هر شرکتی باید آن را پیاده کند. شما نمی­ توانید با اعمال زور فرهنگ ایجاد کنید. فرهنگ از افراد شروع می­شود و فرصتهایی که آنها برای ارتباط، به اشتراک گذاری و خلق تجربه با یکدیگر در اختیار دارند. یک تیم توزیعی بزرگ افرادی دارد که در جستجوی آن بارقه­ هایی هستند که در یک رشته پیام  نشان داده می شود و آنها را به فرصتهایی برای افراد به منظور تضمین و تعهد پرورش می­ دهند.

حالا تصمیم گیری با شماست
برای کمک به فوق العاده بودن تیمتان هیچ فرمول جادویی وجود ندارد. آنچه شما می­ توانید انجام دهید التزام به خوش آمدگویی به کسانی است که وارد عرصه می ­شوند. این نیت را داشته باشید که به هر فرد حق اظهار نظر بدهید. برای آنها این امکان را ایجاد کنید که با روشهایی که حتی به مجموعه مهارتهای اصلی آنها ارتباطی ندارد به تیم کمک کنند. وقتی متوجه شدید که می خواهید تغییر ایجاد کنید، زمان آن رسیده که وارد حیطه یک دفتر کار مجازی شوید.

چاپ این مطلب

  اگر نام کاربری شما در توئیتر مشابه اسم یک برند باشد چه می شود؟
ارسال کننده: saman - ۹۵/۶/۵، ۰۴:۵۱ عصر - انجمن: توییتر - بدون پاسخ

هر سال همزمان با سال نوی میلادی، جان لوئیس سیلی از توئیت‌های جدید را در مورد جدیدترین تبلیغات فروشگاهی با همین نام دریافت می‌کند. اما مشکل اینجاست که جان لوئیس فروشگاهی ندارد و شخصی است که در ویرجینیا زندگی می‌کند و کامپیوتر درس می‌دهد.

اکانت اصلی توئیتری که برای فروشگاه مذکور باز شده @johnlewisretail نام دارد که حتما تایید می‌کنید از @johnlewis ناشناخته‌تر است اما حقیقت اینجاست که فردی به نام جان لوئیس زودتر از این فروشگاه در توئیتر اکانت باز کرده و چون این هم نام واقعی‌اش است حق با اوست که اول اکانتی با این نام کاربری داشته باشد.
به همین خاطر او هر روز نامه‌های گلایه آمیز زیادی را از مردمی دریافت می‌کند که در مورد کیفیت بد خدمات کافه جان لوئیس شکایت دارند. کار او در تمام روزهای سال همین است. لوئیس یاد گرفته که چطور به این توئیت‌ها پاسخ بدهد و معمولا ابتدا با شوخی و مزاح به آنها پاسخ می‌دهد و سپس پیش از آنکه مشتری‌های عصبانی به سراغ مغازه بروند آنها را ملتفت می‌کند که اشتباه کرده‌اند.
اما همین شوخ طبعی باعث شده که شمار دنبال کننده‌های او ظرف دو سال گذشته از مرز 15900 نفر فراتر برود و هر سال با آغاز ماه نوامبر و فرا رسیدن سال نوی میلادی، خیل انبوهی از توئیت‌های تبلیغاتی به سمت اکانت او روانه می‌شوند.
البته جان لوئیس شناخته‌شده ترین نمونه از هویت نادرست در توئیتر است با این همه، افراد دیگری هم هستند که به وضعیت‌های مشابه به این دچار شده‌اند و نامشان با سیاستمداران، اهالی ورزش یا برندها مشابهت دارد و هیچگاه تصورش را هم نمی‌کردند که هدف خیل عظیم توئیت‌های تبلیغاتی قرار بگیرند.
سوال اینجاست که وقتی توئیتر تا این اندازه برایتان دردسر آفرین می‌شود چه کاری باید انجام دهید؟ دو گزینه وجود دارد.

اکانت خود را واگذار نمایید
اگر بخش منشن‌های اکانت توئیتر شما مملو از توئیت‌هایی است که برای فرد دیگری ارسال شده‌اند و استفاده از اکانت را برای شما غیرممکن کرده‌اند بهتر است که آن را به دیگری واگذار نمایید. وقتی نوبت به تگ کردن افراد در توئیت‌ها می‌رسد، کاربران این شبکه اجتماعی رفتاری کاملا غیرحرفه‌ای را از خود نشان می‌دهند و اینکه ببینید به خاطر سرویس رسانی نامناسب شرکتی هدف انبوه توئیت‌ها قرار گرفته‌اید ابدا جالب نیست.
برای مثال نام کاربری @BMW پیشتر به خبرنگار حوزه تکنولوژی یعنی برایان ام وستبروک (Brian M. Westbroo) تعلق داشت. این نام کاربری کوتاه است و با در نظر داشتن محدودیت کاراکتری در توئیتر انتخاب آن توسط این خبرنگار کاملا معقول و منطقی به نظر می‌آمد. نکته مهم‌تر اینکه این حروف از سرواژه‌های اسم او گرفته شده بودند اما بسیاری تصور می‌کردند که این اکانت به خودروساز معروف آلمانی تعلق دارد و با وجود آنکه تا سال 2012 با شوخی و خنده به توئیت های ارسالی آنها پاسخ می‌داد در نهایت تصمیم گرفت که نام کاربری‌اش را به @BrianWestcott تغییر دهد.
نام کاربری @AMD نیز به فردی به نام Adam M. Dopplet تعلق داشت؛ یک کارآفرین حوزه تکنولوژی که مانند وست بروک زودتر از شرکت AMD در توئیتر اکانت باز کرده بود و از سرواژه‌های اسمش به عنوان نام کاربری خود بهره گرفته بود. به همین خاطر شرکت AMD که در زمینه تولید چیپ فعالیت می‌کرد خواهان دریافت این اکانت بود. بخش بازاریابی این شرکت با فرد یاد شده تماس گرفت و از Doppelt درخواست کرد که نام کاربری اش را تغییر دهد تا آنها بتوانند از آن استفاده کنند اما او این خواسته را نپذیرفت چون AMD خلاصه نام و نام فامیلش بود.
اما بعد از چندین مذاکره آدام تصمیم گرفت که آن نام کاربری را به شرکت AMD واگذار نماید و در ازای آن نیز AMD متعهد شد که 50 هزار دلار را به سازمان‌های خیریه بدهد. حالا او از نام کاربری @AdamDoppelt استفاده می‌کند.

