دوروسی پارکر شاعر قرن 19 آمریکایی میگوید «اگر میخواهید بدانید که نظر خدا درباره پول چیست، فقط کافیست به مردمی که پول را به آنها داده، بنگرید…» وقتی زندگی افراد ثروتمند را میبینیم اگر با خودمان صادق باشیم، اکثر اوقات حسرت داشتن چنین زندگی در ما ایجاد میشود !


بدون پول هم میتوانید مثل ثروتمندان زندگی کنید !
حسرتِ نداشتنِ کامیون های پر از پولی را می خورید که میتوانستید با آن زندگی مرفه­ی بخرید؟ کاملا طبیعی است…
یک انسان سالم از نظر فکری و جسمی، همیشه بهترین ها را برای خودش میخواهد و برای همین است که مردمی را میبینید که به خاطر وضعیت ضعیف مالی افسرده شده اند.
یا اصلا بسیاری از کودکان حسرت اسباب بازی های دوستان پولدار خود را می­خورند، چون خانواده هایشان استطاعت خرید آن اسباب بازی ها را نداشته اند و این برای آنها تبدیل به یک عقده از زمان کودکی میشود… با این حال، پول همه چیز نیست.

پول ممکن است به شما امکان خرید چیزهایی را بدهد که خوشحالتان میکند. اما شادی درون چیزیست که با پول نمیتوان خرید.

به قول زیگ زیگلار «اگر شما فرد خوشحالی نیستید، پول نمیتواند شما را خوشحال کند؛ اما همه میخواهند خودشان به این نتیجه برسند…»
احتمالا دوستانی دارید که وضعیت مالی ضعیفی دارند، اما زندگی مرفه و خوبی دارند.
روش زندگی، رضایت شخصی از خودشان، و قبول داشتن خودشان، اعتماد به نفس بالا از کار و رفتارشان کاری میکند که زندگی شان مرفه و خوب به نظر برسد. چیزهای غیرمادی زیادی وجود دارد که میتواند شما را خوشحال کند و به اعتقاد ما آن‌ها بزرگترین دارایی شما هستند، میگویند :

«شما به اندازه چیزهایی که در زندگی دارید و با پول نمیتواند مانند آنها را بخرید، ثروتمند هستید.»

مثل یک پدر یا مادر خوب، داشتن خانواده خوب، دوستانِ با وفا، اعتماد به نفس و عزت نفس، آرامش خیال و … در این مقاله چند راه به شما نشان میدهیم که بدون پول زیاد، زندگی مرفه و غنی­ داشته باشید.
 

 
آنچه قرار است در این مقاله بخوانید، حفره هایی هستند که پول نمیشود در زندگی آنها را پر کرد؛ پس سعی کنید ابتدا به این موارد را برای ثروتمند شدن و زندگی ثروتمند در خودتان ایجاد کنید…

پول در اولویت های آخر است! (باور ندارید از ثروتمندان بپرسید !)
 
درس شماره یک | یاد بگیرید که خودتان را بپذیرید

شاید برایتان سخت باشد که درک کنید پول نباید بالاترین اولویت زندگی شما باشد. شما میتوانید در یک لحظه پولدار شوید و تمام آن را در روز بعد از دست دهید پس بهتر است ابتدا خواسته های خود را با چیزهایی که دارید انطباق دهید و با چیز هایی که همین حالا دارید هم بتوانید خوشحال باشید.
به دنبال رضایت درونی باشید و یاد بگیرید زندگی غیر قابل کنترل را کنترل کنید.
اگر به خاطر چیزهایی که میخواهید داشته باشید و ندارید ناراحت میشوید. یک کاغذ بردارید و روی آن بنویسید که نداشتن آن چیزها اشکالی ندارد واگرنه همیشه در زندگی غمگین خواهید بود.
حتی اگر آن چیزها را هم بدست آورید، چیزهای دیگری پیدا خواهید کرد که به خاطر نداشتن شان غمگین باشید.
 
درس شماره دو | خلاق فکر کنید

شما باید خلاق باشید تا بتوانید امور مالی خود را کنترل کنید و خوشحال بمانید. حتی اگر دارایی زیادی ندارید. اگر پولدارید، می خرید. اگر پولدار نیستید،خلق میکنید. درست فهمیدید… پول زیاد نداشتن میتواند به شما کمک کند که خلاق شوید.
به قول آلبرت انیشتین، بزرگترین فیزیکدان تاریخ «نبوغ ام را مدیون فقری که در جوانی تجربه کردم، هستم…» پس یاد بگیرید که خوشبختی را در چیز های کوچک پیدا کنید. نقاشی بکشید، عکاسی کنید و چیز هایی بسازید که شما را خوشحال نگه دارد.خوشبختی درون شماست.
اگر خوشبختی را در درون تان پیدا نکنید، در هیچ کجای دنیا آنرا پیدا نخواهید کرد.
 
درس شماره سه | اصالت خودتان را حفظ کنید

شما برای تجربه یک زندگی ثروتمند، باید با خودتان روراست و شفاف باشید. وقتی به آرامش درونی رسیدید و کارهایی انجام دادید که دوست داشتید،بعدا میتوانید خلاقیت تان را در دنیای بیرون نیز به نمایش بگذارید.
ثروتی بزرگتر از این وجود ندارد که درک کنید برای چه زندگی می­کنید.
بدون در نظر گرفتن وضعیت مالی خود، سعی کنید به خودتان ایمان داشته باشید تا بتوانید شاد بمانید، از چیزهای کوچک زندگی خود لذت ببرید و خود را با انگیزه نگه دارید.
 
درس شماره چهار | کاری را که دوست دارید انجام دهید

چیزی که مردم درباره پولدار بودن فکر میکنند این است که شخصی میلیون­ها میلیون پول در بیاورد، اگرچه اگر فردی از شغلش راضی نباشد و از انجام آن لذت نبرد باعث می­شود تا خود را به عنوان فقیرترین و بیچاره­ ترین فرد روی زمین تصور کند.
مثلا، اگر شرکت مایکروسافت نبود، بیل گیتس هم پولدارترین مرد جهان نبود. همیشه افرادی که  به دنبال علاقه خود رفته اند موفق تر از افرادی بوده اند که از روی اجبار کاری را انجام داده اند. هر چه بیشتر کاری را که انجام می­دهید دوست داشته باشید، پول بیشتری کسب خواهید کرد. حتی اگر اینطور نشد، شما باز هم خوشحالی درون و رضایتمندی از خود را خواهید داشت.
 
درس شماره پنج | آرام و با وقار باشید

از نظر بزرگترین فیلسوف آسیای شرق یعنی کنفوسیوس «نجابت یکی از بزرگترین فضایل زندگی است.»  هنگامی که فروتن هستید، توانایی توسعه و پیشرفت را در محیط که در آن زندگی میکنید در خود پیدا میکنید.
برای مثال، ببینید افرادی چون گاندی و بودا چه دیدی نسبت به زندگی داشته‌اند. آنها کاملا با وقار بوده‌اند، ارزش زندگی خود را می‌دانستند، و همیشه در افکار خود بسیار قوی بودند. بودا زندگی مادی را رها میکند و راه راهبی و زیبایی درون را پیش میگیرد با اینکه یک شاهزاده بود…
اما گاندی متعلق به یک خانواده ی فقیر بوده است، ولی با این وجود پیشوای یکی از بزرگترین انقلاب های جهان بود، و همیشه با وقار ماند. سعی کنید همیشه خوش اخلاق باشید و به دیگران لبخند بزنید. اگر شما در خوشحال کردن اطرافیان خود موفق بودید، قطعا انسان غنی و دارایی هستید.
 
 
درس شماره شش | سخاوت­مند باشید

بخشش پول تنها راه سخاوت و مهربانی نیست. در حقیقت، نمیتوان اصلا اسم آن را سخاوت گذاشت. سخاوتمندی چیزیست که از درون می جوشد. وقتی به کسی از ته دل چیزی می­دهید خوشحال میشوید، و این احساس چیزیست که شما را دارا و غنی می­سازد.
همچنین شما نیاز دارید چیزی که دارید را به اشتراک بگذارید، بدون این که به این فکر کنید که چقدر دارید، این یکی از مفهوم های سخاوتمندی است. همچنین به کسانی که نیاز به کمک شما دارند توجه کامل داشته باشید و هیچ سخاوتمندی بزرگتر از این نیست که هر چیزی که دارید را به دیگران ببخشید تا اطرافیانتان احساس خوشبختی کنند.
جی کی رولینگ که یک روزی ثروتی معادل ملکه انگلستان داشت، بخش بزرگی از دارایی اش را به خیریه بخشید… او از لیست ثروتمندترین زنان جهان خارج شد اما در دل میلیون ها انسان خانه ساخت که ارزشی ده ها برابر از دارایی اش را دارد.
 
