۹۷/۱/۳۰، ۰۳:۰۴ صبح
شبکههای اجتماعی علاوه بر مزایایی که دارند، آسیبهای جدیدی را هم وارد جامعه میکنند. اینستاگرام هم یکی از این شبکهها است. در این گزارش به بررسی آماری، معایب و تاریخچه اینستاگرام میپردازیم.
فیسبوک، فرندفید، گوگل پلاس و... همگی از جملهشبکههای اجتماعیای هستند که خیلی زودتر از اینستاگرام مطرح شدند و جای خودشان را نزد کاربران خارجی و ایرانی پیدا کردند. در ابتدا همه شبکههای اجتماعی تحت وب بودند اما به مرور نسخههای موبایلیشان هم روانه بازار شد و کار به جایی رسید که اهمیت نسخههای ثانویه از تحت وبها بیشتر شد.
یکی از امکانات این شبکههای اجتماعی ارسال عکس و فیلم بود و چنین قابلیتی مزیت به حساب نمیآمد و احتمالا کمتر کسی روی این ویژگی به عنوان یک ایده آینده ساز حساب میکرد. در همان دورانی که این شبکههای با ضعفها و مزیتهای خودشان در رقابت با یکدیگر بودند کمکم نام یک نرمافزار جدید دیگر سر زبانها افتاد. نرمافزاری که برخلاف شبکههای اجتماعی قبلی، فقط نسخهای برای گوشیهای هوشمند داشت و سایتش صرفا برای پشتیبانی از نرم افزار راهاندازی شده بود. البته این مهمترین ویژگی اینستاگرام نبود. طراحان اینستاگرام برای اولین به سراغ ایدهی شبکه اجتماعی عکس محور رفته بودند. ایدهای ساده که ابتدا جدی گرفته نمیشد اما در عرض چند سال همه چیز را تغییر داد و باعث شد نرمافزارهای مانند ویرو و... از روی دستش تقلب کنند و سراغ همین ایده بروند.
شروع یک رویا
تولد اینستاگرام در سان فرانسیسکو اتفاق افتاد. کوین سیستروم و مایک کرایگر به عنوان دو برنامه نویس مشغول کار روی پروژهای به نام Burbn بودند که مربوط به عکاسی با موبایل بود. مایک کرایگر آیندهی Burbn را چیزی شبیه به برنامه فوراسکوئر(foursquare) تصور میکرد.
برنامهای که برای معرفی مکانهای دیدنی، رستورانها و... توسط صاحبان این مکانها و کابران ساخته شده است. البته او معتقد بود که Burbn باید قابلیتهای بیشتری نسبت به نرمافزارهای مشابهش داشته باشد. با توجه به همین ایده کرایگر و سیستروم قدرت Burbn را برای اشتراک تصاویر و معرفی مکانهای دیدنی توسط کاربران افزایش دادند. زمانی که نسخه اولیه آن آماده شد تصمیم گرفتند از اسم بهتری برای پروژه استفاده کنند. در نهایت آنها به واژه اینستاگرام رسیدهاند. واژهای که از دو عبارت Instant Camera و Telegram ساخته شده و به معنی پیام رسانی فوری از طریق عکس و دوربین است.
نسخه اولیه اینستاگرام برای نخستین بار در سال ۲۰۱۰ راهاندازی شد و در فروشگاه اپل فعالیتش را آغاز کرد. در معرفی اینستاگرام در فروشگاه اپلیکیشن اپل چنین نوشته شده بود: "برای سرعت بخشیدن، ساده و زیبا شدن عکسهای موبایلی." پس از گذشت مدت کوتاهی از عرضه نسخه اولیه اینستاگرام این نرم افزار جای خودش در گوشیهای هوشمند پیدا کرد و بسیار محبوب شد. رشد سرسام آور کاربران اینستاگرام به گونهای بود که در عرض دو سال حدود ۱۰۰میلیون عضو پیدا کرد و این رقم در سال ۲۰۱۴به ۳۰۰میلیون نفر رسید. از سال ۲۰۱۴روند رشد اینستاگرام صعودیتر شد و در حال حاضر بر طبق بعضی از آمارها این شبکهی اجتماعی نزدیک به ۱ میلیارد کاربر دارد.
