۹۴/۱۱/۲۳، ۱۱:۰۷ عصر
سالهاست که به کارآفرینان میگوییم، زمانتان را نه فقط برای پر کردن سفارشات و ارسال فاکتورها، بلکه برای کسب و کار برنامه ریزی کنید. شعار معروفی برای کارآفرینان همواره این بوده که ” صرف زمان زیادی بر روی کسب و کار به عنوان کار کردن در آن محسوب خواهد شد.”
به عنوان یک کارآفرین به این معنی است که برای برنامه ریزی و فکر کردن درباره آینده باید زمان را به دست گیرید. همیشه خدماتی برای ارسال و تماسی از مشتری برای پاسخ دادن وجود دارد. شما میتوانید تمام این کارها را در تمام طول روز و شب انجام دهید، اما باید درباره زمان برای فکر کردن به این مسائل صرفه جویی کنید. این امر برای افراد حقوق بگیر هیچ تفاوتی ندارد. ما باید حداقل به همان اندازه که به شغل خود اهمیت میدهیم، روی حرفه ی خود هم تمرکز کنیم و وقت بگذاریم، اما چه تعداد از مردم شاغل به این موضوع توجه میکنند؟
ما به این موضوع توجه میکنیم که ” من در شغل خودم بسیار موفقم، و همه چیز به بهترین شکل انجام میشه. ” ممکن است اینطور باشد. امیدوارم که واقعا هم به همین شکل باشد. اما اگر همه چیز تغییر کند، چطور؟
شغل یا کارتان میتواند از فردا دیگر برای شما نباشد. این حرف را با قصد و منظور به شما نمیگویم، یک حقیقت است. چرا که تلفن شب و روز به صدا در می آید و مردمِ پشت خط نسبت به موقعیت و امنیت کارشان اعتراض میکنند. آنها میگویند: وای! مسئولان، بخش ما را فروخته و من بیکار میشوم.
حتی اگر شغل شما هم ثبات داشته باشد، آیا شغل فعلیتان بهترین راه برای رسیدن به اهداف حرفه ای شماست؟؟ آیا جدا از خشنود کردن رئیستان و گرفتن نتیجه ای خوب در پایان سال، اهداف حرفه ای هم دارید؟ محل کار دوره ی جدید با زمان پدران و مادران ما فرق کرده است. همه ی ما در حال حاضر کارآفرین هستیم، بدون توجه به اینکه چگونه درآمد داریم. با توجه به نقش فعلی خود نمیتوانیم صرفا کاری فوق العاده انجام دهیم. ما باید درباره خودمان، درباره آینده، و کاری که میخواهیم در یک و یا پنج سال آینده انجام بدهیم فکر کنیم. باید طرح های خود را کاملا جدا از برنامه هایی که ممکن است مدیرمان برای ما در نظر داشته باشد، برنامه ریزی کنیم.
برخی از مدیران، برنامه های حرفه ای برای کارمندان خود ندارند. آنها نمیخواهند که چیزی تغییر کند. یکی از مشتریانمان به ما میگفت ” مدیر من همیشه از اینکه من در موقعیت کاری خودم تا بیست سال آینده و زمان بازنشستگی بمانم، خوشحال میشد.” او همچنین میگفت علاوه بر این مدیرم هیچ تضمین شغلی به من نمیداد. او هیچ چیز جدیدی هم به من آموزش نمیداد. او نمیخواست من رشد کنم. این من هستم که وقتی کسی تصمیم میگرفت شرکت وارد مسیر جدیدی شود، اذیت میشدم.
البته او کاملا درست میگفت. شما نیاز دارید که نیمی از مغز و بدنتان را به انجام کار فعلی خود اختصاص دهید. نیمه دیگر از مغزتان را باید روی طرح خود تمرکز کنید، و این طرح ممکن است چیزی باشد که شما برای خودتان نگه دارید، چرا که در دوره ی جدید، بازار استعداد های برنامه های کارفرمایان برای ما و خودشان میتواند در تضاد و مبارزه با یکدیگر باشد. در پایان، این طرح شماست که به نفع شماست. اکثر ما به فکر کردن درباره حرفه خودمان عادت نداریم و این درواقع مجموعه ی جدیدی از عضلات ماست که در حال رشد کردن است. برای شروع به این پرسش ها پاسخ دهید:
با فرض اینکه کارفرمای من هیچ تغییری در نقش من بوجود نخواهد آورد، آیا من حاضرم که تا یک سال آینده در کار فعلی خود باشم یا خیر؟ یک سال یادگیری بیشتر و رشد رزومه کاری، ارزش بیشتری دارد یا ماندن در این قسمت برای کار کردن؟
اگر من در این شرکت یا سازمان بمانم، موقعیت بعدی من که باعث رشد و بدست آوردن قدرت برای من میشود، چه خواهد بود؟ اگر من به فکر ترک این کار در سال آینده باشم، به دنبال چه نوع شغلی میگردم؟ کدام کارفرمایان مشکل کسب و کار دارند که من بتوانم به آنها کمک کنم؟
هنگامی که در زندگی حرفه ای در حال اوج گرفتن هستید، اگر از علف های هرزی که احتمالا سر راه شما سبز میشود دوری کنید و درباره حرکت خود به سمت جلو فکر کنید، احساس قدرت بیشتری خواهید کرد. رابطه ی فعلی شما با رئیستان هرچه که باشد، مهم نیست که در دراز مدت به چه شکل خواهد بود. این رابطه فقط به عنوان یک نقطه در مسیر شما قرار دارد. شما مسئول خودتان هستید، نه رئیستان یا هرکس دیگری. این به شما بستگی دارد که تصمیم بگیرید از زندگی و حرفه ی خود چه میخواهید و سپس برای به دست آوردن آن اقدام کنید. به یاد داشته باشید که شما بیشتر از آنچه که طلب میکنید، توان بدست آوردن دارید
به عنوان یک کارآفرین به این معنی است که برای برنامه ریزی و فکر کردن درباره آینده باید زمان را به دست گیرید. همیشه خدماتی برای ارسال و تماسی از مشتری برای پاسخ دادن وجود دارد. شما میتوانید تمام این کارها را در تمام طول روز و شب انجام دهید، اما باید درباره زمان برای فکر کردن به این مسائل صرفه جویی کنید. این امر برای افراد حقوق بگیر هیچ تفاوتی ندارد. ما باید حداقل به همان اندازه که به شغل خود اهمیت میدهیم، روی حرفه ی خود هم تمرکز کنیم و وقت بگذاریم، اما چه تعداد از مردم شاغل به این موضوع توجه میکنند؟
ما به این موضوع توجه میکنیم که ” من در شغل خودم بسیار موفقم، و همه چیز به بهترین شکل انجام میشه. ” ممکن است اینطور باشد. امیدوارم که واقعا هم به همین شکل باشد. اما اگر همه چیز تغییر کند، چطور؟
شغل یا کارتان میتواند از فردا دیگر برای شما نباشد. این حرف را با قصد و منظور به شما نمیگویم، یک حقیقت است. چرا که تلفن شب و روز به صدا در می آید و مردمِ پشت خط نسبت به موقعیت و امنیت کارشان اعتراض میکنند. آنها میگویند: وای! مسئولان، بخش ما را فروخته و من بیکار میشوم.
