شما عضو این انجمن نبوده یا وارد نشده اید. لطفا برای مشاهده کامل انجمن و استفاده از آن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

مهمان گرامی، خوش‌آمدید!
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.

نام کاربری
  

گذرواژه‌
  





جستجوی انجمن‌ها

(جستجوی پیشرفته)

آمار انجمن
» اعضا: 3,542
» آخرین عضو: komeyzi
» موضوعات انجمن: 10,390
» ارسال‌های انجمن: 14,565

آمار کامل

کاربران آنلاین
در حال حاضر 262 کاربر آنلاین وجود دارد.
» 0 عضو | 262 مهمان
،

آخرین موضوع‌ها
سفر به ماسال؛ اقامت در وی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 67
بهترین ویلاهای بابلسر برا...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 62
سوئیت یا ویلا؟ بهترین گزی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۰ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 53
آینده‌ای بدون صف؛ وقتی فن...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: marjan1999
۰۴/۸/۲۱، ۰۱:۲۸ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 58
نقش دستگیره هوشمند در امن...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: marjan1999
۰۴/۸/۲۰، ۰۴:۵۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 58
آموزش طرز تهیه کیک مرغ با...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: navidradi
۰۴/۸/۱۹، ۰۶:۱۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 61
ویلا بابلسر؛ ترکیب دریا، ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۲۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 86
ویلا؛ انتخابی برای سبک زن...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۲۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 73
اجاره ویلا در رشت؛ تجربه ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۱۶ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 70
هوشمند سازی ساختمان در ته...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: navidradi
۰۴/۸/۱۴، ۱۰:۳۷ صبح
» پاسخ: 1
» بازدید: 967
زندگی محلی را با بوم‌گردی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۶ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 83
یک آخر هفته رویایی در ویل...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 79
کلبه چوبی؛ قصه‌ی آرامش در...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 79
تفریح، آرامش و لوکس بودن ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲، ۱۰:۳۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 81
ویلا در شمال | سفری به سر...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲، ۱۰:۰۹ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 79

 
  ترجمه تصویری بیش از ۱۰۰ زبان مختلف با اپلیکیشن SameSame
ارسال کننده: saberi - ۹۵/۹/۵، ۰۲:۱۲ صبح - انجمن: نرم افزار موبایل - بدون پاسخ

SameSame Visual Translator اپلیکیشنی بسیار جالب برای گوشی‌های اندروید و آی‌او‌اس است که یک دیکشنری تصویری بسیار جذاب را در اختیار کاربران قرار خواهد داد.

[تصویر:  do.php?img=2490]

اپلیکیشن SameSame Visual Translator اما یک گزینه‌ی کاملا متفاوت و بسیار نوآورانه است که مبحث ترجمه را به شکل متفاوتی مورد استفاده قرار می‌دهد. این برنامه به‌ جای آنکه به سراغ دیتابیس‌های پیچیده و گاهی گیج‌کننده برود، از تصاویر برای نمایش لغات و دسته‌بندی کلی خود استفاده کرده است. این موضوع از آن جهت بسیار حائز اهمیت است که اکثر مردم تنها به یک زبان آن‌هم به‌طور دست و پا شکسته آگاه هستند. برای مثال فرض کنید که بعد از سفر به کشور اسپانیا به یکی از رستوران‌های این کشور مراجعه کرده‌اید و قصد سفارش میگو دارید؛ اما نه از ترجمه‌ی میگو در زبان اسپانیایی باخبرید و نه در زبان انگلیسی. در این زمان تنها چاره‌ی شما استفاده از ترجمه‌گر‌های آنلاین مانند Google Translate است؛ اما هیچ تضمینی وجود ندارد که در آن لحظه شما به ارتباط اینترنتی دسترسی داشته باشید. از طرفی دیگر، دیکشنری‌های اختصاصی فارسی نیز معمولا برای زبان‌های مهم‌تر همچون انگلیسی،فرانسوی تولید شده‌اند و برای زبان‌های خاص‌ همچون اسپانیایی (ممکن است) دیکشنری خاصی آماده‌ی دانلود وجود نداشته باشد. پس تکلیف چیست؟ SameSame Visual Translator اپلیکیشنی بسیار جالب در رابطه با همین موضوع است که شما را از دانستن نام اشیاء ، امکان یا خوردنی‌های دنیا بی‌نیاز می‌کند و تنها توسط تصاویر، شما را در رساندن منظور خود یاری خواهد کرد.

شیوه‌ی عملکرد SameSame Visual Translator به این صورت است که بعد از ورود به برنامه با چند دسته‌بندی کلی مواجه خواهید شد. برای مثال وقتی به دسته‌بندی خوردنی‌ها با عنوان Food وارد می‌شوید، ده‌ها و شاید صدها تصویر از خوردنی‌های مختلف و رایج را مشاهده خواهید کرد. برای مثال همان میگو که قبلا ذکر شد، در این بخش حضور دارد. تنها کاری که باید انجام دهید جستجو در میان این تصاویر و پیدا کردن عکس مورد نظر است. بعد از پیدا کردن عکس میگو کافی است روی آن ضربه بزنید تا وارد صفحه‌ی دیگری شوید که در آنجا هم قادر به مشاهده‌ی ترجمه‌ی نام آن عکس به بیش از ۱۰۰ زبان مختلف دنیا باشید و هم در زبان‌های قابل پشتیبانی همچون انگلیسی، پخش صوتی تلفظ نام آن را بشنوید. هنگام نوشتن این مطلب تصویر میگو را پیدا کردیم و بعد از وارد شدن به آن سریعا با ترجمه‌ی انگلیسی آن (Shrimp) مواجه شدیم. فرض بر این بود که در یک رستوران اسپانیایی حضور داریم؛ بنابراین پرچم انگلیس را لمس کردیم و از میان لیست زبان‌های پشتیبانی شده، زبان اسپانیایی را انتخاب کردیم و با ترجمه‌ی میگو یا همان Shrimp در زبان اسپانیایی آشنا شدیم‌: camarón. اگر از دانش کافی در زبان انگلیسی برخوردار باشید، استفاده از این برنامه می‌تواند آسان‌تر و سریع‌تر نیز باشد. برای مثال اگر با تلفظ انگلیسی میگو آشنا باشید؛ می‌توانید همان ابتدا در باکس جستجو نام انگلیسی شی‌ء، مکان یا خوردنی مورد نظر را وارد کنید تا سریع آن را پیدا و با لمس آن وارد صفحه‌ی ترجمه‌ی آن شوید. این برنامه وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانید برای استفاده از آن (به‌جز نوبت اول) نیاز به هیچ‌گونه ارتباط اینترنتی نخواهید داشت؛ چراکه تمام اطلاعات مورد نیاز در همان ورود اول، دانلود خواهند شد. البته توسعه‌دهندگان برنامه در رابطه با حجم این دیتای دانلودی نوشته‌اند: «نگران نباشید، حجم این دیتا یک‌دهم حجم اپلیکیشن فیس‌بوک شما خواهد بود».
دسته‌بندی‌های موجود در این برنامه عبارت‌ند از موارد زیر که می‌توانید به کمک آن‌ها به تمامی موارد مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنید.

  • Emergency (موارد اورژانسی همچون آتش، دکتر، آلرژی، سوختگی و‌...)
  • Food (خوراکی همچون غذاها، نوشیدنی‌ها، میوه و...)
  • Transportation (حمل و نقل همچون تاکسی، مترو، بنزین، پارکینگ، لاستیک و‌...)
  • Accommodation (مسکونی و بهداشتی مانند هتل، حمام، سرویس بهداشتی و‌...  )
  • Useful (مفید و پرکاربرد همچون پریز برق، مسواک، شانه، بانک، باجه تلفن و‌... )
  • Entertainment (تفریحی همچون ماهیگیری، سینما، ورزش، فروشگاه‌ها و‌...)
وجود بیش از ۵۰۰ تصویر مختلف و منحصربه‌فرد، کارکرد کاملا آفلاین، پشتیبانی از بیش از ۱۰۰ زبان مختلف، تلفظ صوتی در بیش از ۳۰ زبان مختلف و امکان جستجو به‌صورت کلمه‌ای یا دسته‌بندی از دیگر ویژگی‌های این اپلیکیشن جذاب به شمار می‌آیند. اپلیکیشن SameSame Visual Translator با حجم ۵ مگابایت در اندروید و ۸ مگابایت در آی‌او‌اس منتشر شده است و برای اجرا به نسخه‌ی ۴.۰.۳ و ۹.۲ این دو پلت‌فرم نیاز خواهد داشت. این برنامه به‌صورت پولی منتشر شده است و دارای نسخه‌ی رایگان نیست.

ویژگی ها
  • ایده بسیار جالب در کاربرد و طراحی
  • پشتیبانی بیش از ۱۰۰ زبان از جمله زبان فارسی
  • تلفظ صوتی برای بیش از ۳۰ زبان
  • دارای بیش از ۵۰۰ عکس مختلف
  • کارکرد آفلاین (جز ورود اول به برنامه)
دانلود اپلیکیشن

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.


چاپ این مطلب

  سئوی برون سایتی یا Off-Site چیست؟
ارسال کننده: Sanaz rasooli - ۹۵/۹/۴، ۰۲:۵۵ عصر - انجمن: طراحی سایت، سئو و بهینه سازی - بدون پاسخ

[تصویر:  off-site-seo.jpg]

نقل قول: همه‌ی اقداماتی که منجر به اعتماد گوگل به وب‌سایت شما و (البته محتوای آن) می‌شود و بابت آن، رتبه بهتری در نتایج جست و جو به شما می‌دهد «دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
»میباشد. البته! با یک تفاوت اصلی نسبت به دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
، و آن این که همه‌ی این اقدامات در بیرون از سایت شما اتفاق می‌افتد، مانند لینک سازی.
در مقاله «دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
» اشاره کردیم که همه‌ی اقدامات لازم برای دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
به ۲ دسته درون سایتی و برون سایتی تقسیم می‌شوند. شما برای رتبه گرفتن در یک یا چند کلمه کلیدی، ابتدا باید سئوی درون سایتی خود را استاندارد کنید (اگر این کار را تا حالا نکرده‌اید، دست از خواندن این مقاله بردارید!)؛ بعد از آن می‌رویم سراغ سئوی برون سایتی یا Off-Site، که به خصوص برای کلمات کلیدی رقابتی بسیار حیاتی‌ست.
سئوی برون سایتی (Off-Site SEO) شامل چه کارهایی‌ست؟
۱) بک لینک گرفتن
اگر وب‌سایتی به شما لینک بدهد، این لینک برای او یک «لینک خارجی»ست و برای شما یک «بک لینک». داشتن بک لینک از وب‌سایت‌های دیگر، به نوعی اعتباری برای شماست. گوگل می‌خواهد بداند که شما تا چه حد معتبر هستید؟ تا چه حد درباره شما در وب‌سایت‌های مختلف صحبت می‌شود؟ تا چه حد (در آن موضوعی که می‌خواهید رتبه بگیرید) به عنوان یک مرجع شناخته می‌شوید؟ و…
و اما اصلی‌ترین روش‌هایی که می توانید بک لینک بگیرید:
  1. خرید بک لینک: وب‌سایت‌هایی هستند که در ازای پرداخت مبلغی به صورت ماهیانه (یا هر زمان‌بندی دیگر)، کلمه‌ای را در بخشی از وب‌سایت‌شان به صفحه مورد نظرتان لینک می‌کنند.
نکته ۱: در خریداری بک لینک توجه داشته باشید که از وب‌سایت‌های اسپم و با رنک پایین و با موضوع غیرمرتبط خرید نکنید. گوگل به خریداری بک لینک بسیار حساس است و اگر متوجه شود که این کار را می کنید، برایتان دردسر می‌شود!
نکته ۲: دقت کنید که به موقع، بک لینک‌هایی را که خریداری کرده‌اید، شارژ کنید! اگر بک لینک شما از سایتی پاک بشود، گوگل فرض را بر این می‌گذارد که شما لینک می‌خرید و این را به حساب دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شما می‌گذارد!

