۹۶/۸/۲۹، ۰۹:۱۶ عصر
قطعا یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین وظایف مدیر عامل، برنامهریزی و تصمیمگیری است. مهمترین حوزههای تصمیمگیری مدیران را در این مقاله بررسی میکنیم.
مدیریت استعداد، مهمترین و اولین گزینه در لیست تصمیمهای مهمی است که مدیران عامل و اجرایی برای بهینهسازی کارهای خود میگیرند.
مدیران اجرایی هر روز بهطور بیوقفه با تصمیمگیریهای سخت در مورد تاکتیکها و راهبردها، مشتریان و بازار، عملیات و مدیریت و ... مواجه میشوند. ممکن است این تصمیمات در اهمیت و پیچیدگی متفاوت باشند؛ اما بعضی از آنها توانایی تعیین نابودی یا موفقیت شرکت را دارند یا ممکن است منجر به یک لحظهی خاص یا نقطهی عطف در زندگی حرفهای مدیر عامل شوند.
در تلاشی برای بررسی تصمیمات مهم رهبران جدید، مؤسسهی تحقیقاتی Vistage نظر بیش از ۱۰۰۰ مدیر عامل شرکتهای بزرگ با کارایی بالا و کسبوکارهای کوچک و متوسط (SMB) را به وسیلهی این پرسش بررسی کرد: «تصمیم مهم و کلیدی که امسال گرفتید چیست؟»
پاسخهای مدیر عاملان به ۵ گروه تقسیم شد.
مدیریت استعدادها (۳۷ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: مواردی مانند برنامهریزی استعدادهای درخشان، بررسی استعدادها، مدیریت منابع انسانی، تجزیه و تحلیل تواناییها و جایگاه، استخدام، پرداخت حقوق، مزایا، مشارکت و تعهد کارمندان و مدیریت عملکرد.
دلیل اهمیت: استخدام، پرورش و حفظ استعدادهای برتر چالش مداومی برای همهی شرکتها است؛ اما در بازار کار رقابتی امروز بسیار چالشبرانگیزتر است. به هر حال اگر میخواهید کسبوکارتان پیشرفت کند و موفق شوید، غلبه بر این چالشها ضرورت دارد. رشد و پیشرفت به داشتن افراد بااستعداد در محل کار وابسته است.
مدیریت مشتری (۲۹.۴ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: پیدا کردن، به دست آوردن و حفظ مشتریان در دنیای دیجیتال جدید.
دلیل اهمیت: تکنولوژی در راه دسترسی، جذب و برقراری ارتباط با مشتریان فعلی و آینده تحول و همچنین در رفتار و انتظارات مشتریان تغییر ایجاد کرده است؛ ایجاد راهها و بازارهای جدید، راهبردهای قدیمی در بازاریابی و فروش را از بین برده و بهطور کلی تعامل کسبوکارها و مردم را تغییر داده است. مدیران عامل و اجرایی باید چگونگی رفتار در این فضای جدید را دریابند؛ چرا که بدون مشتری، کسبوکاری وجود ندارد.
مدیریت مالی (۱۷.۷ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: ثبت، گزارش و تجزیه و تحلیل درآمد، هزینهها و سود؛ مدیریت و گسترش سرمایه، استفاده از منابع مالی برای پیشرفت و دستیابی به اهداف سازمان.
دلیل اهمیت: دادههای مالی برای همهی جنبههای یک کسبوکار شفافیت به ارمغان میآورند و به توسعهی اطلاعات راهبردی بر پایهی اقتصاد، مقررات و شرایط بازار کمک میکند. معیارهای مالی، مدیران اجرایی را قادر میسازد تا راهبردهای شفاف مربوط به سازمانشان را توسعه دهند و بهطور مؤثر به چشماندازشان جامهی عمل بپوشانند.
ادارهی عملیات کسبو کار (۱۰.۹ درصد)
مهمترین تصمیمها: زیر ساختها و امکاناتی که مخصوص کسبوکار سازمان هستند. در رابطه با خدمات وابسته به شغل؛ هماهنگی درخواستهای مشتری و منابع مربوط به کار، در رابطه با تولید؛ بهینهسازی امکانات و تجهیزات تولید، کارخانهها و زنجیرهی تأمین؛ در رابطه با ساختار، مدیریت تجهیزات، پروژهها و منابع.