حتی اگر شغل شما هم ثبات داشته باشد، آیا شغل فعلیتان بهترین راه برای رسیدن به اهداف حرفه ای شماست؟؟ آیا جدا از خشنود کردن رئیستان و گرفتن نتیجه ای خوب در پایان سال، اهداف حرفه ای هم دارید؟ محل کار دوره ی جدید با زمان پدران و مادران ما فرق کرده است. همه ی ما در حال حاضر کارآفرین هستیم، بدون توجه به اینکه چگونه درآمد داریم. با توجه به نقش فعلی خود نمیتوانیم صرفا کاری فوق العاده انجام دهیم. ما باید درباره خودمان، درباره آینده، و کاری که میخواهیم در یک و یا پنج سال آینده انجام بدهیم فکر کنیم. باید طرح های خود را کاملا جدا از برنامه هایی که ممکن است مدیرمان برای ما در نظر داشته باشد، برنامه ریزی کنیم.
برخی از مدیران، برنامه های حرفه ای برای کارمندان خود ندارند. آنها نمیخواهند که چیزی تغییر کند. یکی از مشتریانمان به ما میگفت ” مدیر من همیشه از اینکه من در موقعیت کاری خودم تا بیست سال آینده و زمان بازنشستگی بمانم، خوشحال میشد.” او همچنین میگفت علاوه بر این مدیرم هیچ تضمین شغلی به من نمیداد. او هیچ چیز جدیدی هم به من آموزش نمیداد. او نمیخواست من رشد کنم. این من هستم که وقتی کسی تصمیم میگرفت شرکت وارد مسیر جدیدی شود، اذیت میشدم.
البته او کاملا درست میگفت. شما نیاز دارید که نیمی از مغز و بدنتان را به انجام کار فعلی خود اختصاص دهید. نیمه دیگر از مغزتان را باید روی طرح خود تمرکز کنید، و این طرح ممکن است چیزی باشد که شما برای خودتان نگه دارید، چرا که در دوره ی جدید، بازار استعداد های برنامه های کارفرمایان برای ما و خودشان میتواند در تضاد و مبارزه با یکدیگر باشد. در پایان، این طرح شماست که به نفع شماست. اکثر ما به فکر کردن درباره حرفه خودمان عادت نداریم و این درواقع مجموعه ی جدیدی از عضلات ماست که در حال رشد کردن است. برای شروع به این پرسش ها پاسخ دهید:
با فرض اینکه کارفرمای من هیچ تغییری در نقش من بوجود نخواهد آورد، آیا من حاضرم که تا یک سال آینده در کار فعلی خود باشم یا خیر؟ یک سال یادگیری بیشتر و رشد رزومه کاری، ارزش بیشتری دارد یا ماندن در این قسمت برای کار کردن؟
اگر من در این شرکت یا سازمان بمانم، موقعیت بعدی من که باعث رشد و بدست آوردن قدرت برای من میشود، چه خواهد بود؟ اگر من به فکر ترک این کار در سال آینده باشم، به دنبال چه نوع شغلی میگردم؟ کدام کارفرمایان مشکل کسب و کار دارند که من بتوانم به آنها کمک کنم؟
هنگامی که در زندگی حرفه ای در حال اوج گرفتن هستید، اگر از علف های هرزی که احتمالا سر راه شما سبز میشود دوری کنید و درباره حرکت خود به سمت جلو فکر کنید، احساس قدرت بیشتری خواهید کرد. رابطه ی فعلی شما با رئیستان هرچه که باشد، مهم نیست که در دراز مدت به چه شکل خواهد بود. این رابطه فقط به عنوان یک نقطه در مسیر شما قرار دارد. شما مسئول خودتان هستید، نه رئیستان یا هرکس دیگری. این به شما بستگی دارد که تصمیم بگیرید از زندگی و حرفه ی خود چه میخواهید و سپس برای به دست آوردن آن اقدام کنید. به یاد داشته باشید که شما بیشتر از آنچه که طلب میکنید، توان بدست آوردن دارید
ثبت دامنه و فروش هاست، سامانه پیامک، طراحی سایت، خدمات شبکه
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
| دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
sms: 10004673 - 500021995
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
| دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
sms: 10004673 - 500021995