شما عضو این انجمن نبوده یا وارد نشده اید. لطفا برای مشاهده کامل انجمن و استفاده از آن وارد شوید یا ثبت نام کنید .
باشگاه کاربران روماک
نقاط کور در راه رسیدن به موفقیت شغلی - نسخه‌ی قابل چاپ

+- باشگاه کاربران روماک (https://forum.romaak.ir)
+-- انجمن: انجمن مدیریت و بازاریابی (https://forum.romaak.ir/forumdisplay.php?fid=74)
+--- انجمن: مدیریت و کسب و کار (https://forum.romaak.ir/forumdisplay.php?fid=29)
+--- موضوع: نقاط کور در راه رسیدن به موفقیت شغلی (/showthread.php?tid=1860)



نقاط کور در راه رسیدن به موفقیت شغلی - elshan - ۹۵/۱۰/۱۳

کار‌آفرین‌ها برای به سرانجام رساندن اهداف خود باید نکات مهمی را مدنظر داشته باشند.

[تصویر:  do.php?img=2658]

گاهی اوقات افراد به وجود مشکلاتی در کسب‌وکارشان کاملا واقف هستند و به‌درستی می‌دانند که مشکلی در کارشان وجود دارد و اساسا به همین دلیل است که افراد در مواجه با مشکلات تصمیم می‌گیرند از یک مشاور یا متخصص در زمینه‌ی کاری‌شان کمک بگیرند.
مشاور به شما کمک می‌کند از یک دیدگاه دیگر به مسئله نگاه کنید و ببینید که از یک دیدگاه متفاوت، اوضاع و شرایط پیرامون شما چگونه است. همین دیدگاه متفاوت است که می‌تواند به شما کمک کند تا نقاط کوری را که در مسیر پیشرفت شغلی شما وجود دارند، کشف کنید و موانع پیش رو را از سر راه بردارید؛ زیرا همین نقاط کور که شما تابه‌حال قادر به کشف آن‌ها نبوده‌اید، می‌توانند برنامه‌ها و طرح‌های عالی و بی‌نقص شما را نقش بر آب کند.
در اینجا سه نکته‌ی مهم وجود دارد که شما به‌عنوان یک کارآفرین یا سرمایه‌گذار در یک کسب‌وکار باید این نکات را مدنظر داشته باشید و از خود بپرسید چگونه این سه مورد می‌تواند مانع موفقیت شما شود. اگر شما این سه نکته‌ی مهم را نادیده بگیرید ممکن است در مسیرتان به‌سوی موفقیت، راه اشتباه در پیش بگیرید و هرگز به هدف نرسید.

نادیده گرفتن مهارت‌های فروش
در نگاه اول، شاید این مسئله خیلی مهم به نظر نرسد؛ اما بسیاری از کارآفرینان فراموش می‌کنند که اگر ندانند چگونه باید تولیدات و محصولات خود را به فروش برسانند، هیچ پولی به دست نخواهند آورد. برخی از کارآفرینان فقط بر طراحی و تولید محصولات خود تمرکز می‌کنند، برخی بر بازاریابی برای محصولات خود متمرکز می‌شوند و برخی دیگر فقط نگران هستند که مانند یک کارآفرین موفق به نظر برسند.
برای اینکه یک کارآفرین موفق باشید؛ باید بدانید چگونه تولیدات خود را بفروشید، چگونه با مشتریان احتمالی محصولات شرکتتان تلفنی صحبت کنید و چگونه محصولات خود را به‌ آن‌ها معرفی کنید. باید بدانید که چگونه مذاکره کنید و در نهایت اینکه چگونه قرارداد فروش محصولات‌ شرکت‌ خود را قطعی کنید. اگر شما به‌تازگی کسب‌وکاری را آغاز کرده‌اید یا قصد دارید که به‌زودی روی کسب‌وکار جدیدتان سرمایه‌گذاری کنید؛ در ابتدا باید مهارت و توانایی خود را در زمینه‌ی فروش و فروشندگی محک بزنید.

