۹۶/۱/۱۸، ۱۲:۵۲ صبح
کدامیک بدتر است؟ کسی برند شما را نشناسد یا کسی برند شما را دوست نداشته باشد؟ شاید باورتان نشود؛ اما اولی بدتر است!
حتی اگر یک برند را دوست نداشته باشید، باز هم این احتمال وجود دارد که با آن به طریقی در ارتباط باشید؛ مثلا آیا شما شرکت خدمات تلفن همراه خود را دوست دارید؟ اما اگر یک برند را نشناسید یا اصلا ندانید چنین برندی وجود دارد، هرگز شانس امتحان کردن و در نتیجه فهمیدن میزان رضایت یا نارضایتی از آن را نخواهید داشت.
یک برند تا وقتی شناخته نشده باشد، امکان پیشرفت نخواهد داشت؛ زیرا نمیدانید نقاط ضعف برندتان چیست تا بتوانید برای رفع و بهبود آن تلاش کنید. البته این بدترین حالتی است که میتواند برای یک برند پیش بیاید؛ اما حتی در چنین شرایطی هم شناخته شدن بهتر از ناشناس ماندن است.
چطور میخواهید نشان دهید که طرز فکر و ایدههای متفاوتی نسبت به رقبای خود دارید؟ بهیادماندنی بودن یک برند تنها به کاری که انجام میدهد بستگی ندارد و مهم است نشان دهید که «شما که هستید». بدون داشتن هویت شخصی نمیتوانید محصولی تولید کنید یا خدماتی ارائه دهید و برندی که ساختهاید، نخواهید بود. ابتدا اجازه بدهید هویت شخصی را بشناسیم و بدانیم چطور میتوانیم بهترین نتیجه را از آن به دست آوریم.
جایگاه خود را پیدا و مشخص کنید
اگر شما همان باورها و تفکرات عمومی را به اشتراک بگذارید، تأثیری بر کسی نخواهید داشت. در شبکه های اجتماعی نظیر لینکداین دائم استاتوسهایی نظیر این دیده میشود «من میدانم که این جمله دیده نخواهد شد؛ اما فکر میکنم مدیران باید بیشتر از آنکه حرف بزنند، فکر کنند». این نظر که کسی با آن مخالفتی نخواهد کرد، در واقع اصلا نظر نیست! بجای آن میتوانید نظرات ارزشمندی بیان کنید که جنجالبرانگیز هم نباشند.
بر تأثیر گذاشتن تمرکز کنید
محتوای شما در کنار لوگوی شما به نمایش درخواهد آمد و باید طوری باشد که نشان بدهد یک انسان آن را نوشته و به اشتراک گذاشته است.
مثلا، شرکت تولید تیشرت Cotton Bureau کار خود را با یک پست وبلاگی به اطلاع همگان رساند. اولین خط این پست وبلاگی چنین بود: «میخواهیم یک اعتراف کنیم: تیشرتهای زنانه ما واقعا افتضاحاند!». با خواندن این خط احتمالا توجه بیشتری به این برند جلب خواهد شد و منتظر ادامه آن خواهید بود. این خط نوشته کاملا تأثیرگذار بود. تأثیرگذارتر از هزاران جمله و عبارت درباره بازاریابی و استراتژی جدید شرکت و معرفی ایدهها و اهداف و ...!
در طول زمان و در پلتفرمها ثابتقدم باشید
شروع کردن و ادامه دادن، کار بسیار دشواری است. اگر سعی میکنید نیازهای متفاوت افراد مختلف را فراهم کنید، کارتان دشوارتر هم خواهد شد. بهتر است سعی کنید یک هدف را دنبال کنید و به مشتری چیزی را بدهید که به آن وفادار و وابسته بماند.
