۹۶/۸/۱، ۰۴:۵۳ صبح
مجوز عمومی گنو (GNU) یکی از شناخته شدهترین مجوزهای حال حاضر دنیای متن باز است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که مجوز فوق عامل مهمی در پیشبرد بازار متن باز و بهویژه بازار تجاری نرمافزارهای متن باز بوده است.
پیتر لوین سرمایهگذار خطرپذیر در Andreessen Horowitz میگوید: «امروزه شاهدیم که یک شکاف یا بهعبارت دقیقتر یک ناکارآمدی در حوزه متن باز به وجود آمده است. بهواسطه آنکه شرکتها نمیتوانند از طریق ارائه خدمات یا حق اشتراک نرمافزارهای متن باز نیازهای مالی خود را تأمین کنند.شرکتهای فعال در حوزه متن باز ضمن آنکه در تلاشند محصولات پایهای متن باز را با بهترین ویژگیها عرضه کنند، در مقابل بر سر به دست آوردن حق اشتراک و بازاریابی برای عرضه نرمافزارهایی برای سازمانهای خاص در رقابت شدیدی با یکدیگر قرار دارند.» اما استدلال مطرح شده از سوی پیتر لوین توسط دانیل راسکین، مدیر اجرایی اسبق سان مایکروسیستمز که اکنون سمت معاونت استراتژی و بازاریابی شرکت ForeRock را عهدهدار است رد شده است. او میگوید: «پیتر لوین درباره مدلهای تجاری مبتنی بر متن باز که از پروانه GPL استفاده میکنند صحبت میکند. واقعیت این است که شما بر مبنای این مجوز نباید انتظار داشته باشید که از نرمافزار ساخته شده کسب درآمد کنید. بلکه باید بهدنبال جمعآوری پول بهمنظور سرمایهگذاری روی ایدههای خود باشید. شرکتها برای آنکه بتوانند از نرمافزارهای متن باز کسب درآمد کنند، این شانس را دارند تا به سراغ مجوزهای دیگر متن باز بروند.»
همه مجوزهای متن باز با یکدیگر برابر نیستند
به طور مثال، سورس کدهای متعلق به محصولات شرکت ForeRock تحت مجوز توسعه و توزیع مشترک CDDL (سرنام Common Distribution and Development License) که از سوی سان مایکروسیستمز و بر اساس پروانه همگانی موزیلا نگارش 1.1 آماده شده است عرضه میشوند. نکته جالب توجهی که در ارتباط با مجوز فوق وجود دارد این است که شرکتها میتوانند نرمافزارهای اجرایی (سورس کدها) را که بر مبنای این مجوز کامپایل میشوند با فایلهایی که تحت مجوزهای دیگر عرضه میشوند ترکیب کنند. درباره شرکت ForeRock یک مجوز تجاری صادر میشود.ForeRock هرساله نسخه اصلی محصولات خود را تحت یک مجوز رایگان عرضه میکند. توسعهدهندگان میتوانند محصولات عرضه شده از سوی این شرکت را در محیطهای غیرتولیدی و سورس کدها را منطبق با مجوز CDDL به کار گیرند. کاربران میتوانند کدهای متن باز را دریافت، آنها را کامپایل و در یک محیط تولیدی از آنها استفاده کنند، منتهی در چنین حالتی مجبورند باگهای نرمافزاری را خودشان برطرف کنند و اگر مشکلات امنیتی به وجود آمد، شخصاً وصلههای مربوطه را بنویسند و عرضه کنند.
مشتریانی که حق اشتراک پرداخت میکنند، اجازه دارند نرمافزارها را در محیطهای تولید به کار گیرند. برای این گروه از مشتریان خدمات ویژهای نیز در نظر گرفته شده است که شامل تغییرات جزئی (قابلیتهای ارتقایافته) و عرضه وصلههای امنیتی برای نرمافزاری است که مورد استفاده قرار میدهند. همچنین، در ارتباط با خدمات پس از فروش نیز به مشتریان اعلام میشود از آنها پشتیبانی به عمل آمده و در صورت بروز مشکل بهواسطه بهکارگیری نرمافزار طبق قانون خسارت مربوط به آنها پرداخت میشود.
راسپین میگوید: «در طول یک سال تنها یک نسخه نهایی از یک محصول عرضه خواهد شد. اما اگر بهدنبال نسخههای دیگری باشید، باید هزینه آن را پرداخت کنید. در این حالت شما میتوانید بهواسطه پرداخت حق اشتراک از نرمافزار خود کسب درآمد کنید.» راسپین در بخش دیگری از صحبتهای خود میافزاید: «این رویکرد یک نقطه عطف به شمار میرود، بهدلیل اینکه مدل تجاری GPL بهسختی به شما اجازه میدهد از نرمافزارهای متن باز کسب درآمد کنید. اما در مقابل مدلهای دیگری همچون مدل FrogeRock که بر پایه مجوز توسعه و توزیع مشترک کار و یک مجوز تجاری برای فایلهای اجرایی ارائه میکنند، به شما اجازه میدهند بهشکل راحتتری از نرمافزارهای متن باز کسب درآمد کنید.»