درس شماره هفت | روابط خوب بسازید

ثروت واقعی این است که بتوانید روابط به یاد ماندنی و خوب بسازید. مردم بیشتر از هر چیز نیازمند ارزش گذاری به روابط خود هستند. به دنبال ایجاد روابط عاطفی خوب با خانواده، دوستان، شریک زندگی، و کسانی که معمولا ملاقات می‌کنید باشید.
وقتی کسی از شما میپرسد «حالت چطوره؟» شما با توجه به حال عمومی تان و اکثر اوقات روابطی که داشتید پاسخ میدهید «عالی ام…» شَری آریسون میگوید «مسائل عاطفی برای من مهم ترین چیز هستند. تمام مسایل دیگر و پول و ثروت چیز هایی هستند که شما با خود به گور نمی­برید. یک روز آنها را دارید، روز بعد نه…»

زندگی شما 10% مربوط به تصمیم هایی است که برای داشتن عادات تان میگیرید و 90% مربوط به همان عادت هایی است که زندگی شما را می سازند. در جهان امروز، نداشتن تمرکز و فراموش کردن اولویت­ های کاری به امری رایج و عادی تبدیل شده است. انگار عادت داریم که همیشه سرمان شلوغ باشد و یک عالمه کار متفرقه به غیر از کار اصلی ما وجود داشته باشد که نتوانیم تمرکز کافی داشته باشیم.
هر روز با سیل عظیمی از مشغله ­ها مواجه هستیم که ما را احاطه کرده و موجب عدم تمرکز ما برای انجام کارهایمان میشوند. کاهش متغیرهای حواس پرت کن(!) و داشتن تمرکز لازم برای انجام اولویت­های ضروری تا حد بسیاری بر کل زندگی ما تاثیرگذار خواهد بود.
در هر کاری موفق خواهید شد، هر هدفی داشته باشید میتوانید بدست آورید، هر چه بخواهید میتوانید داشته باشید اگر و فقط اگر بتوانید تمرکز کافی بر روی خواسته تان داشته باشید.

اما چطور توی این همه شلوغی تمرکز داشته باشیم؟ شما به یک برنامه نیاز دارید…

اگر به دنبال استفاده هر چه بهتر از وقت و زمان خود هستید و می­خواهید با تمرکز بیشتر بر روزهای زندگی به اهداف و اولویت­های خود دست یابید، با به کار بردن عادت های کوچکی که تنها پنج دقیقه از زمان شما را صرف می­کند شاهد تغییرات شگرف در زندگی خود باشید.
 
ما ابتدا عادت هایمان را می سازیم و بعد عادت هایمان ما را می سازند. (جان درایدن - شاعر و منتقد ادبی، مترجم و نمایشنامه نویس )

این عادت ساده 5 دقیقه ای یک راه حل ساده و آسان است :

«فقط در 5 دقیقه اول روز تان تصمیم بگیرید زمانتان باید صرف انجام چه کارهایی شود.»

صرف تنها 5 دقیقه در هر روز برای نوشتن برنامه­ ی روز جاری یا روز بعد می تواند به شما کمک می­کند تا در مسیر  اهدافتان حرکت کرده و از انجام فعالیت های بی اهمیت که زمان شما را هدر می­دهد، اجتناب کنید.
همچنین داشتن برنامه به شما کمک می­کند تا مطمئن شوید که روز خود را در جهت انجام اولویت­ هایتان سپری میکنید.
اگر میخواهید تغییرات زیادی در بهره وری تان مشاهده کنید، کافیست یک برنامه برای انجام آن در طول روز داشته باشید، اما چطور یک برنامه خوب بنویسید؟

در اینجا چند راهنمایی برای نوشتن هر چه بهترِ یک برنامه مفید ذکر شده است :

نکته اول | برای انجام کاری که دوست دارید برنامه­ ریزی کنید.

هر روز برای انجام کاری که به آن علاقه دارید زمانی اختصاص دهید و در این زمینه برنامه­ ریزی داشت باشید. حتی اگر تنها پنج دقیقه برای انجام این کار زمان داشته باشید.
یک برنامه روتین برای انجام کار مورد علاقه خود داشته باشید، مثلا نقاشی، کتابخوانی، تمرین آلت موسیقی، فیلم دیدن یا هرکاری که دوست دارید و انجام آن حس خوبی به شما میدهد را در طول روز برای انجام آن یک برنامه داشته باشید.
اگر هر روز وقتی را به انجام موضوعات مورد علاقه خود اختصاص دهید شاهد تغییرات مثبتی در زندگی خود و حتی افرادی که با آنها زندگی می­کنید مشاهده خواهید کرد.
 
نکته دوم | اطمینان حاصل کنید در زندگی اولویت های اصلی خود را دنبال می­کنید.

نوشتن برنامه به شما کمک می­کند تا برای انجام آنچه واقعا در زندگی برایتان مهم است، تمرکز کافی داشته باشید. همانطور که برنامه خود را تنظیم می­کنید، مطمئن شوید که زمان مناسب را برای انجام اولویت­های خود اختصاص می­دهید.
اگر متوجه شدید که ماه به ماه، در حال فاصله گرفتن از ایده­ آل­ ها و اولویت­بندی­ های خود هستید و برنامه شما معطوف به موارد نه چندان ضروری گشته است زمان آن فرا رسیده که فعالیت­ های خود را به دقت مورد ارزیابی قرار دهید. با دقت برای زمان خود برنامه ­ریزی کنید و اگر متوجه شدید که از اولویت­هایتان فاصله گرفته­ اید برنامه تان را سریعا تغییر دهید تا در راستی اولویت هایتان حرکت کنید.
برای مثال اگر وزن ایده آل، اولویت شماست، پس بیرون رفتن به صرف شام در فست فود نباید جزئی از برنامه تان باشد. اگر برنامه های غذا خوری در طول هفته داشته باشید از اولویت ها و ارزش هایتان در زندگی فاصله خواهید گرفت، پس بهتر است برنامه تان را بر اساس اولویت ها و ارزش های خودتان بنویسید.
سپس دوباره زندگی و برنامه خود را ارزیابی کنید و به گونه­ ای برنامه جدید را طراحی کنید که با نگاهی واقع­ گرانه اولویت­هایتان را انتخاب کرده باشید.
 
نکته سوم | وظایف مشابه را در کنار هم دسته بندی کنید.

هنگامی که برای انجام فعالیت­های خود برنامه­ ریزی می­کنید کارهای مشابه را که نیاز به اقدامات یکسان در موقعیت مشابه دارند را کنار هم دسته بندی کنید.
این کار به شما کمک می­کند تا زمان کمتری را صرف رفت و آمد برای انجام فعالیت مشابه کنید که به افزایش بهره وری و بازدهی شما کمک می­کند.
مثلا اگر در طول روز قرار است خرید کنید، ماشین را به کارواش ببرید و به دوست تان سر بزنید، تمام این وظایف خارج از منزل را کنار هم قرار دهید تا با یکبار رفت و آمد بتوانید آنها را انجام دهید.
در مورد کارهای روزانه خود دقت کنید و آنها را به گونه­ای دسته بندی کنید تا در وقت و زمان خود صرف جویی کرده و زمان کمتری را به رفت و آمد بیهوده اختصاص دهید.
 
نکته چهارم | یک چهارچوب زمانی برای خود تعیین کنید.

