۹۷/۱/۱۳، ۰۷:۵۱ عصر
اینترنت ملی، شبکه ملی اطلاعات، موتور جستوجوگر ملی، مرورگر ملی، سیستمعامل ملی، آنتیویروس ملی، مسیریاب ملی و... ازجمله پروژههای ملی هستند که از اوایل دهه 80 تاکنون و با روی کار آمدن طرحهایی همچون تکفا، بودجههای کلانی از محل بیتالمال گرفتند و هیچکدام تاکنون ارائه نشدهاند.
هفته آخر آذرماه 96 برای کسبوکارهای حوزه فناوری اطلاعات هفته پر از وعدهای بود. در نخستین روزهای آن هفته دبیر شورای عالی فضای مجازی در مراسمی از اعطای وام پنج میلیارد تومانی بدون بهره و بدون ضامن سخت برای پیامرسانهای ایرانی خبر داد.
دولت که از زمان رفع فیلتر تلگرام با انواع انتقادات از سوی نهادهای مختلف حکومتی روبهروست، اکنون بر آن شده است با تزریق بودجه و اعطای امکانات رایگان قابلیتهای پیامرسانهای داخلی را به حدی افزایش دهد که شاید مورد اعتماد کاربران ایرانی واقع شوند. به این ترتیب فیروزآبادی عنوان کرده است که در نهایت تا یک سال دیگر از تلگرام خارج خواهیم شد.
دبیر شورای عالی فضای مجازی در کنار وعده اعطای وام پنج میلیارد تومانی، از آمریکاییبودن تمام زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری در جهان و ایران گلهمند بود و درباره توسعه نامتوازن حوزه ICT در کشور گفت: «در حال حاضر از بازار ۶۰ هزار میلیارد تومانی ICT در کشور ۶۰ درصد متعلق به CT (ارتباطات) است؛ درحالیکه باید سهم CT و IT (فناوری اطلاعات) در توسعه اقتصاد دیجیتالی متوازن باشد. درنتیجه عدم توازن در توسعه این بخش شاهد توسعه بیشتر زیرساخت هستیم که آن را پایپ (لوله) میخوانیم.»
علاوه بر زیرساخت ازجمله نیازهای دیگر توسعه اقتصاد دیجیتالی، شبکه دیجیتالی است که سال گذشته تمام مدیران عامل اپراتورها را دعوت و اعلام کردیم باید از حوزه پایپ بیرون بیایند. 50 میلیارد شیئی که در آینده به اینترنت متصل خواهد شد روی پایپ سوار میشود و علاوه بر این یک پلتفرم میخواهد.
از میان سیستمعاملهای موجود در دنیا که قبلا حتی اروپایی هم بودند امروز فقط سیستمعاملهای آمریکایی ماندهاند و روی موبایل نیز سیستمعاملهای اندروید و IOS قرار دارند که آنها نیز آمریکایی هستند. از سوی دیگر سرویسهای ابری نیز در اختیار شرکتهای آمریکایی از جمله آمازون و گوگل هستند و بهعبارتی شرکتهای آمریکایی صاحب پلتفرم و سرویسهای ابری تا پشت دروازههای ما میآیند و پلتفرم داخل سیستم (سیستمعامل) نیز آمریکایی است. با این حساب دیگر حاکمیتی نمیماند و با ادامه این روند لولهکش دیگران میشویم که در سیستم آنها حرکت میکنیم.
از صحبتهای دبیر شورای عالی فضای مجازی بوی ملیگرایی در زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به مشام میرسید؛ بهطوریکه او در ادامه این مبحث که اتفاقا مورد تأکید بسیاری از کارشناسان خبره این حوزه نیز هست، از ابلاغ مصوبه شورای عالی فضای مجازی درباره حمایت از پیامرسانهای داخلی خبر داد و گفت: این مصوبه ابلاغ شد که بهوسیله آن وام بدون بهره تا سقف پنج میلیارد تومان، بدون ضمانتنامه سخت و سفته به همه پیامرسانهای داخلی داده میشود. در حال حاضر برای حمایت از پیامرسانهای داخلی به همه آنها مکان و تخفیف پهنای باند داده شده است که هزینه استفاده مردم از پیامرسان داخلی با یکسوم تعرفه عادی محاسبه میشود. همچنین پنج پیامرسان منتخب را اعلام کردهایم که اکنون شاید اعلام اسامی آنها صلاح نباشد، اما مردم آنها را میشناسند.
