۹۵/۵/۱۶، ۰۲:۱۴ عصر
داستانهای زیادی پیرامون روی تیره و تار بازی محبوب این روزها یعنی «پوکمون گو» (Pokemon Go) بر سر زبانها است. در خلال جستجو برای پیدا کردن هیولاهای این بازی، مردم با چیزهای ناخوشایندی هم روبرو شدند. در این مدت چندین جسد کشف شده، تعدادی از مردم حین جستجو و به دلیل حواسپرتی با اتومبیل تصادف کردند و حتی گروهی مورد سرقت قرار گرفتند. اما در کنار این حوادث غیرمنتظره، گروهی نیز تجربیاتی از نوع ماورایی را از سر گذراندهاند.
کمتر کسی است که این روزها نام بازی «پوکمون گو» به گوشش نخورده باشد، بازی متفاوتی که از همان نخستین روزهای عرضه، شگفتی آفرین شد و به سرعت مورد توجه عموم قرار گرفت. پوکمون در ابتدا بازی ویدیویی بود که توسط شرکت ژاپنی «نینتندو» ارائه شده و به دنبال کسب اقبال عمومی در قالب انیمیشن و فیلم سینمایی نیز عرضه شد. این روزها اما هیولاهای پوکمونی، پلی بین دنیای مجازی و واقعیت زده و به سرگرمی جدیدی تبدیل شدهاند.
شرکت آمریکایی «نیانتیک» (Niantic) در همکاری با شرکت نینتندو، بازی جدیدی در قالب واقعیت افزوده و در پلتفرمهای iOS و اندروید طراحی کرده است. این اپلیکیشن رایگان به بازیکنان فرصت میدهد تا هیولاهای خود را حین جستجویی مهیج پیدا و به مجموعه خود اضافه کنند. با استفاده از «GPS» و دوربین گوشی میتوان به شکار این هیولاهای مخفی شده رفت. این بازی بخش قابل توجهی از کودکانی را که به بازی کردن روی کاناپه عادت کرده بودند، واداشت تا از جای خود برخاسته و در بیرون از منزل به جستجو بپردازند. هر چند باید گفت بزرگسالان هم چندان از این موج فراگیر عقب نمانده و به رقابت با یکدیگر پرداختند.
البته این بازی جذاب، به دلیل حال و هوای خود، برای بازیکنان خطراتی نیز به همراه دارد. در واقع به نظر میرسد گاهی مردم حین بازی سر از جاهای خطرناکی در میآورند. این روزها فضای مجازی شاهد تصاویری از بازیکنانی است که در خطرناکترین مکانها در حال جستجوی هیولاها هستند. اخبار بسیاری در این مورد منتشر شده است. بهعنوان مثال دو مرد حین بازی از بلندای یک صخره به داخل اقیانوس سقوط کردند. تعدادی تصادف رخ داد، آن هم فقط به خاطر این که افراد حین رانندگی، همزمان به دنبال هیولا بودند. یک جوان جستجوگر چاقو خورد و عدهای نیز مورد دستبرد سارقان قرار گرفتند.
اما کار به اینجا ختم نشد. مردم مشتاق بیخبر از آنچه در دنیای پیرامونشان در جریان است، به جستجو میپردازند. در واقع آنها در این گونه مواقع تنها به صفحه گوشی خود خیره شدهاند و خبر ندارند قدم به کجا میگذارند. همین امر باعث کشف چندین جسد شد، اجسادی که معلوم نیست آیا قربانی همین بازی شدهاند یا خیر؟
بهعنوان مثال دختر جوانی حین بازی، موفق به کشف یک جسد شد. «شایلا ویگینز» (Shayla Wiggins) دختر نوزده ساله که همراه مادرش تعطیلات تابستانی خود را در یک پارک تریلر میگذارند، به شبکه خبر «County 10 News» گفت زمانی که برای پیدا کردن هیولا به منابع آب طبیعی رفته بود، با جسد مردی مواجه شد. او که در اطراف پل قدم میزده با جسمی شناور روی آب روبرو و با نگاهی دقیقتر متوجه شد این جسم در واقع جسد غرق شده یک مرد است. او با شماره اضطراری ۹۱۱ تماس گرفت و مأموران بلافاصله خود را به محل رساندند. شواهدی دال بر حضور مرد در همان ناحیه کشف جسد وجود داشته و به نظر میرسد شاید از همان نقطه به داخل آب افتاده است. البته معلوم نیست که آیا این فرد هم حین بازی به داخل آب سقوط کرده یا به دلیل سانحه این اتفاق افتاده است.