تعیین یک چهارچوب زمانی می­تواند بسیار مفید باشد چرا که باعث می­شود به طور چشم­گیری تلاش خود را افزایش دهید. هنگامی که  برنامه ­ریزی می­کنید یک  محدودیت زمانی برای انجام وظایف خود مشخص کنید.
اگر احساس کنید یک فعالیت باید در یک بازه زمانی انجام شود این احساس باعث می­شود تا از به تعویق انداختن آن اجتناب کنید و اقدام فوری در این زمینه انجام دهید. یکی از راه های افزایش بازدهی تعیین ضرب العجل یا به قولی Deadline (خط پایان) برای خواسته­ ی خود می­باشد.
استفاده ازاین روش بسیار ساده می­تواند کمک قابل توجهی به شما در انجام کارها با تمرکز بیشتر و صرف زمان کمتر کند.
پس برای هر وظیفه مهم تان، یک زمان مشخص پایان قرار دهید.
 
نکته پنجم | از گام­ های کوچک برای رسیدن به اهداف بزرگ در برنامه روزانه خود استفاده نمایید.

به منظور پیشرفت منظم در رسیدن به اهداف بزرگ از اهداف و گام­ های کوچک استفاده کنید. هر روز، اهدافی را که شما را به رویاهایتان نزدیک می­کند در نظر بگیرید و به دنبال برآوردسازی اهداف کوچک در جهت رسیدن به اهداف بزرگ باشید.
برنامه­ ریزی برای انجام فعالیت­های اولویت بندی شده کار بسیار ساده و آسانی است، که در عین حال می تواند باعث تغییر زندگی شما شود. زمانی که برای زمان خود برنامه­ ریزی می­کنید تمرکز بیشتری برای انجام اولویت­ های خود خواهید داشت، که موجب می­شود  زندگی پربارتری داشته باشید.
هر چه مهارت شما در نوشتن یک برنامه مناسب، بیشتر شود شاهد نتایج بهتری در زندگی خود خواهید بود. برنامه­ ریزی یک تمرین بسیار ساده است که نتایج مفید و شگفت­ آوری خواهد داشت.
پس از همین الان شروع کنید، برنامه امروز یا فردایتان را بنویسید؛ تمام این 5 نکته را در برنامه تان لحاظ کنید و در طول روز سعی کنید طبق برنامه تان پیش بروید و به کارهای که خارج از برنامه تان هستند نپردازید.

مدیریت به سبک مرغ دریایی

متاسفانه همه ما این وضعیت را تجربه کرده‌ایم: مدیر سازمان خبردار می‌شود که کارکنان با یک مشکل بزرگ مواجه شده‌‌اند و تصمیم می‌گیرد شخصا وارد شده و مساله را حل کند. اما به جای تلاش برای درک مساله و همکاری با اعضای تیم برای رسیدن به یک راه‌حل اساسی، او فقط داد و قال می‌کند، براساس یکسری فرمول‌های مشخص، ده‌ها دستور صادر می‌کند سپس ناغافل موقعیت را ترک کرده و کارکنان را با کوهی از دردسرهای جدید به حال خودشان رها می‌کند (درست مثل یک مرغ دریایی که ناگهان فرود می‌آید، سر و صدای زیادی به پا می‌کند، محیط اطرافش را به هم می‌ریزد و می‌رود).

نام این رویکرد، «مدیریت به سبک مرغ دریایی» است. مدیرانی که از این رویکرد پیروی می‌کنند، فقط زمانی با کارکنان خود تعامل می‌کنند که مشکلی پیش آمده باشد. حتی موقع وقوع مشکلات نیز، آنها به قدری شتابزده وارد ماجرا می‌شوند و می‌روند که وضعیت را از قبل دشوارتر و کارکنان را دچار سرخوردگی می‌کنند.

امروزه در محیط‌های کار، «مدیریت مرغ دریایی» یک پدیده‌ متداول و رو به گسترش است. این روزها پیشرفت تکنولوژی، قوانین دولتی در حوزه صنایع و گسترش تجارت جهانی، فضای رقابتی دنیای کسب‌وکار را به شدت تحت تاثیر قرار داده و در واکنش به این تحولات، سازمان‌ها به لحاظ ساختاری در حال مسطح شدن‌ هستند. به بیان ساده‌تر، شرکت‌ها بسیاری از لایه‌ها و سطوح مدیریتی خود را حذف و مدیران آن سطوح را اخراج می‌کنند. مدیرانی که باقی می‌مانند، هم مسئولیتشان بیشتر می‌شود و هم اختیاراتشان. آنها ناچارند کارکنان بیشتری را مدیریت کنند. اما چون دیگر مثل سابق زمان کافی ندارند و مجبور نیستند مثل قبل به کسی جواب پس بدهند، از اصلی‌‌ترین مسئولیت خود که همان مدیریت افراد است به کلی غافل می‌شوند.مدیریت به سبک مرغ دریایی از دیرباز در سازمان‌ها رایج بوده است. در هر سازمانی همیشه یک یا چند «مدیر مرغ دریایی» وجود داشته؛ اما تغییرات اخیر در ساختار سازمان‌ها باعث شده است تا هر روز به تعداد این مدیران افزوده شود.

تشخیص یک مدیر مرغ دریایی، برای کارمندانی که مستقیما تحت تاثیر رفتارهای نادرست او هستند کار سختی نیست؛ اما اغلب این مدیران از تاثیرات منفی رفتار خود بر کارکنان اطلاع ندارند. این عدم آگاهی تنها به این مدیران محدود نمی‌شود. در اغلب سازمان‌ها، مدیران سطوح ارشد نیز نمی‌دانند که مدیریت به این سبک، بر سودآوری سازمان چه تاثیرات منفی و عمیقی می‌گذارد. معدود افرادی هم که اصلاح فرهنگ سازمان در حوزه‌ اختیارات قانونی آنهاست، برای ایجاد تغییر در فرهنگ سازمان آگاهی یا انگیزه کافی ندارند.

دو حقیقت تلخی که هر روز در محل کار با آنها مواجه می‌شویم از این قرارند:

۱. احتمال ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی در کارمندانی که مدیران آنها از رویکرد مرغ دریایی پیروی می‌کنند، ۳۰ درصد بیشتر است از کارمندانی که مدیران آنها گرایشی به این سبک ندارند.

۲. بیش از دو سوم کارمندان در شمال آمریکا به‌دلیل نارضایتی از کارفرما به دنبال تغییر شغل هستند و زیان مالی سالانه‌ای که کارفرمایان به‌دلیل رفتار نامناسب خود متحمل می‌شوند، رقمی بالغ بر ۳۶۰ میلیارد دلار است.

نتایج بعضی نظرسنجی‌ها به ما یادآوری می‌کند که پذیرش مسوولیت اصلا آسان نیست. تنها ۲۱ درصد از کارکنان گفته‌اند که دوست دارند جای مدیرانشان باشند.

اما سوال اصلی این نیست که شما جزو این مدیران هستید یا خیر. سوال اینجاست که در چه شرایطی شما تبدیل به یک مدیر مرغ دریایی می‌شوید؟ اگر امکان دسته‌بندی مدیران به مدیر «خوب» و مدیر «بد» وجود داشت، دنیا هم ساده‌تر بود و هم کمی ترسناک‌تر. اما حقیقت این است که دنیا در این حد سیاه و سفید نیست. نمی‌خواهم مدیران «مشکل‌ساز» را مورد انتقاد قرار بدهم، چون در حقیقت مشکل اصلی خود ما هستیم. درست است. تک تک ما، گاهی در بعضی موقعیت‌ها و هنگام برخورد با بعضی افراد به یک مدیر مرغ دریایی تبدیل می‌شویم. چالش اصلی اینجاست: در چه شرایطی «مرغ دریایی درون» ما به ما غلبه می‌کند؟ تنها با درک جواب این سوال می‌توانید در ارتفاعی بلندتر از یک مرغ دریایی پرواز کنید و تاثیرات منفی رفتار ناشایست خود را از بین ببرید.

«اسکات آدامز» شاید نخستین کسی باشد که چنین وضعیتی را تجربه کرده است. او که در کتاب‌های کامیک مشهور خود به نام «دیلبرت» (Dilbert)، سال‌ها فرهنگ مدیران را به سخره گرفته بود، سرانجام یک روز آستین‌هایش را بالا زد و تصمیم گرفت مدیریت رستورانی را که سال‌ها با فرد دیگری شریک بود، بر عهده بگیرد. تجربه او از دنیای واقعی مدیریت، درست مثل یک جنگ بود و غنیمتی که از آن هرج و مرج عایدش شد، غرور او را شکست و او صادقانه اعتراف کرد که در دنیای واقعی، او هم مثل سایر مدیران کاستی‌هایی دارد:

«تقریبا مطمئنم که تسلیم شده‌ام... در زمان مدیریتم، اغلب مواقع مثل مرغ دریایی ناگهان فرود می‌آمدم و همه‌ کارها را خراب می‌کردم.»

