۹۶/۱۰/۲۳، ۰۹:۳۶ عصر
پتانسیلهای فناوری بلاک چین (BlockChain) صرفاً به ارز رمزنگاریشده محدود نمیشود؛ بلکه کسبوکارهای کوچک و متوسط را هم از زوایای مختلف تحت تأثیر قرار میدهد.
شرکتهای کوچک و متوسط در فضای کسبوکار کنونی با مشکلات زیادی مواجهاند. گرچه این شرکتها زیربنای اقتصاد هر کشور محسوب میشوند و نمیتوان منکر نقش آنها در رشد GDP و سایر متریکهای ملی شد؛ ولی کسبوکارهای کوچک با موانع زیادی برای ورود و بقا در بازار رقابتی روبرو هستند. اغلب اوقات قوانین نظارتی، برای شرکتهای بزرگ نوشته و تصویب میشوند و شرایط را برای تأمین مالی، مقیاسپذیری، پروسههای پرداخت و خرید سایر خدمات فرعی کسبوکارهای کوچک، سخت میکنند.
قابلیت بلاک چین در دستیابی به توافق جمعی کاربران، کسبوکارها را متوجه این امر کرده است که زیرساختهای اطلاعاتی مستقل، فواید و مزایایی بیش از ارز رمزنگاریشده خواهند داشت. فناوری بلاک چین کمک میکند محصولات و خدمات معاملاتی، خیلی سریع و ارزان وارد بازار شوند و از طرف دیگر هزینههای بالای امنیتی، پروتکل KYC (مشتری خود را بشناسید)، ذخیرهسازی دادهها و سایر مخارج کلی را کاهش میدهد. همچنین به همهی کسبوکارها، با هر ابعادی، اجازه میدهد در حوزههای فعال، با هم به رقابت بپردازند.
قراردادهای هوشمند
بنگاههای کوچک اغلب بهتنهایی برای مقیاسپذیری تلاش میکنند و تمرکز شدیدشان روی رشد، باعث میشود فرایندهای اصولی حسابداری، حسابرسی و انبارداری و همچنین سیستم پرداخت دستمزد را که از ابتدای شروع کار به آن متعهد شده بودند، نادیده بگیرند. جریان بوت استرپ ثانویه که باید از محصولات و خدمات کسبوکار پشتیبانی کند، به تکامل نیاز دارد و ممکن است تنگناهای بیشتری به وجود بیاورد. درحالیکه این معضل به معنای خرید پلت فرمهای CRM یا CMS، استخدام کارمندان جدید یا قرارداد بستن با دیگر ارائهدهندگان خدمات است، بلاک چین هم میتواند یک راه حل جایگزین محسوب شود.
قراردادهای هوشمند یک گزینهی اقتصادیتر است که به کسبوکارهای کوچک کمک میکند جریانهای اصلی فعالیتشان را سادهتر و ارزانتر پیش ببرند. آنها از بلاک چین برای شروع، بررسی و اجرای قرارداد با کاربران (که ممکن است تاجر، موکل یا مشتری باشد) استفاده میکنند. قراردادهای هوشمند میتوانند روی فرایندهایی نظیر فاکتور کردن، پرداخت دستمزد کارکنان یا پرداخت قبضها، تنظیم خطمشیهای بیمه، رسیدگی به موجودی انبار و سایر فعالیتهای معاملاتی، تأثیر مثبتی داشته باشند.
قرارداد هوشمند میتواند به کسبوکارهایی که به یک جریان نقدی دائمی نیاز دارند، کمک کند که از دریافتیهای بهموقع خود مطمئن شوند. برای شرکتهای کوچکی که از منابع مالی فوقالعادهای برخوردار نیستند، تأخیر در دریافت مطالبات، فاصلهی مرگ و زندگی است. در طول یک سال گذشته، ۴۰ درصد از شرکتهای کوچک مشکلاتی در جریان مالیشان تجربه کردهاند. با کمک بلاک چین دیگر نگرانی خاصی در مورد زمان دریافت مطالبات وجود ندارد و شرکتها اطمینان دارند که هر زمان به بودجهی برنامهریزیشدهی خود نیاز داشته باشند، به آن دسترسی دارند. بهاستثنای کاهش سرمایهگذاری بالقوه در این فعالیتهای حمایتی، تأثیرات کاهش هزینهی کل به مشتریان نیز منتقل میشود و قیمتها را رقابتیتر میکند.
