۹۶/۷/۱۹، ۰۱:۵۳ صبح
این روزها موانع زیادی سر راه استارتاپها قرار میگیرند و تعداد این شرکتها رو به کاهش است. بنابراین توجه به استراتژیهای هوشمندانه اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
سیلیکون ولی از سال ۱۹۷۰ سرزمین نوآوری و وعدهها بوده است. بسیاری از افراد با روحیهی کارآفرینی، کار روی ایدههای خود را از همین جا آغاز کردهاند. اپل و مایکروسافت از جمله اولین شرکتهای موفق سیلیکون ولی بودند و بعد از آن شرکتهایی مانند گوگل و آمازون نیز فعالیت خودشان را در همین جا آغاز کردند و به شهرت جهانی رسیدند. اما این روزها طبق آخرین آمار اداره سرشماری آمریکا، تعداد استارتاپها با کاهش روبهرو بوده است. طبق اعلام این مرکز ۵۵۸ هزار شرکت در سال ۲۰۰۶ شکل گرفت اما این رقم در سال ۲۰۱۵ به ۴۱۴ هزار عدد رسیده است. از آنجایی که شرکت فیسبوک ۱۳ سال پیش بهعنوان مرکز پرقدرت تکنولوژی تأسیس شد، میتوان اینطور نتیجهگیری کرد که شرکتهای بزرگ، توانستهاند تهدیدهای پیش رو را پیشبینی کرده و با یک برنامهریزی مناسب آنها را از بین ببرند.
این روزها موانع بیشتر و بزرگتری سر راه استارتاپها قرار دارند اما به موفقیت رساندن آنها غیرممکن نیست. تنها کاری که رهبران کسبوکار باید انجام دهند این است که فرصتهای جدید را شناسایی کرده و استراتژیهای جدید ارائه دهند.
شرایط شکست استارتاپها
درست است که بعد از فیسبوک هنوز شرکتی نتوانسته است به این مقدار موفقیت دست پیدا کند اما هنوز هم میتوان به راهاندازی یک استارتاپ موفق در سیلیکون ولی امید داشت. بهعنوان مثال شرکت Airbnb را در نظر بگیرید. این شرکت در حال حاضر با در اختیار داشتن ۳۱ میلیارد دلار، یکی از با ارزشترین استارتاپهای حوزهی تکنولوژی در دنیا است. اما ارزش آن تنها معادل ۶ درصد ارزش ۵۰۰ میلیارد دلاری شرکت فیسبوک است. یا بهعنوان مثال موفقیت شرکت Venmo را در زمینه تجارت شخص به شخص در نظر بگیرید. این استارتاپ در زمان راهاندازی یک شرکت پیشرو در این صنعت بود و به همین دلیل توانست به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کند. این استارتاپ در سال ۲۰۱۳ توسط شرکت Paypal خریداری شد و ایدهی آن توسط بسیاری از شرکتهای بزرگ دیگر مورد استفاده قرار گرفت.
شرکت اپل نیز از این ایده استفاده کرد و سرویس iMessage را ارائه داد. اگرچه اپل کمی دیر به این فکر افتاد اما انجام چنین کاری از طرف شرکتهای بزرگ، رقابت را همیشه برای شرکتهای کوچکتر سخت میکند.
ایدهی استارتاپ شما هرچقدر هم که خوب باشد، باز هم نمیتواند در مقابل شرکتهایی مانند فیسبوک، Airbnb و حتی Venmo مقاومت کند. شاید شما وسوسه شوید که اولین پیشنهاد سرمایهگذاری را قبول کنید اما اگر فقط به دنبال پول هستید، بهتر است که بانکها را هدف قرار دهید. با سرمایهگذارانی وارد مشارکت شوید که از شما انتظار نداشته باشند اپل بعدی جهان باشید.
بودجه و سرمایه تنها وسیله برای رقابت کردن با شرکتهای بزرگ نیستند. استخدام کردن نیروهای بااستعدادی که بتوانند در مقابل شرکتهایی مانند آمازون، فیسبوک، اپل و گوگل رقابت کنند نیز عملا غیرممکن است. مهم نیست که ایدهی شرکت شما تا چه اندازه برای فارغالتحصیلان جالب باشد مهم این است که حقوق و دستمزد شما در مقایسه با شرکتهای بزرگ از میزان علاقهی آنها خواهد کاست. شما برای استخدام نیروهای با استعداد باید سریعتر از دیگران به سراغ آنها رفته و خلاقیت بیشتری برای جذب آنها به خرج دهید. رویدادها و مسابقات محل مناسبی برای شناسایی این افراد هستند. از رهبران و مدیران خود بخواهید که بعد از شناسایی این افراد و ارائهی پیشنهادهای جالب، آنها را برای کار کردن روی ایدهی شما وسوسه کنند.