یکی از مهم‌ترین معیارها در سنجش توانایی و مهارت فروشندگی، این است که ببینید آیا می‌توانید به‌خوبی با دیگران ارتباط برقرار کنید یا خیر. اگر می‌توانید خیلی راحت و به‌طور مؤثر با دیگران ارتباط برقرار کنید؛ در مسیری قرار دارید که می‌توانید به‌راحتی در هنر فروشندگی تبحر پیدا کنید.
اولین گام برای تبحر یافتن در ایجاد ارتباط مؤثر با دیگران، این است که یاد بگیرید چگونه گوش کنید. اکثر افراد وانمود می‌کنند که گوش می‌کنند ولی در حقیقت آن‌ها در حال فکر کردن به این هستند که وقتی حرف‌های طرف مقابل تمام شد، چه باید بگویند و چه پاسخی باید بدهند. در نتیجه این افراد جواب‌ها و عباراتی را پیش خود آماده می‌کنند که اغلب ارتباط کمی با صحبت‌های طرف مقابل دارند. اگر به‌عنوان یک فروشنده، مایل هستید که خریدارانتان افراد ساکتی باشند و هنگام معرفی کالاها فقط گوش کنند، در این صورت می‌توانید برای کالاهای خود بازارگرمی کنید؛ اما این احتمال هم وجود دارد که تیر شما به سنگ بخورد و نتوانید محصولاتتان را به فروش برسانید. در صورتی که یک فروشنده‌ی ماهر در وهله‌ی اول فقط به نیاز مشتری توجه می‌کند و کالایی را معرفی می‌کند که مطابق با خواسته و نیاز مشتری باشد.
اکثر اوقات فروشنده‌ها بدون اینکه به نیازهای مشتری توجه داشته باشند، فقط یک راه حل را پیشنهاد می‌کنند و این راه حل، خرید کالا یا خدمات آن‌ها است. این فروشنده‌ها فقط بر فروش کالا یا تولیدات خود تمرکز دارند و خریدار را به‌صورت یک مانع می‌بینند که باید این مانع را پشت سر بگذارند. اما فروشندگی، در اصل به این معنا است که طرفدار محصولات و تولیدات شرکت خود باشید و در عین حال هدفتان این باشد که محصولی به مشتریانتان ارائه کنید که بر طبق نیازها و خواسته‌های آن‌ها باشد. در واقع محصول شما باید بتواند نیاز مشتریان را برآورده یا مشکل آن‌ها را حل کند.

فراموش کردن علایق و اهداف خود

کارآفرین بودن بسیار سخت است. در آغاز کار، شما بسیار درگیر هستید و کارهای زیادی باید انجام دهید. اگرچه در همان ابتدای کار، روی کارت ویزیت شما، اسمتان به‌عنوان مؤسس و مدیر شرکت نوشته شده است؛ اما برای رسیدن به موفقیت، کارهای بسیاری باید انجام شود. افراد زیادی به سمت کارآفرینی جذب می‌شوند؛ زیرا می‌دانند موفقیت یا شکست آن‌ها در سرمایه‌گذاری، به خود آن‌ها مربوط می‌شود و باید مسئولیت آن را بپذیرند. اما مشکل از زمانی شروع می‌شود که کارهای سخت و طاقت‌فرسای هرروزه در شرکت مانند رسیدگی به حساب‌ها، فعال نگه‌داشتن همه‌ی بخش‌های شرکت و رسیدگی به شکایت‌ها، کم‌کم باعث‌ می‌شود شما درباره‌ی اینکه چرا اصلا کسب‌وکار جدیدی شروع کرده‌اید، بینش خود را از دست بدهید؛ به عبارت دیگر در میان این همه گرفتاری و مشغله، اهداف و آرزوهایتان گم می‌شوند.
 اگر به این مسئله توجه نداشته باشید، به‌راحتی از اهداف و آرزوهای خود دور می‌شوید و در یک کسب‌وکار جدید اگر هدف و آرزویی نباشد، هیچ تضمینی برای بقای‌ آن کسب‌وکار وجود نخواهد داشت. اکثر کارآفرینان از اهداف و خواسته‌های خود دور می‌شوند، زیرا در انبوهی از کارها و مشکلات گرفتار می‌شوند و با صرف انرژی و زمان زیاد و با سعی و تلاش بسیار فقط فعالیت‌های مدیریتی خود را انجام می‌دهند؛ در نتیجه دیگر انرژی و زمانی برای آن‌ها باقی نمی‌ماند که بخواهند صرف بلندپروازی‌ها و تحقق خواسته‌هایشان کنند.

