شما عضو این انجمن نبوده یا وارد نشده اید. لطفا برای مشاهده کامل انجمن و استفاده از آن وارد شوید یا ثبت نام کنید .

مهمان گرامی، خوش‌آمدید!
شما قبل از این که بتوانید در این انجمن مطلبی ارسال کنید باید ثبت نام کنید.

نام کاربری
  

گذرواژه‌
  





جستجوی انجمن‌ها

(جستجوی پیشرفته)

آمار انجمن
» اعضا: 3,543
» آخرین عضو: makabaka
» موضوعات انجمن: 10,393
» ارسال‌های انجمن: 14,568

آمار کامل

کاربران آنلاین
در حال حاضر 275 کاربر آنلاین وجود دارد.
» 0 عضو | 275 مهمان
، ، Applebot

آخرین موضوع‌ها
بوم‌گردی؛ سفر به قلب فرهن...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
8 ساعت پیش
» پاسخ: 0
» بازدید: 10
ویلا در شمال؛ تجربه لوکس ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
8 ساعت پیش
» پاسخ: 0
» بازدید: 10
کلبه چوبی؛ پناهی گرم در د...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
8 ساعت پیش
» پاسخ: 0
» بازدید: 10
سفر به ماسال؛ اقامت در وی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 79
بهترین ویلاهای بابلسر برا...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 66
سوئیت یا ویلا؟ بهترین گزی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۲۳، ۰۱:۴۰ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 56
آینده‌ای بدون صف؛ وقتی فن...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: marjan1999
۰۴/۸/۲۱، ۰۱:۲۸ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 69
نقش دستگیره هوشمند در امن...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: marjan1999
۰۴/۸/۲۰، ۰۴:۵۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 62
آموزش طرز تهیه کیک مرغ با...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: navidradi
۰۴/۸/۱۹، ۰۶:۱۲ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 63
ویلا بابلسر؛ ترکیب دریا، ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۲۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 90
ویلا؛ انتخابی برای سبک زن...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۲۱ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 73
اجاره ویلا در رشت؛ تجربه ...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۱۶، ۰۲:۱۶ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 75
هوشمند سازی ساختمان در ته...
انجمن: گفتگوی آزاد
آخرین ارسال توسط: navidradi
۰۴/۸/۱۴، ۱۰:۳۷ صبح
» پاسخ: 1
» بازدید: 968
زندگی محلی را با بوم‌گردی...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۶ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 85
یک آخر هفته رویایی در ویل...
انجمن: سفرهای داخلی
آخرین ارسال توسط: arvin912
۰۴/۸/۹، ۰۸:۵۵ عصر
» پاسخ: 0
» بازدید: 80

 
  ال جی از 28بهمن به طرح رجیستری اضافه می شود
ارسال کننده: farnaz - ۹۶/۱۱/۱۵، ۰۵:۵۰ عصر - انجمن: موبایل و تبلت - بدون پاسخ

بر اساس گزارش معاون ستاد مبارزه با قاچاق کالا، از روز ۲۸ بهمن ماه گوشی‌های برند ال‌جی تحت پوشش طرح رجیستری قرار می‌گیرند.
حمیدرضا دهقانی نیا، معاون ستاد مبارزه با قاچاق کالا، اعلام کرد: مطابق با تصمیم کارگروه راهبری طرح رجیستری که امروز بعدازظهر تشکیل جلسه داد، مقرر شد گوشی های برند ال‌جی مشمول طرح رجیستری در فاز سوم اجرای این طرح قرار گیرند.

براین اساس از روز ۲۸ بهمن ماه جاری تمامی گوشی‌های برند ال‌جی مشمول اعمال سیاست رجیستری خواهند شد و پس از آن در کمتر از یک ماه آینده، سایر برندهای گوشی باقی‌مانده نیز به این طرح اضافه خواهند شد.

لازم است که از امروز خریداران چه در زمان خرید گوشی‌های نو و چه در زمان خرید گوشی‌های کارکرده این برند، نسبت به فرآیند فعال‍سازی و ثبت کد شناسه و نیز انتقال مالکیت اقدام کنند.

در دو فاز قبلی طرح ثبت و شناسه‌دار کردن گوشی‌های موبایل در شبکه مخابراتی کشور، برندهای آیفون، موتورولا، بلک‌بری و گوگل پیکسل تحت پوشش اعمال سیاست رجیستری قرار گرفته بودند.


چاپ این مطلب

  جذب دوباره‌ی مشتریان قدیمی در کوتاه‌ترین زمان
ارسال کننده: farnaz - ۹۶/۱۱/۱۵، ۰۵:۴۴ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

ارتباط برقرار کردن با افرادی که از برند و خدمات شما هیچ اطلاعی ندارند، به‌مراتب پرهزینه‌تر از سرمایه‌گذاری روی مشتریان و مخاطبان قدیمی است.
برایان هیلارد، نویسنده و مربی جذب مشتری، استراتژی جدیدی با نام  Warm Market Prospecting معرفی می‌کند که تأثیر و بازدهی فوق‌العاده‌ی خود را روی کسب‌وکارهای مختلف نشان داده است.
در این استراتژی با مشتریانی در ارتباط هستید که در طول ۱۲ ماه گذشته با آن‌ها به‌نوعی در تعامل بوده‌اید. شما سعی نمی‌کنید به این مشتریان محصولی بفروشید؛ بلکه فقط با آن‌ها تماس می‌گیرید، ارتباطتان را دوباره شروع می‌کنید و می‌بینید که زندگی حرفه‌ای آن‌ها چطور می‌گذرد.
این تاکتیک بر اساس مفهومی پیش می‌رود که همه‌ی ما با آن آشنا هستیم: جذب افرادی که برند شما را می‌شناسند، بسیار کم‌هزینه‌تر از مشتریانی است که باید برندتان را از نو به آن‌ها معرفی کنید.  
فرقی نمی‌کند در چه حرفه‌ای مشغول به کارید: کتابداری، حسابداری، مربیگری، بازاریابی یا وکالت. اگر من قبلاً با شما کار کرده باشم (و همکاری رضایت‌بخشی را تجربه کرده باشیم)، احتمال اینکه دوباره به خدمات شما رجوع کنم بیشتر است. همه‌ی ما کمابیش کارایی این استراتژی اصولی جذب مشتری را باور داریم. پس ببینیم برای اجرای عملی آن، چه مراحلی را باید طی کنیم:

مرحله‌ی ۱: مشتریان قدیمی خود را شناسایی کنید
همان‌طور که گفتیم، منظور مشتریانی است که در طول یک سال گذشته به شما پول پرداخت کرده‌اند. فهرستی از نام این افراد آماده کنید و آن‌ها را به CRM کسب‌وکارتان وارد کنید.

مرحله‌ی ۲: با آن‌ها تماس بگیرید
اینکه چه پیامی را در ایمیل به مخاطب می‌رسانید، به مهارت‌های ارتباطی شما بستگی دارد. ولی به‌صورت خلاصه، پس از معرفی خودتان، جریان کسب‌وکار او را جویا می‌شوید و سپس یادآوری می‌کنید که اخیراً روی ایده‌های جدیدی کار کرده‌اید که ممکن است برای او مفید واقع شود. به‌علاوه ساعات و اوقاتی را که در دسترس هستید و مخاطب می‌تواند با شما تماس بگیرد، ذکر می‌کنید.
توجه کنید که پیام شما نباید طولانی یا حاوی توضیحات اضافه‌ باشد. آنچه در ذهن دارید، مستقیم و بی‌حاشیه با فردی که از قبل می‌شناسید، در میان می‌گذارید.

مرحله‌ی ۳: در طول تماس، ارزش‌آفرینی داشته باشید
پیامی که به مخاطب ارسال می‌کنید، باید این مفهوم را برساند: من چند ایده دارم که ممکن است به آن‌ها علاقه داشته باشید، زیرا شما می‌خواهید ارزش کسب‌وکارتان را ارتقاء دهید.
در واقعیت نیز باید یکی دو ایده‌ی کاربردی و مرتبط با کسب‌وکار مخاطبانتان در ذهن داشته باشید. شما می‌دانید آن‌ها کجا کار می‌کنند، چه وضعیتی دارند و نیازمندی‌هایشان چیست. پس ایده‌هایی بیابید که به‌نوعی تکمیل‌کننده‌ی کار آن‌ها باشد.
البته قرار نیست یک فهرست از قبل آماده‌شده را همراه خود ببرید. زیرا ممکن است در طول جلسه‌ی ملاقات، نکات جدیدی از آن‌ها بشنوید که به راهکارهای جدیدی نیاز دارد.
به یاد داشته باشید که این مخاطبان، مشتریان قدیمی شما هستند که مدتی است با  آن‌ها در ارتباط نبوده‌اید. احتمالاً در این مدت فکرها و ایده‌های زیادی به ذهنتان رسیده است که مخاطبان هیچ اطلاعی از آن‌ها ندارند. شما می‌توانید مهارت‌های جدیدی که یاد گرفته‌اید، مطالب مفیدی که خوانده‌اید، راهکارهایی را که در بازار فعلی مؤثر واقع می‌شوند با مخاطب به اشتراک بگذارید.

