۹۷/۴/۱۸، ۰۴:۱۹ عصر
هر روزی که از خواب بیدار میشویم این ما هستیم که تصمیم میگیریم خودمان را از انجام کاری منع کرده یا از آن استقبال کنیم، روحیهی حمایتگر داشته باشیم یا برای هر کاری چالش ایجاد کنیم. همچنین تصمیم میگیریم نسبت به زندگی و کار خود چه احساسی داشته باشیم. درواقع کار ما روی احساسات و طرز تفکرمان تأثیر میگذارد. اینکه چگونه با کار ارتباط برقرار میکنیم تنها به عنوان شغلی بستگی ندارد، بلکه به عوامل متعددی بستگی دارد که روی روحیهی ما تأثیر میگذارند. به عبارت دیگر همه چیز به تعریف شما از موقعیت شغلی و تفکری که نسبت به آن دارید ناشی میشود.
عنوان و موقعیت شغلی عوامل بیرونی هستند که تأثیر چندانی در روحیه ندارند این خود ما هستیم که تصمیم میگیریم از شغلمان رضایت قلبی داشته باشیم یا خیر. تفکر ما روی لحن بیانمان تأثیر میگذارد، بهعنوان مثال دو عبارت «باید به سر کار بروم» و «میخواهم سر کار بروم» هر دو معنی یکسان اما مفهوم متفاوتی دارند. جملهی اول نشان دهندهی این است که فرد برخلاف علاقهی شخصی باید در محیط کار حضور داشته باشد اما جملهی دوم نشان میدهد فرد برای حضور در محیط کار مشتاق است. زمانی که شخصی از موضوعی ناراضی باشد یا بخواهد کاری را به زور انجام دهد، عصبانیت درونی او در کلامش قابل تشخیص است. بنابراین رضایت شغلی نیز مانند هر چیز دیگری از خود ما و افکاری که داریم آغاز میشود. در ادامهی این مقالهبه بررسی بیشتر راههایی میپردازیم که کمک میکنند احساس بهتری نسبت به شغل خود داشته باشیم.
پیشرفتهای کوچک
احساس رضایت شغلی تنها با رسیدن به شغل رویایی به دست نمیآید. البته باید برای رسیدن به آن تلاش کرد اما مهم این است که با شغل فعلی خود ارتباط برقرار کنید. احساس غرور و افتخاری که بابت شغل فعلی خود دارید، به پاداشی که از آن میگیرید بستگی دارد. زمانی که شخصی با کار خود ارتباط برقرار کرده و احساس جدایی نمیکند، یعنی به شغل خود اهمیت میدهد. اهمیت دادن یعنی شخص میداند چه کاری انجام میدهد و این موضوع چه تأثیری در آیندهی او دارد. زمانی که شخصی به شغل خود اهمیت میدهد، تأثیر معکوس آن یعنی اهمیت دادن به خود را نیز تجربه میکند. کیفیت کار هر شخص رابطهی مستقیمی با کارهای ارزشمندی دارد که در محیط کار انجام میدهد. اینکه روز به روز در کار خود پیشرفت کرده و بردهایی هرچند کوچک داشته باشد.
تغییرات کوچک در محیط کار
برخی افراد پیشرفت کردن در محیط کار را استخدام شدن در شغلی میدانند که سالها برای آن تلاش کردهاند. درست است که این موضوع پیشرفت بزرگی محسوب میشود اما تغییرات کوچک در مسئولیتهای روزمره، ارتباط قویتر با همکاران و سایر تغییرات نیز پیشرفتهای کوچکی هستند که باید بابت آنها خوشحال بود. از آنجایی که امروزه شرکتها دنبال استخدام افراد با استعداد هستند، استراتژی تغییرات کوچک در وظایف روزانه اهمیت بیشتری پیدا میکند. خلاقیت و نوآوری در محیط کار زمانی معنا پیدا میکند که هر کارمندی سهم کوچکی در انجام آن داشته باشد.