دلیل اهمیت: تعداد رو به افزایشی از کسبوکارها در تأسیسات و زیرساختهای جدید سرمایهگذاری می کنند تا کارایی عملیاتشان را افزایش دهند، عملکرد مالی خود را بهبود ببخشند و محیط بهتری برای کارمندانشان فراهم کنند. به علاوه، تکنولوژیهای جدید تقریبا در همهی جنبههای عملیات کسبوکار تغییر ایجاد میکنند. برای همگام بودن با تغییرات، شرکتها باید ارزیابی کنند که آیا سیستم آنها از نظر امنیت سایبری، مدیریت عملیات درونی، برنامهریزی منابع سازمان (ERP) یا برنامههای کاربردی دیگر برای اشتراکگذاری دانش، همکاری و ارتباط، نیاز به ارتقاء دارد یا خیر.
رهبری (۵ درصد)
مهمترین تصمیمها: انتخاب تاکتیکها، تکنیکها و استراتژیهایی که مدیران عامل را قادر میسازد تا دیدگاه خود را به اجرا درآورند یا به اهدافشان دستیابی پیدا کنند.
دلیل اهمیت: رهبری، هنر اجرایی کردن کارها است. این کار به معنای تنظیم و هماهنگی راهبردها و اهداف، کسب اطمینان از وجود فرآیند و رویههای صحیح و منابع، مدیریت افراد و ایجاد روحیهی مسئولیتپذیری در آنها و ایجاد سهولت در انجام کارها است. رهبران زیادی وجود دارند که دربارهی وظایف رهبری ناآگاه هستند و اغلب در بهینهسازی سازمان خود شکست میخورند، زیرا فرآیندهای ضروری برای متفکر و هدفمند بودن را نمیدانند.
نکتهی پایانی
مدیران عامل موفق بهصورت اتفاقی تصمیمات خوب نمیگیرند. آنها نسبت به تصمیماتی که برای کسبوکارشان بسیار مهم است آگاهی کامل دارند، در فرایند تصمیمگیری همواره دستورالعملهای آگاهانه و هدفمند ایجاد میکنند و همواره دربارهی تصمیمات مهم و اساسی پیشبینی، آمادهسازی و فکر میکنند؛ برای بررسی پیامدهای انتخابهایشان زمان و انرژی اختصاص میدهند و تصور میکنند که تصمیمگیریهای مختلف در واقعیت چه نتایجی میتوانند داشته باشند.
مدیریت استعداد، مهمترین و اولین گزینه در لیست تصمیمهای مهمی است که مدیران عامل و اجرایی برای بهینهسازی کارهای خود میگیرند.
مدیران اجرایی هر روز بهطور بیوقفه با تصمیمگیریهای سخت در مورد تاکتیکها و راهبردها، مشتریان و بازار، عملیات و مدیریت و ... مواجه میشوند. ممکن است این تصمیمات در اهمیت و پیچیدگی متفاوت باشند؛ اما بعضی از آنها توانایی تعیین نابودی یا موفقیت شرکت را دارند یا ممکن است منجر به یک لحظهی خاص یا نقطهی عطف در زندگی حرفهای مدیر عامل شوند.
در تلاشی برای بررسی تصمیمات مهم رهبران جدید، مؤسسهی تحقیقاتی Vistage نظر بیش از ۱۰۰۰ مدیر عامل شرکتهای بزرگ با کارایی بالا و کسبوکارهای کوچک و متوسط (SMB) را به وسیلهی این پرسش بررسی کرد: «تصمیم مهم و کلیدی که امسال گرفتید چیست؟»
پاسخهای مدیر عاملان به ۵ گروه تقسیم شد.
مدیریت استعدادها (۳۷ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: مواردی مانند برنامهریزی استعدادهای درخشان، بررسی استعدادها، مدیریت منابع انسانی، تجزیه و تحلیل تواناییها و جایگاه، استخدام، پرداخت حقوق، مزایا، مشارکت و تعهد کارمندان و مدیریت عملکرد.
دلیل اهمیت: استخدام، پرورش و حفظ استعدادهای برتر چالش مداومی برای همهی شرکتها است؛ اما در بازار کار رقابتی امروز بسیار چالشبرانگیزتر است. به هر حال اگر میخواهید کسبوکارتان پیشرفت کند و موفق شوید، غلبه بر این چالشها ضرورت دارد. رشد و پیشرفت به داشتن افراد بااستعداد در محل کار وابسته است.
مدیریت مشتری (۲۹.۴ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: پیدا کردن، به دست آوردن و حفظ مشتریان در دنیای دیجیتال جدید.
