۹۶/۷/۲۴، ۱۲:۲۳ صبح
شبکهی اجتماعی کلوب پس از ۱۲ سال، فعالیت خود را متوقف میکند.
کلوب یکی از نخستین شبکههای اجتماعی ایرانی ظاهرا به پایان راه خود رسیده است. محمد جواد شکوری مقدم، بنیانگذار کلوب که آپارات، فیلیمو، میهن بلاگ و چندین سرویس اینترنتی دیگر را نیز مدیریت میکند، اعلام کرده است که کاربران کلوب دوماه فرصت دارند که محتوای خود را از این شبکه خارج کنند.
از زبان شکوری مقدم
12 سال پیش، یک تیم سه نفره جوان و با انگیزه با ظهور مفهوم شبکه های اجتماعی در دنیای دیجیتال، شروع به توسعه یک شبکه اجتماعی بومی، با الگوبرداری از قهرمان شبکه های اجتماعی آن زمان یعنی سرویس اورکات نمودند.
زمانی که راه اندازی و مدیریت یک شبکه اجتماعی از ترانزیت کراک و شیشه در این کشور خطرناک تر و پر دردسر تر بود.
آن دوران سخت، مصادف با شروع دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بود، زمانی که هیچ تصویر روشنی از مدیریت فضای دیجیتال و بخصوص مفهوم شبکه های اجتماعی و سایتهای کاربر محور وجود نداشت.
فقط چند لحظه فرض کنید، شما به عنوان مدیر کلوب دات کام، مسئول تمامی فعالیت ها و محتوای پست ها، عکس ها و کامنت های نزدیک به یک میلیون کاربر بودید، دنیایی پر از خلاهای قانونی و کم تجربه گی دستگاه های اجرایی، قضایی و پلیسی.
این محتوایی که امروز به چرخش آن بر روی تلگرام عادت کرده اید، هرگز قابل رشد و گردش در شبکه های اجتماعی و وبلاگ های آن دوره نبود. کلوب دات کام نزدیک به 3 بار کاملا فیلتر شد، بار آخر رفع فیلتر ما 28 روز بطول انجامید، اگر وب مستر یا کشاورز باشید شاید کمی ملتفت شوید که چگونه بعد از 28 روز زمینی خشکیده و بی رونق را دوباره باید گرم فعالیت و حضور مردم کرد !
خاطرم هست آن دوران، یک بار بخشی که مسئولیت مدیریت و پالایش فضای مجازی را به تازگی به ایشان سپرده بودند، ما و چند سرویس وبلاگ دیگر را صدا کردند و یکی از آن دوستان که هنوز مسند اجرایی دارند صریحا خطاب به چند جوان مهندس با انگیزه فرمودند :
شریان حیاتی یک شبکه اجتماعی و سایت کابر محور فقط و فقط محتوای آن است، مقوله ای که آن روزها بسیار بسیار محدود بود و امروز هم بگونه ای دیگر محدود است.
کلوب دات کام جزو 3 سرویس پر ترافیک ایران بود، درخت پر شاخه برگ کلوب را، پس از فیلترهای مکرر هر روز بی رونق تر کردند و نه دل و دماغی برای مردم ماند و نه برای مدیران آن و امروز بسیاری از همان مسئولین نادم و پشیمان هستند ولیکن چه سود ؟!
کشور عجیبی داریم، زمان که می گذرد دغدغه های گذشته به مزاح و شوخی تبدیل می شود، باورتان می شود چاپ کارت ویزیت، یک روزی نیاز به مجوز و ممیزی وزارت ارشاد داشت؟ ماجرای دستگاه فکس؟ دستگاه ویدیو؟ و دهها موضوع دیگر پس از گذشت یک دهه امروز به لطیفه تبدیل شده اند، ماجرا و مشکلات آن روز ما هم امروز به لطیفه می ماند.
آن که هر روز از خواب بلند شوی و منتظر فیلتر شدن و کلا تعطیلی کسب و کارت باشی !!
این روزها هم دوستان عزیزی شروع کرده اند به جریان سازی، تضعیف و شکایت از جریان جدید محتواسازی کاربران در آپارات و سرویس های دیگر که بلاشک این مسیر تولید محتوا بومی، به نفع کشور و فرهنگ امروز ما است .
هر ماه روزنامه یا دوست جدیدی مقاله ای می نویسد که وا اسلاما، وا حجابا، این چه محتوایی است که مردم تولید می کنند !! یا صدا و سیما شکایت می کند که چرا پخش زنده می روید، بیاید 50 درصد سهامتان را به نام ما کنید تا اجازه پخش زنده بدهیم !!
