شما عضو این انجمن نبوده یا وارد نشده اید. لطفا برای مشاهده کامل انجمن و استفاده از آن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

مهمان گرامی، خوش‌آمدید!
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.

نام کاربری
  

گذرواژه‌
  





جستجوی انجمن‌ها

(جستجوی پیشرفته)

آمار انجمن
» اعضا: 3,493
» آخرین عضو: IRDec
» موضوعات انجمن: 10,303
» ارسال‌های انجمن: 14,475

آمار کامل

کاربران آنلاین
در حال حاضر 518 کاربر آنلاین وجود دارد.
» 0 عضو | 518 مهمان
،

آخرین موضوع‌ها
زیارت امام حسن
انجمن: بازارچه
آخرین ارسال توسط: سارینا افخمی
دیروز، ۱۱:۲۵ صبح
» پاسخ: 1
» بازدید: 19
ویلا در ماسال؛ اقامتی مه‌...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۲/۲۴، ۰۴:۳۰ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 46
اجاره ویلا در انزلی؛ ساحل...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۲/۲۴، ۰۴:۲۹ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 44
اجاره ویلا در شمال؛ ترکیب...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۲/۲۴، ۰۴:۲۷ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 43
دعای ندبه
انجمن: بازارچه
آخرین ارسال توسط: کیارش
۰۴/۲/۲۲، ۱۱:۲۲ صبح
» پاسخ: 0
» بازدید: 38
دعای عهد بدون ترجمه
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: سارینا افخمی
۰۴/۲/۲۲، ۱۱:۱۲ صبح
» پاسخ: 0
» بازدید: 21
دعای ابو حمزه ثمالی
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: سارینا افخمی
۰۴/۲/۲۰، ۱۱:۲۵ صبح
» پاسخ: 0
» بازدید: 35
چطور 124 هزار پیامبر وجود...
انجمن: بازارچه
آخرین ارسال توسط: سارینا افخمی
۰۴/۲/۲۰، ۱۰:۴۹ صبح
» پاسخ: 0
» بازدید: 45
چرا کردان بهترین مقصد برا...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۲/۱۷، ۰۱:۵۶ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 66
ویلاهای استخردار: انتخابی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۲/۱۷، ۰۱:۵۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 55
راهنمای کامل رزرو ویلا بر...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۲/۱۷، ۰۱:۵۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 70
ویلا؛ انتخاب اول برای اقا...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۲/۱۰، ۰۶:۰۷ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 63
اجاره ویلا در رشت؛ شهری ب...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۲/۱۰، ۰۶:۰۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 77
سوئیت در اصفهان؛ اقامتی ر...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۲/۱۰، ۰۵:۵۸ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 70
آشنایی با انواع تیغه برف ...
انجمن: معرفی سایت، وبلاگ و خدمات
آخرین ارسال توسط: tehranyekta
۰۴/۲/۸، ۰۵:۵۴ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 68

 
  مراقبت و پرورش یک تیم توزیع شده
ارسال کننده: mesterweb - ۹۵/۶/۵، ۰۷:۵۵ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

شما چگونه می­توانید هنگامی که همکارانتان در کشور مجاور شما در حال فعالیت هستند نه در میز مجاورتان مطمئن شوید یک فرهنگ کاری سالم وجود دارد؟ آموزشی که در این مقاله از تجربیات nGen Works ارائه می ­شود می ­تواند سودمند باشد.

یکی از داغترین موضوعات در حوزه صنعت، کارکنان دور کار و گروه های توزیع شده است. برخی حس می­ کنند این گروهها روشی است که باید در آینده به آن تکیه کرد در حالی که عده­ای دیگر فکر می­کنند آنها مرگ کفایت و خلاقیت را بدنبال دارند. اغلب این بحثها نکته اصلی را در نظر نمی ­گیرند. ساختار هر دو گروه توزیع شده و مستقر در محیط کار را افراد تشکیل می­ دهند. مسئله این نیست که آیا شما نزدیک و در کنار یکدیگر نشسته­ اید موضوع این است که آیا شما با هم در ارتباط هستید؟ اگر پاسخ منفی است پس مهم نیست کجا لپ تاپتان را راه اندازی کنید.

اعضای گروه
برخی از افراد برای فعالیت از راه دور بهتر از سایرین آماده می ­شوند فقط به این دلیل که بعضی ها در محیط های آرام و ساکت بهتر از محیط های پر سر و صدا و شلوغ کار می ­کنند. غالبا افرادی که مترجمان آزاد موفقی هستند(یا کسانی که کار شخصی دارند) کاندیداهای خوبی برای این مورد هستند. در شرکت nGen Works ویژگی­ هایی وجود دارد که مهمترین آنها را در زمینه کارکنان مستعد در زیر می­ آوریم:

تنبل نبودن: اگر شما تنبل و تن پرور هستید مهم نیست چقدر استعداد دارید زیرا شما تنبلید. حضور یک فرد تنبل تیم را از خط خارج می­کند.

اجتماعی: این دسته از افراد حتی اگر در حال دور کاری باشند مثل اینست که واقعا در ارتباط فیزیکی هستند. ویدئوچت ها و پاتوقها در این حالت متداول هستند.

مشارکت: کارکنان دور کار باید تمایل داشته باشند که چالشها را با یکدیگر برطرف کنند. نیاز آنها به تشریک مساعی بسیار بالاست.

نتیجه محور: آنها می­خواهند از تاثیری که بر پروژه­های تیم و شرکت دارند مطلع باشند.

دستیار: بهترین کارکنان دور کار اهدافی را برای خودشان و تیمشان در نظر می­ گیرند.

نیازمند به بازخورد: آنها مشتاقند اطلاعاتی را در خصوص نحوه کارشان به شکل فردی یا به عنوان بخشی از گروه بدانند. آنها همچنین دوست دارند کمک و شراکت سایرین را مدنظر قرار دهند.

استقلال: یک اشتیاق قوی برای متکی به خود بودن و داشتن اظهار نظر و عقیده در مورد نحوه صورت گرفتن کارها دارند. همین مسئله باعث می­ شود که کارمند صبح که از خواب بیدار می­شود در همان اوایل صبح آنلاین شود.

پر انرژی: یک هم تیمی فوق العاده است که روشهایی را برای انرژی بخشیدن به دیگران پیدا می­کند. انرژی مثل حفظ انگیزه برای انجام کارهای بزرگ بسیار حیاتی است.

شوخ طبعی: اهمیت داشتن حس شوخ طبیعی ممکن است ساده لوحانه به نظر برسد. این حس می­تواند کمک کند تا یک تلاش بی نتیجه به مسیر درست خود باز گردد. تیمهای دور کار در زمینه لطیفه­ ها و جوکهای که داخل گروه مطرح می­شود موفق هستند و الگوهای رفتاری دارند که هیچ کس دیگری نخواهد داشت. اعضای جدی­تر تیمها ممکن است این مورد را اتلاف وقت تلقی کنند. در حالیکه در واقعیت شوخ طبیعی چسبی است که همه چیز را کنار هم حفظ می­کند.

مهارت خوب نوشتن: در یک تیم توزیعی میزان عظیمی از ارتباطات نوشتاری وجود دارد بخصوص وقتی که تمام تفاوتهای منطقه زمانی را تخمین زده باشید. توانایی فهماندن هدف و نقطه نظرتان به صورت واضح و بطور خلاصه یک مزیت مهم است.

اطمینان: وقتی که همکارانتان را نمی ­بینید اینکه اجازه دهید شک و تردید وارد تصمیم گیری­های شما شود بسیار آسان است. ارتباطات و بازخورد در حال پیشرفت می ­تواند به حفظ حس اعتماد بنفس شما کمک کند. اما در آن ساعت هایی که با خودتان تنها هستید اینکه بتوانید این مسئله را کنترل کنید بسیار مهم و حیاتی است. کارکنان بزرگ اساس تشکیل یک تیم توزیعی بزرگ هستند، اما آنها به خودی خود کافی نیستند. در اینجا 10 مورد از مواردی را که برای کمک به رشد و پیشرفت آنها نیاز است، ارائه می­شود.

پشتیبانی: یک کارمند دور کار لازم است بداند که فردی وجود دارد از آنها می­ خواهد در کارشان موفق باشند. برخی از افرادی که اگر آنها احساس ضرر و زیان می­ کنند می­ توانند آنها را راهنمایی کنند. هر فرد در یک گروه توزیعی نیاز به یک مربی دارد. در عوض هر شخص در یک گروه توزیع شده لازم است یک مربی باشد. این جریان در حال پیشروی از مسئولیتهای فردی، تمرکز تیم را بر روی کمک به فرد دیگر حفظ می­ کند.

ارتباطات: یکی از بزرگترین خطرات برای یک تیم توزیعی سکوت است. برای عضو تیم خلاص شدن از این مخمصه اگر هیچ کس در حال گفتگو نباشد بسیار ساده است. در زمان یکسان یک وقفه، کارایی را از بین می ­برد. ارتباطات هفتگی برنامه ریزی شده روابط یک تیم را حفظ می­ کند. صحبت درباره شرکت، روند کارهای آن و تجارت جدید ، جشنهای تولد، جشنهای کاری سالانه و سایر رویدادهای مثبت و خوب نمونه ­ای از این موارد هستند. شاید شما نتوانید تقسیم کیک بین اعضا را به درستی انجام دهید اما می ­توانید سرود تولدت مبارک را در مراسم بخوانید.

تعریف حدود: لازم است تیم بداند که چه انتظاری از آنها وجود دارد حتی چه زمانی آنها به صورت خودگردان کار می­ کنند. بنویسید موارد چگونه باید صورت گیرد و همیشه یک کانال برای بحث فراهم آورید. روند کاری سه ماهه­ تان را مجددا مرور کنید و بعد از تغییرات عمده مطمئن شوید که هنوز این تعاریف مفهوم خود را در بر دارند.

برنامه ریزی جلسات ملاقات شخصی: تیمهای مستقر می­توانند با بحث پیرامون مشکلات که در محل کار رخ می ­دهد ساعات خوشی داشته باشند اما کارکنان دور کار این شانس را ندارند. به همین دلیل باید زمانهایی برای ارتباطهای رو در رو در نظر گرفته شود. اهمیت حضور داشتن در محل اغراق آمیز نیست. تفاوتهای عظیمی بین دریافت یک ایمیل از فردی که شما هر گز آن را ندیده­ اید و کسی که رو در رو با صحبت کرده و به او لبخند می ­زنید، وجود دارد.

حضور چند مکانی: فکر نکنید یک شرکت توزیعی فاقد یک مکان واقعی است. به این شرکتها اینطور نگاه کنید که دارای مکانهای زیادی هستند. با امکان ایجاد یا پشتیبانی از رویدادها برای کارکنان دور کار، چند مکانی بودنتان را جشن بگیرید. یک اعتبار مالی برای این کار به منظور توانمند ساختن آنها  در رشد و ارتقاء جمعی­شان فراهم آورید. به منظور کمک به ایجاد حس در ارتباط بودن بین اعضاء تیم، این مسئله می ­تواند یک حضور بزرگتر و وسیعتر را برای شرکتتان به ارمغان آورد.

استقلال، مدیریت و هدف: بوک درایو دنیل پینک(danpink.com/books/drive) استقلال، مدیریت و هدف که کلیدهایی برای داشتن رضایت و کارآمدی کارکنان است را به ما آموزش می­ دهد. هر یک از اعضاء تیم باید مقداری کنترل و نظارت بر روی فعالیت روزانه و حرفه­ای خود داشته باشند. یک راه برای انجام این کار این است که اجازه دهیم تیم در انتخاب افرادی که می ­خواهد با آنها کار کنند و پروژه­ هایی که متعهد می ­شود، آزاد باشد. در نهایت انجام کاری که برای شما اهمیت دارد هر چیز دیگری را تحت الشعاع قرار می­دهد.

شفافیت: اگر یک تیم قصد دارد که استقلال داشته باشد لزوم آن در اختیار داشتن تمام اطلاعات مرتبط است. در غیر این صورت اعضاء تیم نمی­توانند تصمیمات خوبی بگیرند. چه مقدار پول در بانک وجود دارد، آیا خط سیر تجارت جدید تکمیل شده است؟ یا مدیران فریب کاری می ­کنند؟ آیا مشتریات راضی هستند؟ هم تیمی­های من چه احساسی درباره کاری که من انجام می­دهم دارند؟ آنها چه احساسی در مورد من دارند؟ مواضع روشن و شفاف داشته باشید و تمام مسائل را با دیگران سهیم شوید.

پاسخگویی محیطی: ما هنگامی که در جمع هستیم با زمانی که به تنهایی فعالیت می­کنیم متفاوت عمل می­ کنیم. وقتی اشتباهی رخ می­ دهد به طور عمومی در مورد آن صحبت کنید. تمام ارتباطات را به صورت عمومی حفظ کنید حتی اگر برای افرادی مشکل باشد. با به اشتراک گذاشتن نتیجه کار، همه افراد قوی­تر شده و متوجه می­ شوند که چه انتظاری از آنها وجود دارد. تمام برنامه­ های شرکت را طرح ریزی کنید و تعهدات و انجام وظایف را برای مرور در دسترس قرار دهید. تمام جلسات را اطلاع رسانی کرده و شرایطی فراهم نمایید تا تمام مدعوین ترغیب شوند به مطالبی که در این جلسات مطرح می­ شود توجه کنند. فرهنگ شفافیت ایجاد اعتماد می­ کند.

اعتماد: بدون داشتن اعتماد شما یک تیم نیستید. شما گروهی متشکل از افراد بصورت جداگانه هستید. اعتماد زمانی اتفاق می­ افتد که ما بدانیم سایر افراد کارشان را انجام می ­دهند و ما می­توانیم بر روی کار خودمان تمرکز کنیم. فقدان اعتماد به این معنی است که افراد بطور پیوسته تعهد خود را رها می­ کنند تا کار فرد دیگری را چک کنند. این روند انرژی یک گروه را از بین می ­برد.

فرهنگ سازی مناسب: فرهنگ سازی دشوارترین موردی است که هر شرکتی باید آن را پیاده کند. شما نمی­ توانید با اعمال زور فرهنگ ایجاد کنید. فرهنگ از افراد شروع می­شود و فرصتهایی که آنها برای ارتباط، به اشتراک گذاری و خلق تجربه با یکدیگر در اختیار دارند. یک تیم توزیعی بزرگ افرادی دارد که در جستجوی آن بارقه­ هایی هستند که در یک رشته پیام  نشان داده می شود و آنها را به فرصتهایی برای افراد به منظور تضمین و تعهد پرورش می­ دهند.

حالا تصمیم گیری با شماست
برای کمک به فوق العاده بودن تیمتان هیچ فرمول جادویی وجود ندارد. آنچه شما می­ توانید انجام دهید التزام به خوش آمدگویی به کسانی است که وارد عرصه می ­شوند. این نیت را داشته باشید که به هر فرد حق اظهار نظر بدهید. برای آنها این امکان را ایجاد کنید که با روشهایی که حتی به مجموعه مهارتهای اصلی آنها ارتباطی ندارد به تیم کمک کنند. وقتی متوجه شدید که می خواهید تغییر ایجاد کنید، زمان آن رسیده که وارد حیطه یک دفتر کار مجازی شوید.