مصوبات دفتر کل، مفاد قراردادها را غیر قابل تکذیب و در سطح جهانی لازمالاجرا میکند. بهعلاوه مدیران و کارمندان دیگر مجبور نیستند وقتشان را با پیگیری مسائل حقوقی هدر دهند؛ چراکه روندهای قانونی هم خودکار خواهند شد. در حقیقت تنظیم قرارداد هوشمند بین کسبوکارها و شرکا، سهامداران و ذینفعان، یک حرکت مدبرانه و پایدار است. بسیاری از فرآیندهای کسبوکار که بعدها به پرسنل، واسطهها، مجوزهای نرمافزاری گرانقیمت یا حق اشتراک نیاز پیدا میکنند، با هزینهای پایین قابل جایگزینی خواهند بود. همهی این عوامل باعث میشود شرکتها با تکیه کردن به بلاک چین، در فضایی سالم و رقابتی حرکت کنند.
بلاک چین هزینهی بخش خدمات مشتریان و رسیدگی به شکایات را کاهش میدهد. در حال حاضر اغلب مشتریان از این سرویسها ناراضی هستند و شرکتها هم بودجهی زیادی صرف ادارهی این بخشها میکنند، که هردوی این معضلات قابل اجتناب هستند. رفرنسهای غیر قابل تغییر بلاک چین باعث میشوند تنها اشتباهات احتمالی، از سمت انسان باشد.
شرکتهای جوان با تنظیم قرارداد هوشمند با شریکانشان، میتوانند از خدمات زودهنگام بلاک چین بهرهمند شوند. درعینحال شرکتهایی مثل Confideal و dApp Builder به مردم کمک میکنند که قرارداد هوشمند را تنها با چند کلیک تنظیم کنند و از پرداخت هزینههای اولیهی توسعهی قرارداد روی اتریوم، راحت شوند.
بهبود امنیت و حریم خصوصی
یکی از مهمترین مزایای بلاک چین برای کسبوکارهای کوچک، کاهش هزینههای عملیاتی است؛ ولی امنیت و شفافیت حاصله، مزایای بیشتری برای شرکتها خواهد داشت. سیستم کلیدهای عمومی و خصوصی، توسط یک لایهی رمزنگاری محافظت میشود که تضمین میکند شرکتکنندگان خدمات بلاک چین، بدون افشای اطلاعات حساس مالی و شخصیشان، شناسایی شوند. این امر مزیت فوقالعادهای برای شرکتها است؛ چراکه دیگر لازم نیست ریسک مدیریت حجم بالای اطلاعات شخصی را به عهده بگیرند. بهعلاوه مشتریان هم یقین دارند که دادههای مهم آنها، دور از چشم شیادان نگهداری میشود. زمانی که یک کسبوکار کوچک به اطلاعات کارت اعتباری مشتریان نیاز دارد، میتواند معاملات را بدون احراز هویت کاربران پیش ببرد. به عبارتی در این سیستم، کاربران تعیین میکنند چه کسی به اطلاعات شخصی آنان دسترسی داشته باشد.
در حال حاضر شرکتهای مبتنی بر بلاک چین از ابزارهای تعیین هویت این سیستم استفاده میکنند. کسبوکارها با اتکا به ماهیت غیر متمرکز و ویژگیهای امنیتی بلاک چین، ابزارهای بهتر و شفافتری به مشتریان و مخاطبانشان ارائه میکنند.
شرکتهای کوچکی که میخواهند حفاظت جامعتری داشته باشند، میتوانند خدماتشان را روی معماری غیر متمرکز عرضه کنند. یک مدیرعامل هوشمند، بهجای پرداخت هزینههای هنگفت به سرورهای متمرکز (وبسرویسهای آمازون یا گوگل)، میتواند یک فضای هاست غیر متمرکز را از پلتفرمهای بلاک چین اجاره کند. بنگاهها میتوانند پهنای باند محلی و فضای ذخیرهسازی را به میزان مورد نیاز (مبتنی بر کاربران مجاور) خریداری کنند. این امر یکپارچگی دادهها و کارایی برنامهی هزینهها را افزایش میدهد.
