باشگاه کاربران روماک

نسخه‌ی کامل: راه‌های انگیزه بخشی احساسی به کارمندان
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
عواطف و احساسات، قوی‌ترین و مؤثرترین ابزار بهبود فعالیت‌های تیمی است و در این میان وظیفه‌ی رهبر، ارتقاء نگرش و القای الهامات مثبت به کارمندان خواهد بود.
آگاهی از روش‌های درست استفاده از عواطف و احساسات، کلید مهارت‌های عالی رهبری است. شما باید پیش از هر چیز، خودتان را به‌خوبی بشناسید تا بتوانید احساسات، تغییرات و نقاط قوت و ضعف افرادی را که تحت رهبری شما هستند، درک کنید. شما نمی‌توانید اعضای تیم را به سمت هدف مشخصی هدایت کنید، مگر اینکه واکنش عاطفی معنی‌داری در آن‌ها به وجود آورید. تیم‌ها با رهبری یکنواخت، خطی و مکانیکی به موفقیت نمی‌رسند. اگر رهبری شما فاقد خلاقیت احساسی باشد، هرگز نمی‌توانید الهام‌بخش تیم شوید.

رهبر کسب‌وکار، باید منعطف، ریسک‌پذیر و در صورت لزوم محافظه‌کار باشد؛ ولی درعین‌حال اعضای تیم باید این رهبر را تحسین کنند و تحت تأثیر انگیزه‌بخشی‌های او قرار بگیرند. یک واقعیت ساده و بدیهی این است که وقتی کارمندان احساس خوبی دارند، با انگیزه‌ی بیشتری برای بهتر بودن و بهتر شدن تلاش می‌کنند. 

در ادامه‌ی مطلب، کلیدهای رهبری عاطفی تیم را به شما معرفی می‌کنیم:

خودشناسی
رهبری کارآمد، مستلزم این است که بدانید چه چیزی به شما و دیگران انگیزه می‌دهد تا دست به عمل بزنید. اقدام و انجام وظایف، در دوران خستگی شغلی چالش بزرگی است؛ مخصوصاً اگر حس کنید که اهدافتان کیلومترها از شما دورند. در چنین شرایطی شما باید احساسات اعضای تیم را در اوج نگه‌دارید. به کارمندان یادآوری کنید که برای رسیدن به چه مقصدی انرژی می‌گذارند و تلاش می‌کنند. هنگامی‌که جلسات کاری را برگزار می‌کنید، از نقل‌قول‌ها یا فیلم‌های انگیزشی استفاده کنید. این فیلم‌ها به کارمندان نشان می‌دهند پایداری و استقامت رمز دستیابی به نتایج نهایی دلخواه است.
زمانی که خودآگاهی بالایی داشته باشید و قابلیت‌ها و توانایی‌های تیم را باور کنید، کارمندان نیز از شما الهام می‌گیرند و در راه برآورده کردن انتظارات شرکت قدم برمی‌دارند.

حضور ذهن
اگر می‌خواهید تیم را به سمت موفقیت هدایت کنید، باید باور داشته باشید که احساسات قوی‌تر از افکار عمل می‌کنند. احساسات آن‌قدر قدرتمند هستند که اگر رنگ منفی به خود بگیرند، انسان را کاملاً از فرایند تفکر منطقی دور می‌کنند. حتی افراد محاسبه‌گر نیز در بحبوحه‌ی احساسات شدید، قدرت منطق خود را از دست می‌دهند. شما به‌عنوان یک رهبر، همیشه باید با حضور ذهن قوی تیم را از موانع و چالش‌های راه عبور دهید و به سمت اهداف هدایت کنید. هر چه در شرایط نامساعدتر و آشفته‌تری به سر ببرید، به ذهنیت قوی‌تری برای بالا نگه‌داشتن تیم و انگیزه بخشی به آن‌ها نیاز دارید.
بهترین راه این است که به‌جای سخنرانی در مورد دور و بعید بودن اهداف، تیم را در جریان احتمالات مثبت، امکانات و دسترسی‌ها قرار دهید.