برای چیزی فراتر از اپل برنامهریزی کنید
شرکت اپل مدام بهعنوان «محبوبترین و معتمدترین» شرکت انتخاب میشود. به دست آوردن نتایجی مانند آنچه اپل به دست آورده قطعا عالی است؛ اما سعی نکنید مانند اپل باشید. برند اپل برای محصولات و خدماتی که ارائه میدهد تعریف شده است؛ شاید همان استراتژی برای شما همان نتیجه را به دست ندهد. تاکتیک الگوبرداری ممکن است اعتبار مورد نظر را برایتان به ارمغان نیاورد و حتی اگر هدف و برنامه کاری شما بسیار خوب باشد، به نتیجهای دست نخواهد یافت که آن را به خاطر بسپارند؛ زیرا در سایه شرکتی که از آن تقلید میکنید، قرار خواهید گرفت و بهآسانی فراموش خواهید شد.
غیر قابل پیشبینی باشید
شرکت سازنده نوتبوک Field Notes از یک مشتری پیامی دریافت کرد که پرسیده بود « نوتبوکها در یک سفر به قطب جنوب چقدر دوام میآورند؟» و اینگونه پاسخ داد: «البته که این نوتبوکها در سرزمینهای جنوبی کار میکنند!» چیزی که هر کسی زمان خرید این نوتبوک مدنظر قرار میدهد، این است که اگر این نوتبوکها در سرزمینهای منجمد جنوب دوام میآورد، پس من هم میتوانم هرجایی بخواهم با آن کار کنم!
برند را بهخوبی به نمایش بگذارید
همانطور که نوشتهها بیانگر یک پیام هستند، طراحی نیز پیامی بهخصوص در بر دارد. سعی کنید هویت برند شما در همه زوایای طراحی دیده شود.
به مردم دلیلی دهید تا شما را به خاطر بسپارند. اولین پله سقوط به سمت بهیادماندنی نبودن این نیست که خنثی باشید؛ بلکه این است که فراموششدنی باشید! اینکه انتخاب دوم و سوم یک فرد باشید، بدتر از این نیست که اصلا در لیست انتخابهایش قرار نگیرید! از ترکیب طراحی بصری و نوشتاری جذاب استفاده کنید تا پیامی به دیگران برسانید که فراموششدنی نباشد.
حتی اگر یک برند را دوست نداشته باشید، باز هم این احتمال وجود دارد که با آن به طریقی در ارتباط باشید؛ مثلا آیا شما شرکت خدمات تلفن همراه خود را دوست دارید؟ اما اگر یک برند را نشناسید یا اصلا ندانید چنین برندی وجود دارد، هرگز شانس امتحان کردن و در نتیجه فهمیدن میزان رضایت یا نارضایتی از آن را نخواهید داشت.
یک برند تا وقتی شناخته نشده باشد، امکان پیشرفت نخواهد داشت؛ زیرا نمیدانید نقاط ضعف برندتان چیست تا بتوانید برای رفع و بهبود آن تلاش کنید. البته این بدترین حالتی است که میتواند برای یک برند پیش بیاید؛ اما حتی در چنین شرایطی هم شناخته شدن بهتر از ناشناس ماندن است.
چطور میخواهید نشان دهید که طرز فکر و ایدههای متفاوتی نسبت به رقبای خود دارید؟ بهیادماندنی بودن یک برند تنها به کاری که انجام میدهد بستگی ندارد و مهم است نشان دهید که «شما که هستید». بدون داشتن هویت شخصی نمیتوانید محصولی تولید کنید یا خدماتی ارائه دهید و برندی که ساختهاید، نخواهید بود. ابتدا اجازه بدهید هویت شخصی را بشناسیم و بدانیم چطور میتوانیم بهترین نتیجه را از آن به دست آوریم.
جایگاه خود را پیدا و مشخص کنید
اگر شما همان باورها و تفکرات عمومی را به اشتراک بگذارید، تأثیری بر کسی نخواهید داشت. در شبکه های اجتماعی نظیر لینکداین دائم استاتوسهایی نظیر این دیده میشود «من میدانم که این جمله دیده نخواهد شد؛ اما فکر میکنم مدیران باید بیشتر از آنکه حرف بزنند، فکر کنند». این نظر که کسی با آن مخالفتی نخواهد کرد، در واقع اصلا نظر نیست! بجای آن میتوانید نظرات ارزشمندی بیان کنید که جنجالبرانگیز هم نباشند.
