۹۵/۵/۹، ۱۲:۱۷ عصر
در این پست قصد داریم تا مفاهیم اولیه دراپ شیپینگ (Drop Shipping)، مزایا و معایب این روش کسب و کار را مطالعه کنیم. ببینیم چه مقدار حاشیه سودی و چه ریسکهایی در رابطه با این مدل کسب و کار وجود دارد.
دراپ شیپینگ چیست؟
دِراپ شیپینگ نوعی از کسب و کار خرده فروشی بوده که درواقع فروشنده مالک هیچیک از اقلامی که به فروش میرسند نیست. حقیقت امر این است که شما بهعنوان واسطه بین خریدار و فروشنده عمل میکنید. سفارش را دریافت میکنید، سفارش را به شرکت حمل و نقل ارسال میکنید تا آن را از محل تولید (انبار فروشنده اصلی) به محل خریدار برساند.
سود شما تفاوت قیمت خرید مشتری در وبسایت شما و آن چیزی است که مالک اصلی کالا از شما طلب میکند، البته با کسر سرویس حمل و نقل!
دراپ شیپینگ چطور کار میکند؟
بهطورکلی دراپ شیپینگ خیلی دچار پیچیدگیهای معمول کسب و کار آنلاین نیست. در تصویر زیر میتوانید بهطورکلی روند این مدل کسب و کار را مشاهده کنید.
- بازدیدکننده به فروشگاه آنلاین شما آمده و سفارش خود را ثبت میکند.
- شما سفارش را دریافت میکنید و بهصورت خودکار یا غیر خودکار سفارش وارده را به مالک کالا ارسال میکنید.
- بستهی حاوی کالای خریداری شده از طرف شما به مشتری میرسد.
مزایای دراپ شیپینگ
بزرگترین مزیت دراپ شیپینگ این است که کسب و کار بسیار کم هزینهای است و شما امکان این را دارید که دسته گستردهای از کالاها را به در سایت به فروش برسانید. توجه داشته باشید که این کار بدون هزینههای سربار، پیش پرداخت، انبارداری و غیره صورت میپذیرد. همچنین این روش ابزار مناسبی برای سعی و خطا بر روی فروش کالاهای جدید است. از آنجاییکه شما فقط باید کالای جدید را به لیست کالاهای موجود در سایت خود اضافه کنید!
برخی مزایای این مدل کسب و کار عبارتند از:
- سرمایه اولیه ناچیز: نیازی به سرمایه گذاری زیادی ندارید. یک سایت یا یک اپلیکیشن که بتوان در آن سفارشی را ثبت کرد!
- دایره انتخاب بسیار زیاد از بین کالاها: وقتی نیازی به پیش پرداخت برای کالایی ندارید، میتوانید تعداد بسیار زیادی از کالاهای مختلف را برای فروش پیشنهاد دهید.
- ریسک پایین: بدون سرمایه گذاری اولیه، ریسک این مدل بسیار کاهش مییابد. اگر کسب و کار شما رونق نگرفت هرگز با هزاران کالای خریداری نشده و موجود در انبار روبرو نخواهید شد. فقط یک وبسایت دارید که بازدیدکنندهای شاید نداشته باشد!
- استقلال مکانی: چون انبار، دفتر فروش و خیلی از قسمتهای کسب و کار حذف شدهاند، در این مدل نیازی به اجاره محلی برای کسب درآمد ندارید. میتوان این سایت و درواقع کل کسب و کار را از روی یک لپتاپ متصل به اینترنت اداره کرد.
- انعطاف در اندازه کسب و کار: چون نیازی به پردازش تکتک سفارشها ندارید، برای شما مهم نیست که روزی یک سفارش داشته باشید و یا ۱۰۰۰ سفارش.
معایب دراپ شیپینگ
تا اینجا از مزایای این مدل گفته شد اما مثل هر مدل دیگری، این مدل هم دارای معایب متفاوتی است. برخی از این معایب عبارتند از:
- رقابت شدید: اگر برای شما ساده است که بهسرعت کسب و کار آنلاینی راهاندازی کنید، پس همه میتوانند رقیب شما باشند!
- حاشیه سود کم: وقتی که واسطه هستید، بالطبع حاشیه سود کمتری نصیب شما خواهد شد. مخصوصا که وقتی در کشور تولیدکننده محصول اینچنین کسب و کاری را مدیریت میکنید. بعضی از وقتها رقابت شما با خود تولیدکنندگان هم تنگاتنگ خواهد شد.
- کنترل کم بر روی برند: واقعیت این است که شما حتی کالای تحویل شده را نمیبینید. درنتیجه امکان اثرگذاری برند شما در ذهن مخاطب وقتی که کالایی با برندی که متعلق به شما نیست را به او تحویل میدهید کم است. به این مطلب، عدم حمل کالا توسط خودتان را هم اضافه کنید، خواهید دید که تقریبا کنترلی روی تجربه مشتری نخواهید داشت.