چاپ این مطلب

  اگر نام کاربری شما در توئیتر مشابه اسم یک برند باشد چه می شود؟
ارسال کننده: saman - ۹۵/۶/۵، ۰۴:۵۱ عصر - انجمن: توییتر - بدون پاسخ

هر سال همزمان با سال نوی میلادی، جان لوئیس سیلی از توئیت‌های جدید را در مورد جدیدترین تبلیغات فروشگاهی با همین نام دریافت می‌کند. اما مشکل اینجاست که جان لوئیس فروشگاهی ندارد و شخصی است که در ویرجینیا زندگی می‌کند و کامپیوتر درس می‌دهد.

اکانت اصلی توئیتری که برای فروشگاه مذکور باز شده @johnlewisretail نام دارد که حتما تایید می‌کنید از @johnlewis ناشناخته‌تر است اما حقیقت اینجاست که فردی به نام جان لوئیس زودتر از این فروشگاه در توئیتر اکانت باز کرده و چون این هم نام واقعی‌اش است حق با اوست که اول اکانتی با این نام کاربری داشته باشد.
به همین خاطر او هر روز نامه‌های گلایه آمیز زیادی را از مردمی دریافت می‌کند که در مورد کیفیت بد خدمات کافه جان لوئیس شکایت دارند. کار او در تمام روزهای سال همین است. لوئیس یاد گرفته که چطور به این توئیت‌ها پاسخ بدهد و معمولا ابتدا با شوخی و مزاح به آنها پاسخ می‌دهد و سپس پیش از آنکه مشتری‌های عصبانی به سراغ مغازه بروند آنها را ملتفت می‌کند که اشتباه کرده‌اند.
اما همین شوخ طبعی باعث شده که شمار دنبال کننده‌های او ظرف دو سال گذشته از مرز 15900 نفر فراتر برود و هر سال با آغاز ماه نوامبر و فرا رسیدن سال نوی میلادی، خیل انبوهی از توئیت‌های تبلیغاتی به سمت اکانت او روانه می‌شوند.
البته جان لوئیس شناخته‌شده ترین نمونه از هویت نادرست در توئیتر است با این همه، افراد دیگری هم هستند که به وضعیت‌های مشابه به این دچار شده‌اند و نامشان با سیاستمداران، اهالی ورزش یا برندها مشابهت دارد و هیچگاه تصورش را هم نمی‌کردند که هدف خیل عظیم توئیت‌های تبلیغاتی قرار بگیرند.
سوال اینجاست که وقتی توئیتر تا این اندازه برایتان دردسر آفرین می‌شود چه کاری باید انجام دهید؟ دو گزینه وجود دارد.

اکانت خود را واگذار نمایید
اگر بخش منشن‌های اکانت توئیتر شما مملو از توئیت‌هایی است که برای فرد دیگری ارسال شده‌اند و استفاده از اکانت را برای شما غیرممکن کرده‌اند بهتر است که آن را به دیگری واگذار نمایید. وقتی نوبت به تگ کردن افراد در توئیت‌ها می‌رسد، کاربران این شبکه اجتماعی رفتاری کاملا غیرحرفه‌ای را از خود نشان می‌دهند و اینکه ببینید به خاطر سرویس رسانی نامناسب شرکتی هدف انبوه توئیت‌ها قرار گرفته‌اید ابدا جالب نیست.
برای مثال نام کاربری @BMW پیشتر به خبرنگار حوزه تکنولوژی یعنی برایان ام وستبروک (Brian M. Westbroo) تعلق داشت. این نام کاربری کوتاه است و با در نظر داشتن محدودیت کاراکتری در توئیتر انتخاب آن توسط این خبرنگار کاملا معقول و منطقی به نظر می‌آمد. نکته مهم‌تر اینکه این حروف از سرواژه‌های اسم او گرفته شده بودند اما بسیاری تصور می‌کردند که این اکانت به خودروساز معروف آلمانی تعلق دارد و با وجود آنکه تا سال 2012 با شوخی و خنده به توئیت های ارسالی آنها پاسخ می‌داد در نهایت تصمیم گرفت که نام کاربری‌اش را به @BrianWestcott تغییر دهد.
نام کاربری @AMD نیز به فردی به نام Adam M. Dopplet تعلق داشت؛ یک کارآفرین حوزه تکنولوژی که مانند وست بروک زودتر از شرکت AMD در توئیتر اکانت باز کرده بود و از سرواژه‌های اسمش به عنوان نام کاربری خود بهره گرفته بود. به همین خاطر شرکت AMD که در زمینه تولید چیپ فعالیت می‌کرد خواهان دریافت این اکانت بود. بخش بازاریابی این شرکت با فرد یاد شده تماس گرفت و از Doppelt درخواست کرد که نام کاربری اش را تغییر دهد تا آنها بتوانند از آن استفاده کنند اما او این خواسته را نپذیرفت چون AMD خلاصه نام و نام فامیلش بود.
اما بعد از چندین مذاکره آدام تصمیم گرفت که آن نام کاربری را به شرکت AMD واگذار نماید و در ازای آن نیز AMD متعهد شد که 50 هزار دلار را به سازمان‌های خیریه بدهد. حالا او از نام کاربری @AdamDoppelt استفاده می‌کند.

تلاش برای فروش اکانت
شاید رفتار Doppelt و پاسخی که به AMD داد کاملا طبیعی به نظر بیاید؛ این روزها مردمان زیادی هستند که با خرید آدرسهای شبیه به نام برندهای بزرگ و متقاعد کردن آن برندها به خریدشان، پول در می‌آورند و حالا که اکانت‌های توئیتری به لحاظ اهمیت هم سطح با وبسایت‌ها در اوایل دهه 2000 میلادی هستند روشن است که می‌توان از آن پول درآورد.
البته افراد زیادی تلاش کرده‌اند که اکانت‌های خوب را خریداری کرده یا بفروشند. برای مثال راب دایردک اسکیت‌بازهای معروف در گذشته چندین بار تلاش کرد که نام کاربری @rob را از مالک کنونی‌اش Rob Bertholf خریداری نماید. اما متاسفانه Berttholf سررشته خوبی در زمینه بازاریابی دارد و می‌داند که بهینه‌سازی موتورهای جستجو بخشی از علت علاقمندی این اسکیت‌باز به نام کاربری یاد شده است. نائوکی هیروشیما هم که نام کاربری @N را در اختیار دارد پیشنهاد داده که در ازای پرداخت 50 هزار دلار اکانت خود را می‌فروشد.
البته تردیدی نیست که خیلی‌ها از این طریق پول‌های هنگفتی را به جیب زده‌اند اما پیش از آنکه اقدام به ثبت کردن نام‌های کاربری شبیه به اسامی مشاهیر و هنرمندان نمایید، بهتر است بدانید که این کار برخلاف قوانین توئیتر است و این شبکه اجتماعی به شدت در این رابطه سخت‌‌گیر است. در صفحه پشتیبانی توئیتر آمده است که بهره‌برداری از نام‌های کاربری غیر مجاز است و تلاش برای «فروش، خرید یا پول گرفتن در ازای نام‌های کاربری نقض قوانین این وبسایت تلقی شده و ممکن است که به تعلیق دائمی اکانت شما بیانجامد.» بنابراین در صورتی که تلاش کنید از نام‌های کاربری خود در توئیتر پول در بیاورید ممکن است که برای همیشه اکانت خود را از دست بدهید.
البته این تنها شیوه مدیریت نام‌های کاربری در توئیتر نیست. اگر یک برند یا هنرمند مشهور هم با این سایت تماس بگیرد و مدعی شود که فرد دیگری با استفاده از نام آنها در این سایت فعالیت دارد، توئیتر ممکن است آن اکانت را به فرد یا موجودیت شاکی واگذار نماید.

Sapphire وبلاگ نویس آمریکایی پیشتر با نام کاربری @saphirecut توئیت می‌کرد تا اینکه یک روز از خواب بیدار شد و تعداد زیادی توئیت را از مدیریت این سایت دریافت کرد مبنی بر آنکه به خاطر شکایتی که در مورد کپی رایت دریافت کرده، نام کاربری او را به فرد دیگری انتقال داده و اکانت او از این پس با نام دیگری فعال خواهد بود. او بعد از مناقشات طولانی توانست نام کاربری @saphire را بگیرد که مطمئنا بهتر از قبلی است. اما یک کشمکش به مراتب بدتر و شدیدتر نسبت به این در نهایت باعث شد که مالکیت نام کاربری @chase به فرد دیگری انتقال داده شود. ماجرا از این قرار است که ابتدا Chase Giunta این نام را در سال 2008 میلادی ثبت کرد و از این اکانت برای انجام امور شخصی‌اش استفاده می‌کرد اما وقتی به تدریج خیل عظیمی از توئیت‌های گلایه آمیز کاربران بانک Chase به سمت او روانه شد او شروع به باز-توئیت‌ کردن آنها کرد تا ماجرا را طنز آمیز کند. متاسفانه اما این کار از نظر مورگان چیس مدیرعامل بانک Chase خنده دار نبود و به این نتیجه رسید که باید کنترل آن اکانت را در دست بگیرد.
Giunta می‌گوید در ادامه یکی از نماینگان بانک با او تماس گرفته و پیشنهاد داده که در ازای پرداخت 20 هزار دلار آن نام کاربری را خریداری نماید اما او در نهایت حساب کاربری‌اش را غیرفعال کرد و به آنها گفت که این کار خلاف قوانین توئیتر است. روز بعد او ایمیلی را دریافت کرد با این مضمون که چون خود را جای بانک جا زده قوانین توئیتر را نقض کرده است. Giunta به همین خاطر در ادامه عکس و بایو خود را تغییر داد تا دیگران را مطمئن نماید که با بانک ارتباطی ندارد اما طولی نکشید که اکانت او معلق شد و به مورگان چیس داده شد. Giunta هم مجبور شد که اکانت تازه‌ای را برای خودش درست کند.
البته اگر کسی تلاش نکند که کنترل اکانت شما را بگیرد و دایرکشن‌های اشتباهی هم زیاد برایتان آزاردهنده نباشند، نیازی نیست که کاری انجام دهید. این در واقع همان استراتژی و راهکای است که دارندگان چنین مشکلی در توئیتر اتخاذ می‌کنند.
مثلا @DavidVameron اکانت رسمی متعلق به نخست وزیر انگلستان نیست و در عوض به یک مرد بیست و چند ساله مربوط می‌شود که در اورگان زندگی می‌کند. دیوید کامرون نام اصلی‌اش است و در سال 2007 میلادی که در توئیتر اکانت باز کرد گوردون براون همچنان نخست وزیر این کشور بود و در واقع از سال 2010 بود که این اکانت برای او دردسرآفرین شد.
اما با وجود آنکه دیوید کامرون توئیت‌های مملو از عصبانیت زیادی را از مردم دریافت می‌کند این مساله بیشتر برایش جالب است تا آزار دهنده و بعضا حتی پیش می‌آید که به درخواست‌ها برای اعلام نظر در مورد موضوعات مختلف نیز پاسخ می‌دهد (جالب است بدانید که باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا هم از دنبال کنندگان اوست).
البته همانطور که گفته شد کاربران زیادی هم اکنون با این مساله روبرو هستند وترجیح داده‌اند که مواضعی بی‌طرف را در این رابطه اتخاذ کنند.

اخلاقیات
ممکن است تصورتان این باشد که چنین مشکلی جای هیچگونه نگرانی ندارد زیرا نام کاربری توئیترتان به شخص شما تعلق دارد یا دست کم هیچ شرکتی احتمال ندارد که نسبت به آن ادعا کند. اما باید بدانید که این اتفاق ممکن است برای همه رخ دهد. برای نمونه یکی از کاربرانی که Chris Andrikanich نام دارد صرفا به خاطر دشوار بودن تلفظ نامش تصمیم گرفته که از نام کاربری آلفابت استفاده کند و سال پیش بود که گوگل اعلام کرد یک شرکت مادر تخصصی را با این نام ایجاد خواهد کرد.
همین اتفاق باعث شد که بسیاری تصور کنند گوگل مبلغ بالایی را برای خرید این اکانت به او پیشنهاد خواهد داد در حالی که اینطور نشد و این فرد همچنان توئیت‌هایش را با همین نام ادامه می‌دهد. از طرفی چون مردم بیشتر گوگل را می‌شناسند تا آلفابت این امر مشکلی را برای او ایجاد نکرده است.

چاپ این مطلب

  چیزهایی که وب‌سایت‌ ها درباره‌ شما می‌ دانند حذف کنید
ارسال کننده: farnaz - ۹۵/۶/۵، ۰۱:۲۸ عصر - انجمن: هک و امنیت - بدون پاسخ

آیا نگران حریم خصوصی و اطلاعاتی که وب‌سایت‌ها درباره‌ی شما در اختیار دارند هستید؟ ما در این مقاله به شما نشان می‌دهیم چگونه می‌توانید بخش اعظم این اطلاعات را پاک کنید.

ما در جهانی از به اشتراک‌گذاری زندگی می‌کنیم. اغلب ما برروی فیس‌بوک پُست می‌کنیم و تعداد بیش‌تری از ما افکار و لحظات مهمی که در زندگی روزمره‌مان پشت سر می‌گذاریم توئیت می‌کنیم. ما از LinkedIn برای تقویت کردن رزومه‌ی کاری‌مان بهره می‌گیریم، ما بلاگ می‌نویسیم، و ما گاهی اوقات هویت واقعی خودمان را برروی فوروم‌ها آشکار می‌کنیم. ما حالا بیش از همیشه در معرض دید جهان قرار داریم. اما خطری موروثی در فعالیت‌های ما وجود دارد. ما نه تنها خودمان را در معرض دید بیرونی قرار می‌دهیم- خودمان را در برخی از موارد به سلبریتی‌های نه چندان مهم تبدیل می‌کنیم- بلکه به وب‌سایت‌ها اجازه می‌دهیم به جزئیات بسیار زیادی درباره‌ی ما دست پیدا کنند. هر بار که به یک سرویس لاگ‌این می‌کنیم، اجازه می‌دهیم انواع و اقسام اطلاعات مربوط به ما جمع‌آوری شود. برخی از سایت‌ها بهتر از ما دوستان نزدیک‌مان را می‌شناسند. ممکن است نشانه‌هایی از این موضوع را تشخیص داده باشید، چه از طریق آگهی‌ها و تبلیغات برروی وب‌سایت‌هایی که به ناگهان ظاهر می‌شوند و محصولات مختلفی را که به دنبال‌شان بوده‌ایم در معرض دید ما قرار می‌دهند و یا آن ای‌میل‌هایی که به نظر می‌رسد چیزهایی که ما ازشان لذت می‌بریم به ما ارائه می‌نمایند. وقتی موضوع تلاش کمپانی‌ها برای باز کردن کیف پول شما مطرح می‌شود آن‌ها برای کسب درآمد از طریق علائق شما هر کاری انجام می‌دهند. به منظور انجام این کار، سرویس‌های مختلف به پروفایل دیجیتالی که هر روز به تعداد آن‌ها اضافه می‌شود متکی هستند. و به علت این که ما سال‌ها است آن‌لاین بوده‌ایم سطح این جزئیات احتمالا بسیار گسترده خواهد بود. حتی اگر هرگز از فیس‌بوک، توئیتر یا سایر وب‌سایت‌های شبکه‌های اجتماعی بازدید نکرده باشید و حتی اگر هرگز در یک بررسی آن‌لاین شرکت نکرده باشید وقتی موضوع به دست آوردن داده‌ها به میان می‌آید مصون نیستید. جست و‌جوهای شما، ویدئوهایی که تماشا کرده‌اید، مکان‌هایی که از آن‌ها بازدید نموده‌اید، آیتم‌هایی که به دنبال آن‌ها بوده‌اید و موسیقی که گوش کرده‌اید همه و همه بخشی از یک فایل بسیار بزرگ است که هدف آن بهره‌برداری از این اطلاعات است. اما خبرهای خوب این است که فقط بخش کوچکی از این اطلاعات درواقع عمومی می‌شوند. بنابراین آیا می‌توانید این اطلاعات را از بین ببرید؟ خوب، قبل از این که وارد این موضوع شویم باید نگاهی خلاصه به این مطلب مهم بیندازیم که چگونه می‌توانید وب‌سایت‌ها را از جمع‌آوری اطلاعات درباره‌ی خودتان برحذر دارید. این گزینه‌‌ای منطقی به نظر می‌رسد: به جای این که نگران باشید که این اطلاعات در معرض دید همه قرار بگیرند کافی است گردآوری این اطلاعات را متوقف کنید. البته گفتن این موضوع از عمل کردن ساده‌تر است. برای این که حقیقتا در برابر گردآوری دیتا مصون شوید به شکلی موثر و جدی باید استفاده از اینترنت را متوقف کنید.