  1. تبادل لینک: برای مثال شما وب‌سایتی برای «تور ترکیه» دارید. با یک وب‌سایت که «تور تایلند» ارائه می‌دهد توافق می‌کنید که لینک شما را در وب سایتش قرار دهد و شما نیز همزمان با او (که لینک «تور ترکیه» شما را می‌گذارد)، در وب‌سایت‌تان لینک «تور تایلند» را قرار می‌دهید.
  2. ریپورتاژ خبری: بعضی از وب‌سایت‌ها حاضرند تا در ازای دریافت مبلغی، برای شما ریپورتاژ خبری درج کنند. Press Release، در واقع یکی از روش های دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
    است که برای سئو هم کاربرد دارد. باید متنی را (ترجیحا بالای ۴۰۰ کلمه) که شامل چند عکس و لینک شماست برای مسئول وب‌سایت مقصد بفرستید و او نیز باید این ریپورتاژها را با لینک Follow برای شما در وب‌سایتش درج کند.
نکته: مراقب باشید که این ریپورتاژ را هیچ وقت پاک نکند! هرچند، عموما چنین اتفاقی نمی‌افتد.
  1. بلاگینگ: می‌توانید یک وب‌سایت یا وبلاگ را در موضوعی مرتبط با کلماتی که می‌خواهید در آن رتبه بگیرید بسازید و در آن به تولید محتوای بی‌طرفانه بپردازید. هر از چندگاهی هم در آن می‌توانید به وب‌سایت خودتان لینک بدهید و یا در آن ریپورتاژ خبری بروید.
نکته: مواظب باشید تا در وب‌سایت یا وبلاگ مذکور، بیش از حد به خودتان لینک ندهید و گاهی حتی به همکاران‌تان هم لینک بدهید (البته نه همکاران ایرانی، که رقیب‌تان هستند! (مثلا اگر آژانس مسافرتی هستید می‌توانید به Tripadvisorیا Booking هم لینک بدهید!)
  1. فعالیت در فروم‌ها: انجمن‌های مختلفی هستند که شما می‌توانید با عضویت در آن‌ها به اشتراک‌گذاری مطالب و درج بک لینک بپردازید.
نکته: ترجیحا در فروم‌هایی فعالیت کنید که با موضوع وب‌سایت‌تان هم‌خوانی داشته باشند؛ و یا اگر می‌خواهید در فروم‌های عمومی فعالیت کنید، لینک سازی و مطلب گذاری را در زیرانجمن‌های مرتبط با کسب و کارتان انجام دهید.
  1. کامنت گذاری: برخی از وب‌سایت‌ها به شما اجازه می‌دهند تا در زیر پست‌هایشان نظر (Comment) بدهید. نام و نام خانوادگی، آدرس ایمیل و آدرس وب‌سایت، اطلاعاتی‌ست که از شما می‌خواهند. در باکس بعدی نظرتان را می‌نویسید و اگر نظرتان به تایید نویسنده رسید (برای بعضی از وبلاگ‌ها و وب سایت ها تایید نویسنده هم لازم نیست) کامنت شما به همراه لینک وب‌سایت‌تان در زیر آن پست درج می‌شود.
نکته: کامنت‌های مرتبط و توضیحات تکمیل کننده بنویسید. بعضی‌ها می‌روند و برای مطالب دیگران کامنت‌هایی مانند «مرسی از سایت خوبتون!» یا «عالی بود ممنون» استفاده می‌کنند و فقط می‌خواهند یک لینک بگیرند! شما این طور نباشید! مرتبط بنویسید! (برای مثال در زیر این پست می‌توانید نظری دو جمله‌ای درباره خریداری بک لینک بنویسید.)
نکته۲: فکر می‌کنیم لازم به گفتن نیست که در زیر خبر کشف آب در مریخ، کامنت رزرو هتل نگذارید! به دنبال مطالب مرتبط بگردید و در آن جا کامنت بزنید.
مثال: نگاهی به شاهکار هموطنان‌مان در زیر این پست بیندازید و سعی کنید این گونه نباشید!
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

  1. بنرهای تبلیغاتی: بنرهای تبلیغاتی اگر با لینک Follow باشند می‌توانند برای شما یک بک لینک به حساب بیایند. (هرچند لینک‌های NoFollow هم بک لینک هستند، اما تاثیر مستقیمی بر بهبود رتبه شما در نتایج گوگل ندارند، با این حال که بودنشان لازم است.)
  2. بک لینک طبیعی: مطالبی با ارزش تهیه کنید. بسیاری از خبرگزاری‌ها، وبلاگ‌ها و وب‌سایت‌ها ممکن است خبر یا مقاله شما را بازنشر کرده و به وب‌سایت شما (به عنوان منبع نوشته) لینک بدهند.
  3. توافق: فرض کنید وب‌سایتی راجع به دامپزشکی دارید. می توانید با دانشگاه شهرتان صحبت کنید و از آن‌ها بخواهید تا لینک شما را به عنوان یک مرجع در وب سایت دانشگاه قرار دهند.
۲) فعالیت در شبکه‌های اجتماعی
در شبکه‌های اجتماعی گوگل پلاس، توییتر، فیس‌بوک، لینکدین، اینستاگرام، Pinterest، تلگرام (کانال)، آپارات، یوتیوب و… فعالیت داشته باشید. به این نکته‌ها و توصیه‌ها دقت کنید:
  • تولید پست مرتبط: تولید محتوای مرتبط با موضوع وب‌سایت‌تان را در شبکه‌های اجتماعی در برنامه کاریتان بگذارید (به خصوص در گوگل پلاس، گوگل پلاس و توییتر و باز هم تکرار می کنیم: گوگل پلاس!!!). حتما هم نباید این محتوا منحصر به فرد باشد. می توانید مطالب وب سایت تان را در آن بازنشر کنید. مانند دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

  • هشتگ: استفاده از هشتگ‌های مرتبط با کسب و کارتان را فراموش نکنید. گوگل برای وب‌سایتی که در شبکه‌های اجتماعی و با هشتگ‌های مرتبط با کسب و کارش محتوا تولید می‌کند ارزش زیادی قائل است!
  • افزایش لایک و اشتراک: تا می‌توانید لایک و Share به دست بیاورید (البته نه لایک Fake). مسلما محتوایی که در شبکه‌های اجتماعی، اشتراک‌گذرای بالایی دارند، در نزد گوگل ارزش بالایی پیدا می‌کنند.)
  • ترافیک از Social Media: شما احتیاج دارید که مقداری ترافیک (کلیک) از شبکه‌های اجتماعی به وب‌سایت‌تان داشته باشید. این برای دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
    شما لازم است.
[تصویر:  social-media.jpg]فعالیت در شبکه‌های اجتماعی، متناسب با مخاطبان آن، و جذب طرفدار برای محتوای وب‌سایت‌تان
۳) تبلیغات PPC گوگلی
این نوع از تبلیغات نیز یکی از روش‌هایی‌ست که علاوه بر جذب ترافیک هدفمند به وب‌سایت‌تان، به ارتقای رتبه شما در گوگل کمک خواهد کرد.
[تصویر:  google-adwords.jpg]تبلیغات گوگلی (Google Adwords)
۴) بازنشر محتوای وب‌سایت‌تان
معمولا وقتی یک محتوا باارزش باشد، همه درباره آن حرف می‌زنند، آن را به اشتراک می‌گذارند، Copy/Paste می‌کنند و منبع می‌زنند و یا می‌دزدند!! سعی کنید تا محتوای وب‌سایت‌تان را (محتوای صفحات اصلی، مقالات و…) در خبرگزاری‌ها، وب‌سایت‌ها، وبلاگ‌ها، شبکه‌های اجتماعی و… بازنشر کنید. اگر هم کسی از وب‌سایت‌تان کپی کرد و نامی از شما نبرد، خیلی هم عصبانی نشوید. گوگل تشخیص می‌دهد که آن وب‌سایت از شما کپی کرده و این موضوع اتفاقا به نفع (سئوی) شماست و به ضرر او.
۵) ثبت در نقشه گوگل
موقعیت مکانی خودتان را در گوگل ثبت کنید. این برای Local SEO یا سئوی محلی شما اثر بسیار مثبتی دارد و باعث می شود تا احتمال دیده شدنتان در نتایج جست و جو، توسط کسانی که در محدوده جغرافیایی شما Search می‌کنند بیشتر شود.
نقل قول: به مقاله‌ی «دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
» مراجعه کنید.
[تصویر:  google-map-location.jpg]ثبت در نقشه گوگل

چاپ این مطلب

  ساخت باتری‌ با الهام از ساختار روده انسان
ارسال کننده: farnaz - ۹۵/۹/۳، ۰۹:۲۳ عصر - انجمن: گفتگوی آزاد - بدون پاسخ

به‌تازگی باتری‌هایی ساخته شده‌اند که تا ۵ برابر انرژی بیشتری نسبت به باتری‌های عادی ذخیره می‌کنند.

دانشمندان نمونه‌ی آزمایشی از یک باتری را توسعه داده‌اند که با الهام از آناتومی روده‌ی انسان و با استفاده از رویکرد اطلاعات بیولوژیکی، می‌تواند راه را برای ذخیره‌ی انرژی بیشتر در دستگاه‌های دیجیتالی هموار کند.
این نمونه از باتری نسبت به باتری‌ها‌ی لیتیوم-یونی که در گوشی‌های هوشمند و لپ‌تاپ‌ها استفاده می‌شود، تا ۵ برابر ظرفیت ذخیره‌ی انرژی بیشتری دارد. جنس این باتری از لیتیوم-سولفور است و با تقلید از عملکرد روده، قادر است چگالی انرژی بیشتری در اختیار تجهیزات الکترونی قرار دهد که ذخیره‌ی انرژی بیشتر باعث می‌شود تولید آن به‌صورت تجاری قابل توجیه باشد.

