۹۶/۹/۲۴، ۰۶:۳۶ صبح
عرضهی اولیه سکه یا ICO روشی جدید برای جذب سرمایهی جمعی یا کراودفاندینگ است که میتواند آیندهی دنیای سرمایه را از آن خود کند.
بیتکوین اولین بار توسط ساتاشی ناکاموتو در سال ۲۰۰۹ شکل گرفت؛ اما در سال ۲۰۱۷ وارد جریان اصلی شد. ارزش یک واحد بیتکوین از نوامبر ۲۰۱۶ تا ۱۲ ماه بعد از آن، از ۷۱۰ دلار به ۷۳۶۵ دلار رسید. البته بیتکوین چیزی فراتر از یک پول دیجیتال یا اپلیکیشن بلاک چین است. سایر ارزهای رمزپایه مثل اتیریوم و لایتکوین نیز توجه زیادی به خود جلب کردهاند.
لایتکوین و بیتکوین گلد در نتیجهی یک هاردفورک از زنجیرهی بلوکی (بلاک چین) اصلی بیتکوین به وجود میآیند. آنها هنوز ارزهای رمزپایه هستند؛ ولی در پیادهسازی خود در زنجیرهی متفاوت عمل میکنند. سایر پلتفرمهای بلاک چین مثل کین یا اتیریوم برای استفادههای دیگری نیز ساخته شدهاند. مخاطبان هوشمند اتیریوم، روش جدیدی برای کراودفاندینگ (جذب سرمایه) بهنام عرضهی اولیه سکه یا ICO ارائه دادهاند. اما مشخص نیست چگونه زنجیرهی بلوکی از کراودفاندینگ پشتیبانی میکند یا اینکه چرا سال ۲۰۱۷ سال ICO است؛ حال بهتر یا بدتر از قبل.
وارد شدن به دنیای ICO
این اصطلاح، به کراودفاندینگ یا جذب سرمایه با استفاده از ارز رمزپایه اطلاق میشود. ارزهای رمزپایه برپایهی بلاک چین کار میکنند. زنجیرهی بلوکی، شبکهای توزیعشده از سوابق است که با رمزنگاری ایمن میشود. بیتکوین هماکنون مشهورترین و موفقترین ارز رمزپایه است و ماهیت غیر متمرکز آن، نیاز به دخالت شخص ثالث را از بین میبرد. یعنی بیتکوین برای فعالیتهای کراودفاندینگ عالی است.
اولین ICO اصلی مربوط به ارز رمزپایه و پلتفرم قرارداد هوشمند اتیریوم بود. توسعهی اتیریوم توسط اتر یا ارزش توکن اتیریوم، بهجای بیتکوین بود. این ICO به سرمایهگذاران اجازه داد با ارز رمزپایه تجارت کنند و با این کار ارزشش تا ۱۸ میلیون دلار بالا رفت. در کنار انفجار ارزش ICO، ارزش بیتکوین هم بسیار بالا رفت و دلیلش نقشی بود که در ICO بازی میکرد.
اما توسعهی ماشین مجازی اتیریوم (EVW) باعث به وجود آمدن قراردادهای هوشمند شد. اینها نیز از زنجیرهی بلوکی اتیریوم استفاده کردند، ولی از ارز رمزپایه جدا هستند. EVW به هرکسی اجازه میدهد که اپلیکیشنها یا مخاطبان پلتفرم و همچنین توکنهای شبیه به سهام دیجیتال را توسعه دهند.
این ترکیب، اتیریوم را به پلتفرم منتخب برای ICO-ها تبدیل کرد و همچنین به همه اجازه داد برای پروژهای جدید، بدون دخالت شخص ثالث، سرمایه جذب کنند. تمام چیزی که برای به وجود آوردن یک ICO از اتیریوم نیاز است، یک قرارداد هوشمند جدید و مقداری توکن است که قیمت آنها در برابر اتر یا بیتکوین ثابت باشد.
از آنجایی این ICO-ها، توکن را بهعنوان یک جایگزین دیجیتال برای سهام مطرح کردند، گاهی اوقات به آنها فروش توکن نیز میگویند. اما به کار بردن این اصطلاح برای آن، دقیق نیست؛ چراکه گاهی اوقات ICO و اصطلاح فروش توکن به جای یکدیگر بهکار میروند.