فیروزآبادی اظهار کرد: دولت و حاکمیت وظیفه دارند موانع سر راه را بردارند. با این تسهیلات به شرط کمک بخش خصوصی پیشبینی میکنیم طی یک سال از انحصار پیامرسان خارجی خارج شویم.
حمایت ۵۰۰ میلیاردتومانی
بعد از فیروزآبادی نوبت به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات رسید. آذریجهرمی که در آذرماه گذشته به سیبل دولت در بخش فیلترینگ تبدیل شده و انواع و اقسام انتقادات کاربران فضای مجازی را تحمل کرده بود، این بار در حالی وعده حمایت از کسبوکارهای نوپا یا همان استارتآپها را داد که اتفاقا هفته آخر آذرماه 96 از آن برخی از کسبوکارهای حاضر در بخش بنگاههای کاریابی به دلیل نداشتن مجوزهای لازم از وزارت کار و تعاون، فیلتر شده بودند.
اگرچه پس از چند روز این کسبوکارها رفع فیلتر شدند و وزیر نیز از پس گرفتن شکایت دولتیها از کسبوکارهای نوپا خبر داد و بعد از آن هم وعده داد از این پس قبل از فیلتر نوپاها، موارد اختلافی در هیئتی متشکل از وزارت ارتباطات و دستگاه شاکی و نمایندگان کسبوکار بررسی و حل شود، با این حال اکنون جهرمی از تزریق ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه به این بخش خبر میدهد.
وی در تشریح خروجی جلسه هیئت دولت گفت: با موافقت رئیسجمهور، قرار شد طی دو سال پیش رو 500 میلیارد تومان برای تأمین منابع مالی توسعه خدمات به کسبوکارهای نوپا که در این عرصه کار میکنند اختصاص پیدا کند. این حمایت میتواند هم بهطور مستقیم در اختیار کسبوکارهای نوپا و دانشبنیان قرارگیرد و هم به صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر تزریق شود.
ملیهایی که نیامده رفتند
اینترنت ملی، شبکه ملی اطلاعات، موتور جستوجوگر ملی، مرورگر ملی، سیستمعامل ملی، آنتیویروس ملی، مسیریاب ملی و... ازجمله پروژههای ملی هستند که از اوایل دهه 80 تاکنون و با روی کار آمدن طرحهایی همچون تکفا، بودجههای کلانی از محل بیتالمال گرفتند و هیچکدام تاکنون ارائه نشدهاند، اگر هم ارائه و رونمایی شده باشند هیچ کارایی نداشتهاند. تجربه ثابت کرده است در یک دهه گذشته قریب به اتفاق پروژههای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات که بهنوعی راهاندازی آنها صرفا با دریافت حمایتهای دولتی صورت گرفته است شکست خوردهاند. به گفته کارشناسان، بسیاری از این پروژهها توسط دانشگاههای طراز اول دولتی و گاه با دریافت حمایت از سوی شرکتهای وابسته به آنها که عموما زیر نظر استادان این دانشگاهها و یا به نوعی وابسته به آنها هستند، مطرح میشود. در اینجا به چند پروژه شکستخورده در این بخش و برخی از اطلاعات بودجهای آنها اشاره میکنیم.
