۹۶/۹/۲۶، ۰۵:۰۹ صبح
همهی ما با این باور بزرگ شدهایم که برای رسیدن به اهدافمان باید بسیار سخت کار کنیم. البته این موضوع در اکثر مواقع درست است بهعنوان مثال شخصی که برای امتحان سه ساعت مطالعه میکند عملکرد بهتری نسبت به شخصی دارد یک ساعت برای مطالعه زمان میگذارد. این موضوع در محیط کار نیز صادق است. شخصی که در طول هفته ۵۰ ساعت کار میکند نسبت به شخصی که ۳۰ ساعت کار میکند شانس بیشتری برای ترفیع گرفتن دارد. این طرز تفکر در تمام مراحل زندگی با ما همراه است و همه بر این باور هستیم تا زمانی که سخت کار کنیم موفق خواهیم شد. اما از طرفی این طرز تفکر با این جملهی فلسفی که میگوید: «کار سخت همیشه کافی نیست» در تضاد است.
برخلاف باور عمومی سخت کار کردن نمیتواند به تنهایی موفقیت یک شخص یا کسبوکار را تضمین کند بلکه باید با نوآوری، خلاقیت، کسب تجربه و یاد گرفتن مهارتهای جدید همراه باشد.
رویکرد شرکت نتفلیکس
«اگر سخت کار کنید و تمام وقت و انرژی خود را روی یک موضوع بگذارید به آن خواهید رسید.» پذیرفتن این جمله کمی سخت است بنابراین موضوع را با بررسی یک مثال ادامه میدهیم. شرکت نتفلیکس (Netflix)، سایت پخشکنندهی فیلم و سریال به صورت آنلاین به موفقیتهای بسیار زیادی دست پیدا کرده است. دلیل موفقیت این شرکت این است که ایدهی سخت کار کردن کارمندان به عنوان تنها عامل پیشرفت را کنار گذاشته است. شرکت نتفلیکس این ایده را در سال ۲۰۰۹ به فرهنگ سازمانی شرکت خود اضافه کرد. این شرکت در سال ۲۰۰۱ با مشکل مالی جدی مواجه شد و پس از آن تصمیم گرفت نظارت دقیقتری روی عملکرد کارمندان داشته باشد. به این صورت که از این به بعد به ساعات کاری کارمندان و اینکه چقدر سخت روی یک موضوع کار میکنند اهمیتی داده نمیشود. بلکه میزان مشارکت و تأثیرگذاری آنها روی امور مورد سنجش قرار خواهد گرفت. این رویکرد جدید به ضرر کارمندانی تمام شد که مدت زمان بیشتری را سخت کار میکردند. اما کارمندانی که در شرکت ماندند نتیجهی بهتری از تلاش خود گرفتند زیرا کسی نبود که سرعتشان را کم کند و زمانشان برای برطرف کردن مشکلات دیگران هدر نمیرفت.
رویکرد جدید شرکت نتفلیکس یعنی اهمیت ندادن به کارمندانی که سخت کار میکنند، باعث بهبود اوضاع شرکت شد. مرخصیهای نامحدود و ساعات کاری انعطافپذیر، تمرکز کردن روی نتیجهی کار به جای شمردن ساعات کاری از نتایج این رویکرد بودند. درنهایت از میزان استرس کارمندان باقیمانده کاسته شد و بهرهوری شرکت به میزان قابل توجهی بالاتر رفت.
معایب سخت کار کردن
مثال شرکت نتفلیکس شاید کمی سختگیرانه به نظر برسد مخصوصا اگر جزو کارمندانی باشید که سخت کار میکنند و به باور خود زحمت زیادی میکشند. اگر شما هم در این شرایط قرار بگیرید و بعد از چندین سال زحمت کشیدن و انجام کار سخت اخراج شوید چه کاری انجام خواهید داد؟ این روش کار کردن سه مشکل اساسی برای یک محیط کار ایجاد خواهد کرد که البته برای آن راه حلی نیز ارائه شده است.
۱- سخت کار کردن به معنای نتایج بهتر نیست.
این نکته را همیشه در ذهن داشته باشید که سخت کار کردن رابطهی مستقیمی با نتیجه ندارد. بهعنوان مثال اگر ۱۰۰ ساعت زمان برای طراحی وبسایت زمان صرف کنید و آن وبسایت مشتری جذب نکند، معادل این است که یک ساعت زمان برای آن صرف کرده باشید.
