۹۵/۱۲/۲، ۰۲:۳۷ صبح
در هر سازمانی افرادی یافت می شوند که تلاش می کنند خود را به مدیران رده بالا نزدیک کنند، به پست و مقام علاقه زیادی دارند، و می خواهند راه صد ساله را یک شبه طی کنند این افراد هیچگاه کاری را برای وجدان خود انجام نمی دهند اما در مقابل چشم مدیران به پرکارترین و با وجدان ترین افراد تبدیل می شوند. تلاش می کنند تا می توانند خود را به مدیران بالا دست نزدیک کنند و از دادن هدیه های مخفیانه و زیر دین خود بردن مدیران هیچ ابایی ندارند. تلاش می کنند به هر شکل ممکن در اطراف مدیران باشند و زمان زیادی را با مدیران می گذرانند تلاش می کنند به گونه ای رفتار کنند که شما خوشتان بیاید البته نه با کار کردن بلکه با چاپلوسی و گاه شوخی، چرب زبانی و البته گاه انجام دستورات شما (به عنوان مدیر) بدون چون و چرا.
این افراد معمولا مشکلات شخصیتی دارند و عقده های دوران گذشته را می خواهند با بدست آوردن پست و مقام جبران کنند. اما صدمه ای که به سازمان خود می زنند جبران ناپذیر است.
این افراد معمولا هنر خاصی در زمینه تخصصی خود ندارند ولی در یک کار استادی چیره دست هستند و آن هم تغییر موضع و تغییر جهت به سمتی که به نفعشان باشد است!
آنچه باعث شد این مقاله را بنویسم مشکلاتی است که در محل کار خود دیدم و مدیری که آبروی خود را پای این چنین افرادی گذاشت و هنوز هم فکر می کند دیگران در حال توطئه چینی علیه او هستند. در حالیکه او قربانی هاله ای از نادان های حسود شده است که او را احاطه کرده اند، در مرداب بدبینی غوطه ور ساخته اند و فاصله ای به پهنای یک دره عمیق بین او و کارمندانش ایجاد کرده اند.
آفت هاله نادان های حسود در اطراف شما
حسود های نادان نمی خواهند افراد قدرتمند در کنار شما باشند تا بی قابلیتی آنها نمایان نشود.
می خواهند همه چیز و همه کار از مسیر آنها انجام گیرد. این افراد همیشه تلاش می کنند خود را به مدیران رده بالای سازمان نزدیک کنند. آنها به دنبال راهی میانبر هستند تا به کمک روابط قدرتمندی که ایجاد می کنند از مدیران رده بالای سازمان به عنوان نردبان ترقی استفاده کنند. این افراد معمولا تلاش می کنند در خارج از سازمان خود هم به چنین ارتباطاتی دست پیدا کنند. آنها از این روابط برون سازمانی برای ارتباط قوی تر با مدیران رده بالا استفاده می کنند گاه سرپرستان و مدیران میانی را دور می زنند و تمام تلاش خود را به این معطوف می کنند تا این مدیران را مدیون خود سازند تا آنها هم به رسم ادب در مقابل به رشد آسانسوری آنها در سازمان کمک کنند این افراد طوری وانمود می کنند که در بیرون سازمان فردی قدرتمند و صاحب نفوذ هستند و همچنین در بیرون سازمان چنان رفتار می کنند که همه فکر می کنند آنها گرداننده سازمان شما هستند.
نحوه شناسایی این افراد
برای این که مدیر قدرتمندی باشید باید این توانایی را داشته باشید که چنین کارکنانی را شناسایی کنید و به آنها اجازه ندهید سازمانی را که شما مدیر آن هستید به خطر بیندازند. شناسایی این افراد خیلی سخت نیست در ادامه به چند نشانه از آنها اشاره می کنم:
یک مدیر با تجربه و پخته به خوبی چنین افرادی را می شناسد و می داند که بهترین راه برای جلوگیری از شکل گرفتن چنین هاله ای چیست. که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
این افراد معمولا مشکلات شخصیتی دارند و عقده های دوران گذشته را می خواهند با بدست آوردن پست و مقام جبران کنند. اما صدمه ای که به سازمان خود می زنند جبران ناپذیر است.
این افراد معمولا هنر خاصی در زمینه تخصصی خود ندارند ولی در یک کار استادی چیره دست هستند و آن هم تغییر موضع و تغییر جهت به سمتی که به نفعشان باشد است!
آنچه باعث شد این مقاله را بنویسم مشکلاتی است که در محل کار خود دیدم و مدیری که آبروی خود را پای این چنین افرادی گذاشت و هنوز هم فکر می کند دیگران در حال توطئه چینی علیه او هستند. در حالیکه او قربانی هاله ای از نادان های حسود شده است که او را احاطه کرده اند، در مرداب بدبینی غوطه ور ساخته اند و فاصله ای به پهنای یک دره عمیق بین او و کارمندانش ایجاد کرده اند.
آفت هاله نادان های حسود در اطراف شما
حسود های نادان نمی خواهند افراد قدرتمند در کنار شما باشند تا بی قابلیتی آنها نمایان نشود.