پیش‌گیری بهتر از درمان است؟

با توجه به مطالبی که در بالا اشاره شد کارهایی هست که می‌توانید انجام دهید. گذشته از این که فقط حساب‌هایی را باز کنید که می‌دانید سودمندی‌شان را در درازمدت اثبات کرده‌اند شما باید به بخش حریم خصوصی و شرایط و ضوابط سرویس‌هایی که استفاده می کنید توجه نموده و زمانی که مجبور هستید جعبه‌هایی را تیک بزنید مطمئن شوید که به شکلی ناخواسته به آن سایت اجازه ندهید داده‌های شما را جمع‌آوری نماید. شما در عین حال باید از ردیابی وب‌سایت‌هایی که از آن‌ها بازدید می‌کنید توسط آگهی‌دهنده‌گان جلوگیری به عمل آورید. یک روش خوب برای انجام این کار استفاده از یک اکستنشن برای مرورگر است که از گردآوری اطلاعات و داده‌های شما توسط دیگران جلوگیری می‌کند. به عنوان مثال Privacy Badger (دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
) از Electric Frontier Foundation یادداشتی از سرویس‌هایی که به دنبال ردیابی مرورگر شما برروی وب‌سایت‌های مختلف هستند بر‌می‌دارد. وقتی این اکستنشن یک کمپانی که شما را ردیابی می‌کند تشخیص می‌دهد به مرورگر دستور می‌دهد از بارگذاری محتوای آن منبع جلوگیری نماید. این اکستنشن مراقب تبلیغات، تصاویر توکار، stylesheets و نقشه‌هایی که ممکن است شامل کوکی‌هایی برای ردیابی فعالیت‌های شما باشند است. برخلاف سایر ابزار بلوکه کردن اگر متوجه شود یک وب‌سایت، بعد از این که اکستنشن به مرورگر دستور می‌دهد آن را متوقف کند باز هم به کارش ادامه می‌دهد یک دامنه‌ی خاص را بلوکه می‌کند. با این روش، مرور کلی وب توسط شما تحت تاثیر قرار نمی‌گیرد. البته بلوکه کردن همه‌ی کوکی‌ها بهتر است- چیزی که احتمالا کل تجربه‌ی شما برروی وب را تحت تاثیر قرار می‌دهد. بلوکه کردن نه تنها باعث توقف کوکی‌های ثالث می‌شود بلکه کوکی‌های سایت‌های اصلی را نیز متوقف می‌نماید که دومی می‌تواند برروی سایت‌هایی که بیش‌تر از آن‌ها بازدید می‌کنید سودمند واقع شود. آن‌ها تشخیص می‌دهند شما چه کسی هستید و کارهایی که برروی سایت‌های مختلف انجام می‌دهید به خاطر می‌سپارند و در این فرآیند صرفه‌جویی زیادی در وقت شما به عمل می‌آورند. همه‌ی کاری که باید انجام دهید ایجاد یک تعادل است.

همه چیز را نابود کنید!

اما درباره‌ی گذشته و همه‌ی آن چیزهایی که بسیاری از وب‌سایت‌های وب قبلا در مورد شما می‌دانند چه کاری می‌توانید انجام دهید؟ چگونه می‌توانید بفهمید چه چیزی آن بیرون وجود دارد و داده‌های با ارزشی که آن‌جا است کاملا پاک کنید و اطلاعاتی که درباره‌ی شما جمع‌آوری شده است از بین ببرید؟ اولین کاری که باید انجام دهید این است که بفهمید کدام وب‌سایت‌ها بیش‌ترین اطلاعات را درباره‌ی شما در اختیار دارند. پیش بروید و از گوگل شروع کنید. گوگل از طریق همه‌ی سرویس‌های خود اطلاعات را جمع‌آوری می‌کند. وقتی به یک حساب وارد می‌شوید اسم، آدرس ای‌میل، کلمه‌ی عبور، تاریخ تولد، جنسیت، شماره تلفن و کشوری که در آن زندگی می‌کنید به دست می‌آورد. همچنین سرویس ردیابی خودش را دارد که چیزهای زیادی درباره‌ی رفتار آن‌لاین شما کسب می‌کند. هر بار که برروی یک آگهی کلیک می‌کنید یا ضربه می‌زنید چیزهایی که به آن علاقه دارید گردآوری می‌نماید. اما این فقط نیمی از داستان است. گوگل ویدئوهایی که تماشا می‌کنید، وب‌سایت‌هایی که بازدید می‌کنید، چیزهایی که جست‌و‌جو می‌نمائید، ای‌میل‌هایی که از طریق Gmail ارسال می‌کنید، رویدادهایی که به Calendar خود اضافه می‌نمائید، تصاویر، عکس‌ها و اسنادی که برروی Drive ذخیره می‌کنید و جزئیات دیوایس شما را ذخیره می‌کند. آدرس IP و داده‌های کوکی را ثبت می‌کند و از اطلاعاتی که از مرورگر وب Chrome خود، ChromeOS و سیستم عامل اندروید گردآوری می‌نماید استفاده می‌کند. ما از این نکته آگاهی پیدا می‌کنیم زیرا به نظر می‌رسد گوگل درباره‌ی کارهایش شفاف عمل می‌کند. به privacy.google.com/your-data.html بروید تا متوجه شوید از این که صراحتا اعلام می‌کند چه اطلاعاتی از فعالیت‌های روزمره‌ی شما کسب می‌کند خجالت نمی‌کشد. گوگل از طریق گفتن این نکته که چگونه به تکمیل اتوماتیک جست و‌جوها و فرم‌ها، یافتن ویدئوهای مورد علاقه‌تان و تحویل ارتقاهای اتوماتیک درباره‌ی اطلاعات پرواز و سایر موارد کمک می کند در صدد توجیه فعالیت‌هایش است. این همان جایی است که اعتماد و اطمینان وارد میدان می‌شود اما خوشبختانه این چیزی است که می‌توانید کنترل کنید.
یک سرویس جدید به نام My Activity توسط گوگل راه‌اندازی شده است که داشبوردی فراهم می‌کند که به شما اجازه می‌دهد همه‌ی آیتم‌هایی که درباره‌ی استفاده‌ی شما از وب و سرویس‌های مختلف این کمپانی ذخیره کرده است مشاهده نمائید. با بازدید از myactivity.google.com/myactivity شما قادر می‌شوید به طور دائمی داده‌ها را حذف کنید و در عین حال می‌توانید به گوگل بگوئید چه اطلاعاتی را به حساب شما الصاق کند یا نکند. به عنوان مثال وقتی از این صفحه بازدید می‌کنید مشاهده خواهید کرد که به سرفصل Today می‌رود: نشانه‌ای از تعداد آیتم‌هایی که از زمانی که امروز صبح از خواب بیدار شده‌اید ثبت شده‌اند. اگر تعداد این‌ها به صدها می‌رسد متعجب نشوید زیرا بیش‌تر از چیزی که فکرش را می‌کنید از گوگل استفاده کرده‌اید. برای کمک به این که بتوانید از این‌ها سر در بیاورید داده‌ها براساس مقوله‌های مختلف از قبیل Search, Books, Video, Image, News و غیره طبقه‌بندی شده‌اند. شما سپس می‌توانید ببینید از کدام سرویس‌ها بیش‌تر از بقیه استفاده کرده‌اید و تا چه حد آن‌ها را به کار گرفته‌اید. همه چیز براساس زمان ارائه می‌شود. از این نقطه به بعد می‌توانید حذف اطلاعات را به شکل جدی آغاز کنید. در گوشه‌ی سمت راست بالای هر جعبه‌ای که دربردارنده‌ی سرویس‌هایی که استفاده کرده‌اید است منویی با دو گزینه وجود دارد: Details و Delete. با کلیک کردن برروی دومی، یک جعبه‌ی pop-up نمایش داده می‌شود که تلاش می‌کند به طور خلاصه توضیح دهد که چرا ترجیح می‌دهد شما اطلاعات را پاک نکنید: "فعالیت شما می‌تواند کاری کند تا سرویس‌های گوگل برای شما سودمندتر شود و مثلا بهتر بتوانید با Maps ارتباط برقرار نمائید و در Search به نتایج سریع‌تری دست پیدا کنید". وقتی مطمئن شدید می‌خواهید اطلاعات را پاک کنید از شما خواسته می‌شود ادامه‌ی کار را تائید نمائید و به مرحله‌ی بعدی بروید و آیتم‌ها را حذف کنید.

تبلیغات را شخصی‌سازی کنید

گوگل در عین حال به شما اجازه می‌دهد اطلاعات به کار گرفته شده برای نمایش تبلیغات را کنترل کنید. یکی از بزرگ‌ترین تغییرات اخیر، تصمیم این کمپانی در استفاده از اطلاعات رفتاری شما درباره‌ی مناسب‌سازی تبلیغات نه تنها برروی سرویس‌های خودِ گوگل بلکه برروی کل اینترنت در صفحات جست‌و‌جویش بوده است. البته به جای این که به طور اتوماتیک به دنبال شما باشد باید خودتان این تصمیم‌گیری را به اجرا بگذارید. برای فعال یا غیرفعال کردن شخصی‌سازی، به goo.gl/M1NrqO بروید و به دنبال جعبه‌ای باشید که به گوگل اجازه می‌دهد از فعالیت حساب شما برای اهداف تبلیغاتی استفاده کند. این صفحه در عین حال به شما اجازه می‌دهد گردآوری داده‌ها برای اهداف تبلیغاتی را کاملا متوقف کنید و در حالی که روی آن هستید ممکن است بخواهید نگاهی به پروفایل گوگل خودتان در این صفحه بیندازید. ضربه زدن برروی دکمه‌ی edit در این جعبه به شما اجازه می‌دهد نگاهی به اطلاعات شخصی‌تان بکنید. شاید بخواهید تاریخ تولدتان را تغییر دهید یا شاید بخواهید چیزهایی که دیگران می‌توانند درباره‌ی شما ببینند ویرایش نمائید. شما در عین حال می‌توانید به اشتراک‌گذاری مکانی (location sharing) را فعال یا غیرفعال کنید و از این صفحه تنطیمات مربوط به جست‌و‌جو را مدیریت نمائید و یا کارهایی که انجام داده‌اید از سیستم حذف کنید.

روبرو شدن با فیس‌بوک

اما سایر سرویس‌هایی نظیر فیس‌بوک چه می‌شوند؟ این که بخواهید فیس‌بوک را از دسترسی به اطلاعات شخصی خود برحذر دارید منحرفانه به نظر می‌‌رسد (کل مفهوم فیس‌بوک این است که شما اطلاعات را آن‌جا می‌گذارید تا دیگران ببینند) اما مدیریت داده‌هایی که می‌توانند به استفاده‌ی سودمند شما از این سایت کمک کنند نیز امری منطقی به نظر می‌‌رسد. اولین کاری که ممکن است بخواهید انجام دهید دانلود یک کپی از داده‌های فیس‌بوک و آگاهی از این که این کمپانی چه چیزهایی درباره‌ی شما می‌داند است. در نسخه‌ی دسک‌تاپ، به Settings بروید و گزینه‌ی Download a copy of your Facebook data را در انتهای تنظیمات کلی حساب‌ انتخاب و برروی آن کلیک کنید. این اطلاعات شامل داده‌های بسیار زیادی درباره‌ی پروفایل شما و همچنین تمام اطلاعات تایم‌لاین، پُست‌ها، پیام‌ها و عکس‌های‌تان است. اگرچه تبلیغاتی که برروی آن‌ها کلیک کرده‌اید و آدرس IP ثبت شده در زمان بازدید شما را نیز نشان می‌دهد. شما زمان فعال شدن، غیرفعال شدن، حذف شدن حساب و کوکی و اطلاعات مرورگر خود  را می‌بینید. آدرس فعلی شما و آدرس قبلی‌تان نیز در این‌جا لیست شده‌اند. اطلاعات مکانی نیز در همین‌جا نگهداری می‌شود. این فایل شامل تاپیک‌های تبلیغاتی براساس Like شما، علائق و سایر داده‌ها می‌شود؛ هر مکالمه و کانکشنی که دارید، داده‌های مربوط به شناسایی چهره، ای‌میل‌ها- حتی آن‌هایی که حذف کرده‌اید؛ حساب‌های لینک شده؛ یادداشت‌ها؛ شماره تلفن‌ها؛ دیدگاه‌های سیاسی و خیلی چیزهای دیگر. این اطلاعات می‌توانند چشمان شما را باز کنند و به ورای آخرین باری که عکس یک گربه را پُست کرده‌اید می‌روند. اما اگر می‌خواهید Facebook همه‌ی چیزهایی که درباره‌ی شما می‌داند حذف کند درنتیجه باید به طور کل این سیستم را ترک کنید. همان‌گونه که درباره‌ی داده‌های ای‌میل نیز دیده بودید، حذف یک قطعه از اطلاعات به معنای این نیست که Facebook آن را فراموش می‌کند. درعوض، بخشی از فایل شما را تشکیل می‌دهد و بنابراین می‌توانید به دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
بروید و حذف کامل را درخواست کنید. تکمیل این کار 90 روز طول می‌کشد اما حتی در این حالت نیز همه چیز از بین نمی‌رود. به عنوان مثال هر چیزی که به یکی از دوستان‌تان ارسال کرده‌اید، تا زمانی که او آن را حذف نکند باقی می‌ماند. علاوه بر این، آن محتوا به زندگی در سایه‌ی Facebook licence- موافقت‌نامه‌ای که امضا کرده‌اید و می‌گوید ویدئوها و عکس‌ها می‌توانند برای استفاده‌ی غیراختصاصی، قابل انتقال، sub-licensable، و در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار گیرند- ادامه خواهد داد. به نظر می‌‌رسد باید با بعضی از چیزها تا آخر عمرمان زندگی کنیم.