ICO در برابر IPO
احتمالا قبلا در مورد عرضهی اولیه سهام یا IPO شنیدهاید. شرکت با استفاده از IPO، سهامی را در خدمت سرمایهگذاران عمومی قرار میدهد تا سرمایه افزایش پیدا کند. چند سال گذشته شاهد IPO-های برجستهای مثل شبکههای اجتماعی فیسبوک و اسنپچت و همچنین شرکتی بزرگ در عرصهی تجارت الکترونیک مثل علیبابا بودهایم.
در اکثر موارد، شرکتها قبل از اینکه عمومی شوند، دورهای مشخص و موفق را سپری میکنند. ICO-ها با IPO-ها مقایسه میشوند؛ ولی تفاوتهایی اساسی بین این دو وجود دارد. اولین تفاوت اساسی این است که ICO کنترل و قانونگذاری نمیشود. زنجیرهی بلوکی، ارزهای رمزپایه و ICO-ها نسبتا مفاهیم جدیدی هستند که قانونگذاران وقت کافی برای پردازش کامل آنها ندارند.
همچنین، یک ICO بر خلاف یک IPO، نیازی به داشتن محصول ندارد. چیزی که در ICO فروخته میشود، معمولا یک ایده یا پیشنهاد در مورد محصولی در آینده است. یک ICO در این راه شبیه به پروژههای کراودفاندینگ پلتفرمهایی مثل کیکاستارتر یا ایندیگوگو است.
این تفاوتها نشان میدهkد که ریسک ICO بسیار بالاتر از IPO است. با وجودی که سرمایهگذاری امری ریسکی است؛ ولی یک شرکت IPO و تمام ادعاهایش مورد بررسی و آزمایش قرار میگیرند و سرمایهگذاران آن تحت پوشش قانون هستند. یک ICO بدون اینکه نیازی به مجوز قانونی در مورد پیشنهاداتش داشته باشد، کار میکند.
انفجار ICO
از آنجایی که ICO ها تنظیم و بررسی نمیشوند، مرکزی برای ثبت آنها وجود ندارد. این عدم وجود مرکز برای ثبت، باعث شد وبسایتهایی که از ICO-های تکمیل شده و در حال تکمیل، لیست درست میکنند و آنها را طبقهبندی میکنند، روزبهروز افزایش یابند. با اینکه سازنده، هیچ وظیفه و تعهدی در قبال فهرستبندی ICO هایش روی این وبسایتها ندارد؛ ولی با این کار سعی میکند در هنگام راهاندازی توجه را به خودش جلب کند.
این امر کمی شبیه کمپینهای کیکاستارتر در شبکههای اجتماعی است که برای جلب توجه عموم به کار میرود. سایتهایی مثل Token Data، ICO Alert، ICO Tracker و Smith + Crown، سایتهای معتبری هستند که بهعنوان منابع اطلاعات در مورد ICO ها نیز شناخته میشوند.
اینکه چنین سایتهایی در مورد بازار ICO وجود دارند بسیار خوب است؛ چراکه این بازار، بسیار پیچیده و شلوغ است. در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۷ مشخص شد که ۲۰۳ ICO، رشدی ۳.۲۵ میلیارد دلاری داشتهاند.
موفقترین ICO، شبکهی ذخیرهسازی غیر متمرکز فایلکوین بود که افزایشی ۲۵۷ میلیون دلاری داشت. نزدیکترین تعقیبکنندهی این شرکت، تزوس رقیب اتیریوم است که افزایشی ۲۳۲ میلیون دلاری داشت. البته تزوس درگیر منازعاتی بر سر گزارشات مربوط به دعوی داخلی و تقاضای دعوی در دادگاه بوده است.
ممنوعیت چین
بسیاری افراد، رشد ICO را یک حباب مالی میدانند و معتقدند قیمت آیتمها چیزی فراتر از ارزش واقعی آنها است. این اولین حباب مربوط به فناوری نیست و حباب دات-کام بسیاری از شرکتها را به مرز نابودی و رکود اوایل ۲۰۰۰ کشاند.