مرحله‌ی ۴: پیشنهاد همکاری مداوم
آنچه در ادامه رخ می‌دهد، بستگی به این دارد که وضعیت کنونی کسب‌وکار مخاطبتان چگونه است و تماس قبلی شما چطور پیش رفته است. اما اغلب اوقات پیشنهاد ادامه‌ی همکاری، یک حرکت خوب، سنجیده و حساب‌شده است. به یاد داشته باشید که «پیشنهاد ادامه‌ی همکاری» به این معنی نیست که مخاطب با شما قراردادی امضا کند.
به‌عنوان‌ مثال اگر یک مربی هستید، می‌توانید از مخاطبانتان دعوت کنید به‌عنوان مهمان در سمینارها یا ورکشاپ‌های بعدی‌تان حضور یابند. یا زمانی که هردوی شما وقت دارید، باهم یک قهوه بنوشید و گپ بزنید. یا اگر این فرد در کسب‌وکارش با مشکلی مواجه است که شما راه‌ حلی برای آن دارید، برنامه‌ای بگذارید و در مورد این موضوع بیشتر باهم حرف بزنید.

حالا از منظر دیگری به استراتژی فوق نگاه کنیم. شما با قصد فروش خدمات یا هیچ راهکار از پیش تعیین‌شده‌ی دیگری با مشتری تماس نگرفته‌اید. ۱۰ تا ۲۰ درصد اوقات، زمانی که تماس یا ملاقات اول به پایان رسید، هنوز هیچ فرصت خاص جدیدی برای کسب‌وکارتان به وجود نیامده است؛ ولی نباید خودتان را سرزنش کنید.
۷۰ تا ۸۰ درصد از مواقع، شما به فرصت‌های فوق‌العاده‌ای برخورد می‌کنید. چرا؟ این مخاطبان، مشتریانی بوده‌اند که پیش‌ازاین از خدمات شما رضایت داشته‌اند. بنابراین اگر دوباره با آن‌ها معاشرت و ارتباط داشته باشید، به حرف آن‌ها خوب گوش دهید و وضعیتشان را درک کنید، مطمئناً راهی برای همکاری دوباره پیدا می‌کنید.

پس در اولین تماستان، سعی می‌کنید احساس مشترکی بین خودتان و مخاطب ایجاد کنید و دوباره با او وارد تعامل شوید. در مرحله‌ی بعد مخاطب با این سؤال شخصی مواجه می‌شود که آیا ما می‌توانید به او کمک کنید؟ اینجا است که شما ایده‌ها، مهارت‌ها و راهکارهایی را که می‌توانند در کسب‌وکار او ارزش‌آفرینی داشته باشند مطرح می‌کنید.

ممکن است آن‌ها از شما سؤالاتی بپرسند یا همچنان به ارتباط ساده‌ی خود ادامه دهند. درهرصورت شما فرصت دارید به راه‌ حل‌های جدید و متنوع فکر کنید. در مرحله‌ی آخر به مخاطب پیشنهاد می‌دهید مشاوره و همکاری با شما را ادامه دهد. در صورت نیاز برای پاسخ به سؤالات او برنامه‌ریزی کنید، اطلاعات لازم را جمع‌آوری کنید یا اگر به تحقیق و بررسی بازار نیاز دارید، اقدامات لازم را انجام دهید و نتیجه را به او اعلام کنید. این روند، تقریباً همیشه به نتایج مثبتی ختم می‌شود.

چاپ این مطلب

  با روش بازاریابی میکرو اینفلوئنسرها فروشتان را افزایش دهید
ارسال کننده: farnaz - ۹۶/۱۱/۱۵، ۰۵:۳۱ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

نفوذ بالای میکرو اینفلوئنسرها در میان قشرهای مختلف مردم جامعه، باعث می‌شود تبلیغات آن‌ها تأثیرات روشن و قابل‌ توجهی در نرخ فروش محصولات داشته باشد.
در طول یک سال گذشته، ‌بازاریابی با میکرو اینفلوئنسرها (میکرو اینفلوئنسر مارکتینگ) رواج بیشتری پیدا کرده که عمدتاً به دلیل توانایی این افراد در برقراری ارتباط است. نتیجه‌ی دو مطالعه‌ی جداگانه که توسط مؤسسات HelloSociety و Markerly صورت گرفته، نشان می‌دهد اینفلوئنسرهایی که طرفداران کمتری دارند، نسبت به افرادی که ده‌ها هزار فالوئر دارند، نرخ مشارکت بیشتری به وجود می‌آورند.
از طرف دیگر همکاری با میکرو اینفلوئنسرها هزینه‌ی بسیار کمتری خواهد داشت؛ به همین دلیل برخی از برندها و استارتاپ‌ها ترجیح می‌دهند با اینفلوئنسرهایی کار کنند که از طرفداران کمتر، ولی فعال‌تری بهره می‌برند.

میکرو اینفلوئنسرها چه کسانی هستند؟
میکرو اینفلوئنسرها، افرادی هستند که در یک زمینه‌ی تخصصی، طرفداران زیادی را در شبکه‌های اجتماعی به خود جذب کرده‌اند. به‌طور کلی تعداد طرفداران و فالوئرهای این افراد در شبکه‌های اجتماعی، بین هزار تا صد هزار نفر هستند. شین پارکر، مشاور بازاریابی دیجیتال، معتقد است ازآنجایی‌که این افراد دسترسی مؤثری به مخاطبان محدود خود دارند، می‌توانند پیام کمپین‌های بازاریابی را با اطمینان از اینکه شنیده می‌شود، به گروه‌های مختلف مردم برسانند. میکرو اینفلوئنسرها داستانی برای مخاطبان خود تعریف می‌کنند که مورد پذیرش و استقبال قرار می‌گیرد و آن‌ها را به خرید تشویق می‌کند.
شین پارکر به کسب‌وکارها توصیه می‌کند از قدرت نفوذ این افراد استفاده کنند و نرخ فروش خود را افزایش دهند.

میکرو اینفلوئنسرها یک داستان شخصی در مورد محصولات و خدمات شما تعریف می‌کنند
پارکر می‌گوید میکرو اینفلوئنسرها شبیه مردم عادی هستند؛ اما در برخی موارد دسترسی بیشتری به سایر افراد دارند. درعین‌حال تحقیقات نشان می‌دهد این افراد، معتبرتر و قابل‌ اطمینان‌تر از قشر متوسط جامعه‌اند. ازآنجاکه مصرف‌کنندگان می‌توانند به‌راحتی با آن‌ها رابطه برقرار کنند، نظرات و تجربیاتشان روی تصمیم‌گیری‌های مردم تأثیرگذار خواهد بود.
بنابراین هنگامی‌که میکرو اینفلوئنسرها تجربیاتشان را در مورد یک محصول به اشتراک می‌گذارند، طرفدارانشان با توجه به این تجربه، محصول مورد نظر را قضاوت می‌کنند. کمپین‌های بازاریابی می‌توانند از این ویژگی استفاده کنند. اگر میکرو اینفلوئنسرها داستانی منحصربه‌فرد و مثبت در مورد یک محصول یا خدمات خاص نقل کنند، تأثیر بسیار بیشتری روی فروش آن خواهند گذاشت؛ تا زمانی که صرفاً عکس محصول را به اشتراک بگذارند.
یک مثال عینی از این استراتژی، ناتالی کی است که در معرفی و تبلیغ صابون دست Enviroklenz، از زمانی تعریف کرد که به یک بیماری خودایمنی مبتلا شده و چه بهره‌ای از این محصول برده است.

میکرو اینفلوئنسرها برای کدها و لینک‌های تخفیف، تبلیغ می‌کنند
یکی از استراتژی‌های عالی فروش، ارائه‌ی پیشنهادات تخفیف به یک گروه خاص (مخاطب هدف) است. وقتی میکرو اینفلوئنسرها کدها یا لینک‌های تخفیف محصول شما را در پست‌های خود به اشتراک می‌گذارند، بسیاری از مخاطبان آن‌ها تشویق می‌شوند این محصولات را امتحان کنند. مؤسسه‌ی ارتباطات Valassis در تحقیقات خود دریافته است که ۸۶ درصد از مصرف‌کنندگان، اگر کوپن تخفیف یک کالای جدید را در اختیار داشته باشند، آن را امتحان می‌کنند. بیش از دوسوم مردم تنها در صورتی یک کالا یا محصول جدید را خریداری می‌کنند که شرکت تولیدکننده، به آن‌ها تخفیف یا پاداش خاصی پیشنهاد کند.
پارکر معتقد است اگر میکرو اینفلوئنسرها همزمان با تعریف کردن تجربه‌ی شخصی خود از یک محصول، کد تخفیف آن را هم در پست خود به اشتراک بگذارند، بسیاری از مخاطبان خود را به‌صورت جدی‌تر به خرید محصول ترغیب می‌کنند. در درجه‌ی اول، داستان آن‌ها کنجکاوی مردم را در مورد محصول تحریک می‌کند و در درجه‌ی بعد، کد یا لینک تخفیف تمایل آن‌ها را به خرید محصول افزایش می‌دهد.

تبلیغ نمونه‌ی رایگان محصول
بسیاری از مردم، با دیده‌ی تردید به محصولات برندهای جدید و ناآشنا نگاه می‌کنند. میکرو اینفلوئنسرها با ارائه‌ی نمونه‌های رایگان محصول می‌توانند نقش مهمی در رفع این تردیدها داشته باشند. هدف اصلی این است که مردم ارزش واقعی محصول را درک کنند و به مشتریانی تبدیل شوند که حاضرند برای خرید، پول پرداخت کنند.
برخی از کمپین‌های بازاریابی، در کنار این استراتژی جوایزی نیز در قالب اعتبار فروشگاه، برای مصرف‌کنندگان در نظر می‌گیرند که باعث می‌شود اشتیاق مردم به خرید محصولات جدید بیشتر شود. برند Boomdash با کمک میکرو اینفلوئنسری به نام کیم واتسون، نمونه‌ی موفقی از این راهکار نشان داد.