راسپین معتقد است نرمافزار میتواند درآمدزایی کند، اما اینکه یک نرمافزار تا چه اندازه میتواند در این زمینه موفق باشد، به این موضوع بستگی دارد که تا چه اندازه به اهداف از پیش تعیین شده دست پیدا کرده و چه راه حلهای منحصر به فردی را برای حل یک مشکل ارائه کرده است. در اینجا مسئله دیگری نیز وجود دارد. رویکرد سنتی مجوز GPL بر این اصل قرار دارد که مشتریان بالقوه یک نرمافزار متن باز میتوانند انتخاب کنند که یک نسخه عمومی را دانلود و از آن استفاده کنند یا برای محصولی که تحت لوای نام نرمافزار آماده میشد، یک حق اشتراک پرداخت و از آن استفاده کنند. در این بین، برخی شرکتها وعده کیفیت، امنیت و گاهی ویژگیهای مضاعف را همراه با پشتیبانی به مشتریان خود میدادند.
متن باز در رقابت با متن باز
مشکل دیگری که در دنیای متن باز وجود دارد به رقابت محصولات با یکدیگر بازمیگردد. در دنیای متن باز، محصولات مبتنی بر حق اشتراک مجبورند با محصولاتی که رایگان عرضه میشوند رقابت کنند. همین موضوع باعث شده است تا سطح درآمد اینگونه محصولات بهشدت کاهش پیدا کند. لویین به این نکته اشاره میکند که بسیاری از شرکتها تمایلی ندارند هزینهای را به شرکتی همچون Red Had tax پرداخت کنند، آن هم زمانی که میتوانند بدون پرداخت هیچگونه هزینهای فدورا را در اختیار داشته باشند. اما این رویکرد درباره همه شرکتها صدق نمیکند. به طور مثال، درباره الگوی تجاری شرکتی همچون ForgeRock اگر بهدنبال آن هستید تا از راه حلهای مدیریتی ارائه شده از سوی این شرکت استفاده کنید، مجبور به پرداخت حق اشتراک هستید.
در ادامه میتوانید به سورس کدها دسترسی پیدا کرده و در صورت نیاز آنها را ویرایش کنید. اما این استراتژی که هرساله یک نسخه غیرعمومی از هر نرمافزاری عرضه شود و هرکس بنابر نیاز خود سورس کدها را کامپایل کند و مورد استفاده قرار دهد، خالی از اشکال نیست. زیرا در عمل جامعه متن باز مشارکت چندانی در این زمینه ندارند و تقریباً میتوان اینگونه عنوان کرد که کدها عملاً به حال خود رها میشوند. مدل تجاری ForgeRock یک مشکل بالقوه دیگر نیز دارد. یکی از نقاط قوت مدل توسعه نرمافزاری متن باز (به غیر از مدل تجاری متن باز) به مشارکت و همکاری توسعهدهندگان در تکمیل یک پروژه بازمیگردد. به طوری که تضمین میکند هر توسعهدهندهای میتواند به کدها دسترسی پیدا کرده، نقاط ضعف را شناسایی و ویژگیهایی را اضافه کند و بنابر نیاز خود تغییراتی را در نرمافزار به وجود آورد. به طوری که درنهایت هر کاربری اجازه داشته باشد از تغییرات بهرهمند شود. اما بهدرستی مشخص نیست درخصوص محصولات ForgeCode چه اتفاقی رخ میدهد. به طوری که تنها مشتریانی که حق اشتراک پرداخت میکنند و تعداد آنها در جهان کمی بیشتر از 500 مشتری است، به سورس کدها و خدمات پشتیبانی دسترسی دارند. در نتیجه شاید 10 درصد از توسعهدهندگان خارج از شرکت این توانایی را دارند تا کدها را ویرایش کنند.
شاید ForgeRock یک مدل کسب و کار پایدار را برای خود به وجود آورده باشد، اما یک علامت سؤال مهم در ارتباط با این مدل وجود دارد. آیا ما بهعنوان مصرفکننده هنوز هم با یک الگوی متن باز روبهرو هستیم که مزایای مدل توسعه متن باز را نشان میدهد یا خیر؟ راسپین بر این باور است که این الگو مزایای زیادی به همراه دارد. او میگوید: «در این مدل بهطور شفاف میدانید که نرمافزار در حال انجام چه کاری است، سورس کدها بیمه هستند، در نتیجه اگر ForgeRock ناگهانی ورشکسته شود، باز هم جای نگرانی وجود ندارد. خریدار با همکاری فروشنده میتواند به اشکالزدایی نرمافزار بپردازد و علاوه بر این امکان سفارشیسازی کدهای اصلی نیز وجود دارد. مدل تجاری عرضه یک نسخه رایگان از یک محصول همراه با سورس کدها که قرار نیست در زمینه تولید به کار گرفته شود، به شرکتها اجازه میدهد بهشکل سادهتری یک نرمافزار را ارزیابی کنند.»