از آنجایی که حبابهای بازار از نظر اقتصادی زیانآور در نظر گرفته میشوند، دولتها و تنظیمکنندگان درصدد جلوگیری از آنها هستند. در نیمهی اول سال ۲۰۱۷، ICO ها افزایشی بالغ بر ۱ میلیارد دلار داشتند که این رقم ۱۰ برابر سال ۲۰۱۶ بود. حدود ۴۶۰ میلیون دلار از این رقم، متعلق به چین بود. این رقم طبق گزارش مربوط به اوراق بهاردار چین، تنها در ماههای جولای و آگوست در چین تقریبا ۸۰۰ میلیون دلار افزایش یافت.
چین برای اینکه از انفجار حباب جلوگیری و از سرمایهگذاران محافظت کند، دستور ممنوعیت برای ICO ها را صادر کرد. قانونگذاران چینی نیز اعلام کردند که پلتفرمهای ICO، باید پول سرمایهگذاران را پس بدهند. بسیاری معتقدند که این اقدامات، تنها چارهای موقت هستند؛ درحالیکه باید قوانینی برای حفاظت از سرمایهگذاران وجود داشته باشند.
سایر قانونگذاران دنیا نیز توجه خود را معطوف ICO ها کردند. کرهی جنوبی از چین الگوبرداری کرد و سرمایهگذاری از طریق ارزهای مجازی را ممنوع اعلام کرد. کمیسیون اوراق بهادار و بورس آمریکا، در بررسی دیایاو (DAO) اعلام کرد که توکنها نوعی از اوراق بهادار هستند و باید برای آنها قوانینی وضع کرد.
هر گردی گردو نیست!
افراد مشهور برای اینکه از آخرین پیشرفتهای تکنولوژی در عرصه پولسازی عقب نمانند، فورا در ICO ها سرمایهگذاری کردند. میلیاردها دلار وارد زنجیرهی بلوکی شد و نام افرادی که بیشترین سهم را در وارد کردن این پولها داشتند در رسانههای اجتماعی مطرح شد.
پاریس هیلتون و فلوید میوتر دو نفر از شناختهشدهترین افراد در این زمینه هستند؛ ولی از نفرات اول فاصله دارند. مجله فوربز اعلام کرد لیدینکوین که توسط هیلتون ارتقاء پیدا کرده است، توسط مردی با سابقهی آزار دادن، تبعیض و خشونت خانگی تأسیس شده است. نیویورک تایمز نیز اعلام کرد به نظر میرسد سنترا که توسط میوتر ارتقاء پیدا کرده است، مدیر اجرایی ندارد و مدیر اجرایی آن ساختگی است. علاوه بر این، سنترا قصد داشت کارت ویزا صادر کند و بدین ترتیب امکان خرج ارز دیجیتال را فراهم آورد. این اخبار برای شرکت ویزا جدید بود. شرکت ویزا اعلام کرد که سنترا حتی درخواست داشتن کارت برای شبکه مطرح نکرده است.
گراماتیک، موسیقیدان و دیجی معروف، اخیرا از طریق مبادلهی عرضه توکن اتیریوم با خروجی خلاقانه آیندهاش، توکنهایی دریافت کرده است. گراماتیک و سینگولار دیتیوی (استودیوی سرگرمی زنجیرهی بلوکی) زحمات زیادی برای تبدیل کارشان به فروش توکن و فاصله گرفتن از ICO ها کشیدهاند. با این حال، ICO و فروش توکن از نطر پایه و اساس یکسان هستند و تنها از نظر پلتفرم تفاوت دارند. هیچ کدام از آنها قانونی نیستند و ریسکهای یکسانی آنها را تهدید میکند. صفحهی کمپین راهاندازی توکن، به گونهای است که تنها میتوانید در آن شرکت کنید و این به شرطی است که انتظار دیگری در عوض آن نداشته باشید. گراماتیک در این باره گفت که قیمت احتمالی توکنهایش برای او مهم نیست. با این وجود حقیقت این است که این توکنها کاملا با سایر شکلهای کراودفاندینگ مثل کیکاستارتر یا پتریون متفاوت نیستند.
