باشگاه کاربران روماک

نسخه‌ی کامل: آشنایی با اصطلاحات توییتر فارسی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
اصطلاحات توییتر فارسی
قبل از اینکه اصطلاحات را برای شما توضیح دهم، لازم می‌دانم نکته‌ای را برای شما بازگو کنم: بسیاری از اصطلاحاتی که در توییتر باب است و از آن‌ها استفاده می‌شود، درواقع کلمه‌ای انگلیسی است که همان کلمۀ انگلیسی را عیناً به فارسی تلفظ می‌کنند. مثل لایک که درواقع همان Like است.
  • آواتار (Avatar): منظور عکس حساب کاربری است که بعضاً به آن آواتار یا عکس پروفایل گفته می‌شود.
  • هدر (Header): منظور عکس کاور حساب کاربری است. به این عکس که پشت عکس اصلی حساب کاربری قرار می‌گیرد، معمولاً هدرفوتو یا کاورفوتو گفته می‌شود.
  • بایو (Biography): به همان توضیحات مختصری که در پروفایلتان دربارۀ خودتان می‌گویید، گفته می‌شود. بایو یا بیو خلاصه‌شدۀ کلمۀ بایوگرافی است.
  • فالو (Follow): به عمل دنبال‌کردن افراد فالو می‌گویند. مثلاً: «من ریتوعیتر را فالو کردم یا فالو می‌کنم.»
  • فالوئر (Follower): به کسانی که شما را دنبال می‌کنند، فالوئر گفته می‌شود. مثلاً: «ریتوعیتر جزو فالوئرای من است.»
  • فالوئینگ (Following): کسانی که شما آن‌ها را دنبال می‌کنید، فالوئینگ نامیده می‌شوند. مثلاً: «ریتوعیتر فالوئینگ من است.»
  • فالوبک (Followback): زمانی که کسی را فالو کنید و او هم شما را فالو کند، به این عمل، فالوبک می‌گویند. مثلاً: «ریتوعیتر فالوبک کرد.»
  • آنفالو (Unfollow): وقتی کسی را فالو می‌کنید و بعد از مدتی دیگر قصد فالوکردن او را ندارید، به این عملِ دنبال‌نکردن، آنفالو گفته می‌شود. مثلاً: «من ریتوعیتر را آنفالو کردم.»
  • فالوآنفالو کردن: وقتی در یک زمان تعداد زیادی آدم را فالو کنید و آن‌ها به شما فالوبک بدهند و بعد شما شروع به آنفالو‌کردن آن‌ها کنید، به این عمل فالوآنفالو می‌گویند. این کار را معمولاً برای افزایش فالوئر انجام می‌دهند که عمل پسندیده‌ای نیست.
  • پروتکت(Protect): هنگامی که صفحۀ حساب کاربری شما شخصی باشد، به آن پروتکت یا پرایویت (Private) می‌گویند. وقتی حساب کاربری شما پروتکت باشد، فقط کسانی می‌توانند توییت‌هایتان ببینند که شما به آن‌ها اجازه داده باشید.
  • لاک (Lock): وقتی توییتر حساب کاربری شما را بنا به دلایل مختلفی (غیبت طولانی‌مدت، فالو‌کردن پشت‌سر‌هم و…) غیرفعال کند، به این عمل لاک می‌گویند. معمولاً هم وقتی اکانت شما از لاک خارج می‌شود، دو سه روز طول می‌کشد تا فالوئینگ‌های شما مجدداً بارگذاری شود. مثلاً: «اکانتم لاک شده بود، کسی رو آنفالو نکردم.»
  • دی‌اکتیو (Deactivate): وقتی شما حساب کاربری خود را غیرفعال کنید، به آن دی‌اکتیو می‌گویند. کامل این کلمه «دی‌اکتیویت» است که برای آسانی در تلفظ به آن دی‌اکتیو می‌گویند.
  • ریپورت (Report): وقتی توییتی را به‌دلیل توهین‌آمیزبودن، نژادپرستی و… به توییتر گزارش بدهید، به کار شما ریپورت‌کردن می‌گویند.