چنین خدماتی اصولاً مسئولیت حفاظت از حریم خصوصی را از روش شرکتها برمیدارد و به آنها اطمینان میدهد که از استانداردهای رمزنگاری مناسب برای شناسایی و تأیید هویت کاربران، برخوردارند. شرکتهایی که خدماتشان را روی بلاک چین ارائه میکنند علاوه بر محافظت از اطلاعات مشتریان، در برابر نفوذ هکرها هم مقاومترند.
حملات مبتنی بر وب، به قیمت زمان و منابع ارزشمند شرکتها تمام میشود و شرکتهای کوچک یا متوسطی را که از منابع IT برخوردار نیستند، با چالشهایی مرگبار روبرو میکند. بسیاری از شرکتها، امنیت را بهعنوان یکی از مهمترین اولویتهای خود در نظر نمیگیرند و این موضوع باعث شده است فقط در کشور آمریکا، ۱۴ میلیون شرکت با ریسک حملات سایبری مواجه باشند. متأسفانه اغلب شرکتهای کوچکی که مورد حملهی سایبری واقع میشوند، طی مدت یک سال ناچار میشوند کسبوکارشان را تعطیل کنند. این در حالی است که هکرها، برای نفوذ به کسبوکارهایی که روی بلاک چین میزبانی میشوند، باید بهطور همزمان به همهی حلقههای مجاور نفوذ کنند، درنتیجه احتمال حملات DDoS بسیار پایین میآید.
رونق کسبوکارهای کوچک
صرفنظر از پتانسیل بالای بلاک چین در برقراری عدالت بین کسبوکارهای کوچک و متوسط، یکی دیگر از مزایای این روند، تأمین مالی ایدههای جدید است. معمولاً کسبوکارهای کوچک بهشدت محتاج منابع مالی هستند؛ چراکه ضربالاجل وامهای بانکی، فعالیت آنها را محدود میکند. حتی اگر شرکتی موفق شود وام مورد نیازش را بهموقع دریافت کند، بازهم با ریسک از دست دادن وثیقهی خود مواجه است و باید بهرهی سنگینی به بانک پرداخت کند. بلاک چین محرک و انگیزهی اصلی پشت فروش اولیهی توکنها است: روندی که بهتازگی آغاز شده و به شرکتهای کوچک اجازه میدهد با عرضهی توکنهای رمزنگاریشدهی خود در بازار، سرمایهی مورد نیازشان را جذب کنند.
این ارزها به علت ارتباطی که با پولهای رمزنگاریشدهی پایه (نظیر اتریوم) دارند، ارزشمندتر از اسکناسهای دولتی هستند. این همان چیزی است که تجار را به سرمایهگذاری روی شرکتهای جدید ترغیب میکند؛ این ایده که شرکتهایی با پتانسیل بالای رشد، توکنهای باارزش و معتبری عرضه میکنند. هزاران کسبوکار کوچک در حوزههای فینتک، بهداشت و درمان، بازی، سیاست و حتی رفاه عمومی، موفق شدهاند با عرضهی اولیهی سکه، سرمایهی خود را افزایش دهند. بسیاری از کارشناسان اذعان کردهاند که روشهای جدید تأمین مالی، مزایای بیشتری نسبت به راههای سنتی جذب سرمایه دارند. دیگر نیازی نیست که کسبوکارها درآمد آتی یا کنترل خلاق خود را قربانی پرداخت سهام به سرمایهگذاران کنند.
بلاک چین یک فناوری جدید است که زیرساختهای آن هنوز نیازمند پشتیبانی هستند. هرچه این فناوری به ثبات بیشتری دست پیدا کند، کسبوکارهای کوچک و متوسط هم میتوانند پروسههای خود را بهتر و کاراتر پیش ببرند و ارزش خود را به بازار ثابت کنند. مسئلهی مهم این است که آیا کسبوکارها، حاضر میشوند خدمات خود را روی بلاک چین عرضه کنند؟ بلاک چین یک جریان رو به رشد است؛ اما قایقهای که زودتر خود را به این امواج میسپارند، بیشتر منتفع میشوند.