باقی ماندن داده‌ها برروی LinkedIn
آیا همین موضوع درباره‌ی LinkedIn نیز مصداق دارد؟ به نظر نمی‌رسد. سیاست رسمی LinkedIn این است که پروفایل شما تا زمانی که حساب خود را نبندید باقی می‌ماند. سپس در عرض 24 ساعت شروع به حذف آن می‌کند و در عرض 30 روز از اطلاعات بک‌آپ می‌گیرد و لاگ‌ها را de-identify می‌کند. اما LinkedIn چه چیزهایی درباره‌ی شما نگه می‌دارد؟ LinkedIn می‌گوید لاگ‌های دسترسی IP و سایر اطلاعاتی که از طریق پروفایل شما قابل دیدن نیست نظیر تبلیغاتی که روی آن‌ها کلیک کرده‌اید، و ad targeting criteria و تلاش‌های لاگ‌این شما شامل کامپیوتری که از آن و آدرس IP آن استفاده کرده‌اید برروی سایت حفظ می‌کند. سیاست حریم خصوصی LinkedIn می‌گوید شما می‌توانید این اطلاعات را از طریق Help Center درخواست کنید اما لینکی که ارائه می‌کند به شکل آزاردهنده‌ای غیرقابل استفاده است. ما نهایتا بعد از جست‌و‌جو اطلاعات مربوطه را پیدا کردیم و خبرهای خوب این است که شما می‌توانید آرشیو داده‌های خود را از طریق مراجعه به آدرس دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
درخواست کنید که با این کار داده‌ها در دو بسته ارسال می‌شوند که دومی 24 ساعت بعد از دریافت اولی برای‌تان ارسال می‌گردد. اگر حذف حساب برای‌تان بیش از حد دراماتیک به نظر می‌‌رسد می‌توانید به صفحه‌ی Privacy & Settings جدید  LinkedIn‌ بروید که به شما اجازه می‌دهد چیزهایی که می‌توان درباره‌ی شما مشاهده کرد و اطلاعاتی که می‌توانند مورد استفاده قرار گیرند تعیین کنید. در حداقل شکل ممکن، شاید بخواهید نگاه نزدیک‌تری به اپلیکیشن‌های ثالثی که می‌توانند داده‌های شما را ببینند بیندازید. سایت‌های رسانه‌های اجتماعی تنها سایت‌هایی نیستند که داده‌هایی که می‌خواهید پاک شوند ذخیره می‌کنند. خُرده‌فروشانی نظیر Amazon نیز اطلاعات مربوط به شما را نگه می‌دارند و شما حتی مجبور نیستید برای آگاهی از چیزهایی که درباره‌ی شما می‌داند لاگ‌این کنید: آیتم‌های صفحه‌ی خانگی آن قبل از این که شما sig-in کنید به ارجحیت‌های شما لینک می‌شوند. Amazon در عین حال یک لاگ از تاریخچه‌ی مرور شما نگه می‌دارد و اگر از طریق یک دیوایس موبایل خرید کرده باشید تاریخچه‌ی مکانی شما را نیز ثبت می‌کند. اگر کوکی‌ها را فعال نکرده باشید نمی‌توانید از Amazon خرید کنید.
برای حذف این داده‌ها می‌توانید به Settings بروید و ارجحیت‌های تبلیغات را مدیریت کرده و در عین حال قادر هستید بخش‌هایی از تاریخچه‌ی مرور خود را حذف کنید. همین موضوع درباره‌ی سایر سایت‌های خُرده‌فروشی مصداق دارد بنابراین حساب‌هایی که از آن‌ها استفاده نمی‌کنید حذف نمائید یا به Settings بروید تا متوجه شوید چه چیزهایی قابل پاک شدن هستند. تغییر شماره‌های تلفن و آدرس‌ها برروی سایت‌هایی که یک سیاست پاک‌سازی مناسب ندارند می‌تواند برای آن‌ها اشکال ایجاد نماید.

دور و اطراف وب

اما اطلاعاتی که سایر افراد درباره‌ی شما آن بیرون گذاشته‌اند چه می‌شود؟ شما باید با اسم خودتان یک جست‌و‌جو در گوگل انجام دهید تا ببینید آیا برخی از وب‌سایت‌ها اطلاعاتی درباره‌ی شما دارند که می‌خواهید آن‌جا نباشد یا خیر. در سال 2014، دادگاه اتحادیه اروپا قانونی تصویب کرد که براساس آن همه‌ی ما از "حق فراموش شدن" برخوردار هستیم و این بدان معنا بود که شما می‌توانید درخواستی به گوگل ارسال کنید تا تمام لینک‌های موجود به داده‌های شخصی یا پُست‌های درباره‌ی شما را حذف نماید. این یک فرم آن‌لاین در آدرس goo.gl/3afoo8 است که اسمی که برای جست‌و‌جو استفاده می‌کنید، نام کامل و URLهایی که می‌خواهید حذف شوند از شما می‌پرسد. سپس تیمی در Google این درخواست را بررسی می‌کند، و حق حریم خصوصی شما را با حقوق مردم برای دانستن (جریان آزاد اطلاعات) مطابقت می‌دهد. در حالی که این باعث از بین رفتن اطلاعات برروی وب‌سایت‌ها نمی‌شود اما پیدا کردن شما از طریق گوگل را برای دیگران دشوارتر می‌ْسازد. البته این بدان معنا است که شما باید همین درخواست را برای سایر موتورهای جست‌و‌جو نیز ارسال کنید. برروی Bing شما باید به goo.gl/oFXWUE بروید و یک فرم مشابه را تکمیل کنید و در Yahoo! نیز می‌توانید به آدرس goo.gl/eU2qiy بروید. کمپانی‌هایی هستند که همه‌ی این کارها را اگر بخواهید پول پرداخت کنید برای شما انجام می‌دهند اما این کار به اندازه‌ای ساده است که خودتان می‌توانید زحمتش را قبول کنید. اگر می‌خواهید محتوا از وب‌سایت‌های واقعی پاک شود نیاز به مشخص کردن web editor و درخواست حذف اطلاعات دارید. کافی است به صفحه‌ی Contacts یا About Me یک سایت نگاهی بیندازید یا whois.com را برای پیدا کردن اسم دامنه و پیدا کردن جزئیات فردی که می‌خواهید حذف کنید جست و‌جو نمائید. اما مراقب باشید: اگر این اطلاعات برروی یک روزنامه باشد و واقعی و قانونی هم باشد بعید است یک ویرایش‌گر بتواند آن را حذف کند.
اما چه داده‌هایی توسط کمپانی‌های ثالث گردآوری می‌شود؟ دلالان زیادی که در حوزه‌ی داده‌ها فعالیت می‌کنند وجود دارند که داده‌هایی درباره‌ی کاربران اینترنتی نظیر Spokeo‪(spokeo.com/uk)‬ و CrunchBase گردآوری می‌کنند. درخواست اطلاعات از هر یک از این سایت‌ها دشوار است و به تلاش نسبتا زیادی نیاز دارد. ممکن است به این نتیجه برسید که به دردسرش نمی‌ارزد یا بخواهید به سرویسی پول پرداخت کنید که این کار را از طرف شما انجام دهد. اگرچه واقعیت این است که هر کسی که از وب استفاده می‌کند در مقابل کارهایی که آن‌ها می‌توانند برای محافظت از داده‌های خود انجام دهند  قدرتی ندارد. برخی از کمپانی‌ها زندگی را ساده‌تر می‌کنند. Acxiom‪(acxiom.co.uk)‬ فعالیت‌های تجاری را با داده‌های بازاریابی که شامل اطلاعات به دست آمده از اینترنت می‌شود پشتیبانی می‌کند و وب‌سایتی به نام aboutthedata.com دارد که توضیح می‌دهد چگونه از آن بهره می‌گیرد و چرا آن را جمع‌آوری می‌کند. متاسفانه این سایت فقط در صورتی که یک آدرس در آمریکا داشته باشید قابل استفاده است و هر کسی بیرون از ایالات متحده اجازه ندارد داده‌های بازاریابی که درباره‌ی شما گردآوری شده است ببینید یا ویرایش نماید.
با اندکی تلاش و کوشش می‌توانید کنترل اینترنت و چیزهایی که درباره‌ی شما می‌داند دوباره در دست بگیرید. بعید است که هرگز بتوانید خودتان را به طور کامل از اینترنت پاک کنید و از این شبکه بیرون بروید اما می‌توانید ردپای خود را به حداقل برسانید. به دنیای Big Data، صرف‌نظر از این که تا چه حد فراگیر و گسترده است اجازه ندهید پیروز شود.

حساب‌های خود را پاک کنید
طی سال‌های متمادی، احتمالا چند دوجین حساب آن‌لاین ست‌آپ کرده‌اید که بسیاری از آن‌ها را به دست فراموشی سپرده‌اید یا استفاده‌ای از آن‌ها نمی‌کنید. اگر می‌خواهید پاک‌سازی انجام دهید هدف قرار دادن این حساب‌ها نقطه‌ی شروع مناسبی خواهد بود. وب‌سایت justdelete.me بسیاری از سرویس‌های وب را لیست می‌کند، آن‌ها را با رنگ کُدبندی می‌نماید تا به شما نشان دهد کدام‌یک برای حذف کردن ساده‌ترین و کدام‌یک دشوارتر هستند. کار را با سایت‌های سبز رنگ آغاز کنید، برروی دکمه‌ی information (اگر وجود دارد) کلیک کنید تا ببینید چگونه می‌توانید حساب‌ها و داده‌های خود را پاک کنید. سپس اندکی زمان صَرف سایت‌های قرمز رنگ که دشوارتر هستند کنید. البته ورودی‌های سیاه رنگ هم هستند که گفته می‌شود حذف‌شان غیرممکن است و آن‌ها شامل bungie.net, Dwell و Evernote می‌شوند. این سایت توصیه می‌کند جزئیات خود برروی Dwell را با اطلاعات نادرست جایگزین کنید و به این واقعیت اشاره می‌کند که فقط می‌توانید Evernote را غیرفعال نمائید که بدین معنا است که مجبورید به شکل دستی یادداشت‌ها و اطلاعات شخصی‌تان را پاک کنید. Bookmark کردن این سایت و مراجعه به آن قبل از این که حساب جدیدی باز کنید کار عاقلانه‌ای است زیرا از این طریق می‌توانید متوجه شوید آیا ایجاد یک حساب جدید برروی هر سایت به دردسرهای بعدی حذف آن می‌ارزد یا نه.

استفاده از My Activity
در این بخش به چگونگی استفاده از اینترفیس My Activity و حذف داده‌هایی که نمی‌خواهید گوگل از آن استفاده کند می‌پردازیم:
  • Categories: این‌ها خلاصه و نیم‌نگاهی به مقوله‌هایی که هر روز لیست می‌شوند است و در کنار آن نواری وجود دارد که تعداد آیتم‌های هر روز را نشان می‌دهد. شما در این‌جا می‌توانید آیتم‌های مربوط به جست‌و‌جو، کتاب‌ها، تصاویر و ویدئوها را مشاهده نمائید.
  • Bundles: اگر برای وب‌سایت‌های مرتبط جست و‌جو کرده باشید و یا به دنبال آیتم‌های مشابه باشید آن‌ها در کنار هم در My Activity درون bundles گروه‌بندی می‌شوند (و به همین علت است که جست‌و‌جوهای شما درباره‌ی اطلاعات مربوط به شوهای تلویزیونی گوناگون، فیلم‌ها و هنرپیشه‌ها در این جعبه گردآوری می‌شود). یک هدینگ نشان می‌دهد آن‌ها به کدام وب‌سایت مربوط می‌شوند.
  • Times: آیا می‌خواهید بدانید در هر ساعت مشخص از روز چه کاری انجام داده‌اید؟ در این‌جا چیزهایی که نیاز دارید به شما گفته می‌شود. این غیرضروری‌ترین ویژگی My Activity است اما شاید یک روز از آن برای یافتن چیزی استفاده کنید.
  • Details: وقتی برروی منوی سمت راست درون یک bundle کلیک می‌کنید می‌توانید Details را انتخاب کنید که همه‌ی چیزهای موجود در آن bundle را نشان می‌دهد و تعداد آن‌ها در انتهای هر جعبه به نمایش درمی‌آید.
  • Delete: شما می‌توانید ورودی‌های منفرد را برروی صفحه‌ی My Activity حذف کنید یا می‌توانید کل bundles را پاک‌سازی نمائید: انتخاب این کار کاملا به خود شما بستگی دارد. در عین حال حذف کل آیتم‌های یک روز از طریق انتخاب منوی پائین‌افتادنی در نوارهای تاریخ سبزرنگ نیز امکان‌پذیر است.
ذخیره شدن اطلاعات خود را برروی گوگل متوقف کنید
وقتی داده‌ها را از گوگل پاک کردید، ممکن است بخواهید از ذخیره شدن دوباره‌ی اطلاعات‌تان جلوگیری به عمل آورید:
  1. به Activity Controls بروید: برروی منوی اصلی در قسمت بالای صفحه کلیک کرده و Activity controls را از منوی پائین‌افتادنی انتخاب کنید. این کار شما را به Activity Control رهنمون می‌شود.
  2. مشاهده‌ی فعالیت‌ها: وقتی به پائین‌ می‌روید جعبه‌های گوناگونی مشاهده می‌کنید. اولی Web & App Activity است. به اسلایدری که در گوشه‌ی سمت راست قرار گرفته توجه داشته باشید. آن را برروی off قرار دهید.
  3. آیا مطمئن هستید؟ گوگل به طور خاص نمی‌خواهد شما این کار را انجام دهید. هر بار که تلاش می‌کنید یکی از عملکردهای گردآوری اطلاعات را off کنید همیشه دلیلی به شما ارائه می‌کند که نباید این کار را انجام دهید.
  4. تاریخچه‌ی مکانی: به پائین رفتن در لیست ادامه دهید و تصمیم بگیرید آیا می‌خواهید گوگل تاریخچه‌ی مکانی، اطلاعات مربوط به دیوایس، فعالیت‌های صوتی، تاریخچه‌ی جست و‌جو در YouTube و چیزهای دیگر را ثبت کند یا نه.

چاپ این مطلب

  چگونه در ویندوز ۱۰ اسکرین شات بگیریم
ارسال کننده: saberi - ۹۵/۶/۲، ۰۸:۴۶ عصر - انجمن: کامپیوتر و اینترنت - بدون پاسخ

[تصویر:  do.php?img=1873]

اسکرین شات، تصویری از کاربری موارد قابل مشاهده داخل مانیتور، گوشی موبایل و هرگونه دستگاهی که دارای خروجی تصویری باشد می‌گیرد. امروز ما می‌خواهیم در سلسه مطالب آموزش ویندوز به شما نشان دهیم چگونه این کار را در ویندوز انجام دهید.
همه سیستم‌عامل‌ها گزینه‌های مختلفی برای گرفتن اسکرین شات دارند. ابزارهای خارجی زیادی هم برای گرفتن اسکرین شات در ویندوز است. اما اگر نیاز شما آنقدر پیچیده نیست، مجبور به نصب ابزارهای شخص سوم خارجی برای این کار نیستید. در اینجا ما به شما نشان خواهیم داد چگونه در ویندوز ۱۰ اسکرین‌شات بگیرید.