به طور مثال، سورس کدهای متعلق به محصولات شرکت ForeRock تحت مجوز توسعه و توزیع مشترک CDDL (سرنام Common Distribution and Development License) که از سوی سان مایکروسیستمز و بر اساس پروانه همگانی موزیلا نگارش 1.1 آماده شده است عرضه میشوند. نکته جالب توجهی که در ارتباط با مجوز فوق وجود دارد این است که شرکتها میتوانند نرمافزارهای اجرایی (سورس کدها) را که بر مبنای این مجوز کامپایل میشوند با فایلهایی که تحت مجوزهای دیگر عرضه میشوند ترکیب کنند. درباره شرکت ForeRock یک مجوز تجاری صادر میشود.ForeRock هرساله نسخه اصلی محصولات خود را تحت یک مجوز رایگان عرضه میکند. توسعهدهندگان میتوانند محصولات عرضه شده از سوی این شرکت را در محیطهای غیرتولیدی و سورس کدها را منطبق با مجوز CDDL به کار گیرند. کاربران میتوانند کدهای متن باز را دریافت، آنها را کامپایل و در یک محیط تولیدی از آنها استفاده کنند، منتهی در چنین حالتی مجبورند باگهای نرمافزاری را خودشان برطرف کنند و اگر مشکلات امنیتی به وجود آمد، شخصاً وصلههای مربوطه را بنویسند و عرضه کنند.
مشتریانی که حق اشتراک پرداخت میکنند، اجازه دارند نرمافزارها را در محیطهای تولید به کار گیرند. برای این گروه از مشتریان خدمات ویژهای نیز در نظر گرفته شده است که شامل تغییرات جزئی (قابلیتهای ارتقایافته) و عرضه وصلههای امنیتی برای نرمافزاری است که مورد استفاده قرار میدهند. همچنین، در ارتباط با خدمات پس از فروش نیز به مشتریان اعلام میشود از آنها پشتیبانی به عمل آمده و در صورت بروز مشکل بهواسطه بهکارگیری نرمافزار طبق قانون خسارت مربوط به آنها پرداخت میشود.
راسپین میگوید: «در طول یک سال تنها یک نسخه نهایی از یک محصول عرضه خواهد شد. اما اگر بهدنبال نسخههای دیگری باشید، باید هزینه آن را پرداخت کنید. در این حالت شما میتوانید بهواسطه پرداخت حق اشتراک از نرمافزار خود کسب درآمد کنید.» راسپین در بخش دیگری از صحبتهای خود میافزاید: «این رویکرد یک نقطه عطف به شمار میرود، بهدلیل اینکه مدل تجاری GPL بهسختی به شما اجازه میدهد از نرمافزارهای متن باز کسب درآمد کنید. اما در مقابل مدلهای دیگری همچون مدل FrogeRock که بر پایه مجوز توسعه و توزیع مشترک کار و یک مجوز تجاری برای فایلهای اجرایی ارائه میکنند، به شما اجازه میدهند بهشکل راحتتری از نرمافزارهای متن باز کسب درآمد کنید.»
راسپین معتقد است نرمافزار میتواند درآمدزایی کند، اما اینکه یک نرمافزار تا چه اندازه میتواند در این زمینه موفق باشد، به این موضوع بستگی دارد که تا چه اندازه به اهداف از پیش تعیین شده دست پیدا کرده و چه راه حلهای منحصر به فردی را برای حل یک مشکل ارائه کرده است. در اینجا مسئله دیگری نیز وجود دارد. رویکرد سنتی مجوز GPL بر این اصل قرار دارد که مشتریان بالقوه یک نرمافزار متن باز میتوانند انتخاب کنند که یک نسخه عمومی را دانلود و از آن استفاده کنند یا برای محصولی که تحت لوای نام نرمافزار آماده میشد، یک حق اشتراک پرداخت و از آن استفاده کنند. در این بین، برخی شرکتها وعده کیفیت، امنیت و گاهی ویژگیهای مضاعف را همراه با پشتیبانی به مشتریان خود میدادند.
متن باز در رقابت با متن باز
مشکل دیگری که در دنیای متن باز وجود دارد به رقابت محصولات با یکدیگر بازمیگردد. در دنیای متن باز، محصولات مبتنی بر حق اشتراک مجبورند با محصولاتی که رایگان عرضه میشوند رقابت کنند. همین موضوع باعث شده است تا سطح درآمد اینگونه محصولات بهشدت کاهش پیدا کند. لویین به این نکته اشاره میکند که بسیاری از شرکتها تمایلی ندارند هزینهای را به شرکتی همچون Red Had tax پرداخت کنند، آن هم زمانی که میتوانند بدون پرداخت هیچگونه هزینهای فدورا را در اختیار داشته باشند. اما این رویکرد درباره همه شرکتها صدق نمیکند. به طور مثال، درباره الگوی تجاری شرکتی همچون ForgeRock اگر بهدنبال آن هستید تا از راه حلهای مدیریتی ارائه شده از سوی این شرکت استفاده کنید، مجبور به پرداخت حق اشتراک هستید.