تلاش برای فروش اکانت
شاید رفتار Doppelt و پاسخی که به AMD داد کاملا طبیعی به نظر بیاید؛ این روزها مردمان زیادی هستند که با خرید آدرسهای شبیه به نام برندهای بزرگ و متقاعد کردن آن برندها به خریدشان، پول در می‌آورند و حالا که اکانت‌های توئیتری به لحاظ اهمیت هم سطح با وبسایت‌ها در اوایل دهه 2000 میلادی هستند روشن است که می‌توان از آن پول درآورد.
البته افراد زیادی تلاش کرده‌اند که اکانت‌های خوب را خریداری کرده یا بفروشند. برای مثال راب دایردک اسکیت‌بازهای معروف در گذشته چندین بار تلاش کرد که نام کاربری @rob را از مالک کنونی‌اش Rob Bertholf خریداری نماید. اما متاسفانه Berttholf سررشته خوبی در زمینه بازاریابی دارد و می‌داند که بهینه‌سازی موتورهای جستجو بخشی از علت علاقمندی این اسکیت‌باز به نام کاربری یاد شده است. نائوکی هیروشیما هم که نام کاربری @N را در اختیار دارد پیشنهاد داده که در ازای پرداخت 50 هزار دلار اکانت خود را می‌فروشد.
البته تردیدی نیست که خیلی‌ها از این طریق پول‌های هنگفتی را به جیب زده‌اند اما پیش از آنکه اقدام به ثبت کردن نام‌های کاربری شبیه به اسامی مشاهیر و هنرمندان نمایید، بهتر است بدانید که این کار برخلاف قوانین توئیتر است و این شبکه اجتماعی به شدت در این رابطه سخت‌‌گیر است. در صفحه پشتیبانی توئیتر آمده است که بهره‌برداری از نام‌های کاربری غیر مجاز است و تلاش برای «فروش، خرید یا پول گرفتن در ازای نام‌های کاربری نقض قوانین این وبسایت تلقی شده و ممکن است که به تعلیق دائمی اکانت شما بیانجامد.» بنابراین در صورتی که تلاش کنید از نام‌های کاربری خود در توئیتر پول در بیاورید ممکن است که برای همیشه اکانت خود را از دست بدهید.
البته این تنها شیوه مدیریت نام‌های کاربری در توئیتر نیست. اگر یک برند یا هنرمند مشهور هم با این سایت تماس بگیرد و مدعی شود که فرد دیگری با استفاده از نام آنها در این سایت فعالیت دارد، توئیتر ممکن است آن اکانت را به فرد یا موجودیت شاکی واگذار نماید.

Sapphire وبلاگ نویس آمریکایی پیشتر با نام کاربری @saphirecut توئیت می‌کرد تا اینکه یک روز از خواب بیدار شد و تعداد زیادی توئیت را از مدیریت این سایت دریافت کرد مبنی بر آنکه به خاطر شکایتی که در مورد کپی رایت دریافت کرده، نام کاربری او را به فرد دیگری انتقال داده و اکانت او از این پس با نام دیگری فعال خواهد بود. او بعد از مناقشات طولانی توانست نام کاربری @saphire را بگیرد که مطمئنا بهتر از قبلی است. اما یک کشمکش به مراتب بدتر و شدیدتر نسبت به این در نهایت باعث شد که مالکیت نام کاربری @chase به فرد دیگری انتقال داده شود. ماجرا از این قرار است که ابتدا Chase Giunta این نام را در سال 2008 میلادی ثبت کرد و از این اکانت برای انجام امور شخصی‌اش استفاده می‌کرد اما وقتی به تدریج خیل عظیمی از توئیت‌های گلایه آمیز کاربران بانک Chase به سمت او روانه شد او شروع به باز-توئیت‌ کردن آنها کرد تا ماجرا را طنز آمیز کند. متاسفانه اما این کار از نظر مورگان چیس مدیرعامل بانک Chase خنده دار نبود و به این نتیجه رسید که باید کنترل آن اکانت را در دست بگیرد.
Giunta می‌گوید در ادامه یکی از نماینگان بانک با او تماس گرفته و پیشنهاد داده که در ازای پرداخت 20 هزار دلار آن نام کاربری را خریداری نماید اما او در نهایت حساب کاربری‌اش را غیرفعال کرد و به آنها گفت که این کار خلاف قوانین توئیتر است. روز بعد او ایمیلی را دریافت کرد با این مضمون که چون خود را جای بانک جا زده قوانین توئیتر را نقض کرده است. Giunta به همین خاطر در ادامه عکس و بایو خود را تغییر داد تا دیگران را مطمئن نماید که با بانک ارتباطی ندارد اما طولی نکشید که اکانت او معلق شد و به مورگان چیس داده شد. Giunta هم مجبور شد که اکانت تازه‌ای را برای خودش درست کند.
البته اگر کسی تلاش نکند که کنترل اکانت شما را بگیرد و دایرکشن‌های اشتباهی هم زیاد برایتان آزاردهنده نباشند، نیازی نیست که کاری انجام دهید. این در واقع همان استراتژی و راهکای است که دارندگان چنین مشکلی در توئیتر اتخاذ می‌کنند.
مثلا @DavidVameron اکانت رسمی متعلق به نخست وزیر انگلستان نیست و در عوض به یک مرد بیست و چند ساله مربوط می‌شود که در اورگان زندگی می‌کند. دیوید کامرون نام اصلی‌اش است و در سال 2007 میلادی که در توئیتر اکانت باز کرد گوردون براون همچنان نخست وزیر این کشور بود و در واقع از سال 2010 بود که این اکانت برای او دردسرآفرین شد.
اما با وجود آنکه دیوید کامرون توئیت‌های مملو از عصبانیت زیادی را از مردم دریافت می‌کند این مساله بیشتر برایش جالب است تا آزار دهنده و بعضا حتی پیش می‌آید که به درخواست‌ها برای اعلام نظر در مورد موضوعات مختلف نیز پاسخ می‌دهد (جالب است بدانید که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا هم از دنبال کنندگان اوست).
البته همانطور که گفته شد کاربران زیادی هم اکنون با این مساله روبرو هستند وترجیح داده‌اند که مواضعی بی‌طرف را در این رابطه اتخاذ کنند.