کامپیوتر ملی
اجازه دهید بحث را با سختافزار شروع کنیم و بپردازیم به ساخت رؤیای کامپیوتر ملی؛ دستگاهی که در آن زمان نامش را کلونایزر انتخاب کرده بودند. این طرح از حوالی سال ۸۳ آغاز به کار کرد و برخی از منابع از سرمایهگذاری ۱۴ میلیارد تومانی برای آن خبر داده بودند. کامپیوتری که قرار بود سه نسل آلفا، بتا و گاما را داشته باشد و در حقیقت قرار بود یک کامپیوتر All-in-One باشد. حتی برای بخش نرمافزاری آن نیز برنامههای خاصی پیشبینی شده بود تا کاربران بدون دانش کامپیوتر بتوانند از آن بهراحتی استفاده کنند. درنهایت این طرح به دلیل آنچه رقبای سرسخت خارجی گفته میشد با شکست روبهرو شد و تنها چهار هزار دستگاه از آن ساخته شد که البته همین چهار هزار دستگاه نیز با یارانه از سوی برخی از نهادهای دولتی خریداری شد.
موبایل ملی
بعد از کامپیوتر وارد فاز موبایل ملی میشویم. این پروژه نیز در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و وزارت علی طهماسبی در وزارت صنایع و معادن آن زمان صورت گرفت. زمانی که اپراتور دوم وارد بازار شد و اپراتور اول هم با احساس خطر سر کیسه سیمکارت را شل کرده بود، یکباره تعرفه واردات گوشی از ۴ درصد به ۶۰درصد افزایش پیدا کرد و به دنبال آن شرکت مادیران از یک خط تولید گوشی تلفن همراه رونمایی کرد که گفته میشود تنها ۶ ماه دوام آورده است. از میزان سرمایهگذاری در این بخش اطلاعی در دست نیست، اما طرح تولید موبایل ملی که بعدها تبلت نیز به آن اضافه شد، تنها خروجیاش به مونتاژ یکسری قطعات بیکیفیت چینی در کارخانههایی که در خوزستان افتتاح شده بودند ختم شد. هرچند این اخبار هیچوقت تأیید نشد، اما برخی از منابع عنوان کرده بودند که برای احداث این کارخانهها میلیاردها تومان وام با بهره بسیار پایین اعطا شده است.
پیامک فارسی ملی
۱۰ سال پیش در چنین روزهایی شرکت همراه اول تصمیم گرفت هزینه دریافت پیامکهای خود را افزایش دهد. به این ترتیب این شرکت هزینه دریافت پیامک فارسی را که ۱۴ تومان برای هر پیامک بود به ۲۲ تومان افزایش داد، اما در ازای آن مقرر کرد کاربران برای ارسال پیامک فارسی تنها ۹ تومان پرداخت کنند. این در حالی است که در آن زمان درصد بسیار بالایی از گوشیهای موجود در بازار توانایی دریافت یا ارسال پیامک فارسی را نداشتند یا اگر هم داشتند بحث تعداد کاراکترهای کم فارسی با انتقاد بسیاری از کاربران در این بخش روبهرو شده بود. به این ترتیب پروژهای طراحی شد با عنوان نرمافزار پیامک فارسی که اجرای آن به یکی از شرکتهای زیرمجموعه دانشگاه صنعتی شریف واگذار شد. پس از ماهها درنهایت این پروژه عرضه و در همان هفتههای ابتدایی باگها و خطاهای بسیاری از سوی کاربران تلفن همراه اعلام شد. این پروژه سریعتر از آنچه پیشبینی میشد شکست خورد و از گوشیهای کاربران حذف شد، اما هرگز مشخص نشد چه مبلغی برای چنین پروژهای هزینه شده بود.
سیستمعامل ملی
سیستمعامل ملی هم جزو پروژههای پرسروصدای یک دهه گذشته بود؛ سیستمعاملی که قرار بود بر پایه سیستمعامل لینوکس باشد و حتی برای راهاندازی آن یک مرکز خاص هم تأسیس شده بود! از این پروژه با عناوین دیگری نیز نام برده میشد: سیستمعامل ملی، لینوکس فارسی و درنهایت طرح ملی نرمافزارهای آزاد یا متن باز.