ششم اکتبر ۲۰۱۰ که اینستاگرام متولد شد هیچ کس فکرش را نمیکرد که این نرم افزار ساده که از قضا محدودیتهای قابل توجهی دارد در سالهای آینده به یکی از مهمترین رسانههای غیر رسمی جهان تبدیل شود و گروهی از قدرتمندترین افراد جهان کاربران آن را تشکیل دهند. همین مسئله باعث شد این شبکه اجتماعی ارزشی نجومی پیدا کند و در معاملهای یک میلیارد دلاری به فروش برسد. خریدار این نرمافزار بزرگترین رقیبش بود، فیس بوک! وقتی این معامله اتفاق افتاد برخی از کارشناسان رسانه پیشبینی کردند که اینستاگرام در عرض چند سال میتواند طبیعت عکاسی را در سرتاسر جهان متحول سازد. پیشبینیای که گویا خیلی هم دور از حقیقت نبوده است.
اینستاگرام چه بلایی بر سر روابط اجتماعی میآورد؟
زمانی که اینستاگرام با محوریت به اشتراک گذاشتن عکسها فعالیت خودش را شروع کرد انتشار تصویر یک قابلیت عادی در باقی شبکههای اجتماعی بود اما این شبکه اجتماعی هویت جدیدی به این کار داد و باعث شد انتشار عکس وجهه جدیدی پیدا کند. به همین خاطر سوژه پژوهشهای بسیاری شد، برای مثال بر اساس پژوهشی که در دانشگاه کمبریج انجام شد به اشتراک گذاشتن تصاویر با دیگران و حس اجتماعی شدن، نقش مهمی در شهرت و گسترش کاربرد اینستاگرام داشته است. کاربران مایلاند «نقطه اشتراکی در نگاه خود و دیگران» بیابند و این حس تعامل در آنها، جامعه را نیز منتفع میسازد؛ همبستگی اجتماعی را بیشتر میکند، مهارت عکاسی را در افراد بهبود میبخشد و سبب باروری خلاقیتها میشود. مزیت دیگر اینستاگرام برای کاربران آن است که آنها را قادر میسازد از خدمات این شبکه برای مستند ساختن رویدادها و به روز نگهداشتن خود با مرور روزآمدهای دیگران بهره ببرند.
از طرفی، کاربران در اینستاگرام بیشتر به دنبال وسعت روابط شبکهای هستیم تا عمق آن. چرا که شبکه اجتماعی ما آنقدر گسترده است که اجازه نمیدهد وقت زیادی را برای هر روزآمد صرف کنیم. اینستاگرام، ارتباطات کلامی را نیز کمرنگ کرده است؛ کاربران میتوانند برای تصاویر خود شرح عکس بگذارند اما بسیاری از آنان این کار را نمیکنند و تحقیقات نیز نشان میدهد که متنها یا همان کپشنهای نوشته شده نیز عموما خوانده نمیشود.
لولو تبدیل میشود به هلو
خیلیها معتقد هستند اینستاگرام به دلیل دامن زدن به مقایسههای اجتماعی «مولد افسردگی» است و میتواند برای ساعات متوالی ذهن افراد را درگیر زندگی دیگران کند. چنین تعبیری خیلی دور از واقعیت نیست. برای اثبات آن کافی است صفحات اجتماعی یکی از دوستانتان را در اینستاگرام و شبکه اجتماعی دیگری مثل توییتر یا فیسبوک یا... مقایسه کنید. اکثر آدمها در شبکههای اجتماعی مختلف ازحالات روحی مختلف و مشکلاتشان صحبت میکنند اما محتواهای اینستاگرامی صرفا به زمانهای خوشی که جلوه تصویری خوبی دارند منحصر میشود. زمانهایی مثل طبیعتگردی، رستوران رفتن، هدیه گرفتن و... در واقع اینستاگرام حقیقت را دستکاری میکند یا در بهترین حالت فقط بخشی از حقایق را به مخاطبانش انتقال میدهد. همین مسئله باعث قیاس باطن زندگی افراد با ظاهر زندگی دیگران میشود و مواردی مانند افسردگی، حسادت و... در آنها شکل میگیرد یا تشدید میشود.