ICO های تقلبی
سرمایهگذاری افراد مشهور در کمپانیهای غیر اخلاقی و مشکوک یک مسئله است و کلاهبرداری یک مسئلهی دیگر. از آنجایی که ICO-ها کاملا بدون قانون عمل میکنند، سرمایهگذاران هیچگونه پوشش قانونی ندارند و سرمایهی آنها ایمن نیست. برای همین است که خیلی از افراد معتقدند اگر از ICO ها و سایر سرمایهگذاریهای زنجیرهی بلوکی دور شویم، کار خوبی انجام دادهایم. برای هر یک داستان موفق همچون اتیریوم، تعداد زیادی داستان ناموفق و کلاهبرداری در مورد ICO ها وجود دارد.
کمیسیون اوراق بهادار و بورس در سپتامبر ۲۰۱۷، یک بازرگان و دو کمپانیاش را متهم به کلاهبرداری در دو ICO کرد. بر اساس گفتهی این کمیسیون، ماکسیم زاسلاوسکی و دو کمپانی او، ریکوین و دیآرسی ورلد، سکهها و توکنهایی میفروختند که اصلا وجود نداشتند. مهمتر از این، آنها به سرمایهگذاران در مورد اینکه شرکت چه میزان رشد داشته است، نیرنگ میزدند و در مورد وضعیت شرکت دروغ میگفتند.
جردن بلفورت، تاجری که لئوناردو دیکاپریو در فیلم گرگ والاستریت نقش او را بازی میکرد، اخیرا اعلام کرد که ارتقاءدهندگان ICO-ها سر همه کلاه میگذارند. او گفت بسیاری از آنها از روشهایی با تعبیر پامپ و دامپ (ابتدا قیمت یک مقولهی ارزان را بهطور ساختگی بالا میبرند و قبل از اینکه قیمتش پایین بیاید، آن را میفروشند) برای جلب توجه عموم استفاده میکنند و قبل از اینکه ارزش سکهها کم شود، آنها را میُفروشند. این گفتهی بلفورت باید جدی گرفته شود؛ چراکه خود او نیز به دلیل همین نوع کلاهبرداری ۲۲ ماه به زندان افتاد. با این حساب، آلتکوین و ICO به پنیاستاک مدرن تبدیلشدهاند.
آینده میتواند متعلق به ICO باشد
کراودفاندینگ رابطهی بین کمپانیها و مشتریهایشان را تغییر داده است. در گفتوگویی مستقیم با افرادی که میخواهند سرمایهگذاری کنند، مشخص شد که بسیاری از پروژهها به این دلیل راهاندازی شدند که شانس دیگری نداشتند. ICO-ها نیز همین اثر مخرب را در دنیای زنجیرهی بلوکی به وجود آورند. وجود اتیریوم اثبات میکند که ICO-ها میتوانند پروژههای باارزشی تولید کنند و اینکه قطعا شاهد موفقیت شرکتهای بیشتری در میان ۲۰۰ شرکت ICO در سال ۲۰۱۷ خواهیم بود. سالها پیش، از کراودفاندینگ هم به علت قانونگذاری ضعیف و عدم محافظت از سرمایهگذاران، انتقاد میشد.
اما وقتی بازار آن به مرور زمان بالغ شد و سایتهایی مثل کیکاستارتر و ایندیگوگو به وجود آمدند، کلاهبرداری و نقاط ضعف آن کاهش پیدا کرد. ICO، ارزهای رمزپایه و زنجیرهی بلوکی نیز در ابتدای راه خود قرار دارند. مشکلات ابتدایی برای هر کار جدیدی وجود دارد و مردم با گذشت زمان یاد میگیرند که چگونه پتانسیلهای این چیزهای نوظهور را بالا ببرند و از ورود کلاهبرداران به آن جلوگیری کنند. ICO-ها جدیدترین رویداد در دنیای بدون مرز دیجیتال ما هستند و دولتها هنوز برای قانونگذاری آنها تلاش میکنند. ممنوعیتهای اخیر چین و کرهجنوبی و همچنین قانونگذاریها در آمریکا، نشان میدهد که قانونگذاران خطر بازار بدون قانون ICO را درک کردهاند. قانون میتواند با تعیین چارچوبی برای این رویداد جدید، آن را به چیزی امن برای سرمایهگذاران تبدیل کند.