در ادامه میتوانید به سورس کدها دسترسی پیدا کرده و در صورت نیاز آنها را ویرایش کنید. اما این استراتژی که هرساله یک نسخه غیرعمومی از هر نرمافزاری عرضه شود و هرکس بنابر نیاز خود سورس کدها را کامپایل کند و مورد استفاده قرار دهد، خالی از اشکال نیست. زیرا در عمل جامعه متن باز مشارکت چندانی در این زمینه ندارند و تقریباً میتوان اینگونه عنوان کرد که کدها عملاً به حال خود رها میشوند. مدل تجاری ForgeRock یک مشکل بالقوه دیگر نیز دارد. یکی از نقاط قوت مدل توسعه نرمافزاری متن باز (به غیر از مدل تجاری متن باز) به مشارکت و همکاری توسعهدهندگان در تکمیل یک پروژه بازمیگردد. به طوری که تضمین میکند هر توسعهدهندهای میتواند به کدها دسترسی پیدا کرده، نقاط ضعف را شناسایی و ویژگیهایی را اضافه کند و بنابر نیاز خود تغییراتی را در نرمافزار به وجود آورد. به طوری که درنهایت هر کاربری اجازه داشته باشد از تغییرات بهرهمند شود. اما بهدرستی مشخص نیست درخصوص محصولات ForgeCode چه اتفاقی رخ میدهد. به طوری که تنها مشتریانی که حق اشتراک پرداخت میکنند و تعداد آنها در جهان کمی بیشتر از 500 مشتری است، به سورس کدها و خدمات پشتیبانی دسترسی دارند. در نتیجه شاید 10 درصد از توسعهدهندگان خارج از شرکت این توانایی را دارند تا کدها را ویرایش کنند.
شاید ForgeRock یک مدل کسب و کار پایدار را برای خود به وجود آورده باشد، اما یک علامت سؤال مهم در ارتباط با این مدل وجود دارد. آیا ما بهعنوان مصرفکننده هنوز هم با یک الگوی متن باز روبهرو هستیم که مزایای مدل توسعه متن باز را نشان میدهد یا خیر؟ راسپین بر این باور است که این الگو مزایای زیادی به همراه دارد. او میگوید: «در این مدل بهطور شفاف میدانید که نرمافزار در حال انجام چه کاری است، سورس کدها بیمه هستند، در نتیجه اگر ForgeRock ناگهانی ورشکسته شود، باز هم جای نگرانی وجود ندارد. خریدار با همکاری فروشنده میتواند به اشکالزدایی نرمافزار بپردازد و علاوه بر این امکان سفارشیسازی کدهای اصلی نیز وجود دارد. مدل تجاری عرضه یک نسخه رایگان از یک محصول همراه با سورس کدها که قرار نیست در زمینه تولید به کار گرفته شود، به شرکتها اجازه میدهد بهشکل سادهتری یک نرمافزار را ارزیابی کنند.»
البته اتخاذ چنین رویکردی در ارتباط با نرمافزارهای متن باز منحصر به فرد و مختص ForgeRock نیست. این الگو کمی مخاطرهآمیز به نظر میرسد، اما راسپین میگوید که شرکت در سه سال اول فعالیت خود بر مبنای این الگوی تجاری به فروش بیشتری دست پیدا کرده است. بهواسطه آنکه سازمانها سعی میکنند سورس کدهای تولید شده را مورد آزمایش قرار دهند. با توجه به اینکه شرکت ForgeRock گزارش مالی خود را بهشکل روشنی منتشر نمیکند، بهسختی میتوان اعلام کرد آیا مدل کسب و کار متن باز این شرکت با مدلهای ارائه شده از سوی شرکتهایی همچون اوراکل، CA و آیبیام سازگاری دارد یا در حالت کلی با مدلهای ارائه شده از سوی این شرکتها قابل مقایسه است یا خیر؟
راسپین میگوید: «رویکرد ForgeRock یک مدل توسعه متن باز است که باعث رونق کسب و کار میشود. آن هم بهشکلی که تا پیش از این مدلهای تجاری سنتی متن باز که بر مبنای مجوز GPL فعالیت میکردند قادر به انجام چنین کاری نبودند. ممکن است افرادی را پیدا کنید که به شما بگویند همه چیز باید صددرصد آزاد و رایگان باشد، اما اگر این تنها هدفی است که جامعه متن باز بهدنبال آن است، باید بگوییم این مدل اشتباه است.»
