۹۴/۹/۳۰، ۱۰:۰۹ عصر
{بخش سوم}
چه کسی این نوع بازاریابی را به خدمت میگیرد؟
بازاریابی ویروسی قادر است به تنهایی به عنوان یک ابزار بازاریابی مستقل و یا به عنوان بخشی از یک کمپین بزرگتر که از شیوههای مختلف بازاریابی بهره میجوید، مفید واقع شود. این امر میتواند به ویژه برای بنگاههای کوچک اقتصادی یا شرکتها جذاب و مورد توجه باشد زیرا که بازاریابی ویروسی میتواند یک جایگزین ارزانتر برای شیوههای سنتی بازاریابی باشد.
به عنوان مثال، یک شرکت تازه تاسیس نوشیدنیهای انرژیزا میتواند ویدئوی اینترنتی بسازد که به طور برجستهای شخصی را نشان میدهد که قبل از انجام پرشی به ظاهر غیرممکن با دوچرخه، نوشابه ی انرژیزا مصرف میکند. اگر ویدئوی ساخته شده به نظر واقعی جلوه کند، این توانایی را دارد افرادی را که به تماشای این ویدئو نشستهاند ترغیب به اشتراک گذاری آن با دیگران کند. بعد از اینکه شمار بینندگان این ویدئو به تعداد کافی رسید، شرکت میتواند هدف واقعی خود را نشان دهد و بینندگان ویدئو را بدون استفاده از روشهای تبلیغی سنتی متقاعد کند تا به دنبال اطلاعات بیشتری از این نوشیدنی باشند.
بازاریابی ویروسی اغلب به همراه دیگر روشهای بازاریابی به کار میرود، از جمله در مواردی نظیر پروژهی جادوگر بلر. جنبههای ویروسی کمپین تبلیغاتی فیلم همهمهی بلندی در مورد داستان، قبل از انتشار آگهیهای بازرگانی، تریلر، پوستر و دیگر اشکال سنتی بازاریابی، بوجود آورد. این امر باعث شد افراد قبل از اکران رسمی آن برای عموم، مدام در مورد فیلم صحبت کنند.
برای ویروسی شدن، محتوا نیازی به پنهان شدن ندارد. کمپینها و مبارزات سیاسی اغلب ویدئوهایی از کلیپهای صوتی یک نامزد مخالف میسازند که در حال به زبان آوردن سخنی است که امکان دارد برای مردم توهین آمیز باشد. سیاستمداران امیدوارند که با اشاره به این سخنان خشم برانگیز، ویدئوی مذکور به صورت ویروسی پخش شود و موجب پرورش یک نگرش منفی نسبت به نامزد مخالف در بین افراد جامعه شود.
رواج تعاملات شرکت کینگ برگر
شرکت کینگ برگر برای ترویج ساندویچ مرغ سوخاری جدید خود، وب سایتی را راه اندازی کرد که به کاربران خود اجازه می داد تا کامنتهایی را در مورد “subservient chicken” (مرغ متملق)، مردی در لباس مرغ، بیان کنند. در دورهای که اکثر کاربران سایت در عرض 8 ثانیه سایت را ترک میکردند، قسمت اعظمی از 15 میلیون بازدید کننده کینگ برگر در هفتهی اول در حدود 6 دقیقه یا بیشتر از وقت خود را صرف تعامل با محتوای کامنتها میکردند.
++ادامه دارد همچنان...++
چه کسی این نوع بازاریابی را به خدمت میگیرد؟
بازاریابی ویروسی قادر است به تنهایی به عنوان یک ابزار بازاریابی مستقل و یا به عنوان بخشی از یک کمپین بزرگتر که از شیوههای مختلف بازاریابی بهره میجوید، مفید واقع شود. این امر میتواند به ویژه برای بنگاههای کوچک اقتصادی یا شرکتها جذاب و مورد توجه باشد زیرا که بازاریابی ویروسی میتواند یک جایگزین ارزانتر برای شیوههای سنتی بازاریابی باشد.
به عنوان مثال، یک شرکت تازه تاسیس نوشیدنیهای انرژیزا میتواند ویدئوی اینترنتی بسازد که به طور برجستهای شخصی را نشان میدهد که قبل از انجام پرشی به ظاهر غیرممکن با دوچرخه، نوشابه ی انرژیزا مصرف میکند. اگر ویدئوی ساخته شده به نظر واقعی جلوه کند، این توانایی را دارد افرادی را که به تماشای این ویدئو نشستهاند ترغیب به اشتراک گذاری آن با دیگران کند. بعد از اینکه شمار بینندگان این ویدئو به تعداد کافی رسید، شرکت میتواند هدف واقعی خود را نشان دهد و بینندگان ویدئو را بدون استفاده از روشهای تبلیغی سنتی متقاعد کند تا به دنبال اطلاعات بیشتری از این نوشیدنی باشند.
بازاریابی ویروسی اغلب به همراه دیگر روشهای بازاریابی به کار میرود، از جمله در مواردی نظیر پروژهی جادوگر بلر. جنبههای ویروسی کمپین تبلیغاتی فیلم همهمهی بلندی در مورد داستان، قبل از انتشار آگهیهای بازرگانی، تریلر، پوستر و دیگر اشکال سنتی بازاریابی، بوجود آورد. این امر باعث شد افراد قبل از اکران رسمی آن برای عموم، مدام در مورد فیلم صحبت کنند.
برای ویروسی شدن، محتوا نیازی به پنهان شدن ندارد. کمپینها و مبارزات سیاسی اغلب ویدئوهایی از کلیپهای صوتی یک نامزد مخالف میسازند که در حال به زبان آوردن سخنی است که امکان دارد برای مردم توهین آمیز باشد. سیاستمداران امیدوارند که با اشاره به این سخنان خشم برانگیز، ویدئوی مذکور به صورت ویروسی پخش شود و موجب پرورش یک نگرش منفی نسبت به نامزد مخالف در بین افراد جامعه شود.
رواج تعاملات شرکت کینگ برگر
شرکت کینگ برگر برای ترویج ساندویچ مرغ سوخاری جدید خود، وب سایتی را راه اندازی کرد که به کاربران خود اجازه می داد تا کامنتهایی را در مورد “subservient chicken” (مرغ متملق)، مردی در لباس مرغ، بیان کنند. در دورهای که اکثر کاربران سایت در عرض 8 ثانیه سایت را ترک میکردند، قسمت اعظمی از 15 میلیون بازدید کننده کینگ برگر در هفتهی اول در حدود 6 دقیقه یا بیشتر از وقت خود را صرف تعامل با محتوای کامنتها میکردند.
++ادامه دارد همچنان...++