آن‌ها را به صداقت تشویق کنید
شین پارکر برخی از تجربیات حرفه‌ای خود را یادآوری می‌کند که نمونه‌ی رایگان محصولات را برای تعدادی از میکرو اینفلوئنسرها ارسال کرده و از آن‌ها خواسته بود داستان مثبتی در مورد این محصولات تعریف کنند. اما اشتباه او این بود که فراموش کرد از اینفلوئنسرها بخواهد صداقت را در داستان‌هایشان رعایت کنند.
درنتیجه اینفلوئنسرها تلاش می‌کردند با محتوایی غیر واقعی و غیر جذاب، روایتی را به اشتراک بگذارند که با شخصیت واقعی آن‌ها همخوانی نداشت.

برخی از میکرو اینفلوئنسرها نظیر Adri، تنها تبلیغات شرکت‌هایی را می‌پذیرند که شرط و انتظارات خاصی برای این پروسه مطرح نمی‌کنند. به‌ این‌ ترتیب آن‌ها می‌توانند به شیوه‌ی خودشان و با شور و اشتیاق واقعی، در مورد یک محصول صحبت کنند. بهترین روش بازاریابی با کمک میکرو اینفلوئنسرها همین است که اجازه بدهید روند کار را به شیوه‌ی خودشان پیش ببرند.

چاپ این مطلب

  در چه شرایطی باید به ترک شغلتان فکر کنید
ارسال کننده: farnaz - ۹۶/۱۱/۱۵، ۰۵:۲۵ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

تصمیم‌گیری درمورد ترک یک موقعیت شغلی کار ساده‌ای نیست؛ اما اگر به برخی نشانه‌ها توجه کنید، می‌توانید به درستی این تصمیم پی ببرید.
طبق آمار، هر فرد در طول دوران حرفه‌ای‌اش ۱۲ بار موقعیت شغلی خود را تغییر می‌دهد. این آمار، بیانگر ارتقاء شغلی، تغییر نقش‌های درون‌سازمانی و ترک یک شرکت به‌منظور پیوستن به محیط کار دیگری است.
از طرف دیگر، گرچه آمار فوق مؤید این امر است که دیگر دوران پیوستن به یک سازمان و کار کردن در آن تا دوران بازنشستگی، به پایان رسیده است؛ ولی هنوز بسیاری از مردم نگران پیامدهای استعفای خود هستند. واقعیت این است که اگر شما به دلایل خوبی (مثلاً موقعیت بهتر در یک سازمان دیگر) تصمیم بگیرید یک شرکت را ترک کنید، احتمالاً شرکت اول می‌کوشد شما را حفظ کند. ولی معمولاً کارمندان برای ارتقاء موقعیت حرفه‌ای خود استعفا نمی‌دهند.
اگر شما یک دوره‌ی طولانی (بیش از دو سال) در یک شرکت کار کرده باشید و بعد به هر علتی شغل خود را ترک کنید، به‌احتمال‌زیاد یکی از سؤالات مصاحبه‌های شغلی آینده‌تان، به علت استعفای شما برمی‌گردد؛ هرچند این امر مانع از استخدامتان نخواهد شد. درصورتی‌که رزومه‌ی باثباتی نداشته باشید، ممکن است ترجیح بدهید لااقل یک سال موقعیت حرفه‌ای خود را حفظ کنید.
بااین‌حال حتی افرادی که رزومه‌ی پایداری دارند، گاهی به مدتی طولانی در یک موقعیت بد شغلی باقی می‌مانند و علت آن‌، گاهی عدم تمایل به جابجایی و تغییر و گاهی اوقات صرفاً تنبلی افراد است.
اگر شما هم به تغییر شغلتان فکر می‌کنید، موقعیت‌های زیر نشان‌دهنده‌ی تصمیم درست شما هستند؛ البته درصورتی‌که فرصت‌های دیگری نیز پیش روی شما قرار داشته باشد:

هیچ فرصت رشدی در این شرکت ندارید
گاهی اوقات شما شغلتان، همکارانتان و حتی رئیستان را دوست دارید، اما بازهم مجبورید حرفه‌ی فعلی‌تان را ترک کنید. یکی از این موقعیت‌ها زمانی است که شما برای شرکت کوچکی کار می‌کنید که هیچ فرصت رشدی در آن نخواهید داشت.
این اتفاق غالباً زمانی رخ می‌دهد که خود شرکت، به ایستایی رسیده است و دیگر امکان رشد یا تغییر ندارد. رئیس یا مالک شرکت، ترجیح می‌دهند کسب‌وکارشان را در همین سطح نگه‌دارند و بسیاری از کارمندان هم مشکلی با شرایط مذکور ندارند. اما اگر ایستایی شرکت به این معنی باشد که شما دیگر مهارت جدیدی یاد نمی‌گیرید و هیچ امیدی برای رشد پیشرفت ندارید، ترک شرکت حرکت درستی محسوب می‌شود. زمانی که محیط کار مثبتی دارید، جابجایی شغلی کار آسانی نیست. ولی اگر امیدوار و متمایلید دانش و تخصص خود را بهبود دهید، ادامه‌ی فعالیت در این شرکت تصمیم اشتباهی است.

ساعت‌ کاری‌تان افزایش پیدا کرده؛ ولی دستمزدتان ثابت مانده است
گاهی اوقات در موقعیتی قرار می‌گیرید که از شما انتظار می‌رود بدون افزایش دستمزد، کار بیشتری انجام دهید. ممکن است یک موقعیت شغلی باز در شرکتتان به وجود آمده باشد که هنوز کارمند جدیدی را برای آن استخدام نکرده‌اند؛ یا یکی از همکارانتان به هر دلیلی مدتی غیبت داشته باشد و از شما بخواهند که وظایف او را انجام دهید.
اگر چنین شرایطی برای چند روز یا حتی چند هفته ادامه داشته باشد، مشکل خاصی نیست. ولی اگر ماه‌ها گذشته است و شما ساعات طولانی (بیش از وظایف خودتان) کار می‌کنید و رئیستان هیچ‌گونه پیشنهاد افزایش حقوقی را نمی‌پذیرد، شاید زمان آن فرا رسیده است که شرکت فعلیتان را ترک کنید.

با رئیس بدی کار می‌کنید
گاهی اوقات مشکل کاری شما، رئیستان است. ممکن است او فردی بی‌انصاف، تنبل یا بی‌صلاحیت باشد. چنین شرایطی ادامه‌ی کار برای شرکت فعلی را بسیار دشوار می‌کند. اگر در چنین موقعیتی قرار دارید و نمی‌توانید به کمک بخش منابع انسانی اوضاع را اصلاح کنید، ممکن است ترک شرکت بهترین راه‌ حلی باشد که پیش روی شما است.

نمی‌توانید رؤیاهای خود را دنبال کنید
ممکن است سال‌ها پیش، تحت شرایط خاصی شغل فعلی‌تان را انتخاب کرده باشید. شاید در آن زمان این شغل نیازهای شما را برطرف می‌کرد؛ اما حالا متوجه شده‌اید که در این موقعیت کاری، نمی‌توانید اهداف اصلی‌تان را پیگیری کنید. حتی اگر شغلتان از ثبات و امنیت خوبی برخوردار باشد یا بسیاری از مردم آن را یک فرصت رؤیایی ببینند، نباید شور و اشتیاق و برنامه‌های آینده‌ی خود را قربانی این کار کنید.

به خودتان اعتماد کنید
شغلتان را صرفاً به این دلیل که روز یا هفته‌ی خوبی نداشته‌اید ترک نکنید. اما اگر واقعاً خوشبخت نیستید و یقین دارید که شرایط فعلی بهبود پیدا نمی‌کند، باید بدانید که استعفا، نه به معنی شکست است و نه چیزی که بابت آن شرمنده شوید. اگر برای ترک شغل فعلی، دلیلی درست و منطقی دارید، این تصمیم می‌تواند به فردایی بهتر و شادتر منجر شود.

چاپ این مطلب

  به کارمندانتان احساس ارزش بدهید
ارسال کننده: farnaz - ۹۶/۱۱/۱۵، ۰۵:۲۱ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

برنامه‌ریزی برای شناخت و قدردانی از کارمندانی که به‌خوبی از عهده‌ی وظایف خود برمی‌آیند، انگیزه و عملکرد تیم را بهبود می‌دهد.پیش خودتان تصور کنید عضوی از سازمانی هستید که در آن احساس ارزش نمی‌کنید. در چنین محیطی چه انگیزه‌ای برای کار کردن خواهید داشت؟ کارمندانی که ناچارند در چنین سازمان‌هایی کار کنند، از کارفرمای خود بیزار می‌شوند. برعکس، زمانی که کارمندان به خاطر انجام وظایف خاص (یا تکمیل پروژه‌ها) مورد قدردانی قرار می‌گیرند، حس می‌کنند بخشی ارزشمند از یک مجموعه‌ی بزرگ هستند.
ارزش، مفهومی کاملاً ذهنی و شخصی است. همه‌ی ما مخلوقاتی منحصربه‌فرد با باورها، آرزوها، ارزش‌ها و انتظارات متفاوتیم. بهترین راه برای درک ارزش‌های کارمندان، این است که همین موضوع را از آن‌ها بپرسید و شخصاً آنان را بشناسید. بااین‌حال برخی از فاکتورها، احساس مشترکی در همه‌ی کارمندان به‌وجود می‌آورند و سازمان‌ها می‌توانند با اولویت دادن به این راهکارها، به همه‌ی پرسنل خود احساس ارزش بدهند.