روش ۱ – پرینت صفحه (PrtScn)
شما می‌توانید از روش پرینت صفحه برای گرفتن اسکرین‌شات و ذخیره آن بصورت یک فایل، گرفتن اسکرین شات بدون ذخیره بصورت فایل و گرفتن اسکرین شات تنها از یک پنجره (بجای کل صفحه) استفاده کنید. دکمه پرینت صفحه ممکن با عناوین “PrtScn”، “PrntScrn”، “PrintScr” و یا مشابه آن برروی کیبرد مشخص شده باشد. در بیشتر کیبردها، این دکمه معمولا بین F12 و Scroll lock پیدا می‌شود. در کیبرد لپتاپ‌ها، ممکن است مجبور باشید تا دکمه “Function” را برای دسترسی به پرینت صفحه فشار دهید. شما هیچگونه پنچره تاییدی برای گرفتن اسکرین‌شات نخواهید دید.

گرفتن اسکرین‌شات و ذخیره آن بصورت فایل

کلید لوگوی ویندوز و PrtScn را با هم فشار دهید. اگر از تبلت استفاده می‌کنید، کلید لوگوی ویندوز و دکمه کم‌کردن صدا را با هم فشار دهید. وقتی اسکرین‌شات گرفته شده، کپی می‌شود و در فولدر اسکرین شات (در Users/User Name/Pictures) ذخیره می‌شود، صفحه نمایش تار خواهد شد. اگر فولدر اسکرین‌شات وجود نداشته باشد، ویندوز به طور خودکار این فولدر را می‌سازد. اسکرین‌شات بطور خودکار به صورت “Screenshot (Number).png” نامگذاری خواهد شد که شماره هم توسط شمارنده خود سیستم اسکرین شات تعیین می‌شود. هر اسکرین شاتی که می‌گیرد این شماره یک واحد افزایش پیدا می‌کند.

[تصویر:  do.php?img=1874]

شما تنها زمانی صفحه را تار خواهید دید که گزینه “Animate windows when minimizing and maximizing” در تنظیمات جلوه‌های بصری (در System > Advanced system settings > Click the Advanced tab > Click Settings under Performance section) روشن شده باشد.

توجه: در بعضی لپتاپ‌ها و دستگاه‌های ممکن است شما نیاز به فشار دادن کلید لوگوی ویندوز و Ctrl و PrtScn یا کلید لوگوی ویندوز و Fn و PrtScn داشته باشید. لطفا برای اطمینان کتابچه راهنمای لپتاپ یا دیگر دستگاه خود را بررسی کنید.

[تصویر:  do.php?img=1875]

گرفتن اسکرین‌شات از صفحه بدون ذخیره‌سازی
کلید PrtScn را فشار دهید. کپی اسکرین‌شات صفحه شما هم‌اکنون در کلیپ بورد کپی شده است، می‌توانید آن را هرجا می‌خواهید Paste کنید. ابعاد اسکرین‌شات دقیقا هم‌اندازه رزولوشن صفحه نمایش شما خواهد بود.

توجه: در بعضی لپتاپ‌ها و دیگر دستگاه‌ها، ممکن است نیاز به فشار دادن Ctrl و PrtScn یا Fn و PrtSCn داشته باشید. لطفا برای اطمینان کتابچه راهنمای لپتاپ یا دیگر دستگاه خود را بررسی کنید.

گرفتن اسکرین‌شات تنها از یک پنجره
برروی نوار عنوان پنجره کلیک کنید تا این پنجره به عنوان پنجره فعال در صفحه انتخاب شود. کلید‌های Alt و PrtScn را فشار دهید. یک کپی از اسکرین‌شات گرفته شده از پنجره فعال صفحه‌تان در کلیپ بورد ذخیره می‌شود و می‌توانید آن را هرکجا که می‌خواهید Paste کنید. توجه: در بعضی لپتاپ‌ها و دیگر دستگاه‌ها، ممکن است نیاز به فشار دادن Alt و Fn و PrtScn داشته باشید. لطفا برای اطمینان کتابچه راهنمای لپتاپ یا دیگر دستگاه خود را بررسی کنید.

روش ۲ – استفاده از Snipping Tool
Snipping tool برای مدت طولانی است که قسمتی از ویندوز می‌باشد. این ابزار به ویندوز ویست اضافه شد و از آن زمان ویژگی‌های جدید بهش اضافه نشد، جدا از چند رفع اشکال. Snipping tool می‌تواند از یک پنجره باز، یک منطقه مستطیلی، یک منطقه آزاد فرم و کل صفحه اسکرین‌شات بگیرد. اسنیپ‌ها بعد می‌توانند با استفاده از موس و قلم‌های رنگی تغییر داده شوند، به عناون یک عکس ذخیره شوند، به عنوان یک فایل MHTML ذخیره شوند یا حتی به عنوان ایمیل فرستاده شوند.
البته Snipping tool یک محدودیت هم دارد، این ابزار نمی‎تواند از مواردی که شمال حرکات موس می‌شوند عکس بگیرد. برای گرفتن تصویر از عملیات‌هایی که شامل حرکات موس هستند مانند منوی های پاپ‌آپ و تولتیپ‌ها که فرآیندی خسته‌کننده و ملال‌آور است، باید:
  • کل صفحه را با کلید PrtScn روی کیبرد بگیرید.
  • تصویر گرفته شده را در یک ویرایشگر عکس بارگزاری کنید و قسمتی را که می‌خواهید Clip out کنید.
  • آن را در فایلی ذخیره کنید.
با گزینه جدید “Delay” در ویندوز ۱۰، شما می‌توانید از منوهای پاپ‌آپ و تولتیپ‌ها اسکرین‌شات بگیرید. اپ Snipping Tool را باز کنید و برروی گزینه Delay کلیک کنید. از لیست کشویی، برروی شماره‌ مربوط برای تعیین مقدار ثانیه‌های تاخیر، کلیک کنید (از ۰ تا ۵ ثانیه).

[تصویر:  do.php?img=1876] 

حالا با کلیک کردن برروی فلش کنار “New” نوع اسنیپی را که می‌خواهید بسازید انتخاب کنید. شما می‌توانید یکی از چهار نوع اسنیپ را انتخاب کنید: فرم آزاد، مستطیلی، پنجره و کل صفحه.

[تصویر:  do.php?img=1877]
 
برخلاف اسنیپ‌های رایج، صفحه نمایش فورا محو نخواهد شد. به جای آن، شما بین ۱ تا ۵ ثانیه دارید، بسته به مقداری که خود انتخاب کرده‌اید، تا اسکرین‌شات‌های خود را تنطیم کنید. حالا آن منوی پاپ‌آپ یا تولتیپی را که می‌خواهید باز کنید. هنگامی که زمان تاخیر تمام شود، صفحه نمایش فریز و محو می‌شود، و می‌توانید اسنیپ خود را بگیرید. اگر شما پنجره یا کل صفحه را انتخاب کنید، تصویر بعد از فریز شدن صفحه بطور خودکار گرفته خواهد شد.

روش ۳ – با Game bar در ویندوز ۱۰ اسکرین‌شات بگیرید
ویندوز ۱۰ قابلیتی بنام game DVR برای ظبط فیلم گیم‌پلی یا گرفتن اسکرین شات از بازی‌های کامپیوتر شخصی دارد. Game bar تصاویر را در فرمت PNG تولید و در “C:\Users[your username]\Videos\Captures” ذخیره می‌کند. قبل از استفاده از Game bar اپ ایکس باکس را باز کرده و تنظیمات را برای ویژگی Game DVR پیکربندی کنید. وضعیت را به “Take screenshots using Game DVR” تغییر دهید و میانبرهای پیشفرض کیبرد را با کلیدهای انتخاب خودتان جایگزین کنید.

[تصویر:  do.php?img=1878] 

در حالی که شما یک بازی باز یا پنجره اپ فعال دارید، کلید لوگوی ویندوز و G را فشار دهید و برروی جعبه “Yes, this is a game” بزنید، اگر درخواست شد. حالا برای گرفتن اسکرین شات آیکون دوربین یا “Win+Alt+PrtScn” را بزنید. توجه: میانبر کیبرد تنها زمانی کار خواهد کرد که شما جعبه “Yes, this is a game” را برای یک بازی خاص تایید کرده باشید. شما هشداری خواهید دید که می‌گوید اسکرین‌شات شما ذخیره شده است. اگر برروی هشدار کلیک کنید، در آدرس “Xbox app > Game DVR > On this PC” باز خواهد شد و می‌توانید ن را ببینید.

[تصویر:  do.php?img=1879] 

در واقع راه‌های زیادی برای گرفتن اسکرین شات وجود دارد، اما اگر شما می‌خواهید درگیر نصب و کار با ابزارهای سوم شخص نشوید، می‌توانید از راه‌هایی که ما به شما معرفی کردیم استفاده کنید.

چاپ این مطلب

  کاربران اندروید زیاد به آنتی ویروس‌های اندرویدی امیدوار نباشند
ارسال کننده: saberi - ۹۵/۶/۲، ۰۸:۱۰ عصر - انجمن: اندروید - بدون پاسخ

کاربران اندروید زیاد به آنتی ویروس‌های اندرویدی امیدوار نباشند

دیوایس‌های اندرویدی مشکلات امنیتی بزرگی دارند. بدافزارهای اندرویدی فراوان یافت می‌شوند – اکثرشان هم خارج از گوگل پلی استور هستند. بزرگ‌ترین مشکل این است که بسیاری از دیوایس‌های اندرویدی به روز رسانی‌های امنیتی را دریافت نمی‌کنند. آنتی ویروس‌های اندرویدی هم راه حل خوبی برای چنین مشکلاتی نیستند.
شرکت‌های امنیتی با بهره بردن از فرصت طلایی آسیب پذیری Stagefright سعی کردند که اپ‌های آنتی ویروس اندرویدی خود را به خورد کاربران بدهند. اما این آنتی ویروس‌ها در این مورد هیچ کمکی به شما نمی‌کنند.

چرا آنتی ویروس‌ها روی ویندوز کار می‌کنند ولی روی اندروید نه؟
اول از همه اجازه دهید توضیح دهم که آنتی ویروس‌ها روی ویندوز چطور کار می‌کنند؟ یک نرم‌افزار آنتی ویروس در ویندوز، با سیستم عامل وارد تعاملی در حد پایین و سطحی می‌شود. برای ارائه حفاظتی همزمان، اپ‌های آنتی ویروس از درایورهای سیستم استفاده می‌کنند تا در درخواست نرم‌افزارهای دیگر برای دسترسی به فایل‌های سیستم دخالت کنند و این نرم‌افزارها را اسکن کنند تا مطمئن شوند ویروس و بدافزاری نداشته باشند که اگر چنین بود، آن وقت اجازه می‌دهند به فایل‌های سیستم دسترسی پیدا کنند و روی ویندوز اجرا شوند. اگر آنتی ویروس در این مرحله مشکلی را پیدا کند، می‌تواند دسترسی آن نرم‌افزار به فایل‌های سیستم را قطع کند و به کمک همان تعامل سطحی خودش با سیستم عامل، به سرعت بدافزار مربوطه را پاک یا قرنطینه کند.
این روش کار آنتی ویروس‌ها روی ویندوز است – در واقع ویندوز به آنتی ویروس‌ها به صورت محدود اجازه می‌دهد که به سیستم دسترسی داشته باشند.
اما اندروید به آنتی ویروس‌ها اجازه دسترسی به فایل‌های سیستم عامل را حتی در حد محدود و سطحی نیز نمی‌دهد. اندروید تمامی اپ‌ها را در سندباکس نگه‌داری می‌کند و درخواست‌های آنها برای دسترسی به فایل‌های سیستم را مسدود می‌کند. هیچ راهی برای اپ‌های آنتی ویروس وجود ندارد که بتوانند با سیستم عامل اندروید وارد تعامل شوند و جلوی بدافزارها را بگیرند.
وقتی یک بدافزار روی دیوایس اندرویدی شما نصب می‌شود، سندباکس اندروید به اپلیکیشن آنتی ویروس اجازه نمی‌دهد که با آن بدافزار مقابله کند یا حداقل بدافزار را غیرفعال کند. اگر یک بدافزار از یک حفره امنیتی به نفع خودش استفاده کند تا دسترسی روت پیدا کند، آنگاه آن بدافزار بیشتر از اپ آنتی ویروس اجازه دست‌یابی به فایل‌های سیستم اندروید را خواهد داشت.
وقتی یک اپ آنتی ویروس روی دیوایس اندرویدی خود نصب می‌کنید، این حقایق را بهتر درک می‌کنید – چون اپ آنتی ویروس هم مثل بقیه اپ‌ها باید مجوزهای دسترسی خودش را لیست کند.

پس اپ‌های آنتی ویروس اندرویدی دقیقا چه کار می‌کنند؟
مسلما اپ‌های آنتی ویروس روی اندروید کارهایی هم از دست‌شان برمی‌آید که انجام دهند. آنها می‌توانند نگاهی به اپ‌هایی که روی دیوایس‌تان نصب کرده‌اید بیاندازند، نام این اپ‌ها را چک کنند، و لیست اپ‌های دیوایس شما را با لیست اپ‌های شناخته شده آلوده مقایسه کنند. همین – اپ‌ها فقط بر اساس نام‌شان اسکن می‌شوند. آنتی ویروس‌های اندرویدی نمی‌توانند سیستم دیوایس شما را اسکن کنند و بدافزارهایی که از طریق یک حفره امنیتی وارد سیستم شده‌اند را شناسایی کنند.
یک اپ آنتی ویروس اندرویدی ممکن است ویژگی اسکن فایل هم داشته باشد که این امکان را به شما می‌دهد که کارت SD و حافظه داخلی – حداقل بخشی که برای کاربر قابل دسترسی هست – را اسکن کنید. ولی این ویژگی مگر فقط برای زمانی که اپ‌های آلوده را در فرمت APK دانلود کنید و روی کارت SD ذخیره کنید، خیلی به دردتان نمی‌خورد. این آنتی ویروس‌ها هم نمی‌توانند کل سیستم اندروید – از جمله محدوده‌های داخل سیستم و جایی که فایل‌ها ذخیره می‌شوند – را مثل روی ویندوز اسکن کنند.
البته قطعا اپ‌های آنتی ویروس اندرویدی می‌توانند چند کار دیگر هم انجام دهند. مثلا می‌توانند فعالیت شبکه شما را تحت نظر بگیرند و ترافیک ورودی را اسکن کنند تا اجازه ندهند وارد سایت‌های آلوده شوید و اپ‌های آلوده را دانلود کنید. چنین فعالیتی سرعت دیوایس شما را پایین می‌آورد – یا حداقل باتری شما را زودتر از همیشه خالی می‌کند – و بیشتر مثل یک فیلتر وب عمل می‌کند تا هر چیز دیگری.
این اپ‌ها ویژگی‌های نسبتا نامربوط دیگری را هم در خود دارند، مثل ردیابی دیوایس‌های گم شده. اما خود اندروید به صورت رایگان این امکان را برای شما فراهم کرده که دیوایس گم شده خود را ردیابی کنید یا اطلاعات را از روی آن پاک کنید.