اما این تنها یک نمونه است. در خبری دیگر سه زن که به دنبال کشف هیولا در «پارک سن دیهگو» (San Diego park) بودند، موفق به کشف جسدی شدند که در میان بوتهها افتاده بود. بنابر بررسیهای صورت گرفته توسط پلیس محلی، مرگ او به دلایل طبیعی رخ داده است، هر چند تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد. مورد مشابه دیگری نیز از پیدا شدن یک جسد شناور در پارک نیو همپشایر خبر میدهد. البته در این میان اخبار خوبی نیز به گوش میرسد. بهعنوان مثال دو مرد حین بازی موفق شدند در دستگیری یک کودک آزار به پلیس «سونوما کانتی» (Sonoma County) کمک کنند.
این رخدادها تا حدی طبیعی است، مخصوصا با توجه به تب بالای این بازی که این روزها گریبانگیر بسیاری شده است. اما روی دیگر این سکه، مواجه شدن با چیزهایی است که کمتر کسی انتظار آن را میکشد. ارواح و اشباحی که در این هنگامه، فرصتی مناسب برای ابراز وجود پیدا کردهاند. در ادامه به دو ماجرا میپردازیم که توسط بازیکنان شرح داده شدهاند، البته تصدیق درستی یا نادرستی این داستانها از عهده ما خارج است.
یکی از این بازیکنان که ما او را «آدام» (Adam) مینامیم، چنین تجربهای را پشت سر گذاشته و در گشت و گذار خود با چیزی بسیار ناخوشایند و وحشتناک مواجه شد. آدام از جمله کسانی است که در کودکی به بازی پوکمون علاقهی بسیاری داشته و هرگز حتی یک قسمت از برنامه را که در آن زمان از تلویزیون پخش میشد، از دست نداده است. وقتی او در مورد بازی «پوکمون گو» شنید، نوستالژیهای دوران کودکی برایش زنده شده و در نتیجه همچون میلیونها آمریکایی دیگر، این اپلیکیشن را دانلود کرده و به جستجو پرداخت. او در یکی از این گشت و گذارها سری به پارک گریفیث (Griffith) زد تا ببینید چه چیزهایی کشف خواهد کرد، بیخبر از آنکه شاید با چیزی مواجه شود که اصلا انتظارش را ندارد.
اواخر عصر بود و چیزی تا زمان تاریکی هوا باقی نمانده بود، آدام در حال گشت و گذار در پارک بود و در عین حال متوجه بود که مردم دیگری نیز همچون او در حال جستجو هستند. آدام غرق شادمانی بود، چرا که در دوران کودکی دوست داشت نسخه واقعی پوکمون را بازی کند و اکنون این شانس به او رو کرده بود. او در میان درختان تناور و پر شاخ و برگ قدم میزد که ناگهان احساس کرد چیزی به گردنش کشیده شد. او به عقب برگشته و به پشت سر خود نگاه کرد. اینجا بود که در پیش چشمان او زنی جوان با چشمانی به رنگ زرد پدیدار شد.
در آن زمان او متوجه شد که خراش ایجاد شده روی گردنش به اندازهای عمیق است که خون از آن جاری شده است. ترس بر وجود او مستولی شده بود و در همان لحظه زن رو به سوی آدام کرده و با صدای هیس هیس مانند گفت: «تو به اینجا تعلق نداری».
دیگر بازیکنانی که در همان حوالی در حال جستجو بودند، با دیدن آدام حس کردند اتفاقی افتاده و برای کمک به سراغ او آمدند. آدام وحشتزده در مورد زن عجیبی که به او حمله کرده و سپس غیبش زده بود توضیح داد. در همان زمان یکی دیگر از پسرها گفت دوستانش در سرویس بهداشتی پارک با دختری غرق در خون مواجه شدهاند که در حال خط خطی کردن دیوار بوده است. ظاهرا او از اینکه مردم به پارک هجوم آورده، به زمین او تجاوز کرده و آرامشش را مختل کردهاند، ناخشنود بوده است.
آنها ابتدا این را یک شوخی تصور کردند، اما بعد از آنکه آن دختر ناگهان از نظر محو شد، فکر کردند شاید این روح کسی است که مدتها قبل، جایی همان احوالی کشته شده است .