این تحقیق که توسط تیمی از دانشگاه کمبریج انگلستان انجام یافته است، توانسته به یکی از اشکالات اساسی باتری‌های لیتیوم-سولفور غلبه کند. این گونه باتری‌ها اگرچه چگالی انرژی بیشتری ارائه می‌دهند؛ اما نسبت به باتری‌های یون لیتیوم عمر کمتری دارند و کیفیت خود را با سرعت بیشتری از دست می‌دهند.
زمانی که یک باتری لیتیوم-سولفور تخلیه‌ی شارژ (دشارژ) می‌کند، سولفور موجود در کاتد (الکترود مثبت در باتری)، لیتیوم موجود در آند (الکترود منفی باتری) را جذب می‌کند. این کنش‌ باعث می‌شود مولکول‌های سولفور (گوگرد) به ساختار زنجیر مانندی به اسم پلی‌سولفید (poly-sulphide) تبدیل شوند.

زمانی که این نوع باتری چرخه‌های زیادی از شارژ و دشارژ را تجربه می‌کند، کاتد باتری تحت فشار قرار می‌گیرد و قسمت‌هایی از پلی‌سولفید می‌شکند و وارد الکترولیت باتری می‌شود. گفتنی است الکترولیت، مایعی با رسانایی بالای الکتریکی است که دو الکترود را به هم مرتبط می‌کند. وقتی این اتفاق می‌افتد، پروسه‌ی انحطاط باتری شروع می‌شود و باتری مواد فعال خود را که محل ذخیره‌ی انرژی هستند را از دست می‌دهد و همین‌جا است که آناتومی روده، الهام‌بخش ایده‌ی جدید بوده است.
در بدن انسان، روده‌ی کوچک دارای میلیون‌ها برآمدگی انگشت مانند به نام ویلی (villi) است. این برآمدگی‌ها در سرتاسر دیواره‌های روده وجود دارند و به جذب مواد غذایی هنگام هضم غذا کمک می‌کنند. وجود این برآمدگی‌ها باعث گستردگی بسیار بیشتر سطح روده تا ۳۰ برابر شده است. با استفاده از این اصل، تیم تحقیقاتی نوعی نانو‌سازه‌ی کم‌وزن شبیه ویلی توسعه داده‌اند. زمانی که پلی‌سولفید‌ می‌شکند، توسط برآمدگی‌های نانوسازه گرفتار و از ورود آن به الکترولیت جلوگیری می‌شود.

این سازه‌ ویلی مانند، در واقعی لایه‌‌ای است که توسط سیم‌های بسیار ریز اکسید روی پوشیده شده است. این لایه روی سطوح الکترود‌های باتری قرار می‌گیرد. سپس زمانی که مواد فعال باتری رها می‌شوند، توسط این لایه مهار شده و دسترسی الکتروشیمیایی آن را برای آند و کاتد حفظ می‌کنند که در نتیجه از انحطاط باتری جلوگیری می‌شود. دانشمند مواد شناس، پل کاکسن (Paul Coxon) از دانشگاه کمبریج می‌گوید:

این لایه با این که بسیار کوچک است اما بسیار پراهمیت است. این لایه ما را از تنگنای موجود در مسیر توسعه‌ی باتری‌های بهتر رها کرده است.

افراد زیادی برای سال‌ها روی توسعه‌ی باتری‌های یون لیتیومی کار کرده‌اند، اما در تجاری‌سازی آن به مشکل برمی‌خوردند و مشکل فوق از این امر ناشی می‌شود که بعد از مدتی سولفور در الکترولیت ماده حل شده و ظرفیت باتری کاهش پیدا می‌کند. اما به لطف سازه‌های ویلی شکل، شاید این مشکل برای همیشه حل شده باشد. یکی از محققان، تنگ ژائو (Teng Zhao) در این ارتباط می‌گوید:

این برای اولین بار است که راه‌حل استفاده از یک لایه‌ی شیمیایی با طراحی دقیق و ساختار نانویی برای به دام انداختن و استفاده‌ی مجدد از ماده‌ی فعال باتری هنگام شارژ و دشارژ آن پیشنهاد شده است. با الهام گرفتن از دنیای واقعی، توانسته‌ایم راه‌حلی ارائه کنیم که امیدواریم به توسعه‌ی سریع‌تر باتری‌های نسل بعد کمک کند.

در روند آزمایش‌ها مشخص شد که نمونه‌ی آزمایشی باتری لیتیوم-سولفور جدید؛ بعد از پشت سر گذاشتن ۲۰۰ چرخه‌ی شارژ و دشارژ، تنها ۰.۰۵ درصد از ظرفیت ذخیره‌سازی انرژی خود را به ازای هر چرخه  از دست می‌دهد که تقریبا با دوام باتری یون لیتیوم برابری می‌کند. لازم است به این نکته اشاره شود که این میزان برای باتری‌های یون لیتیومی برای هر چرخه و بعد از گذشت ۲۰۰ چرخه، برابر ۰.۰۲۵ تا ۰.۰۴۸ درصد است.
محققان می‌دانند که با استفاده نمونه‌ی آزمایشی باتری نسل جدید، تنها ایده‌ی خود را اثبات کرده‌اند و هنوز راه زیادی برای تجاری‌سازی این باتری‌ها پیش رو دارند. ممکن است سال‌ها طول بکشد تا استفاده از باتری‌های لیتییوم-سولفور را در لپ‌تاپ‌ها، گوشی‌های هوشمند و کنسول‌های دستی شاهد باشیم.
اما اکنون می‌دانیم که چگونه این پلتفرم انرژی را پایدار کنیم و پی بردن به چگونگی روند فوق به عنوان قدم بزرگی به شمار می‌رود که ما موفق شده‌ایم به سوی باتری‌های قدرتمند‌تر برداریم؛ باتری‌هایی که ما را از محدودیت‌های باتری‌های یون لیتیومی رها می‌کند. کاکسن در این باره چنین گفته است:

باتری‌های جدید، روشی برای دور زدن مشکلاتی است که با باتری‌های امروزی داریم. همه‌ی ما تا حدودی به دستگاه‌های الکترونیک خود وابسته‌ایم. تنها هدف ما این است کاری کنیم که این دستگاه‌ها بهتر کار کنند تا شاید زندگی برای ما کمی بیشتر خوشایند شود.

چاپ این مطلب

  مک بوک‌ پرو 2016 غیر قابل تعمیر است
ارسال کننده: mesterweb - ۹۵/۹/۳، ۰۸:۲۰ عصر - انجمن: بررسی مدل و قیمت لپ تاپ - بدون پاسخ

[تصویر:  do.php?img=2489]
بر اساس بررسی‌های سایت iFixit مک‌ بوک‌های جدید به دلیل طراحی خاص، قابلیت تعمیر ندارند.

مک‌ بوک‌ پرو‌ ۲۰۱۶ اپل فوق‌العاده سبک و باریک ساخته شده‌ است و به همین دلیل مک‌ بوک ایر که پیش‌تر به‌عنوان پرچم‌دار سبک و باریک اپل شناخته می‌شد، اکنون به غیر از قیمت پایین ویژگی منحصربه‌فرد دیگری ندارد. اما موضوع مهم این است که ساخت لپ‌تاپی مانند مک‌ بوک‌ جدید با چنین ابعادی قطعاً چالش‌ها و محدودیت‌هایی را به دنبال خواهد داشت.
مهم‌ترین این موارد، قرار دادن بخش‌های گوناگون سخت‌افزار در فضایی کوچک و استفاده از روش‌های متداول برای اتصال و کنار هم قرار دادن قطعات است.

با اینکه ساخت MacBook Pro 2016  را ،با وجود محدودیت‌های مختلف، می‌توان یک شاهکار مهندسی دانست؛ اما از سوی دیگر آن را به محصولی غیرقابل تعمیر نیز تبدیل کرده است. موضوعی که سایت iFixit با باز کردن و کالبدشکافی بخش‌های مختلف مدل دارای نوار لمسی و ساده به آن دست یافته است.
بر اساس بررسی آی فیکس ایت، مک‌ بوک پرو با تاچ بار نهایتا سزاوار دریافت نمره‌ی ۱ از ۱۰ است. طراحی بخش عمده‌ی این  محصول مشابه با مدل‌های پیشین بوده و طبق رویه‌ی همیشگی، اپل از اتصالات و پیچ‌هایی در این دستگاه استفاده کرده است که رسیدن به بخش‌های داخلی دستگاه را دشوار می‌کند.
مدل ساده هم با اینکه از لحاظ ساختاری با همتای دیگرش در برخی زمینه‌ها متفاوت است از iFixit نمره‌‌ی ۲ از ۱۰ را دریافت کرده است.
از تفاوت‌های ظاهری مدل ساده و نوار لمسی می‌توان به تعداد پورت‌های USB-C، تاچ آیدی و حضور TouchBar اشاره کرد و همین موارد برای نشان دادن تفاوت جزئی در قابل تعمیر بودن مدل ساده نسبت به همتای گران‌تر کافی به نظر می‌رسد.
برای آنکه مک‌ بوک پرو هر چه بیشتر باریک ساخته شود، از سخت‌افزاری استفاده شده است که عملاً قابل سرویس (تعمیر یا تعویض) نبوده و حتی برای افرادی که تخصص زیادی در تعمیرات مک‌ بوک دارند نیز کاری غیرممکن است.
تیم iFixit زمان زیادی را صرف بررسی تفاوت‌های دو مدل مک‌ بوک پرو کرده و یکی از شاخص‌‌ترین تفاوت‌های میان این دو مدل را قسمت SSD دستگاه دانسته است. بخشی که در مدل نوار لمسی به بورد اصلی لحیم شده و امکان ارتقا و تغییر آن وجود ندارد. اما در مدل ساده به دلیل وجود کنترلر جداگانه از لحاظ تئوری می‌توان نتیجه گرفت که SSD آن قابل ارتقا خواهد بود.

از تفاوت‌های دیگر می‌توان به باتری‌های ۴۹.۲ تا ۵۴.۴ وات، وجود دو فن در مدل TouchBar و یک فن در مدل ساده و محل قرارگیری بلندگو‌ها در کف بدنه‌ی مک‌ بوک اشاره کرد. به نظر می‌رسد دلیل تفاوت در ظرفیت باتری‌ این دو مدل مصرف برق بیشتر در بخش نوار لمسی باشد.
در نهایت مک‌ بوک پرو دقیقا به‌گونه‌ای ساخته شده است تا تمام بخش‌ها در یک بدنه‌ی کوچک و باریک جا شوند. اما سؤالی اصلی این است که آیا محدودیت‌ها و تغییرات اعمال‌شده ارزش ساخت چنین محصولی را دارند یا خیر.

به نظر می‌رسد اگر مک‌بوک پرو ۲۰۱۶ مدل تاچ‌بار شما به تعمیر نیاز داشته باشد، احتمالا به‌جای تعمیر آن یک دستگاه نو در اختیارتان قرار می‌دهند.