بیتکوین اولین بار توسط ساتاشی ناکاموتو در سال ۲۰۰۹ شکل گرفت؛ اما در سال ۲۰۱۷ وارد جریان اصلی شد. ارزش یک واحد بیتکوین از نوامبر ۲۰۱۶ تا ۱۲ ماه بعد از آن، از ۷۱۰ دلار به ۷۳۶۵ دلار رسید. البته بیتکوین چیزی فراتر از یک پول دیجیتال یا اپلیکیشن بلاک چین است. سایر ارزهای رمزپایه مثل اتیریوم و لایتکوین نیز توجه زیادی به خود جلب کردهاند.
لایتکوین و بیتکوین گلد در نتیجهی یک هاردفورک از زنجیرهی بلوکی (بلاک چین) اصلی بیتکوین به وجود میآیند. آنها هنوز ارزهای رمزپایه هستند؛ ولی در پیادهسازی خود در زنجیرهی متفاوت عمل میکنند. سایر پلتفرمهای بلاک چین مثل کین یا اتیریوم برای استفادههای دیگری نیز ساخته شدهاند. مخاطبان هوشمند اتیریوم، روش جدیدی برای کراودفاندینگ (جذب سرمایه) بهنام عرضهی اولیه سکه یا ICO ارائه دادهاند. اما مشخص نیست چگونه زنجیرهی بلوکی از کراودفاندینگ پشتیبانی میکند یا اینکه چرا سال ۲۰۱۷ سال ICO است؛ حال بهتر یا بدتر از قبل.
وارد شدن به دنیای ICO
این اصطلاح، به کراودفاندینگ یا جذب سرمایه با استفاده از ارز رمزپایه اطلاق میشود. ارزهای رمزپایه برپایهی بلاک چین کار میکنند. زنجیرهی بلوکی، شبکهای توزیعشده از سوابق است که با رمزنگاری ایمن میشود. بیتکوین هماکنون مشهورترین و موفقترین ارز رمزپایه است و ماهیت غیر متمرکز آن، نیاز به دخالت شخص ثالث را از بین میبرد. یعنی بیتکوین برای فعالیتهای کراودفاندینگ عالی است.
اولین ICO اصلی مربوط به ارز رمزپایه و پلتفرم قرارداد هوشمند اتیریوم بود. توسعهی اتیریوم توسط اتر یا ارزش توکن اتیریوم، بهجای بیتکوین بود. این ICO به سرمایهگذاران اجازه داد با ارز رمزپایه تجارت کنند و با این کار ارزشش تا ۱۸ میلیون دلار بالا رفت. در کنار انفجار ارزش ICO، ارزش بیتکوین هم بسیار بالا رفت و دلیلش نقشی بود که در ICO بازی میکرد.
اما توسعهی ماشین مجازی اتیریوم (EVW) باعث به وجود آمدن قراردادهای هوشمند شد. اینها نیز از زنجیرهی بلوکی اتیریوم استفاده کردند، ولی از ارز رمزپایه جدا هستند. EVW به هرکسی اجازه میدهد که اپلیکیشنها یا مخاطبان پلتفرم و همچنین توکنهای شبیه به سهام دیجیتال را توسعه دهند.
این ترکیب، اتیریوم را به پلتفرم منتخب برای ICO-ها تبدیل کرد و همچنین به همه اجازه داد برای پروژهای جدید، بدون دخالت شخص ثالث، سرمایه جذب کنند. تمام چیزی که برای به وجود آوردن یک ICO از اتیریوم نیاز است، یک قرارداد هوشمند جدید و مقداری توکن است که قیمت آنها در برابر اتر یا بیتکوین ثابت باشد.
از آنجایی این ICO-ها، توکن را بهعنوان یک جایگزین دیجیتال برای سهام مطرح کردند، گاهی اوقات به آنها فروش توکن نیز میگویند. اما به کار بردن این اصطلاح برای آن، دقیق نیست؛ چراکه گاهی اوقات ICO و اصطلاح فروش توکن به جای یکدیگر بهکار میروند.