قاعدتا سرمایهگذاری برای سیستمعامل جایگزین نهتنها ایرادی ندارد؛ بلکه احتمالا باید به طراحان آن نیز آفرین گفت، اما مشکل دقیقا از همان عنوان انتخابشده برای این طرح خود را نشان داد. با کمی دقت هر کارشناس یا فرد آشنا با این حیطه از خود سؤال میکند چگونه سیستمعاملی که کرنل (هسته)، محیط گرافیکی و بسیاری از نرمافزارها و کدهای آن در غرب و در کشورهای مختلف طراحی و پیادهسازی شده و قرار است تنها در ایران محیط بصری آن فارسی شده و احتمالا پشتیبانی از زبان فارسی در برخی نرمافزارهای آن تقویت شود، میتواند عنوان سیستمعامل ملی بگیرد؟ درحالیکه چنین عنوانی تنها متعلق به سیستمعاملی است که قاعدتا اکثر کدها و نرمافزارهای وابسته به آن در داخل کشور نوشته شده باشد، نه اینکه تنها کلمات محیط محاوره آن ترجمه شود!
سیستمعامل ملی هم درنهایت نتوانست انتظارات دولتیها و نهادهایی را که برای آن بودجه در نظر گرفته بودند برآورده کند. خروجی نهایی این پروژه صرفا یک لینوکس فارسی بود که حتی در آن مقطع شنیده میشد برخی از دانشجویان رشته نرمافزار پیش از این و بدون صرف هزینههای دولتی، آن کار را به شکل دیگری انجام داده بودند. درنهایت مسئولان این پروژه در سال ۸۵ شکست آن را تلویحا اعلام کردند؛ طرحی که گفته میشد نزدیک به ۹۵۰ میلیون تومان هزینه برده است.
موتور جستوجوگر ملی
بعد از همه این پروژههای شکستخورده نوبت به دنیای اینترنت رسید. فارغ از بحث اینترنت ملی که تا به حال میلیاردها تومان صرف راهاندازی و راهنیندازی آن شده است و هنوز هم مشخص نیست چه چیزی و در چه زمانی و با چه هزینه نهایی قرار است رونمایی شود، یک پروژه ناموفق دیگر هم در این بخش وجود دارد که از آن با نام موتور جستوجوگر ملی یاد میشد. پارسیجو،گرگر، جسجو و یوز نام چند موتور جستوجوگر ملی هستند که البته فقط برخی از آنها مشمول عنایت و سخاوت دولتیها شدند.
گفته میشود پارسیجو (Parsijoo.ir) با حمایت دانشگاه یزد و جویشگر یوز (yooz.ir) که محصول یک شرکت دانشبنیان است، بودجه خود را از طریق سازمان فناوری اطلاعات دریافت کردهاند. این پروژهها در دهه فجر سال ۹۳ بهرهبرداری شدند. براساس اعلام رسانهها، اعتبار راهاندازی موتور جستوجوی یوز و پارسیجو معادل 170 میلیارد تومان بوده است که البته قرار بوده این بودجه ظرف چند سال به منظور توسعه این جویشگرها به آنها پرداخت شود که از اختصاص یافتن یا نیافتن آن اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما آنچه امروز مشاهده میشود چند سایت موتور جستوجو است که در میان کاربران ایرانی هیچ جایگاهی ندارند و به دلیل اطلاعات نادرست و گاه جهتدارشان مورد استقبال قرار نگرفته و به نوعی با شکست روبهرو شدهاند.
تاکنون اکثر پروژههای ملی در حوزه فاوا در کشور ما شکست خوردهاند؛ پروژههایی که هدفشان چیزی جز اختراع مجدد چرخ نبوده است؛ البته باید گفت گرچه این پروژهها برای کاربران ایرانی آبی نداشته، برای برخی از افراد و شرکتهای خاص نان داشته است. با آنکه تجربه شکست در بسیاری از این پروژهها بارها و بارها در این حوزه تکرار شده است، اما همانطور که در ابتدای بحث نیز به آن اشاره شد، گویا اکنون نهضت ملیگرایی در حوزه فاوا به پیامرسان موبایلی رسیده و قرار است پنج میلیارد تومان ناقابل بدون چک و سفته و تضمین در اختیار شرکتهایی قرار گیرد که اتفاقا در همین یک ماه گذشته با وجود انحصار و فیلترینگ رقبای خارجی آنچنان که باید نتوانستند سری میان سرها درآورند.