البته این تنها یک نمونه بود، داستانهای زیادی در مورد مواجه شدن با چیزهای عجیب و غریب حین این بازی موجود است. اگرچه از همهگیر شدن این بازی مدت کوتاهی میگذرد، اما هر روز میلیونها نفر مشغول این بازی هستند. این بازی ممکن است بازیکن را به جایی هدایت کند که شاید چندان شلوغ و پر رفت و آمد نباشند. داستان بعدی ما به چنین جایی اختصاص دارد.
جادهی «بلک استار کنین» (Black Star Canyon Road)، مکانی زیبا برای گشت و گذار است، جایی که میتوان از مناظر طبیعی لذت برد. اما اخیرا مردم در سفر به این ناحیه، نه به مناظر اطراف که بیشتر به صفحه گوشی خود خیره شده و در این مکان پرسه میزنند و شاید همین امر، سبب دردسرهای زیادی در این منطقه شده است.
حین عبور در این منطقه با علامتهای بسیاری مواجه میشوید که مردم را از ورود غیرمجاز و تجاوز به املاک شخصی بازمیدارد، حتی ممکن است صدای فریاد کشیدن از سر نارضایتی نیز به گوش برسد. هرچند کلانتری ناحیهی «او رنج کانتی» (Orange County) اعلام کرد همهی مسیرها باز استوکسی مانع بازدیدکنندگان نمیشود. درواقع باید گفت بسیاری از این علامتها، متعلق به مدتها قبل است؛ زمانی که ساکنان قدیمی سعی داشتند مردم را از زمینهای خود دور کنند. بسیاری از این تابلوها با گلوله سوراخسوراخ شدهاند، اما البته این چیزی نیست که باید نگرانش بود، چراکه بههرحال ساکنان محلی تا حدی به اوضاع عادت کردهاند. اما چیزهای دیگری هستند که نهتنها به سروصدا و رفتوآمدها عادت ندارند، بلکه این روزها بسیار خشمگین و عصبانی هم شدهاند. بله، صحبت از ارواحی است که به یمن این بازی، از خواب آرام خود برخاسته و کینهتوزانه اعلام وجود میکنند.
ارواح ناراضی از این همه شلوغی خسته شدهاند. هر چند ممکن است سیگنالهای موجود در این ناحیه نیز بر این خشم افزوده باشد. بسیاری از بازیکنان پوکمون گو از مواجه شدن با چیزهایی عجیب گزارش دادهاند. شاید ارواح و اشباح، کسی به درستی نظری ندارد، اما دست کم این چیزی است که افراد حس کردهاند. همچنین شماری با پیکرههایی شبح گون و سایهمانند روبرو شده و حتی صداهایی عجیب و ترسناک به گوششان رسیده است.
در حالت کلی اینگونه تصور میشود که ارواح میتوانند تأثیری هر چند جزئی بر دنیای ما داشته باشند. آنها ناگهان ظاهر شده و مردم را وحشت زده میکنند و شاید در این میان چیزهایی را هم حرکت دهند و البته نه چیزی بیشتر از این. اما به لطف ازدحام و شلوغی ناشی از این بازی، ارواح اکنون بیپروا و البته خشنتر شدهاند. ظاهرا به نظر میرسد به هر اندازه که «پوکمون گو» همهگیرتر شود، فرصت بیشتر و البته بهتری برای ارواح مهیا میشود تا قدرتهای فرامادی خود را به رخ موجودی فانی به نام انسان بکشند.
فارغ از صحت و سقم این داستانها، گزارش حوادث رخ داده تاکنون هشداری است به آن دسته از افرادی که غرق این بازی محبوب و پرطرفدار شدهاند. شاید باید دفعه بعدی که به جستجوی این مخلوقات بامزه رفتند، کمی بیشتر احتیاط کنند. چون معلوم نیست با چه چیزهایی مواجه خواهند شد؟ اتفاقات فراوانی در اطراف ما رخ میدهد که یگ لحظه غفلت از آنها، ممکن است باعث یک عمر پشیمانی شود. شاید هم بهتر است همین الان این بازی را پاک کرده و از زندگی آرام و البته ایمن لذت برد.
نظر شما در این مورد چیست؟ شما تا چه حد به درستی این داستانها باور دارید؟ لطفا نظرات خود را درباره این بازی و اتفاقات پیرامون آن با ما و سایر کاربران به اشتراک بگذارید.