تفاوت بین تولیدکننده و عمده فروش دراپ شیپینگ
خیلی ساده میتواند این دو موضوع باهم بهاشتباه گرفته شود. در بسیاری از مواقع هم این دو بهجای هم به کار میروند. اما تفاوت میان این دو در این نکته نهفته است که تولیدکننده برخی تولیدکنندگان فقط تولیدکننده کالا هستند، ولی برخی حاضرند کالا را(هرچند به مقدار اندک) به محلی که شما اعلام میکنید ارسال نمایند. این حالت به دلیل عدم وجود واسطه، بنکدار، عمده فروش و سایر عوامل، بهینهترین مدل برای دراپ شیپینگ است. از طرف دیگر شما بهترین قیمت را از تولیدکننده درخواست میکنید که منجر به ایجاد حاشیه سود بالاتری هم میشود.
عمده فروش دراپ شیپینگ، کسب و کاری است که در آن کسی کل محصول تولیدشده را از تولیدکننده خریداری کرده و از طرف شما آن را به مشتری تحویل میدهد. در بسیاری از مواقع تولیدکنندگان هرگز نمیخواهند تا درگیر فروش به شرکتهای کوچک و یا خرده فروشی شوند، در این حالت کالا یا با انتقال به انبار عمده فروش و یا بدون انتقال از انبار تولیدکننده به دست مشتری میرسد.
دراپ شیپینگ برای چه کسانی کاربرد دارد؟
تعداد کمی از کارآفرینان میتوانند از این مدل برای کسب و کار خود استفاده کنند که برخی از آنها عبارتند از:
- کارآفرینی مبتنی بر تائید محصول: این مدل یکی از بهترین روشها برای تست کردن محصولات جدید یا حتی راه اندازی استارتاپ جدید قبل از سرمایه گذاری سنگین بر روی محصول نهایی و یا سایر هزینههای خرید و یا انبار داری است.
- کارآفرینی مبتنی بر بودجه: این مدل به طور حتم کمهزینهترین مدل فروش آنلاین است که حتی نیازی به خرید پیش از سفارش ندارد.به دلیل روش خاص تحویل این مدل برای کسانی که به بودجه کمی دست به کسب و کار آنلاین میزنند بسیار مناسب است.
- کارآفرینی برای اولین بار: این مدل همچنین برای اولین تجربه فروش آنلاین نیز مدلی تقریبا بینقص است. واقعیت این است که فروش آنلاین برخلاف اینکه ساده به نظر میرسد کار پیچیدهای است. سرازیر کردن ترافیک به سایت، تبدیل ترافیک بازدیدکننده به مشتری بالقوه و نهایتا خرید زمان و هزینه بر است. این مدل با هزینههای اولیه کمی که به شما تحمیل میکند میتواند به شما اجازه دهد تا در بهجای هزینه کردن بابت نیازمندیهای فیزیکی، در جای درست (ترافیک و بهینه سازی) هزینه کنید.
- کارآفرینی مانند فروشگاههای زنجیرهای: مدل دراپ شیپینگ برای افرادی که تمایل به عرضه دستهی بزرگی از محصولات با تفاوتهای بسیار دارند نیز کارآمد است. بر اساس اینکه کالاهایی با چه محدوده قیمتی برای نمایش و فروش در سایت قرار میدهید، با هر مدل دیگری تقریبا غیرممکن است که هزاران هزار سفارش را بتوانید پردازش کنید. در این حالت دراپ شیپینگ به کمک شما میآید!
دراپ شیپینگ برای چه کسانی کاربرد ندارد؟
در چند حالت زیر بهتر است برای کسب و کار خود از این مدل استفاده نکنید:
- کارآفرینی مبتنی بر برند: اگرچه ایجاد یک برند مانا بسیار سخت است، ولی ارزش زمانی که برای آن صرف میکنید را دارد. با در نظر گرفتن همهی شرایط باید گفت که ایجاد یک برند بهوسیله این مدل که در آن بسیاری از عناصر تحت کنترل شما نیست بسیار سختتر از سایر مدلها است. برای مثال بسیاری از مواقع تصور مشتری این است که توسط تحویل دهنده، کالا به ایشان فروخته شده. نکته قابلتوجه دیگر این است که به دلیل اینکه شما کنترلی بر روی تحویل سفارش ندارید، اکثر اوقات کالای خریداری شده در یک بسته بندی بدون نام و نشان شما (در یک کارتن قهوهای رنگ) تحویل مشتری داده میشود. شاید این موقع زمان خوبی برای پرسیدن این سوال باشد که آیا این واقعا تجربهای است که شما انتظار دارید تا مشتریتان آن را کسب کند؟ در انتها و به همان دلیل قبلی در برخی اوقات که کالا به هر دلیل دیر و یا هرگز به مشتری نمیرسد، باید با پیگیری های سرگیجه آور سعی در اصلاح مشکل کنید و این ممکن است کام مشتری تا حدود زیادی تلخ شود!