پاداش و مزایا
گزارش‌های مختلف، نتایج کاملاً متفاوتی در خصوص تأثیر پاداش و مزایا در رضایتمندی کارمندان نشان می‌دهند. برخی از نظرسنجی‌ها می‌گویند فاکتور «پاداش و مزایا» دومین عامل مهمی است که باعث خشنودی کارمندان می‌شود. از طرف دیگر مطالعات دقیق دیگری بیان می‌کنند که کارمندان نقش پاداش و مزایا را در رضایت شغلی خود، زیاد مهم ارزیابی نمی‌کنند.
حتی وقتی به سازمان‌های نظیر نتفلیکس نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که مزایای جالب و حتی جوایز فوق‌العاده‌ای به کارمندان پیشنهاد می‌کنند. واقعیت این است که اگر کارمندان فکر کنند حقوق و دستمزدی را که سزاوارش هستند دریافت نمی‌کنند، سایر فاکتورهای ارزش بخشی به آنان هیچ فایده‌ای نخواهد داشت. بنابراین مزایای تشویقی پس از اطمینان حاصل کردن از اینکه کارمندان حقوق مکفی دریافت می‌کنند، می‌تواند رضایت خاطر آنان را از یک سازمان (یا محیط کار) افزایش دهد.

اجازه دهید صدای کارمندان شنیده شود
ساختار اغلب سازمان‌ها، هرمی است که در آن اطلاعات، تصمیم‌گیری و قدرت از بالا به پایین جریان پیدا می‌کند. درست است که امروزه بیشتر شرکت‌ها تلاش می‌کنند تا حد ممکن سلسله‌مراتب را کاهش دهند؛ اما اجرای این تغییرات مستلزم زمان است. وقتی مبحث «صدای کارمندان» را مطرح می‌کنیم، سازمان‌ها در یکی از این چهار گروه قرار می‌گیرند:
  • سازمان‌هایی که ایده‌ی کارمندانشان را جویا نمی‌شوند
متأسفانه هنوز هم سازمان‌هایی وجود دارند که اصلاً از کارمندانشان بازخورد نمی‌خواهند و نظرات و ایده‌های آنان را جویا نمی‌شوند. اغلب اوقات وقتی کارمندان چنین شرکت‌هایی می‌خواهند موضوعی را بیان کنند، با بوروکراسی و قوانین و سیاست‌های سازمانی روبه‌رو می‌شوند. سازمان‌هایی که برای عقاید و نظرات کارمندانشان ارزشی قائل نمی‌شوند، غالباً در امور اجرایی و مالی خود نیز با مشکل مواجه می‌شوند و به‌ تبع آن، در رده‌بندی‌های آنلاین جایگاه خوبی را از آنِ خود نمی‌کنند.

  • سازمان‌هایی که از کارمندانشان نظرخواهی می‌کنند اما دست به عمل نمی‌زنند
برخی از سازمان‌ها با برگزاری نظرسنجی‌های متعدد، کارمندانشان را تشویق می‌کنند که بازخوردهای خود را به اشتراک بگذارند؛ اما در عمل به هیچ اقدامی دست نمی‌زنند. از دیدگاه کارمندان، بودونبود این نظرسنجی‌ها یا بازخورد دادن و ندادن، زیاد فرقی نمی‌کند. بهتر است اگر آمادگی یا قصد عمل کردن به ایده‌های کارمندانتان ندارید، اصلاً از آن‌ها نظرخواهی نکنید.
  • سازمان‌هایی که می‌پرسند و تصدیق می‌کنند
گروه سوم، سازمان‌هایی هستند که از کارمندان بازخورد می‌خواهند و سپس لزوم تغییرات را تصدیق می‌کنند. بااین‌حال بازهم به اطلاعاتی که دریافت کرده‌اند توجهی نمی‌کنند. تنها اتفاقی که رخ می‌دهد، این است که کارمندان یک ایمیل ساده‌ی تشکر دریافت می‌کنند؛ مثل ایمیل‌هایی که پس از ثبت سفارش مشتریان، به آن‌ها ارسال می‌کنید. البته عالی است که از کارمندانتان بابت بازخوردهایشان تشکر و قدردانی کنید؛ اما زمانی برای ایده‌ی آن‌ها ارزش قائل شده‌اید که واقعاً بازخوردهای دریافتی را اجرا کنید.
  • سازمان‌هایی که می‌پرسند، تصدیق می‌کنند و وارد عمل می‌شوند
متأسفانه شرکت‌های بسیار کمی در این گروه جای می‌گیرند؛ یعنی سازمان‌هایی که از کارمندانشان نظرخواهی می‌کنند، اهمیت بازخوردها را تأیید می‌کنند و اقدامات مورد نیاز را انجام می‌دهند. درعین‌حال، این اقدامات زمانی ارزشمند خواهند بود که طی یک برنامه‌ی زمانی شفاف صورت بگیرند.

کارمندان را بسته به وظایفی که انجام می‌دهند، شناسایی کنید
برنامه‌ی شناسایی و قدردانی از کارمندان، باید به یکی از رویه‌های همیشگی سازمان تبدیل شود. راه‌های زیادی برای اجرای این برنامه وجود دارد؛ ولی متأسفانه اغلب سازمان‌ها وقت زیادی صرف می‌کنند تا فرمول‌ها و پروسه‌های مفصلی برای قدردانی از کارمندان ترتیب دهند.

صرف اینکه یک سازمان، برنامه‌ای رسمی برای شناخت کارمندان ساعی و قدردانی از آن‌ها تصویب کرده است، به این معنی نیست که کارمندان واقعاً احساس می‌کنند کارهای عالی آن‌ها تشخیص داده می‌شود. بازهم منظورمان این نیست که همه‌ی پاداش‌ها و برنامه‌های ارزیابی عملکرد کارکنان، بی‌فایده و ناکارا هستند. اما سازمان‌ها باید به‌جای تمرکز روی پروسه‌های اداری و پرحاشیه، به ارزش کار کارمندانشان اهمیت بدهند. مثلاً یک یادداشت شخصی از طرف مدیر، اختصاص یک پروژه‌ی ارزشمند به کارمندان کوشا و موفق یا تقدیر از کارمندان در جلسات شخصی، نشانگر این واقعیت است که سازمان، کارکنان خوب خود را می‌شناسد و به آن‌ها بها می‌دهد. مهم این است به یاد داشته باشید که نه‌فقط از دیدگاه مالی، بلکه به احساس کارمندانتان هم توجه کنید. کارکنان شما، انسان هستند نه ربات‌ کارگر.

در پایان، روش‌های مختلفی برای ارج نهادن و ارزش بخشیدن به کارمندان وجود دارد. شاید یکی از بهترین گزینه‌های شما، این باشد که با کارمندانتان رابطه‌ی نزدیک‌تری برقرار کنید و با آن‌ها در مورد مسائل غیر کاری نیز صحبت کنید. سعی کنید فراتر از پروسه‌های رایج حرکت کنید و با اقدامات خلاقانه، به کارمندانتان احساس ارزشمندی بیشتری ببخشید. هرچه شیوه‌های انسانی‌تر و غیر رسمی‌تری در پیش بگیرید، کارمندانتان از اینکه برای شما کار می‌کنند احساس رضایت خاطر و خشنودی بیشتری خواهند داشت

چاپ این مطلب

  چه نکاتی را هنگام استخدام اعضای خانواده و آشنایان باید رعایت کنیم
ارسال کننده: farnaz - ۹۶/۱۱/۱۵، ۰۵:۱۶ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

تنها قانون در استخدام دوستان و اعضای خانواده این است که با آن‌ها مانند سایر کارمندان شرکت برخورد کنید. اما چگونه می‌توان روابط خانوادگی را در محیط کار نادیده گرفت؟

معمولا زمانی که صحبت از استخدام اعضای خانواده به میان می‌آید هیچ شخصی احساس خوبی بابت این موضوع ندارد. مدیریت کردن آشنایان در محیط کار کمی سخت است؛ زیرا ممکن است این افراد برداشت شخصی از بازخوردهایی که می‌گیرند داشته باشند یا روی سایر کارمندان تأثیر منفی بگذارند. داشتن این احساس ناخوشایند طبیعی است؛ زیرا کسب‌وکارهای زیادی به دلیل استخدام خویشاوندان شکست خورده‌اند یا هزینه‌های سنگینی را متحمل شده‌اند. البته این طرز تفکر همیشه درست نیست و در بعضی موارد استخدام کارمندان از میان اعضای خانواده می‌تواند آن کسب‌وکار را نجات دهد. گاهی اوقات اعضای خانواده بدون هیچ منتی و فقط با نیت کمک کردن وارد شرکت می‌شوند و کنترل امور را به بهترین نحو در دست می‌گیرند. اما گاهی اوقات به دلیل شناخت بیشتری که از رئیس شرکت دارند، سطح توقعاتشان بالا می‌رود و این موضوع روی عملکردشان تأثیر می‌گذارد. بنابراین چگونه باید از چنین رفتارهایی جلوگیری کرد و کیفیت همکاری را بالا برد؟
در ادامه‌ی این مقاله‌ به معرفی کارهایی می‌پردازیم که بهتر است هنگام استخدام اعضای خانواده انجام شوند تا خطر جدی کسب‌وکار را تهدید نکند.