لقب مرغ دریایی تنها مختص افرادی نیست که کارمندان دیگری را در یک محیط رسمی مدیریت می‌کنند. شما چه مهندس باشید، یا یک مدیر فصلی یا یک کارمند مبتدی که تازه در آغاز راه است، باید بتوانید موقعیت‌هایی را شناسایی کنید که برای حل مشکلات از سبک مرغ دریایی پیروی می‌کنید. کلید اصلی غلبه بر مرغ دریایی درون، این است که چالش‌ها را زمانی بپذیرید که به اندازه‌ کافی بزرگ هستند که قابل مشاهده باشند، اما هنوز آنقدر کوچک‌اند که قابل حل باشند.

شاخصه‌های یک مدیر ممتاز
همکاری من با شرکت «تلنت اسمارت» (TalentSmart) باعث شد تا با طیف وسیعی از نکاتی آشنا شوم که رعایت آنها برای ارتقای عملکرد مدیران و افزایش رضایت کارکنان ضروری است. بر اساس کشفیات ما، مدیران ممتاز، همان کسانی که تیم خود را در بالاترین سطح عملکرد و رضایت رهبری می‌کنند، دارای سه ویژگی مشترک هستند. این سه شاخصه دقیقا در مقابل سه ویژگی اصلی مرغ‌های دریایی قرار می‌گیرند (فرود غیرمنتظره، داد و فریاد، خرابکاری):

۱. انتظارات شفاف. مدیرانی که انتظارات خود را به صورت شفاف مطرح می‌کند اطمینان دارند که کارکنان، درست تصمیم خواهند گرفت و درست عمل خواهند کرد. به این منظور یک مدیر ابتدا باید بداند که وظایف کارکنان چیست، عملکرد آنها در آینده چگونه ارزیابی خواهد شد و سپس باید برای رسیدن به اهداف تعیین شده با کارکنان به توافق برسد و از آنها تعهد بگیرد. اینکه به یک نفر بگویید از او چه انتظاراتی دارید کافی نیست. باید مطمئن شوید که او انتظارات شما را درک کرده و آنها را برآورده خواهد کرد.

۲. ارتباط مستمر. برای ایجاد ارتباط مستمر باید همواره اعمال و رفتار کارکنان را مشاهده کنید و بتوانید بی‌پرده با آنها درباره‌ کار صحبت کنید. آنها چه می‌کنند و چه می‌گویند؟ کارکنان برای موفقیت به منابع، راهنمایی و تشویق نیاز دارند بنابراین شما تنها از طریق تعامل با آنها می‌توانید منابع لازم را در اختیارشان قرار دهید و آنها را تشویق و راهنمایی کنید. ارتباط، زمانی موثر است که مستمر باشد و به زبانی صورت پذیرد که برای همگان قابل درک است.

۳. بازخوردهای قدرتمند. شما فقط زمانی می‌توانید بازخوردهای قدرتمند ارائه کنید که عملکرد تک تک کارمندان را کاملا زیر نظر داشته باشید و همزمان با ارائه بازخوردهای سازنده، از آنها به‌طور مستمر قدردانی کنید. ارائه بازخوردهای مفید، تیم شما را به سمت موفقیت‌های بیشتر سوق می‌دهد.

یک مدیر مرغ دریایی خودش بستری ایجاد می‌کند که گاهی لازم شود شخصا وارد عمل شده و اعضای تیم خود را از مخمصه نجات دهد، اما در تیمی که توسط یک مدیر ممتاز هدایت می‌شود، همه اعضا از همان ابتدا در مسیر درست قرار دارند، چرا که وظایف و انتظارات، از قبل به‌طور کاملا شفاف مشخص شده است. یک مدیر مرغ دریایی، به ندرت با کارکنان خود ارتباط برقرار می‌کند و در همان تعاملات کوتاه، فقط سر آنها فریاد می‌کشد، اما یک مدیر ممتاز به‌طور مستمر با کارکنان در ارتباط است. یک مدیر مرغ دریایی، برای مدیریت عملکرد کارکنان، فقط از آنها انتقاد می‌کند اما یک مدیر ممتاز همواره عملکرد کارکنان را زیر نظر داشته و تلاش می‌کند تا به کارکنان بازخوردهایی ارائه کند که برای آنها قابل هضم و پذیرش باشد.

طی سال‌ها همکاری‌ام با سازمان‌های کوچک و بزرگ دریافتم که میان بسیاری از کسب‌وکارهای موفق یک وجه اشتراک عجیب وجود دارد. این شرکت‌ها با اعتماد به نفس کامل پای خود را از استراتژی‌های موفقیت و مفاهیم سنتی دنیای کسب‌وکار فراتر می‌گذارند (قدرت برند، رهبری استراتژیک، نوآوری‌ فنی، خدمات مشتری و مفاهیمی از این قبیل) تا بتوانند در مردم که بزرگ‌ترین منابع درون هر سازمان هستند نفوذ کنند. اما کمتر سازمانی به آن درجه از آگاهی رسیده تا تشخیص دهد که رگ‌های حیاتی فرهنگ یک سازمان، مدیران هستند و به همین علت در بسیاری از سازمان‌ها کسی به مربیگری و برنامه‌های آموزشی اهمیت نمی‌دهد، درحالی‌که این برنامه‌ها کمک می‌کنند تا دانش و مهارت در این رگ‌ها جریان یابد، در کارکنان رضایت و انگیزه ایجاد شود و باعث می‌شود آنها شغل خود را از صمیم قلب دوست داشته باشند. ممکن است یک کارمند به یک شرکت بپیوندد، اما همیشه از مدیر خود فاصله داشته باشد. هیچ‌کس به اندازه‌ سرپرست یک کارمند نمی‌تواند بر روحیه و بهره‌وری او تاثیر داشته باشد. ماجرا به همین سادگی است. اجازه ندهید مرغ دریایی درونتان جلوی پیشرفت شما را بگیرد.

برای خیلی از ما پیش آمده که ویندوز به هر دلیل نرم افزاری یا ویروس یا عواملی دیگر بوت نمیشود و نیاز به تعویض ویندوز هست حال تکلیف فایل هایی که در پوشه دانلود و درایو ویندوز قبلی که معمولا هم درایو C قرار دارد چیست؟

در این مقاله میتوانید برای خودتان یک ویندوز نجات تهیه کنید تا وقتی ویندوز بالا نمی آید با کمک یک فلش به داد فایل هایی که در معرض پاک شدن هستند بپردازید این روش که توضیح میدم برای تمامی ویندوز ها قابل اجرا هست پس با ما در آموزش همراه باشید.

در قدم بعدی شما نیاز دارید تا اپلیکیشن Rufus را از انتهای این مقاله دانلود و اجرا کنید ( برنامه نیاز به نصب ندارد )


ضمنا این برنامه از بیشتر زبانها از جمله فارسی پشتیبانی می کند. که در تصویر زیر نشان داده شده است.


در قسمت New Volume Label عنوان ویندوزی که پرتابل آن را می سازید وارد نمایید و گزینه Quick Format را نیز در حالت انتخاب قرار دهید تا فلش شما یک مرتبه به صورت کامل فرمت شود تا اختلالی در فایل ها ایجاد نکند.
حال گزینه Create A bootable Disk Using را در حالت انتخاب قرار دهید و عبارت Windows On The GO را فعال کنید
اکنون باید صبر کنید تا فرایند کامل شود که حدود یک ساعت طول می کشد.
در آخر نیاز است که بوت را بالا بیاوری ( Restart کنید و با کلید F12 یا F2 میتوانید به Boot Menu وارد شوید)


در قسمت تنظیمات Bios قسمت  Device Bootرا به حالت USB تغییر دهید تا فلش شما بوت شود.



اکنون میتوانید از ویندوزی که ایجاد کردید لذت ببرید.

گوگل در بخش تنظیمات حساب کاربری خود تمهیداتی اندیشیده است تا کاربر بتواند برای حساب خود، پس از مرگ هم برنامه‌ریزی کند.