اخلاقیات
ممکن است تصورتان این باشد که چنین مشکلی جای هیچگونه نگرانی ندارد زیرا نام کاربری توئیترتان به شخص شما تعلق دارد یا دست کم هیچ شرکتی احتمال ندارد که نسبت به آن ادعا کند. اما باید بدانید که این اتفاق ممکن است برای همه رخ دهد. برای نمونه یکی از کاربرانی که Chris Andrikanich نام دارد صرفا به خاطر دشوار بودن تلفظ نامش تصمیم گرفته که از نام کاربری آلفابت استفاده کند و سال پیش بود که گوگل اعلام کرد یک شرکت مادر تخصصی را با این نام ایجاد خواهد کرد.
همین اتفاق باعث شد که بسیاری تصور کنند گوگل مبلغ بالایی را برای خرید این اکانت به او پیشنهاد خواهد داد در حالی که اینطور نشد و این فرد همچنان توئیت‌هایش را با همین نام ادامه می‌دهد. از طرفی چون مردم بیشتر گوگل را می‌شناسند تا آلفابت این امر مشکلی را برای او ایجاد نکرده است.

چاپ این مطلب

  چیزهایی که وب‌سایت‌ ها درباره‌ شما می‌ دانند حذف کنید
ارسال کننده: farnaz - ۹۵/۶/۵، ۰۱:۲۸ عصر - انجمن: هک و امنیت - بدون پاسخ

آیا نگران حریم خصوصی و اطلاعاتی که وب‌سایت‌ها درباره‌ی شما در اختیار دارند هستید؟ ما در این مقاله به شما نشان می‌دهیم چگونه می‌توانید بخش اعظم این اطلاعات را پاک کنید.

ما در جهانی از به اشتراک‌گذاری زندگی می‌کنیم. اغلب ما برروی فیس‌بوک پُست می‌کنیم و تعداد بیش‌تری از ما افکار و لحظات مهمی که در زندگی روزمره‌مان پشت سر می‌گذاریم توئیت می‌کنیم. ما از LinkedIn برای تقویت کردن رزومه‌ی کاری‌مان بهره می‌گیریم، ما بلاگ می‌نویسیم، و ما گاهی اوقات هویت واقعی خودمان را برروی فوروم‌ها آشکار می‌کنیم. ما حالا بیش از همیشه در معرض دید جهان قرار داریم. اما خطری موروثی در فعالیت‌های ما وجود دارد. ما نه تنها خودمان را در معرض دید بیرونی قرار می‌دهیم- خودمان را در برخی از موارد به سلبریتی‌های نه چندان مهم تبدیل می‌کنیم- بلکه به وب‌سایت‌ها اجازه می‌دهیم به جزئیات بسیار زیادی درباره‌ی ما دست پیدا کنند. هر بار که به یک سرویس لاگ‌این می‌کنیم، اجازه می‌دهیم انواع و اقسام اطلاعات مربوط به ما جمع‌آوری شود. برخی از سایت‌ها بهتر از ما دوستان نزدیک‌مان را می‌شناسند. ممکن است نشانه‌هایی از این موضوع را تشخیص داده باشید، چه از طریق آگهی‌ها و تبلیغات برروی وب‌سایت‌هایی که به ناگهان ظاهر می‌شوند و محصولات مختلفی را که به دنبال‌شان بوده‌ایم در معرض دید ما قرار می‌دهند و یا آن ای‌میل‌هایی که به نظر می‌رسد چیزهایی که ما ازشان لذت می‌بریم به ما ارائه می‌نمایند. وقتی موضوع تلاش کمپانی‌ها برای باز کردن کیف پول شما مطرح می‌شود آن‌ها برای کسب درآمد از طریق علائق شما هر کاری انجام می‌دهند. به منظور انجام این کار، سرویس‌های مختلف به پروفایل دیجیتالی که هر روز به تعداد آن‌ها اضافه می‌شود متکی هستند. و به علت این که ما سال‌ها است آن‌لاین بوده‌ایم سطح این جزئیات احتمالا بسیار گسترده خواهد بود. حتی اگر هرگز از فیس‌بوک، توئیتر یا سایر وب‌سایت‌های شبکه‌های اجتماعی بازدید نکرده باشید و حتی اگر هرگز در یک بررسی آن‌لاین شرکت نکرده باشید وقتی موضوع به دست آوردن داده‌ها به میان می‌آید مصون نیستید. جست و‌جوهای شما، ویدئوهایی که تماشا کرده‌اید، مکان‌هایی که از آن‌ها بازدید نموده‌اید، آیتم‌هایی که به دنبال آن‌ها بوده‌اید و موسیقی که گوش کرده‌اید همه و همه بخشی از یک فایل بسیار بزرگ است که هدف آن بهره‌برداری از این اطلاعات است. اما خبرهای خوب این است که فقط بخش کوچکی از این اطلاعات درواقع عمومی می‌شوند. بنابراین آیا می‌توانید این اطلاعات را از بین ببرید؟ خوب، قبل از این که وارد این موضوع شویم باید نگاهی خلاصه به این مطلب مهم بیندازیم که چگونه می‌توانید وب‌سایت‌ها را از جمع‌آوری اطلاعات درباره‌ی خودتان برحذر دارید. این گزینه‌‌ای منطقی به نظر می‌رسد: به جای این که نگران باشید که این اطلاعات در معرض دید همه قرار بگیرند کافی است گردآوری این اطلاعات را متوقف کنید. البته گفتن این موضوع از عمل کردن ساده‌تر است. برای این که حقیقتا در برابر گردآوری دیتا مصون شوید به شکلی موثر و جدی باید استفاده از اینترنت را متوقف کنید.