از مارپیچ حسادت تا نابود کننده وقت
«کاش فیلترهای اینستاگرام غیر فعال شود تا فرق عکاسها با اینستاگرامیها معلوم شود.» بخش مهمی از پشت پرده اینستاگرام در همین جمله خلاصه شده است. در واقع اینستاگرام علاوه بر دستکاری واقعیت، زمان را هم نابود میکند. خودتان بهتر میدانید که تقریبا همه عکسهای که با عبارت «یکهویی» همراه هستند یکهویی نیستند و برای ثبت آن لحظه از مدتها قبل برنامه ریزی شده است. البته نابودی زمان کاربران فقط مربوط به گرفتن عکس نیست، معمولا کاربرها عکسهای مختلفی میگیرند اما در نهایت فقط یکی را انتخاب میکنند. پس از این مرحله نوبت به ویرایش عکس و استفاده از فیلترهای متنوع میرسد.
کاربران عکس منتخب را با چندین فیلتر تست میکنند و به شکل دستی تغیراتی را روی آن انجام میدهند تا در نهایت به فرم دلخواهشان برسند. بعد از اعمال این تغییرات بالاخره عکس آماده انتشار است، البته اگر منتشر کننده نخواهد برای متن همراه با عکس زمان بگذارد. اینهمه وقت، بسیار طولانی تر از زمانی است که دنبالهروها یا همان فالوئرها برای دیدن این عکس صرف میکنند. البته این تازه شروع رقابت است. این عکسها معمولا حسادت و افسردگی را بازتولید میکنند و موجب میشوند خیلیها برای جبران حس حسادتشان سعی کنند تصاویر زیباتری از خود به اشتراک بگذارند.
این رقابت پایان ندارد چون همانطور که میدانید دست بالای دست بسیار است. این شرایط در ظاهر باعث شود عکسهای زیباتری تولید شود اما در پشت صحنه فقط موجب شدت گرفتن حسادتها و دور شدن تصاویر از واقعیت میشوند. چیزی که به آن «مارپیچ حسادت» هم میگویند. البته این موارد بیشتر از اینکه ضعف اینستاگرام باشد ضعف کاربران و در واقع انسانها است. این ما انسانها هستیم که به خاطر نحوهی استفاده از اینستاگرام باعث میشویم مشکلات اخلاقی خودمان بروز پیدا کند و حتی به زندگی شخصی ما لطمه بزند.
«کاش فیلترهای اینستاگرام غیر فعال شود تا فرق عکاسها با اینستاگرامیها معلوم شود.» بخش مهمی از پشت پرده اینستاگرام در همین جمله خلاصه شده است. در واقع اینستاگرام علاوه بر دستکاری واقعیت، زمان را هم نابود میکند. خودتان بهتر میدانید که تقریبا همه عکسهای که با عبارت «یکهویی» همراه هستند یکهویی نیستند و برای ثبت آن لحظه از مدتها قبل برنامه ریزی شده است. البته نابودی زمان کاربران فقط مربوط به گرفتن عکس نیست، معمولا کاربرها عکسهای مختلفی میگیرند اما در نهایت فقط یکی را انتخاب میکنند. پس از این مرحله نوبت به ویرایش عکس و استفاده از فیلترهای متنوع میرسد.
کاربران عکس منتخب را با چندین فیلتر تست میکنند و به شکل دستی تغیراتی را روی آن انجام میدهند تا در نهایت به فرم دلخواهشان برسند. بعد از اعمال این تغییرات بالاخره عکس آماده انتشار است، البته اگر منتشر کننده نخواهد برای متن همراه با عکس زمان بگذارد. اینهمه وقت، بسیار طولانی تر از زمانی است که دنبالهروها یا همان فالوئرها برای دیدن این عکس صرف میکنند. البته این تازه شروع رقابت است. این عکسها معمولا حسادت و افسردگی را بازتولید میکنند و موجب میشوند خیلیها برای جبران حس حسادتشان سعی کنند تصاویر زیباتری از خود به اشتراک بگذارند.