شرکتهای کوچک و متوسط در فضای کسبوکار کنونی با مشکلات زیادی مواجهاند. گرچه این شرکتها زیربنای اقتصاد هر کشور محسوب میشوند و نمیتوان منکر نقش آنها در رشد GDP و سایر متریکهای ملی شد؛ ولی کسبوکارهای کوچک با موانع زیادی برای ورود و بقا در بازار رقابتی روبرو هستند. اغلب اوقات قوانین نظارتی، برای شرکتهای بزرگ نوشته و تصویب میشوند و شرایط را برای تأمین مالی، مقیاسپذیری، پروسههای پرداخت و خرید سایر خدمات فرعی کسبوکارهای کوچک، سخت میکنند.
قابلیت بلاک چین در دستیابی به توافق جمعی کاربران، کسبوکارها را متوجه این امر کرده است که زیرساختهای اطلاعاتی مستقل، فواید و مزایایی بیش از ارز رمزنگاریشده خواهند داشت. فناوری بلاک چین کمک میکند محصولات و خدمات معاملاتی، خیلی سریع و ارزان وارد بازار شوند و از طرف دیگر هزینههای بالای امنیتی، پروتکل KYC (مشتری خود را بشناسید)، ذخیرهسازی دادهها و سایر مخارج کلی را کاهش میدهد. همچنین به همهی کسبوکارها، با هر ابعادی، اجازه میدهد در حوزههای فعال، با هم به رقابت بپردازند.
قراردادهای هوشمند
بنگاههای کوچک اغلب بهتنهایی برای مقیاسپذیری تلاش میکنند و تمرکز شدیدشان روی رشد، باعث میشود فرایندهای اصولی حسابداری، حسابرسی و انبارداری و همچنین سیستم پرداخت دستمزد را که از ابتدای شروع کار به آن متعهد شده بودند، نادیده بگیرند. جریان بوت استرپ ثانویه که باید از محصولات و خدمات کسبوکار پشتیبانی کند، به تکامل نیاز دارد و ممکن است تنگناهای بیشتری به وجود بیاورد. درحالیکه این معضل به معنای خرید پلت فرمهای CRM یا CMS، استخدام کارمندان جدید یا قرارداد بستن با دیگر ارائهدهندگان خدمات است، بلاک چین هم میتواند یک راه حل جایگزین محسوب شود.
قراردادهای هوشمند یک گزینهی اقتصادیتر است که به کسبوکارهای کوچک کمک میکند جریانهای اصلی فعالیتشان را سادهتر و ارزانتر پیش ببرند. آنها از بلاک چین برای شروع، بررسی و اجرای قرارداد با کاربران (که ممکن است تاجر، موکل یا مشتری باشد) استفاده میکنند. قراردادهای هوشمند میتوانند روی فرایندهایی نظیر فاکتور کردن، پرداخت دستمزد کارکنان یا پرداخت قبضها، تنظیم خطمشیهای بیمه، رسیدگی به موجودی انبار و سایر فعالیتهای معاملاتی، تأثیر مثبتی داشته باشند.
قرارداد هوشمند میتواند به کسبوکارهایی که به یک جریان نقدی دائمی نیاز دارند، کمک کند که از دریافتیهای بهموقع خود مطمئن شوند. برای شرکتهای کوچکی که از منابع مالی فوقالعادهای برخوردار نیستند، تأخیر در دریافت مطالبات، فاصلهی مرگ و زندگی است. در طول یک سال گذشته، ۴۰ درصد از شرکتهای کوچک مشکلاتی در جریان مالیشان تجربه کردهاند. با کمک بلاک چین دیگر نگرانی خاصی در مورد زمان دریافت مطالبات وجود ندارد و شرکتها اطمینان دارند که هر زمان به بودجهی برنامهریزیشدهی خود نیاز داشته باشند، به آن دسترسی دارند. بهاستثنای کاهش سرمایهگذاری بالقوه در این فعالیتهای حمایتی، تأثیرات کاهش هزینهی کل به مشتریان نیز منتقل میشود و قیمتها را رقابتیتر میکند.