پیش‌گیری بهتر از درمان است؟

با توجه به مطالبی که در بالا اشاره شد کارهایی هست که می‌توانید انجام دهید. گذشته از این که فقط حساب‌هایی را باز کنید که می‌دانید سودمندی‌شان را در درازمدت اثبات کرده‌اند شما باید به بخش حریم خصوصی و شرایط و ضوابط سرویس‌هایی که استفاده می کنید توجه نموده و زمانی که مجبور هستید جعبه‌هایی را تیک بزنید مطمئن شوید که به شکلی ناخواسته به آن سایت اجازه ندهید داده‌های شما را جمع‌آوری نماید. شما در عین حال باید از ردیابی وب‌سایت‌هایی که از آن‌ها بازدید می‌کنید توسط آگهی‌دهنده‌گان جلوگیری به عمل آورید. یک روش خوب برای انجام این کار استفاده از یک اکستنشن برای مرورگر است که از گردآوری اطلاعات و داده‌های شما توسط دیگران جلوگیری می‌کند. به عنوان مثال Privacy Badger (دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
) از Electric Frontier Foundation یادداشتی از سرویس‌هایی که به دنبال ردیابی مرورگر شما برروی وب‌سایت‌های مختلف هستند بر‌می‌دارد. وقتی این اکستنشن یک کمپانی که شما را ردیابی می‌کند تشخیص می‌دهد به مرورگر دستور می‌دهد از بارگذاری محتوای آن منبع جلوگیری نماید. این اکستنشن مراقب تبلیغات، تصاویر توکار، stylesheets و نقشه‌هایی که ممکن است شامل کوکی‌هایی برای ردیابی فعالیت‌های شما باشند است. برخلاف سایر ابزار بلوکه کردن اگر متوجه شود یک وب‌سایت، بعد از این که اکستنشن به مرورگر دستور می‌دهد آن را متوقف کند باز هم به کارش ادامه می‌دهد یک دامنه‌ی خاص را بلوکه می‌کند. با این روش، مرور کلی وب توسط شما تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد. البته بلوکه کردن همه‌ی کوکی‌ها بهتر است- چیزی که احتمالا کل تجربه‌ی شما برروی وب را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بلوکه کردن نه تنها باعث توقف کوکی‌های ثالث می‌شود بلکه کوکی‌های سایت‌های اصلی را نیز متوقف می‌نماید که دومی می‌تواند برروی سایت‌هایی که بیش‌تر از آن‌ها بازدید می‌کنید سودمند واقع شود. آن‌ها تشخیص می‌دهند شما چه کسی هستید و کارهایی که برروی سایت‌های مختلف انجام می‌دهید به خاطر می‌سپارند و در این فرآیند صرفه‌جویی زیادی در وقت شما به عمل می‌آورند. همه‌ی کاری که باید انجام دهید ایجاد یک تعادل است.

همه چیز را نابود کنید!