چاپ این مطلب

  آپدیت جدید تلگرام: نمایش سریع لینک ها، تلگراف
ارسال کننده: mesterweb - ۹۵/۹/۳، ۰۸:۰۸ عصر - انجمن: تلگرام - پاسخ (2)

بروزرسانی جدید تلگرام با شماره نسخه ۳.۱۴ منتشر شده است و مثل همیشه، در این بروزرسانی جدید نیز شاهد ویژگی‌هایی جذاب و بسیار کاربردی هستیم.
در جدیدترین بروزرسانی تلگرام، شاهد اضافه شدن ویژگی‌هایی همچون Instant View، Telegraph، Jump to Date و‌... هستیم که در ادامه می‌توانید با تعاریف و کاربرد هرکدام آشنا شوید.

Instant View
[تصویر:  do.php?img=2487]

به‌عنوان اولین ویژگی اضافه‌شده در آپدیت جدید تلگرام، به Instant View خواهیم پرداخت. توسط این ویژگی؛ زمانی که لینکی به انتشار گذاشته می‌شود، گزینه‌ای با عنوان Instant View در انتهای آن پست قرار می‌گیرد که با لمس آن می‌توانید نسخه‌ی کامل وب‌سایت را به‌صورت آنی و بدون نیاز به خروج از تلگرام، یا حتی اجراشدن مرورگر داخلی برنامه مشاهده کنید. این ویژگی به‌ نوعی نسخه‌ی کامل مقاله‌ی حاضر در لینک را به‌صورت یک صفحه‌ی جدید به شما نمایش می‌دهد که مطمئنا با اولین تجربه‌ای که از این ویژگی داشته باشید، طرفدار آن خواهید شد. البته این ویژگی هنوز در ابتدای راه است و تنها از برخی وب‌سایت‌ها همچون TechCrunch پشتیبانی می‌کند؛ اما تلگرام وعده داده است که به‌زودی این ویژگی را بسط دهد تا برای تمامی وب‌سایت‌های موجود در اینترنت قابل استفاده باشد. برای امتحان کردن این ویژگی بعد از آپدیت تلگرام خود به نسخه ۳.۱۴؛ می‌توانید دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 را به‌صورت یک پیام ارسال و روی گزینه‌ی Instant View لمس کنید.

Telegraph
تلگراف بخشی بسیار جذاب است که در جدیدترین بروزرسانی تلگرام اضافه شده است. توسط این بخش می‌توانید به سادگی هرچه تمام‌تر، در کمترین زمان و بدون نیاز به هیچ سیستم مدیریت محتوایی همچون وردپرس و...، به نوشتن و انتشار یک پست یا مقاله کامل همراه با عکس و ویدیو اقدام کنید. اگر صاحب یک سایت نیستید و به سیستم‌های مدیریت محتوا هم دسترسی ندارید؛ می‌توانید با مراجعه به سایت دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 اقدام به ساخت پست مورد نظر خود کنید و آن را به صورت یک لینک با دیگران به اشتراک بگذارید. به کمک این ابزار که از MarkDown، عکس، ویدیو و Embed Code پشتیبانی می‌کند؛ می‌توانید مقاله‌هایی را که در خود عکس یا ویدیو دارند، به همان شکل اصیل در تلگرام و حتی سایت‌ها و شبکه‌های دیگر به اشتراک بگذارید. البته انتشار لینک‌ها و مقاله‌های تلگراف در تلگرام این ویژگی را خواهد داشت که شامل حال ویژگی Instant View شود و از نمایش زیبا و سریعی برخوردار باشد.  این سرویس بسیار خوب و کاربردی است و با وجود اینکه امکانات زیادی ندارد اما نتیجه‌ی دلخواه شما را به دست خواهد داد. اما پتانسیل سوءاستفاده از این سرویس بسیار زیاد است؛ چرا که می‌توان نام هر کسی را به عنوان نویسنده‌ی مطلب عنوان کرد.
 
Jump to Date
[تصویر:  do.php?img=2488]

امکان بعدی که در این نسخه از تلگرام اضافه شده؛ ویژگی انتقال به یک تاریخ خاص در گفتگوها است. اگر اهل پاک کردن روزانه‌ی چت‌های خود نباشید؛ تلگرام می‌تواند گفتگوهای شما را همیشه در خود نگه دارد؛ برای مثال اگر از شش ماه پیش مشغول گفتگو با دوست خود بوده‌اید و تا به امروز هیستوری آن را پاک نکرده‌اید؛ همچنان می‌توانید با مراجعه به پیام‌های بالاتر، اولین پیام‌های خود در ۶ ماه گذشته را مشاهده کنید. هرچه چت مورد نظر قدیمی‌تر باشد، پیدا کردن بخش مورد نظر از یک گفتگو سخت‌تر خواهد شد؛ از همین رو تلگرام در بخش جستجوی چت خود، ابزاری با عنوان Jump to Date اضافه کرده است که توسط آن می‌توانید تاریخ معینی را روی تقویم مشخص کنید و بلافاصله و بدون نیاز به اسکرول‌های پی در پی، به آن بخش از گفتگو منتقل شوید. به کمک این ابزار از این پس می‌توانید علاوه بر جستجو بر اساس یک کلمه، بر اساس زمان و تاریخ روز نیز به جستجو بپردازید.
 
View Pack
تغییر جدیدی که در بخش استیکرها به وجود آمده است؛ امکان انتقال سریع از بخش استیکرهای اخیر به مابقی استیکرهای موجود در یک پک است. برای مثال شما در بخش استیکرهای اخیر خود، اقدام به ارسال عکسی از مجموعه استیکرهای کلاه قرمزی کرده‌اید؛ این استیکر ارسالی در بخش استیکرهای اخیر ضبط خواهد شد و شما با مراجعه به بخش استیکر، می‌توانید استیکرهایی که اخیرا از آن‌ها استفاده کرده‌اید، مشاهده کنید. حال فرض کنید قصد ارسال استیکر دیگری از مجموعه کلاه قرمزی دارید؛ در حالت عادی باید مجدد تب کلاه قرمزی را پیدا کنید و وارد پک آن شوید. اما با بروزرسانی جدید تلگرام از این پس می‌توانید در همان بخش استیکرهای اخیر، روی استیکر مورد نظر لمس طولانی کنید و گزینه‌ی View Pack را بزنید تا تلگرام به‌صورت خودکار به پک کامل استیکر منتقل شود و بتوانید از استیکرهای دیگر آن پک، سریع‌تر از همیشه دسترسی داشته باشید.
 
Groups in Common
امکان جالب دیگری که تلگرام به خود اضافه کرده است، نمایش گروه‌های مشترک شما با کانتکتهایتان است. اگر در کمتر از ۱۰ گروه عضو شده‌اید، این ویژگی ممکن است کاربرد چندانی برای شما نداشته باشد. اما در مقابل، هستند افرادی که در ده‌ها گروه مختلف عضو شده‌اند. با هرچه زیادتر بودن گروه‌ها، امکان فراموشی نام گروه یا موضوع آن نیز بیشتر می‌شود؛ از همین رو تلگرام راه حل جالبی برای این موضوع در نظر گرفته است. برای مثال فرض کنید در گروهی با یکی از دوستان خود مشغول گفتگویی بودید و حال بعد از چند ساعت فراموش کرده‌اید که آن گروه کدام است؛ حتی در صورت فراموشی نام یا موضوع گروه، مطمئنا در خاطرتان خواهد ماند که با کدام دوست خود مشغول گفتگو بوده‌اید. کافی است تا در بخش Contact شخص مورد نظر را پیدا کنید و به پروفایل او وارد شوید. از این نسخه به بعد گزینه‌ای با نام Groups in Common مشاهده خواهید کرد که می‌توانید با لمس روی آن، تمامی گروه‌هایی را که با آن شخص مشترک هستید، مشاهده کنید. به این ترتیب می‌توانید سریعا متوجه گروهی که فراموش کرده‌اید، بشوید.
 
Android Strikes Back
تیم پشتیبانی تلگرام همچنین اعلام کرده است که با توجه به بازخوردها، متوجه شده است که بسیاری از کاربران اندرویدی تلگرام، نسخه‌ی آی‌او‌اس این برنامه را به دلیل محیط کاربری، انیمیشن‌های بهتر و‌... بیشتر می‌پسندند. از همین رو این تیم در این نسخه تلاش کرده است تا نسخه‌ی اندرویدی را بیش از پیش بهبود داده و به نوعی به نسخه‌ی آیفون نزدیک‌تر کند. برای مثال می‌توان به اینترفیس جدید در بخش ساخت گروه و اضافه کردن اعضا، ظاهر جدید بخش تنظیمات نوتیفیکیشن، فشرده‌سازی بهتر ویدیو، آسان‌تر شدن ادیت یا اضافه کردن کپشن به عکس‌ها و‌... اشاره کرد.
 
نسخه‌ی اندروید این اپلیکیشن نیز برخی تغییرات در رابط کاربری به خود دیده است؛ دوربین آن سریع‌تر شده، فشرده‌سازی ویدیوها بهبود پیدا کرده است و برخی تغییرات ریز را نیز شامل می‌شود. همچنین تلگرام اعلام کرده است در حال کار روی یک آپدیت بزرگ است، تلگرام پست آپدیت خود را با این جمله به پایان برده است که «به‌زودی اتفاق بزرگی رخ خواهد داد». حدس می‌زنیم این بروزرسانی بزرگ که تلگرام وعده‌ی آن را داده است، در رابطه با اضافه شدن تماس صوتی به برنامه باشد؛ در این صورت سرانجام بعد از مدت‌ها انتظار این ویژگی نیز به تلگرام اضافه خواهد شد تا این برنامه بیش از پیش به یک ابزار بی‌نقص و کامل تبدیل شود.

دانلود اپلیکیشن
  
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.

چاپ این مطلب

  مزایا و محدودیت ها فروش تلفنی
ارسال کننده: saman - ۹۵/۹/۱، ۰۷:۴۴ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - پاسخ (1)

فروش تلفنی به نوعی از فروش می گویند که فروشنده فقط با استفاده از دستگاه ارتباطی تلفن با مخاطب خود ارتباط برقرار میکند و سعی میکند با استفاده از ارائه ی اطلاعات لازم در مورد کالا یا خدماتی که دارد میفروشد، و متناسب با نیاز مشتری، او را به خرید کالا یا خدمات خود ترغیب و تشویق کند. 
مخاطب مشتری احتمالی مشتری بالقوه مشتری بالفعل. در این نوع شیوه ی فروش، مشتری، فروشنده را نمی بیند و نمی شناسد، ولی اگر فروشنده از شیوه ی صحیح و حرفه ای ارتباطی استفاده کند، مشتری میتواند با او ارتباط برقرار کند و به خرید کالا یا خدمات تمایل نشان دهد. این نوع بازاریابی جزو شیوه های مستقیم بازاریابی محسوب میشود و مشتری و فروشنده به صورت همزمان و زنده با یکدیگر در ارتباط هستند.