این روزها موانع بیشتر و بزرگتری سر راه استارتاپها قرار دارند اما به موفقیت رساندن آنها غیرممکن نیست. تنها کاری که رهبران کسبوکار باید انجام دهند این است که فرصتهای جدید را شناسایی کرده و استراتژیهای جدید ارائه دهند.
شرایط شکست استارتاپها
درست است که بعد از فیسبوک هنوز شرکتی نتوانسته است به این مقدار موفقیت دست پیدا کند اما هنوز هم میتوان به راهاندازی یک استارتاپ موفق در سیلیکون ولی امید داشت. بهعنوان مثال شرکت Airbnb را در نظر بگیرید. این شرکت در حال حاضر با در اختیار داشتن ۳۱ میلیارد دلار، یکی از با ارزشترین استارتاپهای حوزهی تکنولوژی در دنیا است. اما ارزش آن تنها معادل ۶ درصد ارزش ۵۰۰ میلیارد دلاری شرکت فیسبوک است. یا بهعنوان مثال موفقیت شرکت Venmo را در زمینه تجارت شخص به شخص در نظر بگیرید. این استارتاپ در زمان راهاندازی یک شرکت پیشرو در این صنعت بود و به همین دلیل توانست به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کند. این استارتاپ در سال ۲۰۱۳ توسط شرکت Paypal خریداری شد و ایدهی آن توسط بسیاری از شرکتهای بزرگ دیگر مورد استفاده قرار گرفت.
شرکت اپل نیز از این ایده استفاده کرد و سرویس iMessage را ارائه داد. اگرچه اپل کمی دیر به این فکر افتاد اما انجام چنین کاری از طرف شرکتهای بزرگ، رقابت را همیشه برای شرکتهای کوچکتر سخت میکند.
ایدهی استارتاپ شما هرچقدر هم که خوب باشد، باز هم نمیتواند در مقابل شرکتهایی مانند فیسبوک، Airbnb و حتی Venmo مقاومت کند. شاید شما وسوسه شوید که اولین پیشنهاد سرمایهگذاری را قبول کنید اما اگر فقط به دنبال پول هستید، بهتر است که بانکها را هدف قرار دهید. با سرمایهگذارانی وارد مشارکت شوید که از شما انتظار نداشته باشند اپل بعدی جهان باشید.
بودجه و سرمایه تنها وسیله برای رقابت کردن با شرکتهای بزرگ نیستند. استخدام کردن نیروهای بااستعدادی که بتوانند در مقابل شرکتهایی مانند آمازون، فیسبوک، اپل و گوگل رقابت کنند نیز عملا غیرممکن است. مهم نیست که ایدهی شرکت شما تا چه اندازه برای فارغالتحصیلان جالب باشد مهم این است که حقوق و دستمزد شما در مقایسه با شرکتهای بزرگ از میزان علاقهی آنها خواهد کاست. شما برای استخدام نیروهای با استعداد باید سریعتر از دیگران به سراغ آنها رفته و خلاقیت بیشتری برای جذب آنها به خرج دهید. رویدادها و مسابقات محل مناسبی برای شناسایی این افراد هستند. از رهبران و مدیران خود بخواهید که بعد از شناسایی این افراد و ارائهی پیشنهادهای جالب، آنها را برای کار کردن روی ایدهی شما وسوسه کنند.
نجات پیدا کردن از شرایط بحرانی
رقابت کردن کار دشواری است اما همیشه فرصتهای خوبی برای افراد علاقهمند به کارآفرینی وجود دارد. این روزها اینترنت زندگی همهی ما را تحت تأثیر قرار داده است. از پیدا کردن جواب همهی سوالها گرفته تا خرید کردن و انجام دادن وظایف کاری بر عهدهی اینترنت است. هوش مصنوعی نیز بسیار پیشرفت کرده و کارهایی انجام میدهد که انسانها قادر به انجامشان نیستند و همین موضوع فرصتهای زیادی را برای افراد علاقهمند فراهم میکند. رقابت کردن در برابر شرکتهای بزرگ، فارغ از صنعتی که در آن مشغول به کار هستید، همیشه کار سختی است. ۳ استراتژی زیر به شما کمک میکنند که جایگاه استارتاپ خود را تثبیت کنید.