می خواهند همه چیز و همه کار از مسیر آنها انجام گیرد. این افراد همیشه تلاش می کنند خود را به مدیران رده بالای سازمان نزدیک کنند. آنها به دنبال راهی میانبر هستند تا به کمک روابط قدرتمندی که ایجاد می کنند از مدیران رده بالای سازمان به عنوان نردبان ترقی استفاده کنند. این افراد معمولا تلاش می کنند در خارج از سازمان خود هم به چنین ارتباطاتی دست پیدا کنند. آنها از این روابط برون سازمانی برای ارتباط قوی تر با مدیران رده بالا استفاده می کنند گاه سرپرستان و مدیران میانی را دور می زنند و تمام تلاش خود را به این معطوف می کنند تا این مدیران را مدیون خود سازند تا آنها هم به رسم ادب در مقابل به رشد آسانسوری آنها در سازمان کمک کنند این افراد طوری وانمود می کنند که در بیرون سازمان فردی قدرتمند و صاحب نفوذ هستند و همچنین در بیرون سازمان چنان رفتار می کنند که همه فکر می کنند آنها گرداننده سازمان شما هستند.
نحوه شناسایی این افراد
برای این که مدیر قدرتمندی باشید باید این توانایی را داشته باشید که چنین کارکنانی را شناسایی کنید و به آنها اجازه ندهید سازمانی را که شما مدیر آن هستید به خطر بیندازند. شناسایی این افراد خیلی سخت نیست در ادامه به چند نشانه از آنها اشاره می کنم:
- این افراد تلاش می کنند وقت زیادی را با شما بگذرانند.
- این افراد تلاش می کنند در جلسات و موقعیت های مختلف حضور داشته باشند و به اصطلاح همه جا نخود آش هستند.
- آنها از کارکنان بد گویی می کنند این خطرناک ترین ویژگی آنهاست چون هم شما را بد بین می کنند و هم آرامش شما را در سازمان بر هم می زنند هدف آنها فقط این است که هیچ کس به شما به عنوان مدیر نزدیک نشود و استاد خبر رسانی هستند و گاه به گونه ای زیرکانه این کار را انجام می دهند که خودتان هم متوجه نمی شوید.
- این افراد نمی توانند در برابر پستی که به آنها پیشنهاد می شود مقاومت کنند. البته چنان زیرکانه این پست را قبول می کنند که شما فکر می کنید آنها به شما لطف کرده اند و فقط بخاطر شماست که این پست را قبول می کنند.
- آنها فقط به نزدیکی به شما اکتفا نمی کنند و در بیرون از سازمان هم هر جا که دستشان برسد به دنبال روابط و آشنا می گردند و هر موقع که کار شما گیر باشد داوطلبانه پارتی های خود را رو می کنند تا شما را مدیون خود کنند.
- گاه تلاش می کنند افرادی را از بیرون سازمان معرفی کنند و با پارتی و هر شگردی شده اطرافیان خود را وارد سازمان شما کنند.
- این افراد بسیار حسود هستند و معمولا مهارت خاصی دارند تا حسادت خود را به زیبایی و با شوخی های تخریب کننده فروبنشانند.
یک مدیر با تجربه و پخته به خوبی چنین افرادی را می شناسد و می داند که بهترین راه برای جلوگیری از شکل گرفتن چنین هاله ای چیست. که از آن جمله می توان به این موارد اشاره کرد:
- هیچگاه اجازه ندهید کارمندان مدت قابل توجهی از وقت کاری خود را با بذله گویی، چرب زبانی، تعریف و تمجید و… در اتاق شما بگذارند و اختیار زمان شما را بدست گیرند. البته با آنها خوش برخورد باشید می توانید شوخی کنید ولی اجازه ندهید وارد حریم شما شوند.
- هیچگاه اجازه ندهید افرادی برای شما خبرچینی کنند. نیازی نیست که مدیر باهوشی باشید تا متوجه شوید هر کسی چه کاری انجام می دهد. بد بینی به پرسنل بزرگترین آفتی است که می تواند هر مدیری را در رهبری سازمان ناتوان سازد و موفقیت هایش را تبدیل به شکستی سنگین کند.
- به هیچ کارمندی اجازه ندهید در قبال لطف شخصی که به شما کرده است در محیط کار سوء استفاده کند. و تا جاییکه ممکن است لطف شخصی را در محیط شخصی پاسخ دهید. می توانید یک شاخه گل برای تشکر برایش بخرید یا برای فرزندش هدیه ای خریداری کنید که البته این هم نباید مخفیانه و هدیه گرانقیمت و نامتناسب باشد چون از آن سوء استفاده خواهد شد.
- با کارمندان خود شفاف باشید به آنها رک و پوست کنده بگویید که در قبال سازمان مسئولیتی دارید که نمی توانید روابط شخصی را بر آن اولویت دهید. در این صورت در همان نطفه انتظارات نابجا را خفه کرده اید. فراموش نکنید مدیریت با تعارف و رودربایستی یکجا جمع نمی شود!
- همه کارمندان خود را انسان هایی توانمند ببینید و به آنها با دید مثبت نگاه کنید که انسان هستند و جایز الخطا و افراد زحمت کش را تشویق کنید و ترفیع دهید نه آنهایی را که سعی در ایجاد رابطه ای عاطفی دارند بالا بکشید. ابتدا احساسات خود را مدیریت کنید، انگاه سازمان خود را رهبری کنید.
- مشکلات کارکنانتان را در اولویت خود قرار دهید و هر کاری که می توانید برای رفع مشکلات آنها انجام دهید و البته این یک معامله پایاپای است و باید از آنها بخواهید که در قبال وظایفشان مسئولیت پذیر باشند. هر چند اگر به این شیوه عمل کنید به صورت خودکار احساس تعلق آنها را به سازمان تقویت کرده اید.