یکی از مهمترین مزایای فروش تلفنی، صرفه جویی در هزینه هاست. هزینه زمانی و مالی ای که برای دعوت از مشتری برای حضور او در دفتر کار یا نمایندگی فروش تان یا برای حضور خودتان در محل کار مشتری صرف می کنید، از جمله هزینه ی پذیرایی و حضور پرسنل و زمانی که باید برای قرار ملاقات با او و انتظار برای از راه رسیدن او صرف کنید ده ها برابر بیشتر از زمان و هزینه ای است که برای برقراری تماس تلفنی با مشتری تان صرف می کنید. البته کارشناسان فروشی که از این شیوه استفاده می کنند به خوبی می دانند که بازدهی این شیوه زمانی تثبیت و تضمین میشود که فرد در این زمینه آموزش دیده و با جزئیات و نقاط قوت و ضعف آن آشنایی کافی داشته باشد. در غیر این صورت، نه تنها از تماس های تلفنی بیشماری که برقرار می شود، تعداد بسیار کمی به نتیجه و عقد قرارداد فروش منجر میشوند، بلکه هزینه ی سنگینی هم از لحاظ هزینه ی تماس تلفنی با مشتریان به شرکت شما تحمیل خواهند کرد.
از آنجایی که در فروش تلفنی نیاز است که از قبل نام و شماره و مشخصات مشتریان جمع آوری شود، بنابراین در این روش، سرعت عمل و بازدهی کار به دلیل وجود اطلاعات جامع، افزایش پیدا می کند. در مورد آموزش پرسنل و کارشناسان فروش هم می توان گفت که در صورتی که این افراد به لحاظ انطباق و هماهنگی روحی و فکری، برای این کار مناسب باشند، پس از آموزش های کوتاه و با تکرار و تمرین کافی میتوانند به شکلی حرفه ای پی گیر فرآیند فروش باشند. البته آشنایی کامل بخش عمده ای از مردم با وسیله ی ارتباطی تلفن، در این قضیه بی تأثیر نیست. اما هر قدر هم که فرد تجربه  زیادی از ارتباط تلفنی داشته باشد، باز هم مقوله فروش از طریق تلفن، مقوله حرفه ای و جداگانه ای است و نیازمند توجیه، آموزش و تمرین.
بدون آموزش و تخصص، هر چقدر هم که به اصطلاح سر و زبان دار باشید، باز هم پس از تماس های بسیار و صرف انرژی خواهید دید که هیچ کس برای خرید از شما پیگیر نیست و تلاش تان نتیجه ی لازم را ندارد

محدودیت های فروش تلفنی

از آنجایی که در این نوع فروش، فروشنده فقط از زبان خود برای تحت تأثیر قرار دادن و متقاعد کردن مشتری خود استفاده میکند فقط باید با استفاده از کلماتی که به زبان می آورد از مخاطب تلفنی خود یک فروشنده ی قطعی و بالفعل بسازد، بنابراین اگر کوچکترین اشتباهی در لحن، ادبیات و کلماتی که انتخاب میکند مرتکب شود، این احتمال وجود دارد که هر چه که رشته پنبه شود و با دستان خالی گوشی تلفن را بگذارد. البته این ابزار کلامی، در مورد کسانی که محکم و صمیمی و گرم و مطمئن و با اعتماد به نفس صحبت می کنند، میتواند یک نقطه ی قوت باشد.
از آنجایی که در این شیوه ی فروش، در آن سوی تلفن، با افراد گوناگون و با شخصیت ها و منش ها و اخلاق و طرز فکرهای مختلف سروکار دارید، در این صورت باید بسیار حرفه ای و انعطاف پذیر عمل کنید. چه بسا ممکن است به افرادی زنگ بزنید که با شما رفتار بی ادبانه و توهین آمیزی با شما داشته باشد. بنابراین این موضوع را باید یکی دیگر از مشکلات این کار دانست.
در این شیوه ی فروش بدون شک با جواب های منفی بسیاری روبرو خواهید شد و این طبیعی است. مشکل اینجاست که اغلب فروشندگان تلفنی، پس از چند بار جواب منفی شنیدن، دلسرد و ناامید می شوند و کنار می کشند. پیشنهاد من این است که کوتاه نیایید! آنقدر مطالعه کنید و سماجت و پشتکار نشان دهید تا نتایج بهتری بدست بیاورید و به ادامه ی کار تشویق شوید.
وقتی شماره ای وجود نداشته باشد، فروشنده با چه کسی باید تماس بگیرد؟! بله! مشکل بعدی این نوع از فروش، نبود اطلاعات جامع و مفصل در مورد مشتریانی است که حدس زده میشود به محصول شما نیاز دارند و باید فروشنده با آنها تماس بگیرد و محصول را معرفی کند. البته این مشکل پیچیده ای نیست و فروشندگان در کنار مسئولان شرکت میتوانند با استفاده از منابع مختلف، اطلاعات وسیع تری را در رابطه با مشتریان جمع آوری کنند.


خلاصه کلام
یکی از تصورات اشتباه در مورد شیوه ی رایج فروش تلفنی این است که افراد تصور میکنند که این روش نیازی به آموزش و تخصص ندارد. این تصور از آنجا ناشی می شود که دستگاه تلفن ابزاری است که امروزه در دسترس همه قرار دارد و چون این وسیله ی ارتباطی را همه در طول روز بارها مورد استفاده قرار می دهند، بنابراین دیگر جنبه ی تخصصی آن نادیده گرفته شده و به یک مسئله ی عادی تبدیل شده است. بنابراین تأکید میکنم که سراغ این روش نروید (چون فقط هزینه روی دست تان میگذارد)، مگر اینکه درباره ی آن آموزش دیده باشید و اینکه چطور از آن برای بدست آوردن پول بیشتر- درآمد ایده آلی که آرزویش را دارید- استفاده کنید. وگرنه پس از صرف وقت و انرژی و هزینه ی بسیار، آنطور که باید فروش نخواهید داشت و این یعنی احساس ضعف و ناکامی، و پس از مدتی ناامید خواهید شد و از همه چیز دست خواهید کشید. توصیه میکنیم همیشه مطالعه داشته باشید و اطلاعات خود را به روز کنید و از شکست ها و اشتباهات خود به عنوان پله و سکوی پرشی برای دستیابی به موفقیت بیشتر استفاده کنید. بسیاری از فروشندگان موفق از این راه ثروتمند شدند. شما هم می توانید!

چاپ این مطلب

  ترغیب مشتریان از دست رفته به خرید در فروش تلفنی
ارسال کننده: saman - ۹۵/۹/۱، ۰۷:۳۷ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - پاسخ (1)

به سؤالات زیر توجه کنید:
1. اگر مشتری های سابق تان در فروش تلفنی با شما قطع ارتباط کنند و دیگر از شما خرید نکنند چه باید بکنید؟
2. چگونه میتوانید در اولین تماس با شرکتها، ارشدترین مقامات آنها را وادار به گفتگو کنید؟

در ادامه قصد دارم این دو سؤال را کمی بررسی کنم:
فرض کردیم که شما مشتری هایی داشتید که اکنون دیگر با شما قطع ارتباط کرده اند و از شما خرید نمیکنند. برای اینکه آنها را دوباره به خرید و همکاری تشویق کنید، چه باید بکنید؟ در جواب باید گفت که ابتدا باید علت قطع ارتباط را متوجه شد و بر اساس آن رفتار و عمل کرد. در تماس تلفنی به مشتری سابق تان می گویید: «سلام. وقت بخیر. …هستم از شرکت …. علت تماس امروزم این است که مدت هاست سعادت نداریم در خدمت شما باشیم. کنجکاو بودم بدونم قطع ارتباط شما دلیل خاصی داشته؟»

بعد از اینکه مشتری مورد نظر به اشکال خاصی در کالا / خدمات شما اشاره کرد، می توانید در ادامه با استفاده از جملات خاصی، هم حس اعتماد قبلی او را دوباره جلب کنید و هم به او اطمینان بدهید که اشکال مورد نظر برطرف شده و این همکاری بهتر از گذشته می تواند ادامه پیدا کند: «حق با شماست. البته باید بگم که مشتری های که همزمان و پیش از شما از این مشکل گلایه داشتند، مدت هاست مجدداً مشتری پر و پا قرص محصولات ما شده اند، چون ما مدتهاست این مشکل را برطرف کرده ایم و کیفیت کالا / خدمات مان را تا حد قابل توجهی افزایش داده ایم. اگر سعادت داشته باشیم و بتونیم مجدداً در خدمت شما باشیم، ممنون میشم اگه بفرمایید چطور میتونیم رضایت شما رو بیش از گذشته فراهم کنیم؟»
وقتی با این لحن و ادبیات صمیمانه و اطمینان بخش با او صحبت میکنید، احتمال زیادی وجود دارد که بتوانید روی ادامه ی خرید او حساب کنید.

در سؤال بعدی به این نکته پرداختیم که اگر با شرکتی تماس گرفتید و سراغ مقام ارشد آنجا را برای گفتگو گرفتید، ولی او صحبت شما را قطع کرد و ادامه ی مکالمه را به مقامات پایین تر ارجاع دهد، چه باید بکنید که او را به ادامه ی صحبت ترغیب کنید؟ و اینکه اگر مجبور شدید با معاون او یا مقامات پایین تر صحبت کنید، چطور میتوانید او را به خرید قطعی ترغیب کنید.