اما درباره‌ی گذشته و همه‌ی آن چیزهایی که بسیاری از وب‌سایت‌های وب قبلا در مورد شما می‌دانند چه کاری می‌توانید انجام دهید؟ چگونه می‌توانید بفهمید چه چیزی آن بیرون وجود دارد و داده‌های با ارزشی که آن‌جا است کاملا پاک کنید و اطلاعاتی که درباره‌ی شما جمع‌آوری شده است از بین ببرید؟ اولین کاری که باید انجام دهید این است که بفهمید کدام وب‌سایت‌ها بیش‌ترین اطلاعات را درباره‌ی شما در اختیار دارند. پیش بروید و از گوگل شروع کنید. گوگل از طریق همه‌ی سرویس‌های خود اطلاعات را جمع‌آوری می‌کند. وقتی به یک حساب وارد می‌شوید اسم، آدرس ای‌میل، کلمه‌ی عبور، تاریخ تولد، جنسیت، شماره تلفن و کشوری که در آن زندگی می‌کنید به دست می‌آورد. همچنین سرویس ردیابی خودش را دارد که چیزهای زیادی درباره‌ی رفتار آن‌لاین شما کسب می‌کند. هر بار که برروی یک آگهی کلیک می‌کنید یا ضربه می‌زنید چیزهایی که به آن علاقه دارید گردآوری می‌نماید. اما این فقط نیمی از داستان است. گوگل ویدئوهایی که تماشا می‌کنید، وب‌سایت‌هایی که بازدید می‌کنید، چیزهایی که جست‌و‌جو می‌نمائید، ای‌میل‌هایی که از طریق Gmail ارسال می‌کنید، رویدادهایی که به Calendar خود اضافه می‌نمائید، تصاویر، عکس‌ها و اسنادی که برروی Drive ذخیره می‌کنید و جزئیات دیوایس شما را ذخیره می‌کند. آدرس IP و داده‌های کوکی را ثبت می‌کند و از اطلاعاتی که از مرورگر وب Chrome خود، ChromeOS و سیستم عامل اندروید گردآوری می‌نماید استفاده می‌کند. ما از این نکته آگاهی پیدا می‌کنیم زیرا به نظر می‌رسد گوگل درباره‌ی کارهایش شفاف عمل می‌کند. به privacy.google.com/your-data.html بروید تا متوجه شوید از این که صراحتا اعلام می‌کند چه اطلاعاتی از فعالیت‌های روزمره‌ی شما کسب می‌کند خجالت نمی‌کشد. گوگل از طریق گفتن این نکته که چگونه به تکمیل اتوماتیک جست و‌جوها و فرم‌ها، یافتن ویدئوهای مورد علاقه‌تان و تحویل ارتقاهای اتوماتیک درباره‌ی اطلاعات پرواز و سایر موارد کمک می کند در صدد توجیه فعالیت‌هایش است. این همان جایی است که اعتماد و اطمینان وارد میدان می‌شود اما خوشبختانه این چیزی است که می‌توانید کنترل کنید.
یک سرویس جدید به نام My Activity توسط گوگل راه‌اندازی شده است که داشبوردی فراهم می‌کند که به شما اجازه می‌دهد همه‌ی آیتم‌هایی که درباره‌ی استفاده‌ی شما از وب و سرویس‌های مختلف این کمپانی ذخیره کرده است مشاهده نمائید. با بازدید از myactivity.google.com/myactivity شما قادر می‌شوید به طور دائمی داده‌ها را حذف کنید و در عین حال می‌توانید به گوگل بگوئید چه اطلاعاتی را به حساب شما الصاق کند یا نکند. به عنوان مثال وقتی از این صفحه بازدید می‌کنید مشاهده خواهید کرد که به سرفصل Today می‌رود: نشانه‌ای از تعداد آیتم‌هایی که از زمانی که امروز صبح از خواب بیدار شده‌اید ثبت شده‌اند. اگر تعداد این‌ها به صدها می‌رسد متعجب نشوید زیرا بیش‌تر از چیزی که فکرش را می‌کنید از گوگل استفاده کرده‌اید. برای کمک به این که بتوانید از این‌ها سر در بیاورید داده‌ها براساس مقوله‌های مختلف از قبیل Search, Books, Video, Image, News و غیره طبقه‌بندی شده‌اند. شما سپس می‌توانید ببینید از کدام سرویس‌ها بیش‌تر از بقیه استفاده کرده‌اید و تا چه حد آن‌ها را به کار گرفته‌اید. همه چیز براساس زمان ارائه می‌شود. از این نقطه به بعد می‌توانید حذف اطلاعات را به شکل جدی آغاز کنید. در گوشه‌ی سمت راست بالای هر جعبه‌ای که دربردارنده‌ی سرویس‌هایی که استفاده کرده‌اید است منویی با دو گزینه وجود دارد: Details و Delete. با کلیک کردن برروی دومی، یک جعبه‌ی pop-up نمایش داده می‌شود که تلاش می‌کند به طور خلاصه توضیح دهد که چرا ترجیح می‌دهد شما اطلاعات را پاک نکنید: "فعالیت شما می‌تواند کاری کند تا سرویس‌های گوگل برای شما سودمندتر شود و مثلا بهتر بتوانید با Maps ارتباط برقرار نمائید و در Search به نتایج سریع‌تری دست پیدا کنید". وقتی مطمئن شدید می‌خواهید اطلاعات را پاک کنید از شما خواسته می‌شود ادامه‌ی کار را تائید نمائید و به مرحله‌ی بعدی بروید و آیتم‌ها را حذف کنید.

تبلیغات را شخصی‌سازی کنید

گوگل در عین حال به شما اجازه می‌دهد اطلاعات به کار گرفته شده برای نمایش تبلیغات را کنترل کنید. یکی از بزرگ‌ترین تغییرات اخیر، تصمیم این کمپانی در استفاده از اطلاعات رفتاری شما درباره‌ی مناسب‌سازی تبلیغات نه تنها برروی سرویس‌های خودِ گوگل بلکه برروی کل اینترنت در صفحات جست‌و‌جویش بوده است. البته به جای این که به طور اتوماتیک به دنبال شما باشد باید خودتان این تصمیم‌گیری را به اجرا بگذارید. برای فعال یا غیرفعال کردن شخصی‌سازی، به goo.gl/M1NrqO بروید و به دنبال جعبه‌ای باشید که به گوگل اجازه می‌دهد از فعالیت حساب شما برای اهداف تبلیغاتی استفاده کند. این صفحه در عین حال به شما اجازه می‌دهد گردآوری داده‌ها برای اهداف تبلیغاتی را کاملا متوقف کنید و در حالی که روی آن هستید ممکن است بخواهید نگاهی به پروفایل گوگل خودتان در این صفحه بیندازید. ضربه زدن برروی دکمه‌ی edit در این جعبه به شما اجازه می‌دهد نگاهی به اطلاعات شخصی‌تان بکنید. شاید بخواهید تاریخ تولدتان را تغییر دهید یا شاید بخواهید چیزهایی که دیگران می‌توانند درباره‌ی شما ببینند ویرایش نمائید. شما در عین حال می‌توانید به اشتراک‌گذاری مکانی (location sharing) را فعال یا غیرفعال کنید و از این صفحه تنطیمات مربوط به جست‌و‌جو را مدیریت نمائید و یا کارهایی که انجام داده‌اید از سیستم حذف کنید.