  • ساسپند (Suspended): وقتی کاربران زیادی یک حساب کاربری را به دلایل مختلفی مثل نژادپرستی و محتوای خشن و… به توییتر گزارش کنند، توییتر حساب گزارش‌شده را بررسی می‌کند و پس از اثبات دلیل، حساب کاربری مدنظر را ساسپند می‌کند. درواقع یعنی برای همیشه آن را می‌بندد.
  • بلاک (Block): وقتی کاربری را مسدود کنید و او نتواند صفحۀ شما را بخواند، به این وضعیت بلاک گفته می‌شود. مثلاً: «ریتوعیتر را بلاک کردم که دیگه توییت‌هاشو نبینم.»
  • آن‌بلاک (Unblock): وقتی کاربری را از حالت انسداد خارج کنید، اصطلاحاً به این عمل آن‌بلاک می‌گویند. مثلاً: «ریتوعیتر را آن‌بلاک کردم.»
  • بلاک آن‌بلاک (Block Unblock): وقتی شما نمی‌خواهید کسی را بخوانید و دوست ندارید که او هم شما را بخواند، اول او را بلاک و بعد آن‌بلاک می‌کنید. با این روش ارتباطتان با هم قطع می‌شود. به بیان دیگر انگار به حساب کاربری آن شخص رفته‌اید و خودتان را آنفالو کرده‌اید. بلاک آن‌بلاک را به‌‌اختصار «ب‌آ» یا «ب.ا» هم می‌نویسند. مثال: «ریتوعیتر رو بلاک آن‌بلاک کردم.»
  • میوت (Mute): وقتی کسی را فالو کرده‌اید و نمی‌خواهید او را بلاک کنید، اما درعین‌حال نمی‌خواهید هم توییت‌های او را ببینید، از این روش استفاده می‌کنید. معمولاً مواقعی که رودربایستی داشته باشید، مجبور می‌شوید کسی را بلاک یا آنفالو نکنید و درنتیجه او را میوت می‌کنید. وقتی هم که کسی، شخص دیگری را میوت می‌کند، معمولاً اعلام عمومی نمی‌کند. البته این عمل را کلاً قبیح می‌دانند؛ چراکه می‌گویند: «وقتی با کسی حال نمی‌کنی آنفالوش کن نه که میوتش کنی.» میوت‌کردن اشخاص نوتیفیکشنی برای آن‌ها ارسال نمی‌کند. مثلاً: «ریتوعیتر را میوت کردم.»
  • تایم‌لاین (Timeline): به صفحۀ اصلی که توییت‌ها را داخل آن مشاهده می‌کنید، گفته می‌شود.
  • توییت (Tweet): به محتوایی که ارسال می‌کنید، توییت می‌گویند. درواقع، هم‌معنی با پست‌گذاشتن در سایر شبکه‌های اجتماعی است.
  • توییتِ پین (Pin Tweet): به توییتی که در صفحۀ حساب کاربری خود سنجاق می‌کنید، توییت‌پین می‌گویند. این توییت همیشه به‌عنوان اولین توییت صفحۀ شما دیده می‌شود و هرگاه بخواهید می‌توانید آن را تغییر دهید.
  • توییت فاخر: به توییتی که ازلحاظ ادبی قوی و به‌خاطر محتوای خود توییت، زیاد ریتوییت می‌شود، توییت فاخر می‌گویند.
  • توییت هوایی: وقتی شما حرفی را به کسی، فارغ از اینکه در توییتر حساب کاربری دارد یا ندارد توییت می‌کنید، به این عمل توییت هوایی گفته می‌شود. البته در حال حاضر این اصطلاح بیشتر برای موقعی استفاده می‌شود که می‌خواهید پاسخ یک توییت را بدهید، اما نه با منشن‌دادن، بلکه با توییتی مجزا. این کار مصداق بارز «فحش را بنداز زمین صاحابش برمی‌دارد» است.
  • ضدهوایی: ضدهوایی هم پاسخ طرف مقابل به توییت هوایی شماست که درواقع هوایی شما را به خود گرفته و بدون ذکر نام شما، پاسختان را باز به‌صورت هوایی می‌دهد.