۱- هزینهها را مدیریت کنید
کمی فکر کردن و استفاده از ترفندهای ساده کار شما را آسانتر و کم هزینهتر میکند. اگر شما هم کسبوکار کوچکی هستید بهتر است که هزینهی زیادی بابت خرید مبلمان و اثاث شرکت انجام ندهید. بسیاری از برندها محصولات خود را با هزینهی کمتری در اختیار شرکتها قرار میدهند که میتوانید به راحتی از خدمات آنها بهرهمند شوید. همچنین یکسری از شرکتها خدماتی وظایفی مانند تأمین مواد اولیه و مورد نیاز شرکتها را انجام میدهند. استفاده از چنین سرویسهایی کمک میکند که وقت و انرژی کارمندان شما برای آمارگیری از تعداد کاغذهای مورد نظر شرکت از بین نرود. درست است که برخی هزینهها اجتنابناپذیر بوده و باید حتما انجام شوند اما هیچ کاری را بدون تحقیق و بررسی انجام ندهید. بهعنوان مثال پیش از خریداری نرمافزارهای مدیریتی کمی تحقیق کنید. برنامههای زیادی مانند Trello وجود دارند که بسیاری از امکانات مورد نظر را به رایگان در اختیارتان قرار میدهند. بعد از گذشت مدتی میتوانید با پرداخت هزینهی کمی از امکانات پولی چنین برنامههایی بهرهمند شوید. طبق اعلام CB Insights حدود ۳۰ درصد شرکتها پیش از رسیدن به درآمد دهی تمام پول خود را از دست میدهند. اجازه ندهید که کسبوکار شما هم جزو این دسته قرار بگیرد.
۲- به دنبال استعدادهای محلی باشید
اگر کمی جستجو کنید و خوش شانس باشید استعدادهایی را پیدا میکنید که تمایلی به تغییر محل زندگی خود ندارند. خواستههای تمام افراد یکسان نیست و همهی آنها تلاش نمیکنند تا برای دریافت حقوق بیشتر به جاهایی مانند سیلیکون ولی نقل مکان کنند. بسیاری از افراد عاشق محل زندگی خود بوده و دریافت حقوق بیشتر آنها را برای جابهجایی وسوسه نمیکند.
با انتشار آگهیهای مناسب و فعالیت در شبکههای اجتماعی به دنبال پیدا کردن چنین افرادی باشید. کمی خلاقیت به خرج دهید و آگهی استخدام خود را در محلهایی منتشر کنید که احتمال میدهید فردی با روحیات مورد نظر شما بیشتر به آن مکان مراجعه خواهد کرد.
۳- به کارمندان خود گوش دهید
زمانی که کارمندی ایدهی بزرگی ارائه میدهد که با مسیر فعلی شرکت در تضاد است شما چه واکنشی نشان میدهید؟ تغییر کردن سخت است اما اگر ارزشهای بلند مدت آن را شناسایی کنید، شاید به فرصتهای جدید و خوبی دست پیدا کنید. تمایل به شنیدن حرف کارمندان، یکی از مهمترین صفات هر رهبری است. این کار به کارمندان نشان میدهد که آنها چیزی فراتر از یک کارمند بوده و بیشتر از اینها برای شما ارزش دارند.
وضعیت فعلی استارتاپها نسبت به گذشته تغییر کرده است و نیازمند نوآوریهای هوشمندانهی بیشتری است. شرکتهای بزرگ ممکن است که منابع بیپایانی در اختیار داشته باشند اما آنها مهمترین عامل یعنی شما را در اختیار ندارند.
ترکیب رهبری هوشمندانه همراه با جذب سرمایهی مناسب و کارکنان مشتاق به کار، رمز موفقیت یک استارتاپ برای وارد شدن به مرحلهی بعد است.