آیا می‌خواهید عکس‌های خانوادگی خود را پس از مرگ به اشتراک بگذارید اما نمی‌دانید چه تاریخی برای این تنظیمات لحاظ کنید؟ این کار با ویژگی Inactive Account Manager در گوگل شدنی است. در ادامه با ما همراه باشید تا بدانید چگونه حساب گوگل خود را پس از مرگ، زنده نگه دارید!

چگونه می‌توانید اطلاعات گوگل خود را پس از مرگ مدیریت کنید؟
شاید فکر کردن به این موضوع چندان خوشایند به نظر نیاید، اما به هر حال یک روز شما خواهید مرد و دستتان از قلمروی دنیای آنلاین هم کوتاه خواهد شد. در چنین روزهایی، اکانت‌های آنلاین می‌توانند حاوی اطلاعاتی باشند که ممکن است تمایل به باقی ماندن آن‌ها داشته باشید.
حساب کاربری شما قابلیتی به نام “Inactive Account Manager” دارد. اگر چه، این ویژگی، چندین سال است که وجود دارد، اما عملا در میان کاربران گوگل ناشناخته باقی مانده است. از این رو خیلی از افرادی که حساب کاربری گوگل دارند از چنین قابلیتی بی‌خبر هستند.
Inactive Account Manager همان چیزی است که طرفداران فیلم‌های جاسوسی قدیمی و تریلرهای روانشناسانه، آن را به عنوان "تغییر وضعیت به حالت مرده" تلقی می‌کنند. از این رو چنانچه تا یک مدت زمان X که خود تعیین کرده‌اید، وارد حساب گوگل خود نشوید سرورهای گوگل به طور خودکار داده‌های مورد نظر شما را با افراد انتخابی شما به اشتراک می‌گذارند. ضمن این که می‌توانند بنا بر خواسته‌ی شما، حساب کاربری را پس از مدت زمان X حذف کنند.
به این ترتیب می‌توانید اطمینان حاصل کنید که مواردی مثل عکس‌های خانوادگی ذخیره شده در Google Photos در دسترس خانواده‌ی شما قرار می‌گیرند، همسر شما برای مدیریت کسب و کار می‌تواند به اطلاعات تماس شما دسترسی کامل پیدا کند یا فرد مورد نظرتان به حساب شما پس از مرگ یا ناتوانی فیزیکی دسترسی خواهد داشت.

راه‌اندازی Inactive Account Manager
برای تنظیم Inactive Account Manager، مطمئن شوید که وارد حساب گوگل خود شده‌اید. سپس وارد دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شوید.
در صفحه‌ی باز شده روی دکمه‌ی Setup کلیک کنید.


تمام مراحل راه‌اندازی در یک صفحه قرار گرفته‌اند، اما در این توضیحات هر بخش به صورت جدا بررسی خواهد شد. نخستین بخش، "به من اطلاع بده" یا Alert me است.


در اینجا حتما لازم است که شماره تلفن همراه خود را وارد کرده و کد امنیتی ارسال شده توسط گوگل را وارد کنید.
علاوه بر این، بهتر است آدرس ایمیل دیگری (به غیر از جیمیل مربوط به حساب کاربری) را که استفاده‌ی مداوم از آن دارید در فهرست آدرس‌های ایمیل وارد کنید.
در مرحله‌ی بعد یک مهلت زمانی تعیین می‌کنیم.


این مهلت زمانی حداقل ۳ ماهه و حداکثر ۱۸ ماهه است و فارغ از انتخاب مدت زمان مورد نظر، یک ماه مانده به پایان آن گوگل شما را مطلع خواهد کرد.
در مرحله‌ی بعد که Notify contacts and share data است، دو بخش adding trusted contacts و Set auto-response in Gmail وجود دارد. شما می‌توانید تا ۱۰ تماس مورد اعتماد خود را در این قسمت وارد کرده و درجه‌ی میزان دسترسی هر یک را مشخص کنید. برای افزودن اطلاعات تماس روی گزینه‌ی Add trusted contact کلیک کنید.


سپس آدرس ایمیل‌های آن‌ها را وارد کنید. چنانچه می‌خواهید مشخص کنید که چه اطلاعاتی با فرد انتخاب شده به اشتراک گذاشته شود گزینه Share my data with this contact را با چک‌مارک فعال کنید. سپس بر روی Next کلیک کنید.



در مرحله‌ی بعد لازم است که شماره تماس افراد انتخاب شده را وارد کنید. از این بابت نگران نباشید. چرا که قرار نیست آن‌ها از انتخاب شدن خود توسط شما مطلع شوند و بعدا در این باره با شما در مورد مرگ و وصیت‌نامه! گفتگو کنند. سپس باید مشخص کنید که کدام بخش از اطلاعات شما با آن‌ها به اشتراک گذاشته شود. پیشنهاد می‌دهیم که روی این بخش با وسواس بیشتری متمرکز شوید و سریع گزینه‌ی Select all را انتخاب نکنید. شاید خیلی از ما عکس‌های خود را در Google Photo با کمال میل با خویشاوندان خود به اشتراک بگذاریم اما ترجیح دهیم که تاریخچه‌ی جستجوهای ما خصوصی باقی بماند. پس از انتخاب گزینه‌های مورد نظر، روی Next کلیک کنید.


در مرحله‌ی نهایی راه‌اندازی، پیامی برای مخاطبان مورد انتخاب خود می‌نویسید. این مرحله، اختیاری نیست و باید حداقل پیامی در حد یک خط با درج موضوع وارد کنید.


پس از نوشتن متن پیام، روی گزینه Save‌ کلیک کنید و همین مراحل را برای تماس‌های بعدی تکرار کنید.
چنانچه مایل باشید می‌توانید یک پیام خودکار، راه‌اندازی کنید و پیامی به همه‌ی اعضای موجود در فهرست گوگل خود ارسال کنید. فرض کنید یک کسب و کار کوچک داشته‌اید که از طریق جیمیل سفارش‌های مربوط به آن را دریافت می‌کردید. در این حالت می‌توانید یک سیستم پاسخ گوی خودکار راه‌اندازی کنید که به مشتریان اطلاع دهد این کسب و کار به دلیل فوت شما! تعطیل شده است.


گام آخر مهم‌ترین مرحله است: مشخص کردن این که حساب کاربری گوگل شما پس از پایان یک مهلت زمانی مقرر، پاک شود.


از آنجا که هیچ گزینه‌ای مبنی بر حذف بخشی از داده‌ها وجود ندارد، در این تصمیم‌گیری باید دقت بیشتری به خرج دهید. برای مثال نمی‌توانید انتخاب کنید که تاریخ جستجو و ایمیل شما حذف شود اما محتوای آپلود شده در یوتیوب و پست‌های Blogger دست نخورده باقی بماند. در واقع انتخاب این حالت، همان "تغییر وضعیت به حالت مرده" است!
پس از این که تمام گزینه‌ها را انتخاب کردید ، برای فهرست مورد اعتماد خود یادداشت نوشتید و متن پاسخ خودکار ایمیل‌های ارسالی را آماده کردید، روی دکمه Enable کلیک کنید تا فرآیند راه‌اندازی تکمیل شود.


در صورت کامل شدن روند، صفحه نمایش به این شکل ظاهر خواهد شد:


در صورتی که بخواهید، می‌توانید گزینه‌ی ایمیل یادآوری را غیر فعال کنید. اما فعال بودن این گزینه مفید خواهد بود. چرا که با یادآوری آن می‌توانید به بخش ویرایش تنظیمات وارد شوید و در صورت تمایل، این تنظیمات را غیرفعال کنید.

بنابراین، با یک نگرش آینده محور می‌توانید اطلاعات گوگل خود را حتی وقتی که در این دنیا نیستید، امن نگه دارید!

اخیرا مشخص شده است که گوشی‌های شیائومی دارای یک راه نفوذ مخفی در سیستم‌عامل خود هستند که به این کمپانی اجازه می‌دهد برنامه‌های دلخواه خود را بر روی آن نصب کند.