این رقابت پایان ندارد چون همانطور که میدانید دست بالای دست بسیار است. این شرایط در ظاهر باعث شود عکسهای زیباتری تولید شود اما در پشت صحنه فقط موجب شدت گرفتن حسادتها و دور شدن تصاویر از واقعیت میشوند. چیزی که به آن «مارپیچ حسادت» هم میگویند. البته این موارد بیشتر از اینکه ضعف اینستاگرام باشد ضعف کاربران و در واقع انسانها است. این ما انسانها هستیم که به خاطر نحوهی استفاده از اینستاگرام باعث میشویم مشکلات اخلاقی خودمان بروز پیدا کند و حتی به زندگی شخصی ما لطمه بزند.
چند آمار مهم از اینستاگرام
شرکت پایشگر یکی از چند سامانهای است که روی تحلیل دادههای شبکههای اجتماعی مختلف فعالیت دارد. بر اساس بررسی کاربران برتر اینستاگرام در دپارتمان تحلیل دادهی این شرکت بخش قابل توجهی از کاربران برتر اینستاگرام را سلبریتیها و صفحات سرگرمی تشکیل میدهند. توزیع کاربران برتر اینستاگرام در ایران به شکل زیر است:
بر طبق این آمارها ۳۵ درصد از کل این صفحات از ابزار تبلیغات استفاده می کنند و در کنار محتوای اصلی خود تبلیغات فراوانی را منتشر میکنند. صفحات سرگرمی مانند صفحاتی که شامل تصاویر مد و زیبایی فعالیت بسیار زیادی در حوزه تبلیغات دارند. نزدیک به ۴۷ درصد محتوای صفحات سرگرمی و۷۶ درصد صفحات مد و زیبایی را مطالب تبلیغاتی تشکیل میدهند. علاوه بر این، آمارها نشان میدهند سهم دنبال کنندگان صفحات مشاهیر به مراتب بیشتر از تعداد صفحات آنها در بین پیجهای مطرح اینستاگرام است. به همان نسبت سهم فالوئرهای صفحات سرگرمی نسبت به تعدادشان در صفحات برتر این نرم افزار کمتر است. دسته مدلها هم که رتبه ششم تعداد صفحات برتر در اینستاگرام را دارند در جدول دنبال کنندهها ارتقاء یافتهاند و دارای رتبه چهارم هستند. این موضوع نشان میدهد که مخاطب سلبریتیها به مراتب بیشتر از صفحات سرگرمی و تبلیغاتی است. مدلها نیز نسبت به سهم تعداد صفحاتشان تأثیرگذاری بیشتری دارند.
رویکرد سیاسی کاربران برتر اینستاگرام
از آنجا که در بین کاربران برتر، افرادی که شخصیت سیاسی باشند و یا به عنوان یک فرد عادی مطرح شوند، بسیار کم هستند اعلام موضع رسمی برای جهتگیری سیاسی کمتر رخ میدهد. در واقع اتمسفر فضای کاربران برتر اینستاگرام در دست سلبریتی ها و صفحات سرگرمی، تبلیغاتی، هنری وآموزشی است. در چنین شرایطی طبیعی است که صاحبان این صفحات موضع بی طرف بگیرند تا مبادا اعضای خود را از دست دهند. در نمودار زیر رویکرد ۵۰۰ کاربر برتر را میتوانید مشاهده کنید:
بررسی محتوای ۲۳ میلیون پست در اینستاگرام
از مجموع ۲۳میلیون پستی که سامانه پایشگر در یک بازه سه ماهه از فضای اینستاگرام بررسی کرده است تقسیم بندی کلی این محتواها شامل مباحث مذهبی، سبکزندگی، تبلیغات و... میشود. بر اساس این پژوهش بیش از یک چهارم محتواهای پستها در خصوص سبک زندگی است.حدود یک پنجم در حوزه تبلیغاتی و بازاریابی و حدود یک پنجم نیز پستهای هنری یا مربوط به هنرمندان است. محتواهای دینی عقیدتی در رتبه چهارم قرار دارد و درصد آن نسبت به محتواهای ورزشی، سرگرمی و موضوعات اجتماعی بیشتر است.