۱- روز اول همه چیز را به‌طور کامل توضیح دهید
بهترین کار این است که تمام انتظارات خود را در اولین روز کاری برای فرد مورد نظر توضیح دهید. فراموش نکنید که باید علاوه بر در نظر گرفتن منافع کسب‌وکار، کاری کنید که آسیبی به روابط خانوادگی وارد نشود. یک قرارداد کاری تنظیم کنید و تمام وظایف را در آن به‌طور کامل شرح دهید. در این قرارداد بگویید چه انتظاراتی از کارمند خود دارید و انجام چه کارهایی به هیچ عنوان در شرکت جایز نیست. با او مانند سایر کارمندان رفتار کنید و از او بخواهید که در صورت توافق قرارداد را امضا کند.

۲- مدیریت آن‌ها را به شخص دیگری بسپارید
سعی کنید تا جای ممکن نظارت مستقیمی روی کارمند مورد نظر نداشته باشید. همه‌ی ما دوست داریم هنگام تصمیم‌گیری رفتار عادلانه داشته باشیم؛ اما غیر ممکن است که روابط خانوادگی را نادیده بگیریم؛ مخصوصا زمانی که خارج از محیط کار رابطه‌ی خوبی با یکدیگر داشته باشیم. بنابراین بهتر است که مدیریت دوستان و اعضای خانواده را به شخص دیگری در شرکت محول کنید. در این صورت راحت‌تر می‌توانید از عملکرد او بازخورد بگیرید و همچنین خیالتان راحت است که با همه‌ی کارمندان عادلانه برخورد خواهد شد.
البته انجام دادن این کار برای شرکت‌های کوچکی که برای هر بخش مدیر جداگانه ندارند کمی سخت است. در این صورت به کارمند مورد نظر بگویید که در ساعات اداری مدیر او هستید و برخورد مشابهی مانند سایر کارمندان با او خواهید داشت. برای انجام این کار او را با اسامی مخفف صدا نزنید و از نام کامل استفاده کنید. همچنین از او بخواهید که در طول ساعات کاری در مورد اتفاقات شخصی صحبت نکند. به عبارتی سعی کنید مرزبندی‌های مشخصی برای روابطتان تعریف کنید.

۳- عملکردشان را بر اساس نتایج بسنجید
مدیران شرکت معمولا بعد از گذشت مدت زمانی عملکرد کارمندان خود را می‌سنجند. دوستان یا اعضای خانواده نیز این قاعده مستثنا نیستند و باید مانند هر کارمند دیگری مورد ارزیابی قرار بگیرند.  بسیاری از شرکت‌ها در پایان هر ماه به کارمندان خود بر اساس نتایجی که گرفته‌اند امتیاز می‌دهند. این بازخورد به آن‌ها نشان می‌دهد که چه عملکردی داشته‌اند تا بتوانند کارشان را بهبود دهند. اگر می‌بینید شخص مورد نظر عملکرد خوبی ندارد و این وضعیت هر ماه تکرار می‌شود، از او بخواهید که محیط کار را ترک کند. اجازه ندهید که روابط خانوادگی موفقیت کسب‌وکارتان را تهدید کند.

استخدام کردن دوستان و اعضای خانواده ریسک زیادی دارد؛ اما اگر با اصول صحیح مدیریتی همراه باشد نتیجه‌ی خوبی خواهد داشت. اگر موارد گفته‌شده در این مقاله را انجام دهید مطمئن باشید که استخدام کردن آشنایان هیچ اختلالی در روند کاری شرکت ایجاد نخواهد کرد.

چاپ این مطلب

  شفافیت سازمانی رضایت شغلی کارمندان را افزایش می‌دهد
ارسال کننده: farnaz - ۹۶/۱۱/۱۵، ۰۵:۱۲ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

جریان آزاد اطلاعات و شفافیت سازمانی ، سطوح اعتماد تیمی را ارتقاء می‌دهد و از وقوع بسیاری از اختلافات پرهزینه، جلوگیری می‌کند.
نتیجه‌ی تحقیقاتی که سال ۲۰۱۳ و با حضور بیش از ۴۰ هزار کارمند صورت گرفت، نشان می‌داد که شفافیت سازمانی، یکی از مهم‌ترین فاکتورهای رضایت شغلی است. شفافیت عملکرد برای خلق یک محیط کار مشارکتی که به کارمندان انرژی و انگیزه می‌بخشد، ضروری است، همان‌طور که فقدان شفاف‌سازی، تأثیرات منفی خود را روی روحیه‌ی کارمندان، عملکرد و حتی سود شرکت نشان خواهد داد.

روی مان و اران زینمان، هم‌بنیانگذاران monday.com، (یکی از سریع‌ترین شرکت‌های در حال رشد در اروپا، خاورمیانه و آفریقا) یک پلتفرم ارتباطی و مشارکتی قدرتمند برای روابط درون‌سازمانی ارائه کرده اند. بخشی از موفقیت monday.com را می‌توان به تجربیات منحصربه‌فرد دو مؤسس آن در زمینه‌ی شفاف‌سازی پیشرفته در محیط کار نسبت داد. در ادامه، چهار ایده‌ی اصلی مان و زینمان و نحوه‌ی اجرای آن‌ها را توضیح می‌دهیم.

برنامه و زمان‌بندی خود را با کارمندان به اشتراک بگذارید
تقویم برنامه‌های شرکت، یکی از ابزارهای مهم سازمان در راستای بهبود کارایی و برنامه‌ریزی پیشرفت محسوب می‌شود. به اشتراک‌گذاری این تقویم با کارمندان به شما کمک می‌کند مدیریت زمان بهتری در شرکت داشته باشید.
به‌عنوان‌ مثال هیچ‌یک از کارمندان دوست ندارد دو روز متوالی به دنبال وقت گرفتن از مدیر خود باشد؛ آن‌هم برای یک جلسه‌ی ملاقات ساده. درصورتی‌که اگر برنامه و زمان‌بندی اعضای سازمان مشخص باشد و به‌طور شفاف در دسترس کارمندان قرار بگیرد، از چنین اتلاف وقتی جلوگیری می‌شود. کاهش استرس زمان‌بندی، شادی و رضایت کل شرکت را افزایش می‌دهد.

کارمندان را در جریان داده‌های شرکت قرار دهید
یکی از اشتباهاتی که مدیران مرتکب می‌شوند، این است که ارزش تصویرسازی و تفهیم کلان‌داده را دست کم می‌گیرند. درنتیجه کارمندان با حجم بالایی از اطلاعات آشفته مواجه‌اند که آن‌ها را درک نمی‌کنند.
هنگامی‌که کارمندان متوجه می‌شوند که چگونه اقداماتشان شرکت را در رسیدن به اهداف یاری می‌کند، با استفاده از استانداردها و معیارهای مناسب، انرژی خود را در جهت درست به کار می‌گیرند.
ابزارهای مناسبی که داده‌ها را مرتب می‌کنند و در اختیار کارمندان قرار می‌دهند، باعث می‌شوند همه‌ی کارمند به‌خوبی متوجه شوند که مشتریان چگونه با محصولات ارتباط برقرار کرده‌اند، چگونه باید به نیازها و پرسش‌های مشتریان پاسخ دهند یا درآمد شرکت چگونه و از چه کانال‌هایی حاصل می‌شود. درنتیجه کارکنان یک تصویر کاملاً شفاف از موقعیت کنونی شرکت در ذهن خواهند داشت.

از ابزارهای بصری مدیریت پروژه استفاده کنید
یک نسخه‌ی دیجیتال از یک وایت برد یا وب ایده را تصور کنید. برخلاف لیست وظایف، ابزارهای بصری مدیریتی می‌توانند ارتباطات را حول وظایف متمرکز کنند، به‌راحتی قابل‌ پیگیری هستند و درعین‌حال بسیار دقیق عمل می‌کنند. برنامه‌ریزی مؤثر و تخصیص وظایف مناسب به اعضای تیم، از دیگر مزایای این سیستم هستند.

به‌علاوه بسیاری از این ابزارها را می‌توان در طول جلسات به‌روزرسانی کرد و درنتیجه هیچ سوءبرداشتی از میزان پیشرفت، تایم‌لاین پروژه، شرح وظایف و زمان‌بندی جلسات وجود نخواهد داشت. پروژه‌هایی که سابقاً به نظر می‌رسید صدها فعالیت انفرادی را در خود جمع کرده‌اند، حالا به‌راحتی قابل‌ کنترل و ارزیابی هستند و مشارکت و همکاری تیم را ساده‌تر می‌کنند.

جلسات آزاد
جلسات طولانی و ناکارآمد، یکی از واقعیت‌های ترسناک کسب‌وکار هستند که مدیران فکر می‌کنند راهی برای اجتناب از آن‌ها وجود ندارد.
یکی از بهترین راهکارهای جریان آزاد ارتباطات، این است که تا حد ممکن تعداد جلسات غیر ضروری و برنامه‌ریزی‌شده را کاهش دهید و در عوض از اپلیکیش‌‌های ساده‌ی پیام‌رسان و سیاست درب‌های باز اطلاعاتی استفاده کنید. زمانی که دیوارها و موانع بین خودتان و کارمندان را کنار می‌زنید، نه‌تنها کارکنان به‌راحتی مسائل و ایده‌های مهم و فوری را به اشتراک می‌گذارند، بلکه سطح اعتماد درون‌سازمانی نیز افزایش می‌یابد.
برخی از شرکت‌ها علاوه بر سیاست جریان آزاد اطلاعات؛ جلسات و انجمن‌های منظمی را با حضور همه‌ی کارکنان و مسئولان و هیئت‌مدیره برگزار می‌کنند. در این جلسات همه‌ی پرسنل می‌توانند هر سؤال و ابهامی که در ذهن دارند بپرسند و هیچ پرسشی بدون پاسخ نمی‌ماند؛ حتی اگر در مورد عملکرد مالی شرکت یا توضیح خواستن در مورد تصمیمات خاص باشد.   