هفته آخر آذرماه 96 برای کسبوکارهای حوزه فناوری اطلاعات هفته پر از وعدهای بود. در نخستین روزهای آن هفته دبیر شورای عالی فضای مجازی در مراسمی از اعطای وام پنج میلیارد تومانی بدون بهره و بدون ضامن سخت برای پیامرسانهای ایرانی خبر داد.
دولت که از زمان رفع فیلتر تلگرام با انواع انتقادات از سوی نهادهای مختلف حکومتی روبهروست، اکنون بر آن شده است با تزریق بودجه و اعطای امکانات رایگان قابلیتهای پیامرسانهای داخلی را به حدی افزایش دهد که شاید مورد اعتماد کاربران ایرانی واقع شوند. به این ترتیب فیروزآبادی عنوان کرده است که در نهایت تا یک سال دیگر از تلگرام خارج خواهیم شد.
دبیر شورای عالی فضای مجازی در کنار وعده اعطای وام پنج میلیارد تومانی، از آمریکاییبودن تمام زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری در جهان و ایران گلهمند بود و درباره توسعه نامتوازن حوزه ICT در کشور گفت: «در حال حاضر از بازار ۶۰ هزار میلیارد تومانی ICT در کشور ۶۰ درصد متعلق به CT (ارتباطات) است؛ درحالیکه باید سهم CT و IT (فناوری اطلاعات) در توسعه اقتصاد دیجیتالی متوازن باشد. درنتیجه عدم توازن در توسعه این بخش شاهد توسعه بیشتر زیرساخت هستیم که آن را پایپ (لوله) میخوانیم.»
علاوه بر زیرساخت ازجمله نیازهای دیگر توسعه اقتصاد دیجیتالی، شبکه دیجیتالی است که سال گذشته تمام مدیران عامل اپراتورها را دعوت و اعلام کردیم باید از حوزه پایپ بیرون بیایند. 50 میلیارد شیئی که در آینده به اینترنت متصل خواهد شد روی پایپ سوار میشود و علاوه بر این یک پلتفرم میخواهد.
از میان سیستمعاملهای موجود در دنیا که قبلا حتی اروپایی هم بودند امروز فقط سیستمعاملهای آمریکایی ماندهاند و روی موبایل نیز سیستمعاملهای اندروید و IOS قرار دارند که آنها نیز آمریکایی هستند. از سوی دیگر سرویسهای ابری نیز در اختیار شرکتهای آمریکایی از جمله آمازون و گوگل هستند و بهعبارتی شرکتهای آمریکایی صاحب پلتفرم و سرویسهای ابری تا پشت دروازههای ما میآیند و پلتفرم داخل سیستم (سیستمعامل) نیز آمریکایی است. با این حساب دیگر حاکمیتی نمیماند و با ادامه این روند لولهکش دیگران میشویم که در سیستم آنها حرکت میکنیم.
از صحبتهای دبیر شورای عالی فضای مجازی بوی ملیگرایی در زیرساختهای فناوری اطلاعات و ارتباطات به مشام میرسید؛ بهطوریکه او در ادامه این مبحث که اتفاقا مورد تأکید بسیاری از کارشناسان خبره این حوزه نیز هست، از ابلاغ مصوبه شورای عالی فضای مجازی درباره حمایت از پیامرسانهای داخلی خبر داد و گفت: این مصوبه ابلاغ شد که بهوسیله آن وام بدون بهره تا سقف پنج میلیارد تومان، بدون ضمانتنامه سخت و سفته به همه پیامرسانهای داخلی داده میشود. در حال حاضر برای حمایت از پیامرسانهای داخلی به همه آنها مکان و تخفیف پهنای باند داده شده است که هزینه استفاده مردم از پیامرسان داخلی با یکسوم تعرفه عادی محاسبه میشود. همچنین پنج پیامرسان منتخب را اعلام کردهایم که اکنون شاید اعلام اسامی آنها صلاح نباشد، اما مردم آنها را میشناسند.