برای غلبه بر این مشکل، راه حل اصلی این است که در برنامه‌ی کاری خود زمانی را برای پرداختن به خواسته‌ها و اهدافتان اختصاص دهید. در اینجا باید به این نکته توجه داشته باشید که وقتی شما به تولیدات یا خدمات ارائه‌شده توسط شرکتتان علاقه دارید و آن را جزو بهترین‌ها می‌دانید؛ این رویکرد فقط بخش کوچکی از ویژگی‌های یک کسب‌وکار موفق است. موفقیت واقعی یک کارآفرین زمانی اتفاق‌ می‌افتد که کارآفرین به تمام جنبه‌های تجارت و کسب‌وکارش علاقه داشته باشد.

یک کارآفرین موفق باید سعی کند روی تمام جنبه‌های کسب‌وکار نوپای خود کار کند. به‌عنوان مثال باید برنامه‌ریزی کند که دو ساعت در یک بعدازظهر سه‌شنبه روی مسائل مهم فکر کند؛ مسائلی مانند اینکه چگونه می‌تواند رئیس بهتری باشد یا چگونه گروه کاری خود را تشکیل دهد و چه آموزش‌های اضافه‌ای را باید این گروه‌ کاری بگذرانند یا اینکه اهداف کلی شرکت چه اهدافی هستند. روش کار نباید این‌گونه باشد که این زمان را صرف بررسی کارهای کنید که باید در شرکت انجام شود؛ بلکه در این دو ساعت باید تصمیم بگیرید چگونه کارها و برنامه‌های قبلی را اصلاح کنید. در این روش، ایده‌ی کلی این است که کمی خلاقیت نشان دهید و از وضعیت فعلی خارج شوید. در مورد بخش‌های مختلف شرکت‌ خود منتقدانه فکر کنید. تفکر نقادانه در مورد کسب‌وکارتان، رشد و پیشرفت شما را در پی دارد و باعث می‌شود تجارتتان در نوع خود بی‌نظیر و بهترین باشد.

پی نبردن به ارزش واقعی تولیدات خود

دست کم گرفتن خود یا دست کم گرفتن تولیداتی که دارید، ضربه‌ی جبران‌ناپذیری به کسب‌وکارتان وارد می‌کند. زمانی که شما فکر می‌کنید در ازای تولیدات شرکت‌ خود پول زیادی از مشتریان مطالبه می‌کنید؛ در واقع محصولات خود را دست کم گرفته‌اید. هرگز نباید ارزش محصولات شرکت خود را دست‌ کم بگیرید. حتی اگر به‌طور ناخودآگاه در مورد ارزش محصولات‌ خود شک و تردید داشته باشید؛ این عدم اطمینان شما به مشتریان انتقال پیدا می‌کند و آن‌ها به‌طور واضح به این مسئله پی‌ می‌برند.
امروزه بسیاری از کالاها را با هزینه‌ی کمتر یا در ازای برخی خریدها می‌توان به‌طور رایگان تهیه کرد. به همین دلیل شما نیز به‌عنوان یک کارآفرین شاید تصمیم بگیرید همین کار را تکرار کنید و سعی کنید کالاهای خود را با قیمتی ارزان‌تر نسبت به رقبا وارد بازار کنید؛ اما به خاطر داشته باشید که اگر محصولات شما باکیفیت باشند و مشتریان به برند شما علاقه داشته باشند، به‌طور حتم مایل خواهند بود هزینه‌ی بیشتری بپردازند و محصولات شما را خریداری کنند.


استیو جابز به‌عنوان یک کارآفرین، به ارزش واقعی تولیدات شرکت خود واقف بود و آن را باور داشت. او از اینکه از مشتریان بخواهد پول بیشتری برای داشتن محصولات اپل پرداخت کنند، هیچ واهمه‌ای نداشت؛ زیرا او به‌درستی می‌دانست محصولات اپل قابلیت‌های خاصی دارند و تجربه‌ای خاص و منحصربه‌فرد برای مشتریان به ارمغان می‌آورند.

توجه به سه نکته بالا باعث خواهد شد از آنچه امروز هستید، بهتر باشید و کمک می‌کند تا کسب‌وکاری پرمنفعت و سودآور داشته باشید.