  • ریتوییت (Retweet): به بازنشر‌کردن محتواها ریتوییت می‌گویند. ازآنجاکه ما ایرانی‌ها عاشق خلاصه‌سازی هستیم، به ریتوییت «ریت» هم می‌گوییم. مثلاً: «ریتوعیتر، لطفاً این توییتم رو ریت بزن.»
  • تق: به خلاصۀ عبارت «توییت قبلی» می‌گویند. مثلاً وقتی توییتی زده می‌شود و بعد می‌خواهید به توییت قبلی ارجاع بدهید، می‌نویسید #تق.
  • تب: به خلاصۀ عبارت «توییت بعدی» می‌گویند. مثلاً وقتی می‌خواهید چیزی را اعلام کنید. #تب بیشتر جنبۀ پیش‌خبری دارد.
  • رتق: به خلاصۀ عبارت «ریتوییت قبلی» می‌گویند. مثلاً وقتی توییتی را ریتوییت کرده‌اید و بعد می‌خواهید دربارۀ آن ویدئویی هم توییت کنید، می‌توانید از عبارت #رتق استفاده کنید.
  • رتب: به خلاصۀ عبارت «ریتوییت بعدی» می‌گویند. مثلاً وقتی دربارۀ یک توییت توضیحاتی می‌دهید و بعد می‌گویید در ادامه #رتب را ببینید.
  • کوت (Quote): درواقع همان ریتوییت است. با این تفاوت که می‌توانید روی آن نظرتان را هم بگویید. البته توییتر عبارت کوت را به عبارت Retweet with Comment به معنی ریتوییت با کامنت تغییر داد.
  • فیو (Favorite): اسم قدیمی لایک در توییتر است. کلمۀ کامل آن فِیوریت است که خلاصه‌شدۀ آن فِیو است. از وقتی که توییتر آیکون «قلب» را به‌جای «ستاره» جایگزین کرد، اسم فیو به لایک تغییر کرد؛ اما افراد بنا به عادت گذشته هنوز در توییتر به لایک، فیو می‌گویند.
  • فیواستار (Favstar): توییت‌هایی که بیش ‌از ۱۰۰۰ فیو بخورند، اصطلاحاً فیواستار می‌شوند.
  • فیوکردنِ منشن: وقتی کسی به توییت کس دیگر منشن می‌دهد و نفر سومی منشن او را فیو می‌کند، به این عمل فیوکردنِ منشن گفته می‌شود. این کار بیشتر با هدف اینکه من از این منشن به این توییت خوشم آمده یا با نظر کسی که منشن داده موافق هستم، انجام می‌شود. البته خیلی از افراد نیز هستند که دوست ندارند سایر افراد، منشن‌هایی که به‌صورت پابلیک می‌دهند، فیو کنند!
  • نوتیفیکیشن (Notification): همان اعلان‌هاست. مثلاً وقتی کسی توییت شما را فیو می‌زند یا ریتوییت می‌کند یا… برای شما نوتیف می‌آید که کدام کاربر در صفحۀ شما چه کار کرده است. نوتیفیکیشن را به‌صورت خلاصه «نوتیف» هم می‌گویند.
  • اینتراکشن (InterAction): به اثر متقابلی که بین افراد رواج دارد، اینتراکشن می‌گویند. منظور همان فیو یا ریتوییت‌کردن و… است. مثلاً: «من با ریتوعیتر، اینتراکشن زیادی دارم.»
  • منشن (Mention): به پاسخ‌دادن به توییت‌ها منشن می‌گویند. درواقع همان کامنت‌گذاشتن است.
  • منشن قطاری: وقتی تعداد کاربران زیادی را در یک ریپلای منشن کنید، به کار شما منشن قطاری می‌گویند. این اصطلاح به‌دلیل برداشته‌شدن محدودیت کارکتر در توییتر و محاسبه‌نشدن حروف یوزرنیم افراد، کم‌کم در حال ازبین‌رفتن است.