کسب درآمد از نرمافزارهای متن باز یک ایده خیالی است یا ریشه در واقعیت دارد؟
در حالی که بسیاری از شرکتهای بزرگ همچون مایکروسافت بهسمت متن باز متمایل شده و به بنیاد متن باز ملحق شدهاند و بسیاری از محصولات بزرگ خود را متن باز کردهاند، با وجود این هنوز هم هستند توسعهدهندگانی که اعلام میدارند دو واژه متن باز و سودآوری در تضاد کامل با یکدیگر قرار دارند. اما واقعیت این است که امروزه توسعهدهندگان و شرکتهایی که در دنیای متن باز اشتغال دارند، از پروژههای متن باز به سودآوری خوبی رسیدهاند و در بعضی موارد این سودآوری در مقایسه با یک نمونه انحصاری از یک محصول بیشتر نیز بوده است. همان گونه که در پاراگراف قبل به آن اشاره داشتیم، عدهای بر این باورند که نرمافزارها باید به طور کامل رایگان و متن باز باشند، اما این نگرش در مقطع فعلی همهگیر نیست و بهواسطه وجود مجوزهای مختلف متن باز با فراز و نشیبهایی همراه است. اما اگر واقعبین باشیم، باید به این نکته اعتراف کنیم که کسب درآمد از نرمافزارهای متن باز یک هنر است. بهویژه آنکه هنوز هم یک نگرش سنتی نسبت به جامعه نرمافزاری وجود دارد. در گذشته ما با محصولاتی در قالب کدهای باینری و یک حق اشتراک روبهرو بودیم. این تفکر محدود باعث شد تا بسیاری این شیوه انحصاری را قبول کنند. اما با تغییر و تحولات دنیای نرمافزار و راهکاری نوینی که برای کسب درآمد ابداع شد، اکنون بسیاری این بانگ را سر مینهند که چرا باید ساخت یک محصول در انحصار یک شرکت باشد و چرا مصرفکننده نباید این حق را داشته باشد تا خود شخصاً تغییری در یک محصول اعمال کند. در دنیای متن باز به یک نرمافزار بهعنوان یک محصول نگاه نمیشود، بلکه بهعنوان زیرساختی نگاه میشود که راه را برای کسب درآمد به شکلهای دیگر هموار میسازد. هرچند در دنیای متن باز هم یک توسعهدهنده میتواند بهشیوه انحصارگرایانه محصول خود را به فروش برساند، اما بهواسطه آنکه سورس کدها در دسترس قرار دارند، روی این الگو زیاد نمیتوان حساب باز کرد.
ارائه پشتیبانی و خدمات
در حال حاضر، رایجترین و مرسومترین شیوه کسب درآمد ارائه سرویسها در کنار محصولات متن باز است. اگر پروژههای متن باز را از نزدیک مورد بررسی قرار دهید، متوجه میشوید که همه آنها همراه با تعدادی سرویسهای غیررایگان در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرند.
کسب درآمد از طریق فایلهای باینری
صرف نظر از اینکه سورسهای یک پروژه متن باز بهصورت آزاد و بعضاً رایگان عرضه میشوند یا خیر، همواره مشتریانی وجود دارند که تمایل دارند از محصول شما بهشیوه خاص استفاده کنند. اما به دلایل مختلف همچون نبود دانش فنی لازم یا نبود زمان کافی برای کامپایل به باینریهای کامپایل شده نیاز دارند. این مصرفکنندگان تمایل دارند هزینهای را به شما پرداخته کنند و در مقابل از شما بخواهند فرآیند کامپایل کدها را انجام دهید.
کسب درآمد از طریق پشتیبانی و نگهداری
تنها یک توسعهدهنده نرمافزار محصول خود را بهخوبی میشناسد. یک توسعهدهنده نرمافزار میتواند دانش و تجربه فنی خود را در قالب خدمات ویژه در اختیار کاربران قرار دهد و در مقابل هزینهای را از مشتریان خود دریافت کند. واقعیت این است که در دنیای امروز برای بسیاری از کاربران و بهویژه شرکتها زمان بیش از پول اهمیت دارد. همین موضوع باعث شده است تا بازار کسب درآمد خوبی برای نرمافزارهای مبتنی بر سرور به وجود آید. نصب و راهاندازی در مقابل دریافت هزینه مربوطه یا پشتیبانی مدیریتی از طریق ایمیل یا تماسهای اینترنتی/ تلفنی دو نمونه رایج در این زمینه هستند. کافی است به شرکتهایی که از طریق ارائه سرویسهای سازمانی و خانگی برای محصولات خود به سودآوری هنگفتی رسیدهاند، نگاهی داشته باشید تا به اهمیت تکنیک پشتیبانی و نگهداری واقف شوید.