به‌عنوان‌مثال فیس‌بوک ۱۰ سال است که از طریق جلسات پرسش و پاسخی که بعدازظهر جمعه‌ها و با میزبانی زاکربرگ برگزار می‌شود، اطلاعات شرکت را با کارمندانش به اشتراک می‌گذارد. همه‌ی کارمندان می‌توانند در این جلسات که در آن‌ها موضوعات مختلفی نظیر ویژگی‌های جدید محصولات، توسعه‌ی محصولات و استراتژی‌ها مطرح می‌شود، شرکت کنند.

چاپ این مطلب

  تفاوت مردان و زنان در محیط کار
ارسال کننده: farnaz - ۹۶/۱۱/۱۵، ۰۵:۰۹ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

در تمامی محیط‌های کاری بین مردان و زنان تفاوت‌هایی وجود دارد. آیا متفاوت بودن رفتار دلیل بروز این تفاوت است یا دلیل دیگری باعث آن شده است؟

برابری جنسیتی یکی از مسائلی است که هنوز به‌طور کامل جا نیفتاده و رعایت نمی‌شود. زنان نقش کمتری در سمت‌های مدیریتی دارند، حقوق کمتری می‌گیرند و پیشرفت شغلی کمتری نسبت به مردان دارند. تا به حال دلایل زیادی برای این موضوع در مقالات ارائه شده است. یکی از این دلایل به‌تازگی به تفاوت‌های رفتاری مردان و زنان اشاره کرده است و این سؤال را مطرح می‌کند که آیا مردان و زنان رفتار متفاوتی دارند؟ محققان متوجه شده‌اند که تا به حال داده‌های بسیار کمی از رفتار زنان در محیط کاری ارائه شده است. تحقیقات پیشین اطلاعات مورد نظر خود را از نظرسنجی‌ها و گزارش‌های شخصی دریافت می‌کردند. اما خوشبختانه امروزه سنسورها و داده‌های اطلاعاتی دیجیتال به اندازه‌ای پیشرفت کرده‌اند که بتوانیم به اطلاعات ارزشمندتری در مورد رفتار زنان در محیط کار دست پیدا کنیم.

بنابراین محققان تصمیم گرفتند از این امکانات استفاده کنند و آزمایش‌های خود را در شرکت بسیار بزرگی انجام دهند که زنان نقش مدیریتی کمی دارند. هدف از این تحقیق این بود که ببینند آیا تفاوت‌های رفتاری باعث تفاوت در میزان حقوق می‌شود یا خیر. در این شرکت زنان ۳۵تا ۴۰ درصد نیروی تازه کار را تشکیل می‌دادند؛ اما تنها ۲۰ درصد از آن‌ها به مقام‌های بالا می‌رسیدند. تیم تحقیقاتی، ارتباطات ایمیلی و برنامه‌ی زمانی ملاقات صدها کارمند در سلسله مقام‌های برتر شرکت را در ۴ ماه اخیر جمع‌آوری کرد. سپس به آن‌ها برچسب‌های جامعه‌شناسانه‌ای داده شد که بتوانند رفتار شخصی آن‌ها را دنبال کنند. این برچسب‌ها به هر یک از کارمندان داده شد تا الگوهای ارتباطاتی آن‌ها را از طریق سنسورهای حرکتی اندازه بگیرد. همچنین مجاورت این برچسب‌ها با هم و تُن صدای هر فرد هنگام صحبت با شخص دیگر اندازه‌گیری می‌شد. در واقع این برچسب‌ها نشان می‌دادند که چه اشخاصی با هم صحبت می‌کنند؟ کجا با هم ارتباط برقرار می‌کنند؟ و چه کسی در مکالمات تسلط بیشتری دارد؟

تیم تحقیقاتی این اطلاعات را جمع‌آوری کرد و مورد تحلیل قرار داد. در این برچسب‌ها هویت کارمندان مشخص نبود بلکه تنها جنسیت و موقعیت کاری آن‌ها در نظر گرفته شده بود. همچنین محتوای مکالمات در نظر گرفته نشده بود و تنها داده‌های اولیه مانند اینکه چه کسی با چه کسی در کجا و چه مدت صحبت کرده است، مورد بررسی قرار گرفت. تیم تحقیقاتی گمان می‌کرد دلیل کمتر دیده شدن زنان در محیط کار این است که آن‌ها کمتر با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند و فعالیت کمتری در نقش‌های رهبری دارند. اما تحلیل داده‌ها نشان داد که هیچ تفاوت قابل درکی در رفتار مردان و زنان وجود ندارد. زنان نیز به اندازه‌ی مردان با دیگران ارتباط برقرار می‌کنند، به همان اندازه با مدیران ارشد خود وقت می‌گذرانند و به اندازه‌ی مردانی با سمت شغلی مشابه برای انجام کارهای خود وقت می‌گذارند. محققان نمی‌دانستند کارمندان روی چه نوع پروژه‌هایی کار می‌کنند؛ اما متوجه شدند که مردان و زنان الگوهای کاری غیر قابل تشخیصی در مدت‌زمانی که آنلاین سپری می‌کنند، در کارهای نیازمند تمرکز و مکالمات حضوری دارند. همچنین در ارزیابی‌های کارایی مردان و زنان امتیازات آماری مشابهی دریافت کردند. این قضیه برای زنان در تمام موقعیت‌های شغلی صدق می‌کرد؛ اما با این حال آن‌ها کمتر از مردان در کارشان پیشرفت کرده بودند. فرض بر این است زنانی که به سمت‌های مدیریتی نرسیده‌اند از حمایت کمتری برخوردار هستند. محققان با بررسی ایمیل‌ها، ملاقات و داده‌های ملاقات حضوری متوجه شدند که مردان و زنان ۲ مرحله با مدیریت ارشد فاصله دارند (اگر جان، کیت را می‌شناسد و کیت یک مدیر را می‌شناسد، یعنی جان ۲ قدم از مدیر فاصله دارد).

برخی معتقدند که زنان کمتر از مردان به شبکه‌های غیر رسمی و دوستانه دسترسی دارند؛ اما این موضوع در داده‌های جمع‌آوری شده قابل تشخیص نبود. محققان متوجه شدند که میزان تعامل با مدیران در مردان و زنان به یک اندازه بوده است. محققان از معیار جدیدی برای سنجش استفاده کردند و نام آن را مرکزیت وزنی گذاشتند. مرکزیت می‌تواند به‌عنوان میزان نزدیکی یک نفر به تصمیم‌های در شرف وقوع، دیگر کارمندان و دیگران عوامل مؤثر مانند اشخاصی با تعداد روابط بالا نسبت داده شوند. مرکزیت وزنی به‌عنوان مقدار زمانی که کارمندان برای صحبت با یکدیگر صرف می‌کنند در نظر گرفته می‌شود. محققان از این معیار برای سنجش میزان قوی بودن رابطه استفاده می‌کنند.

اگر رفتار مردان و زنان یکسان است؛ چه چیزی باعث تفاوت آن‌ها می‌شود؟
محققان متوجه شدند که تفاوت بین موقعیت شغلی مردان و زنان در این شرکت به دلیل اختلاف رفتاری آن‌ها نیست بلکه به نحوه‌ی رفتار دیگران با آن‌ها مرتبط است. این نشان می‌دهد که بحث‌ها در مورد تغییر رفتار زنان، عوامل مهم‌تر را نادیده می‌گیرد. مانند این حقیقت که نابرابری جنسیتی ناشی از تبعیض است، نه به دلیل تفاوت در رفتار.
تبعیض زمانی اتفاق می‌افتد که ۲ گروه از انسان‌ها رفتار مشابهی دارند اما به شکل متفاوت با آن‌ها رفتار می‌شود. داده‌های این تحقیق نشان می‌دهند که تفاوت‌های جنسیتی به رفتار زنان بستگی ندارد بلکه به درک دیگران از رفتار آن‌ها مربوط می‌شود. به‌عنوان مثال برنامه‌های آموزشی را در نظر بگیرید که سعی می‌کنند زنانی با پتانسیل بیشتر را به مدیریت نزدیک کنند. اگر زنان با نرخی مشابه مردان با رهبری صحبت کنند، مشکل در کمبود دسترسی نیست بلکه در این است که این مکالمات چگونه از دید دیگران بررسی می‌شوند.
تبعیض تنها به درک رفتار در محیط کار بستگی ندارد بلکه شامل انتظارات در بیرون از محیط کار نیز می‌شود. در این شرکت زنان تمایل داشتند که محیط کار را در میانه‌ی ارشدیت، یعنی بعد از سابقه‌ی کاری ۴ تا ۱۰ سال ترک کنند. این زمان‌بندی یک فرضیه‌ی دیگر را نیز به وجود می‌آورد: اینکه شاید زنان محیط کار را بنا بر دلایل دیگری مانند تشکیل خانواده ترک می‌کنند. داده‌های محققان نمی‌تواند ثابت کند که این موضوع دلیل اصلی باشد و این نباید باعث شود که بحث کم کردن تبعیض نادیده گرفته شود.
اگر سهم مردان و زنان در خانه یکسان است؛ نرخ ترک محیط کار نیز باید یکسان باشد. اما همان‌طور که می‌دانید چنین اتفاقی نمی‌افتد. نتیجه‌ی تحقیقاتی در سال ۲۰۱۷ نشان می‌دهد زنانی که ازدواج کرده‌اند، ۵.۵ برابر بیشتر از همتایان مرد خود برای انجام دادن کارهای خانه وقت می‌گذارند. همچنین تحقیقات دیگری نشان داده است میزان مسئولیت‌پذیری مردان صاحب فرزند در محیط کار بیشتر است؛ درحالی‌که زنان بچه‌دار تعهد کمتری به محیط کار خود دارند.

