۹۶/۷/۳۰، ۰۵:۲۷ صبح
کارآفرینانی که قصد راهاندازی کسبوکار جدیدی دارند، قبل از آغاز هر کاری باید به یک سؤال پاسخ دهند. اینکه آیا قصد دارند کسبوکار خودشان را از ابتدا راهاندازی کنند یا یک فرنچایز خریداری کنند؟
فرنچایز (Franchise) نوعی کسبوکار است که به یک شرکت اجازه داده میشود محصولات و تولیدات شرکت دیگری را در محلی خاص به فروش برساند. رستورانهای زنجیرهای مکدونالد یکی از معروفترین نمونههای فرنچایز هستند. راد احمد، مدیرعامل شرکت LawTrades، به این پرسش پاسخ داده و جنبههای مثبت و منفی هرکدام را توضیح داده است. در ادامه به بررسی پاسخ او از زبان خودش میپردازیم.
آیا بهتر است کسبوکار خودمان را از ابتدا راهاندازی کنیم یا یک فرنچایز خریداری کنیم؟ پاسخ این سؤال به اهداف شخصی شما بهعنوان صاحب یک کسبوکار برمیگردد. هر کدام از این ۲ مدل مزایا و معایب خاص خودشان را دارد که پیش از تصمیمگیری باید در نظر گرفته شود.
مزایا و معایب فرنچایز
فرنچایزها یک مدل کسبوکار ارائه میکنند و نحوهی اداره و مدیریت آن را به مشتری توضیح میدهند. زمانی که شما توافقنامهی فرنچایز امضا میکنید، باید مبلغی بابت استفاده از نام و فرآیند کسبوکار به فرنچایزر (صاحب کسبوکار) پرداخت کنید. بعد از امضای این قرارداد فرنچایزر در انجام خدماتی مانند انتخاب محل مناسب، برپا کردن فروشگاه، ارتباط دادن شما با تأمینکنندگان، آموزش کارمندان و اداره کردن کسبوکار کمک میکند. در کسبوکارهایی به این سبک شما اجازهی نوآوری و تغییر دادن قوانین را ندارید؛ زیرا هدف فرنچایزر این است که در تمام شعبههای خود تجربهی یکسانی برای مشتریها رقم بزند. یکی از جنبههای منفی فرنچایز این است که شما باید بر اساس محل خود، مبلغی بهعنوان امتیاز استفاده از نام برند به فرنچایزر پرداخت کنید و این موضوع از میزان سود شما خواهد کاست. همانطور که قبلا گفتیم، در این مدل کسبوکار شما هیچ خلاقیتی در مدیریت نخواهید داشت و تمامی تغییرات باید زیر نظر و با تأیید صاحب اصلی کسبوکار یا فرنچایزر انجام شود. یکی دیگر از معایب فرنچایز این است که عملکرد بد فرنچایزر یا فرنچایزهای دیگر میتواند روی کسبوکار شما نیز تأثیر بگذارد.
مزایا و معایب کسبوکار شخصی
زمانی که میخواهید کسبوکار شخصی خودتان را راهاندازی کنید، باید همه چیز را از ابتدا آغاز کنید. این موضوع برای خیلیها هیجانانگیز و برای برخی دیگر ترسناک است. این مدل کسبوکار برای ۲ دسته از افراد مناسب است. دستهی اول کسانی هستند که ایدهی جدیدشان قبلا در هیچ کسبوکاری به کار گرفته نشده است و دستهی دوم را افرادی تشکیل میدهند که دوست دارند تمام جوانب کسبوکار را خودشان مدیریت کنند و تمام تصمیمگیریها زیر نظر خودشان انجام شود. زمانی که شما کسبوکار خودتان را راهاندازی میکنید باید تمام کارهای آن را خودتان از ابتدا انجام دهید.
همهی ما میدانیم که شروع کردن یک کسبوکار تا چه اندازه سخت و طاقتفرسا است. همچنین راهاندازی یک کسبوکار جدید بسیار چالشبرانگیز است. ساختن برند و رشد دادن آن، انتخاب و طراحی محل مناسب برای عرضهی محصولات، بررسی قوانین، امور مربوط به مالیات و تصمیمگیری در مورد نوع محصول و خدمات از جمله مواردی هستند که خودتان باید به تنهایی انجام دهید. انجام تمامی این کارها زمانبر است، و علاوه بر پرداخت هزینه نیاز به یادگیری دارد. کسبوکار شما باید مراحل زیادی را برای رشد طی کند و تمامی این مراحل نیاز به سرمایهی کافی دارند. همچنین از آنجایی که ایدهی شما هنوز توسط هیچ شرکتی ارائه نشده است، این امکان وجود دارد که در طول مسیر با حوادث پیشبینی نشده روبهرو شوید.