در حالی که بسیاری از شرکتهای بزرگ همچون مایکروسافت بهسمت متن باز متمایل شده و به بنیاد متن باز ملحق شدهاند و بسیاری از محصولات بزرگ خود را متن باز کردهاند، با وجود این هنوز هم هستند توسعهدهندگانی که اعلام میدارند دو واژه متن باز و سودآوری در تضاد کامل با یکدیگر قرار دارند. اما واقعیت این است که امروزه توسعهدهندگان و شرکتهایی که در دنیای متن باز اشتغال دارند، از پروژههای متن باز به سودآوری خوبی رسیدهاند و در بعضی موارد این سودآوری در مقایسه با یک نمونه انحصاری از یک محصول بیشتر نیز بوده است. همان گونه که در پاراگراف قبل به آن اشاره داشتیم، عدهای بر این باورند که نرمافزارها باید به طور کامل رایگان و متن باز باشند، اما این نگرش در مقطع فعلی همهگیر نیست و بهواسطه وجود مجوزهای مختلف متن باز با فراز و نشیبهایی همراه است. اما اگر واقعبین باشیم، باید به این نکته اعتراف کنیم که کسب درآمد از نرمافزارهای متن باز یک هنر است. بهویژه آنکه هنوز هم یک نگرش سنتی نسبت به جامعه نرمافزاری وجود دارد. در گذشته ما با محصولاتی در قالب کدهای باینری و یک حق اشتراک روبهرو بودیم. این تفکر محدود باعث شد تا بسیاری این شیوه انحصاری را قبول کنند. اما با تغییر و تحولات دنیای نرمافزار و راهکاری نوینی که برای کسب درآمد ابداع شد، اکنون بسیاری این بانگ را سر مینهند که چرا باید ساخت یک محصول در انحصار یک شرکت باشد و چرا مصرفکننده نباید این حق را داشته باشد تا خود شخصاً تغییری در یک محصول اعمال کند. در دنیای متن باز به یک نرمافزار بهعنوان یک محصول نگاه نمیشود، بلکه بهعنوان زیرساختی نگاه میشود که راه را برای کسب درآمد به شکلهای دیگر هموار میسازد. هرچند در دنیای متن باز هم یک توسعهدهنده میتواند بهشیوه انحصارگرایانه محصول خود را به فروش برساند، اما بهواسطه آنکه سورس کدها در دسترس قرار دارند، روی این الگو زیاد نمیتوان حساب باز کرد.
ارائه پشتیبانی و خدمات
در حال حاضر، رایجترین و مرسومترین شیوه کسب درآمد ارائه سرویسها در کنار محصولات متن باز است. اگر پروژههای متن باز را از نزدیک مورد بررسی قرار دهید، متوجه میشوید که همه آنها همراه با تعدادی سرویسهای غیررایگان در اختیار مصرفکنندگان قرار میگیرند.
کسب درآمد از طریق فایلهای باینری
صرف نظر از اینکه سورسهای یک پروژه متن باز بهصورت آزاد و بعضاً رایگان عرضه میشوند یا خیر، همواره مشتریانی وجود دارند که تمایل دارند از محصول شما بهشیوه خاص استفاده کنند. اما به دلایل مختلف همچون نبود دانش فنی لازم یا نبود زمان کافی برای کامپایل به باینریهای کامپایل شده نیاز دارند. این مصرفکنندگان تمایل دارند هزینهای را به شما پرداخته کنند و در مقابل از شما بخواهند فرآیند کامپایل کدها را انجام دهید.
کسب درآمد از طریق پشتیبانی و نگهداری
تنها یک توسعهدهنده نرمافزار محصول خود را بهخوبی میشناسد. یک توسعهدهنده نرمافزار میتواند دانش و تجربه فنی خود را در قالب خدمات ویژه در اختیار کاربران قرار دهد و در مقابل هزینهای را از مشتریان خود دریافت کند. واقعیت این است که در دنیای امروز برای بسیاری از کاربران و بهویژه شرکتها زمان بیش از پول اهمیت دارد. همین موضوع باعث شده است تا بازار کسب درآمد خوبی برای نرمافزارهای مبتنی بر سرور به وجود آید. نصب و راهاندازی در مقابل دریافت هزینه مربوطه یا پشتیبانی مدیریتی از طریق ایمیل یا تماسهای اینترنتی/ تلفنی دو نمونه رایج در این زمینه هستند. کافی است به شرکتهایی که از طریق ارائه سرویسهای سازمانی و خانگی برای محصولات خود به سودآوری هنگفتی رسیدهاند، نگاهی داشته باشید تا به اهمیت تکنیک پشتیبانی و نگهداری واقف شوید.
کارگاههای آموزشی
بعضی مواقع توسعهدهندگان محصولاتی را طراحی میکنند که پیچیدگیهای زیادی دارند و برای تسلط بر آن به کارگاههای آموزشی نیاز است. در چنین شرایطی سازمانها ترجیح میدهند از خود توسعهدهندگان برای آموزش کارکنانشان استفاده کنند. در اغلب موارد برای نرمافزارهای کاملاً شناخته شده بازار نیز سازمانها ترجیح میدهند کارگاههای آموزشی را برای کارکنان خود ترتیب داده و همه چیز را از پایه به آنها یاد دهند.
فروش محصولات خودآموز
ما در عصری زندگی میکنیم که مردم بهواسطه دسترسی به انواع مختلفی از امکانات چندرسانهای ترجیح میدهند خودشان مسائل و جزئیات را فراگیرند. تعدادی از کاربران مستعدند تا کدهای درون یک پروژه را بالا و پایین و به جزئیات ناشناخته دست پیدا کنند. برای این گروه از کاربران کلاسهای آموزش عمومی کفایت نمیکند. در چنین مواردی است که شما میتوانید یک دانشنامه کامل را در مقابل دریافت وجه مربوطه در اختیار این افراد قرار دهید.
مستندات
تقریباً اکثر پروژههای متن باز همراه با راهنما و مستندات رایگان عرضه میشوند. اما بعضی از توسعهدهندگان ترجیح میدهند وقت بیشتری را به این موضوع اختصاص دهند و مستندات دقیق و خوبی را آماده کنند. در چنین شرایطی این حق طبیعی توسعهدهندگان است که برای مستندات باارزش خود قیمتی را مشخص کنند.
