۹۶/۱۲/۲۲، ۰۷:۳۶ عصر
آیا میدانید چه چیزی شما را از برداشتن گام بعدی در شغلتان باز میدارد؟ آیا از تغییر کسبوکار فعلی و شروع کسبوکار جدید خود میترسید؟ در اینجا به عوامل ترسی که کارآفرینان و مدیران اجرایی زن با آن مواجه شدهاند و از پس آنها برآمدهاند بهصورت حالت پرسش و پاسخ میپردازیم.
رها شدن از کلیشههای ذهنی متداول و غلبه بر ترس باعث ایجاد تغییرات کلیدی در مسیر زندگی برخی از مدیران زن شده است.
جی.پی مورگان مدیر و موسس شرکت سرمایهگذاری گلدن سیدز حتی در سنین جوانی هم ترس را قابل کنترل میدانست. این جوان که از سیاهی نمیترسید موفق شد بهسرعت توجهات همگان را به خود جلب کند. این شجاعت در کارهای استفانی نیوبای هم دیده میشود. استفانی در ارائه خدمات مالی فوقالعاده است و در حال جذب سرمایه برای مراحل ابتدایی سرمایهگذاری با تمرکز بر رهبران زن است تا با این کار تاثیری طولانیمدت بر آنها بگذارد و از سویی هم در کار خود بهعنوان مدیر عامل شرکت کریمسون هگزاگون (شرکت رصد مصرفکننده تحت قدرت هوش مصنوعی) بهموفقیت برسد.
نیکول وی.کرامر: شما در مصاحبهای با بیزژورنال درسال ۲۰۱۵ گفتید که سختترین قسمت (جداشدن از گلدن سیدز) کشاندن مردم بهسوی کریمسون هگزاگون بود. این چشمانداز از آن زمان بهبعد چگونه برای شما تغییر کرده است؟
استفانی نیوبای: مدتی طول کشید تا بهعنوان یک رهبر زن، در یک شرکت تکنولوژی قدرت پیدا کرده و بتوانم اظهار نظر کنم. گلدن سیدز درابتدا بسیار بیهمتاتر از الان بود، اما اکنون کریمسون هگزاگون پیشرفت زیادی کرده است و بسیار مورد توجه قرار دارد و من هم راههایی را برای ساختن داستان خودم بهعنوان مدیرعامل کریمسون و زنان رهبر پیدا کردم.
کرامر: غافلگیرکنندهترین موردی که در تغییر از سوی شرکت سرمایهگذاری خود، به نقش مدیرعامل کریمسون هگزاگون با آن مواجه شدید، چه بود؟
نیوبای: بزرگترین غافلگیری من این بود که تا چه حد حس میکردم دلم برای ساختن و راهاندازی یک کسبوکار تنگ شده است. من عاشق غرق شدن و تمرکز شدید روی یک کار هستم. اگر سرمایهگذار باشید، این کار برای شما بسیار سخت میشود؛ چراکه باید تمرکز خودتان را بین چندین شرکت مختلف پخش کنید. همچنین حتی در بهترین شرایط هم تنها یک مشاور هستید نه اجراکننده و من بیشتر عاشق نقش اجراکننده هستم.
کرامر: اغلب اوقات، سالهای حضورتان در والاستریت (در دهه ۸۰ و ۹۰) را بهعنوان زمانی توصیف میکنید که زنها تظاهر میکردند که زن نیستند و حتی مادر هم نیستند. فکر میکنید که مفهوم ترس برای زنان شاغل و حرفهای در صنایع مالی یا سایر صنایع بین آن زمان و اکنون چگونه تغییر کرده است؟ ما چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم تا ترس زنان آینده را کمتر کنیم؟
نیوبای: یکی از دلایلی که من عاشق جوانان هستم این است که آنها بسیار بهخودشان اعتماد دارند و از آنچه که هستند نمیترسند. ما از صحبت کردن و اظهار عقیده میترسیدیم، چراکه نگران بودیم که مبادا پسزده شویم. این امر هنوز هم حل نشده است و میتوانید آن را در جنبش منهمهمینطور (MeToo#) ببینید. تفاوت حال حاضر با آن زمان این است که اکنون مردان زیادی از ما حمایت میکنند و برای حمایت از زنان صحبت میکنند و ما بهتعداد بیشتری از این مردان نیاز داریم. البته همیشه افرادی هم هستند که از مسیر اصلی خارج میشوند و زیادهروی میکنند؛ یا اینکه از این جنبش استفاده نامناسبی دارند. اما بازهم چنین افرادی به این وضعیت و افرادی که از آن سود می برند ضربه نمیزنند.
کرامر: ترس را چگونه تعریف میکنید؟
استفانی نیوبای: مدتی طول کشید تا بهعنوان یک رهبر زن، در یک شرکت تکنولوژی قدرت پیدا کرده و بتوانم اظهار نظر کنم. گلدن سیدز درابتدا بسیار بیهمتاتر از الان بود، اما اکنون کریمسون هگزاگون پیشرفت زیادی کرده است و بسیار مورد توجه قرار دارد و من هم راههایی را برای ساختن داستان خودم بهعنوان مدیرعامل کریمسون و زنان رهبر پیدا کردم.