باورتان می شود دختری آرایش کردن خود را در اینستاگرام پخش زنده می کند و 20 هزار نفر آنلاین می بینند و انواع کامنت های مرتبط برایش می فرستند بعد صدا و سیما پیغام و پسغام تهدیدآمیز بابت پخش زنده های سایت آپارات از هیات های عزاداری محرم گرفته تا میزگرد آقای مهران مدیری و پخش زنده فلان سمینار برای ما می فرستد و هر روز بدنبال شکایت جدیدی است و می فرماید اگر می خواهید به این فعالیت ادامه دهید تشریف بیاورید مجوز IPTV بگیرید و به ما سهام دهید و ....
برادر من دیگر بس است،این داستان شما هم دو سال بعد لطیفه دیگری خواهد شد، وقتی زورتان یا دستتان به سرویس اینستاگرام یا تلگرام نمی رسد برای چه به سراغ ما می آئید؛ آنهم با تهدید؟!
امروز بیش از 120 سری، محتوای هفتگی توسط کاربران در تهران و شهرستان ها تولید می شود و نزدیک به 1200 نفر اشتغال زایی کرده است. گریزی از جریان تکنولوژی وجود ندارد، در بستر آپارات نباشد، هزاران راه دیگر برای نشر آن وجود دارد. در این یک صد برنامه قطعا اشکالاتی هست و بعدا هم بیشتر پیش خواهد آمد، مگر با غیر از صبوری و تدبیر و با ضدیت و از ریشه درآوردن می شود درخت تنومندی را اصلاح و پربار کرد ؟
قحطی محتوا ویدیویی، چنان گریبان گیر کشور شده که یک شبکه 50 نفره ماهواره ایی آنچنان در کشور مخاطب پیدا کرده که روزی چندین پرونده رسیدگی به تبلیغات کسب و کارها، در آن تشکیل می شود !
مقاله هایی که امروز، علیه محتواهای تولید شده فرزندان رشد یافته در بستر فرهنگی خود می زنید، که شاید ذائقه شان را نمی پسندید، نکند فردا به لطیفه هایی شبیه ماجرای کلوب تبدیل شود! و دوباره کار از کار گذشته باشد و این همه نشاط به سیل سرخوردگی بدل شود.
کلام آخر
نگهداری سایت کلوب دات کام با شرایط فعلی، محدودیت ها و عدم تمایل به توسعه آن بیش از این صلاح نیست و شرکت صباایده تصمیم به خاموشی این سرویس در انتهای پاییز دارد. از کاربران عزیز و قدیمی این سرویس دردمندانه پوزش می طلبیم و تقاضا داریم در این فرصت یکی دوماهه اگر محتوای خاصی برای کپی برداری یا ذخیره نسخه پشتیبان در نظر دارند از فرصت استفاده کنند.
اگر کم و کسری در سرویس دهی - چه در ابعاد فنی و چه محتوایی- دیدید با عنایت به موارد فوق بنده و تیممان را حلال بفرمایید .
زمانی که راه اندازی و مدیریت یک شبکه اجتماعی از ترانزیت کراک و شیشه در این کشور خطرناک تر و پر دردسر تر بود.
آن دوران سخت، مصادف با شروع دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد بود، زمانی که هیچ تصویر روشنی از مدیریت فضای دیجیتال و بخصوص مفهوم شبکه های اجتماعی و سایتهای کاربر محور وجود نداشت.
فقط چند لحظه فرض کنید، شما به عنوان مدیر کلوب دات کام، مسئول تمامی فعالیت ها و محتوای پست ها، عکس ها و کامنت های نزدیک به یک میلیون کاربر بودید، دنیایی پر از خلاهای قانونی و کم تجربه گی دستگاه های اجرایی، قضایی و پلیسی.
این محتوایی که امروز به چرخش آن بر روی تلگرام عادت کرده اید، هرگز قابل رشد و گردش در شبکه های اجتماعی و وبلاگ های آن دوره نبود. کلوب دات کام نزدیک به 3 بار کاملا فیلتر شد، بار آخر رفع فیلتر ما 28 روز بطول انجامید، اگر وب مستر یا کشاورز باشید شاید کمی ملتفت شوید که چگونه بعد از 28 روز زمینی خشکیده و بی رونق را دوباره باید گرم فعالیت و حضور مردم کرد !
خاطرم هست آن دوران، یک بار بخشی که مسئولیت مدیریت و پالایش فضای مجازی را به تازگی به ایشان سپرده بودند، ما و چند سرویس وبلاگ دیگر را صدا کردند و یکی از آن دوستان که هنوز مسند اجرایی دارند صریحا خطاب به چند جوان مهندس با انگیزه فرمودند :
"اگر شما را دستگیر نمی کنیم این فقط لطف ما است و باید مراقب رفتارتان باشید "
شریان حیاتی یک شبکه اجتماعی و سایت کابر محور فقط و فقط محتوای آن است، مقوله ای که آن روزها بسیار بسیار محدود بود و امروز هم بگونه ای دیگر محدود است.