  • لیمیت (Limit): وقتی شما زیاد فالو، توییت یا فیو کنید، اصطلاحاً لیمیت می‌شوید. چون سرعت این کار زیاد است و عمل شما هم تکرارپذیر است، توییتر به‌عنوان ربات شما را شناسایی‌ می‌کند و چند دقیقه یا چندساعتی دسترسی‌تان مثلاً برای توییت‌کردن متوقف می‌شود که با صبرکردن مشکل برطرف می‌شود.
  • مومنت (Moment): وقتی قرار است داستانی را در چند توییتر تعریف کنید، می‌توانید از قابلیت مومنت‌ساختن استفاده کنید که پس از توییت‌کردن مومنت، شکل ظاهری آن، تفاوت‌هایی خیلی جزئی با توییت‌های معمولی دارد.
  • مجموعه توییت: قبل از اضافه‌شدن مومنت به توییتر، افراد توییت‌های داستانی خود را با عناوینی همچون مجموعه توییت، سلسله توییت، رشته توییت (رشتو) توییت می‌کردند. البته با اینکه مومنت به توییتر اضافه شده است، بااین‌حال خیلی‌ها مجموعه‌توییت‌نوشتن را به مومنت‌ساختن ترجیح می‌دهند.
  • توییت استورم (Tweetstorm): درواقع همان مجموعۀ توییت است. با این تفاوت که می‌توانید تمام توییت‌های خودتان را از قبل آماده کنید و همه را هم‌زمان با هم به‌صورت یک توییت اصلی و مابقی توییت‌ها را به‌عنوان منشن زیر آن توییت ارسال کنید.
  • دایرکت (Direct): فرستادن پیام شخصی در توییتر را دایرکت می‌گویند.
  • هشتگ (Hashtag): وقتی قرار است دربارۀ موضوع خاصی بنویسند، از هشتگ استفاده می‌کنند. مثلاً #نوروز مبارک. برای استفاده از هشتگ، در زبان فارسی بهتر است از نیم‌فاصله استفاده شود؛ اما چون استفاده از نیم‌فاصله سخت است، معمولا از آندرلاین استفاده می‌شود. #نیماشفیع‌زاده اولویت دارد به #نیماشفیع_زاده.
  • ترند (Trend): به تأثیرات توییت‌ها در رواج یک موضوع و شناخته‌شدن موضوع، ترند می‌گویند. شما می‌توانید ترند‌های فارسی توییتر را در حساب کاربری ترندیتر که یک ربات است و به تشخیص خودش از وضعیت ریتوییت می‌کند یا سایت‌های Trendsmap ،Keyhole ،TweetReach و Tweet Binder مشاهده کنید.
  • طوفان توییتری: به اعلام عمومی برای توییت‌کردن دربارۀ یک موضوع مشخص، طوفان توییتری می‌گویند. درواقع یک قدم عقب‌تر از ترند‌شدن موضوعی خاص است که کاربرها تلاش می‌کنند آن موضوع ترند بشود. این طوفان‌ها قدرت ترندجهانی‌شدن نیز دارند. وقتی می‌خواهند طوفان راه بیندازند، می‌گویند فلان هشتگ را همه‌باهم در طوفان توییتری داغ کنیم. این داغ‌کردن استعاره از ترند‌کردن دارد. مثلاً برای جشن قهرمانی پرسپولیس در لیگ برتر از قبل اطلاع‌رسانی می‌کنند که ساعت ۹ شب همه با هشتگ #پرسپولیس_قهرمان توییت کنند و این هشتگ را داغ کنند.
  • ژانر (Genre): وقتی اکثریت افراد دربارۀ موضوعی خاص صحبت کنند، می‌گویند فلان موضوع ژانر شده است. مثلاً وقتی حادثۀ پلاسکو اتفاق افتاد، ژانر توییتر، ساختمان پلاسکو بود.
  • باند/باندبازی: مثل سیاست که هرکسی برای خودش باند و حزب خاص خود را دارد، توییتر هم باند و باندبازی مخصوص به خودش را دارد. هدف اصلی باندبازی افزایش فیو، ریتوییت و فالوئر است. این کار به این صورت انجام می‌شود که مثلاً یک توییت، فارغ از اینکه چه محتوایی دارد، توسط یک باند یا تیم شروع به پروموت‌کردن بشود. بسیار پیش می‌آید که توییت‌هایی که بار محتوایی خاصی ندارند، در توییتر به‌خاطر باندبازی فیواستار شده‌اند.