آیا بهتر است کسبوکار خودمان را از ابتدا راهاندازی کنیم یا یک فرنچایز خریداری کنیم؟ پاسخ این سؤال به اهداف شخصی شما بهعنوان صاحب یک کسبوکار برمیگردد. هر کدام از این ۲ مدل مزایا و معایب خاص خودشان را دارد که پیش از تصمیمگیری باید در نظر گرفته شود.
مزایا و معایب فرنچایز
فرنچایزها یک مدل کسبوکار ارائه میکنند و نحوهی اداره و مدیریت آن را به مشتری توضیح میدهند. زمانی که شما توافقنامهی فرنچایز امضا میکنید، باید مبلغی بابت استفاده از نام و فرآیند کسبوکار به فرنچایزر (صاحب کسبوکار) پرداخت کنید. بعد از امضای این قرارداد فرنچایزر در انجام خدماتی مانند انتخاب محل مناسب، برپا کردن فروشگاه، ارتباط دادن شما با تأمینکنندگان، آموزش کارمندان و اداره کردن کسبوکار کمک میکند. در کسبوکارهایی به این سبک شما اجازهی نوآوری و تغییر دادن قوانین را ندارید؛ زیرا هدف فرنچایزر این است که در تمام شعبههای خود تجربهی یکسانی برای مشتریها رقم بزند. یکی از جنبههای منفی فرنچایز این است که شما باید بر اساس محل خود، مبلغی بهعنوان امتیاز استفاده از نام برند به فرنچایزر پرداخت کنید و این موضوع از میزان سود شما خواهد کاست. همانطور که قبلا گفتیم، در این مدل کسبوکار شما هیچ خلاقیتی در مدیریت نخواهید داشت و تمامی تغییرات باید زیر نظر و با تأیید صاحب اصلی کسبوکار یا فرنچایزر انجام شود. یکی دیگر از معایب فرنچایز این است که عملکرد بد فرنچایزر یا فرنچایزهای دیگر میتواند روی کسبوکار شما نیز تأثیر بگذارد.
مزایا و معایب کسبوکار شخصی
زمانی که میخواهید کسبوکار شخصی خودتان را راهاندازی کنید، باید همه چیز را از ابتدا آغاز کنید. این موضوع برای خیلیها هیجانانگیز و برای برخی دیگر ترسناک است. این مدل کسبوکار برای ۲ دسته از افراد مناسب است. دستهی اول کسانی هستند که ایدهی جدیدشان قبلا در هیچ کسبوکاری به کار گرفته نشده است و دستهی دوم را افرادی تشکیل میدهند که دوست دارند تمام جوانب کسبوکار را خودشان مدیریت کنند و تمام تصمیمگیریها زیر نظر خودشان انجام شود. زمانی که شما کسبوکار خودتان را راهاندازی میکنید باید تمام کارهای آن را خودتان از ابتدا انجام دهید.
همهی ما میدانیم که شروع کردن یک کسبوکار تا چه اندازه سخت و طاقتفرسا است. همچنین راهاندازی یک کسبوکار جدید بسیار چالشبرانگیز است. ساختن برند و رشد دادن آن، انتخاب و طراحی محل مناسب برای عرضهی محصولات، بررسی قوانین، امور مربوط به مالیات و تصمیمگیری در مورد نوع محصول و خدمات از جمله مواردی هستند که خودتان باید به تنهایی انجام دهید. انجام تمامی این کارها زمانبر است، و علاوه بر پرداخت هزینه نیاز به یادگیری دارد. کسبوکار شما باید مراحل زیادی را برای رشد طی کند و تمامی این مراحل نیاز به سرمایهی کافی دارند. همچنین از آنجایی که ایدهی شما هنوز توسط هیچ شرکتی ارائه نشده است، این امکان وجود دارد که در طول مسیر با حوادث پیشبینی نشده روبهرو شوید.
بهترین راه حل این است که با یک فرد باتجربه یا مربی در مورد جنبههای قانونی کسبوکار صحبت کنید و از نصیحتهای او بهده ببرید. این موضوع در مورد خرید فرنچایز نیز صدق میکند. توافقنامههای فرنچایز معمولا بسیار پیچیده هستند و بهتر است قبل از امضای آن از تمام حق و حقوق خود مطلع شوید.