۲- سخت کار کردن، کارآمد نیست.
دومین نکتهای که باید در نظر بگیرید این است که سخت کار کردن لزوما به معنای کارآمد بودن نیست. اگر دو شخص کار مشابهی را هرکدام در سه ساعت و یک ساعت به اتمام برسانند، به معنای این است که شخص کندتر زمان و هزینهی بیشتری برای شرکت داشته است.
۳- سخت کار کردن نوآوری را از بین میبرد.
درنهایت فراموش نکنید که سخت کار کردن روی نوآوری و خلاقیت هیچ تأثیر مثبتی نداشته و شخص را به تکرار و در جا زدن تشویق خواهد کرد. نوآوری و خلاقیت باعث پیدایش ایدههای جدید و یاد گرفتن موضوعهای جدید در زندگی خواهد شد.
راه حل چیست؟
حرفهایی که در این مقاله زده شد به این معنا نیست که سخت کار کردن بیارزش است. بلکه به این معنا است که این زمان باید صرف اموری شود که ارزش بیشتری داشته باشند. بنابراین راه حل این موضوع چیست و یک شخص کارآفرین یا فرد متخصص چه کاری باید انجام دهد؟
کارآمدی: روی میزان کارآمدی تمرکز کنید. سعی کنید در مدت زمان کمتر مقدار کارهای بیشتری انجام دهید. بهعنوان مثال میتوانید بخشی از فرآیند را به صورت خودکار انجام دهید یا استراتژیهای جدیدی برای انجام دادن کارها پیدا کنید. جلسههای کاری، پروژهها و قرار ملاقاتهای غیرضروری را حذف کنید و میزان افزونگی کارها را کاهش دهید.
نتایج: روی انجام دادن کارهایی تمرکز کنید که بیشترین بهرهوری را نسبت به زمان داشته باشند. راه حل چیست؟ هر کاری که احساس میکنید با این هدف در تضاد است را نادیده بگیرید و هیچ ترس و واهمهای از این کار نداشته باشید.
پیشرفت: سعی کنید خودتان و افرادی که در کنارتان هستند را بهبود دهید. به جای اینکه روی مرحلهی اول تمرکز کنید، وارد مرحلهی دوم شوید. روی خودتان سرمایهگذاری کنید و مهارتهای جدید یاد بگیرید. تجربههای جدید کسب کنید و روی محیطی که کار میکنید سرمایهگذاری انجام دهید. کار سخت به شدت با ارزش است اما تنها عامل موفقیت نیست. این عامل میتواند در انجام کارها به ما کمک کند اما نمیتواند کسبوکار را نجات دهد.
برخلاف باور عمومی سخت کار کردن نمیتواند به تنهایی موفقیت یک شخص یا کسبوکار را تضمین کند بلکه باید با نوآوری، خلاقیت، کسب تجربه و یاد گرفتن مهارتهای جدید همراه باشد.
رویکرد شرکت نتفلیکس
«اگر سخت کار کنید و تمام وقت و انرژی خود را روی یک موضوع بگذارید به آن خواهید رسید.» پذیرفتن این جمله کمی سخت است بنابراین موضوع را با بررسی یک مثال ادامه میدهیم. شرکت نتفلیکس (Netflix)، سایت پخشکنندهی فیلم و سریال به صورت آنلاین به موفقیتهای بسیار زیادی دست پیدا کرده است. دلیل موفقیت این شرکت این است که ایدهی سخت کار کردن کارمندان به عنوان تنها عامل پیشرفت را کنار گذاشته است. شرکت نتفلیکس این ایده را در سال ۲۰۰۹ به فرهنگ سازمانی شرکت خود اضافه کرد. این شرکت در سال ۲۰۰۱ با مشکل مالی جدی مواجه شد و پس از آن تصمیم گرفت نظارت دقیقتری روی عملکرد کارمندان داشته باشد. به این صورت که از این به بعد به ساعات کاری کارمندان و اینکه چقدر سخت روی یک موضوع کار میکنند اهمیتی داده نمیشود. بلکه میزان مشارکت و تأثیرگذاری آنها روی امور مورد سنجش قرار خواهد گرفت. این رویکرد جدید به ضرر کارمندانی تمام شد که مدت زمان بیشتری را سخت کار میکردند. اما کارمندانی که در شرکت ماندند نتیجهی بهتری از تلاش خود گرفتند زیرا کسی نبود که سرعتشان را کم کند و زمانشان برای برطرف کردن مشکلات دیگران هدر نمیرفت.