  • جاج (Judge): در زبان فارسی، ترجمۀ تحت‌الفظی جاج، «قاضی» یا «قضاوت کردن» می‌شود؛ اما در عمل، در زبان فارسی به‌عنوان قضاوت‌نکردن استفاده می‌شود. مثلاً ریتوعیتر را جاج کنیم/جاج نکنیم.
  • کراش (Crush): به کسی که شما از او خوشتان می‌آید، ولی او عین خیالش نیست. درواقع نمی‌داند که به او علاقه دارید. این اصطلاح هم برای پسر و هم برای دختر کاربرد دارد. فقط تا زمانی به آن «کراش‌داشتن» می‌گویند که مخفیانه باقی بماند و طرف نفهمد. مثلاً: «من روی بردپیت کراش دارم.»
  • اکس (Ex): به دوست دختر/دوست پسر سابق که دیگر با او در ارتباط نیستید، اکس می‌گویند.
  • اسپویل (Spoil): معنی تحت‌الفظی اسپویل یعنی ازبین‌بردن. در زبان فارسی برای مواقعی استفاده می‌شود که یکی دارد موضوعی را جلوجلو لو می‌دهد و هیجان آن را کم می‌کند. دقیقاً مانند کسانی که به سینما می‌روند و فیلمی را می‌بینند و بعد برای شما تعریف می‌کنند و… . مثلاً: «تو رو خدا قسمت جدید گیم‌آف‌ترونز رو اسپویل نکنید.»
  • شخم‌زدن: وقتی کسی به پروفایل شخص دیگری می‌رود و یک‌جا چند توییت او را ریتوییت می‌کند، می‌گویند دارد شخم می‌زند. پیش‌ترها که امکان ریتوییت‌کردنِ توییت افراد توسط خودشان در توییتر فراهم نبود، افراد معمولاً به توییت‌های قدیمی خودشان می‌رفتند و یک نقطه (.) منشن می‌کردند. با این کار توییت خودشان را بالا می‌آوردند. به این کار هم شخم‌زدن می‌گویند؛ با این تفاوت که خود فرد توییت‌های خودش را شخم می‌زد.
  • :دی (دو نقطه دی): فارسی شدۀ :‌D است.
  • اکانت فیک: به اکانتی که هویت آن اصلی و واقعی نباشد، اکانت فیک می‌گویند. اکانت فیک ربطی به داشتن عکس یا نداشتن آن یا داشتن اسم و نداشتن آن ندارد. اکانت فیک یعنی کاربر خود را در چیزی که نیست جا بزند یا دروغ بگوید. مثلاً دربارۀ شغلش، جنسیتش و… .
  • اکانت ناشناس: اکانت ناشناس می‌تواند یک شخص حقیقی باشد؛ اما در ظاهر و با یک نگاه نمی‌شود فهمید کیست. مثلاً ریتوعیتر اکانت ناشناس به حساب می‌آید که با نگاه‌کردن به بایو، لینک وب‌سایت و… در پروفایل من می‌شود پی برد که چه کسی هستم.
  • هُل‌دادن: یعنی کاربری را ریتوییت کنید تا چهار نفر دیگر او را فالو کنند. این موضوع هم خیلی ریز، به باندبازی برمی‌گردد.
  • نود (Nude): ترجمۀ تحت‌الفظی کلمۀ Nude یعنی لخت، برهنه. وقتی می‌گویند: «نود بفرست» منظور این است که طرف مقابل عکس برهنه از خود بفرستد. اصطلاح درست آن در انگلیسی Send Nudes است.
  • هیکی (Hickey): به کبودی روی پوست که به‌خاطر مکیده‌شدن پوست توسط شریک جنسی پدیدار می‌شود، هیکی می‌گویند. این کبودی معمولاً در ناحیۀ گردن بیشتر دیده می‌شود.