آموزشها و نمونه کدهای آزمایشی
اگر فکر میکنید کاربران برای دسترسی به مستندات حاضر نیستند وجه پرداخت کنند و مجبورید مستندات را رایگان عرضه کنید، میتوانید محتوای آموزشی ایجاد کنید و مثالهای کاربردی که قدم به قدم جزئیات را تشریح میکنند در ازای پرداخت هزینه در اختیار کاربران قرار دهید. البته به این نکته دقت کنید که تکنیک فوق عمدتاً برای محصولات و چهارچوبهای پیچیده و بعضاً پیشرفته جواب میدهد. به طور مثال، موتورهای بازی یا برنامههایی که عملکردی خاصمنظور دارند، از جمله این موارد هستند.
پلاگینهای غیررایگان با هدف افزایش کارایی
بسته به مجوزی که برای محصولات منبع باز خود برگزیدهاید، این شانس را دارید که یک زیرساخت متن باز را با افزونهها ترکیب کنید تا کارایی یک محصول را افزایش دهند. اما در مقابل برای دسترسی به افزونههای مربوطه هزینه آن را طلب کنید. شاید بهترین مثالی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، سیستم مدیریت محتوای وردپرس است. وردپرس یک سیستم رایگان و آزاد است که در اختیار همه کاربران قرار دارد. کاربران میتوانند از آن استفاده و تغییرات مورد نیاز خود را در آن اعمال کنند. اما در عین حال کاربران به طیف گستردهای از افزونههای غیررایگان که از سوی توسعهدهندگان حرفهای طراحی شده است هم دسترسی دارند. شما میتوانید بر مبنای همین تکنیک یک نرمافزار را بهصورت رایگان طراحی و در ازای ارائه ویژگیهای پیشرفتهتر روی آن افزونههای پولی را طراحی کنید و در اختیار مصرفکننده قرار دهید.
نسخه سازمانی
راهکار دیگری که پیش روی شما قرار دارد، عرضه دو نسخه رایگان و غیررایگان است. شرکت JetBrains از چنین تکنیکی در ارتباط با محیط توسعه برنامهنویسی خود استفاده کرده است. این شرکت نرمافزار PyCharam را بهشکل رایگان و بهشکل عمومی عرضه کرده است و در مقابل نسخه Enterprise را پولی و همراه با ویژگیهای اضافهتری برای مصارف تجاری ارائه میکند.
حامیان مالی
این تکنیک زمانی خوب جواب میدهد که موفق شوید نظر مساعد سازمانی را بهسمت پروژه متن باز خود جلب کنید. در این حالت یک سازمان حاضر میشود بهشکل بلندمدت از پروژه شما حمایت مالی به عمل آورد. این کار بودجه لازم را در اختیار شما قرار میدهد تا پروژه خود را بسط دهید. گوگل، اینتل و آیبیام از جمله شرکتهایی هستند که از توسعهدهندگان محصولات زیرساختی در سراسر جهان حمایت مالی به عمل میآورند. این حمایت مالی به شکلهای مختلفی صورت میگیرد. برای اطلاع بیشتر در این خصوص به مقاله «بازارهای میلیاردی بعدی، زیرچتر گوگل» منتشر شده در شماره 195 ماهنامه شبکه مراجعه کنید. تکنیک دیگر پشتیبانی مالی از طریق سرمایهگذاریهای عمومی است که با عنوان Crowdfunding از آنها نام برده میشود. FreedomSponsors و BountySource از جمله مکانهایی هستند که بهطور جدی از پروژههای متن باز حمایت مالی به عمل میآورند.
درنهایت کسب درآمد از خود محصول
مواردی که به آنها اشاره شد، تنها راهکارهای پیش روی شما نیستند. بعضی از توسعهدهندگان نیز ترجیح میدهند از مکانیسم پرداخت درونبرنامهای یا درونسایتی برای تأمین منابع مالی استفاده کنند. شیوه راهاندازی کمپین از درون خود سایتها از چند سال پیش تا به امروز موفقیت خود را به اثبات رساندهاند، به طوری که بعضی توسعهدهندگان موفق امروزی حتی به سراغ کیکاستارتر هم نرفتهاند.
بعضی مواقع توسعهدهندگان محصولاتی را طراحی میکنند که پیچیدگیهای زیادی دارند و برای تسلط بر آن به کارگاههای آموزشی نیاز است. در چنین شرایطی سازمانها ترجیح میدهند از خود توسعهدهندگان برای آموزش کارکنانشان استفاده کنند. در اغلب موارد برای نرمافزارهای کاملاً شناخته شده بازار نیز سازمانها ترجیح میدهند کارگاههای آموزشی را برای کارکنان خود ترتیب داده و همه چیز را از پایه به آنها یاد دهند.