روبرو شدن با فیس‌بوک

اما سایر سرویس‌هایی نظیر فیس‌بوک چه می‌شوند؟ این که بخواهید فیس‌بوک را از دسترسی به اطلاعات شخصی خود برحذر دارید منحرفانه به نظر می‌‌رسد (کل مفهوم فیس‌بوک این است که شما اطلاعات را آن‌جا می‌گذارید تا دیگران ببینند) اما مدیریت داده‌هایی که می‌توانند به استفاده‌ی سودمند شما از این سایت کمک کنند نیز امری منطقی به نظر می‌‌رسد. اولین کاری که ممکن است بخواهید انجام دهید دانلود یک کپی از داده‌های فیس‌بوک و آگاهی از این که این کمپانی چه چیزهایی درباره‌ی شما می‌داند است. در نسخه‌ی دسک‌تاپ، به Settings بروید و گزینه‌ی Download a copy of your Facebook data را در انتهای تنظیمات کلی حساب‌ انتخاب و برروی آن کلیک کنید. این اطلاعات شامل داده‌های بسیار زیادی درباره‌ی پروفایل شما و همچنین تمام اطلاعات تایم‌لاین، پُست‌ها، پیام‌ها و عکس‌های‌تان است. اگرچه تبلیغاتی که برروی آن‌ها کلیک کرده‌اید و آدرس IP ثبت شده در زمان بازدید شما را نیز نشان می‌دهد. شما زمان فعال شدن، غیرفعال شدن، حذف شدن حساب و کوکی و اطلاعات مرورگر خود  را می‌بینید. آدرس فعلی شما و آدرس قبلی‌تان نیز در این‌جا لیست شده‌اند. اطلاعات مکانی نیز در همین‌جا نگهداری می‌شود. این فایل شامل تاپیک‌های تبلیغاتی براساس Like شما، علائق و سایر داده‌ها می‌شود؛ هر مکالمه و کانکشنی که دارید، داده‌های مربوط به شناسایی چهره، ای‌میل‌ها- حتی آن‌هایی که حذف کرده‌اید؛ حساب‌های لینک شده؛ یادداشت‌ها؛ شماره تلفن‌ها؛ دیدگاه‌های سیاسی و خیلی چیزهای دیگر. این اطلاعات می‌توانند چشمان شما را باز کنند و به ورای آخرین باری که عکس یک گربه را پُست کرده‌اید می‌روند. اما اگر می‌خواهید Facebook همه‌ی چیزهایی که درباره‌ی شما می‌داند حذف کند درنتیجه باید به طور کل این سیستم را ترک کنید. همان‌گونه که درباره‌ی داده‌های ای‌میل نیز دیده بودید، حذف یک قطعه از اطلاعات به معنای این نیست که Facebook آن را فراموش می‌کند. درعوض، بخشی از فایل شما را تشکیل می‌دهد و بنابراین می‌توانید به دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بروید و حذف کامل را درخواست کنید. تکمیل این کار 90 روز طول می‌کشد اما حتی در این حالت نیز همه چیز از بین نمی‌رود. به عنوان مثال هر چیزی که به یکی از دوستان‌تان ارسال کرده‌اید، تا زمانی که او آن را حذف نکند باقی می‌ماند. علاوه بر این، آن محتوا به زندگی در سایه‌ی Facebook licence- موافقت‌نامه‌ای که امضا کرده‌اید و می‌گوید ویدئوها و عکس‌ها می‌توانند برای استفاده‌ی غیراختصاصی، قابل انتقال، sub-licensable، و در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار گیرند- ادامه خواهد داد. به نظر می‌‌رسد باید با بعضی از چیزها تا آخر عمرمان زندگی کنیم.

باقی ماندن داده‌ها برروی LinkedIn
آیا همین موضوع درباره‌ی LinkedIn نیز مصداق دارد؟ به نظر نمی‌رسد. سیاست رسمی LinkedIn این است که پروفایل شما تا زمانی که حساب خود را نبندید باقی می‌ماند. سپس در عرض 24 ساعت شروع به حذف آن می‌کند و در عرض 30 روز از اطلاعات بک‌آپ می‌گیرد و لاگ‌ها را de-identify می‌کند. اما LinkedIn چه چیزهایی درباره‌ی شما نگه می‌دارد؟ LinkedIn می‌گوید لاگ‌های دسترسی IP و سایر اطلاعاتی که از طریق پروفایل شما قابل دیدن نیست نظیر تبلیغاتی که روی آن‌ها کلیک کرده‌اید، و ad targeting criteria و تلاش‌های لاگ‌این شما شامل کامپیوتری که از آن و آدرس IP آن استفاده کرده‌اید برروی سایت حفظ می‌کند. سیاست حریم خصوصی LinkedIn می‌گوید شما می‌توانید این اطلاعات را از طریق Help Center درخواست کنید اما لینکی که ارائه می‌کند به شکل آزاردهنده‌ای غیرقابل استفاده است. ما نهایتا بعد از جست‌و‌جو اطلاعات مربوطه را پیدا کردیم و خبرهای خوب این است که شما می‌توانید آرشیو داده‌های خود را از طریق مراجعه به آدرس دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
درخواست کنید که با این کار داده‌ها در دو بسته ارسال می‌شوند که دومی 24 ساعت بعد از دریافت اولی برای‌تان ارسال می‌گردد. اگر حذف حساب برای‌تان بیش از حد دراماتیک به نظر می‌‌رسد می‌توانید به صفحه‌ی Privacy & Settings جدید  LinkedIn‌ بروید که به شما اجازه می‌دهد چیزهایی که می‌توان درباره‌ی شما مشاهده کرد و اطلاعاتی که می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند تعیین کنید. در حداقل شکل ممکن، شاید بخواهید نگاه نزدیک‌تری به اپلیکیشن‌های ثالثی که می‌توانند داده‌های شما را ببینند بیندازید. سایت‌های رسانه‌های اجتماعی تنها سایت‌هایی نیستند که داده‌هایی که می‌خواهید پاک شوند ذخیره می‌کنند. خُرده‌فروشانی نظیر Amazon نیز اطلاعات مربوط به شما را نگه می‌دارند و شما حتی مجبور نیستید برای آگاهی از چیزهایی که درباره‌ی شما می‌داند لاگ‌این کنید: آیتم‌های صفحه‌ی خانگی آن قبل از این که شما sig-in کنید به ارجحیت‌های شما لینک می‌شوند. Amazon در عین حال یک لاگ از تاریخچه‌ی مرور شما نگه می‌دارد و اگر از طریق یک دیوایس موبایل خرید کرده باشید تاریخچه‌ی مکانی شما را نیز ثبت می‌کند. اگر کوکی‌ها را فعال نکرده باشید نمی‌توانید از Amazon خرید کنید.
برای حذف این داده‌ها می‌توانید به Settings بروید و ارجحیت‌های تبلیغات را مدیریت کرده و در عین حال قادر هستید بخش‌هایی از تاریخچه‌ی مرور خود را حذف کنید. همین موضوع درباره‌ی سایر سایت‌های خُرده‌فروشی مصداق دارد بنابراین حساب‌هایی که از آن‌ها استفاده نمی‌کنید حذف نمائید یا به Settings بروید تا متوجه شوید چه چیزهایی قابل پاک شدن هستند. تغییر شماره‌های تلفن و آدرس‌ها برروی سایت‌هایی که یک سیاست پاک‌سازی مناسب ندارند می‌تواند برای آن‌ها اشکال ایجاد نماید.