در ابتدا وقتی مقام ارشد به محض اینکه متوجه میشود شما برای فروش تلفنی کالا / خدمات خاصی با او تماس گرفته اید، از ادامه ی گفتگو با شما سر باز میزند و از شما میخواهد با مقام رده پایین تر شرکت گفتگو کنید، بلافاصله باید حس رقابت طلبانه و حسادت او را تحریک کنید. برای مثال میتوانید بگویید: بسیار خب آقای… از اینکه آقای…/خانم… رو به من معرفی کردین ممنونم. اگه نظر شما اینه که ایشان بهتر میتونند با من در این مورد صحبت کنند حتماً با ایشان تماس میگیرم. البته، طی تماسهایی که با رؤسا و هم رده های شما در شرکتهای مختلف داشتم، صحبت های خوبی با آن داشتم که مایل بودم که آنها را با شما هم در میان بذارم که امیدوارم این فرصت فراهم بشه! به هر حال از همکاری شما سپاسگزارم!» با این نوع واکنش از سوی شما، در اغلب موارد مدیر ارشد ترغیب میشود که بجای معاونش، خودش با شما گفتگو را ادامه دهد، هر چند مواقعی هم پیش می آید که به شما میگوید «آقای/خانم محترم! عرض کردم خدمتتون که معاون من بنام آقای…/خانم… مسئول این مسائل هستند. پس لطف کنید با ایشان تماس بگیرید!»
در صورتی که با معاون رئیس تماس گرفتید و با واکنشی مثل این روبرو شدید: «آقای/خانم عزیز! من متوجه منظور شما هستم. قبل از شما هم بارها در مورد این نوع کالا/خدماتی که شما دارید ارائه میکنید تحقیق و بررسی کردم و حتی خریداری هم کردم. متأسفانه نتوانست انتظارات ما را برآورده کند. از این گذشته، در حال حاضر با بودجه ای برای خریداری کردن این کالا / خدمات نداریم!» در جواب باید به او چیزی شبیه به این بگویید: «بله، متوجه هستم. البته قبل از شما هم با چند شرکت که در حوزه ی کاری شما فعالیت داشتند تماس گرفتم و همین مشکل شما را داشتند. اما خدمت آنها هم عرض کردم که ما شرایطی را فراهم کرده ایم که میتوانیم نحوه ی پرداخت را متناسب با شرایط و بودجه ی شما تنظیم کنیم. البته ما از شرایط شرکتهایی که محصولات ما را ارائه میکنند خبر داریم و به همین دلیل اطمینان داریم که شرایط مورد نظر ما بسیار خاص و ویژه است!»
البته بسته به موقعیتی که در آن قرار دارید و متناسب با لحن و حوصله ی مخاطب پشت تلفن، میتوانید با خلاقیت خودتان جملات بالا را به سلیقه ی خودتان تغییر دهید.

البته برای اینکه بازدهی و شانس موافقت معاون رئیس را بالا ببرید میتوانید در ابتدای تماس، اینطور صحبت خود را شروع کنید: «سلام آقای…/خانم…. من … هستم از شرکت… تماس میگیرم. پیرو صحبتی که با جناب آقای…/سرکار خانم… (اسم رئیس ارشد) داشتم، ایشان فرمودند که میتونم در زمینه ی کالا/خدماتی که میتوانیم با شرایط ویژه در اختیارتان قرار دهیم صحبت کنم. ایشان با شما در این مورد صحبتی داشتند؟!» و اینطور ادامه بدهید «شرکت ما بعد از تجربه ی موفقیت آمیزی که در این مدت در زمینه ی فروش …/ ارائه ی خدمات … داشته، تصمیم گرفته که این کار را با شرایط ویژه ای پیگیری بکند تا شرکت های بیشتری بتوانند از این امکانات استفاده بکنند. (در اینجا میتوانید از مشتری ها راضی تان اسم ببرید). مایلم در جلسه ای حضوری بیشتر در این مورد با شما صحبت کنم…»

به این ترتیب میتوانید او را برای آشنایی بیشتر با کالا / خدمات خودتان ترغیب کنید و به او این حس را القاء کنید که شرکت های رقیب او از محصولات شما استفاده کرده و از برخی جهات به پیشرفت های احتمالی دست پیدا کرده اند. البته باز تأکید میکنم که اینها فقط الگوها و مثال های کلی برای نحوه ی گفتگو با مقامات شرکتها هستند. شما با سلیقه و خلاقیت خودتان و بر اساس نوع کسب و کار و لحن و ادبیات و حوصله ی مخاطب خود میتوانید از جملات و عبارات متفاوتی استفاده کنید. باید بتوانید مخاطب خود را متوجه این موضوع کنید که اگر می خواهد کار خود را آسان تر و باکیفیت تر انجام دهد، به صلاحش است که کالا / خدمات شما را خریداری کند!

بی تردید، هیچ فروشنده ای نمی تواند ادعا کند که هیچ گاه قرار نیست در تماس هایی که با شرکت ها و مشتری ها خود برقرار می کند در چنین شرایط خاصی قرار بگیرد. دیر یا زود برای شما هم اتفاق می افتد که مجبور باشید با مشتری ای گفتگو کنید که آنطور که انتظار دارید با شما همراهی نمی کند. همیشه شنیده ایم که گفته اند: علاج واقعه، پیش از وقوع باید کرد. بنابراین از یادگیری هیچ مهارتی کوتاهی نکنید. هر چه مهارت های بیشتری را فرا بگیرید، هم در موقعیت های حساس، مدیریت بهتری خواهید داشت و هم از فروش بیشتر و در نتیجه درآمد بالاتری برخوردار خواهید شد. موفقیت، طعم شیرین و لذت بخشی دارد. خودتان را از تجربه ی آن محروم نکنید!

چاپ این مطلب

  در فروش تلفنی چگونه با مشتری صحبت کنیم؟
ارسال کننده: saman - ۹۵/۹/۱، ۰۷:۲۸ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - پاسخ (1)

قبل از هر گونه تماسی ابتدا دفتر ثبت تماس های خود را آماده کنید. فراموش نکنید که ثبت تماس ها و نتایج آنها در هر مرحله ای از فروش تلفنی الزامی است و در پیشرفت کار به شما کمک میکند. اکنون شماره هایی پیش روی شماست که هنوز حتی مشخص نیست که بتوانید به درستی سر صحبت را با آنها به گونه ای شروع کنید که صاحبان این شماره ها اشتیاق پیدا کنند با شما ادامه دهند. گفتیم «شروع»! شروع، اولین مرحله از مراحل 4 گانه فروش تلفنی است.

مرحله اول: شروع
شروع یکی از مهم ترین مراحل فروش تلفنی است. چون اگر در این مرحله نتوانید اشتیاق لازم را در مشتری ایجاد کنید، مجبور خواهید شد قید 3 مرحله ی بعدی را بزنید. معمولاً فروشندگان عادی انتظار دارند در اغلب تماس ها جواب نه بشنوند و پیش خودشان بگویند که «خب! مشتری تمایلی نداشت! تقصیر من چیه؟!» اشتباه فروشندگان عادی در همینجاست! اول اینکه کسی که شماره اش را برای بار اول میگیرید و میخواهید او را برای مراحل بعدی مشتاق کنید، هنوز مشتری شما نیست! او فقط مخاطب خشک و خالی تماس تلفنی شماست. این مخاطب فقط یک فرصت برای شماست تا از او یک مشتری بالقوه بسازید و این بستگی به مهارت و پی گیری شما دارد. البته باید به این نکته توجه داشت که اعتماد نداشتن اولیه و جبهه گرفتن مخاطب در تماس ابتدایی یک واکنش غریزی و طبیعی است، یعنی موضع گیری نسبت به فرد ناشناسی که تماس گرفته و ادعا میکند کالا یا خدماتی را ارائه میکند که میتواند کمک حال او باشد و تغییری در زندگی یا کسب و کار او پدید آورد. بنابراین این واکنش منفی و موضع تدافعی را به حساب زیر سؤال رفتن خودتان یا محصولتان نگذارید. این واکنش منفی نشان می دهد که هم شما کمی در باز کردن سر صحبت با مشتری ضعیف عمل کرده اید و هم نتوانسته اید با سؤالات مطلوب و نکته ای، توجه او را به این قضیه جلب کنید که «به نظرم کالایی / خدماتی که این فروشنده داره درباره ش توضیح میده، ارزش بیشتر فکر کردن رو داره…!»

هم زمان که دارید با مخاطب خود گفتگو می کنید، واکنش های او را نیز بررسی و تجزیه و تحلیل کنید و ببینید در ادامه ی گفتگو با او یا در تماس ها دیگر چه تغییراتی را باید در روش کار خود بدهید. به اعداد و ارقامی که در دفتر ثبت تماس ها وارد می کنید بی توجهی نکنید. آنها ملاک شما برای ارزیابی عملکردتان هستند. اگر بهتر نمی شوید پس دارید بدتر می شوید. روش خود را تغییر دهید تا از مشتری جواب مورد را نظر بگیرید.

در ابتدای مطلب گفتیم که نحوه ی شروع گفتگو با مشتری است که تعیین می کند به مراحل 2 تا 4 خواهید رفت یا نه. در این مرحله، معمولاً از کسی نمی شنویم که بگوید «لطفاً دیگه به من زنگ نزنید!» یا «لطفاً مزاحم نشوید!» در عوض، جملاتی که می شنویم، شبیه به این هستند: «اجازه بدید در موردش بیشتر فکر کنم!»، «باید در این مورد فکر کنم!»، «فرصتش رو ندارم!»، «باید با یک نفر مشورت کنم…!» و مواردی از این قبیل. به این جملات خوش بین نباشید! اگر در همان ابتدای شروع کار کردن روی مخاطب، نتوانید میخ خود را بکوبید و او را به مرحله ی دوم بکشانید، بهتر است فاتحه ی فروش را بخوانید! این قضیه ربطی به این ندارد که شما در صحبت هایتان چقدر روی نیاز مخاطب تان زوم و تمرکز کرده اید. در هر صورت، پیشرفتی نخواهید داشت. البته به این نکته توجه داشته باشید که برخورد برخی مخاطبان به شکلی است که اصلاً امیدی به تغییر عقیده ی آنها نیست. پس بهتر است در صورت مواجهه با چنین برخوردهایی، وقت تان را برای آنها تلف نکنید، و با انتخاب هوشیارانه ی مخاطب و مدیریت شیوه ی ارتباطی تان، مراحل مختلف فروش تلفنی را در جهت صحیح مدیریت کنید.

مرحله دوم: دریافت اطلاعات از مخاطب
در این مرحله است که شما بعد از گذراندن مرحله حیاتی اول، توانسته اید مخاطب را با خودتان همراه کنید به سمت مراحل بعدی. به عبارت دیگر، مخاطب شما برای همراهی با شما در مراحل بعدی، چراغ سبز نشان داده، و این تنور داغی است که باید هرچه زودتر خمیر خود را به آن بچسبانید! حالا سؤال اینجاست که این اطلاعات شامل چه مواردی است؟! در ابتدای صحبت مان گفتم که اشاره به "نیاز" مشتری، برای او جلب توجه نمی کند. شما باید کالا یا خدماتی را به مشتری ارائه کنید که در مقایسه با کالا یا خدماتی که در حال حاضر در اختیار دارد و استفاده می کند، امتیازات و مزایای بیشتری داشته و به اصطلاح یک سر و گردن بالاتر و بهتر باشد. چرا کالا/خدمات شما را جایگزین کالا/خدمات فعلی خود نمی کند؟ چون اجباری برای جایگزینی آن ندارد و با روال و طرز استفاده از آن خو گرفته و برایش مهم و قابل قبول است. از کجا معلوم که برایش مهم است؟! از آنجا که همین حالا هم دارد از آن استفاده می کند! بنابراین باید بین کالا یا خدمات خود و کاری که او مشغول به انجام آن است ارتباط برقرار کنید و به او بگویید که کالا/خدماتی که در حال حاضر دارد استفاده می کند، در عین حال که ممکن است مزایایی داشته باشد، معایب و نقص هایی هم دارد، و اینکه کالا/خدمات شما نه تنها آن معایب را ندارد، بلکه امتیازاتی را نیز در مقایسه با مورد مشابه خود دارد. از طریق مطرح کردن سؤالاتی که بتوانید با بررسی پاسخ های مشتری، به نقاط ضعف و خلأهای کاری او پی ببرید و اینکه آیا کالا/خدمات شما میتواند نیاز کاری او را برطرف کند یا نه. وقتی بتوانید بین کالا یا خدمات تان و کاری که مشتری در حال انجامش است و راحت و باکیفیت انجام دادن آن کار برایش بیش از هر چیزی مهم است، ارتباط برقرار کنید، آن وقت با خیال آسوده می توانید سراغ مرحله ی سوم بروید.