فیروزآبادی اظهار کرد: دولت و حاکمیت وظیفه دارند موانع سر راه را بردارند. با این تسهیلات به شرط کمک بخش خصوصی پیشبینی میکنیم طی یک سال از انحصار پیامرسان خارجی خارج شویم.
حمایت ۵۰۰ میلیاردتومانی
بعد از فیروزآبادی نوبت به وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات رسید. آذریجهرمی که در آذرماه گذشته به سیبل دولت در بخش فیلترینگ تبدیل شده و انواع و اقسام انتقادات کاربران فضای مجازی را تحمل کرده بود، این بار در حالی وعده حمایت از کسبوکارهای نوپا یا همان استارتآپها را داد که اتفاقا هفته آخر آذرماه 96 از آن برخی از کسبوکارهای حاضر در بخش بنگاههای کاریابی به دلیل نداشتن مجوزهای لازم از وزارت کار و تعاون، فیلتر شده بودند.
اگرچه پس از چند روز این کسبوکارها رفع فیلتر شدند و وزیر نیز از پس گرفتن شکایت دولتیها از کسبوکارهای نوپا خبر داد و بعد از آن هم وعده داد از این پس قبل از فیلتر نوپاها، موارد اختلافی در هیئتی متشکل از وزارت ارتباطات و دستگاه شاکی و نمایندگان کسبوکار بررسی و حل شود، با این حال اکنون جهرمی از تزریق ۵۰۰ میلیارد تومان بودجه به این بخش خبر میدهد.
وی در تشریح خروجی جلسه هیئت دولت گفت: با موافقت رئیسجمهور، قرار شد طی دو سال پیش رو 500 میلیارد تومان برای تأمین منابع مالی توسعه خدمات به کسبوکارهای نوپا که در این عرصه کار میکنند اختصاص پیدا کند. این حمایت میتواند هم بهطور مستقیم در اختیار کسبوکارهای نوپا و دانشبنیان قرارگیرد و هم به صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر تزریق شود.
ملیهایی که نیامده رفتند
اینترنت ملی، شبکه ملی اطلاعات، موتور جستوجوگر ملی، مرورگر ملی، سیستمعامل ملی، آنتیویروس ملی، مسیریاب ملی و... ازجمله پروژههای ملی هستند که از اوایل دهه 80 تاکنون و با روی کار آمدن طرحهایی همچون تکفا، بودجههای کلانی از محل بیتالمال گرفتند و هیچکدام تاکنون ارائه نشدهاند، اگر هم ارائه و رونمایی شده باشند هیچ کارایی نداشتهاند. تجربه ثابت کرده است در یک دهه گذشته قریب به اتفاق پروژههای حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات که بهنوعی راهاندازی آنها صرفا با دریافت حمایتهای دولتی صورت گرفته است شکست خوردهاند. به گفته کارشناسان، بسیاری از این پروژهها توسط دانشگاههای طراز اول دولتی و گاه با دریافت حمایت از سوی شرکتهای وابسته به آنها که عموما زیر نظر استادان این دانشگاهها و یا به نوعی وابسته به آنها هستند، مطرح میشود. در اینجا به چند پروژه شکستخورده در این بخش و برخی از اطلاعات بودجهای آنها اشاره میکنیم.
کامپیوتر ملی
اجازه دهید بحث را با سختافزار شروع کنیم و بپردازیم به ساخت رؤیای کامپیوتر ملی؛ دستگاهی که در آن زمان نامش را کلونایزر انتخاب کرده بودند. این طرح از حوالی سال ۸۳ آغاز به کار کرد و برخی از منابع از سرمایهگذاری ۱۴ میلیارد تومانی برای آن خبر داده بودند. کامپیوتری که قرار بود سه نسل آلفا، بتا و گاما را داشته باشد و در حقیقت قرار بود یک کامپیوتر All-in-One باشد. حتی برای بخش نرمافزاری آن نیز برنامههای خاصی پیشبینی شده بود تا کاربران بدون دانش کامپیوتر بتوانند از آن بهراحتی استفاده کنند. درنهایت این طرح به دلیل آنچه رقبای سرسخت خارجی گفته میشد با شکست روبهرو شد و تنها چهار هزار دستگاه از آن ساخته شد که البته همین چهار هزار دستگاه نیز با یارانه از سوی برخی از نهادهای دولتی خریداری شد.