شرکت‌ها چه کاری در این زمینه می‌توانند انجام دهند؟
ترتیب دادن برنامه‌هایی برای تقویت مهارت‌های رهبری زنان بسیار مفید است؛ اما در عین حال شرکت‌ها نیز باید برای از بین بردن تبعیض‌های جنسیتی در محیط کار تلاش کنند. یکی از راه‌های انجام این کار این است که برنامه‌ی یکسانی برای افزایش حقوق و استخدام مردان و زنان در نظر بگیرند. در نظر گرفتن گروهی از افراد متقاضی برای استخدام، به شرکت‌ها کمک می‌کند که تصمیم‌های بهتری بگیرند. نتیجه‌ی تحقیق دانشگاه هاروارد نشان می‌دهد که اگر متقاضیان کار در یک گروه در نظر گرفته شوند، مدیران بهتر می‌توانند در مورد عملکرد آن‌ها تصمیم بگیرند. اما زمانی که هر فرد به‌صورت یک شخص برای استخدام در نظر گرفته می‌شود، ناخودآگاه جنسیتش نیز در این تصمیم‌گیری تأثیر خواهد گذاشت. به‌عنوان مثال مردان شانس بیشتری برای استخدام شدن در موقعیت‌های شغلی سخت دارند.

یکی دیگر از مشکلات حجم کاری است. محققان حجم کاری را در این شرکت اندازه‌گیری و مورد بررسی قرار داده‌اند. این موضوع به جنسیت افراد ارتباط چندان زیادی ندارد؛ اما بسیاری از فشارهای اجتماعی زنان را مجبور می‌کنند که بین کار، خانواده و کارهای خانه تعادل برقرار کنند. شرکت‌ها باید برنامه‌هایی ترتیب دهند که حمایت بیشتری از مادرهای شاغل داشته باشند و کاری نکنند که آن‌ها مجبور شوند بین کار و زندگی، یک گزینه را انتخاب کنند.
شرکت‌ها باید مشکلات تبعیض جنسیتی در محیط کار را مانند هر مشکل دیگری جدی بگیرند و برای رفع آن تلاش کنند. البته لازمه‌ی انجام چنین کاری جمع‌آوری داده است. اکثر برنامه‌هایی که برای مبارزه با تبعیض جنسیتی در نظر گرفته می‌شوند بر اساس یک سری شواهد و نظرسنجی‌ ترتیب داده می‌شوند. اما یک شرکت برای از بین بردن این مشکل باید به داده‌های خوبی برای پاسخ دادن به سؤال‌ها دسترسی داشته باشد. سؤال‌هایی مانند: «زنان چه زمانی محیط کار را ترک می‌کنند؟»، «آیا زنان عملکرد متفاوتی نسبت به مردان در محیط کار دارند؟» و «چه چیزی باعث کاهش رشد زنان در شرکت ما شده است؟»

زمانی که شرکت‌ها به راه حل مناسبی برای این مشکل دست پیدا کنند، باید نتیجه‌ی آن را نیز مورد بررسی قرار دهند. تنها در این صورت است که می‌توانند بحث تبعیض جنسیتی را در شرکت خود از بین ببرند.

چاپ این مطلب

  خودتان را درگیر پیدا کردن شغل ایده‌آل نکنید!
ارسال کننده: farnaz - ۹۶/۱۱/۱۵، ۰۵:۰۶ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

پیدا کردن شغل ایده‌آل بیشتر از این که به مدرک و مهارت نیاز داشته باشد تا حدود زیادی مستلزم گذشت زمان است.

بریتنی لارسن مدیر روابط عمومی سایت entrepreneur است. در این مطلب از زبان لارسن به بیان این موضوع پرداخته می‌شود که گاهی شغل ایده‌آل ما در یک لحظه پیدا نمی‌شود بلکه برای رسیدن به آن باید مسیری را طی کنیم. لارسن تجربه‌ی خود را این‌گونه بیان می‌کند:
من خیلی خوش شانس بودم که توانستم پس از پایان دانشگاه، شغل مناسب خودم را پیدا کنم. به این ترتیب، به عنوان یک دبیر مطبوعاتی برای یک عضو برجسته‌ی کنگره‌ی ایالات متحده آغاز به کار کردم. در آن زمان فکر می‌کردم که مدت کوتاهی در این جایگاه هستم تا زمانی که موقعیت بهتری پیدا کنم.

چند ماه بعد از تمام کردن دانشگاه درس جدیدی یاد گرفتم که هنوز هم به آن اعتقاد دارم: فرصت‌ها به طور معمول زاییده‌‌ی ضرورت‌ها هستند.

پس از مدتی مدیر ارتباطات تصمیم گرفت که کار خود را ترک کند و من کار او را هم انجام می‌دادم. در طول مدتی که سازمان به دنبال فرد جایگزین مدیر ارتباطات بود، کنگره تصمیم گرفت که جایگاه من را ارتقا دهد. به این ترتیب، ۶ ماه بعد از تمام کردن دانشگاه، من مدیر ارتباطات کنگره بودم!
گاهی اوقات ماجرا به همین خوبی و خوشی نیست و فشار زیادی به افراد می‌آید تا بتوانند پس از پایان دوران تحصیل‌شان شغل مناسب خود را پیدا کنند. به نظر من، این ترس پس از آن که شغل خود را هم پیدا می‌کنید، وجود دارد. چرا که اغلب احساس می‌کنید که شغل انتخابی شما باید در یک برنامه‌ی کامل بلندمدت هم قابل توجیه باشد در حالی که این باور درست نیست. در ادامه به بیان دلایلی خواهم پرداخت که عنوان می‌کنند: شغل‌هایی که انتخاب می‌کنید لزوما شغل ایده‌آل شما نخواهند بود.

پیدا کردن شغل رویایی زمان می‌خواهد
درست است! پیدا کردن شغل رویایی زمان می‌خواهد. چون این حقیقت که بفهمید در چه زمینه‌ای خوب عمل خواهید کرد، نیاز به زمان دارد. ضمن این که ممکن است با گذر زمان، نظر شما هم تغییر کند. بارها در جلسه‌های مصاحبه‌ی کاری از فارغ‌التحصیلان این سوال را پرسیده‌ام. سوال من این بود که در چه زمینه‌ای خوب هستند و جواب‌های آن‌ها تجربه‌های زیادی را بیان می‌کند. صادقانه بگویم، هیچ کس تا زمانی که وارد محیط کار نشود، نمی‌داند که چه سودآوری و نتایج مثبتی را برای سازمان یا مجموعه‌اش رقم خواهد زد.

در پاسخ‌های فارغ‌التحصیلانی که استخدام شده‌اند نکته‌ی جالبی وجود داشت. آن‌ها پاسخ مبهمی به این سوال داشتند اما واضح بود که مشتاق کشف آن هستند! به عنوان یک مدیر به استخدام افرادی علاقه دارم که یادگیری خود را متوقف نمی‌کنند و کنجکاوی و اشتیاق خود را حفظ کرده‌اند. به نظر من این ویژگی بسیار مهم‌تر از مهارت‌های فهرست شده در رزومه است.
این نکته را به خاطر بسپارید که بسیاری مواقع ممکن است بدانید چه کاری را دوست دارید و از انجامش لذت می‌برید اما احتمال تغییر این علاقه‌مندی وجود دارد. اگر نمی‌خواهید در مسیر شغلی خود دچار رکود شوید، به این فکر نکنید که در چه کاری خوب هستید. بلکه بیشتر به این فکر کنید که در جایگاه فعلی تا چه حد می‌توانید ارزش‌آفرینی کنید. با این حال، هماهنگی هر دوی این موارد (در چه کاری خوب بودن و در چه کاری سودآوری داشتن) به شما نشان می‌دهد که در مسیر درست قرار گرفته‌اید.

بیشتر از عنوان شغل به فرصت شغلی توجه کنید
من تا به حال در شرکت‌هایی کار کردم که در ظاهر جایگاه شغلی موجود در آن‌ها از قابلیت‌های من پایین‌تر بود اما در نهایت نوعی فرصت شغلی برایم فراهم کرد. گاهی اوقات کار کردن در محیطی که امکان رشد و توسعه وجود داشته باشد مهم‌تر از عنوان شعلی به خصوصی است که در آن مشغول به کار می‌شوید. وقتی که تصمیم گرفتم که خیلی به عنوان کاری اهمیت ندهم و بیشتر پتانسیل شرکت برای رشد را مد نظر قرار دهم، گزینه‌های بیشتری پیش رو داشتم.
بارها و بارها، متوجه شده‌ام که تمرکز بر آنچه که می‌توانم از یک نقش جدید یاد بگیرم بسیار مهم‌تر از عنوان شغلی من است. بنابراین اجازه ندهید که یک عنوان بی‌خاصیت شغلی مانع از کار کردن شما در مجموعه‌های عالی شود.