مصوبات دفتر کل، مفاد قراردادها را غیر قابل تکذیب و در سطح جهانی لازمالاجرا میکند. بهعلاوه مدیران و کارمندان دیگر مجبور نیستند وقتشان را با پیگیری مسائل حقوقی هدر دهند؛ چراکه روندهای قانونی هم خودکار خواهند شد. در حقیقت تنظیم قرارداد هوشمند بین کسبوکارها و شرکا، سهامداران و ذینفعان، یک حرکت مدبرانه و پایدار است. بسیاری از فرآیندهای کسبوکار که بعدها به پرسنل، واسطهها، مجوزهای نرمافزاری گرانقیمت یا حق اشتراک نیاز پیدا میکنند، با هزینهای پایین قابل جایگزینی خواهند بود. همهی این عوامل باعث میشود شرکتها با تکیه کردن به بلاک چین، در فضایی سالم و رقابتی حرکت کنند.
بلاک چین هزینهی بخش خدمات مشتریان و رسیدگی به شکایات را کاهش میدهد. در حال حاضر اغلب مشتریان از این سرویسها ناراضی هستند و شرکتها هم بودجهی زیادی صرف ادارهی این بخشها میکنند، که هردوی این معضلات قابل اجتناب هستند. رفرنسهای غیر قابل تغییر بلاک چین باعث میشوند تنها اشتباهات احتمالی، از سمت انسان باشد.
شرکتهای جوان با تنظیم قرارداد هوشمند با شریکانشان، میتوانند از خدمات زودهنگام بلاک چین بهرهمند شوند. درعینحال شرکتهایی مثل Confideal و dApp Builder به مردم کمک میکنند که قرارداد هوشمند را تنها با چند کلیک تنظیم کنند و از پرداخت هزینههای اولیهی توسعهی قرارداد روی اتریوم، راحت شوند.
بهبود امنیت و حریم خصوصی
یکی از مهمترین مزایای بلاک چین برای کسبوکارهای کوچک، کاهش هزینههای عملیاتی است؛ ولی امنیت و شفافیت حاصله، مزایای بیشتری برای شرکتها خواهد داشت. سیستم کلیدهای عمومی و خصوصی، توسط یک لایهی رمزنگاری محافظت میشود که تضمین میکند شرکتکنندگان خدمات بلاک چین، بدون افشای اطلاعات حساس مالی و شخصیشان، شناسایی شوند. این امر مزیت فوقالعادهای برای شرکتها است؛ چراکه دیگر لازم نیست ریسک مدیریت حجم بالای اطلاعات شخصی را به عهده بگیرند. بهعلاوه مشتریان هم یقین دارند که دادههای مهم آنها، دور از چشم شیادان نگهداری میشود. زمانی که یک کسبوکار کوچک به اطلاعات کارت اعتباری مشتریان نیاز دارد، میتواند معاملات را بدون احراز هویت کاربران پیش ببرد. به عبارتی در این سیستم، کاربران تعیین میکنند چه کسی به اطلاعات شخصی آنان دسترسی داشته باشد.
در حال حاضر شرکتهای مبتنی بر بلاک چین از ابزارهای تعیین هویت این سیستم استفاده میکنند. کسبوکارها با اتکا به ماهیت غیر متمرکز و ویژگیهای امنیتی بلاک چین، ابزارهای بهتر و شفافتری به مشتریان و مخاطبانشان ارائه میکنند.
شرکتهای کوچکی که میخواهند حفاظت جامعتری داشته باشند، میتوانند خدماتشان را روی معماری غیر متمرکز عرضه کنند. یک مدیرعامل هوشمند، بهجای پرداخت هزینههای هنگفت به سرورهای متمرکز (وبسرویسهای آمازون یا گوگل)، میتواند یک فضای هاست غیر متمرکز را از پلتفرمهای بلاک چین اجاره کند. بنگاهها میتوانند پهنای باند محلی و فضای ذخیرهسازی را به میزان مورد نیاز (مبتنی بر کاربران مجاور) خریداری کنند. این امر یکپارچگی دادهها و کارایی برنامهی هزینهها را افزایش میدهد.