کلوب دات کام جزو 3 سرویس پر ترافیک ایران بود، درخت پر شاخه برگ کلوب را، پس از فیلترهای مکرر هر روز بی رونق تر کردند و نه دل و دماغی برای مردم ماند و نه برای مدیران آن و امروز بسیاری از همان مسئولین نادم و پشیمان هستند ولیکن چه سود ؟!
کشور عجیبی داریم، زمان که می گذرد دغدغه های گذشته به مزاح و شوخی تبدیل می شود، باورتان می شود چاپ کارت ویزیت، یک روزی نیاز به مجوز و ممیزی وزارت ارشاد داشت؟ ماجرای دستگاه فکس؟ دستگاه ویدیو؟ و دهها موضوع دیگر پس از گذشت یک دهه امروز به لطیفه تبدیل شده اند، ماجرا و مشکلات آن روز ما هم امروز به لطیفه می ماند.
آن که هر روز از خواب بلند شوی و منتظر فیلتر شدن و کلا تعطیلی کسب و کارت باشی !!
این روزها هم دوستان عزیزی شروع کرده اند به جریان سازی، تضعیف و شکایت از جریان جدید محتواسازی کاربران در آپارات و سرویس های دیگر که بلاشک این مسیر تولید محتوا بومی، به نفع کشور و فرهنگ امروز ما است .
هر ماه روزنامه یا دوست جدیدی مقاله ای می نویسد که وا اسلاما، وا حجابا، این چه محتوایی است که مردم تولید می کنند !! یا صدا و سیما شکایت می کند که چرا پخش زنده می روید، بیاید 50 درصد سهامتان را به نام ما کنید تا اجازه پخش زنده بدهیم !!
باورتان می شود دختری آرایش کردن خود را در اینستاگرام پخش زنده می کند و 20 هزار نفر آنلاین می بینند و انواع کامنت های مرتبط برایش می فرستند بعد صدا و سیما پیغام و پسغام تهدیدآمیز بابت پخش زنده های سایت آپارات از هیات های عزاداری محرم گرفته تا میزگرد آقای مهران مدیری و پخش زنده فلان سمینار برای ما می فرستد و هر روز بدنبال شکایت جدیدی است و می فرماید اگر می خواهید به این فعالیت ادامه دهید تشریف بیاورید مجوز IPTV بگیرید و به ما سهام دهید و ....
برادر من دیگر بس است،این داستان شما هم دو سال بعد لطیفه دیگری خواهد شد، وقتی زورتان یا دستتان به سرویس اینستاگرام یا تلگرام نمی رسد برای چه به سراغ ما می آئید؛ آنهم با تهدید؟!
امروز بیش از 120 سری، محتوای هفتگی توسط کاربران در تهران و شهرستان ها تولید می شود و نزدیک به 1200 نفر اشتغال زایی کرده است. گریزی از جریان تکنولوژی وجود ندارد، در بستر آپارات نباشد، هزاران راه دیگر برای نشر آن وجود دارد. در این یک صد برنامه قطعا اشکالاتی هست و بعدا هم بیشتر پیش خواهد آمد، مگر با غیر از صبوری و تدبیر و با ضدیت و از ریشه درآوردن می شود درخت تنومندی را اصلاح و پربار کرد ؟
قحطی محتوا ویدیویی، چنان گریبان گیر کشور شده که یک شبکه 50 نفره ماهواره ایی آنچنان در کشور مخاطب پیدا کرده که روزی چندین پرونده رسیدگی به تبلیغات کسب و کارها، در آن تشکیل می شود !
مقاله هایی که امروز، علیه محتواهای تولید شده فرزندان رشد یافته در بستر فرهنگی خود می زنید، که شاید ذائقه شان را نمی پسندید، نکند فردا به لطیفه هایی شبیه ماجرای کلوب تبدیل شود! و دوباره کار از کار گذشته باشد و این همه نشاط به سیل سرخوردگی بدل شود.
کلام آخر
نگهداری سایت کلوب دات کام با شرایط فعلی، محدودیت ها و عدم تمایل به توسعه آن بیش از این صلاح نیست و شرکت صباایده تصمیم به خاموشی این سرویس در انتهای پاییز دارد. از کاربران عزیز و قدیمی این سرویس دردمندانه پوزش می طلبیم و تقاضا داریم در این فرصت یکی دوماهه اگر محتوای خاصی برای کپی برداری یا ذخیره نسخه پشتیبان در نظر دارند از فرصت استفاده کنند.
اگر کم و کسری در سرویس دهی - چه در ابعاد فنی و چه محتوایی- دیدید با عنایت به موارد فوق بنده و تیممان را حلال بفرمایید .