کرامر: غافلگیرکنندهترین موردی که در تغییر از سوی شرکت سرمایهگذاری خود، به نقش مدیرعامل کریمسون هگزاگون با آن مواجه شدید، چه بود؟
نیوبای: بزرگترین غافلگیری من این بود که تا چه حد حس میکردم دلم برای ساختن و راهاندازی یک کسبوکار تنگ شده است. من عاشق غرق شدن و تمرکز شدید روی یک کار هستم. اگر سرمایهگذار باشید، این کار برای شما بسیار سخت میشود؛ چراکه باید تمرکز خودتان را بین چندین شرکت مختلف پخش کنید. همچنین حتی در بهترین شرایط هم تنها یک مشاور هستید نه اجراکننده و من بیشتر عاشق نقش اجراکننده هستم.
کرامر: اغلب اوقات، سالهای حضورتان در والاستریت (در دهه ۸۰ و ۹۰) را بهعنوان زمانی توصیف میکنید که زنها تظاهر میکردند که زن نیستند و حتی مادر هم نیستند. فکر میکنید که مفهوم ترس برای زنان شاغل و حرفهای در صنایع مالی یا سایر صنایع بین آن زمان و اکنون چگونه تغییر کرده است؟ ما چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم تا ترس زنان آینده را کمتر کنیم؟
نیوبای: یکی از دلایلی که من عاشق جوانان هستم این است که آنها بسیار بهخودشان اعتماد دارند و از آنچه که هستند نمیترسند. ما از صحبت کردن و اظهار عقیده میترسیدیم، چراکه نگران بودیم که مبادا پسزده شویم. این امر هنوز هم حل نشده است و میتوانید آن را در جنبش منهمهمینطور (MeToo#) ببینید. تفاوت حال حاضر با آن زمان این است که اکنون مردان زیادی از ما حمایت میکنند و برای حمایت از زنان صحبت میکنند و ما بهتعداد بیشتری از این مردان نیاز داریم. البته همیشه افرادی هم هستند که از مسیر اصلی خارج میشوند و زیادهروی میکنند؛ یا اینکه از این جنبش استفاده نامناسبی دارند. اما بازهم چنین افرادی به این وضعیت و افرادی که از آن سود می برند ضربه نمیزنند.
کرامر: ترس را چگونه تعریف میکنید؟
نیوبای: من از شکست میترسم. این ترس هرگز نباید بهاندازهای باشد که جلوی موفقیت را بگیرد. من اعتقاد دارم تصمیماتی که با ترس گرفته میشوند و اقداماتی که با ترس انجام میشوند انگیزه را از بین میبرند و در نهایت هم نادیده گرفته میشوند.
کرامر: موفقیت را چگونه تعریف میکنید؟
نیوبای: درحال حاضر، موفقیت برای من در مجموع وابسته به کریمسون هگزاگون است. من رهبر این شرکت هستم و باید نتایج موفقیتآمیزی برای مشتریان، کارمندان خودمان و سهامداران به ارمغان بیاورم. من در تمرکز بر یک چیز در یک زمان، بیشتر روی جوینده تمرکز دارم تا گردآورنده. من بهعنوان زنی که کودکی ندارد تا زمانی را برای نگهداریش اختصاص دهد، کارهای زیادی برای انجام دادن دارم و آنها را بدون مزاحمت انجام میدهم و همسر من هم این مسئله را درک میکند. هیچچیز مانع رسیدن شرکت کریسمون هگزاگون به موفقیت نیست.
کرامر: شما برای اینکه بهموفقیت برسید بر چه ترسهایی غلبه کردید؟
نیوبای: ترس از اقتدار: بهعنوان کسی که در یک خانوادهی پدرسالار بزرگ شده است، بسیار موفق بودم؛ چراکه از قواعد معینی پیروی میکردم. از آنجاییکه نظم شخصی زیادی داشتم، در همهی چالشها خوب بودم: دانشگاه، ورزش، موسیقی، یا هرچیزی که فکرش را بکنید. من اوایل به همه چیز توجه داشتم، اما وقتی قوانین بهنظرم منطقی نبودند، آنها را نقض کردم. وقتی سیستم ارزشی قبلی را کنار گذاشتم و خودم را در نظر گرفتم، تا یک دهه آشفتگی داشتم. اما اکنون هیچچیزی من را نمیترساند. من هنوز هم به اقتدار و قدرت افراد احترام میگذارم، ولی از هیچکس نمیترسم.
کرامر: شما از چه راهبرد خاصی برای غلبه بر این ترسها استفاده کردید؟
نیوبای: تشخیص دادم که همهی ما انسان هستیم و امکان دارد اشتباه کنیم. هیچکس کامل و بیعیب و نقص نیست، من هم همینطور. من متوجه شدم که قویترین رهبران دنیا کسانی بودند که نقاط ضعف خود را درک کرده و گامهای محکمی بهسوی موفقیت برداشته بودند و شاید دلیل این کار آنها نیز همان نقاط ضعف بود. بنابراین علایق گوناگون من به فعالیتهای مختلف باعث رشد من درسالهای متمادی شد. رشد اشخاص تنها با ریاضیات بهدست نمیآید.