آیا صاحب یک گوشی اندرویدی از کمپانی‌هایسامسونگ، اچ‌تی‌سی، وان‌پلاس یا شیائومی هستید؟ اگر این گونه است احتمالا می‌دانید که اغلب کمپانی‌های تولیدکننده‌ی گوشی‌های هوشمند رام‌های اختصاصی خود را برای سیستم‌عامل اندروید توسعه می‌دهند. از جمله این رام‌های می‌توان به سایانوژن ماد، پارانوید اندروید و MIUI اشاره کرد که به همراه چند تم اختصاصی و تعدادی برنامه‌ برای بهبود عملکرد دستگاه بر روی گوشی‌های هوشمند کمپانی‌های سازنده از قبل نصب شده‌اند.

اما آیا تاکنون به برنامه‌ها و سرویس‌های مختلفی که ممکن است کمپانی سازنده‌ی گوشی هوشمند شمابه صورت پیش‌فرض بر روی گوشی شما نصب کرده باشد فکر کرده‌اید؟ هدف از نصب این برنامه‌ها چیست و آیا می‌توان آن‌ها را تهدیدی برای امنیت و حریم خصوصی خود به شمار آورد؟

یک دانشجوی علوم کامپیوتر هلندی علاقه‌مند به مباحث امنیتی نیز که خود صاحب یک دستگاه شیائومی Mi4i است به دلیل همین کنجکاوی، به تلاش برای یافتن پاسخ این سوالات پرداخته و سعی کرده هدف نهایی یک برنامه‌های خاص و مرموز را که از ابتدا بر روی گوشی هوشمندش نصب بوده است دریابد. این برنامه AnalyticsCore.apk نام داشته و به صورت ۲۴ ساعته در تمامی ۷ روز هفته در پس زمینه‌ی گوشی اجرا می‌شود. حتی اگر اقدام به حذف آن کنید باز هم سر و کله‌اش پیدا می‌شود!

شیائومی یکی از بزرگترین تولیدکنندگان گوشی‌های هوشمند در جهان است که پیش از این نیز به خاطر اقداماتی همچون دزدیدن داده‌های کاربران از دستگاه‌هایشان بدون کسب اجازه از آنان، گسترش بدافزارها، صادرات گوشی‌های هوشمند دارای تبلیغ‌افزارها و بدافزارهای از پیش نصب شده و استفاده از نسخه‌ی Forked سیستم‌عامل اندروید (نسخه‌ای که کدهای سورس آن از یک سیستم‌عامل گرفته شده اما تغییراتی غیرمجاز توسط کمپانی دیگری در آن ایجاد شده است و در نتیجه تبدیل به نرم‌افزاری جداگانه می‌گردد) مورد انتقاد قرار گرفته است.

پس از پرسش از بخش پشتیبانی این کمپانی در مورد دلیل وجود برنامه‌ای با نام AnalyticsCore.apk به صورت پیش‌فرض بر روی گوشی و نگرفتن پاسخ، محقق مذکور به نام تیس برونینک با مهندسی معکوس کد مورد نظر متوجه شد که این برنامه به صورت دائم در ۲۴ ساعت، پیگیر دریافت به روزرسانی جدیدی از سرورهای کمپانی است!

این برنامه در حین ارسال درخواست‌های خود، اطلاعات هویتی گوشی هوشمند شما از جمله IMEI، مدل و مک آدرس دستگاه را برای کمپانی ارسال می‌کند. اگر برنامه‌ی به روز شده‌ای در سرورهای کمپانی با نام Analytics.apk وجود داشته باشد، گوشی بدون اطلاع کاربر اقدام به دانلود و نصب آن می‌کند. برونینک در یک پست وبلاگ خود گفته است:

" نتوانستم هیچ مدرکی در درون برنامه‌ی Analytics پیدا کنم، بنابراین حدس می‌زنم که برنامه‌ی سطح بالاتری از سوی شیائومی، مسئول اجرای عملیات نصب در پس زمینه باشد. "

حال مساله این است که آیا گوشی هوشمند شما صحت و سلامت فایل apk مورد نظر را تایید کرده و اطمینان حاصل می‌کند که این برنامه، مربوط به تجزیه و تحلیل است؟ برونینک دریافت که هیچ گونه اعتبارسنجی برای بررسی این که چه فایل apk ی بر روی گوشی هوشمند کاربر نصب می‌شود وجود ندارد، و این به معنای وجود حفره‌ای خطرناک برای نفوذ هکرها است. مفهوم دیگر این رخنه این است که شیائومی می‌تواند بدون اطلاع کاربر، هر برنامه‌ی را تنها با انتخاب نام Analytics.apk برای آن و میزبانی آن بر روی سرور، بر روی گوشی هوشمند کاربر نصب کند. برونینک در ادامه می‌گوید:

" به نظر می‌رسد که شیائومی می‌تواند هر بسته‌ی نرم‌افزاری مورد نظر خود را بدون اطلاع شما و تنها ظرف ۲۴ ساعت بر روی گوشی هوشمندتان نصب کند! اگر بتوانید برنامه‌ی مورد نظر خود را با نام Analytics.apk در فهرست مورد نظر قرار داده و آن را از این طریق بر روی گوشی نصب کنید ماجرا جالب‌تر هم می‌شود! "

از آن‌جا که محققان نتوانستند از طریق جستجو در گوگل یا بررسی سایت کمپانی، هدف نهایی برنامه‌ی AnalyticsCore را دریابند، هنوز نمی‌توان با قطعیت گفت که چرا شیائومی این راه مخفی و مرموز را بر روی میلیون‌ها گوشی هوشمند خود قرار داده است. می‌دانیم که هیچ در مخفی وجود ندارد که تنها سازنده‌‌اش به آن دسترسی داشته باشد. پس اگر هکرها یا سازمان‌های جاسوسی بتوانند نحوه‌ی ورود از این راه مخفی را یافته و تنها ظرف ۲۴ ساعت به صورت مخفیانه بدافزارهایی را به میلیون‌ها گوشی هوشمند در سراسر جهان وارد کنند چه خواهد شد؟

دستگاه به اینترنت متصل شده و به روز رسانی‌هایی را از طریق HTTP‌ دریافت می‌کند و در این حین، کل فرایند را برای فردی که پشت حملات است افشا می‌کند. برونینک می‌گوید:

" این ویژگی برای من یک آسیب‌پذیری امنیتی محسوب می‌شود. از آن‌جا که آن‌ها مدل و IMEI گوشی شما را دارند، می‌توانند هر برنامه‌ای را منحصرا بر روی گوشی شما نصب کنند. "

حتی در انجمن شیائومی نیز شماری از کاربران نسبت به وجود چنین برنامه‌ای در گوشی‌های هوشمندشان ابراز نگرانی کرده‌اند. یکی از این کاربران می‌گوید: «نمی‌دانم این برنامه چه هدفی دارد، حتی پس از حذف شدن نیز مجددا سر و کله‌اش پیدا می‌شود!» یکی دیگر از کاربران می‌گوید:«با نگاهی به برنامه‌ی مصرف باتری دستگاه، می‌بینم که این اپ (AnalyticsCore) همواره در صدر فهرست مصرف انرژی قرار دارد. به نظر من این برنامه به سرعت باتری دستگاه را مصرف می‌کند»

به عنوان یک راه حل موقتی، کاربران شیائومی می‌توانند فعلا از یک برنامه‌ی فایروال استفاده کرده و ارتباط خود را با دامنه‌های مرتبط با شیائومی قطع کنند. هنوز در انجمن این کمپانی، هیچ پاسخی از اعضای تیم شیائومی به سوالی که برونینک مطرح کرده است دیده نمی‌شود. در هر صورت اگر کاربر یکی از گوشی‌های شیائومی هستید و اخیرا متوجه مورد مشکوکی در دستگاه خود شده‌اید، پیگیر این ماجرا باشید.