دلیل اهمیت: تکنولوژی در راه دسترسی، جذب و برقراری ارتباط با مشتریان فعلی و آینده تحول و همچنین در رفتار و انتظارات مشتریان تغییر ایجاد کرده است؛ ایجاد راهها و بازارهای جدید، راهبردهای قدیمی در بازاریابی و فروش را از بین برده و بهطور کلی تعامل کسبوکارها و مردم را تغییر داده است. مدیران عامل و اجرایی باید چگونگی رفتار در این فضای جدید را دریابند؛ چرا که بدون مشتری، کسبوکاری وجود ندارد.
مدیریت مالی (۱۷.۷ درصد)
مهمترین تصمیمگیریها: ثبت، گزارش و تجزیه و تحلیل درآمد، هزینهها و سود؛ مدیریت و گسترش سرمایه، استفاده از منابع مالی برای پیشرفت و دستیابی به اهداف سازمان.
دلیل اهمیت: دادههای مالی برای همهی جنبههای یک کسبوکار شفافیت به ارمغان میآورند و به توسعهی اطلاعات راهبردی بر پایهی اقتصاد، مقررات و شرایط بازار کمک میکند. معیارهای مالی، مدیران اجرایی را قادر میسازد تا راهبردهای شفاف مربوط به سازمانشان را توسعه دهند و بهطور مؤثر به چشماندازشان جامهی عمل بپوشانند.
ادارهی عملیات کسبو کار (۱۰.۹ درصد)
مهمترین تصمیمها: زیر ساختها و امکاناتی که مخصوص کسبوکار سازمان هستند. در رابطه با خدمات وابسته به شغل؛ هماهنگی درخواستهای مشتری و منابع مربوط به کار، در رابطه با تولید؛ بهینهسازی امکانات و تجهیزات تولید، کارخانهها و زنجیرهی تأمین؛ در رابطه با ساختار، مدیریت تجهیزات، پروژهها و منابع.
دلیل اهمیت: تعداد رو به افزایشی از کسبوکارها در تأسیسات و زیرساختهای جدید سرمایهگذاری می کنند تا کارایی عملیاتشان را افزایش دهند، عملکرد مالی خود را بهبود ببخشند و محیط بهتری برای کارمندانشان فراهم کنند. به علاوه، تکنولوژیهای جدید تقریبا در همهی جنبههای عملیات کسبوکار تغییر ایجاد میکنند. برای همگام بودن با تغییرات، شرکتها باید ارزیابی کنند که آیا سیستم آنها از نظر امنیت سایبری، مدیریت عملیات درونی، برنامهریزی منابع سازمان (ERP) یا برنامههای کاربردی دیگر برای اشتراکگذاری دانش، همکاری و ارتباط، نیاز به ارتقاء دارد یا خیر.
رهبری (۵ درصد)
مهمترین تصمیمها: انتخاب تاکتیکها، تکنیکها و استراتژیهایی که مدیران عامل را قادر میسازد تا دیدگاه خود را به اجرا درآورند یا به اهدافشان دستیابی پیدا کنند.
دلیل اهمیت: رهبری، هنر اجرایی کردن کارها است. این کار به معنای تنظیم و هماهنگی راهبردها و اهداف، کسب اطمینان از وجود فرآیند و رویههای صحیح و منابع، مدیریت افراد و ایجاد روحیهی مسئولیتپذیری در آنها و ایجاد سهولت در انجام کارها است. رهبران زیادی وجود دارند که دربارهی وظایف رهبری ناآگاه هستند و اغلب در بهینهسازی سازمان خود شکست میخورند، زیرا فرآیندهای ضروری برای متفکر و هدفمند بودن را نمیدانند.
نکتهی پایانی
مدیران عامل موفق بهصورت اتفاقی تصمیمات خوب نمیگیرند. آنها نسبت به تصمیماتی که برای کسبوکارشان بسیار مهم است آگاهی کامل دارند، در فرایند تصمیمگیری همواره دستورالعملهای آگاهانه و هدفمند ایجاد میکنند و همواره دربارهی تصمیمات مهم و اساسی پیشبینی، آمادهسازی و فکر میکنند؛ برای بررسی پیامدهای انتخابهایشان زمان و انرژی اختصاص میدهند و تصور میکنند که تصمیمگیریهای مختلف در واقعیت چه نتایجی میتوانند داشته باشند.