ICO در برابر IPO
احتمالا قبلا در مورد عرضهی اولیه سهام یا IPO شنیدهاید. شرکت با استفاده از IPO، سهامی را در خدمت سرمایهگذاران عمومی قرار میدهد تا سرمایه افزایش پیدا کند. چند سال گذشته شاهد IPO-های برجستهای مثل شبکههای اجتماعی فیسبوک و اسنپچت و همچنین شرکتی بزرگ در عرصهی تجارت الکترونیک مثل علیبابا بودهایم.
در اکثر موارد، شرکتها قبل از اینکه عمومی شوند، دورهای مشخص و موفق را سپری میکنند. ICO-ها با IPO-ها مقایسه میشوند؛ ولی تفاوتهایی اساسی بین این دو وجود دارد. اولین تفاوت اساسی این است که ICO کنترل و قانونگذاری نمیشود. زنجیرهی بلوکی، ارزهای رمزپایه و ICO-ها نسبتا مفاهیم جدیدی هستند که قانونگذاران وقت کافی برای پردازش کامل آنها ندارند.
همچنین، یک ICO بر خلاف یک IPO، نیازی به داشتن محصول ندارد. چیزی که در ICO فروخته میشود، معمولا یک ایده یا پیشنهاد در مورد محصولی در آینده است. یک ICO در این راه شبیه به پروژههای کراودفاندینگ پلتفرمهایی مثل کیکاستارتر یا ایندیگوگو است.
این تفاوتها نشان میدهkد که ریسک ICO بسیار بالاتر از IPO است. با وجودی که سرمایهگذاری امری ریسکی است؛ ولی یک شرکت IPO و تمام ادعاهایش مورد بررسی و آزمایش قرار میگیرند و سرمایهگذاران آن تحت پوشش قانون هستند. یک ICO بدون اینکه نیازی به مجوز قانونی در مورد پیشنهاداتش داشته باشد، کار میکند.
انفجار ICO
از آنجایی که ICO ها تنظیم و بررسی نمیشوند، مرکزی برای ثبت آنها وجود ندارد. این عدم وجود مرکز برای ثبت، باعث شد وبسایتهایی که از ICO-های تکمیل شده و در حال تکمیل، لیست درست میکنند و آنها را طبقهبندی میکنند، روزبهروز افزایش یابند. با اینکه سازنده، هیچ وظیفه و تعهدی در قبال فهرستبندی ICO هایش روی این وبسایتها ندارد؛ ولی با این کار سعی میکند در هنگام راهاندازی توجه را به خودش جلب کند.
این امر کمی شبیه کمپینهای کیکاستارتر در شبکههای اجتماعی است که برای جلب توجه عموم به کار میرود. سایتهایی مثل Token Data، ICO Alert، ICO Tracker و Smith + Crown، سایتهای معتبری هستند که بهعنوان منابع اطلاعات در مورد ICO ها نیز شناخته میشوند.
اینکه چنین سایتهایی در مورد بازار ICO وجود دارند بسیار خوب است؛ چراکه این بازار، بسیار پیچیده و شلوغ است. در ۱۶ اکتبر ۲۰۱۷ مشخص شد که ۲۰۳ ICO، رشدی ۳.۲۵ میلیارد دلاری داشتهاند.
موفقترین ICO، شبکهی ذخیرهسازی غیر متمرکز فایلکوین بود که افزایشی ۲۵۷ میلیون دلاری داشت. نزدیکترین تعقیبکنندهی این شرکت، تزوس رقیب اتیریوم است که افزایشی ۲۳۲ میلیون دلاری داشت. البته تزوس درگیر منازعاتی بر سر گزارشات مربوط به دعوی داخلی و تقاضای دعوی در دادگاه بوده است.
ممنوعیت چین
بسیاری افراد، رشد ICO را یک حباب مالی میدانند و معتقدند قیمت آیتمها چیزی فراتر از ارزش واقعی آنها است. این اولین حباب مربوط به فناوری نیست و حباب دات-کام بسیاری از شرکتها را به مرز نابودی و رکود اوایل ۲۰۰۰ کشاند.