کرامر: موفقیت را چگونه تعریف میکنید؟
نیوبای: درحال حاضر، موفقیت برای من در مجموع وابسته به کریمسون هگزاگون است. من رهبر این شرکت هستم و باید نتایج موفقیتآمیزی برای مشتریان، کارمندان خودمان و سهامداران به ارمغان بیاورم. من در تمرکز بر یک چیز در یک زمان، بیشتر روی جوینده تمرکز دارم تا گردآورنده. من بهعنوان زنی که کودکی ندارد تا زمانی را برای نگهداریش اختصاص دهد، کارهای زیادی برای انجام دادن دارم و آنها را بدون مزاحمت انجام میدهم و همسر من هم این مسئله را درک میکند. هیچچیز مانع رسیدن شرکت کریسمون هگزاگون به موفقیت نیست.
کرامر: شما برای اینکه بهموفقیت برسید بر چه ترسهایی غلبه کردید؟
نیوبای: ترس از اقتدار: بهعنوان کسی که در یک خانوادهی پدرسالار بزرگ شده است، بسیار موفق بودم؛ چراکه از قواعد معینی پیروی میکردم. از آنجاییکه نظم شخصی زیادی داشتم، در همهی چالشها خوب بودم: دانشگاه، ورزش، موسیقی، یا هرچیزی که فکرش را بکنید. من اوایل به همه چیز توجه داشتم، اما وقتی قوانین بهنظرم منطقی نبودند، آنها را نقض کردم. وقتی سیستم ارزشی قبلی را کنار گذاشتم و خودم را در نظر گرفتم، تا یک دهه آشفتگی داشتم. اما اکنون هیچچیزی من را نمیترساند. من هنوز هم به اقتدار و قدرت افراد احترام میگذارم، ولی از هیچکس نمیترسم.
کرامر: شما از چه راهبرد خاصی برای غلبه بر این ترسها استفاده کردید؟
نیوبای: تشخیص دادم که همهی ما انسان هستیم و امکان دارد اشتباه کنیم. هیچکس کامل و بیعیب و نقص نیست، من هم همینطور. من متوجه شدم که قویترین رهبران دنیا کسانی بودند که نقاط ضعف خود را درک کرده و گامهای محکمی بهسوی موفقیت برداشته بودند و شاید دلیل این کار آنها نیز همان نقاط ضعف بود. بنابراین علایق گوناگون من به فعالیتهای مختلف باعث رشد من درسالهای متمادی شد. رشد اشخاص تنها با ریاضیات بهدست نمیآید.
همهی ما انسان هستیم و امکان دارد اشتباه کنیم. هیچکس کامل و بیعیب و نقص نیست
کرامر: از چه چیزی هیچگاه نترسیدید؟
نیوبای: مشکلات با هراندازهای من را نمیترساند. من مطمئنم که میتوانم هر مشکلی را حل کنم. شاید این جمله را زیاد شنیده باشید؛ ولی اگر راستش را بخواهید این جمله یکی از ایدهها و ارزشهای اصلی من است. من عاشق مشکلات هستم، چراکه از حل سختترین مشکلات بیشترین لذت را میبرم.
کرامر: به زنی که میخواهد دنبالهروی راه شما باشد چه نصیحتهایی میکنید تا تعداد شرکتهایی با سرپرست زن و همچنین شمار کارآفرینان زن افزایش یابد؟
نیوبای: هدف بعدی این است که سرمایهی بیشتری در اختیار زنان قرار بگیرد. خبر خوب این است که امروزه منابع زیاد و گوناگونی از سرمایه برای کارآفرینان زن وجود دارد. این امر باعث میشود که تعداد زنان سرمایهگذار و سرمایهی مورد نیاز آنها برای مراحل ابتدایی کارشان بیشتر شود. درحال حاضر ما به زنان سرمایهگذار بیشتری نیاز داریم، چراکه رویهی فوق بهترین راه برای اطمینان یافتن از این نکتهی مهم است که زنان کارآفرین هم میتوانند بهطورعادلانه درجمعی از سرمایهگذاران اظهار نظر کنند. امیدوارم زنان بیشتری با این تمرکز، سرمایهگذاری کنند تا میزان سرمایهی آنها افزایش یابد و این گروه را به سطح سازمانی برساند.
کرامر: آیا شعار یا عبارتی دارید که به شما کمک کند که ناامید نشوید و راهتان را ادامه دهید؟
نیوبای: من عاشق مانتراها (نوعی سرود در آیین هندوها) هستم و هر روز بهدنبال مانترای جدیدی میگردم. «وقتی زمین میخورم، دوباره بلند میشوم. شما نمیتوانید جلوی من را بگیرید.