دیوایس اندرویدی شما یک آنتی ویروس داخلی دارد
یک نکته مثبت این است که دیوایس اندرویدی شما به صورت پیش‌فرض چند عملکرد آنتی ویروس‌ها را در خودش دارد. اگر اپ‌های خود را فقط و فقط از گوگل پلی استور بگیرید می‌تواند خیال‌تان راحت باشد چون این اپ‌ها به طور مداوم اسکن می‌شوند تا به هیچ بدافزاری آلوده نباشند. اگر گوگل اپ آلوده‌ای را در گوگل پلی پیدا کند، خیلی سریع آن را از گوگل پلی حذف می‌کند و اگر قبلا شما آن اپ را نصب کرده باشید گوگل خودش به صورت اتوماتیک آن را از دیوایس شما پاک می‌کند.
اگر بخواهید اپی را از یک منبع ناشناس به غیر از گوگل پلی استور دانلود و روی دیوایس خود نصب نمایید، اولین باری که دست به چنین اقدامی می‌زنید گوگل از شما می‌پرسد آیا مایل هستید که قبل از نصب، اپ را برای بدافزارها اسکن کند یا نه. حتی اگر بخواهید یک اپ را از خارج از گوگل پلی دریافت کنید گوگل به شما اخطار خواهد داد.
این تنظیمات “تایید اپ‌ها” یا Verify Apps در اپ Google Settings در دیوایس شما واقع شده، در بخش Security. این تنظیمات به صورت مداوم دیوایس شما را چک می‌کند تا مشکل امنیتی یا بدافزاری به آن راه پیدا نکند.
این ویژگی‌ها توسط سیستم عامل اندروید و به عنوان بخشی از خدمات گوگل پلی پشتیبانی می‌شوند. بر خلاف اپ‌های آنتی ویروس اندرویدی، خدمات گوگل پلی دسترسی‌های سطح بالایی به فایل‌های سیستم دارد و به صورت اتوماتیک هم به روز رسانی می‌شود تا بدون نیاز به آپدیت کلی سیستم عامل بتواند همیشه جلوی حفره‌های امنیتی را بگیرد.

بعلاوه، اپ گوگل کروم برای اندروید هم حالا از همان ویژگی‌های مرور امن گوگل بهره می‌برد که در نسخه دسکتاپ کروم به کار رفته، بنابراین خود کروم هم در حال اسکن ترافیک ورودی دیوایس اندرویدی شماست و قبل از اینکه به سایت آلوده‌ای وارد شوید یا اپ آلوده‌ای را از طریق این مرورگر دانلود کنید به شما اخطارهای لازم را می‌دهد.

اپ‌های آنتی ویروس را کنار بگذارید
نمی‌خواهم بگویم که ویژگی‌های امنیتی داخلی اندروید به اندازه کافی خوب هستند. دیوایس‌های اندرویدی به آپدیت‌های امنیتی متداول احتیاج دارند.
ولی یک اپ آنتی ویروس هیچ امنیت واقعی افزوده‌ای را به ارمغان نمی‌آورد. دیوایس اندرویدی شما همین حالا هم به صورت پیش‌فرض در خودش خیلی از ویژگی‌های بهترین آنتی ویروس‌های دنیا را دارد.
به بیان دیگر، اگر اندروید به اپ‌های آنتی ویروس مثل ویندوز اجازه دسترسی هر چند محدودی به فایل‌های سیستم را می‌داد، یک آنتی ویروس اندرویدی می‌توانست مفید واقع شود. اما حالا که اندروید چنین اجازه‌ای را صادر نکرده، پس اپ‌های آنتی ویروس اندرویدی عملا بی‌فایده هستند. دادن دسترسی محدود به آنتی ویروس‌ها می‌تواند این خطر را هم داشته باشد که بدافزارها از همان دسترسی‌های محدود به نفع خودشان استفاده کنند و به سیستم رسوخ کنند.
این اپ‌ها فقط طول عمر باتری دیوایس شما را کوتاه‌تر می‌کنند و برای برخی از خدمات بی‌مصرف‌شان از شما پول می‌گیرند. بدتر اینکه به شما یک حس کاذب امنیت هم القا می‌کنند.

حفاظت از دیوایس اندرویدی‌تان
اپ‌های آنتی ویروس برای حفظ امنیت دیوایس اندرویدی شما زیاد مهم نیستند. تا حد امکان از دریافت اپ از منابع نامعتبر خودداری کنید – فقط از گوگل پلی استور اپ‌های خود را دریافت کنید. اکثر بدافزارها از خارج از گوگل پلی استور می‌آیند. به عنوان مثال، اپ استورهای چینی معمولا حاوی این بدافزارها هستند. دانلود کردن یک نسخه پایرت شده از یک اپ پولی و تلاش برای نصب آن روی دیوایس هم کار خطرناکی است. با این حال، استورهایی مثل اپ استور آمازون هم هستند که می‌توانید با اطمینان از آنها دانلود کنید.
این هم مهم است که از دیوایسی استفاده کنید که به طور منظم به روز رسانی‌های امنیتی را دریافت می‌کند. اگر می‌خواهید از یک دیوایس اندرویدی استفاده کنید، من به شما دیوایس‌های نکسوس گوگل را پیشنهاد می‌کنم که به روز رسانی‌های امنیتی را مستقیما از خود گوگل دریافت می‌کنند. البته حتی نکسوس‌ها هم با آن سرعتی که باید و شاید آپدیت‌‌های امنیتی را نمی‌گیرند، ولی در مقایسه با بقیه از این نظر بهترین انتخاب هستند.
بله، اکثر دیوایس‌های اندرویدی به روز رسانی‌های امنیتی را دریافت نمی‌کنند. این یک واقعیت دیوانه کننده است که هم گوگل، هم شرکت‌های سازنده دیوایس‌های اندرویدی و هم اپراتورهای تلفن همراه با آن مواجه هستند.

این قابل درک است که شمار زیادی از کاربران اندروید که از ویندوز هم استفاده می‌کنند، فکر کنند که نصب آنتی ویروس روی اندروید کار خیلی خوب و مطمئنی است. با این همه، خیلی از این اپ‌ها توسط شرکت‌هایی طراحی و تولید شده‌اند که روی ویندوز آنتی ویروس‌های قدرتمندی ارائه کرده‌اند. ولی باید این را بدانید که آنتی ویروس‌های اندرویدی طرز کارشان با آنتی ویروس‌های ویندوزی خیلی فرق می‌کند و به اندازه کافی دسترسی ندارند تا از دیوایس شما محافظت کنند. یادتان باشد که اندروید خودش بهتر از آنتی ویروس‌ها می‌تواند از دیوایس شما محافظت کند، به شرط اینکه خودتان نکات امنیتی را رعایت کنید.

چاپ این مطلب

  نصب انواع دوربین مداربسته
ارسال کننده: elham asadi - ۹۵/۶/۲، ۰۵:۵۰ عصر - انجمن: بازارچه - پاسخ (1)

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.


دوربین های مداربسته cctv دوربین های مدار بسته جعبه جادویی نیز گفته می شود. به طور کلی این دوربین ها به گونه ای طراحی شده اند که در جای خود ثابت می باشند

انواع دوربین های مداربسته
1-
دوربین های آنالوگ: این دوربین ها از نوع دوربین های اولیه می باشند که از طریق امواج آنالوگ تصویر و صدا را ارسال می کنند. از مزایای این نوع دوربین ها قیمت پایین، تنوع زیاد، نصب آسان آن می باشد. از معایب این دوربین ها کیفیت پایین تر از دوربین های دیجیتال، نویز پذیری، سیم کشی پرهزینه 
2-
دوربین های ip این دوربین ها دیجیتال بوده و از همان ابتدا امواج را دیجیتال می کنند.از مزایای این دوربین ها می توان به کیفیت بالا ی آن اشاره کرد.استفاده بهینه از کابل های ارتباطی، ارتباط بیسیم با امنیت و کیفیت بالا از معایب این دوربین ها می توان به قیمت بالای آن اشاره کرد
3-
دوربین های دو منظوره بیشترین کاربرد این دوربین ها برای حفاظت و نظارت بوده است. برای اولین بار این نوع دوربین ها را یک شرکت آلمانی برای مشاهده ی پرتاب موشک نصب کرد. این دوربین ها هم کاربرد حفاظتی دارند و هم کاربردهای دیگری از جمله: کاربردهای پلیسی، نظامی، در صنعت ، برای کنترل ترافیک ،کاربردهای فضایی،تصویربرداری های نامحسوس و ... این دوربین ها برای جلوگیری از ارتکاب جرایم نیز بسیار مفید بوده اند. از جرایم رانندگی تا جرایم سرقت و جرایم جنایی... بسیاری از جرایم بعد از نصب این دوربین ها کم شد و کمک به امنیت جان و مال بسیاری ازانسان های جوامع و اماکن عمومی شهرها و کشور ها شده است
در صنعت نیز دوربین های مدار بسته جایی برای خود باز کرده است. آنجا که حضور انسان خطرناک و حادثه ساز است به کمک انسان آمده است. مانند کارخانجات شیمیایی و نیروگاه های هسته ای... در کنترل ترافیک نیز این دوربین ها کمک شایانی کرده است. ارسال اطلاعات GPS به رانندگان که قصد عبور از آن خیابان ها را دارند. شناسایی جرایم رانندگی و فیلم از صحنه تصادفات و همچنین شناسایی پلاک خودرو ها... در مترو برای اطمینان از ورود و خروج مسافران از درب خروجی و ورودی مترو و ...

دوربین ها از لحاظ شکل ظاهری نیز انواع گوناگونی دارند
-
دوربین های دام که به دوربین های گنبدی شکل می گویند. و بیشتر بر روی سقف تعبیه می شوند
-
دوربین های صنعتی که غیر از استفاده در صنعت درجاهای دیگر نیز بکار می روند. و قابلیت نصب لنز بر روی آنها را هم دارند
-
دوربین های مینیاتوری: دوربین های مداربسته کوچک در بازار را گویند. کاربرد آن به صورت دوربین مخفی است
-
دوربین های آی آر بیشتر برای دیدن تصاویر در شب و تاریکی بکار میرود چون در آن از نور مادون قرمز استفاده شده است.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
/دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

چاپ این مطلب

  دستگاه جوش
ارسال کننده: elham asadi - ۹۵/۶/۲، ۰۵:۴۷ عصر - انجمن: بازارچه - پاسخ (2)

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

 
کاربرد: برای صنایع مختلف اعم از صنایع پتروشیمی، صنایع شیمیایی، خطوط لوله، صنایع تغذیه ، دیگ بخار،اتومبیل سازی، صنایع فضایی، فلزکاری، سوله سازی و غیره مناسب می باشد.




جنس ومواد قابل اجرا: مناسب برای جوشکاری فولاد کربن پایین، فولاد معمولی و فولاد کششی و فولاد ضد زنگ می باشد.این دستگاه جوش co2  با بهره گیری از تکنولوژی کنترل شکل موج توسط راکتور الکترونیکی باعث ایجاد قوس نرم تر ، افزایش حوضچه مذاب،پاشش کمتر و نمای جوشکاری زیباتر خواهد شد.ظرفیت مقاومتی خوب در برابر نوسانات ولتاژ،جریان واضافه گرمایی نیز می باشد که باعث پایداری، طول عمر و فضای اعتمادسازی بیشتر می گردد.

چاپ این مطلب

  از شبکه‌های اجتماعی و زندگی آنلاین‌تان بک‌آپ بگیرید
ارسال کننده: elshan - ۹۵/۶/۲، ۰۵:۴۷ عصر - انجمن: شبکه های اجتماعی - پاسخ (3)


می‌گویند اگر چیزی روی محیط اینترنت قرار بگیرد بالاخره به یک شکلی برای همیشه در اینترنت خواهد ماند. ولی این حقیقت ندارد. اگر شرکتی مثل گوگل سرورهایش را خاموش کند، اطلاعات شما هم برای همیشه حذف خواهند شد. بک‌آپ گرفتن متداول کار عاقلانه‌ای است، حتی برای اطلاعاتی که در Cloud ذخیره شده. خیلی‌ها نمی‌دانند که می‌توانند از اطلاعات خود در فضای آنلاین و شبکه‌های اجتماعی بک‌آپ بگیرند و این خیلی بد است چون همه باید این کار را بلد باشند. توییت‌هایی که در مورد شام دیشب در توییتر منتشر کردید شاید الان زیاد به دردتان نخورد ولی ۵۰ سال بعد می‌توانید به این توییت‌های خود نگاه کنید و کلی از خاطرات گذشته خود را زنده کنید و بگویید “یادش بخیر”. بیایید نگاهی بیاندازیم به روش بک‌آپ گرفتن اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی مختلف برای روز مبادا.

توییتر - twitter

کتابخانه کنگره یا همان LOC در حال حاضر همه توییت‌ها را آرشیو می‌کند ولی شما هم می‌توانید توییت‌های خود را از LOC بگیرید و کپی آنها را نزد خودتان نگه دارید. وقتی بحث بک‌آپ گرفتن به میان می‌آید، توییتر راه خیلی ساده‌ای پیش پای شما می‌گذارد.
وارد اکانت خود شوید و به بخش تنظیمات بروید. روی تب Account کلیک کنید و به پایین صفحه اسکرول کنید تا به بخش Content برسید تا با یک چنین چیزی رو‌به‌رو شوید:

[تصویر:  do.php?img=1863]

روی Request Your Archive و بعد Save Changes کلیک کنید. حالا آرشیو شما آماده می‌شود، معمولا در عرض ۲۴ ساعت و شاید هم کمتر، و یک ایمیل برای شما ارسال می‌شود حاوی یک لینک به بخش تنظیمات اکانت‌تان در توییتر. با مراجعه به آن صفحه می‌توانید یک فایل زیپ شامل تمام توییت‌های خود را دانلود کنید و نزد خود نگه دارید.
البته راه‌های دیگری هم برای بک‌آپ گرفتن از اطلاعات در توییتر وجود دارد، ولی وقتی خود توییتر یک راه به این سادگی برای شما فراهم کرده دیگر چرا باید دوباره چرخ را اختراع کنید؟

فیسبوک - facebook
بک‌آپ گرفتن در فیسبوک هم کار بسیار ساده‌ای است. وقتی وارد اکانت فیسبوک خود شدید مستقیما به General Account Settings بروید. در انتهای صفحه با این گزینه مواجه می‌شوید:

[تصویر:  do.php?img=1864]

روی Download a Copy کلیک کنید.

[تصویر:  do.php?img=1865]

وقتی روی Start My Archive کلیک کردید، مثل توییتر بعد از چند ساعت یک ایمیل حاوی لینک فایل زیپ دریافت اطلاعات برای شما ارسال خواهد شد.

اینستاگرام - instagram
برای بک‌آپ گرفتن از اینستاگرام مجبورید از یک ابزار متفرقه استفاده کنید، چون من نتوانستم راهی رسمی برای بک‌آپ گرفتن از طریق خود اینستاگرام پیدا کنم. بهترین ابزار برای بک‌آپ گرفتن از اینستاگرام سرویسی است به نام اینستاپورت. نکته خوبش این است که این ابزار تقریبا در لحظه از اطلاعات شما در اینستاگرام بک‌آپ می‌گیرد و نیازی نیست چند ساعت برای آماده شده فایل بک‌آپ انتظار بکشید.