رویکرد جدید شرکت نتفلیکس یعنی اهمیت ندادن به کارمندانی که سخت کار میکنند، باعث بهبود اوضاع شرکت شد. مرخصیهای نامحدود و ساعات کاری انعطافپذیر، تمرکز کردن روی نتیجهی کار به جای شمردن ساعات کاری از نتایج این رویکرد بودند. درنهایت از میزان استرس کارمندان باقیمانده کاسته شد و بهرهوری شرکت به میزان قابل توجهی بالاتر رفت.
معایب سخت کار کردن
مثال شرکت نتفلیکس شاید کمی سختگیرانه به نظر برسد مخصوصا اگر جزو کارمندانی باشید که سخت کار میکنند و به باور خود زحمت زیادی میکشند. اگر شما هم در این شرایط قرار بگیرید و بعد از چندین سال زحمت کشیدن و انجام کار سخت اخراج شوید چه کاری انجام خواهید داد؟ این روش کار کردن سه مشکل اساسی برای یک محیط کار ایجاد خواهد کرد که البته برای آن راه حلی نیز ارائه شده است.
۱- سخت کار کردن به معنای نتایج بهتر نیست.
این نکته را همیشه در ذهن داشته باشید که سخت کار کردن رابطهی مستقیمی با نتیجه ندارد. بهعنوان مثال اگر ۱۰۰ ساعت زمان برای طراحی وبسایت زمان صرف کنید و آن وبسایت مشتری جذب نکند، معادل این است که یک ساعت زمان برای آن صرف کرده باشید.
۲- سخت کار کردن، کارآمد نیست.
دومین نکتهای که باید در نظر بگیرید این است که سخت کار کردن لزوما به معنای کارآمد بودن نیست. اگر دو شخص کار مشابهی را هرکدام در سه ساعت و یک ساعت به اتمام برسانند، به معنای این است که شخص کندتر زمان و هزینهی بیشتری برای شرکت داشته است.
۳- سخت کار کردن نوآوری را از بین میبرد.
درنهایت فراموش نکنید که سخت کار کردن روی نوآوری و خلاقیت هیچ تأثیر مثبتی نداشته و شخص را به تکرار و در جا زدن تشویق خواهد کرد. نوآوری و خلاقیت باعث پیدایش ایدههای جدید و یاد گرفتن موضوعهای جدید در زندگی خواهد شد.
راه حل چیست؟
حرفهایی که در این مقاله زده شد به این معنا نیست که سخت کار کردن بیارزش است. بلکه به این معنا است که این زمان باید صرف اموری شود که ارزش بیشتری داشته باشند. بنابراین راه حل این موضوع چیست و یک شخص کارآفرین یا فرد متخصص چه کاری باید انجام دهد؟
کارآمدی: روی میزان کارآمدی تمرکز کنید. سعی کنید در مدت زمان کمتر مقدار کارهای بیشتری انجام دهید. بهعنوان مثال میتوانید بخشی از فرآیند را به صورت خودکار انجام دهید یا استراتژیهای جدیدی برای انجام دادن کارها پیدا کنید. جلسههای کاری، پروژهها و قرار ملاقاتهای غیرضروری را حذف کنید و میزان افزونگی کارها را کاهش دهید.
نتایج: روی انجام دادن کارهایی تمرکز کنید که بیشترین بهرهوری را نسبت به زمان داشته باشند. راه حل چیست؟ هر کاری که احساس میکنید با این هدف در تضاد است را نادیده بگیرید و هیچ ترس و واهمهای از این کار نداشته باشید.
پیشرفت: سعی کنید خودتان و افرادی که در کنارتان هستند را بهبود دهید. به جای اینکه روی مرحلهی اول تمرکز کنید، وارد مرحلهی دوم شوید. روی خودتان سرمایهگذاری کنید و مهارتهای جدید یاد بگیرید. تجربههای جدید کسب کنید و روی محیطی که کار میکنید سرمایهگذاری انجام دهید. کار سخت به شدت با ارزش است اما تنها عامل موفقیت نیست. این عامل میتواند در انجام کارها به ما کمک کند اما نمیتواند کسبوکار را نجات دهد.