چنین خدماتی اصولاً مسئولیت حفاظت از حریم خصوصی را از روش شرکتها برمیدارد و به آنها اطمینان میدهد که از استانداردهای رمزنگاری مناسب برای شناسایی و تأیید هویت کاربران، برخوردارند. شرکتهایی که خدماتشان را روی بلاک چین ارائه میکنند علاوه بر محافظت از اطلاعات مشتریان، در برابر نفوذ هکرها هم مقاومترند.
حملات مبتنی بر وب، به قیمت زمان و منابع ارزشمند شرکتها تمام میشود و شرکتهای کوچک یا متوسطی را که از منابع IT برخوردار نیستند، با چالشهایی مرگبار روبرو میکند. بسیاری از شرکتها، امنیت را بهعنوان یکی از مهمترین اولویتهای خود در نظر نمیگیرند و این موضوع باعث شده است فقط در کشور آمریکا، ۱۴ میلیون شرکت با ریسک حملات سایبری مواجه باشند. متأسفانه اغلب شرکتهای کوچکی که مورد حملهی سایبری واقع میشوند، طی مدت یک سال ناچار میشوند کسبوکارشان را تعطیل کنند. این در حالی است که هکرها، برای نفوذ به کسبوکارهایی که روی بلاک چین میزبانی میشوند، باید بهطور همزمان به همهی حلقههای مجاور نفوذ کنند، درنتیجه احتمال حملات DDoS بسیار پایین میآید.
رونق کسبوکارهای کوچک
صرفنظر از پتانسیل بالای بلاک چین در برقراری عدالت بین کسبوکارهای کوچک و متوسط، یکی دیگر از مزایای این روند، تأمین مالی ایدههای جدید است. معمولاً کسبوکارهای کوچک بهشدت محتاج منابع مالی هستند؛ چراکه ضربالاجل وامهای بانکی، فعالیت آنها را محدود میکند. حتی اگر شرکتی موفق شود وام مورد نیازش را بهموقع دریافت کند، بازهم با ریسک از دست دادن وثیقهی خود مواجه است و باید بهرهی سنگینی به بانک پرداخت کند. بلاک چین محرک و انگیزهی اصلی پشت فروش اولیهی توکنها است: روندی که بهتازگی آغاز شده و به شرکتهای کوچک اجازه میدهد با عرضهی توکنهای رمزنگاریشدهی خود در بازار، سرمایهی مورد نیازشان را جذب کنند.
این ارزها به علت ارتباطی که با پولهای رمزنگاریشدهی پایه (نظیر اتریوم) دارند، ارزشمندتر از اسکناسهای دولتی هستند. این همان چیزی است که تجار را به سرمایهگذاری روی شرکتهای جدید ترغیب میکند؛ این ایده که شرکتهایی با پتانسیل بالای رشد، توکنهای باارزش و معتبری عرضه میکنند. هزاران کسبوکار کوچک در حوزههای فینتک، بهداشت و درمان، بازی، سیاست و حتی رفاه عمومی، موفق شدهاند با عرضهی اولیهی سکه، سرمایهی خود را افزایش دهند. بسیاری از کارشناسان اذعان کردهاند که روشهای جدید تأمین مالی، مزایای بیشتری نسبت به راههای سنتی جذب سرمایه دارند. دیگر نیازی نیست که کسبوکارها درآمد آتی یا کنترل خلاق خود را قربانی پرداخت سهام به سرمایهگذاران کنند.
بلاک چین یک فناوری جدید است که زیرساختهای آن هنوز نیازمند پشتیبانی هستند. هرچه این فناوری به ثبات بیشتری دست پیدا کند، کسبوکارهای کوچک و متوسط هم میتوانند پروسههای خود را بهتر و کاراتر پیش ببرند و ارزش خود را به بازار ثابت کنند. مسئلهی مهم این است که آیا کسبوکارها، حاضر میشوند خدمات خود را روی بلاک چین عرضه کنند؟ بلاک چین یک جریان رو به رشد است؛ اما قایقهای که زودتر خود را به این امواج میسپارند، بیشتر منتفع میشوند.