از آنجایی که حبابهای بازار از نظر اقتصادی زیانآور در نظر گرفته میشوند، دولتها و تنظیمکنندگان درصدد جلوگیری از آنها هستند. در نیمهی اول سال ۲۰۱۷، ICO ها افزایشی بالغ بر ۱ میلیارد دلار داشتند که این رقم ۱۰ برابر سال ۲۰۱۶ بود. حدود ۴۶۰ میلیون دلار از این رقم، متعلق به چین بود. این رقم طبق گزارش مربوط به اوراق بهاردار چین، تنها در ماههای جولای و آگوست در چین تقریبا ۸۰۰ میلیون دلار افزایش یافت.
چین برای اینکه از انفجار حباب جلوگیری و از سرمایهگذاران محافظت کند، دستور ممنوعیت برای ICO ها را صادر کرد. قانونگذاران چینی نیز اعلام کردند که پلتفرمهای ICO، باید پول سرمایهگذاران را پس بدهند. بسیاری معتقدند که این اقدامات، تنها چارهای موقت هستند؛ درحالیکه باید قوانینی برای حفاظت از سرمایهگذاران وجود داشته باشند.
سایر قانونگذاران دنیا نیز توجه خود را معطوف ICO ها کردند. کرهی جنوبی از چین الگوبرداری کرد و سرمایهگذاری از طریق ارزهای مجازی را ممنوع اعلام کرد. کمیسیون اوراق بهادار و بورس آمریکا، در بررسی دیایاو (DAO) اعلام کرد که توکنها نوعی از اوراق بهادار هستند و باید برای آنها قوانینی وضع کرد.
هر گردی گردو نیست!
افراد مشهور برای اینکه از آخرین پیشرفتهای تکنولوژی در عرصه پولسازی عقب نمانند، فورا در ICO ها سرمایهگذاری کردند. میلیاردها دلار وارد زنجیرهی بلوکی شد و نام افرادی که بیشترین سهم را در وارد کردن این پولها داشتند در رسانههای اجتماعی مطرح شد.
پاریس هیلتون و فلوید میوتر دو نفر از شناختهشدهترین افراد در این زمینه هستند؛ ولی از نفرات اول فاصله دارند. مجله فوربز اعلام کرد لیدینکوین که توسط هیلتون ارتقاء پیدا کرده است، توسط مردی با سابقهی آزار دادن، تبعیض و خشونت خانگی تأسیس شده است. نیویورک تایمز نیز اعلام کرد به نظر میرسد سنترا که توسط میوتر ارتقاء پیدا کرده است، مدیر اجرایی ندارد و مدیر اجرایی آن ساختگی است. علاوه بر این، سنترا قصد داشت کارت ویزا صادر کند و بدین ترتیب امکان خرج ارز دیجیتال را فراهم آورد. این اخبار برای شرکت ویزا جدید بود. شرکت ویزا اعلام کرد که سنترا حتی درخواست داشتن کارت برای شبکه مطرح نکرده است.
گراماتیک، موسیقیدان و دیجی معروف، اخیرا از طریق مبادلهی عرضه توکن اتیریوم با خروجی خلاقانه آیندهاش، توکنهایی دریافت کرده است. گراماتیک و سینگولار دیتیوی (استودیوی سرگرمی زنجیرهی بلوکی) زحمات زیادی برای تبدیل کارشان به فروش توکن و فاصله گرفتن از ICO ها کشیدهاند. با این حال، ICO و فروش توکن از نطر پایه و اساس یکسان هستند و تنها از نظر پلتفرم تفاوت دارند. هیچ کدام از آنها قانونی نیستند و ریسکهای یکسانی آنها را تهدید میکند. صفحهی کمپین راهاندازی توکن، به گونهای است که تنها میتوانید در آن شرکت کنید و این به شرطی است که انتظار دیگری در عوض آن نداشته باشید. گراماتیک در این باره گفت که قیمت احتمالی توکنهایش برای او مهم نیست. با این وجود حقیقت این است که این توکنها کاملا با سایر شکلهای کراودفاندینگ مثل کیکاستارتر یا پتریون متفاوت نیستند.