رقابت کردن کار دشواری است اما همیشه فرصتهای خوبی برای افراد علاقهمند به کارآفرینی وجود دارد. این روزها اینترنت زندگی همهی ما را تحت تأثیر قرار داده است. از پیدا کردن جواب همهی سوالها گرفته تا خرید کردن و انجام دادن وظایف کاری بر عهدهی اینترنت است. هوش مصنوعی نیز بسیار پیشرفت کرده و کارهایی انجام میدهد که انسانها قادر به انجامشان نیستند و همین موضوع فرصتهای زیادی را برای افراد علاقهمند فراهم میکند. رقابت کردن در برابر شرکتهای بزرگ، فارغ از صنعتی که در آن مشغول به کار هستید، همیشه کار سختی است. ۳ استراتژی زیر به شما کمک میکنند که جایگاه استارتاپ خود را تثبیت کنید.
۱- هزینهها را مدیریت کنید
کمی فکر کردن و استفاده از ترفندهای ساده کار شما را آسانتر و کم هزینهتر میکند. اگر شما هم کسبوکار کوچکی هستید بهتر است که هزینهی زیادی بابت خرید مبلمان و اثاث شرکت انجام ندهید. بسیاری از برندها محصولات خود را با هزینهی کمتری در اختیار شرکتها قرار میدهند که میتوانید به راحتی از خدمات آنها بهرهمند شوید. همچنین یکسری از شرکتها خدماتی وظایفی مانند تأمین مواد اولیه و مورد نیاز شرکتها را انجام میدهند. استفاده از چنین سرویسهایی کمک میکند که وقت و انرژی کارمندان شما برای آمارگیری از تعداد کاغذهای مورد نظر شرکت از بین نرود. درست است که برخی هزینهها اجتنابناپذیر بوده و باید حتما انجام شوند اما هیچ کاری را بدون تحقیق و بررسی انجام ندهید. بهعنوان مثال پیش از خریداری نرمافزارهای مدیریتی کمی تحقیق کنید. برنامههای زیادی مانند Trello وجود دارند که بسیاری از امکانات مورد نظر را به رایگان در اختیارتان قرار میدهند. بعد از گذشت مدتی میتوانید با پرداخت هزینهی کمی از امکانات پولی چنین برنامههایی بهرهمند شوید. طبق اعلام CB Insights حدود ۳۰ درصد شرکتها پیش از رسیدن به درآمد دهی تمام پول خود را از دست میدهند. اجازه ندهید که کسبوکار شما هم جزو این دسته قرار بگیرد.
۲- به دنبال استعدادهای محلی باشید
اگر کمی جستجو کنید و خوش شانس باشید استعدادهایی را پیدا میکنید که تمایلی به تغییر محل زندگی خود ندارند. خواستههای تمام افراد یکسان نیست و همهی آنها تلاش نمیکنند تا برای دریافت حقوق بیشتر به جاهایی مانند سیلیکون ولی نقل مکان کنند. بسیاری از افراد عاشق محل زندگی خود بوده و دریافت حقوق بیشتر آنها را برای جابهجایی وسوسه نمیکند.
با انتشار آگهیهای مناسب و فعالیت در شبکههای اجتماعی به دنبال پیدا کردن چنین افرادی باشید. کمی خلاقیت به خرج دهید و آگهی استخدام خود را در محلهایی منتشر کنید که احتمال میدهید فردی با روحیات مورد نظر شما بیشتر به آن مکان مراجعه خواهد کرد.
۳- به کارمندان خود گوش دهید
زمانی که کارمندی ایدهی بزرگی ارائه میدهد که با مسیر فعلی شرکت در تضاد است شما چه واکنشی نشان میدهید؟ تغییر کردن سخت است اما اگر ارزشهای بلند مدت آن را شناسایی کنید، شاید به فرصتهای جدید و خوبی دست پیدا کنید. تمایل به شنیدن حرف کارمندان، یکی از مهمترین صفات هر رهبری است. این کار به کارمندان نشان میدهد که آنها چیزی فراتر از یک کارمند بوده و بیشتر از اینها برای شما ارزش دارند.
وضعیت فعلی استارتاپها نسبت به گذشته تغییر کرده است و نیازمند نوآوریهای هوشمندانهی بیشتری است. شرکتهای بزرگ ممکن است که منابع بیپایانی در اختیار داشته باشند اما آنها مهمترین عامل یعنی شما را در اختیار ندارند.
ترکیب رهبری هوشمندانه همراه با جذب سرمایهی مناسب و کارکنان مشتاق به کار، رمز موفقیت یک استارتاپ برای وارد شدن به مرحلهی بعد است.