بر تأثیر گذاشتن تمرکز کنید
محتوای شما در کنار لوگوی شما به نمایش درخواهد آمد و باید طوری باشد که نشان بدهد یک انسان آن را نوشته و به اشتراک گذاشته است.
مثلا، شرکت تولید تیشرت Cotton Bureau کار خود را با یک پست وبلاگی به اطلاع همگان رساند. اولین خط این پست وبلاگی چنین بود: «میخواهیم یک اعتراف کنیم: تیشرتهای زنانه ما واقعا افتضاحاند!». با خواندن این خط احتمالا توجه بیشتری به این برند جلب خواهد شد و منتظر ادامه آن خواهید بود. این خط نوشته کاملا تأثیرگذار بود. تأثیرگذارتر از هزاران جمله و عبارت درباره بازاریابی و استراتژی جدید شرکت و معرفی ایدهها و اهداف و ...!
در طول زمان و در پلتفرمها ثابتقدم باشید
شروع کردن و ادامه دادن، کار بسیار دشواری است. اگر سعی میکنید نیازهای متفاوت افراد مختلف را فراهم کنید، کارتان دشوارتر هم خواهد شد. بهتر است سعی کنید یک هدف را دنبال کنید و به مشتری چیزی را بدهید که به آن وفادار و وابسته بماند.
برای چیزی فراتر از اپل برنامهریزی کنید
شرکت اپل مدام بهعنوان «محبوبترین و معتمدترین» شرکت انتخاب میشود. به دست آوردن نتایجی مانند آنچه اپل به دست آورده قطعا عالی است؛ اما سعی نکنید مانند اپل باشید. برند اپل برای محصولات و خدماتی که ارائه میدهد تعریف شده است؛ شاید همان استراتژی برای شما همان نتیجه را به دست ندهد. تاکتیک الگوبرداری ممکن است اعتبار مورد نظر را برایتان به ارمغان نیاورد و حتی اگر هدف و برنامه کاری شما بسیار خوب باشد، به نتیجهای دست نخواهد یافت که آن را به خاطر بسپارند؛ زیرا در سایه شرکتی که از آن تقلید میکنید، قرار خواهید گرفت و بهآسانی فراموش خواهید شد.
غیر قابل پیشبینی باشید
شرکت سازنده نوتبوک Field Notes از یک مشتری پیامی دریافت کرد که پرسیده بود « نوتبوکها در یک سفر به قطب جنوب چقدر دوام میآورند؟» و اینگونه پاسخ داد: «البته که این نوتبوکها در سرزمینهای جنوبی کار میکنند!» چیزی که هر کسی زمان خرید این نوتبوک مدنظر قرار میدهد، این است که اگر این نوتبوکها در سرزمینهای منجمد جنوب دوام میآورد، پس من هم میتوانم هرجایی بخواهم با آن کار کنم!
برند را بهخوبی به نمایش بگذارید
همانطور که نوشتهها بیانگر یک پیام هستند، طراحی نیز پیامی بهخصوص در بر دارد. سعی کنید هویت برند شما در همه زوایای طراحی دیده شود.
به مردم دلیلی دهید تا شما را به خاطر بسپارند. اولین پله سقوط به سمت بهیادماندنی نبودن این نیست که خنثی باشید؛ بلکه این است که فراموششدنی باشید! اینکه انتخاب دوم و سوم یک فرد باشید، بدتر از این نیست که اصلا در لیست انتخابهایش قرار نگیرید! از ترکیب طراحی بصری و نوشتاری جذاب استفاده کنید تا پیامی به دیگران برسانید که فراموششدنی نباشد.