شغل شما ارتباطی به حرف دیگران ندارد
نکته‌ی پایانی آن که کار شما در مورد شخص شما است. گاهی اوقات ممکن است شغل یا صنعتی که در آن مشغول به کار هستید از نظر دیگران چندان مناسب و قابل درک نباشد. بنابراین شغل خود را بر این اساس انتخاب کنید که انجام چه کاری برای شما بیشترین معنا را دارد و به مشاوره‌های ناخواسته‌ یا انتخاب‌های سنتی بهایی ندهید.
وقتی در خصوص مسیر حرفه‌ای خود تصمیم می‌گیرید، بیشتر از آن که به مسیر ایده‌آل تمرکز کنید، مسیر درست را در نظر بگیرید. مسیرهای شغلی مانند گذشته چندان خطی و قابل پیش‌بینی نیستند. وقتی در اولین شغل خود مشغول به کار شدم، فکرش را هم نمی‌کردم که روزی در این جایگاه کار کنم. ضمن این که رویاهای ما هم در حال تغییر هستند.

چاپ این مطلب

  چگونه تبعیض جنسیتی را در محیط کار از بین ببریم؟
ارسال کننده: farnaz - ۹۶/۱۱/۱۵، ۰۵:۰۳ عصر - انجمن: مدیریت و کسب و کار - بدون پاسخ

تبعیض جنسیتی برای استخدام تا حدودی از بین رفته و در بسیاری از شرکت‌ها تعداد کارمندان خانم و آقا یکسان است. اما سهم آن‌ها از مزایا و فرهنگ سازمان شرکت متفاوت است.

بحث تفاوت قائل شدن در استخدام خانم‌ها و آقایان همیشه یکی از موضوعات پرحاشیه بوده است. این تفاوت‌ها با گذشت زمان کمرنگ شده‌اند و در بسیاری از جوامع تعداد خانم‌ها و آقایانی که برای استخدام از طرف شرکت‌ها در نظر گرفته می‌شوند یکسان است. اما زمانی که صحبت از شغل‌های مهم مدیریتی و حقوق و مزایا به میان می‌آید، سهم مردان بسیار بیشتر از زنان است. همچنین زمانی که پست‌های مدیریتی به زنان داده می‌شود همه از آن‌ها انتظار دارند که مانند مردان باشند و به‌نوعی از فرهنگ مردانه حاکم در جو شرکت حمایت کنند. اینکه زنان نیز مانند مردان شانس مساوی برای استخدام شدن دارند خیلی خوب است؛ اما کافی نیست.
فرهنگ سازمانی شرکت‌ها باید به نوعی باشد که فرصت رشد و شکوفایی را برای تمام کارمندان و فارغ از جنسیتشان مهیا کند. هر شرکتی اگر تغییرات را از خودش آغاز کند این فرهنگ به‌زودی در میان تمام شرکت‌ها و ادارات پذیرفته خواهد شد و نیروهای بااستعداد تمایل بیشتری برای همکاری با آن‌ها نشان خواهند داد. در ادامه‌ی این مقاله‌ به بررسی مواردی می‌پردازیم که به رشد فرهنگ برابری جنسیتی در محیط کار کمک می‌کنند.

۱- تفاوت مردان و زنان را یاد بگیرید و آموزش دهید
همان‌طور که می‌دانید نحوه‌ی رفتار، برخورد، ارتباطات و توانایی حل مسئله در مردان و زنان متفاوت است و همین موضوع باعث می‌شود عملکرد یکسانی در محیط کار نداشته باشند. برخی شرکت‌ها قوانین خاصی برای ارتباطات دارند و علاوه بر نحوه‌ی کار کردن به آن‌ها آموزش داده می‌شود که چه رفتاری در محیط کار باید داشته باشند. یکی از راه‌های مؤثر برای جا انداختن فرهنگ برابری جنسیتی، شناختن تفاوت‌های مردان و زنان است. مدیری که به رشد کسب‌وکار خود اهمیت بدهد، تلاش می‌کند ویژگی‌ها و تفاوت‌های رفتاری و عملی میان مردان و زنان را درک کند و این موضوع را به کارمندان نیز آموزش بدهد. هرقدر تمایل مدیران بخش‌های مختلف شرکت برای شناخت تفاوت‌ها بیشتر باشد، انگیزه‌ی کارمندان نیز بالاتر خواهد رفت. بنابراین مواردی که در این زمینه یاد گرفته‌اید با بخش‌های مختلف شرکت مانند تیم استخدام و حتی ارتباط با مشتری‌ها در میان بگذارید.

اگر از آن دسته شرکت‌هایی هستید که هرازگاهی رویداد برگزار می‌کنند، این موضوع را در جریان رویداد نیز مطرح کنید و از کارمندان مرد شرکت مخصوصا کسانی که وظایف مدیریتی دارند بخواهید که در این رویدادها شرکت کنند. بسیاری از مردان نمی‌دانند چه تفاوت‌هایی در پست‌های مدیریتی برای مردان و زنان وجود دارد. نتیجه‌ی تحقیقی در سال ۲۰۱۷ نشان داده است تقریبا ۵۰ درصد مردان فکر می‌کنند نیمی از پست‌های مدیریتی شرکت بر عهده زنان است؛ در صورتی که نسبت زنان مدیر به مردان مدیر، یک به ده است. همچنین بسیاری از آن‌ها نمی‌دانند که فرهنگ سازمانی حاکم بر جو شرکت، چه فشار و استرسی را به زنان وارد می‌کند.
پس بهترین کار این است که در مورد این تفاوت‌ها اطلاع‌رسانی صورت بگیرد. همچنین از زنان بخواهید که از حق خودشان در محیط کار دفاع کنند. به آن‌ها یاد بدهید زمانی که ایده‌شان از طرف همکار مرد دزدیده می‌شود و تمام اعتبار به آن فرد می‌رسد، باید مشکل را از راه درست و مؤثر پیگیری کنند.


۲- همکاری میان کارمندان را افزایش دهید
اینکه انتظار داشته باشید زنان مهارت‌ها و توانایی‌هایشان را برای تطابق با فرهنگ مردانه تغییر دهند، نه‌تنها فرصت شکوفایی را از آن‌ها می‌گیرد بلکه روی عملکرد سایر اعضای تیم نیز تأثیر می‌گذارد. یک تیم زمانی رشد می‌کند که هر شخصی با مهارت‌های طبیعی خودش کار کند. فراموش نکنید مردان و زنان علاوه بر متفاوت بودن از نظر جنسیت، از نظر فرهنگی نیز با یکدیگر تفاوت دارند. شرکتی که بتواند با وجود این اختلاف‌های همکاری خوبی میان کارمندان برقرار کند پیشرفت خواهد کرد؛ زیرا قدرت تصمیم‌گیری اعضای تیم افزایش پیدا خواهد کرد و محصولات و خدمات باکیفیت‌تری به بازار عرضه خواهد شد. همچنین اغلب افراد بااستعداد ترجیح می‌دهند در چنین شرکتی کار کنند و تمام وقت و انرژی خود را صرف کار می‌کنند. بهترین مدیران تیم افرادی هستند که از کارمندانی با ویژگی‌های و روحیات یکسان و قوی استفاده نمی‌کنند بلکه به دنبال افرادی هستند که از همه نظر مکمل یکدیگر باشند. ترکیب کردن دیدگاه‌ها در محیط کار نتایج فوق‌العاده خوبی خواهد داشت.

۳- به مواردی که یاد گرفته‌اید عمل کنید
اگر واقعا می‌خواهید تبعیض جنسیتی محیط کار خود را از بین ببرید، باید تمام کارمندان شرکت از جمله مدیران استخدام و مدیران ارشد را در این موضوع درگیر کنید. مورد اول، یعنی یاد گرفتن تفاوت مردان و زنان، اگر با عمل کردن همراه نباشد هیچ فایده‌ای نخواهد داشت. اینکه مقالات آموزشی و روان‌شناسی مرتبط با این موضوع را مطالعه کنید اما تغییری در روش کار اعمال نشود فقط باعث هدر رفتن زمان و انرژی می‌شود. امروزه زنان کمی در پست‌های مهم مدیریتی مشغول فعالیت هستند و این مشکلی است که از مراحل اولیه‌ی مدیریت آغاز می‌شود و در مراحل بالایی بدتر می‌شود. راه حل از بین بردن مشکل این است که کسب‌وکارها به‌جای تمرکز کردن روی پست‌های مدیریتی مهم، روی پست‌های مدیریتی کوچک‌تر متمرکز شوند. یعنی با سپردن پست‌های مدیریتی کوچک به زنان، آن‌ها را برای مراحل بعد آماده کنند. نتیجه‌ی تحقیقات نشان می‌دهد که زنان آموزش دیده عملکرد بهتری در مدیریت دارند و درآمد شرکت را به میزان قابل توجهی افزایش خواهند داد.

اولین گام برای از بین بردن تبعیض جنسیتی در محیط کار این است که بدانید مردان و زنان ارزش یکسانی دارند ولی متفاوت از یکدیگر هستند. زمانی که کل اعضای تیم به شناخت بهتر و عمیق‌تری از مهارت‌های زنان برسند، کل تیم و به دنبال آن کسب‌وکار نیز رشد خواهد کرد.

چاپ این مطلب