ICO های تقلبی
سرمایهگذاری افراد مشهور در کمپانیهای غیر اخلاقی و مشکوک یک مسئله است و کلاهبرداری یک مسئلهی دیگر. از آنجایی که ICO-ها کاملا بدون قانون عمل میکنند، سرمایهگذاران هیچگونه پوشش قانونی ندارند و سرمایهی آنها ایمن نیست. برای همین است که خیلی از افراد معتقدند اگر از ICO ها و سایر سرمایهگذاریهای زنجیرهی بلوکی دور شویم، کار خوبی انجام دادهایم. برای هر یک داستان موفق همچون اتیریوم، تعداد زیادی داستان ناموفق و کلاهبرداری در مورد ICO ها وجود دارد.
کمیسیون اوراق بهادار و بورس در سپتامبر ۲۰۱۷، یک بازرگان و دو کمپانیاش را متهم به کلاهبرداری در دو ICO کرد. بر اساس گفتهی این کمیسیون، ماکسیم زاسلاوسکی و دو کمپانی او، ریکوین و دیآرسی ورلد، سکهها و توکنهایی میفروختند که اصلا وجود نداشتند. مهمتر از این، آنها به سرمایهگذاران در مورد اینکه شرکت چه میزان رشد داشته است، نیرنگ میزدند و در مورد وضعیت شرکت دروغ میگفتند.
جردن بلفورت، تاجری که لئوناردو دیکاپریو در فیلم گرگ والاستریت نقش او را بازی میکرد، اخیرا اعلام کرد که ارتقاءدهندگان ICO-ها سر همه کلاه میگذارند. او گفت بسیاری از آنها از روشهایی با تعبیر پامپ و دامپ (ابتدا قیمت یک مقولهی ارزان را بهطور ساختگی بالا میبرند و قبل از اینکه قیمتش پایین بیاید، آن را میفروشند) برای جلب توجه عموم استفاده میکنند و قبل از اینکه ارزش سکهها کم شود، آنها را میُفروشند. این گفتهی بلفورت باید جدی گرفته شود؛ چراکه خود او نیز به دلیل همین نوع کلاهبرداری ۲۲ ماه به زندان افتاد. با این حساب، آلتکوین و ICO به پنیاستاک مدرن تبدیلشدهاند.
آینده میتواند متعلق به ICO باشد
کراودفاندینگ رابطهی بین کمپانیها و مشتریهایشان را تغییر داده است. در گفتوگویی مستقیم با افرادی که میخواهند سرمایهگذاری کنند، مشخص شد که بسیاری از پروژهها به این دلیل راهاندازی شدند که شانس دیگری نداشتند. ICO-ها نیز همین اثر مخرب را در دنیای زنجیرهی بلوکی به وجود آورند. وجود اتیریوم اثبات میکند که ICO-ها میتوانند پروژههای باارزشی تولید کنند و اینکه قطعا شاهد موفقیت شرکتهای بیشتری در میان ۲۰۰ شرکت ICO در سال ۲۰۱۷ خواهیم بود. سالها پیش، از کراودفاندینگ هم به علت قانونگذاری ضعیف و عدم محافظت از سرمایهگذاران، انتقاد میشد.
اما وقتی بازار آن به مرور زمان بالغ شد و سایتهایی مثل کیکاستارتر و ایندیگوگو به وجود آمدند، کلاهبرداری و نقاط ضعف آن کاهش پیدا کرد. ICO، ارزهای رمزپایه و زنجیرهی بلوکی نیز در ابتدای راه خود قرار دارند. مشکلات ابتدایی برای هر کار جدیدی وجود دارد و مردم با گذشت زمان یاد میگیرند که چگونه پتانسیلهای این چیزهای نوظهور را بالا ببرند و از ورود کلاهبرداران به آن جلوگیری کنند. ICO-ها جدیدترین رویداد در دنیای بدون مرز دیجیتال ما هستند و دولتها هنوز برای قانونگذاری آنها تلاش میکنند. ممنوعیتهای اخیر چین و کرهجنوبی و همچنین قانونگذاریها در آمریکا، نشان میدهد که قانونگذاران خطر بازار بدون قانون ICO را درک کردهاند. قانون میتواند با تعیین چارچوبی برای این رویداد جدید، آن را به چیزی امن برای سرمایهگذاران تبدیل کند.