یکی از سخنگویان شیائومی،در پاسخ به ادعاهای مطرح شده توسط برونینک مبنی بر وجود راه نفوذی در سیستم‌‌عامل گوشی‌های این کمپانی که به هکرها و کمپانی شیائومی اجازه می‌دهد که هرگونه نرم‌افزاری را بر روی میلیون‌های دستگاه نصب کنند، بیانیه‌ای رسمی را در اختیار  وبسایت  thehackernews قرار داده است. در بخشی از این بیانیه گفته شده است:

" AnalyticsCore یکی از اجزای سیستمی موجود در رام MIUI است که توسط بخش‌های مختلف MIUI‌ برای تحلیل داده‌ها و با هدف بهبود تجربه‌ی کاربری مورد استفاده قرار می‌گیرد. درست همانند MIUI Error Analytics. "

این کمپانی هنوز در مورد دسترسی خود برای نصب هر گونه برنامه‌ای بر روی گوشی‌های هوشمند افراد از راه دور و بدون اطلاع کاربران هیچ گونه سخنی نگفته است. سخنگوی شیائومی اعلام کرده است که هکرها قادر به بهره‌گیری از این ویژگی که مبتنی بر خودارتقایی است نخواهند بود.

در بیانیه‌ی مذکور گفته شده است:

" برای سنجش امنیت، MIUI امضای اپلیکیشن Analytics.apk را در هنگام نصب یا ارتقا بررسی می‌کند و بدین ترتیب تنها برنامه‌ای که دارای امضای درست و مورد نظر باشد نصب می‌شود. هر فایل apk که فاقد امضای رسمی باشد، نصب نخواهد شد. از آن‌جا که AnalyticsCore کلیدی برای بهبود تجربه‌ی کاربری است، از ویژگی خودارتقایی نیز بهره می‌برد. از زمان ارائه‌ی MIUI V7.3 که در فروردین و اردیبهشت ماه منتشر شد، HTTPS فعال شد تا امنیت انتقال داده بالاتر رفته و از وقوع هرگونه حمله‌ی هکری با دخالت انسان جلوگیری به عمل آید. "

شیائومی هنوز به این سوال که آیا این کمپانی توانایی نصب برنامه از راه دور و بدون اجازه‌ی کاربران بر روی گوشی‌های هوشمند افراد را دارد یا خیر پاسخی نداده است.

کارهای زیادی هست که با انجام آن اطرافیانتان را از خود دور می‌کنید. بیشتر این کارها نیازی به تلاش ندارند. در این جا به مواردی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

۱. اشتراک عکس‌های زیاد در شبکه‌های اجتماعی
به اشتراک گذاشتن عکس‌های خیلی زیاد در شبکه‌های اجتماعی از جمله فیس‌بوک می‌تواند به روابط شما آسیب بزند. اشتراک گذاری عکس‌های خانوادگی زیاد تصویر خوبی از شما برای دوستان و اطرافیان‌تان نمی‌سازد.

۲. داشتن دوستان خیلی زیاد یا خیلی کم در فیسبوک
در یک پژوهش، میزان محبوبیت افراد وقتی‌که فرد در حدود ۱۰۰ دوست فیس‌بوکی داشت در پایین‌ترین حالت ممکن بود. همچنین این محبوبیت وقتی آن شخص بیش از ۳۰۰ دوست داشت هم به همین ترتیب بود.

۳. افشا کردن موارد خصوصی
فاش کردن موضوعات شخصی در شرایطی که تازه وارد رابطه دوستی شده‌اید و در حال شناختن یکدیگر هستید باعث می‌شود که شما در نظر دیگران، شخصیت سستی داشته باشید. به‌جای آن سعی کنید درباره سرگرمی‌ها و خاطرات دل‌نشین کودکی خود صحبت کنید.

۴. گذاشتن عکس کلوزآپ (نمای نزدیک) به‌عنوان پروفایل
پژوهش‌ها نشان می‌دهد که عکس چهره از فاصله نیم متری کمتر قابل‌اعتماد، جذاب و مناسب نسبت به عکسی است که از فاصله ۱.۵ متری از چهره گرفته شود.

۵. مخفی کردن احساسات
دانشمندان می‌گویند ابراز احساسات استراتژی بهتری برای این است که اطرافیان شما را دوست داشته باشند نسبت به فروخوردن احساسات.

۶. بیش‌ازحد خوب رفتار کردن
یک تحقیق نشان می‌دهد که بیش‌ازحد خوب رفتار کردن باعث می‌شود بد جلوه کنید یا به نظر اهداف دیگری داشته باشید. بعضی وقت‌ها هم بگویید: «نه» و برای این منفی جواب دادن دلیلی بیاورید که چرا نمی‌توانید آن کار را انجام دهید.

۷. تعریف از خود
برای تحت تأثیر قرار دادن دوستان و همکارانتان از تعریف از خودتان درحالی‌که تلاش می‌کنید خود را فروتن نشان دهید، خودداری کنید. این رفتار باعث دوری افراد از شما می‌شود.

۸. بیش‌ازحد دستپاچه شدن
پژوهش‌ها نشان می‌دهد بوی عرق ناشی از عصبی شدن به‌صورت ناخودآگاه باعث می‌شود دیگران قضاوت دیگری راجع به شخصیت‌تان داشته باشند. همچنین به نظر آن‌ها شما کمتر قابل‌اعتماد و اطمینان خواهید بود.

۹. شوخ‌طبع نبودن
بر اساس یک تحقیق افرادی که خیلی خشک هستند و چندان اهل شوخی نیستند چندان محبوب دیگران نخواهند بود.

۱۰. نخندیدن
بر اساس یک پژوهش افرادی که لبخند می‌زنند محبوب‌تر از کسانی هستند که این کار را انجام نمی‌دهند.

۱۱. نشان دادن تنفر از کسی
وقتی‌که فکر کنیم کسی از ما خوشش می‌آید، ما هم این علاقه را نسبت به او حس خواهیم کرد. در نقطه‌ی مقابل اگر شما رفتاری کنید که نشان دهد از کسی متنفر هستید، این موضوع روی احساس دیگران نسبت به شما هم تاثیر می‌گذارد.

برای حصول پیشرفت در زمینه‌ی تجارت آنلاین و توسعه‌ی یک برند، نیاز به رعایت برخی نکات کلیدی است که به آنها می‌پردازیم.
امروزه حضور آنلاین یک تجارت به اندازه‌ی حضور فیزیکی در بازار اهمیت دارد. پس چرا با انجام اشتباهاتی که می‌توان از وقوع آنها جلوگیری کرد، اعتبار شرکت‌تان را به خطر می‌اندازید؟ در اینجا به نمونه‌هایی از این اشتباهات می‌پردازیم. اشتباهاتی که می‌توانند جلوی موفقیت بیزینس هر یک از ما را بگیرند.

۱. برای آینده‌ی برند خود هیچ‌ فکری در ذهن ندارید
آیا از مهارت‌های کارآفرینی خود مطمئن هستید؟ فکر می‌کنید که بهترین محصول سال را دارید؟ دوباره فکر کنید. شما باید بهترین محصول قرن را تولید کنید؛ یا حداقل باید ذهنیتی اینگونه داشته باشید. اگر دودل هستید وارد بازار نشوید. در عوض، برای گسترش بیزنس خود در سال‌های آینده مطمئن و شجاع باشید.

۲. نمی‌توانید یک نام منحصر به فرد برای برند خود برگزینید
 شما قطعا باید یک نام منحصر ‌به فرد برای برند خود انتخاب کنید. نامی که با برنامه‌های جاه‌طلبانه‌ی شما مطابقت داشته باشد. حتما مطمئن شوید که نامی مشابه نام برند شما در بازار وجود ندارد و همین طور بررسی‌های لازم را انجام دهید تا بتوانید یک آدرس مناسب برای وب‌سایت برندتان درست کنید. بعضی مواقع حتی شرکت‌های بزرگ نیز در این زمینه دچار اشتباه می‌شوند و نامی که برای برندشان انتخاب می‌کنند تکراری یا بدون جذابیت است. نویسنده‌ی اصلی این گزارش در توصیف برند خود و انتخاب نام آن می‌نویسد:

" یکی از دلایلی که باعث شد تا من نام تاکو (Taco) را برای آژانش بازاریابی خودم انتخاب کنم این بود که یک نام رایج و منحصر‌بفرد بود. من می‌دانستم که بسیاری از آژانس‌های بازاریابی، اسم‌های بی‌مزه یا نام مخفف عجیبی داشتند. اسمی که ساده و منحصر به فرد باشد باعث جلب توجه مردم می‌شود. "

۳. از دیگران برای کمک به توسعه‌ی وب‌سایت خود استفاده نمی‌کنید
شما شاید در زمینه‌ی تکنولوژی مهارت بالایی داشته باشید، ولی آیا واقعا لازم است که برای یادگیری تمام زیر و بم‌های ساختن وب‌سایت وقت بگذارید؟ این موضوع را همیشه به یاد داشته باشید که اولویت اول شما باید راه انداختن بیزینس و رونق بخشی به آن باشد. بنابراین وقت‌تان را با نشستن پشت رایانه هدر ندهید، در این صورت وقت کمتری برای پیش‌بردن بیزینس خود خواهید داشت. کارهای تکنیکی را به کارشناسان بسپارید و خودتان روی مدیریت بیزینس تمرکز کنید.