موبایل ملی
بعد از کامپیوتر وارد فاز موبایل ملی میشویم. این پروژه نیز در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد و وزارت علی طهماسبی در وزارت صنایع و معادن آن زمان صورت گرفت. زمانی که اپراتور دوم وارد بازار شد و اپراتور اول هم با احساس خطر سر کیسه سیمکارت را شل کرده بود، یکباره تعرفه واردات گوشی از ۴ درصد به ۶۰درصد افزایش پیدا کرد و به دنبال آن شرکت مادیران از یک خط تولید گوشی تلفن همراه رونمایی کرد که گفته میشود تنها ۶ ماه دوام آورده است. از میزان سرمایهگذاری در این بخش اطلاعی در دست نیست، اما طرح تولید موبایل ملی که بعدها تبلت نیز به آن اضافه شد، تنها خروجیاش به مونتاژ یکسری قطعات بیکیفیت چینی در کارخانههایی که در خوزستان افتتاح شده بودند ختم شد. هرچند این اخبار هیچوقت تأیید نشد، اما برخی از منابع عنوان کرده بودند که برای احداث این کارخانهها میلیاردها تومان وام با بهره بسیار پایین اعطا شده است.
پیامک فارسی ملی
۱۰ سال پیش در چنین روزهایی شرکت همراه اول تصمیم گرفت هزینه دریافت پیامکهای خود را افزایش دهد. به این ترتیب این شرکت هزینه دریافت پیامک فارسی را که ۱۴ تومان برای هر پیامک بود به ۲۲ تومان افزایش داد، اما در ازای آن مقرر کرد کاربران برای ارسال پیامک فارسی تنها ۹ تومان پرداخت کنند. این در حالی است که در آن زمان درصد بسیار بالایی از گوشیهای موجود در بازار توانایی دریافت یا ارسال پیامک فارسی را نداشتند یا اگر هم داشتند بحث تعداد کاراکترهای کم فارسی با انتقاد بسیاری از کاربران در این بخش روبهرو شده بود. به این ترتیب پروژهای طراحی شد با عنوان نرمافزار پیامک فارسی که اجرای آن به یکی از شرکتهای زیرمجموعه دانشگاه صنعتی شریف واگذار شد. پس از ماهها درنهایت این پروژه عرضه و در همان هفتههای ابتدایی باگها و خطاهای بسیاری از سوی کاربران تلفن همراه اعلام شد. این پروژه سریعتر از آنچه پیشبینی میشد شکست خورد و از گوشیهای کاربران حذف شد، اما هرگز مشخص نشد چه مبلغی برای چنین پروژهای هزینه شده بود.
سیستمعامل ملی
سیستمعامل ملی هم جزو پروژههای پرسروصدای یک دهه گذشته بود؛ سیستمعاملی که قرار بود بر پایه سیستمعامل لینوکس باشد و حتی برای راهاندازی آن یک مرکز خاص هم تأسیس شده بود! از این پروژه با عناوین دیگری نیز نام برده میشد: سیستمعامل ملی، لینوکس فارسی و درنهایت طرح ملی نرمافزارهای آزاد یا متن باز.