- کارآفرینی مبتنی بر حاشیه سود: احتمالا بزرگترین مشکل این مدل کم بودن حاشیه سود آن است. بهصورت کلی برای دراپ شیپینگ بسته به موقعیت محلی که سفارش در آنجا تحویل میشود حدود ۱۰ – ۲۰ % سود برای صاحب کسب و کار باقی میماند. نهایتا سود خالص شما پس از انتقال وجه به حساب تولیدکننده باید از کارمزد انتقال وجه، هزینه احتمالی حمل، خدمات آنلاین و وبسایت کسر گردد. البته در حال حاضر خرده فروشیهای آنلاینی وجود دارند که در هر سال مالی تا ۱ میلیون دلار سود کسب میکنند.
- بازاریابان غیر خلاق: بیشتر تولیدکنندگانی که کالای خود را نیز به مشتری تحویل میدهند ۳۰% هدف فروش خود را مبنی بر فروش مستقیم به مشتری قرار میدهند. توجه داشته باشید که این هدف معمولا از طریق فروش از سایت فروش آنلاین تولیدکنندگان انجام میپذیرد. این بدین معنی است که اگر شما کالای آنها را به فروش میرسانید، اصلی ترین رقیب شما خود تولیدکننده است! تولیدکنندهای که حاشیه سود بسیار بالاتری از شما بر روی همان کالا کسب خواهد کرد. مطمئن باشید که رقابت در این حالت بیفایده بوده و آنها شما را شکست خواهند داد. اگر برنامهای برای شکست دادن تولیدکننده در سر دارید باید این برنامه شامل خلاقیت بالا و پیدا کردن کانالهایی برای دسترسی به مشتری است که هنوز توسط تولیدکننده کشف نشدهاند. یکی از این روشها استفاده از گوگل ادوردز و تبلیغات فیسبوک و یا سرویسهای مشابه است.
حاشیه سود دراپ شیپینگ
همانطور که گفته شد سود خالص شما در این مدل بستگی به محل تحویل دارد. معمولا برای این روش تا ۲۰% بهعنوان نرخ سوددهی در نظر گرفته میشود. البته همیشه باید مقادیری برای هزینههای تبلیغات و مدیریت سایت نیز کنار گذاشته شود تا در درازمدت هزینه شود.
ریسک های دراپ شیپینگ
این مدل تقریبا ریسک کمی از منظر خسارت مالی دارد و این به همان دلیل عدم پرداخت قبل از تحویل سفارش میباشد. ریسک این مدل در جایی قرار دارد که میتوان به رقبای بسیار و حاشیه سود کم اشاره نمود. حاشیه سود کم به معنی این است که اگر میخواهید کسب و کار پررونقی داشته باشید باید تعداد فروش بالایی را تجربه کنید و این حاشیه سود کم تا حدود زیادی دست شما را در اجرا و یا هزینه کرد کمپینهای مختلف آنلاین برای هدایت ترافیک به سایتتان، میبندد.
آیا دراپ شیپینگ مدل کسب و کار شکست خوردهای است؟
ده سال پیش، این مدل بسیار پررونق بود. باید در نظر داشت که در سالهای اخیر خرده فروشیهای آنلاین بهکارگیری این مدل در کشورهای مختلف تا حدودی به اشباع رسیدهاند.
ضمنا تمایل مشتریان بیشتر به سمت تجربه خرید محصول از برند اصلی تا دراپ شیپر ها متمایل شده. درنهایت گفت که این مدل کسب و کار شکست نخورده، ولی باید در نظر داشت که راه سخت و طولانی برای راهاندازی کسب و کاری بزرگ در پیش روی کسانی است که تمایل به بهکارگیری این مدل در کسب و کار آنلاین دارند.
بهترین رویکرد برای صاحبان کسب و کار، تمرکز دقیق بر روی کالاهایی است که توسط فروشگاه ارائه میشود. ضمنا باید ارتباط مستقیم با تولیدکننده را در دستور کار قرارداد و از واسطههای موجود در بازار فاصله گرفت تا بیشترین سود نصیب شما گردد.
چگونه در کسب و کار دراپ شیپینگ موفق شویم؟
اولازهمه بهجای تصمیم عجولانه و رقابت، توجه خود را متمرکز به گوشه بازاری (نیچ مارکت Niche Market) مناسب کنید که هنوز بازیگران زیادی در آن حضور ندارد. شما میتوانید در آن قسمت از بازار آنلاین بهشرط نبود شبکه توزیع و دسترسی به مخاطب موفقیت بینظیری کسب کنید. فروشندگان محصولات وقتی به شما اعتماد میکنند که در گوشهای از بازار بهصورت تخصصی فعالیت کنید. بسیاری از کارآفرینان تازهکار با تمرکز بر بازه کوچکی از محصولات به سوددهی و حتی موفقت چشمگیر دست پیداکردهاند.
نظر شما در مورد این مدل کسب و کار آنلاین چیست؟ آیا به نظر شما کسب و کار موفقی با این مدل در کشورمان وجود دارد؟