[تصویر:  do.php?img=1866]

وارد اینستاپورت شوید و اجازه دهید به اکانت شما در اینستاگرام دسترسی پیدا کند. حالا می‌توانید مشخص کنید که قصد دارید دقیقا از کدام یک از عکس‌های خود بک‌آپ بیگرید. وقتی روی Start Export کلیک کردید، کار بک‌آپ گرفتن شروع می‌شود. مدت زمان بک‌آپ گرفتن به تعداد عکس‌هایی که انتخاب کرده‌اید بستگی دارد. برای من، چون عکس‌های زیادی نداشتم حدود ۳۰ ثانیه طول کشید.

[تصویر:  do.php?img=1867]

در مرحله آخر اینستاپورت از شما می‌خواهد که به او کمک مالی کنید ولی شما مجبور نیستید. می‌توانید روی Download Only کلیک کنید و فایل زیپ محتوی عکس‌های اینستاگرام خود را دانلود کنید.


لینکداین
لینکداین راه مستقیمی برای بک‌‌آپ گرفتن از اطلاعات‌تان به شما ارائه می‌کند که شامل عکس‌ها، کانتکت‌ها، پست‌ها و خیلی چیزهای دیگر می‌شود.
وقتی وارد اکانت خود شدید، به صفحه Settings بروید و وارد تب Account شوید. در این صفحه در سمت راست لینکی را با عنوان Request an archive of your data مشاهده خواهید کرد.

[تصویر:  do.php?img=1868]

در صفحه بعد به شما گفته خواهد شد که حدود ۷۲ ساعت طول می‌کشد تا فایل بک‌آپ شما آماده شود و در این صفحه فقط یک دکمه برای کلیک کردن روی آن وجود دارد و آن هم دکمه ارسال درخواست است. البته لینکداین خیلی سریع‌تر از این حرف‌هاست، تا به حال نشده برای بک‌آپ گرفتن از لینکداین ۷۲ ساعت صبر کنم.

فلیکر
در فلیکر هم مثل اینستاگرام هیچ راه رسمی برای بک‌آپ گرفتن اطلاعات وجود ندارد. ولی با یک تحقیق کوچک که با دوست قدیمی و صمیمی خودم آقای گوگل انجام دادم کلی ابزار برای این کار پیدا کردم. یکی از ابزارهای برتری که کاربران زیادی هم دارد Bulkr نام دارد.

[تصویر:  do.php?img=1869]

نسخه رایگان Bulkr محدودیت‌های خودش را دارد. مثلا یکی از محدودیت‌هایش این است که نمی‌توانید به نسخه اصلی عکس‌های خود دسترسی پیدا کنید. فقط می‌توانید یک نسخه کوچک، متوسط یا بزرگ از عکس‌ها را ذخیره کنید.
اگر سایز اصلی عکس‌ها را می‌خواهید باید سر کیسه را شل کنید و از اکانت پرو استفاده کنید. هزینه‌اش ماهی ۲۵ دلار است، ولی برای من و احتمالا خیلی از شما همان نسخه رایگان و نسخه بزرگ عکس‌ها کفایت می‌کند.

[تصویر:  do.php?img=1870]

همه عکس‌ها در داخل یک فولدر در کامپیوتر شما ذخیره می‌شوند و روند بک‌آپ گرفتن با این ابزار هم به شدت پرسرعت است.

پینترست
پیدا کردن یک راه برای بک‌آپ گرفتن اطلاعات پینترست کمی اعصابم را خورد کرد. برای این کار ابزارهای زیادی در دسترس هستند ولی اکثر آنها به درد نخور هستند.
وقتی ابزاری به اسم PinBack را پیدا کردم فکر کردم ابزار خوبی است ولی این ابزار فقط یک لینک مستقیم به صفحه‌ای که عکس‌ها در آن قرار دارند در اختیار شما می‌گذارد و خود عکس‌ها را بک‌آپ نمی‌گیرد.

[تصویر:  do.php?img=1871]

دست آخر، تنها راه حلی که توانستم پیدا کنم کمک گرفتن از IFTTT بود. من از این کانال برای بک‌آپ گرفتن استفاده کردم ولی مشکلی که دارد این است که این کانال کاری به پین‌های قبلی شما ندارد و فقط پین‌هایی که از الان به بعد آپلود می‌کنید را بک‌آپ می‌گیرد. البته اگر خواستید می‌توانید خودتان برای خودتان یک کانال برای بک‌آپ گرفتن از پین‌ها در پینترست درست کنید، هر چند باید دید که IFTTT چقدر دست شما را باز می‌گذارد.

بعلاوه اگر از RSS خوشتان می‌آید می‌توانید مشترک RSS پین‌های خودتان شوید. آدرس فید پینترست شما چنین خواهد بود:

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

ولی از پینترست ناامید شدم. بهتر بود یک راه درست و حسابی برای بک‌آپ گرفتن از اطلاعات برای کاربران خود فراهم می‌کرد.

گوگل - google

[تصویر:  do.php?img=1872]

گوگل بر خلاف پینترست بک‌آپ گرفتن را خیلی ساده‌تر کرده. آنها به شما اجازه می‌دهد با استفاده از سرویس Takeout، هر اطلاعاتی را از هر کدام از سرویس‌های‌شان استخراج کنید. فقط کافی است وارد شوید، موارد مورد نظر خود را انتخاب کنید، روش دریافت اطلاعات را معین کنید (ایمیل یک لینک یا دانلود روی گوگل درایو) و بعد درخواست خود را ارسال کنید. گوگل خودش می‌گوید که پروسه فراهم کردن بک‌آپ ممکن است چند روز طول بکشد ولی معمولا زودتر از ۲۴ ساعت کار تمام می‌شود.

چاپ این مطلب

  جوش آرگون
ارسال کننده: elham asadi - ۹۵/۶/۲، ۰۵:۴۵ عصر - انجمن: بازارچه - بدون پاسخ

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

سیم جوش زنگ نزن اوستنیتی با مقدار کربن کم که برای جوشکاری تیگ فولادهای مقاوم به خوردگی CiNi مناسب می باشد برای جوشکاری فولادهای زنگ نزن به فولادهای کربنی مناسب است و نسبت به خوردگی بین دانه ای تا 350 درجه سانتیگراد مقاوم می باشد. به صورت کلاف روی قرقره های پلاستیکی با وزن 15 کیلو و 5 کیلو در قطرهای 8/0 تا 1.2 موجود می باشد.
MIG:ER309L
سیم جوش فریتی اوستنیتی که برای جوشکاری میگ/ مگ فولادهای پرآلیاژ به فولادهای کم آلیاژ و یا فاقد آلیاژ مناسب می باشد و بالاترین دمای عملیاتی آن 300 درجه سانتیگراد می باشد. به صورت کلاف روی قرقره های پلاستیکی با وزن 15 کیلو و 5 کیلو در قطرهای 0.8 تا 1.2 موجود می باشد.
MIG:ER316L
سیم جوش زنگ نزن اوستنیتی ثابت شده برای جوشکاری میگ /مگ فولادهای مقاوم به خوردگی از نوعCrNlMO به کار رفته و نسبت به خوردگی بین دانه ای تا 400 درجه سانتیگراد مقاوم می باشد. به صورت کلاف روی قرقره های پلاستیکی با وزن 15 کیلو و 5 کیلو در قطرهای 0.8 تا 1.2 موجود می باشد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 / مگ برای فولادهای معمولی ساختمانی ، سوله سازی و فولادهای لوله با استفاده از گاز co2  به کار می رود که به صورت مسوار و کلاف شده روی قرقره های پلاستیکی 15 کیلوو 5 کیلو و در قطرهای 0.8 تا 1.6 میلیمتر می باشد.
 
 
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

چاپ این مطلب

  طراحی یک چشم انداز عملی برای زندگی شما
ارسال کننده: elshan - ۹۵/۶/۲، ۰۵:۴۵ عصر - انجمن: گفتگوی آزاد - پاسخ (2)

زندگی ما مثل همان مسافرتی است که تا کیش می رویم. اگر با برنامه برویم چه اتفاقی می افتد و بدون برنامه برویم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ زندگی بدون برنامه، یعنی یک قدم به جلو و یک قدم به عقب. باید گاهی اوقات معنای کلمات را در ذهنمان بشکنیم. دیگر کلمات را آنگونه که تاکنون یاد گرفته ایم، تعریف نکنیم. برخی از این واژه ها، ذهن ما را بسته اند. بیاییم به شکل جدیدتری این واژه ها را برای خودمان تعریف کنیم.  باید همه چیز را به عدد تبدیل کنیم. دیگر حرف کلی و صرفا کیفی نزنیم، برای مثال من زندگی خیلی خوب و عالی می خواهم، من خیلی پول می خواهم. اینها وقتی مفهوم دارند و باعث انگیزه در فرد می شوند که به عدد تبدیل شوند.

چشم انداز شما چیست؟
شاید تاکنون واژه هایی مانند چشم انداز ایران ۱۴۰۴، چشم انداز شرکت مایکروسافت، چشم انداز اپل و… به گوشتان خورده باشد. می خواهم چشم انداز را از تعریف کتاب های سنگین و قطور جدا کنم و با عبارت ساده بگویم، وقتی می خواهید برای خودتان یا شرکت تان چشم انداز تعریف کنید، باید ابتدا امکانات، توانمندی ها و شایستگی های فعلی خود یا شرکت خود را تعریف کنید. در حوزه های مختلفی می توان توانمندی ها و شایستگی ها را تعریف کرد. اگر به لحاظ فردی نگاه کنیم، در حوزه هایی چون استعداد، هوش، تحصیلات، سابقه کاری و تجربه، پدر و مادر و سایر اعضای خانواده، موقعیت شغلی، توانمندی فیزیکی، ظاهر و… و اگر به لحاظ سازمانی ببینیم می توان در حوزه هایی چون بازاریابی و فروش، نیروی انسانی، بخش تولید، ساختار سازمانی و اداری، توانمندی مالی، قدرت توزیع، شهرت و اعتبار برند، حسن سابقه و تجربه سازمانی و…، توانمندی ها و شایستگی ها را تعریف کرد و بعد ببینیم چقدر می توانیم به این مهارت ها و توانایی ها در آینده اضافه کنیم. چشم انداز یعنی «یک ایده آل رسیدنی» ایده آلی که ما یا شرکت ما می تواند به آن برسد.

از خودتان سبقت بگیرید
خیلی از شرکت ها از چشم اندازی که برای ۵۰ سال نوشته اند، در طول ۲۰ سال عبور کرده اند، نمونه اش مایکروسافت است که چشم اندازش این بود: «روی هر میز یک کامپیوتر.» چند سال پیش چشم اندازش را عوض کرد: «هر میزی یک کامپیوتر برای ۲۰ سال آینده.» یعنی سال ۲۰۳۰ باید به اینجا برسیم که کامپیوتر شما میز شماست.
تخیل: قدرت و توانایی فوق العاده مفیدی است که خداوند به ما داده است ولی مثل خیلی از توانایی های دیگر می توانیم این توانایی را بیهوده هدر بدهیم یا به خوبی از آن استفاده کنیم.
باید فقط یاد بگیریم افکارمان را متمرکز کنیم و روی کاغذ بیاوریم و بعد از اینکه نوشتید و مکتوب کردید، می شود چشم انداز. بعد براساس علم منطق می توانید قیاس از جزء به کل یا کل به جزء داشته باشید. مثلا من خودم اول به ۲۰ سال آینده می روم بعد ۱۰ سال، بعد ۲ سال بعد. ۶ماه آینده ام را می بینم، بعضی ها برعکسند از ۶ماه به ۲۰ سال می روند. فرقی نمی کند مهم این است که خودت با کدامیک از روش ها راحت تر باشی. هر۲ منطقی است و هر ۲ به یک نتیجه می رسند. پس یاد گرفتیم برای خودمان چشم انداز بنویسیم، بنابراین یاد می گیریم برای مشتریان مان، برای شرکت مان، برای فرزندان مان و… نیز چشم انداز بنویسیم.

زمان را دریابید
در زندگی واقعیتی وجود دارد که ممکن است اساس ذهن مارا بر هم بریزد و آن واقعیت این است که ما فکر می کنیم می توانیم گذشته خود را فراموش کنیم؟ هرگز! گذشته همیشه با ماست.
حضرت علی(ع) در مورد زمان، حدیث زیبایی دارند که برداشت من از حدیث ایشان این است که می فرمایند: «زمان ۳ قسمت دارد، یک قسمت از آن، گذشته است که مرده و دیگر هیچ ارزشی ندارد، غیر از اینکه شما هم اکنون اینجا حضور دارید و شما را اکنون به جایی که هستید، رسانده است. گذشته فقط به درد پند گرفتن می خورد و تو محصول گذشته ات هستی و آینده را نیز غیر از خدا کسی خبر ندارد. آن چیزی که مهم است زمان حال است.»

برای مثال «آرا» همین چندوقت پیش در انجمن ترک اعتیاد بود و می گفت من آرا هستم یک معتاد، مدت پاکی ۱۷ دقیقه! اولین چیزی که در این انجمن به شما یاد می دهند این است که تو گذشته را نمی توانی خنثی کنی. گذشته چیزی نیست که پاک کن برداری و پاکش کنی. گذشته ات می تواند به نحو خاصی بوده باشد، اما حال و آینده ات چیز دیگری باشد. گذشته تو می تواند اعتیاد باشد اما آینده ات اینگونه نباشد. پس نمی توانید گذشته خود را حذف کنید.
مگر «استیو جابز» بنیانگذار اپل، هیچ وقت انکار کرد که ۲ سال در هندوستان معتاد بوده و سال ها پیاده روی می کرده تا به غذای مجانی برسد. نمی توانیم اشکالات و اشتباهات گذشته را نفی کنیم.
امیر مؤمنان حضرت علی(ع) در حدیثی دیگر می فرمایند: «خدا رحمت کند کسی را که بداند از کجاست؟ در کجاست و به کجا می رود؟» این یعنی همان جوهره برنامه ریزی در زندگی، یعنی اینکه بدانیم گذشته مان چه بوده و از آن درس بگیریم، بدانیم در حال حاضر کجاییم و چه توانمندی ها و قابلیت هایی داریم و درنهایت اینکه می خواهیم در آینده به کجا برویم و چگونه باشیم.

در متون مدیریت استراتژیک نیز می بینیم که گفته می شود، برای مدیریت استراتژیک باید ۳گام زیر را طی کنیم:

۱. کجا بودیم؟ (?where were we)
۲. کجا هستیم؟ (?where are we)
۳. و قصد داریم به کجا برویم؟ (?where are we going)

هشت خصوصیت انسان های موفق


1-  خود آگاهی مثبت یا خودشناسی
افراد موفق کسانی هستند که از یک خودآگاهی واقعی برخوردارند. آنها در برابر پیشامدهای ناگوار، نیازی به داروهای آرام بخش ندارند. آنها خود را به خوبی با مسائل و مشکلات زندگی تطبیق می دهند. افراد موفق خود را می شناسند و می دانند که هستند، چه عقیده ای دارند و چه نقشی در زندگی ایفا می کنند و استعداد آنها چقدر است.ما نیز می توانیم شخص موفقی شویم در صورتی که:چشم خود را به امکانات و راهکارهای موجود باز کنیم. در تغییر وضع زندگی کنونی خود به نیروی کم نظیر باطنی خود متکی باشیم.