برآورد عاطفی
رهبران هوشمند می‌دانند که احساسات انسان، از الگویی علمی و منطقی پیروی می‌کند. احساسات اوج می‌گیرند و سپس نزول می‌کنند. هنگامی‌که اعضای تیم بیش‌ازحد به استرس یا ناامیدی دچار می‌شوند، شما باید بدانید که با چه مداخله‌ای می‌توانید آن‌ها را دوباره به مسیر بازگردانید.
ارائه‌ی پیشنهادات انگیزه‌بخش، راهی عالی برای بالا بردن انرژی کارمندان است. البته شما باید همیشه به وعده‌ها و قول‌هایی که می‌دهید عمل کنید و اگر اعضای تیم به اهداف تعیین‌شده رسیدند، پاداش لازم را به آن‌ها بدهید. زمانی که به یک موفقیت بزرگ دست پیدا کردید، تلاش تیم را به رسمیت بشناسید و جشن بگیرید.
پس‌ازاینکه تیم به دستاوردهای مورد نظر رسید، به آن‌ها فرصت بدهید استراحت کنند. درک کنید که کارمندان هم انسان‌هایی هستند که به فرصتی برای استراحت و بازیابی نیاز دارند. به‌این‌ترتیب آن‌ها احساس می‌کند که بخشی از یک مجموعه‌ی ارزشمند هستند و نقش مهمی در پیشرفت شرکت به عهده‌ دارند. اگر به کارمندانتان احساسات مثبت و ضروری را القا نکنید و صرفاً از آن‌ها بخواهید بیشتر و بیشتر کار کنند، اشتیاق و بهره‌وری آن‌ها را نابود می‌کنید. به یاد داشته باشید که اعضای تیم فقط باهدف خدمت به نیازهای شرکت زندگی نمی‌کنند. هرچه احساسات اعضای تیم را بهتر ارزیابی کنید، بهتر می‌توانید آن‌ها را از فرسودگی شغلی محافظت کنید.

تفکر احساسی
رهبران بزرگ همیشه کارمندانشان را در اولویت قرار می‌دهند. اولین چیزی که باید به آن توجه کنید، احساسات و عواطف اعضای تیم و مشتریانی است که با آن‌ها در ارتباطید. شما باید به اعضای تیم آرامش بدهید تا بتوانند بهتر به مشتریان خدمت کنند.
احساسات اعضای تیم به مشتریان نیز سرایت می‌کند و علاقه و تعامل آن‌ها را بالا می‌برد. اگر به‌عنوان رهبر، احساسات و رفتارهای بعدی کارمندان را پرورش و ارتقاء دهید، الگویی پیش روی آن‌ها قرار داده‌اید که چگونه با مشتریان برخورد کنند. درواقع هنگامی‌که عاطفی فکر می‌کنید، در جهت خدمت به دیگران قدم برمی‌دارید. اطمینان حاصل کنید که به‌خوبی از اعضای تیم حمایت و پشتیبانی می‌کنید تا آن‌ها با انرژی به مشتریان خدمت کنند و اعتمادبه‌نفس لازم را برای برآورده کردن اهداف شرکت به دست آورند.

اتحاد احساسی
یکی از مشکلاتی که همه‌ی گروه‌ها با آن مواجه می‌شوند، این است که اعضای تیم برنامه‌های شخصی خودشان را دارند. شما باید محیطی خلق کنید که در آن اعضای تیم احساس محدودیت نداشته باشند و حس کنند که متمایل و علاقه‌مند به پیروی از شما هستند. شما باید به شیوه‌ای مشارکت کارمندان را تقویت کنید که الگوهای تحمیل افکار گروهی و زیر سؤال بردن اصالت فردی، به حداقل برسد. هر یک از افرادی که در تیم شما حضور دارد، نیازها و برنامه‌هایی دارد که با اهداف شخصی شما متفاوت است. پس بهتر است به هر یک از کارمندان وظیفه‌ای را محول کنید که با اهداف و برنامه‌های شخصی او سازگاری دارد، به‌طوری‌که آن‌ها فضا و مجوز متمرکز شدن روی حداکثر پتانسیل خود را در اختیار داشته باشند.

روحیه
احساسات قوی‌ترین عامل تعیین‌کننده‌ی تجربه و ادراک هستند. اگر می‌خواهید تیم را به‌خوبی هدایت کنید، باید با روحیه و نگرشی مثبت، اعضای تیم را تشویق کنید که کمتر در مورد خودشان فکر کنند و روی تأثیرگذاری مثبت بر کلیت گروه و افزایش کارایی متمرکز شوند.

شما به‌عنوان رهبر، باید با سرعت و سازگاری کنار اعضای تیم حضور داشته باشید تا بتوانید یک‌ قدم جلوتر از آن‌ها تصمیم بگیرید. این امر شما به شما کمک می‌کند همیشه تصویری از مسیر تیم پیش چشم داشته باشید و فاصله‌ی آن‌ها را تا اهداف نهایی فردی و جمعی درک کنید. تیم را تشویق کنید تا با تمام وجود در مأموریت تعیین‌شده حضور داشته باشد. اهداف فردی آن‌ها را به ابزار و واسطه‌ای برای رسیدن به موفقیت تیم تبدیل کنید. هیچ‌چیز انگیزه‌بخش‌تر از این نیست که کارمندان ببینند تلاش و انرژی آن‌ها چه تأثیری روی پیروزی‌های تیم خواهد داشت.