مرحله سوم: ارائه پیشنهاد

اکنون که متوجه شده اید که محصول شما به درد مشتری تان می خورد، باید این ارتباط را به او هم منتقل کنید تا متوجه شود با خرید و استفاده از محصول شما، به لحاظ کاری در شرایط بهتری قرار می گیرد. البته ناگفته واضح است که در این مرحله قرار است «نه»های بسیاری بشنوید! نترسید! فقط فروشندگان ضعیف و ناشی در این شرایط جا می زنند و از پیگیری و ادامه ی کار منصرف می شوند. اینکه فقط «بله»های خود را ثبت کنید و بیخیال «نه»ها شوید، یعنی ضعف و ناکارآمد بودن روشهای خود را انکار کرده اید و اینکه در سنجش انتظارات مشتری دچار مشکل و سردرگمی خواهید شد. رمز موفقیت شما در فروش محصولتان در این مرحله، کار کردن، پیگیری و سماجت روی «نه» هایی است دریافت می کنید. این «نه»ها در واقع جزئی عادی از بخش بزرگتری از فرآیند فروش هستند.
در واقع وقتی از مشتری لحنی تردیدآمیز یا منفی دریافت می کنید، بجای عقب نشینی، سؤالی شبیه به این بپرسید: «به نظر من که پیشنهادم مناسب کار شماست. نظر شما چیست؟» در این صورت، او مجبور می شود به دو طریق پاسخ دهد: «خب، به نظر من هم کالا/خدمات شما میتونه به درد کار من بخوره!» یا اینکه بگوید «نه، راستش را بخواهید، فکر نمیکنم کالا/خدمات شما بتونه برای کار من مفید باشه!» در صورتی که پاسخ دوم را دریافت کردید، میتوانید بپرسید «خب، چرا فکر میکنید کالا/خدمات ما مناسب کسب و کار شما نیست؟» این سؤالی است از هر لحاظ به نفع شما تمام میشود. وقتی مشتری شما دلیل نپذیرفتن کالا یا خدمات شما را توضیح دهد، متوجه خواهید شد که اشکال کار در کجاست. در این صورت میتوانید از نقص و اشکال پیشنهادتان یا محصول تان باخبر بشوید و در صورت امکان در جهت رفع و تصحیح آن تلاش کنید. در هر صورت، ارتباط خود را با مشتری ای که تا به این مرحله با شما همراه بوده قطع نکنید.

هرچه تماس ها و پیگیریهای بیشتری داشته باشید، مشتری را بیشتر در چرخه ی فروش درگیر می کنید و به نتیجه ی کار- که فروش محصول تان است- نزدیکتر خواهید شد. باز هم تکرار میکنم که پیشنهاد شما باید با چیزی که مخاطب شما به آن علاقه دارد هماهنگی داشته باشد: یعنی کاری که انجام میدهد و ابزار و روش هایی که برای انجام آن کار مورد استفاده قرار میگیرد. باید به او خاطرنشان کنید که کالا یا خدمات شما به او کمک میکند تا به هدفی که از انجام آن کار دنبال میکند، راحت تر و سریع تر دست پیدا خواهد کرد.

مرحله چهارم: قطعی کردن فروش

این مرحله مخصوص مشتریان بالقوه ای است که تا درصد بالایی در مورد مفید و مورد استفاده بودن کالا یا خدمات شما متقاعد شده اند. با این حال، در مورد آنهایی که زمان های دقیق تری را برای ملاقات با شما یا پیگیری پیشنهادتان تعیین میکنند (فردا 10 و 30 دقیقه ی صبح برای پیگیری موضوع در دفتر فروش شما، در خدمت تان خواهم بود…) بیشتر وقت بگذارید و برای آنها اولویت قائل شوید. در عین حال، در دفتر خود ثبت کنید که از بین تماس هایی که داشته اید (در هفته یا ماه یا فصل گذشته)، چند مورد از آنها تا مرحله ی دوم، سوم و بخصوص مرحله ی چهارم رسیده اند. ارزیابی این اعداد و آمارهای ثبتی، به شما در ارزیابی عملکردتان در کلیه ی مراحل فروش کمک بسیاری میکند.

خلاصه کلام
تمام نیروی خود را روی تحقق مرحله ی آخر، یعنی قطعی کردن فروش متمرکز کنید. در این صورت میتوانید درآمدی را که برای خود تعیین کرده اید، در زمان کوتاه تری محقق کنید. درباره اش فکر کنید! مهم ترین رسالت و وظیفه ی شما در زندگی، این است که آرزوهایتان را شناسایی کنید و برای تحقق و تبدیل شان به واقعیت، از هیچ کار و تلاشی کوتاهی نکنید! حتماً این کار را انجام دهید، چون هیچ چیز لذت بخش تر از موفقیت و تحقق آرزوهایتان نیست!

چاپ این مطلب

  ۴ اشتباهی که قاتل خلاقیت شما می‌شوند
ارسال کننده: faezeh - ۹۵/۸/۳۰، ۰۹:۱۳ عصر - انجمن: گفتگوی آزاد - بدون پاسخ

خلاقیت را می‌توان محرکه اصلی برای بالاتر بردن کیفیت محتوا و محصولات نسبت به استانداردها دانست.

مدت زیادی است که در کسب‌وکارهای مرتبط با فضای آنلاین، گفته می‌شود محتویات تولیدشده نقش کلیدی در موفقیت ایفا می‌کنند. این یک واقعیت است و اگر بخواهید در این کسب‌وکار به سودی برسید؛ باید محتوایی تولید کنید که شما را نسبت به رقبایتان متمایز کند.
رسیدن به سطح بالا در تولید محتوای باکیفیت نیازمند موارد مختلفی است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها، داشتن خلاقیت محسوب می‌شود. در واقع اگر وظیفه شما تولید محتوا باشد؛ باید در نظر داشته باشید که خلاقیت بزرگ‌ترین یار شما در این مسیر خواهد بود.

خلاقیت به زبان ساده یعنی خلق ایده‌های جدید و بامعنی و  فراتر از قوانین، الگوها و روش‌های سنتی. درواقع خلاقیت محرکه اصلی برای تولید محتویات و محصولاتی است که نسبت به استانداردهای روز از کیفیت بالاتری برخوردار باشند.
اپل به‌صورت مداوم از خلاقیت کارمندان خود استفاده می‌کند تا بتواند محصولاتی با کیفیت بهتر تولید کند و همین امر سبب شده است  تقاضای محصولاتش در بازار به‌صورتی باورنکردنی بالا باشد. فعالیت این کمپانی را می‌توان مثال خوبی دانست، زیرا سعی می‌کند افراد خلاق را جذب کند؛ بنابراین با درک این موضوع می‌توان متوجه شد که در کسب‌وکار امروز اگر می‌خواهید طالب بیشتری داشته باشید، باید خلاقیت را چاشنی کارتان کنید.
باید در نظر داشت که خلاقیت از کودکی همراه با ما بوده است و در طول زندگی کنارمان قدم می‌زند؛ اما گاهی اوقات اشتباهاتی باعث می‌شوند تا آن را نادیده بگیریم. در واقع خلاقیت نیز یک مهارت است و شما می‌توانید آن را تقویت کنید یا با نادیده گرفتن آن باعث کاهش میزانش شوید.

نکته‌ای که شاید کمتر کسی به آن توجه کند؛ این است که اتفاقات روزانه روی میزان خلاقیت ما تأثیر محسوسی دارند و اگر می‌خواهید به افزایش خلاقیت خود کمک کنید، باید از انجام بعضی از کارها اجتناب کنید. در ادامه به بررسی ۴ اشتباهی که باعث کاهش میزان خلاقیت شما در آن روز می‌شود خواهیم پرداخت.

زندگی ماشینی

در نظر داشته باشید که خلاقیت یک استعداد نیست، بلکه مهارت است و این مهارت در همه وجود دارد؛ بنابراین شما باید مهارت خود را پرورش دهید. جدا از این موضوع، عواملی وجود دارند که می‌توانند باعث کاهش یا افزایش میزان خلاقیت شما در طول روز شوند.
هر فردی در هر زمینه کاری که مشغول است، می‌تواند خلاقیت را چاشنی کار خود کند؛ اما عواملی مانند حجم بالای کار و داشتن زندگی ماشینی باعث می‌شود تا خلاقیتش کاهش یابد.
در صورتی که گرفتار زندگی ماشینی شده‌اید -یعنی هر روزتان با رفتن به سر کار، نشستن پشت میز و انجام وظایف تکراری سپری می‌شود- نیاز به کمی تغییر دارید. سعی کنید زمانی را برای قدم زدن کنار بگذارید یا با دوستانتان در مورد مسائلی که به کار مرتبط نمی‌شود، صحبت کنید.
در واقع باید تلاش کنید روال معمول زندگی روزانه‌تان شکسته شود و فعالیتی مانند ورزش یا قدم زدن در پارک را به فعالیت روزتان اضافه کنید. این کارها باعث خواهند شد که نه‌تنها کمی از استرستان کاهش یابد بلکه میزان خلاقیت‌تان نیز افزایش یابد.

پیروی از دیگران

اگر در کسب‌وکارتان به اطرافیان نگاه کنید؛ شاهد افرادی خواهید بود که مانند یکدیگر عمل می‌کنند یا کسب‌وکارشان از یک روال خاصی پیروی می‌کند. کافی است به وب‌سایت آن‌ها نگاه کنید که دقیقا یک شکل است، محتوای یکسانی دارد و از ترفندهای بازاریابی و درآمدزایی همانندی استفاده می‌کند.
تقلید کورکورانه از دیگران، دقیقا چیزی است که باعث از بین رفتن خلاقیت در شما خواهد شد. طبیعتا الگو قرار دادن کسانی که به موفق رسیده‌اند، باعث خواهد شد  پیشرفت شما سریع‌تر شود؛ اما باید قبول کرد هیچ‌گاه نسخه کپی از اصل بهتر نخواهد شد. در کنار آن تقلید از دیگران باعث کاهش مهارت خلاقیت می‌شود و وقتی‌که شما نیاز به آن دارید، پاسخگوی یافتن راه‌حل درستی نخواهد بود.
از کار دیگران درس بگیرید و نقاط ضعف و قوتشان را بررسی کنید تا در کاری که می‌کنید بتوانید از این دانش بهره ببرید؛ اما همیشه سعی کنید که محصول یا محتوایی که تولید می‌شود، ثمره خلاقیت و طراحی خودتان باشد. چنین کاری باعث خواهد شد تا نسبت به دیگران متفاوت باشید. اگر نگاهی به کسب‌وکارهای مختلف بیندازید، مشاهده خواهید کرد که موفق‌ترین‌ها در واقع بیشترین تفاوت را با رقبایشان دارند.

