باشگاه کاربران روماک

نسخه‌ی کامل: برای موفقیت در کارآفرینی، پل‌های پشت سر خود را خراب کنید
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
از بین بردن راه‌های بازگشت در نگاه اول عملی غیرعقلانی است؛ اما در برخی موارد، می‌تواند منجر به موفقیت‌های آتی در کسب‌وکار شود.

[تصویر:  do.php?img=4978]

یکی از داستان‌های موفقیت لشکرکشی و فتح سرزمین‌های جدید، مربوط به ارنان کورتز است. این فرمانده‌ی اسپانیایی در قرن ۱۶ بخش عظیمی از امپراتوری آزتک را تصرف کرد. او سرزمینی را که امروز به نام مکزیک شناخته می‌شود، به پادشاهی کاستیل ملحق کرد.

طبق داستان‌های تاریخی موجود، کورتز تنها با ۶۰۰ نیروی نظامی (مشهور به اسپانیارد) در ابتدای قرن ۱۶ برای کشف و تصرف مکزیک امروزی به آن منطقه اعزام شد. این عملیات با تعداد پایین نیرویی نظامی و همچنین مواجهه با افراد بومی که آشنایی بیشتری با آن سرزمین داشتند، کاملا غیر ممکن به‌ نظر می‌رسید.
داستان موفقیت کورتز در این نبرد کمی با شایعه هم همراه است. البته این شایعه (صرف‌نظر از صحت یا عدم صحت) به‌عنوان درسی بزرگ برای مردم امروزی قابل انتقال است. زمانی که کورتز به همراه ارتش خود به سواحل مکزیک رسید، دستور داد تمام قایق‌ها را آتش بزنند. این حرکت با این هدف بود که ارتش توانایی عقب‌نشینی و قبول شکست را از دست بدهد. بدین ترتیب تنها دو راه پیش روی افراد کورتز بود: پیروزی یا مرگ. سؤال اساسی این است که این سبک از رهبری، چه سنخیتی با دنیای امروز کسب‌وکار دارد؟

کارآفرینان امروزی و مؤسسان جوان استارتاپ‌ها، عموما نقشه‌ای به‌عنوان پشتیبان یا راه فرار از شکست در کسب‌وکار دارند. آن‌ها این نقشه را برای روزی که کارها بر وفق مراد پیش نرود، به‌عنوان ذخیره حفظ کرده‌اند. البته لزوم تدوین نفشه‌ی پشتیبان یا راه فرار در زمانی که شما خانواده یا افرادی تحت تکفل دارید کاملا روشن است. به‌عنوان مثالی کاملا ملموس، عموم کارآفرینان در زمان شروع استارتاپ خود، شغل دومی هم دارند.

اما در برخی موقعیت‌ها، اطمینان از این که راه بازگشتی وجود ندارد و شکست گزینه‌ی قابل قبولی نیست، می‌تواند منجر به موفقیت‌های بیشتر شود. به بیان دیگر این که شما بدانید قایقی برای بازگشت نیست (یا تمام پل‌ها خراب شده‌اند)، انگیزه را برای تلاش، بیشتر خواهد کرد. در تعریف ساده اگر شما بدانید که همیشه نقشه‌ی دومی وجود دارد، از تمام انرژی، ریسک و توانایی‌های خود برای موفقیت (یا حتی حفظ کسب‌وکار) استفاده نخواهید کرد.

حذف مسیر بازگشت، شما را هر روز مجبور به پیشرفت می‌کند

به‌عنوان مثال ترک کردن شغل، استفاده از تمام پس‌انداز، کار کردن با شریک جدید و بسیاری اقدامات ظاهرا خطرناک، همگی مانند آتش زدن قایق‌ها هستند. این کارها بیش از آنکه تمرکز شما را روی نقشه‌ی عقب‌نشینی جذب کنند، آن را به بقا و پیشرفت اختصاص می‌دهند. قطعا این طرز تفکر برای عموم کارآفرینان ترسناک و غیرقابل اجرا است؛ اما مشاوران باتجربه می‌گویند این کار، هر روز شما را با تصمیمی در مورد کسب‌وکارتان بیدار خواهد کرد. به بیان دیگر شما هر کاری می‌کنید که مسیر پیشرفت متوقف نشود.

مطمئنا تصمیم به آتش زدن قایق‌ها برای کورتز آسان نبوده است؛ اما نتایج عالی آن برای سال‌ها به اسم او باقی‌ ماند. او و ارتشش شکست را به‌ معنای مرگ دیدند و داستانشان به‌عنوان افسانه‌ای در طول تاریخ ماندگار شد. البته نمی‌توان گفت برای همه‌ی کارآفرینان، شکست به معنای مرگ است؛ اما برخی اوقات می‌تواند معنایی مشابه داشته باشد. شاید شما از شکست‌های کارآفرینی به سلامت خارج شوید و خود را بازیابید؛ اما قطعا برای رسیدن به هدف والایی که در ذهن دارید، باید ذهنیتی داشته باشید که هیچ شکستی را نپذیرد.