۴. طرح پشتیبان ندارید
یکی از اشتباهات رایج مردم این است که ارزش دیتای خود را نمی‌دانند. این اشتباه حتی از کارآفرینان حرفه‌ای نیز سر می‌زند. شما شاید با خود فکر کنید که در هیچ حالتی اتفاق بدی برای بیزینس من نمی‌افتد. با اینکه شاید بتوانید از بیزینس خود در مقابل سیل و آتش‌سوزی حفاظت کنید، اما در مورد تروجان‌ها چطور؟ این نوع از بدافزارها می‌توانند از راه دور وارد سیستم شما شوند و فایل‌هایتان را آلوده کنند. ممکن است وضعیت به حدی وخیم شود که حتی نتوانید به یکی از فایل‌های خود دسترسی داشته باشید. پس شما بیشتر از آنکه خودتان تصور می‌کنید آسیب‌پذیر هستید. حتی شرکت‌های بزرگ چند‌ملیتی نیز با چنین حوادثی روبرو شده‌اند، بنابراین همیشه یک راه‌حل پشتیبان برای مواجه با چنین حوادث غیر ‌قابل اجتناب در نظر داشته باشید.

۵. نمی‌توانید یک پیام واضح را برسانید
 اگرچه ممکن است در توئیتر و فیسبوک و لینکدین فعالیت زیادی داشته باشید، اما یکی از بدترین اتفاقاتی که ممکن است برای شما پیش آید این است که برند شما پیام‌های مختلف و متناقضی درباره‌ی ویژگی‌ها و همکاری‌های بیزینس شما بفرستد. گاهی بعضی از صاحبان تجارت، هر کامنت و صفحه‌ای را در شبکه‌های اجتماعی لایک می‌کنند تا اینکه برند خودشان را بیشتر جلوی چشم بیاورند. باید بگوییم که این کار اشتباه است. در دنیای تجارت باید در مورد هر حرکت خود فکر کنید و برنامه داشته باشید. برای اینکه حضور آنلاین بیزینس خود را سر و سامان دهید بهتر است یک مدیر بازاریابی استخدام کنید.

۶. شما خود را در گوگل جستجو نمی‌کنید
آیا اخیرا شرکت یا وب‌سایت خود را در گوگل جستجو کرده‌اید؟ اگر جوابتان منفی است باید هر چه سریع‌تر این‌ کار را انجام دهید. همه می‌دانند که امروزه بیشتر مردم از موتور جستجوی گوگل استفاده می‌کنند. پس افراد برای اینکه درباره‌ی برند و بیزینس شما بیشتر بدانند، به گوگل مراجعه خواهند کرد. اگر در بالای لیست نتایج جستجو باشید بدانید که یک قدم از دیگران جلو هستید. یک نکته‌ی مهم دیگر هم این است که مطمئن شوید هیچ مطلب نادرست و شرم‌آوری در مورد برند شما در اینترنت وجود ندارد.

۷. مطالب خود را غلط ‌گیری نمی‌کنید
شاید به نظرتان مهم نباشد اما حتما قبل از انتشار مطالب خود آنها را دوباره و سه‌باره بخوانید و ‌اشکالات احتمالی را بر‌طرف کنید. هیچ‌گاه فکر نکنید که این‌کار، وظیفه‌ی وب‌نویسان است تا مطالب را غلط‌‌‌‌گیری کنند. برطرف کردن اشکالات نوشتاری و گرامری امری بسیار ضروری است که باعث می‌شود متن شما خواندنی، سلیس و روان باشد. اینکه وب‌سایت و پست‌های شما در شبکه‌های اجتماعی پر از اشتباه باشد، نه تنها آنها را بی‌نظم و شلخته جلوه می‌دهد بلکه روی اعتبار برند شما نیز تاثیر منفی می‌گذارد.

۸. به دیگران اشاره نمی‌کنید
فرض کنید شما در شبکه‌های اجتماعی فعالیت دارید و تمام هفته در مورد بیزینس خود توئیت می‌کنید و در مورد کاری که می‌کنید و حیطه‌ی فعالیت‌تان و فروش‌های ویژه اطلاع رسانی می‌کنید. هدف از حضور در شبکه‌های اجتماعی فقط معرفی و اطلاع‌رسانی نیست. باید با دیگران در ارتباط باشید. باید روابط‌ دوطرفه ایجاد کنید. سعی کنید با توزیع‌کنندگان و بیزینس‌های دیگر که در حیطه‌ی شما فعالیت می‌کنند، ارتباط برقرار کنید تا یک رابطه‌ی دوستانه و مشوق ایجاد کنید. این کار به رونق کار شما کمک می‌کند.

۹. به کاری که می‌کنید اشاره نمی‌کنید
از طرف دیگر، نباید فرض کنید که همه در مورد بیزینس شما می‌دانند. شما باید به طور مستمر در مورد کاری که شرکت‌تان می‌کند اطلاع‌رسانی کنید. این موضوع زمانی اهمیت دوچندان پیدا می‌کند که از روی نام، نتوان به طور واضح حیطه‌ی فعالیت شرکت شما را استنباط کرد. بسیار مهم است که فالوور‌های شما بدانند که شرکت‌تان چه کاری می‌تواند برای آنها انجام دهد. به‌جای اینکه مستقیما به تبلیغ خود بپردازید، می‌توانید مخاطبان خود را به صورت ماهرانه‌تری با زمینه‌ی کاریتان آشنا کنید. مثلا می‌توانید بگوئید: آیا می‌دانید شرکت ما در زمینه‌ی...تخصص دارد. حتما مطمئن شوید که به مخاطبان‌تان بگوئید چرا شرکت شما بر شرکت‌های مشابه دیگر برتری دارد.

۱۰. دامنه‌های غیرفعال را حذف نمی‌کنید
وقتی شما در حال نهایی کردن اسم برندتان هستید و بین .com ، .eu یا .biz مردد هستید، ممکن است به طور ناخواسته چند دامنه‌ی مختلف (domain) را ثبت کنید که بعدا مجبور شوید آنها را حفظ کنید. اگر یکی از دامنه‌ها را فعال نگه دارید و از دامنه‌های دیگر استفاده نکنید اشتباه بزرگی را مرتکب می‌شوید، چون مشتری‌های آینده ممکن است سردرگم و حتی عصبانی شده و از تجارت با شما منصرف شوند. همیشه‌ی مطمئن شوید که دامنه‌های غیر‌فعال را حذف کنید یا اینکه بینندگان آن دامنه‌ها را مستقیما به سایت اصلی هدایت کنید. آیا می‌دانستید که می‌توانید دامنه‌ها را به خود فروشندگان بفروشید؟ اگر مطمئن هستید که در آینده از دامنه‌های غیر‌فعال استفاده نخواهید کرد، می‌توانید فروش آنها را هم مد‌نظر قرار دهید.

۱۱. وارد گفتگوها نمی‌شوید
آخرین نکته این است که وارد گفتگوهای آنلاین شوید. به راحتی عقیده و احساس‌تان در مورد یک موضوع را با دیگران به اشتراک بگذارید و اجازه دهید دیگران با شخصیت شما آشنا شوند. مشتری‌ها به برقراری ارتباط شخصی علاقه دارند و می‌خواهند ببینند که چه‌ کسی پشت این شرکت است. چطور استیو جابز (Steve Jobs)، مدیر‌عامل سابق اپل، به شخصیتی شناخته شده در جهان تبدیل شد؟ برقراری ارتباط با دیگران و شرکت کردن در بحث‌ها یکی از روش‌های هوشمندانه برای معرفی بیزینس و شرکت شما به دیگران است. به این صورت می‌توانید بدون اینکه حتی سمج یا گستاخ به نظر برسید، برند خود را تبلیغ کنید.