  • ترول (Troll): به کسانی که در فضای مجازی مطالب بی‌ربط، ناراحت‌کننده، تحریک‌آمیز، فتنه‌انگیز و… را با هدف تحریک و واکنش‌نشان‌دادن مخاطبان منتشر می‌کنند، ترول می‌گویند. درواقع آن‌ها از آزاردادن سایرین لذت می‌برند. این اصطلاح می‌تواند هم به شکل اسم برای فرد ترول به کار برده شود و هم به شکل فعل برای خود عمل؛ مثلاً ترول‌ورزی یا ترول‌کردن. پیشنهاد می‌کنم با ترول‌ها بحث نکنید؛ چون خود بحث‌کردن شما به‌معنی پیروزی آن‌هاست!
  • فاکین(Fucking): نگلیسی‌زبان‌هایی که با لهجۀ آمریکن صحبت می‌کنند، حرف‌های خود را می‌خورند و کلمات را کامل نمی‌گویند؛ به‌ همین دلیل Fucking را Fuckin تلفظ می‌کنند. در واقع حرف G را از آخر این کلمه حذف می‌کنند. فاکین معمولاً به عنوان صفت مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  • رادیودَرون: به آوا یا آوازی که پیوسته و برای مدتی خواسته یا ناخواسته در دلتان با خود می‌خوانید و به زبانتان نمی‌آورید یا به‌صورت اتوماتیک در ذهنتان اجرا می‌شود، رادیودرون گفته می‌شود.
  • رادیوچهرازی: رادیوچهرازی نام یک پادکست به زبان فارسی بود که بین کاربران فضای مجازی بسیار محبوب بوده و هست. این پادکست از اسفند ۹۱ تا بهمن ۹۲ در قالب ۲۱ اپیزود منتشر شد. داستان، مجموعه‌روایتی از چند دیوانه در آسایشگاه چهرازی (ابراهیم چهرازی) با نام‌های جمشید، دلبر و حبیب است. تاکنون هویت عوامل تولیدی این پادکست مشخص نشده و افراد زیادی ادعا کرده‌اند که جزو عوامل تولیدی این پادکست بوده‌اند.
  • لوزر (Loser): به کسانی که محکوم به باخت هستند، لوزر می‌گویند. ترجمۀ تحت‌الفظی این واژه بازنده است. این واژه برای افرادی که در وضعیت باخت هستند، البته نه لزوماً در مسابقه، به کار برده می‌شود.
  • کارنت مود (Current Mood): به حس و حال فعلی افراد کارِنت مود می‌گویند. ترجمۀ تحت‌الفظی این کلمۀ انگلیسی خلق و خوی فعلی یا حال فعلی افراد می‌شود. مثلاً وقتی شخصی از موضوعی خوشحال است، برای نشان‌دادن حس خوشحالی خود تصویری شاداب با عنوان کارنت مود منتشر می‌کند.
  • تفت‌دادن: به برشته یا سرخ‌کردن چیزی در تابه، تفت‌دادن می‌گویند. این اصطلاح هنگامی در ادبیات استفاده می‌شود که شخصی صحبتی را کرده باشد. مثلاً می‌گویند: «این چه حرفی بود تفت دادی!»
  • دان (Done): دان درواقع به‌فارسی‌نوشته‌شدۀ کلمۀ انگلیسیdone است، به‌معنی انجام‌شده. مثلاً وقتی شخصی از دوست خود درخواستی می‌کند و دوست او آن کار را انجام می‌دهد، می‌گوید: «دان شد.» یعنی انجام شد.
  • دان (Download): دان کوتاه‌شدۀ کلمۀ دانلود است. این کلمه هنگام دریافت فایل از اینترنت استفاده می‌شود. مثلاً می‌گویند:« آلبوم جدید کیهان کلهر رو زدم دان بشه.»
  • دان (Down): دان به فارسی یعنی پایین. این اصطلاح بیشتر برای سایت‌ها، آن‌هم زمانی استفاده می‌شود که بنا به هر دلیلی سایتشان به مشکل برخورده باشد و باز نشود. مثلاً می‌گویند: «سایت نیما شفیع‌زاده دان شده.» یعنی سایت او آمده پایین و بالا (دردسترس) نیست.
  • ب ر ب ب: این اصطلاح درواقع مخفف همان تکه‌کلام برو بابا هست.