دور و اطراف وب

اما اطلاعاتی که سایر افراد درباره‌ی شما آن بیرون گذاشته‌اند چه می‌شود؟ شما باید با اسم خودتان یک جست‌و‌جو در گوگل انجام دهید تا ببینید آیا برخی از وب‌سایت‌ها اطلاعاتی درباره‌ی شما دارند که می‌خواهید آن‌جا نباشد یا خیر. در سال 2014، دادگاه اتحادیه اروپا قانونی تصویب کرد که براساس آن همه‌ی ما از "حق فراموش شدن" برخوردار هستیم و این بدان معنا بود که شما می‌توانید درخواستی به گوگل ارسال کنید تا تمام لینک‌های موجود به داده‌های شخصی یا پُست‌های درباره‌ی شما را حذف نماید. این یک فرم آن‌لاین در آدرس goo.gl/3afoo8 است که اسمی که برای جست‌و‌جو استفاده می‌کنید، نام کامل و URLهایی که می‌خواهید حذف شوند از شما می‌پرسد. سپس تیمی در Google این درخواست را بررسی می‌کند، و حق حریم خصوصی شما را با حقوق مردم برای دانستن (جریان آزاد اطلاعات) مطابقت می‌دهد. در حالی که این باعث از بین رفتن اطلاعات برروی وب‌سایت‌ها نمی‌شود اما پیدا کردن شما از طریق گوگل را برای دیگران دشوارتر می‌ْسازد. البته این بدان معنا است که شما باید همین درخواست را برای سایر موتورهای جست‌و‌جو نیز ارسال کنید. برروی Bing شما باید به goo.gl/oFXWUE بروید و یک فرم مشابه را تکمیل کنید و در Yahoo! نیز می‌توانید به آدرس goo.gl/eU2qiy بروید. کمپانی‌هایی هستند که همه‌ی این کارها را اگر بخواهید پول پرداخت کنید برای شما انجام می‌دهند اما این کار به اندازه‌ای ساده است که خودتان می‌توانید زحمتش را قبول کنید. اگر می‌خواهید محتوا از وب‌سایت‌های واقعی پاک شود نیاز به مشخص کردن web editor و درخواست حذف اطلاعات دارید. کافی است به صفحه‌ی Contacts یا About Me یک سایت نگاهی بیندازید یا whois.com را برای پیدا کردن اسم دامنه و پیدا کردن جزئیات فردی که می‌خواهید حذف کنید جست و‌جو نمائید. اما مراقب باشید: اگر این اطلاعات برروی یک روزنامه باشد و واقعی و قانونی هم باشد بعید است یک ویرایش‌گر بتواند آن را حذف کند.
اما چه داده‌هایی توسط کمپانی‌های ثالث گردآوری می‌شود؟ دلالان زیادی که در حوزه‌ی داده‌ها فعالیت می‌کنند وجود دارند که داده‌هایی درباره‌ی کاربران اینترنتی نظیر Spokeo‪(spokeo.com/uk)‬ و CrunchBase گردآوری می‌کنند. درخواست اطلاعات از هر یک از این سایت‌ها دشوار است و به تلاش نسبتا زیادی نیاز دارد. ممکن است به این نتیجه برسید که به دردسرش نمی‌ارزد یا بخواهید به سرویسی پول پرداخت کنید که این کار را از طرف شما انجام دهد. اگرچه واقعیت این است که هر کسی که از وب استفاده می‌کند در مقابل کارهایی که آن‌ها می‌توانند برای محافظت از داده‌های خود انجام دهند  قدرتی ندارد. برخی از کمپانی‌ها زندگی را ساده‌تر می‌کنند. Acxiom‪(acxiom.co.uk)‬ فعالیت‌های تجاری را با داده‌های بازاریابی که شامل اطلاعات به دست آمده از اینترنت می‌شود پشتیبانی می‌کند و وب‌سایتی به نام aboutthedata.com دارد که توضیح می‌دهد چگونه از آن بهره می‌گیرد و چرا آن را جمع‌آوری می‌کند. متاسفانه این سایت فقط در صورتی که یک آدرس در آمریکا داشته باشید قابل استفاده است و هر کسی بیرون از ایالات متحده اجازه ندارد داده‌های بازاریابی که درباره‌ی شما گردآوری شده است ببینید یا ویرایش نماید.
با اندکی تلاش و کوشش می‌توانید کنترل اینترنت و چیزهایی که درباره‌ی شما می‌داند دوباره در دست بگیرید. بعید است که هرگز بتوانید خودتان را به طور کامل از اینترنت پاک کنید و از این شبکه بیرون بروید اما می‌توانید ردپای خود را به حداقل برسانید. به دنیای Big Data، صرف‌نظر از این که تا چه حد فراگیر و گسترده است اجازه ندهید پیروز شود.