قاعدتا سرمایهگذاری برای سیستمعامل جایگزین نهتنها ایرادی ندارد؛ بلکه احتمالا باید به طراحان آن نیز آفرین گفت، اما مشکل دقیقا از همان عنوان انتخابشده برای این طرح خود را نشان داد. با کمی دقت هر کارشناس یا فرد آشنا با این حیطه از خود سؤال میکند چگونه سیستمعاملی که کرنل (هسته)، محیط گرافیکی و بسیاری از نرمافزارها و کدهای آن در غرب و در کشورهای مختلف طراحی و پیادهسازی شده و قرار است تنها در ایران محیط بصری آن فارسی شده و احتمالا پشتیبانی از زبان فارسی در برخی نرمافزارهای آن تقویت شود، میتواند عنوان سیستمعامل ملی بگیرد؟ درحالیکه چنین عنوانی تنها متعلق به سیستمعاملی است که قاعدتا اکثر کدها و نرمافزارهای وابسته به آن در داخل کشور نوشته شده باشد، نه اینکه تنها کلمات محیط محاوره آن ترجمه شود!
سیستمعامل ملی هم درنهایت نتوانست انتظارات دولتیها و نهادهایی را که برای آن بودجه در نظر گرفته بودند برآورده کند. خروجی نهایی این پروژه صرفا یک لینوکس فارسی بود که حتی در آن مقطع شنیده میشد برخی از دانشجویان رشته نرمافزار پیش از این و بدون صرف هزینههای دولتی، آن کار را به شکل دیگری انجام داده بودند. درنهایت مسئولان این پروژه در سال ۸۵ شکست آن را تلویحا اعلام کردند؛ طرحی که گفته میشد نزدیک به ۹۵۰ میلیون تومان هزینه برده است.
موتور جستوجوگر ملی
بعد از همه این پروژههای شکستخورده نوبت به دنیای اینترنت رسید. فارغ از بحث اینترنت ملی که تا به حال میلیاردها تومان صرف راهاندازی و راهنیندازی آن شده است و هنوز هم مشخص نیست چه چیزی و در چه زمانی و با چه هزینه نهایی قرار است رونمایی شود، یک پروژه ناموفق دیگر هم در این بخش وجود دارد که از آن با نام موتور جستوجوگر ملی یاد میشد. پارسیجو،گرگر، جسجو و یوز نام چند موتور جستوجوگر ملی هستند که البته فقط برخی از آنها مشمول عنایت و سخاوت دولتیها شدند.
گفته میشود پارسیجو (Parsijoo.ir) با حمایت دانشگاه یزد و جویشگر یوز (yooz.ir) که محصول یک شرکت دانشبنیان است، بودجه خود را از طریق سازمان فناوری اطلاعات دریافت کردهاند. این پروژهها در دهه فجر سال ۹۳ بهرهبرداری شدند. براساس اعلام رسانهها، اعتبار راهاندازی موتور جستوجوی یوز و پارسیجو معادل 170 میلیارد تومان بوده است که البته قرار بوده این بودجه ظرف چند سال به منظور توسعه این جویشگرها به آنها پرداخت شود که از اختصاص یافتن یا نیافتن آن اطلاعات دقیقی در دست نیست. اما آنچه امروز مشاهده میشود چند سایت موتور جستوجو است که در میان کاربران ایرانی هیچ جایگاهی ندارند و به دلیل اطلاعات نادرست و گاه جهتدارشان مورد استقبال قرار نگرفته و به نوعی با شکست روبهرو شدهاند.
تاکنون اکثر پروژههای ملی در حوزه فاوا در کشور ما شکست خوردهاند؛ پروژههایی که هدفشان چیزی جز اختراع مجدد چرخ نبوده است؛ البته باید گفت گرچه این پروژهها برای کاربران ایرانی آبی نداشته، برای برخی از افراد و شرکتهای خاص نان داشته است. با آنکه تجربه شکست در بسیاری از این پروژهها بارها و بارها در این حوزه تکرار شده است، اما همانطور که در ابتدای بحث نیز به آن اشاره شد، گویا اکنون نهضت ملیگرایی در حوزه فاوا به پیامرسان موبایلی رسیده و قرار است پنج میلیارد تومان ناقابل بدون چک و سفته و تضمین در اختیار شرکتهایی قرار گیرد که اتفاقا در همین یک ماه گذشته با وجود انحصار و فیلترینگ رقبای خارجی آنچنان که باید نتوانستند سری میان سرها درآورند.