هجوم افکار مرتبط با کسب‌وکار

ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که اجزای آن به‌شدت به یکدیگر متصل هستند. هر فردی دارای برنامه زندگی شلوغی است و بدون توقف در مسیر پیشرفت حرکت می‌کند تا بتواند به اهدافش برسد.
اما موضوعی وجود دارد که از آن غافل می‌شویم؛ ذهن ما نیاز دارد که گاهی اوقات استراحت کند تا از استرس‌های به وجود آمده از هجوم افکار مرتبط با کسب‌وکارمان در امان باشد.
شما نیاز دارید تا زمان‌هایی را به خود اختصاص دهید و به مسائلی غیر از امور کاری فکر کنید. از کارهایی که می‌توان پیشنهاد داد؛ پیاده‌روی در فضای سبز، ورزش و سپری کردن زمان به همراه خانواده یا دوستانتان است. با انجام این کارها، مشاهده خواهید کرد میزان استرس ناشی از هجوم افکار کاهش یافته و فرصتی برای رشد خلاقیت به وجود آمده است.

بی‌اعتنایی به دیگران

در کسب‌وکارهای مختلفی می‌توان مشاهده کرد که کارآفرینان بدون آنکه به کسی اعتنا کنند، کورکورانه به مسیرشان ادامه می‌دهند. اگر بخواهیم روش آن‌ها را کمی توصیف کنیم؛ مانند فروش یا ارائه خدمات یک‌طرفه است که پیشرفت در بهبود کیفیت آن به‌سختی میسر خواهد شد.
زمانی را برای گوش دادن به سخنان دیگران کنار بگذارید و سپس متوجه می‌شوید که با استفاده از انتقادها و پیشنهاد‌های دیگران به اشتباهاتی که مرتکب شده‌اید پی برده و برای برطرف کردن آن‌ها از خلاقیت‌تان استفاده خواهید کرد.
استفاده از انتقادها و پیشنهاد‌های سازنده در واقع به شما دید جدیدی اضافه می‌کند؛ همچنین می‌توانید درک عمیق‌تری نسبت به مشکلات داشته باشید و در نتیجه راهکار بهتری برای برطرف کردن آن بیابید. پذیرفتن نظرات دیگران در واقع مانند فرصتی برای کسب دانش و تجربه بیشتر است و به شما کمک می‌کند علم و انگیزه کافی برای بالاتر بردن میزان خلاقیت خود را به دست آورید.

در نظر داشته باشید که شما نیاز دارید نسبت به رقبایتان -که هر روز با تأسیس مجموعه‌های جدید به شمار آن‌ها اضافه می‌شود- متمایز و از دید مشتریانتان بهترین گزینه برای انتخاب باشید. برای به دست آوردن این تفاوت باید تلاش کنید تا آنچه باعث عدم پیشرفت شما می‌شود، بیابید و با استفاده از چاشنی خلاقیت‌تان به رفع آن‌ بپردازید.

چاپ این مطلب

  ۸ دلیلی که عکاسی، زندگی شما را بهتر می‌کند
ارسال کننده: faezeh - ۹۵/۸/۳۰، ۰۹:۰۵ عصر - انجمن: گفتگوی آزاد - بدون پاسخ

[تصویر:  do.php?img=2486]

عکاسی هنری است که تأثیر سازنده‌ای بر نوع نگاه افراد به محیط پیرامون خود می‌گذارد و نقش مهمی در شکوفایی آن‌ها دارد.

عکاسی چطور می‌تواند زندگی شما را بهتر کند؟ تجربه‌ی شخصی بعضی از عکاسان ثابت کرده است که عکاسی یکی از جادویی‌ترین روش‌هایی است که می‌تواند نجات‌دهنده‌ی زندگی باشد. برای محک زدن خود در این هنر نیازی به صرف هزینه‌ای هنگفت ندارید. هر نوع دوربینی می‌تواند عکسی را که واقعا خواهان آن هستید، بگیرد. در ادامه مقاله فواید این هنر را از زبان پدرو کویینتلا (Pedro Quintela) که یک مدرس عکاسی است  می خوانید.

۱. با عکاسی می‌توانید به بخشی از جامعه‌ی جهانی ملحق شوید.

با قرار دادن عکس‌های خود در اینترنت، تصاویر شما در سراسر جهان به‌راحتی دیده می‌شوند. در واقع، این موقعیت برای شما فراهم خواهد شد که با تعداد زیادی از عکاس‌های سراسر جهان ارتباط برقرار کنید. ضمن این‌که این روند، من را به سمتی سوق داد تا زبان‌های انگلیسی، اسپانیایی و فرانسه‌ی خود را تقویت کنم که با همتایان خارجی خودم آسان‌تر وارد ارتباط شوم. علاوه بر این در برخی موارد دوستی‌های سالمی هم شکل گرفته است و امکان سفر به مناطق مختلف برای دیدار شخصی با این دوستان فراهم شده است. در این میان، افراد فوق‌العاده‌ای وجود دارند که توصیه‌هایی برای بهتر شدن کارتان به شما ارائه می‌دهند. ایجاد یک گروه فیس‌بوکی راه‌حل دیگری برای دور هم جمع کردن دوستان عکاس است.

۲. خاطرات تا ابد ماندگاری را خواهید ساخت.
چه عکس‌های خود را به‌صورت آنلاین به اشتراک بگذارید و چه آن‌ها را چاپ کنید؛ در مسیر ساخت خاطرات گذشته قدم برداشته‌اید. چه تعداد از عکس‌هایی که دارید ناخودآگاه لبخندی بر لبان شما می‌نشاند یا شما را یاد لحظات گذشته می‌اندازد؟ اکنون که در عصر دیجیتال به سر می‌بریم، «خاطره سازی» برایمان ساده‌تر شده است. این روزها با دوربین‌های باکیفیت گوشی‌های همراه و دیگر دستگاه‌ها، دیگر بهانه‌ای برای ثبت نکردن لحظه‌های زندگی خود نداریم.

۳. می‌توانید جهان را با نگاهی نو ببینید.

جزئیات زیادی در دنیای اطراف ما قرار دارند و زیبایی‌های زیادی پیرامون ما را گرفته‌اند. چند نفر از ما به این موارد دقیق می‌شویم؟ خیلی از افرادی که به عکاسی روی آورده‌اند، جهان را به شکل متفاوتی می‌بینند و حالا به جزئیات ریزی توجه می‌کنند که قبلا خیلی ساده و سرسری از کنار آن‌ها رد می‌شدند.

۴. عکاسی اعتماد به نفس شما را بالا می‌برد.
به مرور زمان؛ کیفیت عکس‌هایی که می‌گیریم، بهتر و بهتر خواهد شد. بنابراین می‌توانید به عنوان خالق این آثار به خود افتخار کنید. به اشتراک‌گذاری و آپلود عکس‌ها در فضای آنلاین، مرحله‌ی بعدی کار ما است. وقتی که نسبت به کار خود بازخورد دریافت کنید، اعتمادبه‌نفس شما بیشتر خواهد شد و انگیزه‌های بیشتری برای ادامه دادن راه پیدا خواهید کرد. البته، در فضای اینترنت، بیشتر افراد تنها با علامت لایک ابراز نظر می‌کنند؛ اما در این میان افرادی هستند که با نظرات سازنده و معنادار خود کمک بهتری به شما خواهند کرد.

۵. عکاسی نوعی شفای روح است.
به‌شخصه پس از کشف عکاسی مناظر و داستان‌های نهفته در این تصاویر، لایه‌های جدیدی از زندگی خود را کشف کردم. به یاد دارم که در یک روز خاص، از یک دریاچه در غروب آفتاب عکس گرفتم. برای اولین بار در زندگی، جرئت تنها بودن پیدا کردم که همین امر، نوعی بیداری معنوی برایم رقم زد و ارتباط با طبیعت به من کمک کرد که در سخت‌ترین لحظات بتوانم ذهن خود را رها کنم. از این رو، عکاسی تجربه‌ای است که کمک می‌کند تا ذهن خود را سبک‌تر کنید؛ چرا که وقتی کاری برای شما لذت‌بخش باشد، در لحظه‌ی انجام آن نگرانی‌ها از شما فاصله می‌گیرند. پس حتما آن را در لحظات خستگی و ناراحتی خود امتحان کنید.

۶. عکاسی یک فرصت شغلی است.
هیچ‌کس نمی‌خواهد وارد حرفه‌ای شود که رقابت در آن بسیار شدید است. اما در عکاسی؛ همیشه برای افرادی که خلاق هستند و نگاه جدیدی به مناظر زندگی دارند، جای خالی وجود دارد. به عنوان یک معلم؛ اعتقاد دارم راه‌های زیادی برای تبدیل عکاسی به یک حرفه‌ی کاری وجود دارد. پس با آگاه شدن از پیچیدگی‌های این صنعت -چنانچه احساس می‌کنید که مهارت، انگیزه و شور و شوق لازم را دارید- در این حرفه خود را محکی بزنید.

۷. با خانواده خود پیوند محکم‌تری برقرار می‌کنید.
در دوره‌ای که اشخاص انزوا را پیش گرفته‌اند، عکاسی فرصتی است که این امکان را فراهم می‌کند تا با خانواده و خویشاوند خود تعامل بیشتری برقرار کنیم و لحظات شادتری را تجربه کنیم. ضمن این که اگر دارای کودک یا حیوان خانگی هستید، این امکان را دارید که از طریق لنز دوربین خود ارتباط بهتری با آن‌ها برقرار کنید.

۸. عکاسی می‌تواند نوعی جرقه‌ی احساسی و عاطفی در شما و دیگران ایجاد کند.
سال ۲۰۱۳ برای معرفی خودم از روش عکاسی کمک ‌گرفتم. همیشه در معرفی خودم از نوشتار با زبان مادری استفاده می‌کردم. اما یک روز، تصمیم گرفتم که با یک شیوه‌ی بصری این کار را انجام دهم. پس از آن، علاقه‌ی من به داستان گویی شکل گرفت و تلاش کردم تا احساسات نهفته در موقعیت‌های مختلف را هم ثبت کنم. به طوری که یکی از انگیزشی‌ترین جملات برای من این است که؛ کسی بگوید با دیدن عکسی که گرفته‌ام، عمیقا تحت تاثیر قرار گرفته است.

در پایان، به خاطر داشته باشید که جهان شگفت‌انگیزی در پشت لنزهای دوربین شما قرار گرفته است که شما را به هنر عکاسی فرا می‌خواند.

چاپ این مطلب