افراد زیادی وجود دارند که از کار خود لذت نمیبرند اما هیچ اقدامی بابت آن انجام نمیدهند. در چنین شرایطی اول از همه باید به تغییرات کوچک و گرفتن مسئولیتهای جدید فکر کرد اما اگر جواب نداد استعفا گزینهی بعدی است. شخصی که از کارش راضی باشد از انجام آن لذت میبرد و شخصی که نتواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد باید به شغل جدید فکر کند. گاهی اوقات افراد رضایت شغلی نداشته و زمانی که میپرسید چرا استعفا نمیدهند هیچ جواب قانعکنندهای ندارند. زمانی که شخصی زحمت زیادی بابت کاری انجام میدهد، دوست دارد نتیجهی آن را ببیند و از طرف دیگران قدردانی شود که لازمهی آن دیده شدن مشارکت و همکاری در انجام پروژهها است.
برخی افراد پیشرفت کردن در محیط کار را استخدام شدن در شغلی میدانند که سالها برای آن تلاش کردهاند. درست است که این موضوع پیشرفت بزرگی محسوب میشود اما تغییرات کوچک در مسئولیتهای روزمره، ارتباط قویتر با همکاران و سایر تغییرات نیز پیشرفتهای کوچکی هستند که باید بابت آنها خوشحال بود. از آنجایی که امروزه شرکتها دنبال استخدام افراد با استعداد هستند، استراتژی تغییرات کوچک در وظایف روزانه اهمیت بیشتری پیدا میکند. خلاقیت و نوآوری در محیط کار زمانی معنا پیدا میکند که هر کارمندی سهم کوچکی در انجام آن داشته باشد.
افراد زیادی وجود دارند که از کار خود لذت نمیبرند اما هیچ اقدامی بابت آن انجام نمیدهند. در چنین شرایطی اول از همه باید به تغییرات کوچک و گرفتن مسئولیتهای جدید فکر کرد اما اگر جواب نداد استعفا گزینهی بعدی است. شخصی که از کارش راضی باشد از انجام آن لذت میبرد و شخصی که نتواند شرایط را به نفع خود تغییر دهد باید به شغل جدید فکر کند. گاهی اوقات افراد رضایت شغلی نداشته و زمانی که میپرسید چرا استعفا نمیدهند هیچ جواب قانعکنندهای ندارند. زمانی که شخصی زحمت زیادی بابت کاری انجام میدهد، دوست دارد نتیجهی آن را ببیند و از طرف دیگران قدردانی شود که لازمهی آن دیده شدن مشارکت و همکاری در انجام پروژهها است.
قدردانی
احساس قدردانی یکی از انگیزههای لازم در محیط کار است. معیارهای بیرونی مانند حقوق و عنوان شغلی آرزوهایی هستند که شخص برای رسیدن به آنها تلاش میکند. اما معیارهای درونی از احساساتی که داریم و حمایت اطرافیان ناشی میشود و روی کیفیت کار تأثیر میگذارد.
درنهایت میتوان گفت عوامل زیادی در رضایت شغلی تأثیر دارند اما این خود ما هستیم که به زندگی و کارمان معنا میدهیم. اینکه چه احساسی به دیگران میدهیم نه تنها روی زندگیشان تأثیر میگذارد بلکه انرژی آن به زندگی خودمان و جهانی که در آن زندگی میکنیم نیز برمیگردد.
احساس قدردانی یکی از انگیزههای لازم در محیط کار است. معیارهای بیرونی مانند حقوق و عنوان شغلی آرزوهایی هستند که شخص برای رسیدن به آنها تلاش میکند. اما معیارهای درونی از احساساتی که داریم و حمایت اطرافیان ناشی میشود و روی کیفیت کار تأثیر میگذارد.
درنهایت میتوان گفت عوامل زیادی در رضایت شغلی تأثیر دارند اما این خود ما هستیم که به زندگی و کارمان معنا میدهیم. اینکه چه احساسی به دیگران میدهیم نه تنها روی زندگیشان تأثیر میگذارد بلکه انرژی آن به زندگی خودمان و جهانی که در آن زندگی میکنیم نیز برمیگردد.