2-  عزت نفس
«من خودم را دوست دارم و به آنچه از پدر و مادرم به من رسیده و در سرشت من به ودیعه گذارده شده ارج می نهم.» این گفته ها نظر یک فرد موفق است. این گفته ها کلید اتکا به نفس در شخص است. شما می توانید از همین امروز از عزت نفس بیشتری برخوردار باشید به شرط اینکه:
  • همیشه در زندگی آراسته باشید.
  • در برخی از مکالمه تلفنی که منطقی است یا اولین ملاقات ها ابتدا نام خود را بر زبان آورده و خود را معرفی کنید. با ارج نهادن به نام خود، عادت می کنید برای خود ارزش قائل شوید.
  • هنگامی که فردی از شما تقدیر می کند با کلمه ساده و مودبانه «سپاسگزارم» جواب دهید.
  • هنگام شرکت در کلاس درس، سخنرانی و کنفرانس ها در جلوترین صف بنشینید و در صورت امکان بحث کوچکی در جلسه داشته باشید.
  • افراشته و مقتدرانه با حالت آرام و گام های بلند راه بروید، ثابت شده افرادی که چنین راه می روند به خود اعتماد دارند.
  • با زبان مثبت و دلگرم کننده صحبت کنید و همواره لبخندی بر لب داشته باشید.
3-  کنترل خود و قبول مسئولیت
افراد موفق بر این باورند که خود آنها قادر به کنترل و جلوگیری ازحوادث زندگی بوده و هستند یا به اصطلاح روانشناسی، این افراد کانون کنترل درونی دارند. ما هم از همین امروز برای تقویت حس قبول مسئولیت و کنترل خود وارد عمل می شویم به شرط اینکه:
  • آشکارا و شرافتمندانه مسئولیت وضع کنونی خود را به گردن بگیریم.
  • هر روزه در هر کاری این شعار مثبت را با خود داشته باشیم:  «پاداش هایی که من در زندگی دریافت می کنم دلیل خدماتی است که انجام می دهم.»
  • یک برنامه زمانی منظم برای کارهایتان در نظر بگیرید و کار امروز را به فردا واگذار نکنید.
  • لحظه بیداری خود را نیم ساعت جلو بکشید و این نیم ساعت را به این سؤال پاسخ دهید که «چگونه وقت خودم را امروز برای انجام کارهای مهم تقسیم کنم.»
4- خود انتظاری مثبت (انتظار پیش آمدهای خوب برای خود)
ما معمولا آنچه را که انتظار داریم به دست می آوریم. بهترین نشانه بارز و چشمگیر یک فرد موفق، خود انتظاری مثبت اوست که در وی ایجاد یک خوشبینی کامل می کند. پس از همین امروز برای خود انتظاری مثبت بیشتری وارد عمل شویم به شرط اینکه :
از صبح تا شام با خود از مسائل و مطالب مثبت صحبت کنید و سعی کنید همیشه سازنده و سودمند باشید.
به مشکلات به عنوان فرصتی برای کسب تجربه، به کار گرفتن خلاقیت و مهارت هایتان نگاه کنید.
به سلامت خودتان توجه کامل داشته باشید و از استراحت کردن لذت ببرید. ورزش کردن را فراموش نکنید.
مکالمات روزمره شما نشان دهنده هیجانات درونی و سلامت شماست. پس همیشه صحبت های دلچسب و تقویت کننده روحی به خود و دیگران بزنید.
با افراد خوشبین و موفق معاشرت داشته باشید.
با شادی و خوشحالی از خواب برخیزید، در حمام آواز بخوانید، صبحانه را با فرد خوشبین و بانشاط صرف کنید. گاهی به موسیقی های شاد گوش کنید. کتاب ها و مقالات آموزنده و الهام بخش را مطالعه کنید.

5-  وسعت نظر مثبت یا بلند نظری
افراد موفق در «حال» زندگی می کنند. آنها از تجارب گذشته پند می گیرند و از خاطرات خوش آن لذت می برند. افراد موفق هدف هایی را برای آینده قابل پیش بینی خود در نظر می گیرند که موجب فعالیت روزانه آنها می شود. افراد موفق «مرگ» را آخرین مرحله زندگی نمی دانند. ما نیز می توانیم وسعت نظر داشته باشیم به شرط اینکه :
از دیگران مانند برادران و خواهران خود مراقبت کنیم.
برای همسر یا آن کسی که دوستش داریم ارزش قائل شویم و با جمله «من تو را دوست دارم» او را دلگرم کنیم.
به اشخاصی که نیاز دارند و منبع درآمدی ندارند کمک مالی کنیم.
یک یا ۲ زبان خارجی بیاموزیم و عادات آن ملت ها را یاد بگیریم.
به یاد داشته باشید: افراد موفق در زمان «حال» زندگی می کنند.

6-  احساس شایستگی
یکی دیگر از ویژگی های افراد موفق، احساس شایستگی است. شما می دانید تجربیات گذشته و دوران کودکی زندگی همه ما یکسری بلوک های روانشناختی یا ترمزهایی در ذهن ما ایجاد کرده است و اولین چیزی که باید بر آن تمرکز کنیم این است که باید یاد بگیریم این بلوک ها را برداریم، این ترمزها را آزاد کنیم تا به سمت موفقیت رهسپار شویم. در ذهن همه ما پر از ترمز است. ما هزاران ترمز در ذهنمان داریم. وقتی پیش یک روانکاو می روید، روانکاو به شما می گوید، علت مشکلی که دارید در کجا ریشه دارد و در کدام دوران طول عمر شماست. در کودکی است یا نوجوانی یا … باید ترمزهای ذهنی را پیدا کنید، لازم نیست روانکاو خودتان شوید ولی حداقل آن ترمزها و بلوک ها را بشناسید. مثلا یکی از ترمزهایی که همیشه در ذهن ما وجود دارد ترمز ترس است. روانشناسان می گویند، مهم ترین سن تربیتی برای یک کودک ۳ تا ۶سالگی است. این زمانی است که به عقل نرسیده و ذهن هنوز خالی است و تو مدام در ذهنش وارد می کنی. می توانی این کودک را ترسو بار بیاوری یا شجاع یا در راه کمک به دیگران یا یادش بدهی خودخواه باشد. یکی از مهم ترین ترمزهای ذهن همه ما همین ترمز ناشایستگی است. چون احساس می کند که شایسته یک زندگی خوب نیست. آیا تاکنون به این ترمز ناشایستگی فکر کرده اید. حتما به آن فکر کنید. آیا خودتان را شایسته این زندگی می دانید؟ آیا ما خودمان را شایسته یک آدم خوب و موفق می دانیم؟ آیا ما شایسته یک پدر خوب یا مادر خوب بودن هستیم؟

آقای برایان تریسی به ایران آمده بود و بعد از سخنرانی اش از او یک جمله پرسیده بودند و آن این بود که شما عذاب وجدان نداری اینقدر پولداری؟ یعنی ما فکر می کنیم هر کسی پولدار است باید عذاب وجدان داشته باشد، چون اصلا نمی توانیم احساس کنیم، شایسته این همه پول هستیم. یک معتاد چرا ترک نمی کند؟ چون احساس می کند شایسته خوب زندگی کردن نیست. تمام این موارد به دلایل زیادی و براساس خیلی از سرکوب ها در دوران کودکی به وجود می آید. اما خودش یک ترمز است، تو احساس می کنی شایسته این زندگی نیستی، شایسته این ماشین نیستی، شایسته نفر اول در شرکت خود بودن نیستی. شما زمانی می توانید پیشرفت کنید که در خود شایستگی این خوبی ها را ببینی.

7-  ایجاد ارزش برای دیگران
از دیگر ویژگی هایی که در راه کسب موفقیت باید به دست بیاورید، ایجاد ارزش برای دیگران است. در مجله فرچون (fortune) برای افراد مختلف پرسشی در باب کمک به دیگران مطرح شده بود. در این تحقیق از افراد می پرسیدند اگر بتوانید برای کسی کاری انجام بدهید و پولی بابت انجام آن کار نگیرید، آیا حاضر به انجام آن هستید؟ بسیاری از افرادی که مورد سؤال قرار گرفته بودند، پاسخ مثبت به این سؤال داده بودند و تجربه های گذشته خودشان را در این مورد بیان کرده بودند. اما ما ایرانی ها در این قضیه بیمار هستیم. مثل های غلطی داریم که می گوییم «دیگی که برای من نمی جوشد، بگذار سر سگ در آن بجوشد.» این مثل از اینجا نشأت می گیرد که اصلا دوست نداریم موفقیت یکدیگر را ببینیم.
باز از خودمان بپرسیم، آیا برای دیگران ایجاد ارزش می کنیم؟ اگر ایجاد ارزش کنیم و نفع برسانیم شایسته پاداش هستیم در غیر این صورت خیر.
سؤالی که از خوانندگان گرامی دارم این است که پولی که به دست می آورید از کجاست؟ مطمئنا پاسخ های شما این است که پولمان را از مدیر، از پدر، از مشتری، مشتری از مشتری می گیرد و تا آخر.پس هر پولی که می خواهیم به دست می آوریم از سوی شخص دیگری است که سخت کار کرده تا به دست بیاورد.
چه کار باید کنیم تا شایسته دریافت این پول از مشتریانی که سخت کار کرده اند باشیم؟ بهترین راهکار این است که برایشان ایجاد ارزش کنیم و مطمئن باشید تا این کار را نکنیم آنها به ما پول نمی دهند. ایجاد ارزش برای مشتری، یعنی آن مشتری رونق بگیرد و به سطحی بالاتر برود. او می خواهد به سطحی بالاتر برود تا احترام بیشتری کسب کند آیا ما از همان اول نمی توانیم به مشتری احترام بگذاریم؟ آیا احترام گذاشتن به مشتری خودش نوعی ایجاد ارزش نیست؟ آیا مشتری ما را به عنوان یک دوست ببیند و احساس صمیمیت کند، ایجاد ارزش نیست؟

«استفان کاری» در یکی از کتب خود خاطره ای را نقل می کند: «صبح روز تعطیل در اتوبوس داشتم روزنامه می خواندم و آن روز هم کارهای زیادی داشتم و اصلا سرحال نبودم. آقایی با ۲کودک سوار اتوبوس شد و جلوی من نشست و فرزندانش شروع به سر و صدا و بی نظمی کردند. یکی روی زمین دراز کشیده بود و داد می زد و دیگری روزنامه را از دست من می کشید، شروع به شیطنت و آزار مردم می کرد و هرکسی هم که اعتراض می کرد آن مرد بدون هیچ واکنشی بی خیال نشسته بود. بچه ها حدود نیم ساعتی که سوار اتوبوس شده بودند تمام اتوبوس را به هم ریختند و یکی از آنها ۴بار روزنامه را از دست من کشید و من به هر زبانی که با آنها صحبت کردم آرام نشدند. در نهایت دست کودک را گرفته پیش پدرش بردم و گفتم: «این بچه توست، تمام اتوبوس را بهم ریخته و تو حتی کوچک ترین چیزی نگفته ای، این چه کاری است که می کنی؟ نمی خواهی اقدامی راجع به این مسئله انجام دهی؟» مرد گفت: «متاسفم، من همین نیم ساعت پیش از بیمارستانی می آیم که مادر این ۲ بچه در آنجا فوت کرده و نمی دانم به آنها چه بگویم.» وقتی آن مرد این حرف را به من زد، با اینکه تا چند لحظه پیش به شدت از دست این فرد عصبانی بودم، تمام توانم را صرف او و کودکانش کردم و حاضر بودم برایش هر کاری انجام دهم. دقت کنید نگرش آقای کاری در عرض چند لحظه عوض شد! ما نگرشمان نسبت به دیگران چطور عوض می شود؟ آیا نمی خواهیم نسبت به خودمان نگرشمان را عوض کنیم؟ آیا نمی خواهیم یک تلنگر بخوریم؟ آیا ما در زندگی برای دیگران ایجاد ارزش می کنیم؟

8 - کمک کردن به دیگران
«پیتر دراکر» پدر علم مدیریت جمله ای دارد که می تواند راز تمام موفقیت بشر باشد. او می گوید: «اگر فقط و تنها کلمه «کمک» را جایگزین موفقیت کنید تمام سوءتفاهم ها در امور تجاری و مالی رفع خواهد شد.»
یعنی اگر شما احساس کنید که من به جای اینکه مشتری را به شکل پول ببینیم، به جای اینکه خودم را فروشنده ببینم و…، بیایم خودم را به شکلی ببینم که در حال کمک به مشتری هستم که پول بیشتری به دست بیاورد، من از تمام فکر و تلاشم استفاده کنم برای اینکه به این مشتری به نحوی کمک کنم که وی پول بیشتری به دست بیاورد، آنگاه از آن پول بیشتر می تواند به من بدهد.
برای مثال فرض کنید قصد دارید یک کیف بخرید. اگر ذهنیت سازنده کیف این بود که کیف را به شکلی بسازد تا شما از آن بهتر استفاده کنید، شما را در بهتر استفاده کردن کمک می کرد، چه اتفاقی می افتد؟ هم اینکه خودش در زمان ساختن کیف احساس شادی و لذت بیشتری داشت و هم اینکه آن را به نحوی می ساخت که شما بهتر استفاده کنید و نیازهای شما را بهتر رفع کند، شما هم همین طور اگر فقط این کلمه را جایگزین این همه مسائل کنید، می خواهید به مشتری کمک کنید و حتی به مشتری تان هم یاد بدهید که او هم به دیگران کمک کند. حتی شغل هایی که از نظر اجتماعی خیلی مطلوب نباشد، مثلا آرایشگری، آیا آرایشگر به مردم کمک نمی کند؟ آرایشگر به مردم کمک می کند که آنها احساس لذت بیشتری از زندگی داشته باشند و احساس رضایت از خود، احساس شادی بیشتر و اعتمادبه نفس بیشتری داشته باشند.
کمک به دیگران نه اینکه فقط در حرف باشد، باید در روح، ذهن، در باور شما رخنه کند که هدف ما کمک به مشتری است. در تمام سخنرانی های استیو جابز یک نکته مشترک می یابید، ایشان می گوید، هدف من این است که به نحوی به دیگران کمک کنم که راحت تر و با احساس بهتری زندگی کنند.

زمانی که آقای جابز گوشی آیفون را وارد بازار کرد، نیت و شعارش همین بود. چشم انداز اپل را نگاه کنید می بیند همین است، کمک برای راحت تر زندگی کردن دیگران و این افراد هستند که می آیند و موفق می شوند. واقعا با این دید نگاه کنید که شما باید به دیگران کمک کنید تا مشکلات شان حل شود، پول دربیاورند، سود کنند و از سود آنها شما نیز بهره ببری. به نظر حلال ترین و مقدس ترین رشد در جامعه همین شکل رشد است: «شما از رشد دیگران رشد کنی و از سود دیگران سود ببری.»

چاپ این مطلب