فروش محصولات خودآموز
ما در عصری زندگی میکنیم که مردم بهواسطه دسترسی به انواع مختلفی از امکانات چندرسانهای ترجیح میدهند خودشان مسائل و جزئیات را فراگیرند. تعدادی از کاربران مستعدند تا کدهای درون یک پروژه را بالا و پایین و به جزئیات ناشناخته دست پیدا کنند. برای این گروه از کاربران کلاسهای آموزش عمومی کفایت نمیکند. در چنین مواردی است که شما میتوانید یک دانشنامه کامل را در مقابل دریافت وجه مربوطه در اختیار این افراد قرار دهید.
مستندات
تقریباً اکثر پروژههای متن باز همراه با راهنما و مستندات رایگان عرضه میشوند. اما بعضی از توسعهدهندگان ترجیح میدهند وقت بیشتری را به این موضوع اختصاص دهند و مستندات دقیق و خوبی را آماده کنند. در چنین شرایطی این حق طبیعی توسعهدهندگان است که برای مستندات باارزش خود قیمتی را مشخص کنند.
آموزشها و نمونه کدهای آزمایشی
اگر فکر میکنید کاربران برای دسترسی به مستندات حاضر نیستند وجه پرداخت کنند و مجبورید مستندات را رایگان عرضه کنید، میتوانید محتوای آموزشی ایجاد کنید و مثالهای کاربردی که قدم به قدم جزئیات را تشریح میکنند در ازای پرداخت هزینه در اختیار کاربران قرار دهید. البته به این نکته دقت کنید که تکنیک فوق عمدتاً برای محصولات و چهارچوبهای پیچیده و بعضاً پیشرفته جواب میدهد. به طور مثال، موتورهای بازی یا برنامههایی که عملکردی خاصمنظور دارند، از جمله این موارد هستند.
پلاگینهای غیررایگان با هدف افزایش کارایی
بسته به مجوزی که برای محصولات منبع باز خود برگزیدهاید، این شانس را دارید که یک زیرساخت متن باز را با افزونهها ترکیب کنید تا کارایی یک محصول را افزایش دهند. اما در مقابل برای دسترسی به افزونههای مربوطه هزینه آن را طلب کنید. شاید بهترین مثالی که در این زمینه میتوان به آن اشاره کرد، سیستم مدیریت محتوای وردپرس است. وردپرس یک سیستم رایگان و آزاد است که در اختیار همه کاربران قرار دارد. کاربران میتوانند از آن استفاده و تغییرات مورد نیاز خود را در آن اعمال کنند. اما در عین حال کاربران به طیف گستردهای از افزونههای غیررایگان که از سوی توسعهدهندگان حرفهای طراحی شده است هم دسترسی دارند. شما میتوانید بر مبنای همین تکنیک یک نرمافزار را بهصورت رایگان طراحی و در ازای ارائه ویژگیهای پیشرفتهتر روی آن افزونههای پولی را طراحی کنید و در اختیار مصرفکننده قرار دهید.
نسخه سازمانی
راهکار دیگری که پیش روی شما قرار دارد، عرضه دو نسخه رایگان و غیررایگان است. شرکت JetBrains از چنین تکنیکی در ارتباط با محیط توسعه برنامهنویسی خود استفاده کرده است. این شرکت نرمافزار PyCharam را بهشکل رایگان و بهشکل عمومی عرضه کرده است و در مقابل نسخه Enterprise را پولی و همراه با ویژگیهای اضافهتری برای مصارف تجاری ارائه میکند.
حامیان مالی
این تکنیک زمانی خوب جواب میدهد که موفق شوید نظر مساعد سازمانی را بهسمت پروژه متن باز خود جلب کنید. در این حالت یک سازمان حاضر میشود بهشکل بلندمدت از پروژه شما حمایت مالی به عمل آورد. این کار بودجه لازم را در اختیار شما قرار میدهد تا پروژه خود را بسط دهید. گوگل، اینتل و آیبیام از جمله شرکتهایی هستند که از توسعهدهندگان محصولات زیرساختی در سراسر جهان حمایت مالی به عمل میآورند. این حمایت مالی به شکلهای مختلفی صورت میگیرد. برای اطلاع بیشتر در این خصوص به مقاله «بازارهای میلیاردی بعدی، زیرچتر گوگل» منتشر شده در شماره 195 ماهنامه شبکه مراجعه کنید. تکنیک دیگر پشتیبانی مالی از طریق سرمایهگذاریهای عمومی است که با عنوان Crowdfunding از آنها نام برده میشود. FreedomSponsors و BountySource از جمله مکانهایی هستند که بهطور جدی از پروژههای متن باز حمایت مالی به عمل میآورند.
درنهایت کسب درآمد از خود محصول
مواردی که به آنها اشاره شد، تنها راهکارهای پیش روی شما نیستند. بعضی از توسعهدهندگان نیز ترجیح میدهند از مکانیسم پرداخت درونبرنامهای یا درونسایتی برای تأمین منابع مالی استفاده کنند. شیوه راهاندازی کمپین از درون خود سایتها از چند سال پیش تا به امروز موفقیت خود را به اثبات رساندهاند، به طوری که بعضی توسعهدهندگان موفق امروزی حتی به سراغ کیکاستارتر هم نرفتهاند.