حساب‌های خود را پاک کنید
طی سال‌های متمادی، احتمالا چند دوجین حساب آن‌لاین ست‌آپ کرده‌اید که بسیاری از آن‌ها را به دست فراموشی سپرده‌اید یا استفاده‌ای از آن‌ها نمی‌کنید. اگر می‌خواهید پاک‌سازی انجام دهید هدف قرار دادن این حساب‌ها نقطه‌ی شروع مناسبی خواهد بود. وب‌سایت justdelete.me بسیاری از سرویس‌های وب را لیست می‌کند، آن‌ها را با رنگ کُدبندی می‌نماید تا به شما نشان دهد کدام‌یک برای حذف کردن ساده‌ترین و کدام‌یک دشوارتر هستند. کار را با سایت‌های سبز رنگ آغاز کنید، برروی دکمه‌ی information (اگر وجود دارد) کلیک کنید تا ببینید چگونه می‌توانید حساب‌ها و داده‌های خود را پاک کنید. سپس اندکی زمان صَرف سایت‌های قرمز رنگ که دشوارتر هستند کنید. البته ورودی‌های سیاه رنگ هم هستند که گفته می‌شود حذف‌شان غیرممکن است و آن‌ها شامل bungie.net, Dwell و Evernote می‌شوند. این سایت توصیه می‌کند جزئیات خود برروی Dwell را با اطلاعات نادرست جایگزین کنید و به این واقعیت اشاره می‌کند که فقط می‌توانید Evernote را غیرفعال نمائید که بدین معنا است که مجبورید به شکل دستی یادداشت‌ها و اطلاعات شخصی‌تان را پاک کنید. Bookmark کردن این سایت و مراجعه به آن قبل از این که حساب جدیدی باز کنید کار عاقلانه‌ای است زیرا از این طریق می‌توانید متوجه شوید آیا ایجاد یک حساب جدید برروی هر سایت به دردسرهای بعدی حذف آن می‌ارزد یا نه.

استفاده از My Activity
در این بخش به چگونگی استفاده از اینترفیس My Activity و حذف داده‌هایی که نمی‌خواهید گوگل از آن استفاده کند می‌پردازیم:
  • Categories: این‌ها خلاصه و نیم‌نگاهی به مقوله‌هایی که هر روز لیست می‌شوند است و در کنار آن نواری وجود دارد که تعداد آیتم‌های هر روز را نشان می‌دهد. شما در این‌جا می‌توانید آیتم‌های مربوط به جست‌و‌جو، کتاب‌ها، تصاویر و ویدئوها را مشاهده نمائید.
  • Bundles: اگر برای وب‌سایت‌های مرتبط جست و‌جو کرده باشید و یا به دنبال آیتم‌های مشابه باشید آن‌ها در کنار هم در My Activity درون bundles گروه‌بندی می‌شوند (و به همین علت است که جست‌و‌جوهای شما درباره‌ی اطلاعات مربوط به شوهای تلویزیونی گوناگون، فیلم‌ها و هنرپیشه‌ها در این جعبه گردآوری می‌شود). یک هدینگ نشان می‌دهد آن‌ها به کدام وب‌سایت مربوط می‌شوند.
  • Times: آیا می‌خواهید بدانید در هر ساعت مشخص از روز چه کاری انجام داده‌اید؟ در این‌جا چیزهایی که نیاز دارید به شما گفته می‌شود. این غیرضروری‌ترین ویژگی My Activity است اما شاید یک روز از آن برای یافتن چیزی استفاده کنید.
  • Details: وقتی برروی منوی سمت راست درون یک bundle کلیک می‌کنید می‌توانید Details را انتخاب کنید که همه‌ی چیزهای موجود در آن bundle را نشان می‌دهد و تعداد آن‌ها در انتهای هر جعبه به نمایش درمی‌آید.
  • Delete: شما می‌توانید ورودی‌های منفرد را برروی صفحه‌ی My Activity حذف کنید یا می‌توانید کل bundles را پاک‌سازی نمائید: انتخاب این کار کاملا به خود شما بستگی دارد. در عین حال حذف کل آیتم‌های یک روز از طریق انتخاب منوی پائین‌افتادنی در نوارهای تاریخ سبزرنگ نیز امکان‌پذیر است.
ذخیره شدن اطلاعات خود را برروی گوگل متوقف کنید
وقتی داده‌ها را از گوگل پاک کردید، ممکن است بخواهید از ذخیره شدن دوباره‌ی اطلاعات‌تان جلوگیری به عمل آورید:
  1. به Activity Controls بروید: برروی منوی اصلی در قسمت بالای صفحه کلیک کرده و Activity controls را از منوی پائین‌افتادنی انتخاب کنید. این کار شما را به Activity Control رهنمون می‌شود.
  2. مشاهده‌ی فعالیت‌ها: وقتی به پائین‌ می‌روید جعبه‌های گوناگونی مشاهده می‌کنید. اولی Web & App Activity است. به اسلایدری که در گوشه‌ی سمت راست قرار گرفته توجه داشته باشید. آن را برروی off قرار دهید.
  3. آیا مطمئن هستید؟ گوگل به طور خاص نمی‌خواهد شما این کار را انجام دهید. هر بار که تلاش می‌کنید یکی از عملکردهای گردآوری اطلاعات را off کنید همیشه دلیلی به شما ارائه می‌کند که نباید این کار را انجام دهید.
  4. تاریخچه‌ی مکانی: به پائین رفتن در لیست ادامه دهید و تصمیم بگیرید آیا می‌خواهید گوگل تاریخچه‌ی مکانی، اطلاعات مربوط به دیوایس، فعالیت‌های صوتی، تاریخچه‌ی جست و‌جو در YouTube و چیزهای دیگر را ثبت کند یا نه.

چاپ این مطلب